eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
676 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/amola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaoa_110
مشاهده در ایتا
دانلود
47.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 شش حیرت انگیز که هر مسلمان وظیفه دارد آن را بداند ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این سخنان جگر آدم را به درد میاره😭😭😭 چطوری ناسپاسی کردیم که شد این اوضاع 😭😭😭 کفر نعمت از کفت بیرون کند ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
⚖ آیا با امضای رضایت‌نامه توسط بیمار قصورات پزشکی نادیده گرفته می‌شود؟؟ 🔹 بیمار رضایت نامه جهت عمل جراحی را امضا می‌کند و لذا اگر اعمال و اقدام پزشک با موازین پزشکی مطابق نباشد و دچار قصور شده باشد پزشک مسئول است. 🔹 اما اگر اعمالش مطابق با موازین پزشکی باشد مسئولیت ندارد حتی اگر برائت نگرفته باشد. 🔹لذا نگران رضایت‌نامه قبل از عمل جراحی‌ها نباشید، چرا که اگر کادر پزشکی یا کادر درمان دچار تقصیر شوند مسئولیت دارند. 📌 ضمن اینکه پزشکی قانونی، شورای حل اختلاف ویژه امور بهداشت و سازمان نظام پزشکی متولی رسیدگی به شکایت شهروندان می‌باشد. ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🧡جمله هایی که تو دعوا نباید به همسرت بگی : 1️⃣ "باید جدا بشیم" جدایی یک تصمیم سخت و بسیار منطقی هستش، زمان عصبانیت که ضربان قلبت ۱۲۰ به بالاعه زمان خوبی برای تصمیم گیری نیست! 2️⃣ "کاش مجرد بودم و هیچوقت وارد این زندگی نمیشدم" گفتن این جمله به معنای نادیده گرفتن کل خاطرات و لحظات خوبتون هست و اثر منفی میزاره روی رابطتتون 3️⃣ "از فلانی یاد بگیر ببین چیکار کرده" کلا مقایسه کردن، احساس ناکافی بودن به طرف مقابل میده و مشاجره رو شدیدتر میکنه 4️⃣ "بسه دیگه یکبار در این مورد صحبت کردیم دیگه خسته شدم" تحقیقات نشون داده ۶۹درصد مشکلات زوج های موفق غیرقابل حله اما میشه در موردشون گفتگوی سالم داشت 5️⃣ "سکوت کردن" بله درسته! سکوت کردن هم خودش یک جوابه و به این معناست که انقدر اهمیت نداره که من گوش کنم یا جواب بدم! ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🔆كيفر خيانت شيرفروشى ، آب در ميان شير مى ريخت و به عنوان شير خالص به مردم مى فروخت ، روزى سيل آمد و همه گوسفندان او را برد و به هلاكت رساند. شيرفروش از اين پيشامد بسيار ناراحت شد و به گريه افتاد، در حالى كه خودش به گناه خود اقرار كرده ، مى گفت : ((اين آب هاى اندك را در ميان شير ريختم و فروختم و كم كم جمع شد و به صورت سيل درآمد و گوسفندهايم را برد)). شاعر به اين مناسبت گويد: داشت شبان رمه در كوهسار پير و جوان گشته از او شيرخوارشير كه از بز به سبو ريختى آب در آن شير بياميختىروزى از آن كوه به صحراى خاك سيل بيامد رمه را برد پاكخواجه چو با غم شد و آزار، جفت كارشناسيش در اين باب گفتكاين همه آب تو كه در شير بود سيل شد و آن رمه را در ربود 📚عاقبت و كيفر گناهكاران، سيد جواد رضوى ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
📗 سیاست انگلیسی درزمان قاجار ، درکنار سفارت حکومت عثمانی در تهران ، مسجد کوچکی وجود داشت. امام جماعت ان مسجد می گوید: شخص روضه خوانی را دیدم کـه هرروز صبح بـه مسجد می آمد و بـه اهل سنت ناسزا میگفت… و این درحالی بود کـه افراد سفارت و تبعه ان کـه اهل سنّت بودند ، برای نماز بـه ان مسجد می آمدند. روزی بـه او گفتم: تو بـه چه دلیل هرروز همین روضه را می‌خوانی و همان ناسزا را تکرار می کني؟ مگر روضه دیگری بلد نیستی؟! او در پاسخ گفت: بلدم؛ ولی من یک نفر بانی دارم کـه روزی پنج ریال بـه من می دهد و می گوید همین روضه رابا این کیفیت بخوان. از او خواستم مشخصات و نشانی بانی را بـه من بدهد… فهمیدم کـه بانی یک کاسب مغازه دار است. بـه سراغش رفتم و جریان را از او پرسیدم. او گفت: نه من بانی نیستم شخصی روزی دو تومان بـه من میدهد تا در ان مسجد چنین روضه اي خوانده شود. پنج ریال بـه ان روضه خوان می‌دهم و پانزده ریال را خودم برمی دارم. باز جریان را پیگیری کردم، سرانجام با یازده واسطه!!!! معلوم شد کـه از طرف سفارت انگلستان روزی ۲۵ تومان برای این روضه خوانی با این کیفیت مخصوص «برای ایجاد تفرقه بین ایران شیعی و حکومت عثمانی سنی» داده می شود کـه پس از طی مراحل و دست بـه دست گشتن، پنج ریال برای ان روضه خوان بیچاره می‌ماند ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
32.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎈 کارتون مستربین ♨️ ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
داشتن سواد رابطه ی عاطفی یعنی : 🌱1_ ابتدای رابطه که هیجان بالاست از سر هیجان به اون حرف های امیدوار کننده نزنم که بعدش به هیچ کدوم عمل نکنم 🌱۲ _تا اختلافی پیش میاد سریع بلاکش نکنم و اجازه توضیح دادن و صحبت در مورد اختلافات رو بهش بدم! 🌱۳ _حد و مرز خودمو مشخص کنم و طبق اون در رابطه رفتار کنم 🌱۴ _مسئولیت ورود به رابطه رو بپذیرم و دائما به دنبال مقصر نباشم! 🌱۵ _زمان برای طرف مقابلم بذارم و بهونه ی نداشتن وقت نیارم 🌱۶ _در رابطه فقط به دنبال منفعت خودم نباشم! 🌱۷ _تا خودم رو به خوبی نشناختم وارد رابطه ی عاطفی نشم 🌱۸ _از سر احساس تنهایی وارد رابطه نشم 🌱۹ _به تفاوت هایی که بینمون هست احترام بذارم و سعی نکنم طرف مقابل رو تغییر بدم که شبیه من بشه! 🌱۱۰ _این موضوع رو درک کنم که ما انسانیم و ممکنه اشتباه کنیم یا همیشه حالمون خوب نیست رو قبول کنیم. ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷 ♦️ثانیه‌هایی از و حیات ...🌟 . 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
✍️ با چند تا از پسرهای هم سن و سال خودمان رفته بودیم دزفول، کنار رودخانۀ شهر. پاچه هایمان را زدیم بالا و پایمان را گذاشتیم توی آب رودخانه. آب یخ بود و شتاب زیادی داشت. سرمای آب، مغز استخوان مان را می سوزاند. توی رودربایستی با هم مانده بودیم. منتظر بودیم یکی پایش را بکشد بیرون تا بقیه هم انصراف بدهند. یکهو دیدیم حسین لباس هایش را درآورد و شیرجه زد توی آب! دهانمان یک وجب باز ماند. تا به خودمان بیاییم، حسین تا تهِ رودخانه را شنا کرد و برگشت. 🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🌱 اگر كسى اهليّت داشته باشد، در و ديوار معلّم او خواهند بود ... ☑️ آیت الله بهجت (ره): ▫️ معرفة اللّه، اعظمُ العبادات است، و همه ى تكاليف، مقدّمه ى معرفت خدا هستند، ولى معرفت خدا واجب و مطلوب نَفْسى است. 🕯 اگر كسى اهليّت داشته باشد، يعنى طالب معرفت باشد و در طلب، جديت و خلوص داشته باشد، در و ديوار به اذن اللّه معلّمش خواهندبود؛ وگرنه سخن پيغمبر ـ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ـ هم در او اثر نخواهد كرد، چنان كه در ابوجهل اثر نكرد! ⬅️ در محضر بهجت، جلد اول، نکته ۲۲ 🏷 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
❣آیین همسرداری❣ ❌ صحبت اضافه با خانواده_همسر ممنوع🙈 این عادت را بسیاری از افراد دارند، زمانی که حرف برای گفتن کم می آورند شروع به صحبت از هر دری می کنند و در نتیجه ممکن است برنامه ریزی های آینده شان را نیز مطرح کنند یا آرزوهای شان را نیز با دیگران در میان بگذارند. این کار را انجام می دهید حتماً بهتر می دانید این کار می تواند در طرف مقابل این طور تفسیر شود که شما به دنبال مشورت گرفتن هستید. در جمع های دوستانه این عادت شاید چندان عارضه ای نداشته باشد،اما در مقابل بستگان همسر احتمالاً می تواندمشکلاتی را ایجاد کند، چرا که ما به صحبت های اقوام همسرمان به صورتی متفاوت از دوستان مان گوش می کنیم و ممکن است بسیار زود صحبت های آنان را به عنوان دخالت در نظر بگیریم. شاید بهتر این باشد تا زمانی که تصمیم قطعی در موضوعی نگرفته ایم کمتر درباره آن صحبت کنیم. اگر هم برای صحبت با خانواده ی همسرتان صحبت کم می آورید می توانید از کتاب مجله یا فیلم ها برای شروع گفتگو کمک بگیرید. ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با چقدر حقوق حاضری بری دریای شمال (اقیانوس اطلس) کار کنی؟ خیلییی وحشتناکه ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷 🟣 با این ترفند دیگه نمیشه...😉 . 🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ذکر سلام الله علیها از زبان مرحوم ایت الله رحمت الله علیه ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ پیشگیری و درمان پروستات و سرطان پروستات⁉️ ✅از زبان حکیم فرزانه، 📚استاد حسین خیراندیش پدر طب ایرانی اسلامی ✅نکته 👈 منظور از زرنیخ و آهک « نوره یاواجبی زرنیخ دار » می باشد که زرنیخ طلایی یا زرد مرغوب تر است. 🌿 🌿 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🔹داروی خاص اعصاب و روان 🔰 این دمنوش را دریابید! نصف قاشق غذاخوری (حدود ۴گرم برای هرلیوان) برگ بادرنجبویه را با یک لیوان آب‌جوش، در قوری چینی ریخته، ۱۵-۲۰ دقیقه روی بخار دم‌کنید و تا گرم است آن را صاف‌کرده، با کمی عسل یا نبات، یک‌ساعت پیش یا دوساعت پس‌از غذا بنوشید. ⚠️ برای تشخیص برگ بادرنجبویه اصلی، آن را کف‌مال‌کنید و ببویید. بویی شبیه لیموترش از آن به مشام می‌رسد. 📌 برخی از مهم‌ترین کاربرد‌های بادرنجبویه: ۱. تقویت قلب و مغز و اعصاب ۲. بهبود حافظه و تمرکز ۳. بهبود خواب و کاهش بی‌خوابی ناشی از نگرانی و فکرهای منفی ۴. بهبود مشکلات معده و روده، به‌ویژه نفخ و دل‌پیچه‌های عصبی ۵. کاهش تپش قلب، لرزش و بی‌تابی ناشی از اضطراب ۶. خون‌سازی ۷. تاثیر در درمان زودانزالی مردان ⛔️ مصرف این دم‌نوش در دوره بارداری و در صورت داشتن مشکل کم‏‌کاری تیروئید توصیه‌نمی‏‌شود. ⛔️ دقت‌کنید: مصرف همزمان بادرنجبویه و داروهای آرامبخش، ممکن است خواب‌آلودگی را افزایش‌دهد. 🌿 🌿 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
چرا مهم هست که آب استخون رو در رژیم غذایی خود قرار بدیم؟ ✅آب استخون برای دستگاه گوارش مفیده اگه اون رو با معده خالی بنوشین، غشاهای مخاطی رو به خوبی بهبود می بخشه ✅به سرعت به افزایش بافت چربی کمک می کنه این برای کسانی که ضعیف، خسته یا در حال بهبودی از آسیب هستن ضروری هست. ✅ برای ورزشکاران ، آبگوشت به بازیابی سریع الکترولیت های خون کمک می کنه ️هرچه آبگوشت بیشتر پخته بشه، به دلیل کلاژن، پروتئین اصلی بافت همبند، مغذی تر میشه. 🍎 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
📌 دانلود نرو سمیه 2 📝 نویسنده: آرزو پناهی 🎬 ژانر: عاشقانه 📖 تعداد صفحات : 633 ——————— خلاصه : امیر حسین پسر مغرور تو فضای مجازی عاشق دختری به اسم سمیه میشه . این عشق یه عشق واقعی میشه . ولی متاسفانه قبل ازدواجشون امیر دچار حادثه میشه و فراموشی میگیره . دقیقا روز عقد سمیه حافظش برمیگرده و تنها راه حلی که به ذهنش میرسه راهی کردن سمیه همراه خودشه و ادامه ی ماجرا... ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
ترین آدم‌ها کسانی هستند که به خوشبختی دیگران حسادت نمی‌کنند و زندگی خودشان را با هیچ کس مقایسه نمی‌کنند وهمیشه و همه جا و می ورزند! ‌‌💗 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢ماجرای خطبه‌خوانی حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد با آسیب وارد شده (فرزند سقط شده) به ایشان... 🏴🏴🏴 🎙حسین مرادی ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🍂🌺🍂🌺🍂🌺 📝اول قبر كُلَينى را بشكافید! 🔹 حاج شیخ عباس قمی "رضوان الله علیه" می نویسد: ✍یکى از حكام بغداد كه از (علیهم السلام) بود، وقتى گنبد و بارگاه باعظمت و جلالت (عليهما السلام) را مشاهده و شدت علاقه و محبت جماعت را به آن بزرگوار ديد خشمناك شد! تصميم گرفت كه قبر آن بزرگوار را خراب كند. گفت : اگر اين طايفۀ راست مى گويند كه پيشوايانِ آنان معصومند و بدنشان پوسيده نمی شود، قبر را خراب كنيد... 🔹اگر راست بود و بدن آنها صحیح و سالم مانده، دوباره قبر را درست مى كنيم و گرنه مردم را از اجتماع در اطراف اين قبر جلوگيرى مى كنيم. بعضى از اطرافیان حاکم که دوستدار بودند برای اینکه حاکم را از نبش قبر امام منع کنند گفتند : در كنار اين قبرها، قبرى است متعلق به يكى از علماء شيعه كه معروف است و اسم او محمد بن يعقوب كلينى است كه شيعه را به او اعتقادِ زيادى است. 🔸اول قبر او را بكنيد! اگر بدن او نپوسيده بود، بدانيد كه قبر اين دو امام هم نپوسيده و ديگر احتياجى به خراب كردن و تعمير كردن ندارد. پس امر كرد قبر مرحوم كلينى را كندند و ديدند بدن آن عالم جليل بدون تغيير، تازه مانده مانند كسى كه يك ساعت پيش دفن شده. 🔹پس حاكم امر كرد به تعظيم آن قبر و روى آن قبۀ عظيمى بنا كرد پس محل زيارت مؤمنين گرديد. 📗 فوائد الرضويه ، صفحه ۶۵۸ .  ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
❤️ داستان کوتاه پیکی به محضر خواجه نظام الملک وارد شد و نامه ای تقدیم نمود. خواجه با خواندن نامه چنان گریست که حاضران در مجلس ناراحت شدند. در نامه نوشته بود؛ خیل اسبان شما در فلان ولایت، مشغول چرا بوده که پرندگان بزرگی مثل عقاب بر آنان حمله کرده اند و اسبها وحشتزده دویده اند و ناگاه بعضی شان به دره ای سقوط کرده اند و بیست اسب کشته شده اند. گفتند : عمرخواجه دراز باد. مال دنیاست که کم و زیاد می شود. خودتان را اذیت نکنید. خواجه نظام الملک،وزیر اعظم سلاجقه، اشکهایش را پاک کرد و پاسخ داد : از بابت تلف شدن مال و ثروت نگریستم. به یاد ایام جوانی افتادم که از شهرم طوس قصد حرکت به نیشابور برای جستن کار و شغل داشتم. پدرم هرچه کرد نتوانست اسبی برایم بخرد. استری فراهم کرد و خجالت بسیار داشت. منهم شرمگین بودم که مرکبی حقیر داشتم و با آن رفتن به درگاه امیران موجب خجالت بود. پدر و مادرم در درگاه ایستادند، شرمگین، بدرقه ام کردند و دستها را بالا بردند و دعا کردند خدایا به این فرزند ما برکت بده، از خزانه غیبت به او ببخش ... امروز چهل سال از آن وقت گذشته. ثروت و املاک من به لطف الهی چنان فراوان شده که الان نمی دانم این خیل اسبها کجا هستند و تلف شدن بیست راس از آنها ابدا خللی به دستگاه زندگی ام نیست، که صدها برابر آن را دارا شده ام و همه اینها به برکت دعای والدینم و توجه الهی است . 📚جوامع الحکایات ✍محمد عوفی ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
👌 بسیار زیبا 🔴آیا جنبه و ظرفیت دانستن را داریم؟ روزی شخصی به اصرار از شیخ جعفر مجتهدی میخواست تا راز دستیابی به “ علم جفر ” را برای او بیان کنند و ایشان به او می گفتند: آیا در خود این قدرت را می بینی که از آن استفاده نکنی و آن را سرمایه دکانداری خود قرار ندهی؟! پس از رفتن آن شخص ، حضرت آقای مجتهدی فرمودند : اینها نمیدانند که جهل به بعضی از مسائل برای آنها در حکم نعمت است ائمه اطهار (علیهم السلام ) فقط برای اصحاب خاص خود برخی از اسرار را در حد مرتبه ای که داشتند ، فاش میکردند... اینها مسائلی نیست که در کوچه و بازار بر سر زبانها بیفتد و در امور مادی از انها استفاده شود ! سپس این ماجرا را تعریف کردند : مردی از دوستان امام صادق (علیه السلام) در طلب یافتن “ اسم اعظم ” بود و هر روز به خدمت آن حضرت شرفیاب می شد و از امام معصوم می خواست تا حرفی از حروف اسم اعظم را به او تعلیم دهد. ولی امام صادق (علیه السلام) او را از این امر بر حذر می داشت و میفرمود : هنوز قابلیت و ظرفیت لازم را پیدا نکرده ای ! ولی آن مرد دست بردار نبود و هر روز خواسته خود را تکرار می کرد ! 🌷روزی امام صادق (علیه السلام) به او گفتند : امروز مقارن ظهر ، به خارج از شهر می روی و در کنار پلی که در آنجا هست می نشینی صحنه ای را در آنجا خواهی دید که باید بیائی و برای من بازگو کنی . آن مرد دستور امام را اطاعت کرد و به محل موعود رفت . چیزی از توقف او نگذشته بود که مشاهده کرد پیرمرد قد خمیده ای با پشته نسبتا بزرگی از خار و خاشاک اهسته اهسته به آن پل نزدیک شد و با زحمت بسیار، دو سوم از درازی پل را طی کرد . در همان اثنا مرد جوانی تازیانه بدست و سوار بر اسب از طرف مقابل قصد عبور از پل را داشت جوان سوار به آن مرد کهنسال نهیب می زند که راه آمده را برگرد تا او از پل عبور کند ! و پیرمرد به او میگفت که : من دو سوم از پل را پشت سر گذاشته ام و با این بار سنگین و ضعف جسمانی انصاف نیست که از من چنین توقعی داشته باشی بلکه انصاف حکم می کند که تو بخاطر جوانی و سوار بر اسب بودن فاصله کوتاهی را که آمده ای باز گردی و راه را بر من سد نکنی. جوان مغرور با شنیدن سخن پیرمرد،او را به تازیانه میگیرد و با نواختن ضربات پی در پی او را به عقب نشینی از پل وا میدارد ! و پیرمرد پس از رفتن سوار ، دوباره با کوله بار سنگینی که بر دوش داشته راه رفته را مجددا طی می کند و پس از عبور از پل به طرف خیمه ای که در آن حوالی بود رهسپار می شود. آن مرد که ستم آشکار جوان سوار را بر آن مرد سالخورده می بیند به محضر امام شرفیاب می شود و ماجرا را با ناراحتی برای حضرت تعریف میکند . امام از او می پرسند : اگر تو حرفی از حروف اسم اعظم را می دانستی با آن جوان سرکش و مغرور چه می کردی ؟! عرض می کند : به سختی ادبش می کردم به گونه ای که تا پایان عمر آن را فراموش نکند ! امام علیه السلام فرمود : آن مرد سالخورده خارکنی را که دیدی از اصحاب سرّ ما بود و از اسم اعظم نصیب داشت ، ولی از آن برای مقابله با آن جوان استفاده نکرد و قابلیت خود را برای چندمین بار به اثبات رسانید...! آن مرد وقتی که از حقیقت امر آگاهی یافت ، به خواسته نابجای خود از امام پی برد و از آن پس در صدد تزکیه نفس برآمد و دیگر در مورد اسم اعظم با امام سخنی نگفت... 📘منبع: کتاب لاله ای از ملکوت ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
☯️ در زمان گذشته قیمت دقیق طلا مشخص نبود، در نتیجه هر زرگری قیمتی را بر روی جنس خود می گذاشت. معمولا دو یا چند زرگر با یکدیگر توافق ناجوانمردانه ای می کردند، تا مشتری های بیچاره را تا حد ممکن سر کیسه کنند، به این رفتار "جنگ زرگری "گفته می شد. وقتی مشتری از همه جا بی خبر، به دکان زرگری می رسید، زرگر قیمت متاع خود را چند برابر مقدار واقعی می گفت و از طرفی در حین گفتگو به زرگری دیگر که با او از قبل توافق کرده بود، پیغام می رساند، زرگر دوم به بهانه ای خودش را به دکان زرگر اول می رساند و با صدای بلند و قیافه حق به جانب داد می زد :"ای نابکار، مگر تو مسلمان نیستی! دین و ایمان نداری! این چه قیمتی است که می گویی؟ "زرگر اولی هم در جواب با پرخاش می گفت :"ای دغل باز، من تو را خوب می شناسم، می خواهی جنس کم عیارت را آب کنی."زرگر دوم با عصبانیت بیشتر می گفت :"جنس من کم عیار است!؟! بیا سنگ محک بزنیم ببینم چقدر عیارش بالاست".... باری مشتری بیچاره در انتها خام زرگر دوم می شد و به دکان او می رفت و جنسی را چند برابر قیمت واقعی می خرید و در ضمن گمان می کرد، سود کرده است. در انتها دو زرگر سود بدست آمده را با یکدیگر تقسیم می کردند. اصطلاح" جنگ زرگری "کنایه از جنگی غیر واقعی است، که دو طرف دعوا فقط برای فریفتن دیگران وانمود می کنند، با هم دشمن هستند، ولی در واقع با هم رفیق و همراه هستند. ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan