eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعدادی از کاربران درخواست کرده بودند، فیلم کامل این گیف👆رو بذاریم. اینم کاملش👆👆👆 بدون شرح.... اما برای آدم عاقل یک اشاره کافیست👍😳 #سپاه_امنیت_ایران
دو ساعت پس از حمله موفقیت آمیز موشکی جمهوری اسلامی ایران به پایگاه مجهز و بزرگ آمریکایی ها در عراق، چند هواپیمای جنگ الکترونیک آمریکایی در جنوب کشور به پرواز درآمدند و با استفاده از تکنیک های جنگ الکترونیک اقدام به شبیه سازی موشک کروز برای رادارهای پدافندی کشور نمودند. لذا بلافاصله از جنوب کشور به پدافند قوی و گسترده تهران خبر می دهند که یک موشک کروز در حال حرکت به سمت تهران است. از آنجائیکه هواپیمای اوکراینی وضعیت طبیعی نداشت (نقص در موتور و عدم توازن و احتمالا دستگاری نرم افزار هواپیما توسط شرکت آمریکایی بوئینگ) سامانه پدافند تهران این هواپیما را به اشتباه، موشک کروز که از جنوب کشور خبرداده بودند تشخیص داده است. تمام این مراحل ظرف ۱۰ ثانیه انجام شده است. باید فرض کنیم اگر واقعا موشک کروزی در کار بود و به سمت تهران ۱۵ میلیونی پرتاب شده بود، در صورت اصابت، چند هزار نفر کشته و زخمی می شدند؟ آن وقت سوال این بود که مگر تهران پدافند ندارد؟ فرمانده هوافضا کجا بوده است؟ قاتل همه‌ سرنشینان بیگناه هواپیمای اوکراینی قطعا آمریکاست و ما خونخواه آنان هستیم. http://eitaa.com/cognizable_wan
💕 مامان اشک میریخت، بغلش کردم و دست های لبریز عطر سیب بهشتیش را بوسیدم و گفتم: _ حلالم کن خیلی اذیت شدی، نُه ماه حَملم کردی، 26 سال تحملم کردی هر کاری کنم نمیتونم زحمتات رو جبران کنم. فقط میتونم دعات کنم. _برو بسلامت دخترم، از شیر مادر حلال ترے مراقب خودت باش. نتونستم بمونم سریع حرکت کردم لحظه آخر از پله ها که بالا میرفتم برگشتم ونگاهشون کردم. خداحافظ... به سالن بعدی که رسیدم کنار طاهره خانم نشستم. از همان اول با خودم عهد کردم که مراقب چشمانم باشم. حواسم پے چیز دیگر ے جز «دلبرم » نرود. طاهره _ خوشحالی که میری کربلا؟ _خوشحال ؟ توصیف حالم سخته ، تا نرم باور نمیکنم . شما بار چندمه میرید؟ طاهره_ دوم _چه عالے طاهره _میگن بار اول یه چیز دیگه است. و من به این فڪر میکنم کہ براے عاشق بار اول و دوم معنایے ندارد. با تصور حضورم در بهشت رویایی تو ضربان قلبم بالا می رود. جلوتر حاج محسن را دیدم و کنار او آقاے جوانے. حدس اینکہ باید برادر طاهره سادات باشه ،کار سختے نبود. همان که اسم عجیبی داشت . چه بود؟ چرا فراموش کردم؟ طاهره و ... طوفان ...آرے طوفان اسمش مرا یاد گردباد می اندازد . این طوفان چہ عجیب از گردباد های زندگیش عبور کرده و حالا اینجا راهے کربلاست .کنارش حاج محسن با آن اندام نسبتا فربه قرار است بادیگاردش شود. با این تصور لبانم به خنده باز شد . -زهرا خدا خیرت بده حالا باید میگفتے این چیزها رو به خودم نهیب زدم" بس کن ،مگه قرار نشد به این چیزها فکر نکنے." بالاخره بعد از مدت طولانی باید سوار هواپیما میشدیم. به سمت گیت خروج راهے شدیم. سعے کردم خودم را از او پنهان کنم . خدا را شکر او هم نگاه نمیکرد. در هواپیما جاے من و طاهره سادات کنار هم بود .حاج محسن و سید طوفان حسینے هم کنار هم. در آخر هم یک خانم دیگر روی صندلی بغلیمان نشست. هواپیما از زمین بلند شد و من دلم را از مافیهای آن کندم. باید همہ چیز را پشت سر بگذارم . ↩️ .... ☕️🍃☕️🍃☕️🍃 ╭─┅═♥️═┅╮ http://eitaa.com/cognizable_wan ╰─┅═♥️═┅╯
♦️جزئیات ترور سردار قاسم سلیمانی شبکه فاکس نیوز آمریکا (شبکه نزدیک به ترامپ): 🔹یک دقیقه بعد از ترور قاسم سلیمانی، ماشین «نیروهای عملیات ویژه» نیز در محل حمله حاضر شد 🔹نیروهای عملیات ویژه با عکس برداری از صحنه ترور قاسم سلیمانی تأیید کردند که شلیک پهپاد دقیق بوده و سردار ایرانی قاسم سلیمانی دیگر وجود ندارد 🔹منابع دولتی (ترامپ و...)عکس‌هایی از پیکر ژنرال سلیمانی در اختیار ما قرار داده‌اند که آنها را منتشر نخواهیم کرد (قابل انتشار نیست) 🔹یک تفنگ خودکار، یک کتاب شعر و مقداری پول نقد وسایل همراه سلیمانی بودند 🔹مقامات آمریکایی به دنبال تلفن همراه سردار سلیمانی بودند اما تلفن سردار سلیمانی بر اثر حمله موشکی سوخته بود 🌐 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌸🍃 ‍ "حجابٺ" را محڪمـ نگھـ دار... نگـاه نڪن ڪھـ اگـر حجاب و فڪر درسٺ داۺٺھـ باۺے مسخـره اٺ مےڪنند😒 آنھـا ۺیطـان هستند... ۺُما👈🏻 بھـ حضرت زهـرا (س) 💚 نگــ👀ـاه ڪن ڪھـ چگـونھـ زیسٺ و خودش را حفـظ ڪرد...😌 💠 فرازی از وصیٺ : شھــید سیـد محـمد ناصـر علـوے بھـ خـواهرش😢 ✨ http://eitaa.com/cognizable_wan ✨ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌹▪️ عصر آخرالزمان و سالیان پیش از ولی عصر (عج): 🌹امام صادق علیه السلام: در آن زمان، ثروتمندان، عزیزتر و گرامی‌تر از مؤمنان خواهند بود.. از مشاهده ی وضعیت نابسامان مؤمنان خوشحال می‌شوند!. مؤمنان غمگین، حقیر و ذلیل می شود.. اصحاب الآیات ( عمل کنندگان به آیات قرآن ) تحقیر می شوند، کسانی که آنان را دوست دارند نیز همین طور. روزی خواهد رسید که ، همانند واژگون شدن ظرفی، واژگون می‌شود.! 📚 بحارالانوار 52/257 حدیث 147 http://eitaa.com/cognizable_wan
❤️ ☘ حدود یک ساعت و ده دقیقہ بعد هواپیما در خاک بغداد به زمین نشست. بعد از گرفتن بار و خروج از فرودگاه منتظر اتوبوس شدیم تا ما را به اولین مقصدمان یعنے کاظمین ببرد. همچنان خودم را از او قایم میکردم کہ مبادا مرا ببیند.خودم هم نمیدونستم چرا؟ تا کاظمین فاصلہ ی کمے بود .اذان مغرب به هتلمان در کاظمین رسیدیم. من و طاهره سادات و خانم غلامے که تازه با او آشنا شده بودیم در یک اتاق سه تخته ساکن شدیم. بعد از خواندن نماز مغرب وعشاء ،همه در لابی هتل نشستیم و عزم رفتن به حرم کردیم . روحانے کاروانمان حاج آقا پناهے ، شیخ حدودا ۵۰ ساله ای بود با محاسن گندمی و چهره ای بشاش با لبخندی بر لب شروع بہ صحبت کرد . حاج آقا_ ان شاء الله الان همگے میریم حرم ، اونجا دعای کمیل میخونیم و زیارت . عزیزان لطف کنید قبل از ساعت ۱۰ هتل باشید .به خاطر امنیت خودتون . در مسیر ، مداحے که نمیدیدمش شروع به مرثیه سرایی کرد .اشک همه را در آورد.واقعا صدایش خاص بود. وقتے وارد صحن مقدس شدیم و گنبد دوقلو را دیدم دلم هرے ریخت. عجب صفایی ... اینجا بوی مشهدالرضا میدهد. چقدر این حرم زیباست با آن ستون های چوبی دعاے کمیل در این فضا چه حالے دارد. باز همان شخص ،دعای کمیل را خواند به فراز دوست داشتنے خودم که رسیدم ، نتوانستم جلو اشک هایم را بگیرم .شانه هایم می لرزید. آن مداح هم به این فراز که رسید صدای گریه اش بلند شد. فَهَبْني يا اِلـهي وَسَيِّدِي وَمَوْلايَ وَرَبّي، صَبَرْتُ عَلي عَذابِكَ، فَكَيْفَ اَصْبِرُ عَلي فِراقِكَ ... 'اے مولاے من، اگر بر عذابت صبر کنم ، چگونه بر فراق و دوریت صبر داشته باشم؟" بعد از دعا داخل شدیم .زیارت کردیم حدود ساعت ۱۰ شب بود که طاهره سادات با عجلہ اومد و گفت: _باید بریم. نمی شہ تا دیروقت ماند ، بیرون از حرم ناامن هست.باید سریع به هتل بریم. وارد حیاط کہ شدیم حاج محسن منتظرمان بود ،کنارش هم... «آقاے گردباد » فاصلہ شان با ما زیاد بود . ناخوداگاه نگاهم به او افتاد .چهره اش را واضح تر دیدم. قد بلند بود و چهارشانه با محاسن کوتاه مشکے کہ در تضاد با پوستش بسیار خودنمایے میکرد . کلاه بافتنے مشکی بر سر و پالتو بلند مشکے بہ تن .اما چرا احساس کردم چهره اش زیادے غرور دارد. من از این آدمهاے مغرور خوشم نمے آید. یا شاید هم کلافہ بود . هرچہ بود ولے واقعا شیک پوش بود. لعنت بر شیطان ... بہ نفسم نهیب زدم : "آهاے حُسنا خانم چشماتو درویش کن." ↩️ .... ☕️🍃☕️🍃☕️🍃 ╭─┅═♥️═┅╮ http://eitaa.com/cognizable_wan ╰─┅═♥️═┅╯
❓جمله خود را با "چرا" شروع نكنيد. ☸️ به عنوان مثال، زماني كه فرزندتان عصباني، يا كلافه است و كرده از او "چرا داداشت را زدي؟ " "چرا دروغ گفتي؟ " "چرا اسباب بازي دوستتو يواشكي برداشتي؟ ". يا از فرزندتان نپرسيد "چرا عصباني هستي؟ " "چرا ناراحتي؟". 👈 وقتي از فرزندتان مي پرسيد "چرا" تنها به او اضافه مي كنيد. او در كنار كه تجربه مي كند مجبور است دليلي براي كارش پيدا كند. 🚺 كودكان هنوز نمي دانند چرا اين احساسات را تجربه مي كنند پس مجبور هستند دليلي بتراشند يا توضيحي بدهند تا والدين خود را قانع كنند. ✅پس بدون بازخواست به او كمک كنيد احساساتش را درک كند. http://eitaa.com/cognizable_wan
برای چاق شدن صورت این غذاها را بخورید: ⇠خیار ⇠کاهو ⇠گوجه فرنگی ⇠کلم و آب کلم ⇠نشاسته سیب زمینی ⇠شیره ی خرما و انگور ⇠آب هویج و آب نارگیل ⇠مغز پسته، بادام، فندق و خرما ‼️برای عزیزانتون بفرستید 👇👇🏿👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌹مکاشفه شهیدعبدالحسین برونسی با حضرت زهرا( س ) 🌹شهید برونسی فرمانده است توی عملیات رمضان، تیربار دشمن می گیره تو گردان عده ای شهید میشن گردان زمین گیر میشه. سید کاظم حسینی میگه : من معاون شهید برونسی بودم، اصلا بچه ها نمی تونستن سرشونو بلند کنن، یه دفعه دیدم شهید برونسی بی سیم چی و پیک و همه رو ول کرد و رفت یه جاافتاد به سجده رفتم دیدم آروم آروم داره گریه می کنه، میگه یا زهرا مدد، مادر جان مدد...😭 بهش گفتم: حالا وقت این حرفا نیست ، پاشو فرماندهی کن !بچه های مردم دارن شهید میشن، ولی شهید برونسی انگار مرده بود و اصلا توجهی به این خمپاره ها و حرفهای من نداشت. گفت : بعد از لحظاتی بلند شد و گفت: سید کاظم ؟ گفتم: بله ؟ گفت: سیدکاظم اینجا که من ایستادم قدم کن، 25 قدم بشمار بچه های گردان رو ببر سمت چپ، بعد 40 قدم ببر جلو. گفتم : بچه ها اصلا نمیتونن سرشونو بلند کنن عراقی ها تیربارو گرفتن تو بچه ها. چی میگی؟ گفت : خون همه بچه ها گردن من، من میگم همین. گفت : وقتی این دستورو داد آتیش دشمنم خاموش شد، 25 قدم رفتم به چپ، 40 قدم رفتم جلو، بعد یه پیرمردی بود توی گردان ما خوب آرپیچی می زد، یه دفه شهید برونسی گفت فلانی آرپیچی بزن، گفت : آقای برونسی من که تو این تاریکی چیزی نمی بینم گفت : بگو یا زهرا و شلیک کن. می گفت : یا زهرا گفت و شلیک کرد و خورد به یه تانک و منفجر شد. تمام فضا آتیش گرفت و روشن شدفضا، گفت اون شب 80 تانک دشمن رو زدیم و بعد عقب نشینی کردیم چند روز بعد که پیش روی شد و رفتیم شهدا رو بیاریم، رفتم اونجا که شهید برونسی به سجده افتاده بود و می گفت یا زهرا مدد 😭 نگا کردم دیدم جلومون میدون مین هست. قدم شماری کردم 25 قدم به چپ دیدم معبریه که دشمن توش تردد می کرده اگر من 30 قدم می رفتم اونورتر توی مین ها بودم 40 قدم رفتم جلو دیدم میدان مین دشمن تموم میشه رفتم دیدم اولین تانک دشمن رو که زدن فرمانده های دشمن با درجه های بالا افتادن بیرون و کشته شدن. شهدا رو که جمع کردیم برگشتیم تو سنگر نشستم، گفتم آقای برونسی من بچه ی فاطمه ام ، من سیدم، به جده ام قسم از پیشت تکون نمی خورم تا سِر اون شب رو بهم بگی، تو اون شب تو سجده افتادی فقط گفتی یا زهرا مدد، چی شد یه دفعه بلند شدی گفتی 25 قدم به چپ؟ 40 قدم جلو، بعد به آرپیچی زن گفتی شلیک کن؟ شلیک کرد به یه تانک خورد که فرماندهان دشمن تو اون تانک بودن ؟ قصه چیه؟ گفت سید کاظم دست از سرم بردار! گفتم نه تا این سِر رو نگی رهات نمیکنم، گفت میگم ولی قول بده تا زنده ام به کسی نگی گفتم باشه! گفت : تو سجده بودم همینطور که گفتم یا زهرا مدد، (توعالم مکاشفه) یه خانومی رو دیدم به من گفت چی شده؟ گفتم بی بی جان موندم؛😔 اینا زائرین کربلای حسین تو هستند، اینجا موندن چه کنم؟😭 گفت : آقای برونسی جلوت میدون مینه، حرکت نکن، 25 قدم برو به سمت چپ، اونجا معبر دشمنه، از اونجا بچه ها رو 40 قدم ببر جلو میدون مین تموم میشه فرمانده های دشمن یه جا جمع شدن تو تانک جلسه دارن آرپیچی رو شلیک کن ان شاءالله تانک منفجر میشه و شما ان شاء ا... پیروز میشی ✳️ حالا ای برادر و خواهر از عملیات روانی دشمن نترسید؛ این مملکت صاحب دارد و شما مامور خدا هستید ؛ پشت سر فرزند زهرا حرکت کنید که فرمودند جوانان امروز در آینده نزیک عزت و فخر جمهوری اسلامی را در دنیا خواهند دید . شما مامور به ادای تکلیف هستید نتیجه را خداست. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🔶 http://eitaa.com/cognizable_wan 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🔻اعصابتان بهم ریخته؟ 👈موزبخورید 🔻مشکل گوارشی دارید؟ 👈ریحان 🔻فشارخونتان بالاست؟ 👈کمشمش 🔻از سرطان معده میترسید؟ 👈کلم 🔻از سر وصدای معده رنج میبرید؟ 👈ماست http://eitaa.com/cognizable_wan
🌺🌺🌺🌺🌺🌺 توجه به این فرمایش حضرت علی (ع) بسیار اهمیت داره: 🔹 از نشانه های آخر الزمان این است که هنوز فتنه ای تمام نشده فتنه بعدی میاید که آنقدر فتنه ها زیاد میشود که مردم میگویند خدایا فرصتی برای نفس کشیدن و هضم فتنه قبلی عنایت کن که کار سخت شده.. در چنین شرایطی حکمت اول نهج البلاغه باید اعمال شود... 🔸امیرالمومنین فرمودند : در زمان فتنه مانند شتر دو ساله باش نه شیر بده نه سواری....اگر اینطور نباشد جزء ریزشهای فتنه خواهید شد... http://eitaa.com/cognizable_wan
❇️ درمان↯↯ ❗️ ضعف راشیتیسم دیسک کمر سرماخوردگی ❗️ پوکی استخوان پوسیدگی مفاصل شکستگی استخوان صدای مفاصل فرسوده جایگزین قرص غضروف 🎓 http://eitaa.com/cognizable_wan
طنز ‏من خودم فرم اهدای عضو رو پر کردم😎😎 ولی واسه اینکه ریا نشه اسم و مشخصات پدربزرگمو بهشون دادم😂😂 ‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/cognizable_wan
🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾 💕 👌 مردی از اولیای الهی، در بیابانی گم شده بود. پس از ساعتها سردرگمی و تشنگی، بر سر چاه آبی رسید. وقتی که قصد کرد تا از آب چاه بنوشد. متوجه شد که ارتفاع آب خیلی پایین است؛ و بدون دلو و طناب نمی توان از آن آب کشید. هرچه گشت، نتوانست وسیله ای برای آب کشیدن بیابد. لذا روی تخته سنگی دراز کشید و بی حال افتاد. پس از لحظاتی، یک گله آهو پدیدار شد و بر سر چاه آمدند. بلافاصله، آب از چاه بیرون آمد و همه آن حیوانات از آن نوشیدند و رفتند. با رفتن آنها، آب چاه هم پایین رفت! آن فرد با دیدن این منظره، دلش شکست و رو به آسمان کرد و گفت: خدایا! می خواستی با همان چشمی که به آهوهایت نگاه کردی، به من هم نگاه کنی! همان لحظه ندا آمد: ای بنده من، تو چشمت به دنبال دلو و طناب بود، باید بروی و آن را پیدا کنی. اما آن زبان بسته ها، امیدی به غیر از من نداشتند، لذا من هم به آنها آب دادم! تنها امید و تکیه‌گاهت رو فراموش نکن ... خـــدا❤️🍃 ‎‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/cognizable_wan
طنز تو کلاس بودم استاد گفت قال رسول الله : منم داد زدم النکاحو سنتی 😊😊 نمیدونم چرا بیرونم کردن 😐😕😕 مگه همیشه بعدش همینو نمیگن ؟😒🙊 http://eitaa.com/cognizable_wan
عاشقانه ||• چرا فلسفه ببافم؟ ساده بگویم از نبودنت حالم خوب نیست خوب نیست " خوب نیست " ساده بگویم سخت است آدم جان می دهد زیر ِ آوار ِ دوست داشتنی که " برای ِ همیشه نبودنی ست... •|| http://eitaa.com/cognizable_wan
✅رفتار خوب با زن ✍حاج اسماعیل دولابی(ره): هر زنی که مردش از او راضی باشد آن عزیز خداست ، هر مردی هم که زنش از او راضی باشد آن مرد عزیز خداست . کمال زن و مرد در این است و بقیه اش سخنی دیگر است. چنین زن و مردی را خدا از همه ی اعمالشان راضی است . 👌 خوب رفتار کردن با زن هنر دین است مردی که با زنش خوب کند همه جا آقاست . زن هم وقتی مردش از او راضی باشد می تواند همه ی کارهایش را انجام دهد . http://eitaa.com/cognizable_wan
‌‌‌┅┄✶❤✶┄┅ یـادم باشد عـاشق کـسی شوم کـه شعر را بلد باشد کـسی کـه بفهمد وقتی سـتاره را به چـشمهایش زمـین را به آغـوشش و بـهار را به بـودنش تشبیه میکـنم یعنی 💋⭐️ 🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
👌 ✍ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﮒ ﺑﻪ ﺳـﺮﺍﻍ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺁﺧــــﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺗﻮﺳﺖ ﻣﺮﺩ گفت: ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ! ﻣﺮﮒ: ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺳﻢ ﺗﻮ ﺍﻭﻟـــﯿﻦ ﻧﻔــﺮ ﺩﺭ ﻟﯿﺴﺖ ﻣــﻦ ﺍﺳﺖ.. ﻣﺮﺩ:ﺧﻮﺏ ﭘﺲ ﺑﯿﺎ ﺑﺸــﯿﻦ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﯼ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ! ﻣﺮﮒ: ﺣﺘﻤﺎ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﻗــــﻬﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﻭ ﭼﻨﺪ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﯾﺨﺖ. 🔻مرﮒ ﻗـﻬﻮﻩ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﻓــﺮﻭ ﺭﻓﺖ ﻣﺮﺩ ﻟﯿﺴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝِ ﻟﯿﺴﺖ ﺣـــﺬﻑ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻟﯿﺴﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﮒ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ‌ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺗﻮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮐﺎﺭﻡ ﺭﺍﺍﺯ ﻟﯿﺴﺖ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ! 👌ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺩﺭ ﺗﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ‌ﺍﻧﺪ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﭼﻘﺪﺭ ﺳــﺨﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻐــﯿﯿﺮ ﺁﻧﻬﺎ تلاش ﮐﻨﯽ ﺍﻣﺎ ﻫــﺮﮔﺰ ﺗﻐــــﯿﯿﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ...!!! 👈ڪلاغ وطــوطی هـــر دو زشت آفریده شدند طوطی اعتراض ڪرد و زیــبا شد اما ڪلاغ راضی بود به امــروز طــوطی در قفس است و ڪلاغ آزاد!! پشت هر حادثه‌ای است که شاید هــرگز متـــوجه نشـــوی! { } http://eitaa.com/cognizable_wan 🎀🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
♡﷽♡ ❤️ ☘ شروع به استغفار کردم . "اصلا شاید متأهل باشه . باید از طاهره سادات یہ جورے بپرسم" . چند لحظہ بعد با خودم گفتم: " نہ اصلا این فکرها براے چیہ؟ لازم نکرده بپرسے ؟مگہ اون کیہ کہ تو رو اینطورے بہ هم ریختہ . الان اگر دوباره بهش فکر کردے تنبیہ میشے. شیطان دقیقا میدونہ کجا باید وارد بشہ نباید حواس من پے چیز دیگرے برود.. حاج محسن ما را که از دور دید بہ او اشاره کرد و باهم به سمت درِ خروجے حرم راه افتادند. در راه از طاهره سادات پرسیدم سامرا نمیبرند گفت : نه ، امن نیست.همین چند وقت پیش داعش تا نزدیکی شهر اومده بود. تا هتل حرفے نزدیم و من تمام سعیم را کردم که جز زمین نگاهم جایے نرود. و چقدر سخت است گاهے چشم پوشیدن ... ** من در این کوچہ هاے تاریک چہ میکنم؟ به گمانم راه را گم کرده ام . یا صاحب الزمان راه رو نشونم بده . صداے پارس سگ هر لحظہ نزدیکتر میشد. باید خودم را به روشنایے برسونم. از دور گنبد طلایے میدرخشید.چقدر پر نور بود . سگ ها نزدیک و نزدیک تر میشدند.هر کارے میکردم تند تر بدوم نمیشد کہ نمیشد.انگار وزنه اے به پاهام بسته بودند. نفس نفس زنان با دلهره فراوان از تاریکے این کوچہ ها بالاخره وارد حرم شدم . ازکجا باید بروم؟ کنار حوض وسط حرم مردے کہ پشتش بہ من بود؛ داشت وضو میگرفت .جلو رفتم و ازپشت سر صدایش زدم ـــ ببخشید آقا از کجا باید برم داخل ؟ برگشت نگاهم کرد : روبہ رو ، در قهوه ای بزرگ این مرد ... این جا ... خداے من پدرم بود . رفتم جلو و او را در آغوش گرفتم _بابا کِے اومدی ؟میدونے خیلے وقتہ ندیدمت؟ بابا _تازه اومدم خیلے وقت ندارم ،باید زودتر برم .منتظرم هستند ، من اجازه ندارم خیلے اینجا بمونم. دستاشو گرفتم، گریہ میکردم _کجا بابا ؟ کجا میرے ؟ با دستش بہ جایے اشاره کرد آن طرف حرم سوراخے روے دیوار بود کہ از پشتش باغے پیدا بود . نیرویے عجیب پدرم را بہ سمت آن سوراخ میکشاند و دستهاے من هم کشیده میشد .لحظہ آخر گفت: «حیف نیست تا اینجا اومدے یه سر به سرداب نزنے؟ اشاره به دری در آن سمت حرم کرد . نگاه مستاصلی بہ آن سو کردم. بابا_ بقیه جلوتر رفتند تو هم برو زودتر . از پله ها پایین برو اونجا منتظرت اند. با تاکید فراوان گفت : «حتما برو » با ناباوری تمام لب زدم _ اونجا ... سرداب امام زمان هست؟ بابا_بلہ بابا_ عاشقے ادعاے بزرگیہ ...ادعاے بزرگے کردی حُسنا.فقط تحمل کن ، تحمل ... نگران نباش پسر حضرت زهرا مراقبتہ .و اشاره بہ سمت ورودے حرم کرد همان موقع سیدطوفان از آنجا وارد حرم شد .سرم را کہ برگرداندم پدر نبود .بہ گریہ افتادم . با شنیدن صدایے از خواب پریدم ، بدنم عرق کرده بود .آنقدر کوفته بودم که انگار کامیونی ده تنی از روے من رد شده است. نفس نفس میزدم. ↩️ .... ☕️🍃☕️🍃☕️🍃 ╭─┅═♥️═┅╮ http://eitaa.com/cognizable_wan ╰─┅═♥️═┅╯
کمی قابل تفکر 👇👇👇😭😭 http://eitaa.com/cognizable_wan
▪️جلسه محاکمه یک پاسدار 🔸متهم: پاسدار؟؟ 🔻مورد اتهام: شلیک نکردن موشک به سمت موشک کروز آمریکایی که حساس ترین مرکز حیاتی تهران را مورد هدف قرار داد و صدها نفر را به شهادت رساند 🔹قاضی: برادر ؟؟؟؟ شما برای حفاظت از آسمان و جان مردم ایران حقوق می گیری چرا به سمت موشک آمریکا شلیک نکردی 🔸متهم : جناب قاضی تشخیص سخت بود فکر کردم هواپیمای مسافر بری است. 🔹قاضی: مگر شما در حالت آماده باش صد در صد نبودید؟ 🔸متهم: چرا 🔹قاضی: مگر به شما اطلاع نداده بودند که پایگاه آمریکایی عین الاسد موشک باران شده و آمریکا اعلام کرده ۵۲ مرکز مهم ایران را نابود میکنم. 🔸متهم: بله عالیجناب. 🔹قاضی : مگر سامانه یک پارچه پدافند اعلام نکرده بود که در آسمان پرنده های ناشناس و موشک های کروز در حال پرواز هستند؟ 🔸متهم: بله جناب قاضی 🔹قاضی: پس چرا به طرف موشک آمریکایی شلیک نکردی؟ 🔸متهم: درست است که سامانه پدافند یکپارچه اعلام کرده بود پرنده های ناشناس وارد کشور شده اند اما یک دفعه!!!!سیستم ارتباط گیری قطع شد!!!!! و من نمی دانستم چه کنم خودم بودم و خدا و ده ثانیه فرصت برای تصمیم گیری.به همین جهت تصمیم گرفتم شلیک نکنم !!!! چون احتمال میدادم هواپیمای مسافر بری باشد. 🔹قاضی: شما با این تصمیم خود به صرف احتمال ضعیف و برای نجات جان احتمالی ۱۴۰ نفر، سبب شدی که صدها نفر انسان بیگناه شهید شوند 🔸قاضی: من قضاوت را به عهده مردم می گذارم. 🏷 #هواپیمای_اوکراینی 🏷 #شجاعت_پذیرش_اشتباه 🏷 #حاجی_زاده_تشکر 🔹🔸🔹 http://eitaa.com/cognizable_wan
*♻️ سردار حاجی زاده دروغ نگفت اما همه واقعیت را نیز نگفت🤔* ‌ *🔹 توضیحات سرباز دلباخته وطن سردار حاجی زاده در مورد ساقط نمودن هواپیمای اوکراینی به دور از هر دروغ پردازی بود اما سردار خود و مجموعه اش را بنا بر چه مصالحی قربانی چه کسان و مسائلی نمود که همه واقعیت را نگفت 🤔* *🔸 سردار گفت : « در چندین مرحله به سامانه‌ها اعلام می‌شود که چند موشک کروز به سمت کشور شلیک شده و آماده باشند » اما نگفت سرنوشت این موشک های امریکایی چه شد 🤔* *🔹 سردار شاید نگفت که برای آرامش و امنیت روانی کشور ، شلیک موشک های امریکایی به ایران و یا حتی انهدام آن را پنهان داشته اند 🤔* *🔸 سردار بخاطر آرامش روانی مردم نگفت که اگر موشک و یا هواپیما واقعأ انتحاری و تعمدی به سمت تهران چرخش کرده بود و سامانه پدافند و اپراتور عمل نمی نمودند چه فاجعه ای در تهران رخ می داد 🤔* *🔸 سردار گفت : « چندین بار درخواست کردیم آسمان کشور از پرواز متوقف و کلیر شود ، اما نگفت آنکه از کلیر ممانعت کرده دولت است 🤔* *🔸 طبق ماده ۱۰ قانون هواپیمایی کشوری : « هواپیمایی کشوری می‌تواند در مواردی که امنیت عمومی یا علل نظامی ایجاب می‌نماید با تصویب هیأت وزیران پرواز‌ هواپیمای ایرانی یا خارجی را بر فراز قسمتی از خاک کشور ممنوع یا محدود یا مقید به شرایط خاصی بنماید »* *🔸 طبق این قانون روحانی و دولت مسئول عدم کلیر در شرایط شبه جنگی آن روز هستند و سردار نامی از ایشان نیاورد 🤔 اما آنان با پر روئی و بی آبروئی تمام بر سپاه و سردار تاختند 🤔* *🔹 سردار نگفت چرا سامانه کد شناسائی هواپیما را تأیید نکرده ، آیا هواپیمای اوکراینی در لیست اعلامی فرودگاه به سیستم دفاعی وجود نداشته🤔* *♻️ سردار به طرفداری اپراتور و زیرمجموعه خود برنخاست و گفت گردن ما از مو باریک تر است اما مطمئن باشید هر کدام از ما در جایگاه آن اپراتور بودیم در ۱۰ ثانیه واکنشی مشابه داشتیم چرا که ماهیت یک سامانه رهگیری و انهدام شئ متخاصم و نجات جان هزاران نفری است که با اعتماد کامل در بسترها آرمیده اند🤔* *♻️ دیروز هشتگ می کردیم امروز باید هشتگ کنیم ، قاسم سلیمانی را با موشک شهید کردند و سردار حاجی زاده را می خواهند بخاطر موشک شهید نمایند ، مراقب باشیم🤔* *🔸 بهانه اغتشاشات آبان را روحانی با ندانم کاری و بی تدبیری در شیوه گران نمودن بنزین به دست آشوبگران داد . بهانه هر اغتشاش و آشوبگری به بهانه سقوط هواپیما را نیز روحانی با ندانم کاری و سهل انگاری و بی تدبیری در عدم کلیر به آشوبگران بخشیده ، خدا کند که نباشد اما احتمالأ هفته ای آشوب زده در پیش داریم 😔* *⁉️ آخرالزمان است دیگر ، هر روز به فتنه ای جدید آزموده می شویم* 👈 👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
34.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 تحلیل واقعيت تلخ فاجعه اصابت موشك به هواپيما 🔹دکتر محمد علمیه، کارشناس مدیریت بحران و جنگ سایبری اخلال هواپیمای جاسوسی فوق مدرن امریکا در سیستم راداری پدافند سبب تشخیص اشتباه موشک کروز با هواپیمای مسافربری در سیستم رادار پدافند شده ✍️بیداری ملت