اگه زندگی اونجوری نیست
که تو میخوای
"عوضش کن"
زندگی امروز تو
حاصل طرز تفکر دیروز توست!
امروز متفاوت تر فکر کن ،
فردا نتیجه بهتری میگیری...
#روانشناسی
💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
شجاع باش!
سیل آسا مثل باران، اما زیبا
تابنده مثل خورشید، اما گرم
ضبط کن لحظههای شگفت انگیزت را
در دریای مناقصه عشق
ببند چشمانت را و تصور کن
لحظه های آرام را …
روزهای آرام را،
فارغ باش از هیاهوی برخی روابط پوچ امروز،
از کوچۀ غبار آلود اندوه بگذر،
و از دریچۀ رویا بنگر جهانت را …
شجاع باش!
به آرزوهای خاک خوردهات جان بده،
بگذار تجلی کنند در قلبت،
و دست در دستشان قدم بگذار
در کوچۀ روشن آینده..🍃
#روانشناسی
💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
🍃🍁🍃
زندگی ما با "تولد" شروع نمی شود،
با "تحول" آغاز میشود...
لازم نیست بزرگ باشی تا شروع کنی،
شروع کن تا بزرگ شوی!
باد با چراغ خاموش
کـــاری نـــدارد...
#روانشناسی
💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد🌿💚
در داستانهایی از گذشته، آورده شده که تعداد زیادی موش به خانهای حملهکرده بودند. یک گربه متوجه حضور آنها شد و به آنجا رفت. گربه تا میتوانست موشها را شکار کرد و دلی از عزا درآورد. کشتار بیرحمانه گربه، به گوش موشها رسید و همه را به وحشت انداخت. موشها که یکدیگر را از این واقعه خبردار کرده بودند، همگی از ترس به سوراخهایی پناه بردند.
گربه که متوجه ترس و پنهان شدن موشها شد فکری کرد تا با یک ترفند و حیله آنها را از سوراخها بیرون بکشد. بنابراین بالای دیواری رفت، از میخی آویزان شد و خود را به مردن زد.
اما یک موش که کمی زرنگتر از بقیه بود مخفیانه گربه را پاییده و متوجه نیرنگ او شده بود. موش کوچک رو به گربه کرد و به او گفت :” این کار تو بیفایده است. من حتی از مرده تو هم فاصله می گیرم.” موشی که از چنگ گربه ای خلاصی یافت، حتی از جنازه گربه هم میترسد!
♦ حالا داستان مارگزیده هم داستان مردی است که در حادثه ای ماری او را گزیده بود. پس از آن حتی اگر ریسمانی را هم می دید، از ترسش فریاد می زد: مار مار !! اینگونه شد که ضرب المثل: “مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد” بر سر زبانها افتاد.
#مار
#ضرب_المثل
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یکم همسرداری از حاج آقا ایزدخواه یاد بگیرید!😁
🌏 #همسرداری 👇
🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
آیت الله حائری شیرازی:
حرف #پراکنده نزنید و #حرف پراکنده گوش نکنید تا #فکرتان پراکنده نشود.
http://eitaa.com/cognizable_wan
raghse del.pdf
4.48M
💌عنوان رمان : رقص دل
#رقص_دل
👩🏻💻نویسنده : فرنوش گل محمدی
🎭ژانر : #عاشقانه #پلیسی
📖تعداد صفحات : ۴۰۱
💬خلاصه :
یه دخترِ آروم که دنیای دخترونه و شیطنتهاش به دلیل بیماریش کم رنگ تر از بقیه شده طی سالهای متوالی کمبود های روحی زیادی رو سپری کرده. در این بین ، تنش های اخیر اونو عصبی تر از هر وقتی کرده اما نتیجه این تنهایی در اواخر ...
#داستان_آموزنده
🔆حضرت موسى عليه السلام در مقام سنجش اعمال
حضرت موسى عليه السلام در حالى كه به بررسى اعمال بندگان الهى مشغول بود، نزد عابدترين مردم رفت . شب كه فرا رسيد، عابد درخت انارى را كه در كنارش بود تكان داد و دو عدد انار افتاد. رو به موسى كرد و گفت :
اى بنده خدا تو كيستى ؟ تو بايد بنده صالح خدا باشى ؟ زيرا كه من مدتها در اينجا مشغول عبادت هستم و در اين درخت تاكنون بيشتر از يك عدد انار نديده ام و اگر تو بنده صالح نبودى ، اين انار دومى موجود نمى شد!
موسى عليه السلام گفت :
من مردى هستم كه در سرزمين موسى بن عمران زندگى مى كنم . چون صبح شد حضرت موسى عليه السلام پرسيد:
آيا كسى را مى شناسى كه عبادت او از تو بيشتر باشد؟
عابد جواب داد: آرى ! فلان شخص .
نام و نشان او را گفت . موسى عليه السلام به نزد وى رفت و ديد عبادت او خيلى زياد است . شب كه شد براى آن مرد دو گرده نان و ظرف آبى آوردند. عابد به موسى عليه السلام گفت :
بنده خدا تو كيستى ؟ تو بنده صالح هستى ! چون مدتهاست من در اينجا مشغول عبادت هستم و هر روز يك عدد نان برايم مى آمد و اگر تو بنده صالحى نبودى اين نان دومى نمى آمد و اين ، به خاطر شماست . معلوم مى شود تو بنده صالح خدايى .
حضرت موسى عليه السلام باز فرمود:
من مردى هستم در سرزمين موسى بن عمران زندگى مى كنم !
سپس از او پرسيد:
آيا عابدتر از خود، كسى را سراغ دارى ؟
گفت :
آرى ! فلان آهنگر يا (دهقان ) در فلان شهر است كه عبادت او از من بيشتر است .
حضرت موسى با همان نشان پيش آن مرد رفت ، ديد وى عبادت معمولى دارد، ولى مرتب در ذكر خداست .
وقت نماز كه فرا رسيد، برخاست نمازش را خواند و چون شب شد، ديد در آمدش دو برابر شده ، روى به حضرت موسى نمود و گفت :
تو بنده صالحى هستى ! زيرا من مدتها در اينجا هستم و درآمدم هميشه به يك اندازه معين بوده و امشب دو برابر است . بگو ببينم تو كيستى ؟
حضرت موسى همان پاسخ را گفت : من مردى هستم كه در سرزمين موسى بن عمران زندگى مى كنم .
سپس آن مرد درآمدش را سه قسمت نمود. قسمتى را صدقه داد و قسمتى را به مولا و صاحبش داد و با قسمت سوم غذا خريد و با حضرت موسى عليه السلام با هم خوردند. در اين هنگام موسى عليه السلام خنديد.
مرد پرسيد:
چرا خنديدى ؟
موسى عليه السلام پاسخ داد:
مرا راهنمايى كردند عابدترين انسان را ببينم ، حقيقتا او را عابدترين انسان يافتم . او نيز ديگرى را به من نشان داد، ديدم عبادت او بيشتر از اولى است . دومى نيز شما را معرفى كرد و من فكر كردم عبادت تو بيشتر از آنان است ولى عبادت تو مانند آنان نيست !
مرد: بلى ! درست است ، من مثل آنان عبادت ندارم ، چون من بنده كسى هستم ، آزاد نيستم ، مگر نديدى من خدا را ذكر مى گفتم . وقت نماز كه رسيد تنها نمازم را خواندم ، اگر بخواهم بيشتر به عبادت مشغول شوم به درآمد مولايم ضرر مى زنم و به كارهاى مردم نيز زيان مى رسد.
سپس از موسى پرسيد:
مى خواهى به وطن خود بروى ؟
موسى عليه السلام پاسخ داد: بلى !
مرد در اين وقت قطعه ابرى را كه از بالاى سرش مى گذشت صدا زد، پايين بيا! ابر آمد و پرسيد:
كجا مى روى ؟
ابر: به سرزمين موسى بن عمران .
مرد: اين آقا را هم با احترام به سرزمين موسى بن عمران برسان .
هنگامى كه حضرت موسى به وطن بازگشت عرض كرد:
با خدايا! اين مرد چگونه به آن مقام والا نايل گشته است ؟
خداوند فرمود:
(ان عبدى هذا يصبر على بلائى و يرضى بقضايى و يشكر نعمائى ):
اين بنده ام بر بلاى من شكيبا، به مقدراتم راضى و بر نعمتهايم سپاسگزار است .
📚بحارالانوار : ج 69، ص 223.
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥💥پیش زمینه ارتباط بهتر با فرزندان
- باید از کودکی با فرزندان درست و صمیمی رفتار کرد/ خانم ناجیان، روانشناس خانواده
🧕#تربیت🌸👇
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شیطان اومد گفت چادر میره زیردست و پا یه مانتو گشاد بپوش مراجع هم اجازه دادن
🎙حجت الاسلام #رنجبر
🌏 http://eitaa.com/cognizable_wan
22.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فرزند کمتر زندگی تلختر
🌏 http://eitaa.com/cognizable_wan