eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.5هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
14.9هزار ویدیو
637 فایل
#دانستنی_های_زیبا کانالی برای قشر جوان با بهترین نکات #علمی، #تربیتی، #اخلاقی، #پزشکی و #روانشناسی بهمراه #کلیپ_های زیبای اخلاقی از #سخنرانان_کشوری جهت ارتباط با آدمین از طریق👇👇👇 @alimaola_110 پیام ارسال نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
 یادش بخیر بابام یه پیکان مدل 65 داشت، وقتی روشنش میکرد اهل محل به آسمون نگاه میکردن و دنبال هلیکوپتر میگشتن 🤣🙄🤣 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔮|همه چیز درمورد هالووین|🏳‍🌈👯‍♀ 📿| هالووین از جشن‌های سنتی و عجیبی است که در شب ۳۰ اکتبر[نهم آبان] برگزار می‌شود. نگاهی داریم به این مراسم متفاوت و ترسناک خارجی🎃✨ قطعا شما هم عکس‌هایی از برنامه‌ها و مراسم هالووین را دیده‌اید. همان‌طور که ایرانیان در روزهای ابتدایی سال و شروع بهار برای خودمان لباس جدید می‌خرند و خوش‌پوش می‌شوند، در آن طرف دنیا و آخرین روز ماه اکتبر هم مردم لباس تازه می خرند و با این تفاوت که آن‌ها برای هرچه بیشتر ترسناک شدن تلاش می‌کنند و سعی می‌کنند زشت‌تر و عجیب‌تر به نظر برسند.🌚☁️ به هر حال بالا رفتن آدرنالین خون با این قیافه‌ها، ترس از حضور در یک خانه قدیمی و خالی از سکنه، نقاشی قیافه ترسناک روی کدو تنبل و البته خوردن آب‌نبات از سرگرمی‌های آن‌هاست. مثلا همین پارسال در جشن‌های شب هالووین در آمریکا، سه نفر در شهر «واشنگتن» مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و زخمی شدند و نفر چهارم نیز در حومه آن منطقه زخمی شده که هنوز جزئیاتی درباره وی منتشر نشده است.💀🖤 جشن هالووین بیشتر در کشورهای آمریکا، ایرلند، اسکاتلند و کانادا مرسوم است. این جشن را مهاجران ایرلندی و اسکاتلندی در سده نوزدهم با خود به قاره آمریکا آوردند. البته نکته‌هایی درباره این جشن وجود دارد که احتمال دارد از آن‌ها بی‌خبر باشید، با ما همراه شوید تا از ‌آن‌ها سر در بیاورید🌸🌈 🔮| تاریخچه هالووین🥀 هالووین در یک کارخانه قند به وجود آمد. تعطیلات در کشورها از حدود ۶۰۰۰ سال قبل به وجود آمد و کارشناسان باور دارند که ۴۰۰۰ سال قبل در ایرلند تعطیلات هالووین متولد شد :|🖤 👾| مرز میان زنده ها و مردگان⏱ جشن هالووین ریشه اصلی خودش را از جشنواره باستانی سوون گرفته است، در آن زمان و هنگام برداشت محصول مردم معتقد بودند که مرز میان دنیای زنده‌ها و مُرده‌ها از میان می‌روند و این مُرده‌ها هستند که به این دنیا می‌آیند و می‌خواهند انتقام بگیرند. آن‌ها هم تنها راه حل برای ترساندن مُرده‌ها را لباس عجیب و غریب پوشیدن می‌دانستند ^^💘 ➰| بزرگ ترین جشن بعد از کریسمس🎅🏻 بعد از کریسمس، هالووین دومین جشن بزرگ در غرب محسوب می‌شود و البته امریکایی آن را بیشتر از بقیه دوست دارند، به طوریکه سالانه بیش از ۶ بیلیون دلار برای هالووین، شکلات‌ها، جشن‌ها و لباس‌های‌شان خرج می‌کنند. یک موضوع عجیب دیگر این است که آن‌ها حتی برای حیوانات خانگی‌شان نیز لباس تهیه می‌کنند.🐨🍯💕 ➰| هالووین و عطسه🌬 در اعتقادات سلتی، باید به کسی که عطسه می‌کند بگویند: خدا حفظت کند! “God bless you”. زیرا آنها اعتقاد دارند که هنگام عطسه، روح از بدن به بیرون پرتاب می‌شود و در شب‌ هالووین، باید حتما مراقب بود تا اگر کسی عطسه کرد به او بگویند “خدا حفظت کند” تا مبادا شیطان روح آنها را تسخیر کند.👻💧 ➰| هالووین و جادوگر🧙🏻‍♀ بر اساس افسانه‌ها اگر در شب هالووین با لباس‌تان عقب عقب راه بروید، حتما یک جادوگر واقعی را ملاقات خواهید کرد.🐾 ➰| کدوتنبل نماد جشن هالووین🎃 کدو تنبل عضو جدا نشدنی مراسم هالووین است و تاکنون بزرگترین کدوتنبلی که پرورش داده شده، متعلق به یک باغ سوئیسی بوده است که وزنی دو هزار پوندی داشته است، چیزی در حدود یک ماشین فولکس ➰| نقاشی ترسناک🐾 حضور شکلات و کدوتنبل بسیار مهم است و با اینکه طراحی بر روی کدوتنبل بسیار سرگرم کننده است، اما در گذشته اعتقاد داشته‌اند که همین کدو تنبل‌ها می‌توانند ارواح شیطانی را از خانه و خانواده دور نگه دارند. 🐤🌸 😹✋ •🌚🐲•http://eitaa.com/cognizable_wan
گاهی دلم هیچ چیز نمیخواهد جز گپ ریز ریز با مادرم هی من حرف بزنم هی او چای تازه دم بریزد، هی چای ام سرد بشود هی دلم گرم. آنجا که چای ات سرد میشود و دلت گرم "خانه مادر است" Join 🔜 http://eitaa.com/cognizable_wan 🏃‍♀
💎شیطان اندازه یک حبّه قند است گاهی می افتد توی فنجانِ دلِ ما حل می شود آرام آرام،بی آنکه اصلا ً ما بفهمیم و روحمان سر می کشد آن را آن چای شیرین را شیطان زهرآگین ِدیرین را آن وقت او خون می شود در خانه تن، می چرخد و می گردد و می ماند آنجا او می شود من... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🥀 http://eitaa.com/cognizable_wan
حیف‌نون میره امامزاده میبینه یه دختری داره دعا میکنه که ... خدایا یه شوهر خوب به من بده..😢 بعد یهو خودشو میندازه تو بغل دختره میگه: خدایا هل نده، هل نده، خودم میرم 😁😂 ‌😂😂😂😂😂😂 😂😂😂 http://eitaa.com/cognizable_wan
اینایی که تو خیابون میبینید سگ همراشون🐩 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌☔️😜 اینا قبلا چوپان بودن همه گوسفنداشون و فروختن اومدن شهر فقط همین یه سگ براشون مونده😂😂😂😂😂 http://eitaa.com/cognizable_wan
⚡️؟⚡️ 🔰گفت: سرت رو بنداز پایین زندگیتو بکن.به هیچ چیز فکر نکن، ما بی طرفیم، کار به کسی نداریم... ✅گفتم: زیارت عاشورا را خوانده ای؟ 🔴دو دسته جمله دارد: یا سلام یا لعن! ♻️جامعه هم دو دسته دارد... مورد سلام اهل بیت علیه السلام و مورد لعنشان... 💥عاقبت هم دو دسته میشوند، بهشت و جهنم،حد وسط ندارد. 🌀گفت: حتی بی طرف ها؟؟؟؟! ✅گفتم: در زیارت عاشورا جوابت هست... "و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله" 🌹امام صادق(علیه السلام) آن بی طرف ها را هم لعن کرده... 💠هر که در لشکر حسین(علیه السلام) نباشد، خواه در محفل شراب باشد یا نماز... یزیدی است... 🌀گفت: زمانه عوض شده،فرق کرده... ✅گفتم: باز زیارت عاشورا جوابت را داده، (و اخر تابع له علی ذلک) تا اخرالزمان هر کسی مثل این ها باشد لعن شده.. قرار نیست که فامیلیش یزیدی باشد!! 🌀گفت: با این حساب کل یوم عاشورا یعنی چه؟ ✅گفتم: یعنی حسین زمان و شمر امروزت را بشناس... عاشورا تمام تاریخ را دو دسته کرده است،یا حسینی یا یزیدی! 🌀گفت: حسین زمان که در غیبت است؟ ✅گفتم: اگر میخواهیم کوفی نباشیم باید بدانیم تا حسین نیامده، "مسلم "ولی امر است. 🔴ببین چقدر گوش به فرمان ولی فقیه هستی... ⚡️اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا... 🌤اَلسَّلامُ عَلَیْکــَ یٰاصٰاحِبــَ الْاَمْرْ🌤 http://eitaa.com/cognizable_wan
💝 بگذارید رک و راست بگوییم؛ ، اخلاق بد، انحراف اخلاقی، عصبانی بودن، بیماری های روانی، هیچ کدام با ازدواج درمان نمی‌شوند! 💝ازدواج درمانگاه نیست و هیچ پزشکی نمی‌تواند چاره بیماری‌ها و اختلالات یک فرد را در ازدواج کردن او ببیند. 💝 ازدواج نیاز به بلوغ و آمادگی روانی و شخصیت سالم دارد. شاید آرامش حاصل از ازدواج بتواند تاثیرات مثبتی روی روحیات فرد بگذارد اما شخصی که بیماری روحی دارند را تغییر نخواهد داد. 💝 ازدواج از یک زوج سالم مرد و زنی قویتر می‌سازد اما هرگز یک فرد بیمار و مشکل‌دار را سالم نخواهد ساخت...‌! 🍀http://eitaa.com/cognizable_wan
هر وقت دیدی اعصابت خرابه یه دهن آواز بخون😍 2 دقیقه نگذشته خنده ات میگیره😂 چون متوجه میشی صدات از اعصابت خرابتره😂😁 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/cognizable_wan
✫⇠قسمت :1⃣8⃣1⃣ خندید و گفت: «پس چه کار کرده ای؟! چرا در باز نمی شود.» چشمش که به میز افتاد، گفت: «ای ترسو!» دستش را دراز کرد طرفم و گفت: «سلام. خوبی؟!» صورتش را آورد نزدیک که یک دفعه مهدی و خدیجه و معصومه که از سر و صدای سمیه از خواب بیدار شده بودند، دویدند جلوی در. هر دو چند قدم عقب رفتیم. بچه ها با شادی از سر و کول صمد بالا می رفتند. صمد همان طور که بچه ها را می بوسید به من نگاه می کرد، می گفت: «تو خوبی؟! بهتری؟! حالت خوب شده؟!» خندیدم و گفتم: «خوبِ خوبم. تو چطوری؟!» مهدی بغلش بود و معصومه هم از یونیفرمش بالا می کشید. گفت: «زود باشید. باید برویم. ماشین آورده ام.» با تعجب پرسیدم: «کجا؟!» مهدی را گذاشت زمین و معصومه را بغل کرد: «می خواهم ببرمتان منطقه. دیشب اعلام کردند فرمانده ها می توانند خانواده هایشان را مدتی بیاورند پادگان. شبانه حرکت کردم، آمدم دنبالتان.» بچه ها با خوشحالی دویدند. صورتشان را شستند. لباس پوشیدند. صمد هم تلویزیون را از گوشه اتاق برداشت و گفت: «همین کافی است. همه چیز آنجا هست. فقط تا می توانی برای بچه ها لباس بردار.» ❃↫✨« ِ »✨↬❃ ✫⇠قسمت :2⃣8⃣1⃣ گفتم: «اقلاً بگذار رختخواب ها را جمع کنم. صبحانه بچه ها را بدهم.» گفت: «صبحانه توی راه می خوریم. فقط عجله کن باید تا عصر سر پل ذهاب باشیم.» سمیه را تمیز کردم. تا توانستم برای بچه ها و خودم لباس برداشتم. مهدی را آماده کردم و دستش را دادم به دست خدیجه و معصومه و گفتم: «شما بروید سوار شوید.» پتویی دور سمیه پیچیدم. دی ماه بود و هوا سرد و گزنده. سمیه را دادم بغل صمد. در را قفل کردم و رفتم در خانه گُل گز خانم و با همسایه دیوار به دیوارمان خداحافظی کردم و سپردم مواظب خانه ما باشد. توی ماشین که نشستم، دیدم گل گز خانم گوشه پرده را کنار زده و نگاهمان می کند و با خوشحالی برایمان دست تکان می دهد. ماشین که حرکت کرد، بچه ها شروع کردند به داد و هوار و بازی کردن. طفلی ها خوشحال بودند. خیلی وقت بود از خانه بیرون نیامده بودند. صمد همان طور که رانندگی می کرد، گاهی مهدی را روی پایش می نشاند و فرمان را می داد دستش، گاهی معصومه را بین من و خودش می نشاند و می گفت: «برای بابا شعر بخوان.» گاهی هم خم می شد و سربه سر خدیجه می گذاشت و موهایش را توی صورتش پخش می کرد و صدایش را درمی آورد. ادامه دارد...✒️ 🎀http://eitaa.com/cognizable_wan 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
به دختره گفتم پیانو میزنم گفت اگه راست میگی بگو اسم سه تا پدالش چیه منم گفتم گاز و ترمز و کلاج دیگه فکر کنم پیانو اونا اتومات بود بلاک کرد😂😂 http://eitaa.com/cognizable_wan
آیا به دنبال یک شوهر خوب هستید؟ روی گزینه مورد نظر کلیک کنید🤓🤓 yes ⚪ no ⚪ حتما روی بلی رو زدی😂 بد بخت شوهر ندیده😂✌ فکر کرده دکمه کار میکنه😂 خاک✋✋😂😂😂😂😂 😂😂😂 http://eitaa.com/cognizable_wan