eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
💫🌟🌙 شاگردی از استادش درباره ی جلب رضایت خدا و بهترین راه آن پرسید. استاد گفت: به گورستان برو و به مرده ها توهین کن! شاگرد دستور استاد را اجرا کرد و نزد او برگشت. استاد گفت: جواب دادند؟ شاگرد گفت : نه. استاد گفت: پس بار دیگر به آنجا برو و آن ها را ستایش کن! شاگرد اطاعت کرد و همان روز عصر نزد استاد برگشت. استاد بار دیگر از او پرسید که آیا مرده ها جواب دادند؟ و شاگرد گفت : نه. استاد گفت: برای جلب رضایت خدا، همین طور رفتار کن! نه به ستایش های مردم توجه کن و نه به تحقیر ها و تمسخر هایشان! بدین صورت است که می توانی راه خودت(راه خدا) را در پیش گیری. 🍃http://eitaa.com/cognizable_wan 🌺🍃
زن به شوهرش میگه : تو چرا از سرکار میای، منو سوپرایز نمیکنی؟ فردا که ازسر کار اومد، گفت: عزیزم چشماتو ببند که یه سوپرایز برات دارم! وقتی زن چشمشو باز کرد، مرد، مامانشو با خودش آورده بود!😂😂😂😂 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 😃 http://eitaa.com/cognizable_wan
ﭘﺴﺮﻩ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺭﻓﺘﻢ ﺧﺪمت ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺭﯾﺶ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺩﻡ ﺩﺭﻩ ﺣﯿﺎﻁ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﻩ! ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﭼﯽ ﺷﺪﻩ؟ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻭ! ﻃﺎﻗﺘﺸﻮ ﺩﺍﺭﻡ! ﮔﻔﺖ ﺑﺮﻭ ﺗﻮ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻦ. ﮐﻮﻟﻪ ﭘﺸﺘﯿﺮﻭ ﭘﺮﺕ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻮﭼﯿﮑﻤﻢ ﺭﯾﺶ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﻏﻤﺒﺎﺩﮔﺮﻓﺘﻪ! ﺩﺍﺩﺍﺵ ﭼﯽ ﺷﺪﻩ! ﺑﺎﺑﺎ ﻃﻮﺭﯾﺶ ﺷﺪﻩ؟ ﺑﮕﻮ، ﮔﻔﺖ ﺑﺮﻭ ﺗﻮ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻪ، ﺭﻓﺘﻢ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺭﯾﺶ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻏﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯿﮑﺸﻪ. ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﯾﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ!!! ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎبا ﻣﺎﻣﺎﻥ ﭼﺶ ﺷﺪﻩ! ﺑﮕﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ، ﺑﺎﺑﺎﻡ ﯾﺪﻓﻌﻪ ﺯﺩ ﺯﯾﺮﻩ ﮔﻮﺷﻤﻮ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﺮﺗﯿﮑﻪ ﺧﺮ ﺭﻓﺘﯽ ﺧﺪﻣﺖ، ﭼﺮﺍ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﯾﺶ ﺗﺮﺍﺷﻮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺮﺩﯼ!😕😕😕 😂😂😂😂 < ♥️😜👇 😎 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔹گویند ملانصرالدین هر روز در بازار گدایی می‌کرد و مردم با نیرنگ، حماقت او را دست می‌انداختند. 🔸دو سکه به او نشان می‌دادند که یکی طلا بود و دیگری از نقره. اما ملانصرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب می‌کرد. 🔹اين داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهی زن و مرد می‌آمدند و دو سکه به او نشان می‌دادند و ملانصرالدين هميشه سکه نقره را انتخاب می‌کرد. 🔸تا اينکه مرد مهربانی از راه رسيد و از اينکه ملانصرالدين را آن‌طور دست می‌انداختند، ناراحت شد. 🔹در گوشه ميدان به سراغش رفت و گفت: هر وقت دو سکه به تو نشان دادند، سکه طلا را بردار. اين‌طوری هم پول بيشتری گيرت می‌آيد و هم ديگر دستت نمی‌اندازند. 🔸ملانصرالدين پاسخ داد: ظاهراً حق با شماست، اما اگر سکه طلا را بردارم، ديگر مردم به من پول نمی‌دهند تا ثابت کنند که من احمق‌تر از آن‌هايم. شما نمی‌دانيد تا حالا با اين ترفند چقدر پول گير آورده‌ام. ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
♥️ همسرتان را از نوازش دستان خود محروم نکنید. حتما نباید خواسته جنسی داشته باشید تا به همسرتان نزدیک شوید. سعی کنید هر از گاهی او را در آغوش بگیرید 🧕http://eitaa.com/cognizable_wan
37.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆ماجرای تأثیر گذار توبه رضا سگه 🌱🍃رضا سگه یکی از گنده لات های مشهد بود.یه بار که داشت به قصد دعوا میرفت کوهسنگی احساس کرد یکی داره تعقیبش میکنه،دقت که کرد دید شهید چمرانه که داره بهش نزدیک میشه... 🎥استاد داستانپور اصفهانی ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
طب سنتی معتقد است یکی از بهترین دهانشویه‌ها، دهانشویه گلاب سرکه است زیرا : ⏹ضد عفونی کردن دهان دربرابر ویروس ▫️خوشبو کردن دهان ▫️پیشگیری و درمان آفت ▫️درمان انواع زخم‌ها، جوش‌های‌دهان ▫️درمان انواع عفونت‌های ‌دهان و دندان * گلاب 3 قسمت و سرکه 1‌ قسمت و 🌿 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔆دعای مشلول 🍂امام حسين فرمود: من و پدرم در شب تاريكى در خانه خدا مشغول طواف بوديم ، كه متوجه ناله اى شديم كه با سوز، تضرع مى كرد. 🍂پدرم فرمود: اى حسين ! مى شنوى ناله گناهكارى كه به خدا پناه آورده است ؟ او را پيدا نما و نزدم بياور. من در تاريكى شب در طواف بدنبالش گشتم تا او را ميان ركن و مقام پيدا كردم و به حضور پدرم آوردم . 🍂پدرم جوانى ديد خوش اندام با لباسهاى قيمتى به او فرمود: تو كيستى ؟ گفت : مردى از اعراب هستم فرمود: ناله براى چيست ؟ عرض كرد: گناه و نافرمانى و نفرين پدر اساس زندگيم را از هم پاشيده و سلامتى از بدنم رفته است . 🍂فرمود: علت و حكايت تو چه بوده است ؟ عرض كرد: پدرى پيرى داشتم كه به من مهربان بوده و من دائم به كارهاى ناشايست مشغول بودم . هر چه راهنمائى مى كرد نمى پذيرفتم و حتى گاهى او را آزار مى رساندم . 🍂روزى پولى كه در صندوقش بود خواستم بردارم كه او متوجه شد، و من او را بر زمين زدم . خواست و برخيزد نتوانست ، پولها را گرفتم دنبال كار خود رفتم ، شنيدم كه مى گفت : امسال به خانه خدا روم و تو را نفرين كنم . 🍂چند روز به نماز و روزه مشغول بود و بعد به سفره خانه خدا رفت . من هم كارهايش را مى نگريستم او دست به پرده كعبه گرفت و مرا نفرين كرد؛ هنوز نفرينش تمام نشده بود كه يك طرف بدنم خشك و بى حس شد، پيراهن را بالا زد و نشان داد. 🍂بعد پشيمان شدم از او عذر مى خواستم تا سه سال شد تا اينكه سال سوم ايام حج قبول كرد در حقم دعا كند. با هم به طرف مكه حركت كرديم ، در راه به وادى اراك رسيديم ، شب تاريك بود ناگاه پرنده اى بزرگ پرواز كرد و شتر رميد و او به زمين افتاد و مرد و همانجا او را دفن كردم . 🍂اين گرفتاريم از نفرين پدرم باقى مانده است . امام فرمود: دعائى كه پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داده است به فريادت خواهد رسيد. آن دعا اسم اعظم دارد و هر بيچاره و مريض و فقيرى بخواند حاجتش برآورده مى شود... آنگاه فرمود: شب دهم ذيحجه عيد قربان اين دعا را بخوان و صبح نزدم بيا و نسخه دعا را به جوان دادند. بعد از مدتى جوان با سلامت و شادى آمد. 🍂امام فرمود: چطور شفا يافتى ؟ گفت : در شب دهم دستم به دعا كردم و اشك توبه ريختم تا براى مرتبه دوم خواستم بخوانم آوازى از غيب شنيدم : اى جوان بس است خدا را به اسم اعظم قسم دادى ، پس به خواب رفتم و پيامبر در عالم خواب دست بر بدنم گذاشت و فرمود: شفا يافتى ، خود را سالم يافتم . 🍂آن دعا كه امام على عليه السلام تعليم جوان داد، دعاى مشلول است كه آن اين است : (اللهم إ نى اءسئلك باسمك بسم الله الرحمن الرحيم يا ذاالجلال و الاكرام ...) 📚تذكرة الحقايق ص 20. ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻اگر نگران ظاهر خود هستید، ویتامین E مصرف کنید !👌🏻 ▫️افزایش رشد مو ▫️از بین بردن جای زخم ▫️از بین بردن چین و چروک ▫️نرم کردن دست‌های خشک ▫️از بین بردن ترک‌های پوستی ▫️تقویت ناخن و http://eitaa.com/cognizable_wan
💗 یکی از باید های زندگی زناشویی این است که چنانچه همسرتان با رفتار یا گفتارش باعث آزردگی شما شده است، او را ببخشید. 💗 هرگاه اختلافی به وجود آمد، ها را به رخ او نکشید، به خصوص اگر اظهار پشیمانی کرده است. 🧕http://eitaa.com/cognizable_wan
🌱 افراد موفق سریع می‌بخشند و زندگی خود را ادامه می‌دهند، اما افراد ناموفق به کینه و خشمی می‌چسبند که آن‌ها را عقب نگه می‌دارد. 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔅 ✍ اثر حمایتی که ریشه در باور داشته باشه خیلی متفاوته 🔹پسرم درسش خوب نبود. تو مدرسه اذیتش می‌کردن. لاغر بود و عرضه هیچ ورزشی رو هم نداشت. من و زنم از اینکه این بچه این‌قدر بی‌عرضه‌ست، خجالت‌زده بودیم. 🔸گفتیم ازت حمایت می‌کنیم. تو می‌تونی. کلاس ورزش ثبت‌نامش کردیم. بچه همه‌اش تو ورزش سوتی می‌داد و بقیه مسخره‌اش می‌کردن. 🔹بهش می‌گفتیم به تو باور داریم تو می‌تونی. ازش هر جور می‌تونستیم حمایت می‌کردیم که موفق بشه اما هیچی به هیچی. 🔸اون سال‌ها به شرکت‌ها خدمات مشاوره مدیریت می‌دادم و روی این موضوع کار می‌کردم که شرکت‌هایی که مدیرهاشون از ناتوانی کارمندها شاکی هستن، مشکل اصلی کارمندها نیستن. مشکل از مدیره. چون مدیر واقعا کارمندهاش رو قبول نداره. به خاطر این نگاهش، علی‌رغم همه تلاشی که می‌کنه و در ظاهر تشویقشون می‌کنه اما در باطن کلا قبولشون نداره. برای همین کارمندها همیشه بهش وابسته هستن و به جایی نمی‌رسن. 🔹یک دفعه به شک افتادم که نکنه درمورد پسرم هم مشکل خود بچه نیست. مشکل از منه. تو خودم کنکاش کردم و دیدم آره، برخلاف اینکه تو ظاهر به بچه می‌گم تو می‌تونی و من ازت حمایت می‌کنم، تو باطن احساس می‌کنم ناتوانه. 🔸اصلا برای همین حمایتش می‌کنم. تو باطن و نهان وجودم باورش ندارم. 🔹به زنم این دریافتم رو گفتم. اون هم خوب که درمورد خودش عمیق شد، دید واقعا بچه رو قبول نداره و برای خود بچه و توانش احترامی قائل نیست. 🔸اینجا بود که فهمیدیم اونی که احتیاج به تغییر داره ما هستیم، نه بچه. بعد فهمیدیم ما می‌خوایم بچه موفق باشه تا پزش رو بدیم، چون اون رو بخشی از دارایی خودمون می‌دونیم. 🔹ناتوانی از ماست که بار خواسته خودمون و انتظاری که فکر می‌کنیم جامعه و اطرافیانمون از بچه‌های ما دارن رو به دوش اون‌ها گذاشتیم. ناتوانی از بچه نیست که شبیه خواسته‌ی ما نیست. 🔸سعی کردیم تغییر کنیم و اینجا بود که وقت گذاشتیم خود بچه رو بشناسیم. چیزی براش نخوایم و ببینیم خودش چی می‌خواد. 🔹و تازه از همین موقع بچه‌مون رو پذیرفتیم و از اینجا به بعد تازه شناختیمش و هرچی بیشتر خودش رو شناختیم و باهاش آشنا شدیم بیشتر ازش خوشمون اومد. تازه پذیرای خود واقعی‌اش شدیم. 🔸بچه تازه از اینجا به بعد حمایت ما رو حس کرد و پیشرفت کرد و الان زندگی موفق و خوبی داره. ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
✍عارفی با شاگرد خود زندگی می‌کرد. روزی شاگرد با اجازۀ استادِ خود بجای عارف بر منبر رفت و موعظه کرد. 🕌چون از منبر پایین آمد مردم او را بسیار تحسین کردند. عارف چون چنین دید، در همان مجلس بر سخنرانی او ایراد زیادی گرفت و شاگرد ناراحت شد. مجلس تمام شد و عارف و شاگرد به منزل برگشتند. شاگرد از دست عارف ناراحت بود. گفت: استاد! چرا عیب‌های بنی اسرائیلی گرفتی و چه ضرورت بود در جمع آن‌ها را بگویی، آن هم بعد از این‌ که مردم مرا ستایش و تحسین کرده بودند؟! در حالی‌که مردم بعد از منبر از تو تعریف می‌کنند و کسی نیست از تو عیب بگوید، چه شد تو را ستایش شهد است و ما را سم؟!! عارف تبسمی کرد و گفت: ای شاگرد جوان، تو هنوز از مردم نبریده‌ای و نظر مردم برای تو مهم است. این تعریف‌هایی که از تو می‌کردند درست بود و عیب‌های من غلط! ولی من دلیلی برای این کارم داشتم، تا مبادا این ستایش و تعریف مردم، لذت ارشاد برای خدا و علم را از تو بگیرد و از فردا در منبر بجای این‌ که سخنی گویی که خدا را خوش آید، سخنی گویی که مردمان خدا خوش‌شان آید. اما آنچه مردم از من ستایش می‌کنند برای من مهم نیست. چه ستایش کنند و چه سرزنش کنند هر دو برای من یکی است. چون سنی از من گذشته است و حقیقت را دریافته‌ام. من مانند پرنده‌ای هستم که پَر درآورده‌ام و روزی اگر مردم بر شاخه‌ای که نشسته‌ام آن را ببُرند، به زمین نمی‌افتم و پرواز می‌کنم ولی تو هنوز پَرِ پروازت کامل نشده است. 🌴این مردم تو را بالای سر بُرده و بر شاخۀ درختِ طوبی می‌نشانند؛ اما ناگاه و بی‌دلیل شاخۀ زیر پای تو را می‌بُرند و سرنگون‌ات می‌کنند. این مردم امروز ستایش‌ات می‌کنند و تو را نوش می‌آید و فردا ستایش نمی‌کنند و تو را از منبر و سخنرانی بیزارت می‌کنند. 🥀به ناگاه شاگرد دست استاد بوسید و گفت: استاد! الحق که نادانِ نادانم. ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴تلنگر ✍وقتی سیبی را از درخت چیدی دیگر چیده شده است وراه بازگشت ندارد نه درخت ان را میپذیرد ونه باغبانی را پیوندمیزند! اما.حساب ما و خدا مثل حساب سیب و درخت نیست,بلکه مثل اب ودریاست... اگر ظرف ابی را از دریا جدا کنی..هروقت این اب بخواهد بازگردد اغوش دریارباز است.. هرچند اب نجس وکثیف شده باشد به محظ اینکه وارد دریا میشود پاک زلال میگردد... خدا دریای رحمت است واغوش رحمت او برتمامی بندگان چه بندگان پاک چه الوده و گناهکار باز است غم نیست که راه رفت و امدباز است پس اگر بنده ای بگوید من راهی ندارم وگناهکارم و لایق مرگ و...کفرگفته و به رحمت خدا توهین کرده است.. سینه مادر خون نجس و الوده را به شیر پاک و زلال تبدیل میسازد ویا چشم ما همان خون الوده را به اشک پاک مبدل میکند... بی جهت نیست که یکی از نام های خدا مبدل است مبدل یعنی تبدیل کننده ی بدی به خوبی ها... وقران میگوید: یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ پس میبینی که همه چیز باخدا حل میشود کافی است با او بپوندیم میدانی که شرط پاک شدن اب کثیف پیوستن با دریاست... ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایده های کاربردی برای خانوما زمانی که میخوان غذا و یا میوه و خوراکی رو همراه خودتون یا عزیزانتون خارج از خونه ببرید😍👍 𖧷- - - - - - - - - - - - - - - - -𖧷 ⛱🔥 http://eitaa.com/cognizable_wan
برای بیداری احساسی همسرتان، باید به لباس پوشیدن تان هم دقت کنید. رنگ ها تاثیر مستقیمی بر روی احساسات همسران دارند. واقعا برای انتخاب سبک لباس هایی که در خانه بر تن می کنید وقت بگذارید. از رنگ های زنده و شاد استفاده کنید. کمی از رنگ های مشکی و تیره در مواقعی که با همسرتان در خانه هستید دوری کنید. یکی دیگر از روش های همسر داری موفق همین رسیدگی به وضعیت ظاهریتان است. از آن غافل نشوید. 🍃 🌺🍃💌 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌱 •چند نمونه از توصیه های درست صحبت کردن‌: -نگو: نمیدونم این حرف من عاقلانه هست یا نه؛ ولی به نظرم بگو: چیزی که منطقِ من میگه اینه که.. -نگو: من ادم با استعداد یا خلاق و باهوشی نیستم بگو: اگه پشتکار داشته باشم و تمرین کنم، از پس هرکاری بر میام -نگو: ببخشید که مزاحمت شدم بگو: من به کمکت احتیاج دارم؛ چند دقیقه وقت داری؟ -نگو: هیچکس از من خوشش نمیاد بگو: ممکنه هرکسی نتونه با من ارتباط برقرار کنه؛ ولی مهم نیست. قرار نیست من با همه در ارتباط باشم -نگو: از هیکلم متنفرم - از خودم متنفرم بگو: من از خودم هنوز راضی نیستم؛ ولی دارم تلاش میکنم به خودم احترام بذارم، ممکنه کمی زمان ببره 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
تاکنون هیچوقت از خودتان پرسیده اید که قیمت یک روز زندگی چند است؟ ما که قیمت همه چیز را با پول می سنجیم تا حالا شده است که از خدا بپرسیم قیمت یک دست سالم چقدر است؟ یک چشم بی عیب چقدر می ارزد؟ چقدر بابت اشرف مخلوقات بودنمان پرداخت کنیم؟ قیمت یک بدن سالم چقدر می باشد؟ قیمت یک لیتر باران، قیمت یک ساعت روشنایی خورشید چند است، چقدر باید بابت مکالمه ی رایگان با خدا پول پرداخت کنیم، یا اینکه چقدر بدهیم تا بی منت نفسمان را با طراوت طبیعت پر کنیم؟ تمام قشنگیهای دنیا کاملا مجانی در اختیار ماست. پس می بایست خدا را بابت تمام نعمت هایی که بی منت هرروز بر ما ارزانی می دارد، هزاران بار سپاس گوییم. خدایا شکرت🙏 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔸هدفگذارى شما در زندگى بسيار مهم است. شما بايد براى مدت زمان كوتاهى كه در اختيارتان قرار داده شده يك هدف جامع انتخاب كنيد. 🔰هدفى كه تمام ابعاد زندگى شمارا در بر بگيرد. هدفى كه به خاطرش صبح ها با عشق از خواب بيدار شويد. هدفى كه به خاطرش سختى هاى زندگى را به جان بخريد و برايش بجنگيد. ❇️بدون داشتن چنين هدفى زندگى شما دچار پوچى و روزمرگى مى شود. هدفى را انتخاب كنيد كه نفس هايتان را بر اساس رسيدن به آن تنظيم كنيد. 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
mive-manhoos.pdf
9.55M
💌عنوان رمان : میوه محنوس 👩🏻‍💻نویسنده : ژیلا 🎭ژانر : 📖تعداد صفحات : ۷۷۰ 💬خلاصه : از این قراره که شادان خانوم یه دختر بچه ی پونزده ساله ی شیطون ، فرافکن و مشنگه ، عاشقه. عشقش عجیب غریبه ، شوور میخواد ، اصلیتش بختیاریه ، یتیمه از مال دنیا دو تا مادر بزرگ داره و یه عشق ...
هدایت شده از "دانستنیهای زیبا"
✍علامه تهرانی (ره) : هر کس در عصر پنج شنبه برود بر سر قبر مادرش و پدرش و طلب مغفرت کند ، خداوند عزوجل طبقه هایی از نور به قلب آنان افاضه می کند و آنها را خشنود می گرداند و حاجات این کس را بر می آورد. أرحام انسان در عصر پنجشنبه منتظر هدیه ای هستند و لذا من در بین هفته منتظرم که عصر پنج شنبه برسد و بیایم بر سر قبر پدر و مادرم و فاتحه بخوانم. 📕 معاد شناسی علامه طهرانی ، ج ۱ ، ص ۱۹۰ امروز پنجشنبه یادی كنيم ازمسافرانی که روزي درکنارمان بودند و اكنون فقط یاد و خاطرشان در دلمان باقی ست با ذكر فاتحه و صلوات "روحشان راشادکنیم 🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم🌸 👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
یارو شش تا باجناقش رو مهمانی دعوت کرد، زنش چای ریخت و به شوهرش گفت، قندمون تمام شده شکر هم نداریم، شوهر گفت درستش میکنم، وقتی چای آورد گفت : برادرا، داخل یکی از اینها شکر نریختم سهم هرکی شد همه با زن و بچه فردا، شام منزلشیم، همه خوردن و هیچ نگفتن، تازه یکیشون گفت، چقدر شیرین شون کردی !!! 😂 ♥️😜👇 😎 http://eitaa.com/cognizable_wan
وقتی بچه بودم زنگ یه خونه رو که میزدم در نمیرفتم، وامیستادم تا صاحبخونه در رو باز کنه بعد قدم زنان از جلوش رد میشدم😐 اونم محاسبه میکرد با خودش میگفت کسی که زنگ رو زده الان رسیده سر کوچه پس این نیست! از همون طفولیت علم فیزیکم خوب بود 😂 ♥️😜👇 😎 http://eitaa.com/cognizable_wan