فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شوخی با رونالدو 😅
❣#خنده ❣
┏━━━🍃🌸🍃━━━┓
🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
┗━━━🍃🌸🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سینما_تفکر
دروغی بنام نبودن تورم در زمان شاه
ﺍﺯ ﻗﻠﺒﻢ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ : ﭼﻪ ﮐﻨﻢ ﻭﻗﺘﻰ ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺳﺘﻢ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻭ ﺟﻔﺎﯼ ﯾﺎﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭ؟
ﮔﻔﺖ :ﺑﺒﯿﻦ ﮐﺎﺭ ﻣﻦ ﺧﻮﻥ ﺭﺳﺎﻧﻰ ﺑﻪ ﺑﺪنه
ﺍﺯ ﻣﻦ ﭼﺮﺕ ﻭ ﭘﺮﺕ ﻧﭙﺮﺱ !!!!!!
ﺯﯾﺎﺩ ﺯﺭ ﺑﺰﻧﯽ ﯾﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﻭﺍﯾﻤﯿﺴﻢ ﺗﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ زرا نزنى!!!!!
اصولا قلبها چون ٢٤ ساعته كار ميكنن اعصاب ندارن 😂😂😂
+ #خنده 💓
😃 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ایـده #خلاقـیت 🎈
آموزش ساخت کوسن های فانتزی و خوشگل با خز😍👌
𖧷- - - - - - - - - - - - - - - - -𖧷
⛱🔥 http://eitaa.com/cognizable_wan
صرفا جهت اینکه خر فهم شی.pdf
10.97M
💌عنوان رمان : صرفا جهت اینکه خر فهم شی
#صرفا_جهت_اینکه_خر_فهم_شی
👩🏻💻نویسنده : آوین
🎭ژانر : #عاشقانه
📖تعداد صفحات : ۶۱۶
💬خلاصه :
درباره دختری به اسم سارا هستتش که 8 سال پیش پدر و مادرش رو از دست داده و پیش خانواده داییش زندگی میکنه و سال اخر دبیرستانه با رفتار های ازاردهنده پسر داییش تصمیم میگیره مستقل زندگی کنه ...
در زندگی به هیچ کس اعتماد نکن
آیینه با تمام یک رنگیش
دست چپ و راست را
به تو اشتباه نشان می دهد
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻اگر بی حال و کسل بودید فاصله ی بین ابروهاتون رو ماساژ بدید!
▫️درمان سردرد
▫️آرام کردن چشم ها
▫️افزایش قدرت ذهن
▫️رفع خستگی روزانه
▫️رفع استرس و اضطراب میشود
#طب و #سلامت
✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
مردی سعی داشت تا بره مورد علاقهاش را داخل خانه ببرد. مرد بره را از پشت هل میداد ولی بره پاهایش را محکم به زمین فشار میداد و حرکت نمیکرد. خدمتکار منزل وقتی این وضع را دید، نزدیک رفت و انگشتش را داخل دهان بره گذاشت، بره شروع به مکیدن انگشتش کرد. خدمتکار داخل خانه رفت و بره هم به دنبالش راه افتاد! مرد از این اتفاق ساده درس بزرگی آموخت. فهمید که برای تأثیر گذاشتن بر دیگران ابتدا باید خواستههای آنها را درک کرد.
🍃http://eitaa.com/cognizable_wan
🌺🍃
نحوه برخورد با همسر بداخلاق و عصبی
باورش کن.بیشتر مردها دلشان می خواهد که همسرشان باورشان کند.آنها دوست ندارند که همسرشان در توانایی ها و استعدادهایشان (مثلا در تامین امنیت و رفاه و ....) شک داشته باشد.
با رفتار و گفته هایتان به آنها بفهمانید که توانایی و مهارت و استعداد و پشتکارشان را باور دارید البته دروغ نگویید بلکه سعی کنید خصوصیت مثبت وی را پررنگ تر کنید.
#اقتدار_دهی
🧕http://eitaa.com/cognizable_wan
💞💞💞💞💞💞
#داستان_آموزنده
🔆همت زننده، خود کشته شد
🌳احمد بن طولون به هنگام مرگ، به فرزندش ابوالجیش گفت: که او احمد یتیم را از راهی پیدا کرده و پرورش داده است.
🌳سپس به فرزندش سفارش کرد که از او بهخوبی محافظت کند.
بعد از وفات پادشاه، فرزندش ابوالجیش به احمد یتیم گفت: «به فلان حجره میروی و گردنبند قیمتی را برایم میآوری.»
🌳احمد وقتی درون حجره رفت، دید کنیز امیر، با یکی از خادمان جوان مشغول عمل زشت هستند، گردنبند را گرفت و نزد امیر آورد و خیانت کنیز راست نادیده گرفت و چیزی نگفت.
امیر به کنیزی که تازه آمده بود، دلبسته شد و آن کنیز قبلی را فراموش کرد. کنیز قبلی با مشاهده چنین وضعی احساس کرد که احمد جریان او با خادم را به امیر گفته است و بدین سبب امیر، او را مطرود ساخته است. ازاینرو با حیله و مکر، گریهکنان نزد امیر آمد و گفت: احمد میخواست به من تجاوز کند!
🌳امیر ناراحت شد و تصمیم گرفت احمد را بکشد. امیر در مجلس شراب، طبقی به احمد داد که نزد فلان خادم ببرد و پر از مشک کند و بیاورد؛ و قبلاً به خادم گفت هر کس طبَق بیاورد، او را بکشد و سرش را نزدش بفرستد.
احمد طبق را گرفت و روانه شد، بین راه فرّاشها دویدند و طبَق را از احمد گرفتند تا زحمتش کم شود، احمد بدون اختیار طبَق را به خادم خیانتکار داد.
🌳چون خادم طبَق را نزد فرّاش برد، سر او را جدا کرد و نزد امیر فرستاد. امیر با دیدن سر این خادم تعجب کرد. امیر، احمد را خواست و جریان را پرسید و او همهی جریان گذشته را برای امیر نقل کرد. تعجب امیر زیاد شد و قصّهی خیانت او به کنیز را جویا شد و او آن قصّه را هم نقل کرد. پس دستور داد کنیز را حاضر کردند و تمام قضیه را اقرار کرد. امیر کنیز را به احمد بخشید و بعد فرمان داد به خاطر تهمتی که به احمد زد، او را به قتل برسانند؛ و مقام احمد نزد امیر بلندتر گشت.
📚(نمونه معارف، ج 3، ص 323 -کشکول بحرانی، ج 2، ص 465)
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
در بهشت زهرای تهران قطعه ۵۰، شهیدی خوابیده است که قول داده برای زائرانش دعا کند. سنگ قبر ساده او، حرفهای صمیمانه اش و قولی که به زائرانش می دهد دل آدم را امیدوار میکند.
📜بخشی از #وصیتنامه:
✔️شما چهل روز دائم الوضو باشید. خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد.
✔️نمازهای #واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید، خواهید دید درهای #اجابت به روی شما باز میشود.
✔️سوره #واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید. خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند. از شما بزرگواران خواهشی دارم. بعد از نمازهای یومیه #دعای_فرج فراموش نشود و تا قرائت نکردید از جای خود بلند نشوید. زیرا امام منتظر دعای خیر شما است.
✔️اگر درد دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مزارم. به لطف خداوند حاضر هستم. من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد #شهید شود. خداوند سریع الاجابه است پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید. خواندن فاتحه و یاد شما بسیار موثر است.
🌷شهید مدافع حرم #سجاد_زبرجدی
🌺 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#خانوادهی_پنج_بعلاوه_یک_در_جبهه! (١+۵)
🌷پدرم به اتفاق پنج فرزندش جبهه بودند، در پنج خط مختلف. یکی از دوستان تعبیر "١+۵" را به خانوادهمان داده بود! آن روز که خدمت مقام معظم رهبری بودم آقا فرمودند: کدام یک از برادرانت آن جمله معروف را گفته بود که یک خط عملیاتی را تحویل خانواده ما بدهید؟ گفتم: برادرم سید هدایت الله در یکی از وصیت نامههایشان نوشته بودند: برادرانم به اتفاق پدرم در جنگ با بعثیها میتوانند یک گروه ویژه ضربت تشکیل بدهند، با همهی تخصصهای لازم. با دشمن بجنگند، یک خط و یا محور عملیاتی تحویل بگیرند، آن را در برابر پاتکها و تهاجم دشمن نگه دارند، خطشکن هم باشند.
🌷آقا داشتند با دقت گوش میدادند که ادامه دادم: خب برادرم سید هدایت الله راست میگفتند. برادرم سید قدرت فرمانده گردان مالک اشتر بود. سید نصرت الله فرمانده محور اطلاعاتی لشکر ١٩ فجر بودند. خود سید هدایت الله جانشین اطلاعات و عملیات تیپ ۴۸ فتح بودند. سید شجاع در گردان امام جعفر صادق (ع) تک تیرانداز بودند. من تخریبچی بودم و پدرم در تیپ ۱۵ امام حسن (ع) در واحد تعاونی کار میکردند. پس میتوانستیم یک خط عملیاتی را در جبهه تحویل بگیریم. آقا و همه آن جمع با هم زدند زیر خنده.
🌷از شش نفرمان یک شهید، سه جانباز و دو آزاده در سبد دفاع از انقلاب و نظام اسلامی به یادگار گذاشتیم.
#راوى: سید ناصر حسینی پور كه در سن ۱۶ سالگی با پایی که از ساق آویزان شده بود به اسارت نیروهای بعثی درآمد؛ نویسنده کتاب «پایی که جا ماند»
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan