eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نام کتاب : نخستین آموزگار نویسنده : چنگیز آیتماتوف تعداد صفحه : 269 حجم فایل : 3,350 کیلوبایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 😂😉✌️👊👌🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ممنونیم ازتون که روزمون ساختید❤️❤️خدایی جیگرمون حال اومد ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیواری نامرئی، به نام محالات...!! 🖌 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌به شدت ...و حتما ببینید و حتما نشر دهید✌️ الان یه چایی میچسبه...🤩 ‌اَللّهُمَ عَجّلْ لِوَلیّک الفَرَج      ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸پدر و مادرت همیشه نیستن احترام بگزارقبل ازاینکه پشیمون بشی🌸 🌺 🎤 💞 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥خصوصیات بد ما از ما شِمر می‌سازد؛ ✨آیت الله بهجت می‌فرماید : گاهی اوقات ما آن شِمر بودن و فرعون بودن را داریم مصر ما کوچک است وگرنه اتحاد با فرعون داریم. 🎤 سخنران : ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🌱🌱🌱 سختی‌ها هم یه روز تموم میشن مثل همه روزایی که گذشت ... چیزی که می‌مونه اینه که تو سختی‌ها کی کنارت موند و کمکت کرد. کی با گریه‌ت گریه کرد کی باهات خندید، کی به گریه‌ت خندید ! کی بهت امید داد کی نا امیدت کرد ... آره این روزای سختم می‌گذرن مثل همه‌ی روزای خوش ... کینه‌ای نیستم، اما یادمم نمیره که وقتی زیر فشار سختی‌ها داشتم له می‌شدم کی بود که دستمو ول کرد ... من تا وسط سختی‌های زندگی قرار نگرفتم، نفهمیدم کی دوستمه کی دشمنم ... دم خدا گرم ... سختی‌هاشم بی حکمت نیستن ...! ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
♥️🍃 🟣 برای بهبود روابط زناشويی زبان عشق را ياد بگيريد : ⇠ استفاده از کلمات تاییدگر و مثبت : بسياری از افراد با شنیدن عبارت‌هایی مانند «دوستت دارم» و عبارت‌های احساسی دیگر خوش‌حال می‌شوند و ارزش خاصی برای این عبارت‌ها قائل هستند ، همچنين از مواجهه با عبارت‌های منفی و توهین‌آمیز به ‌راحتی نمی‌گذرند و نمی‌توانند این عبارت‌ها را به‌ راحتی فراموش کنند. ⇠ وقت‌گذرانی با کیفیت : چیزی که این‌ جا در نهایت همه چیز را تعیین می‌کند و احساس رضایت‌مندی و آرامش را در فرد برمی‌انگیزد، کیفیت وقت‌گذرانی با همسر است ، حواس‌پرتی‌ها ،‌ از یاد بردن تاریخ رویدادهای مهم در زندگی مانند تاریخ ازدواج و تولد، یا عدم گوش دادن کامل و مناسب به همسر، از بدترین کارها برای افرادی هستند که وقت‌گذرانی با کیفیت را در اولویت قرار می‌دهند. ⇠ دریافت هدیه : همانطور كه بارها بيان شده معنای مادی هديه مورد نظر نيست. ⇠ اولویت‌دهی به عمل : يعنی بدقولی نكنيد. 💞 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
♥️🍃 💕 وقتی همسرت صدات میزنه، با عشق جوابش رو بده مثلا به جای اینکه بگی: هان یا بله! بگو جان دلم، بله عزیزم💖 مطمئن باش، کارت بدون پاسخ نمیمونه احترام بذاری عشق دریافت میکنی ‌‌‌ ‌ . 💞 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا حرفاش شنیدنیه😂😂😂 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️خلاصه عملیات وعده صادق۲☺️😁 📌راه‌های رسیدن به خدا: پهپاد، بالستیک و هایپرسونیک ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
پیرمردی در یک روستا زندگی می‌کرد. او یکی از بدشانس ترین آدم‌های دنیا بود. کل روستا از دست او خشمگین و عصبانی بودند. او همیشه افسرده بود و درباره هر چیزی اعتراض می‌کرد و در یک کلام همیشه حالش بد بود! هرچه سنش بالاتر می‌رفت بداخلاق تر و بد دهن تر می‌شد. مردم از او دوری می‌کردند، چرا که بدشانسی او مسری بود. او حال بدش را به بقیه نیز منتقل می‌کرد. اما یک روز، وقتی به هشتاد سالگی رسیده بود، یک اتفاق عجیب افتاد. شایعه‌ای فورا در میان مردم پخش شد: پیرمرد امروز خوشحال است؛ او درباره هیچ چیز شکایت نمی‌کند، لبخند می‌زند و حتی چهره اش باز شده است. اهالی روستا دور هم جمع شدند. از پیرمرد پرسیده شد: چه اتفاقی برای تو افتاده است؟ گفت: اتفاق خاصی نیفتاده. هشتاد سال من به دنبال شادی بودم و این کار بی‌فایده بود. حالا تصمیم گرفتم بدون شادی زندگی کنم و فقط از زندگی لذت ببرم. به همین دلیل الان شادم! 🍃 🌺🍃 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
اگر دروغ رنگ داشت هر روز شاید ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست و بی رنگی کمیاب ترین چیزها بود اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت عاشقان سکوت شب را ویران می کردند اگر به راستی خواستن توانستن بود محال نبود وصال و عاشقان که همیشه خواهانند همیشه می توانستند تنها نباشند اگر گناه وزن داشت هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد تو از کوله بار سنگین خویش ناله می کردی و من شاید کمر شکسته ترین بودم ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
✉️‏درسهایی که تا 33 سالگی گرفتم: 🟡 هیچوقت به اندازه ی کافی پول نخواهید داشت، پس اگر چیزی تو دلتونه و میتونید؛ همون لحظه بخرید. 🟣 تو زندگی همیشه در حال حل کردن یه مشکل خواهید بود‌ پس دد لاینی برای رسیدن به حالِ خوب تعیین نکنید از مسیر لذت ببرید. 🔘 این خیلی تکراریه ولی از منطقه اَمنتون بیرون بیاین، همه چیز از مسیر های ناشناخته شروع میشه. 🔴 هیچ راه میانبری برای پولدار شدن وجود نداره، باید تلاش کرد و زحمت کشید. 🔘اگه خونه‌ای خریدین، برای هیچ بیزینسی نفروشین. ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
هیچ مدرسه ای بالاتر از تجربه نیست افسوس که . . . شهریه ای گران دارد . . . عمر . . . ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
میدونستید گل های لیلیومی که در اغلب دسته گلها میبینیم سمی هستند! 🌷 خوردن مقدار بسیار کوچکی از آن میتواند موجب آسیب شدید به کلیه و یا مرگ شود 🆔 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🌍 در رومانی سنگهایی عجیب بنام "تروانت" یا Trovant وجود دارد که به سنگ های رشدکننده معروفند،این سنگها هنگام باران تغییراندازه میدهند و درازتر یا بزرگتر میشوند !. ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدئویی که ناخن کارها رو حسابی عصبانی کرده! بفرستید برای خانومایی که علاقه زیادی به ناخن کاشتن دارن! ‌🆔 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🔴بیماری های ناشی از استرس 🔺ریزش مو 🔺بیماری های قلبی 🔺بیماری های روحی-روانی 🔺بیماری های کلیوی 🔺چاقی یا لاغری شدید ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
✍️ کاهش تب کودک ✳️ پای کودک با عرق کاسنی شستشو شود وعرق کاسنی در حوله ای ریخته شود و به پای بچه و پیشانی او بسته شود. 🌿 🌿 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
61.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جوانمردان‌ ایران ✌️🇮🇷 🍿 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیگه آسون تر از این ایده برای تولد بچه ها نداریم🤩 با هر میوه ای میتونید درست کنید من از هندونه و طالبی استفاده کردم🍉🍈 بفرست واسه اونی که به میوه آرایی علاقه داره 😍🤌 ⛱🔥 🔥⛱ ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
جنایتکاری کـه یک آدم را کشته بود، در حال فرار و آوارگی، با لباس ژنده و پر گرد و خاک و دست و صورت کثیف، خسته و کوفته، بـه یک دهکده رسید. چند روزی چیزی نخورده و بسیار گرسنه بود. جلوی مغازه میوه فروشی ایستاد و بـه پرتقال هاي‌‌‌ بزرگ و تازه خیره شد؛ اما بی پول بود. بخاطر همین دو دل بود کـه پرتقال را بـه زور از میوه فروش بگیرد یا آن را گدائی کند. دستش توی جیبش تیغه چاقو را لمس می کرد کـه بـه یکباره پرتقالی را جلوی چمشش دید. بی اختیار چاقو را در جیب خود رها کرد و پرتقال را از دست مرد میوه فروش گرفت. میوه فروش گفت: بخور نوش جانت، پول نمی خواهم! سه روز بعد آدمکش فراری باز در جلو دکه میوه فروش ظاهر شد. این دفعه بی‌آنکه کلمه‌اي ادا کند، صاحب دکه فوراً چند پرتقال را در دست او گذاشت، فراری دهان خود را باز کرده گویی می خواست چیزی بگوید، ولی نهایتاً در سکوت پرتقال‌ها را خورد و با شتاب رفت. آخر شب صاحب دکه وقتی کـه بساط خود را جمع می کرد، صفحه اول یک روزنامه بـه چشمش خورد. میوه فروش مات و متحیر شد وقتی کـه عکس توی روزنامه را شناخت. عکس همان مردی بود کـه با لباس‌هاي‌‌‌ ژنده از او پرتقال مجانی می‌گرفت. زیر عکس او با حروف درشت نوشته بودند: «قاتل فراری» و برای کسی که وی را معرفی کند نیز مبلغی بـه عنوان جایزه تعیین کرده بودند. میوه فروش بلافاصله شماره پلیس را گرفت. پلیس‌ها چند روز متوالی در اطراف دکه در کمین بودند. سه چهار روز بعد مرد جنایتکار دوباره در دکه میوه فروشی ظاهر شد، با همان لباسی کـه در عکس روزنامه پوشیده بود. او بـه اطراف نگاه کرد، گویی متوجه وضعیت غیرعادی شده بود. دکه‌دار و پلیس‌ها با کمال دقت جنایتکار فراری را زیر نظر داشتند. او ناگهان ایستاد و چاقویش را از جیب بیرون آورده و بـه زمین انداخت و با بالا نگهداشتن دو دست خود بـه راحتی وارد حلقه محاصره پلیس شده و بدون هیچ مقاومتی دستگیر گردید. موقعی کـه داشتند وی را می‌بردند زیر گوش میوه فروش گفت: «ان روزنامه را من پیش تو گذاشتم، برو پشتش را بخوان» سپس لبخند زنان و با قیافه کاملاً راضی سوار ماشین پلیس شد. میوه فروش با شتاب ان روزنامه را بیرون آورد و در صفحه پشتش، چند سطر دست‌نویس را دید کـه نوشته بود: من دیگر از فرار خسته شدم از پرتقالت متشکرم. هنگامی که داشتم برای پایان دادن بـه زندگیم تصمیم می‌گرفتم، نیکدلی تو بود کـه بر من تاثیر گذاشت. بگذار جایزه پیدا کردن من، جبران زحمات تو باشد!“ 🍃 🌺🍃 ─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─ بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan