کوله پشتی راوی 🇵🇸
📚یادگاران۲۲ #معرفی_کتاب 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🆔 @cole_ravi
📚یادگاران« شهید احمدی روشن »
🍃از همان اول همه میدانستند او مثل دیگران نیست.
🌱ازهمان روزی که عمو ابوالحسن بزرگی را درچشمانش دید، همان عموی شهیدی که عشق مصطفی بود.
🍃ازهمان روز که دستان علامه حسن زاده آملی، دربین دوستان فقط صورت اورا نوازش کرد، همه فهمیدند نورچهره او بابقیه فرق دارد.
🌱ازهمان زمانکه پیشنهادات نجومی را به خاطر خدمت در سازمان انرژی اتمی رد کرد، همه فهمیدند که ثروت او با بقیه فرق دارد.
🍃از همان جلسه که روبه روی آیت الله خوشوقت زانو زد و از تأثیر حرفه اش در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه پرسید، همه فهمیدند که هدف او با بقیه فرق دارد.
🌱از همان روزها که به خاطر مشکلات دوستان در اتاق خود بلند بلند گریه میکرد، همه فهمیدند چقدرقلب او با بقیه فرق دارد.
🍃از همان روزها که سرسختانه و عاشقانه پای پیشرفت میهن اسلامیش ماند و تلاش کرد، همه فهمیدند ارزش کار اوهم با بقیه فرق دارد.
📓کتاب۲۲ از مجموعه یادگاران، روایتهاییست از زندگی جوانی از نسل سوم انقلاب. جوانی که در تمام مراحل زندگی، نیتش را الهی کرد واخلاصش، اورا لایق شهادت کرد.
🙏🌹خدایا، به نور احمدی روشنهایت، راهمان را روشن کن...
#معرفی_کتاب
#انتشارات_روایت_فتح
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
کوله پشتی راوی 🇵🇸
🍃غرور ابراهیم خیلی به قدرت بدنی اش اهمیت می داد. یک جفت میل و سنگ سنگین برای خودش تهیه کرده بود و ب
🍃مثل آنها...(۱)
روزی بعداز اتمام ورزش، حاج حسن به صورت ابراهیم نگاه کرد و گفت:«تو قدیم های این تهروون دوتا پهلوون بودن که باهم رفیق بودند. بااینکه در کشتی کسی حرفشان نبود، بنده خالص خدا بودن را افتخارشان می دانستند و همیشه با چندآیه قرآن، یه روضه مختصر و گریه برای آقا اباعبدلله ورزش را شروع می کردند. نفس این دوتا پهلوون آنقدر حق بود که مریض شفا می داد.»
بعدادامه داد:«ابراهیم من تورو به پهلوون می دونم مثل اونها.»
ابراهیم لبخندی زد و گفت:«نه حاجی، ماکجا و اونها کجا.»
بعضی از بچه ها از اینکه حاج حسن که الگوی اخلاق و پهلوانیست از ابراهیم اینطور تعریف کرد تعجب کردند و بعضا ناراحت شدند، اما اتفاق فردای آن روز باعث شد همه به حرف حاج حسن برسند.
این قسمت ادامه دارد....
ر.ک:کتاب سلام بر ابراهیم۱
#کتاب_خوانی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🆔 @cole_ravi
کوله پشتی راوی 🇵🇸
📚کتاب نورچشم امام #معرفی_کتاب 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🆔 @cole_ravi
📚نور چشم امام
🌱اولین بار شخص حضرت امام اورا نورچشمی محترم خطاب کرد؛
همان زمان که زندان بودند و پسرعزیزشان را وصی خود قرار دادند.
از آن به بعد بارها و بارها این لفظ زیبا از امام شنیده میشد.
🍃دوستان حاج مصطفی خمینی را به آقاییشان میشناختند. به مقام والا و معرفتی که تحت الشعاع عظمت امام بزرگوار مخفی ماند.
البته این خواسته ی خود سید مصطفی بود؛
این خودشان بودند که در هرمکان و زمان امام و هدف مقدسشان را فریاد میزدند و خودرا وقف پدر که نه ، وقف رهبرشان کردند.
🌱نمیدانم، شاید بدانی که شهادت حاج مصطفی چقدر در پیشبرد اهداف نهضت انقلاب تأثیرداشت؛
شهادت ایشان بود که در جامعه ای که حتی ترکیب حروف خ،م،ی،ن،ی جرم به حساب میآمد بمبی رامنفجر کرد.
هرکجا که میرفتی نام امام خمینی و مظلومیت فرزند شهیدش شنیده میشد.
هرج و مرجی که بین مردم افتاد ، سبب ورود و پخش سریع اعلامیه وسلاح شد.
🍃وهمینها بود که حضرت امام از شهادت مصطفایش به عنوان «لطف خفیه الهی» نام میبرد.
🌱همه میدانستند که داغ مصطفی کمر امام را خواهد شکست.
همه میگفتند مگر کسی برای امام مصطفی خواهدشد؟!
اما این امام بود که با صبر زینبشان دوباره نشان دادکه هدف اسلام است و مصطفاهایش را فدای این هدف میکند.
📓کتاب زیبای «نورچشم امام» زندگی نوشت مردیست که امام عزیزمان اورا امید آینده اسلام معرفی کرده بودند.
🙏🌹ان شالله بخوانیم و امید آینده اسلام شدن را بیاموزیم.
#معرفی_کتاب
#انتشارات_ابراهیم_هادی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم اکنون شبستان حضرت زهرا سلام الله علیها
🌷حرم حضرت معصومه سلام الله علیها🌷
#کوله_راوی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
کوله پشتی راوی 🇵🇸
🍃مثل آنها...(۱) روزی بعداز اتمام ورزش، حاج حسن به صورت ابراهیم نگاه کرد و گفت:«تو قدیم های این تهرو
🍃مثل آنها...(۲)
فردای آن روز پنج پهلوان از یکی از زورخانه ها آمدند تا باهم مسابقه کشتی برگزار کنند و حاج حسن هم داور شود.
چهار مسابقه برگزار شد و دو دو مساوی بودند. بازی آخر بازی ابراهیم بود و تیم رقیب که می دانست حریف ابراهیم نمی شوند، شروع به شلوغ کاری کردند و سر حاج حسن هم داد زدند و می خواستند اگر بازی را باختند بیندازند گردن داوری حاج حسن.
همه عصبانی بودند. چندلحظه بعد ابراهیم آمد وسط گود و بالبخند به همه بچه های تیم مهمان دست داد و گفت که من کشتی نمی گیرم.
همه باتعجب گفتند چرا؟!
ابراهیم جواب داد: «دوستی و رفاقت ما خیلی بیشتر از این حرف ها ارزش داره...»
بعد دست حاج حسن را بوسید با یک صلوات پایان کشتی را علام کرد.
حاج حسن بعداز این ماجرا روبه بچه ها کرد و گفت: «حالا فهمیدید چرا گفتم ابراهیم پهلوانه؟! ابراهیم به خاطر خدا بااونها کشتی نگرفت و با نفسش کشتی گرفت و جلوی کینه و دعوا را گرفت. پهلوانی یعنی همین.»
ر.ک:کتاب سلام بر ابراهیم۱
#کتاب_خوانی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🆔 @cole_ravi
✅ برخیز دلا که دل به دلدار دهیم
جان را به جمال آن خریدار دهیم
این جان و دل و دیده پیِ دیدنِ اوست
جان و دل و دیده را به دیدار دهیم
#زندگی_به_سبک_شهدا
#کوله_راوی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ویژه | انتشار نخستین بار
🎥 کلیپ سینه زنی رزمندگان
🎞 تصاویر دیده نشده از سینه زنی رزمندگان در جبهه ها
#کلیپ
#کوله_راوی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
1_21261492.ogg
2.03M
#پیشنهاد_دانلود
🔸سیم خاردار نفس
علیرضا دلبریان🌷
#روایــتـ_گرے
#کوله_راوی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
1_22181108.mp3
639.6K
#پیشنهاد_ویژه
🌹دختری که حال و هوای پدر شهیدش را در سر داشت
راوی:حجه الاسلام والمسلمین سید حسین مومنی
#شهادت...
#کوله_راوی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
کوله پشتی راوی 🇵🇸
📚کتاب دلم برایت تنگ شده #معرفی_کتاب 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🆔 @cole_ravi
📚دلم برایت تنگ شده
🍂دلم برایت تنگ شده روایتهایی است از زندگی دلیرمردی که به همراه همرهان آسمانیش ایران اسلامی مارا ، از بحران و خطرهای انقلاب و دفاع۸ساله به آرامش امروزی رسانید.
⚡️بیایید کمی بیشتر بشناسیمشان:
🍂 از همان ابتدا نبوغ و تلاشهایشان نشان دهنده داشتن آینده ای روشن بود.
خیلیها از مقامات دنیایی پیش رویشان سخن میگفتند.
حرفهای تیمساریوسفی را شایدتمام هم دوره ای هایشان به خاطر داشته باشند:
«من درناصیه این جوان آنقدرلیاقت میبینم که اگر درامان بماند ، روزی فرمانده نیروی زمینی ارتش میشود.»
⚡️از این قبیل صحبتها زیاد گفته میشد. حتی بعد از اینکه به مقام سرلشکری رسیدند.
⁉️اما واقعا چه کس میتواند از روح بلندشان ومقامات آن حرفی بزند؟!
اصلا نمیتوانیم ازحال وهوای معنویشان، ازنمازهای عاشقانه و شب زنده داریهای عارفانه شان سخنی بگوییم!!
🍂وقتی بعد از دیدار باپدر۵شهیدلبنانی با تمام وجود احساس غم میکنند و میگویند«درهرکجا مظلومی هست حقی برگردن من است و نسبت به هرمسلمان مظلوم وظیفه ای دارم» سخت تر میتوانیم روح بلندشان را بشناسیم.
⚡️ از هرکجای ، زندگیشان سخن بگوییم ، وجودمان پر از عشق به ولایت و اطاعت میشود.
از سکوتشان درمقابل بنی صدر به دستور امام وعزل شدن از فرماندهی به خاطر سرباز بودنشان ،
تا نوشتن تمام کلمات سخنرانی امام خامنه ای برای دستورالعمل کردن آنها و اجرای سریعتر.
🍂همین مخلص بودنشان بود که حضرت آقاراصبح بعداز خاکسپاریشان به بهشت زهرا کشاند.
چقدر دوستشان دارد آقایمان:
«دلم برای صیادم تنگ شده، مدتی است ازش دورم.»
🌹شهید صیادما خود را صید عشقی عظیم نمود.
🌹🙏دعاکنید که صیادگونه شویم وصیادگونه بمانیم.
#معرفی_کتاب
#انتشارات_تقدیر
🆔 @cole_ravi
کوله پشتی راوی 🇵🇸
🍃مثل آنها...(۲) فردای آن روز پنج پهلوان از یکی از زورخانه ها آمدند تا باهم مسابقه کشتی برگزار کنند
🍃نمازجماعت صبح
بعداز اینکه ماجرای پیروزی انقلاب پیش آمد و بچه ها درگیر مسائل انقلاب شدند، حضورشان در ورزش باستانی کمتر شد.
مدتی بعد ابراهیم پیشنهاد داد که صبحها در زورخانه نمازصبح را به جماعت بخوانند و ورزش کنند و همه هم قبول کردند.
ابراهیم خیلی خوشحال بود که از طرفی ورزش بچه ها تعطیل نمی شد و از طرفی بچه ها نمازصبحشان را هم به جماعت می خواندند.
همیشه هم حدیث پیامبر گرامی اسلام را می خواند: «اگر نماز صبح را به جماعت بخوانم در نظرم از عبادت و شب زنده داری تا صبح محبوب تر است.»
ر.ک:کتاب سلام بر ابراهیم۱
#کتاب_خوانی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🆔 @cole_ravi
کوله پشتی راوی 🇵🇸
📚کتاب به مجنون گفتم زنده بمان(شهیدهمت) #معرفی_کتاب 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🆔 @cole_ravi
📚به مجنون گفتم زنده بمان«شهیدهمت»
🍃به مجنون گفتم زنده بمان.
گفت لیلایم را میخواهم.
میخواستم بگویم که توهم لیلای منی،بمان...اما نشد.
🌱کتاب به مجنون گفتم زنده بمان،داستان زندگی عارفانه شهیدی است از شهدای کربلایی جزیره مجنون؛
شهید خیبر ایران.
🍃از شهیدی می گویم که تا در این دنیا می زیست، امید وپناهگاه مردمان سرزمینش بود. نشانه اش هم همان نامه هایی است که یکبار به ناگاه همسرش آنها را خواند:
«حاجی،سر پل صراط جلو تو میگیرم.تو داری به من ظلم میکنی.میدونی چند وقته ندیدمت؟! الان سه ماهه تو سنگر نشستم به عشق رؤیت روی ماه تو اما شما...»
🌱بله....او کسی است که وقتی رفت تازه شناخته شد؛ سردار نبرد های سخت و کلید گشایش کور راههای عملیات و عملیاتگران.
🍃درست است مجنون داستان ما در جزیره مجنون به لیلایش رسید اما به فکر مجنون های خودش هست هنوز ؛ به فکر مهدیش ، مصطفیش ، والدینش ، همرزمانش وحتی به فکر آن جوانی که چند سال پیش رو به عکسش گفت:
«من میخوام خودکشی کنم ، اگر واقعا شما شهدا زنده این یکی رو فردا بفرستین تا جلومو بگیره... »
وبه خواب پیرمرد رفت و خانه ای را نشانش داد.
وااای که چه دلنشین بود دیدن اشکهای جوانی که حالا باآمدن آن مرد عاشقت شده بود وعاشق لیلایت.
🙏🌹راستی محمدابراهیم شهیدم،
رمز جنونت را به ما بیاموز.
سالهاست برای رسیدن به لیلایمان تلاش می کنیم اما...
شما که به مقصد رسیده اید ، راه رسیدن را به ما بیاموزید.
اصلا مجنون بودن را به ما بیاموزید.
#معرفی_کتاب
#انتشارات_روایت_فتح
🆔 @cole_ravi
پُست نگهبانے رو
زودتر ترڪ ڪرد!
فرمانده گفت:
۳۰۰تا صلوات جریمته!
چند لحظه فڪر ڪرد.
وگفت: برادرا بلند صلوات!
همہ صلوات فرستادن
گفت: بفرما 😊
از۳۰۰ تا هم بیشتر شد.
#سلام_بر_ابراهیم
#شهدایی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی حاج صادق آهنگران بر بالین شهید سیدنورخدا موسوی. درخرم آباد،به تاریخ ۹۷/۰۶/۱۶ منزلش😭😭
#کلیپ
#کوله_راوی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
1_27957478.mp3
2.52M
📻 #رادیو_پلاک
🎙 #خمپاره
🔹روایتی طنز از شب عملیات (مین ضد تانک)
راوی:حسین فداکار
#کوله_راوی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
﷽
ڪُلّٰناٰ بِفِداٰڪِ یاٰ زَیْنَبُـــــ سَلامٌاللہ علیھا
🌷پیکر مطهر شهید وارد قم شد...
🌷 یکشنبه مراسم استقبال از شهید مدافع حرم
حاج احمد جلالی نسب ساعت۷:۳۰صبح حرم مطهر
🌷 دوشنبه مراسم وداع بعداز نماز مغرب وعشاء در حرم مطهر
🌷 سه شنبه ساعت ۱۴ مراسم تشییع ازمسجد امام به سمت حرم مطهر و تدفین در گلزار مطهر شهدای علی بن جعفر(ع)
#نشر_حداکثری
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
کوله پشتی راوی 🇵🇸
🍃نمازجماعت صبح بعداز اینکه ماجرای پیروزی انقلاب پیش آمد و بچه ها درگیر مسائل انقلاب شدند، حضورشان د
🍃حرفه ای
ابراهیم در والیبال فوق العاده عمل می کرد. در دبیرستان اکثر زنگ تفریح هارا والیبال تمرین می کرد و حسابی حرفه ای شده بود.
روزی در زمان جنگ تحمیلی، رییس سازمان تربیت بدنی برای بازدید از مناطق جنگی به گیلان غرب آمد. او معلم ورزش ابراهیم بود و وقتی در حین بازدید به زمین ورزش رزمنده ها رسیدند به ابراهیم گفت: «چندتا از بچه های هیئت والیبال با ما هستند، نظرت در رابطه با برگزاری یه مسابقه چیه؟!»
ابراهیم قبول کرد و پنج نفر از هیئت ورزش که سه نفرشان حرفه ای بودند در مقابل ابراهیم صف کشیدند.
در پایان بازی یک نیمه ای آنها، ابراهیم به تنهایی و بااختلاف ده امتیاز برنده شد.
با دیدن ابراهیم خیلی ها تعجب کردند که چطور یک رزمنده ساده اینقدر به ورزش اهمیت می دهد و در آن حرفه ایست.
ابراهیم هم مثل همه انسانهای موفق، به هرزمینه ای وارد می شد، تا درآن زمینه حرفه ای نمی شد ازتلاش دست برنمی داشت.
ر.ک:کتاب سلام بر ابراهیم۱
#کتاب_خوانی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🌿🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین
گفت: آقای امینی جایگاه من توی سپاه چیه؟
سئوال عجیب و غریبی بود! ولی میدانستم بدون حکمت نیست.
گفتم: شما فرماندهی نیروی هوایی سپاه هستین سردار.
به صندلیاش اشاره کرد.
گفت: آقای امینی، شما ممکنه هیچ وقت به این موقعیتی که من الان دارم، نرسی؛
ولی من که رسیدم، به شما میگم که این جا خبری نیست!
آن وقتها محل خدمت من، لشکر هشت نجف اشرف بود.
با نیروهای سرباز زیاد سر و کار داشتم.
سردار گفت: اگر توی پادگانت، دو تا سرباز رو نمازخون و قرآن خون کردی ، این برات میمونه؛
از این پستها و درجهها چیزی در نمیآد!
🌹شهید احمدکاظمی
#خاطرات_شهدا
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
کوله پشتی راوی 🇵🇸
📚کتاب پسرک فلافل فروش #معرفی_کتاب 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🆔 @cole_ravi
📚پسرک فلافل فروش
🍃به نام خدا..
به نام خدا...
و.... به نام خدا....
تعجب نکن، اگر اورا بشناسی توهم مثل من میفهمی که چقدر سخن گفتن از او سخت است.
از هرکجا شروع کنم دنیایی حرف دارم و ماجرا؛
🌱اول بگذار از کودکی اش بگویم،
از پسربچه ای که در فلافل فروشی کارمیکرد و مرحوم(تو بخوان شهید)سیدعلی مصطفوی برق عشق را در چشمانش دید و دست اورا در دست شهدا گذاشت؛
این شد آغاز تحول محمدهادی داستان ما.
🍃نوجوانی شهید سامرایی ایران، همنفس با کتاب سلام برابراهیم گذشت.
زندگانی او مشت محکمی بود بر دهان یاوه گویانی که ابراهیم هادی شدن را خیال می پنداشتند.
🌱شهید ذوالفقاری جانباز فتنه۸۸بود.
آجر سلاحی شدو فرورفتگی عمیقی درصورت محمدهادی ایجاد شد.
خیلیها گفتند برو وحق جانبازی بگیر،
امامگر محمدهادی های ما برای دفاع از ولایت حقوق میخواهند؟؟!!
🍃جوان که شد عشقی در سینه اش بیداد میکرد.
عشقی که اورا از تهران به حوزه های نجف اشرف کشاند.
درنجف به او طلبه لوله کش میگفتند؛ داستانش را خودت بخوانی جذاب تراست.
🌱بزرگترکه شد باحشدالشعبی(لشکر مردمی عراق) آشناشد.
مگر میشود حرم مولایت در خطرشد و تو آسوده و بی دغدغه فقط درس بخوانی؟!
هرچه کرد اورا نپذیرفتند ، بماند که چه زیرکانه به جبهه های نبرد سامرا راه پیداکرد.
🌱شهید ذوالفقاری جبهه های سامرا را به جبهه های دفاع مقدس نزدیک کرد.
به تهران آمد و صدها چفیه و سربند تهیه کرد به عراق برد.
🍃🌹اگر بخواهم ادامه دهم ، ساعتها باید بنویسم و تو بخوانی.
او بزرگ بود؛
همچون برکه ای کوچک که اگربه اقیانوس پیوند بخورد به عظمت اقیانوس خواهد شد؛
میشود کسی مثل شهید هادی،
مثل شهید محمدهادی ذوالفقاری،
و مثل همه شهدای مدافع حریم اسلام.
#معرفی_کتاب
#انتشارات_ابراهیم_هادی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄