دانش حیاتی
شباهت اصولگرایان و اصلاحطلبان در حکمرانی ✍ حسینزمانیمیقان چه در عرصه اقتصاد و چه در عرصه فرهنگ،
✍ تکرار سیکل انقلابی سابق و اصولگرای لاحق: این بار برای آقای رئیسی ۱
#نقد #مقاله
بله!
حالا با محقق نشدن آرمانهای انقلابی، آقای رئیسی هم که انقلابی بود را میگویند اصولگرا است و این یک سیکل تکراری در حیات سیاسی جریان انقلابی است!
این بزرگواران باید ملاحظه فرمایند که یک زمانی جریان حزباللهی منتقدِ سیاسیونِ مشهور به «خط امام» که شامل آقای هاشمی رفسنجانی هم میشد، اصطلاح «اصولگرایی» را برای تمایز خود مطرح کرد تا بگوید با جریان آقای هاشمی تفاوت دارد. ادعا این بود که باید به «اصول» انقلاب و امام خمینی برگردیم!
بعد که بخشی از جریان اصولگرا با ورود به قدرت کارنامه مطلوبی از خودش نشان نداد، حالا «اصولگرایی» که روزگاری برای بیان آرمانهای امام و انقلاب به جای اصطلاح فینفسه گویای «خط امام» نشسته بود، خود تبدیل شد به نماد سوءاستفاده از آرمانها یا جناحزدگی یا محافظه کاری و سرنوشتی مشابه اصطلاح «خط امام» پیدا کرد.
حالا جریان معتقد به اصول انقلاب دنبال اصطلاح جدیدی میگشت و این بار گویاترین واژه یعنی «انقلابی» را برای خودش برگزید و آقای رئیسی در انتخابات نامزد جریان «انقلابی» شد.
البته جریان انقلابی چون نمیتواند از اصطلاح بسیار گویا و شایان «انقلابی» عبور کند، احتمالا این برچسب را از آقای رئیسی پس خواهد گرفت و البته برای جامعه باید توضیح دهد که چه طور انقلابی سابق همیشه بعد از به قدرت رسیدن تبدیل به اصولگرای اسبق میشود، سرنوشتی که پیشتر برای آقای احمدینژاد و قالیباف نیز رقمخورده است!
پاسخهای کلیشهای مانند این که انقلاب دارد خالصسازی میشود یا ما با کسی عقد اخوت نبستهایم مدتهاست قدرت تبیینی خود را از دست دادند.
بنده پاسخ این مسئله را غفلت تاریخی انقلابیون از «اقتصاد سیاسی» میدانم.
جریان انقلابی اغلب کلا از این مسئله غافل است که ساخت اقتصادی کشور تعیینکنندگی زیادی بر سیاستهای دولتها دارد و دولتها در حقیقت اسیر ساخت اقتصادی و بازیگران قدرتمند آن هستند. دولتها میآیند و میروند اما ساخت اقتصادی به دلیل ثبات بازیگران اقتصادی و استحکام موقعیت آنها ثابت است. این بازیگران همیشه منافع خود را به سیاسیون تحمیل میکنند و این معنای کلیدی «#اقتصاد_سیاسی» است: منافع بازیگران اقتصادی مهمترین عامل در تعیین و جهتدهی به سیاستها است!
سخن از گروههایی چون بانکهای خصوصی، سلاطین واردات در اتاق بازرگانی، اولیگارشی خام فروش، اولیگارشی املاک و غیرهم است! اینها حاکمین حقیقی این کشور هستند!
لذا هیچ جریان سیاسی که فهم انتقادی از ساخت اقتصاد سیاسی و برنامه و شهامت اصلاح آن را نداشته باشد نمی تواند تغییر در اوضاع اقتصادی کشور ایجاد کند.
انحراف و همزمان غفلت بزرگی که #نیولیبرالیسم در کشور ایجاد کرده همین است. این غفلت نیولیبرالی دامنگیر جریان انقلابی نیز شده است!
جریان انقلابی نسبت به چالش اقتصاد سیاسی یا واقف نیست یا آن را در حد مبارزه با «مفاسد اقتصادی» میفهمد و نسبت به گفتمانهای نظری و روندهای قانونی که مسبب معضلات اقتصادی و اجتماعی است اشراف ندارد و مسئله اصلاحات در یک ساختار اقتصادی که در بنیان خود با رانت و فساد و سوداگری عجین بوده است را ساده میانگارد.
جریان انقلابی اغلب پنداشته که (به قول شیخ حسن روحانی) «با یک مشت شعار» و «مدیریت جهادی» که در عمل مابهازایی بیش از صرف پرکاری و دوندگی اجرایی ندارد میتواند انقلاب را احیا و مملکت را اصلاح کند.
@criticalknowledge 🧬 دانش حیاتی
دانش حیاتی
شباهت اصولگرایان و اصلاحطلبان در حکمرانی ✍ حسینزمانیمیقان چه در عرصه اقتصاد و چه در عرصه فرهنگ،
✍ تکرار سیکل انقلابی سابق و اصولگرای لاحق: این بار برای آقای رئیسی ۲
از منظر جامعهشناختی از نظر من، رشد انحصاری جریان انقلابی در فضای هیئات مذهبی و پایگاههای بسیج که مهمترین و اغلب تنها مدخل جذب جریان انقلاب هستند را در این وضعیت دخیل بدانم.
رشد و بالندگی در این دو نهاد اغلب به چیزی جز ایمان و فعالیتهای سازمانی تکراری و بسیط نیاز ندارد (اردو، پذیرایی، هیئتداری، مناسک مذهبی). در سطح گفتمانی نیز ایدهای مهمتر از «اطاعت و پشتیبانی از ولایت فقیه» مطرح نیست که ارضای آن هم معمولاً با پیگیری سخنان رهبری و شرکت در نماز جمعه و شعارهای «وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد» ارضا میگردد.
روشن است که این میزان آورده فکری و تجربی برای فهم و تبیین و اصلاح ابرمسئلهای چون «اقتصاد سیاسی فاسد ثابت» در کشور شدیداً ناکافی است و دلیل افول اعتبار مکرر نمایندگان جریان انقلابی همین است.
حالا با افول ستاره رئیسی میشود نتایج مقایسهای هم گرفت و آن مزیت نسبی احمدینژاد نسبت به تمام نمایندگان سیاسی جبهه انقلاب بود. احمدینژاد تنها نماینده جبهه انقلاب بود که با ساخت فاسد اقتصاد سیاسی کشور درگیر شد و البته هزینههای سنگینی هم داد و البته نهایتاً گرفتار حاشیهآفرینیهای برخی معاونین خود و عدم مصلحتشناسی جریان انقلابی شد که به خاطر حواشی کماهمیت، گرفتار تئوری توطئۀ مضحکی مبنی بر وجود «جریان انحرافی» با اوصاف فراماسونری و صهیونیستی در دولت احمدینژاد شدند و با شوریدن بر «رئیسجمهور مکتبی» سابق و غفلت از قحطی رجال در جریان انقلاب، کشور را هشت سال به «جریان انحرافی واقعی» در کشور، یعنی نمایندگان مستقیم ساخت اقتصاد سیاسی فاسد کشور یعنی حزب کارگزاران و اعتدال سپردند و ما را به وضعیت قبل از «حماسه ۳ تیر ۸۴» برگرداندند تا پس از یک ارتجاع ۲۰ ساله در انتخابات مجلس جدید دوباره نمایندگانی نزدیک به موضع احمدینژاد را به مجلس بفرستند اما این ارتجاع طولانی و دوبارهکاری پرتأخیر ضروری نبود. کافی بود اهمیت استثنایی حفظ احمدینژاد در جبهه انقلاب به رغم حواشی کماهمیت او درک شود اما نشد که نشد!
@criticalknowledge 🧬 دانش حیاتی
May 11
هدایت شده از کاوش پلاس
11.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ مجری MSNBC بررسی میکند:
📍چگونه لابی اسرائیل با پول پاشی، نبض کنگره آمریکا را به دست گرفته است؟
☑️ @Kavoshplus
دانش حیاتی
✅ مجری MSNBC بررسی میکند: 📍چگونه لابی اسرائیل با پول پاشی، نبض کنگره آمریکا را به دست گرفته است؟
چه طور یهود با ثروتهای حرام خود که بر بنیان دلالی و ربا شکل گرفت، تمام سیاسیون ابرقدرت دنیا را به فاحشههای حقیر سیاسی برای خود تبدیل کرده است!
هدایت شده از ابوقاسم
تحلیل حادثه تروریستی روسیه بسیار مهم است،آمریکایی ها از قبل می دانستند که حادثه امنیتی در روسیه محتمل است برای همین تدابیر لازم را اندیشیدند
البته صرف دانستند و پیش بینی یک حادثه توسط سرویس های امنیتی و اطلاعاتی دلیلی بر این نیست که خود آن ها مجری آن بودند.
سابقا هم عرض کردم متاسفانه قلم تحلیلگران توهم توطئه نمی گذارند مسائل واقعی پشت چالش ها و رویداد ها را بررسی و تحلیل کنیم
تحلیل های بی فایده ای که افکار عمومی را تغذیه می کند عملا ابزار انحراف از سیگنال واقعی داستان است.
سریعا گفته می شود چون ایالات متحده آمریکا نسبت به وقوع این حادثه اشراف اطلاعاتی داشته پس آن ها عملیات تروریستی را اجرا کردند.
سرویس های اطلاعاتی روسیه اولین مرجع امنیتی بود که قبل از یازده سپتامبر اطلاعاتی را به آمریکایی ها منتقل کردند اما با مخالفت سیا روبه رو شد ،دقیقا انگلیس نیز هشدار داده بود، پس با این اوصاف باید بگوییم روسیه به عنوان دشمن آمریکا مجری یازده سپتامبر در آمریکا بود.
تحلیلگر به اندازه درک و فهم خود نسبت به تحولات قلم می زند اما کلماتی که در کنار هم قرار می دهد با روایت دقیق فاصله دارد. این میشه خطای تحلیلی
نه آمریکا به هشدار روسیه در ماجرای یازده سپتامبر توجه کرد و نه روس ها نسبت به هشدار آمریکا،جنگ اوکراین نشان داد که چقدر آمریکا و روسیه از هم دور اند و این عمق نگرش طرفین نسبت به یکدیگر معیار تعیین کننده ای در اصل بی اعتمادی میان آن ها است.
ابوقاسم
دانش حیاتی
تحلیل حادثه تروریستی روسیه بسیار مهم است،آمریکایی ها از قبل می دانستند که حادثه امنیتی در روسیه محتم
بسم الرب الجبار
✍ پنتاگون: از جنایت مسکو تا جنایت ۱۱ سپتامبر
#نقد #مقاله
این تحلیل اشتباه است!
بسیاری از کشورها علاوه بر روسیه به امریکا درباره حادثه #۱۱_سپتامبر هشدار داده بودند، اما طبقه نظامی امریکا و #نومحافظهکاران یهودی آن، خودشان طراح و مجری یک توطئه ساختگی بودند برای اهداف شیطانیشان.
عجیب است جناب ابوقاسم که متخصص مسائل منطقه است از اسناد متعدد که به وضوح عاملیت طبقه حاکمه امریکا را در این حادثه اثبات میکند بیخبر هستند با این که مرحوم نادر طالبزاده با برنامههای خود در این زمینه خیلی روشنگری کردند.
همین بهانهای شد که ان شاء الله در آینده در این باره بیشتر بنویسم.
اما اجمالا به چند نکته اکتفا میکنم:
۱. امکان چند هواپیماربایی موفق به دست یک گروه غیردولتی عقبمانده و قصور نیروی هوایی و پدافند امریکا حتی پس از اطلاع از هواپیماربایی در رهگیری آنها، حتی در شرایط حمله به پنتاگون، غیرقابل باور است. توجیهات برای این قصور همگی مخدوش است.
۲. نومحافظهکاران امریکا یک سال قبل از حادثه نوشته بودند که به چنین حادثهای (با تعبیر «یک رویداد مخرب و شتاببخش مانند یک پرل هاربر جدید») برای گسترش رهبری جهانی امریکا با افزایش هزینهها و مداخلات نظامی نیاز دارند!
۳. دستگیری دویست جاسوس اسرائیلی در سال ۲۰۰۱ از جمله ۵ اسرائیلی که با دوربینهای خود مترصد حادثه بودند و بعد از وقوع آن خوشحالی کردند، دخالت اسرائیل را نیز تأیید میکند. حقیقت مرتبط دیگر، حضور صهیونیستهای نزدیک به موساد در مناصب کلیدی دولت وقت امریکا است.
۴. مرکز تجارت جهانی که مورد حمله قرار گرفت، مالکیتش دو ماه قبل به یک تیم سرمایهگذاری اسرائیلی که از قضا سرتیمشان، لَری سیلورستین، رفیق نتانیاهو بود منتقل شد! اتفاقی است؟! در این مدت، لری و دوستان هر روز در دفتر خود در برجها حاضر بودند الا روز حادثه! اتفاقی است؟! نتیجه این که در یک مجتمع صهیونیستی، بین سه هزار قربانی حادثه فقط دو اسرائیلی وجود داشت! آنها از این حادثه «تروریستی» سود عظیمی هم کردند. شرحش بماند!
۵. تیم حفاظت جورج بوش که روز حادثه در کنار او در یک دبستان بودند، واکنشی بسیار سرد و عادی داشتند. جورج بوش به اتاق امن منتقل نمیشود. انگار همه چیز تحت کنترل است!
۶. طی حادثه برجهای دوقلوی مجتمع که روی هم یک میلیون تن وزن دارند، بعد از کمتر از یک ساعت آتشسوزی در کمتر از ده ثانیه، کامل فرو میریزند و کامل پودر میشوند! از لحاظ فیزیکی فرو ریختن و پودر شدن کامل دو برج فولادی و بتنی ۱۱۰ طبقه در کمتر از ۱۰ ثانیه فقط با فعل و انفعالات قدرتمند و هدایتشده اتمی ممکن است!
۷... همین قدر فعلاً کافی است!
--------
نتیجه اخلاقی عجالتی: شرارت طبقه نظامی امریکا و صهیونیستها مافوق تصور ما است! آنها خود شیطاناند!!
@criticalknowledge 🧬 دانش حیاتی
هدایت شده از اطلاعرسانی و نشر آثار استاد وکیلی
ارزش فوتبال و فوتبالیست ها در نگاه عقل. شیخ محمد حسن وکیلی.mp3
1.49M
📌ارزش فوتبال و فوتبالیست ها در نگاه عقل
برشی از بیانات استاد حاج شیخ محمد حسن وکیلی
@mhva_ir
http://www.mhva.ir
هدایت شده از اطلاعرسانی و نشر آثار استاد وکیلی
AudioCutter_فوتبال یک بازی استعماری و توهمی(3).mp3
4.05M
📌فوتبال یک بازی استعماری و توهمی
برشی از بیانات حضرت استاد حاج شیخ محمد حسن وکیلی(از جلسه هفدهم شرح رساله شریف لب الباب، ذیل مبحث اعتباریات)
@mhva_ir
http://www.mhva.ir
دانش حیاتی
📌فوتبال یک بازی استعماری و توهمی برشی از بیانات حضرت استاد حاج شیخ محمد حسن وکیلی(از جلسه هفدهم شرح
تو جهانی بر خیالی بین روان
از خیالی نامشان و ننگشان
وز خیالی صلحشان و جنگشان
علت شکست بشریت در عرصههای حقیقی زندگی، اهمیت دادن به شکست و پیروزیهای وهمی و خیالی است. انواع بازیها در دوره مدرن یک نمونه است، چشموهمچشمیها و قدرتطلبیها و شهرتطلبیها نمونهای دیگر.
هدایت شده از "کانال رصد" تحلیلهای روز
⭕️هشدار ناسا درباره افزایش شدید سطح دریاها
🔹نتایج یک تحقیق جدید توسط ناسا نشان میدهد که ریتم افزایش سطح دریاها و اقیانوس در سال ۲۰۲۳ به طور چشمگیری افزایش یافته که نتیجه تغییرات شدید آب و هوایی و همچنین ناشی از رویداد قدرتمند النینو بوده است.
🔹 دانشمندان این افزایش را تهدیدی جدی برای ساحلنشینان قلمداد کرده و میگویند مشاهدات ماهوارهای در ۳۰ سال گذشته نشان میدهد که میانگین سطح جهانی دریاها از سال ۱۹۹۳ تا کنون ۹.۴ سانتیمتر افزایش یافته است و تا سال ۲۰۲۲ افزایش سالانه به ۰.۴۲ سانتی متر در سال رسیده است.
🔹خبر بدتر این است که در سال ۲۰۲۳ این روند افزایش شدیدی داشته و اگر این ریتم ادامه داشته باشد تا سال ۲۰۵۰، ۲۰ سانتیمتر دیگر به سطح دریاها اضافه خواهد شد که این اتفاق به معنای زیر آب رفتن شهرهای ساحلی است.
@rasad_tahlil