کنترل چشم خیلی مهمه
چون چشم به دل راه داره
به قول #آقایقرائتی:
چشم میبینه دل میخواد❗️
@dadashebrahim2
سلام دوستان چالش ناشناس داریم امشب
حرفی انتقادی هست بفرمایید
https://harfeto.timefriend.net/16729455051129
#ناشناس
کانالتون عالیه خیلی دوسش دارم ولی دوستام زیاد خوششون نمیاد که من عاشق شهدام یا اینکه باور نمیکنند که شهدا معجزه میکنند
ممنون نظر لطف شماست🌹🌹🌹
ولی رفاقت باشهدا رو دست کم نگیرید ان شاءالله دوستانتون هم علاقمند میشن
#ناشناس
برام دعا کن اخه خیلی گناه دارم اینجوری بدرد آقا امام زمان نمیخورم😭😭 #داداش_ابراهیم
ان شاء الله داداش ابراهیم یه نگاه زندگی همه ما میکنع
#ناشناس
حمایت؟ @BarayeAgaahi
ولی خدایی شما باید مارو حمایت میکردید
#ناشناس
سلام با تشکر از شما بزرگوار بابت حمایت از مجموعه ی نور گراف . . به اطلاع میرسونیم که کانال قبلی به مشکل خورده و ادامه ی فعالیت در کانال زیر خواهد بود https://eitaa.com/joinchat/315162930C91be928b9a با تشکر
خواهش میکنم
#ناشناس
سلام حالا که در حمایت بازه ماروهم حمایت کنید🌹🙏 •┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈• @andishe_basirat •┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈•
سفارشی حمایت بشه دوستان🌹
#ناشناس
سلام علیکم خدا کند به نگاه داداش ابراهیم دیگه گناه نکنم پاک بشم سرباز مولا بشم کانال ابراهیم همش عالیه این کانال کمتر تبلیغ داره خوبه عالی هست سپاسگزاریم التماس دعا برای فرج خدا به مقام شهادت شما را برساند
ممنون نظر لطف شماست
تشکراز دعای زیبای شما🙏🙏🌹
مداحی آنلاین - چرا میگن جمعهها دلگیره - عراقی.mp3
3.55M
⏯ #استودیویی ویژه #امام_زمان(عج)
🍃چرا میگن جمعهها دلگیره
🍃غروبش یه حس مبهمی داره
🎤 #محسن_عراقی
👌بسیار دلنشین
💔 #غروب_جمعه
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
∞♥️∞
❣#اللّٰھـُـم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ❣
#سلام_بر_ابراهیم
#ماه_رجب
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
@dadashebrahim2
#شھدا نمیخوایین یھ راهیان نور' مھمونمون ڪنید⁉️
بخدا ڪه دلمون خیلۍ تنگه💔
#الان_هم_که_وقتشه😉
🌹🍃🌹🍃
@dadashebrahim2
دنـجترینجـا؎دنیـا...
برایشڪنجڪانالۍڪہ
معطربہبو؎خدابود..! 🌿
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
@dadashebrahim2
❥🕊✨❥︎
دلم، گیرِ اونجاست
خودم، اسیرِ اینجا
چهحالوهواییدارهبریمنطقهایکه
بزرگترینمعاملههاباخدااونجاانجامشده
وچهبدترینسرنوشتها،
کهبهشهادتختمشده.. :)!💔
#خاکریز
#راهیاننور
#لبیک_یا_خامنه_ای
@dadashebrahim2
🕊️❤️نام:ابراهیم
🕊️❤️نام خانوادگی:هادی
🕊️❤️نام پدر:محمد حسین
🕊️❤️تاریخ تولد:۱۳۳۶.۲.۱
🕊️❤️محل تولد:تهران
🕊️❤️تاریخ شهادت:۱۳۶۱.۱۱.۲۲
🕊️❤️محل شهادت:کانال کمیل(فکه)
🕊️❤️مزار یادبود:قطعه ۲۶ بهشت زهرا
#شهید_ابراهیم_هادی
@dadashebrahim2
1_2631655298.mp3
3.3M
چه قدر سخت است حال عاشقی 😇 که نمیداند #محبوبش نیزهوای او را دارد یانه....😞💔
#پیشنهاد_دانلود 👌
🎤 #شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷🌷
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
#قسمت_سیزدهم🌱 #مشق_امروز موسی داخل سنگر که شد، یکی به دو را با دارعلی شروع کرد. _شنیدم شنا بلد نیس
#قسمت_چهاردهم🌱
#نامههای_صلیب_سرخ
شب روی پلکان هواپیما، هر پنج اسیر شبیه هم بودند، سر تراشیده، کت و شلوار یک رنگ، اندام لاغر و نحیف. سلیم آباد، آستین خالی دست راستش را تکان میداد، بیشتر به چشم استقبال کننده ها میآمد. از آن بالا ابتدا نگاه راه برد به آسمان و دنبال راه شیری گشت. وقتی پیدا نکرد، نگاهش را انداخت روی پلکان هواپیما؛فرش باریک قرمز رنگ دراز، دستهای موزیک نظامی دو سمت باند، صف استقبال کنندههای رسمی و جمعیت زن و مرد.
هرچه چشم چرخاند، آشنایی به چشم ندید. دلهره داشت.همراه بقیه اسرا از پلهها سرازیر شد پایین، مارش حماسی نواخته شد. گل و نقل روی سرش ریخته شد. اسیرها روی دوش تا سالن انتظار برده شدند. سلیم توجهاش رفت به زنی که پشت سرش قدم بر میداشت.
روی دوش یکی، دوبار نگاهاش با نگاه زن تلاقی پیدا کرد، انگار زن به چشمش آشنا میآمد.
داخل سالن انتظار، از ردی دوش پایین آمد. باز زن را مقابل خود دید. زن دودل پیش آمد. رخ به رخ شدند. 《صورت گندمی ... چشم و ابرو ... چین و چروک ... نه! اما انگار... نکنه.》
پایش سست شد. تنش به لرزه افتاد. 《خودتی!چشمانت فاطمه؟! گود رفته ... خندید! چین و چرک صورتت! چقدر شکسته و پیر شدی؟ انگار تو این سالها ، به تو اسارت رفتی! چقدر تو نامههای صلیب سرخ نوشتم: منتظرم نباش! جوانی برو دنبال زندگیت.》
تری لای مژهها را با انگشت گرفت. مردد قدم برداشت تا زن را بغل بزند. اما دختری ده، دوازده ساله با حلقه گل، بین آن دو سد شد! دختر نگاهی به موهای جو گندمی اسیر انداخت و نگاهی به زن. زن سر که تکان داد؛ دختر حلقه گل را گردن سلیم انداخت و دست انداخت دور کمرش، آستین خالی سلیم که توی دستش آمد؛ جا خورد و عقب رفت.
سلیم دهان باز به قاب صورت دختر نگاه انداخت! زن پیش آمد و گفت:
_زهره دخترته، اسیر شدی، پنج ماهم بود!
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#کتاب_خوب_بخوانیم
#معرفی_کتاب
@dadashebrahim2
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
#قسمت_چهاردهم🌱 #نامههای_صلیب_سرخ شب روی پلکان هواپیما، هر پنج اسیر شبیه هم بودند، سر تراشیده، کت
ٺـقدیـمشـماقشـنگآےدلـم!🦋🔏
نشر و کپی از این کانال مجاز و حلال است.
و مزید شکر و سپاس..🙏🌹