eitaa logo
🌷💔داداش‌ابــراهـــیـــم 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
6.6هزار ویدیو
65 فایل
-‌دعوٺ شده‌ ے "داداش ابراهــــــیم"خوش اومدۍ- شُهَـــــدا بہ آسمـــٰاݩ ڪہ رسیدند گفتند: زمیــن چقــدر حقیـــر است!🌱" ‹چنل زیــــر سایہ‌ۍ خــٰانواده‌ۍ شهید سجاد فراهــٰانی› -عرض ارادٺ ما از ¹⁰ آبـٰاݩ ماھِ ساݪ ¹⁴⁰¹ شرو؏ شد- {راه ارتبـٰاطی. @A_bahrami67 }
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷💔داداش‌ابــراهـــیـــم 🇵🇸
دوست عزیزی ک می گی : متوسل به شهدا شدم حاجت نگرفتم . این کلیپ رو بادقت گوش کن🌹🙏 @dadashebrahim2
حاج آقا پناهیان میفرمودن؛ به اندازه ی امیدمون حاجت مون رو می گیریم. شما انگار ته قلبت مطمئنی که حاجتت رو نمی گیری🤨 فقط منتظری یکی بیاد و خیالت رو راحت کنه و بگه آره حاجت نخواهی گرفت!!!😔 البته ایمان وامید هم شرطه توکل یعنی اجازه بدهی خدا خودش تصمیم بگیرد تو فقط دعا کن و ایمان داشته باش که خدا آرزو هایت را به زودی مستجاب می کند!!!!! 🙏🙏 چون خداوند نه به اندازه آرزوهایت بلکه به اندازه امید و اطمینان توست که می بخشد..😌😌 @dadashebrahim2
🔹سالروز شهادت سردار رشید اسلام، شهید حسن باقری شهید باقری به تعبیر رهبر انقلاب یک طراح جنگی است که مسیر 25 ساله استراتژیست نظامی بودن را دو ساله طی کرد و معجزه خودباوری و توکل نیروی انقلاب شد @dadashebrahim2
دلم سفر می‌خواهد سفری از جنس راهیان نور سفری به سمت تو سفری برای استشمام عطر خوش ابراهیم میان کانال کمیل! :) کانال شهید ابراهیم هادی👇🏻 @dadashebrahim2
وقتی میرم‌ گلزار‌ شُھدا اکثر مزار ها خاکین‌ و مشخصِ خیلۍ وقتِه کسۍ‌ بِھشون‌ سر نزده اما مزار چَند تا‌ شھید مَعروف‌ تر تا دِلت‌ بخواد پر از گل‌ و شکلات و خرما برای فاتحِه است. - این‌ رَسمش‌ نیست‌ معرفت‌ داشتِه باشیم:)! @dadashebrahim2
1_1026356525.mp3
12.33M
🔹کتاب صوتی خدای خوبِ ابراهیم 🔸ویژگی‌های قرآنی شهید ابراهیم هادی 🔊با هم گوش بدیم کانال شهید ابراهیم هادی 👇 @dadashebrahim2
11.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صدای این دختر بچه داره جهانی میشه 🌹 که این دختر بچه در مدح شهید حاج قاسم سلیمانی خونده؛ واقعا شنیدن داره " بر ریتم آهنگ مختارنامه" 🌺 رفاقت با شهدا تا قیامت 🌺 🕊 یاد شهدا با ذکر صلوات 🕊 @dadashebrahim2
🌷💔داداش‌ابــراهـــیـــم 🇵🇸
#قسمت_پانزدهم🌱 #بچرخ_تا_بچرخیم _هاشم ... شما هستی؟ برگشت ،گفت: +امریه! نوجوان هول گفت: _بی‌...
🌱 تاکسی موقت برای چندمین مرتبه ایستاد تا مسافری از راه برسد و سوار بشود. بلاخره صدای مسافر عقب سمت راست در آمد: _ جناب مردم کار و زندگی دارند! عظیم راننده تاکسی که چند سالی مسن‌تر از مسافر عقب سمت راست بود، از داخل آینه جلو تنها نگاهی به مسافر انداخت. مسافر تازه از راه رسید و کنار عظیم نشست،تاکسی که حرکت کرد. راننده انگار که تازه یادش آمده بود پاسخ مسافر عقب سمت راست را بدهد،گفت: +مجبور نبودم،مسافر کشی نمی‌کردم.به دردسر و اعصاب خوردی‌اش نمی‌ارزه! _مسافر سوار کردن چارچوب و قانون داره،دلیل نمیشه چوب شمارو کسی دیگه بخوره. +شما که عجله داشتید تاکسی تلفنی سوار می‌شدی! _چه ربطی داره؟شما باید تو مسیر مسافر سوار کنی، نه این که هرجا رسید توقف کنی. +تاکسی باید مسافرش تکمیل بشه عزیز من! _با حساب و کتاب و قانون! +مگه شما صدتومن بیش‌تر می‌دی؟ _بیست تومانش هم زیادیه. مسافری که جلو سوار شده بود، صورت برگرداند طرف مسافر عقب سمت راست و گفت: _اعصاب خودتون رو اول صبحی خراب نکن! بعد با اشاره عظیم را نشان داد. _حق به ایشونه! ماشین و زندگی کلی مخارج داره. وقتی نگاه خاص مسافر عقب سمت راست را دید،مکث کرد و بعد ادامه داد: _البته شماهم حق داری!بلاخره اداری هسی و کار داری. مسافر عقب سمت راست، برای اولین بار به مسافر کنار خود خیره شد که تمام این مدت سکوت کرده بود. بعد صورت برگرداند و جواب مسافر جلو را داد: +شما که تو جریان بحث ما نیستی ، چرا دخالت می‌کنی؟ بحث بین مسافر جلو و مسافر عقب سمت راست بالا گرفتو تبدیل شد به دعوا. عظیم ترمز که زد. دو مسافر پایین آمدند و گلاویز شدند. عظیم از پشت فرمان پایین آمد و بین دو مسافر قرار گرفت. _بابا تورو خدا دعوا نکنید. بین کش و واکش دعوا ،یک دفعه پای مصنوعی عظیم از مچ جدا شد و زمین افتاد. @dadashebrahim2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا