🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
دوست عزیزی ک می گی : متوسل به شهدا شدم حاجت نگرفتم . این کلیپ رو بادقت گوش کن🌹🙏 @dadashebrahim2
حاج آقا پناهیان میفرمودن؛
به اندازه ی امیدمون حاجت مون رو
می گیریم.
شما انگار ته قلبت مطمئنی که حاجتت رو نمی گیری🤨
فقط منتظری یکی بیاد و خیالت رو راحت کنه و بگه آره حاجت نخواهی گرفت!!!😔
البته ایمان وامید هم شرطه
توکل یعنی اجازه بدهی خدا خودش تصمیم بگیرد تو فقط دعا کن و ایمان داشته باش که خدا آرزو هایت را به زودی مستجاب
می کند!!!!! 🙏🙏
چون خداوند نه به اندازه آرزوهایت بلکه به اندازه امید و اطمینان توست که می بخشد..😌😌
@dadashebrahim2
🔹سالروز شهادت سردار رشید اسلام، شهید حسن باقری
شهید باقری به تعبیر رهبر انقلاب یک طراح جنگی است که مسیر 25 ساله استراتژیست نظامی بودن را دو ساله طی کرد و معجزه خودباوری و توکل نیروی انقلاب شد
@dadashebrahim2
دلم سفر میخواهد
سفری از جنس راهیان نور
سفری به سمت تو
سفری برای استشمام عطر خوش ابراهیم
میان کانال کمیل! :)
#کانال_کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
#والفجر_مقدماتی
#گردان_حنظله
کانال شهید ابراهیم هادی👇🏻
@dadashebrahim2
#تلنگرانه
وقتی میرم گلزار شُھدا
اکثر مزار ها خاکین و مشخصِ
خیلۍ وقتِه کسۍ بِھشون سر نزده
اما مزار چَند تا شھید مَعروف تر
تا دِلت بخواد پر از گل و شکلات
و خرما برای فاتحِه است.
- این رَسمش نیست
معرفت داشتِه باشیم:)!
@dadashebrahim2
1_1026356525.mp3
12.33M
🔹کتاب صوتی خدای خوبِ ابراهیم
🔸ویژگیهای قرآنی شهید ابراهیم هادی
🔊با هم گوش بدیم
#شهید_ابراهیم_هادی
#خدای_خوب_ابراهیم
کانال شهید ابراهیم هادی 👇
@dadashebrahim2
11.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صدای این دختر بچه داره جهانی میشه
🌹 که این دختر بچه در مدح شهید حاج قاسم سلیمانی خونده؛ واقعا شنیدن داره
" بر ریتم آهنگ مختارنامه"
🌺 رفاقت با شهدا تا قیامت 🌺
🕊 یاد شهدا با ذکر صلوات 🕊
@dadashebrahim2
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
#قسمت_پانزدهم🌱 #بچرخ_تا_بچرخیم _هاشم ... شما هستی؟ برگشت ،گفت: +امریه! نوجوان هول گفت: _بی...
#قسمت_شانزدهم🌱
#تاکسی_موقت
تاکسی موقت برای چندمین مرتبه ایستاد تا مسافری از راه برسد و سوار بشود. بلاخره صدای مسافر عقب سمت راست در آمد:
_ جناب مردم کار و زندگی دارند!
عظیم راننده تاکسی که چند سالی مسنتر از مسافر عقب سمت راست بود، از داخل آینه جلو تنها نگاهی به مسافر انداخت. مسافر تازه از راه رسید و کنار عظیم نشست،تاکسی که حرکت کرد. راننده انگار که تازه یادش آمده بود پاسخ مسافر عقب سمت راست را بدهد،گفت:
+مجبور نبودم،مسافر کشی نمیکردم.به دردسر و اعصاب خوردیاش نمیارزه!
_مسافر سوار کردن چارچوب و قانون داره،دلیل نمیشه چوب شمارو کسی دیگه بخوره.
+شما که عجله داشتید تاکسی تلفنی سوار میشدی!
_چه ربطی داره؟شما باید تو مسیر مسافر سوار کنی، نه این که هرجا رسید توقف کنی.
+تاکسی باید مسافرش تکمیل بشه عزیز من!
_با حساب و کتاب و قانون!
+مگه شما صدتومن بیشتر میدی؟
_بیست تومانش هم زیادیه.
مسافری که جلو سوار شده بود، صورت برگرداند طرف مسافر عقب سمت راست و گفت:
_اعصاب خودتون رو اول صبحی خراب نکن!
بعد با اشاره عظیم را نشان داد.
_حق به ایشونه! ماشین و زندگی کلی مخارج داره.
وقتی نگاه خاص مسافر عقب سمت راست را دید،مکث کرد و بعد ادامه داد:
_البته شماهم حق داری!بلاخره اداری هسی و کار داری.
مسافر عقب سمت راست، برای اولین بار به مسافر کنار خود خیره شد که تمام این مدت سکوت کرده بود. بعد صورت برگرداند و جواب مسافر جلو را داد:
+شما که تو جریان بحث ما نیستی ، چرا دخالت میکنی؟
بحث بین مسافر جلو و مسافر عقب سمت راست بالا گرفتو تبدیل شد به دعوا. عظیم ترمز که زد. دو مسافر پایین آمدند و گلاویز شدند.
عظیم از پشت فرمان پایین آمد و بین دو مسافر قرار گرفت.
_بابا تورو خدا دعوا نکنید.
بین کش و واکش دعوا ،یک دفعه پای مصنوعی عظیم از مچ جدا شد و زمین افتاد.
#ماه_رجب
#لبیک_یا_خامنه_ای
#کتاب_خوب_بخوانیم
#معرفی_کتاب
@dadashebrahim2
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
#قسمت_شانزدهم🌱 #تاکسی_موقت تاکسی موقت برای چندمین مرتبه ایستاد تا مسافری از راه برسد و سوار بشود.
ٺـقدیـمشـماقشـنگآےدلـم!🦋🔏
نشر و کپی از این کانال مجاز و حلال است.
و مزید شکر و سپاس..🙏🌹