🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
همسنگرا یه چند نفر میفرستین اینطرف (: #فور
همسایه خوبمون هست حمایتشون کنید روسفید بشیم
#کپیواجب🙂☝️🏻
میشه برای دل بی قرار
مهدی "عج"
فقط یه
کوچولو
حجابتو رعایت کنی؟🙂✨
#اللهمعجللولیک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزار گمنام بمونیم دیگه بابا😊
هی فیلم برداری میکنه😅
از دست شما😉
#شهید_محمودرضا_بیضایی
❤️🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
یک ققنوس دیگر پرکشید...🕊
🔹شهادت فرمانده دلیر آتش نشان" قریب رضا دارابی "
🥀سوختی تا خانه ما را نسوزاند غمی
بر مزارت اشکهای عاشقان فانوس هاست
🥀زیستی در شعله ها و پر زدی با شعله ها
زندگی با مرگ، شرح غیرت ققنوس هاست
❤️🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
"وَقَلبڪفےقَلبےیاشهید..." :)
قلبیہشهیدتوقلبتباشہ
باهاشیکےشے
باهاشرفیقشے..♥️🌿
🌷#رفیق_شهیدم🌷
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
بسم الله الرحمن الرحیم
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج💚️
بیا و عکس پروفایلتو از اینجا بردار😉
یه کانال پر از عکسنوشته و پروفایل (انگیزشی، حجاب) 🙂
هر روز یک صفحه از قرآن رو با هم میخونیم💛
بزن رو لینک دعوت و خوشحالمون کن
https://eitaa.com/joinchat/1745617172C46f4b8d3a5
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
#قسمت_سی_و_پنجم🌱 #چلوکبابی_سهراه_خرمشهر گرگ و میش هوا بود که موسی آمد و گفت: _همه سنگرای دشمن پ
#قسمت_سی_و_ششم🌱
#قوطی_شیر
دو نگهبان عراقی اردوگاه با احتیاط به آسایشگاه شماره پنج نزدیک شدند. یکی چهل ساله و دیگری حدود ۵۲ سالی داشت. دست نگهبان جوانتر قوطی شیر بود. به در میله میلهای که رسیدند، نگاهشان را به داخل سالن اردوگاه انداختن که طول و عرضش، هشت در چهار بود. چیزی حدود چهل اسیر داخل آن میلولیدند. روی هم رفته ده سالن داخل اردوگاه وجود داشت که ۴۰۰ اسیر را در خود جای داده بود. کسی به دو نگهبان توجهای نکرد. نگهبان مسن چانه اش را خاراند و با فارسی دست و پا شکسته فریاد زد:
_ آهای ... .
همهمه قطع شد و چشم ها رفت به طرف در آسایشگاه. نگهبان گفت:
_ کی آواز بلده؟
اسیر ها چشم به هم انداختند. دوباره داد زد:
_ گفتم کی بلده آواز بخونه؟
قوطی شیر خشک را بالا گرفت.
_ کسی آواز بخوانه، اینو میدم بهش!
توی اوضاع بی قوطی و فشار های گرسنگی، معامله بدی به نظر نمی رسید. نگهبان سبیل پهنش را با دست مالید و منتظر جواب ماند، وقتی کسی پا جلو نگذاشت. اسرا را یکی یکی زیر چشم رد کرد تا چشمش روی سلیم که دست راستش قطع بود، قفل شد.
_تو! بیا جلو ... .
سلیم باشک و احتیاط چند قدمی به در نزدیک شد.
نگهبان با خشم فریاد زد:
_ بخوان تو! وگرنه انفرادی و ... .
سلیم جلو آمد. بین نخواندن و خواندن مانده بود؛ صدای ارشد آسایشگاه نجاتش داد.
+ من می خوانم!
با موهای فلفل نمکی پیش آمد و به در نزدیک شد. بقیه زل زده بودند به ارشد! روبه نگهبان کرد و گفت: +میخوانم برات سیدی!
چرخید و رو به قبله شد. دو زانو روی زمین نشست پلک روی هم گذاشت آیاتی از قرآن را زیبا خواند. قرائت قران که تمام شد. اسیر ها چرخیدند و به در نگاه انداختند. جلو در فقط قوطی شیر بود.
#ماه_شعبان
#کتاب_خوب_بخوانیم
#معرفی_کتاب
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
#قسمت_سی_و_ششم🌱 #قوطی_شیر دو نگهبان عراقی اردوگاه با احتیاط به آسایشگاه شماره پنج نزدیک شدند. یکی
ٺـقدیـمشـماقشـنگآےدلـم!🦋🔏
نشر و کپی از این کانال مجاز و حلال است.
و مزید شکر و سپاس..🙏🌹
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ
العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ
اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️
#السلام_علیڪ_یاانصار_رسولالله🦋
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
دعای عهد🍃🌹🍃
بخونیم دعای عهد رو هر روز بعد نماز صبح
التماس دعای فراوان، از تک تک شما عزیزان ،برا اقای غریبـــ و تنهایمان
یا رب فرج اقای تنهایمان را برسان🤲
#امام_زمان
#برای_ظهور
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
هرروز متوسل میشیم به شهید ابراهیــم هادیـــ ..❤️
نذر نگاهت گناه نمیکنم ..
شهید ابراهیم هادی ✨❤️
#امام_زمان
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
نزدیك عملیات بود؛
میدونستم تازه دختردار شده.
یك روز دیدم سرپاكت نامه از جیبش زده بیرون...
گفتم: این چیه؟
گفت: «عكس دخترمه»
گفتم: «بده ببینمش»
گفت: «خودم هنوز ندیدمش!!»
گفتم: چرا؟
گفت: الآن موقع عملیاته. میترسم مهر پدر و فرزندی كار دستم بده، باشه بعد...
#شهید_مهدی_زینالدین
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷#مـعـرفـی_شــهــدا
شهـیـد امیر حاج امینی
نام پدر:نظرعلی
تاریخ تولد:۱۳۴۰/۱۱/۵
محل تولد:ساوه
تاریخ شهادت:۱۳۶۵/۱۲/۱۰ در عملیات کربلای ۵ در شلمچه
مسئولیت در جبهه:بیسیم چی گردان نصر لشگر ۲۷ محمدرسول الله( ص)
🌷#خـاطـره_شــهــیــد
بچه ها خیلی روحیه شون کسل بود؛آتیش شدید دشمن هم مزید علت خستگی بچه ها شده بود. یه دفعه صدای شادی بچه ها بلند شد.برگشتم، دیدم پوراحمد و امیر و چند نفر دیگه اومدن خط برا سرکشی،بچه ها انقدر به اینا علاقه داشتن که روحیه شون کلاً عوض شد. ۱۰، ۲۰ دقیقه بیشتر نگذشته بود که یه خمپاره پشت خاکریز خورد، گرد و خاک عجیبی بلند شده بود؛همینکه گرد و غبار نشست دوربینم رو برداشتم تا ببینم چه خبره. رفتم جلوتر که این صحنه رو دیدم.دو تا عکس ازش گرفتم، یکی از تموم بدنش،یکی از صورتش (همون عکس معروف) یه قطره خون رو لبش بود. دیدم امیر تو اون حالت تا حال خودشه و داره زیر لب زمزمه ای می کنه.رفتم جلوتر ولی متوجه حرفش نشدم.همون موقع بود که شهید شد
🌷#وصــیــت_نــامــه
بعد از مدت ها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم می دهد، برای رهایی از این زجر،به این نتیجه رسیده ام و آن در این جمله خلاصه می شود: خدایا! عاشقم کن
دنیا برای ضعیف نفسان،یک گرداب هلاکت است. اگر لحظه ای به خودمان واگذارده شویم، وای بر ما که دیگر نابودیمان حتمی است. خوشا آن کس که به یاری او،در این گرداب هلاک گردد.
"اگر به واسطه خونم حقی بر گردن دیگران داشته باشم
به خدای کعبه قسم از مردان بی غیرت و زنان بی حیا نمیگذرم."
🌼شـادی روح پـاک هـمـه شهیدان
و شهید امیر حاج امینی صـلوات
@dadashebrahim2