🔥حسود آرامش ندارد!
🔹آدمها گاهی، از موفقیت دیگران خوشحال میشن و گاهی هم نه!
مثلاً وقتی یکی از دوستهاشون توی درس یا کاری که داره موفق و سربلند بشه، خوشحال میشن.
🔸اما اگه خوششون نیاد که دوستشون به موفقیت برسه و یا نتونن موفقیتش رو تحمل کنن، شیطون اونها رو وسوسه میکنه تا جلوی موفقیتش رو بگیرن.
💥به خاطر این هدف خیلی خوشیها و تفریحات زندگیشون رو کم میکنن تا موفقیت یکی دیگه خراب بشه. در واقع این افراد، زندگی خودشون رو تلخ میکنن تا جلوی رشد دیگران رو بگیرن؛ برای همین معمولاً حال خوبی ندارن و عصبانی هستن!
✅پیامبر مهربونمون هم، در این مورد به ما فرمودن: «أَقَلُّ النّاسِ لَذَّةً أَلحَسُود؛ در میان مردم، انسان حسود، کمترین لذت را در زندگی میبرد.» [من لا یحضره الفقیه، جلد۴، صفحه۳۹۴]
📎 #کودک
📎 #خانواده_حسینی
📎 #حسادت
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
💠 چرا پوشش در زنها باید بیشتر از مردها باشد!
🔸تحقیقات علمی دربارهی تفاوتهای جسمی و روحی زن و مرد ثابت کرده است که مردها نسبت به محرکهای چشمی حساستر از زنان میباشند. تجربههای علمی نشان میدهد که آن اندازه که مرد از نگاه کردن به تَن و اندام زن تحریک میشود، زن از مشاهدهی مرد تحریک نمیشود.[1]
🔹دین مقدس اسلام نیز متناسب با ویژگیها و تفاوتهای تکوینی زن و مرد، احکام و تعالیم نورانی خود را تشریع کرده است. مثلا برای حفاظت مردها از مفاسد ناشی از حساسیت بیشتر آنان نسبت به محرکهای چشمی شهوتانگیز؛ آنها را به مراقبت و کنترل بیشتر چشم در مواجهه با نامحرم مأمور کرده است.
🔸خداوند زنها را به حجاب و پوشش بیشتر در مواجهه با مردهای نامحرم دستور داده است و علت این که دستور پوشش کامل اختصاص به بانوان یافته است این است که میل به خودنمایی و خودآرایی، بیشتر در زنان است.
🔹این زنان هستند که به حکم طبیعت خاص خود میخواهند دلبری کنند و مردان را دلباخته و در دام علاقهی به خود اسیر نمایند. لذا انحراف برهنگی از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش کامل هم برای آنان مقرر گردیده است.[2]
پینوشت:
[1]. تفاوتهای زن و مرد از نظر فیزیولوژی و روانشناسی، دکتر محمود بهزاد، مجلهی نگین، ش134، تیرماه 1355
[2]. مسألهی حجاب، شهید مطهری، ص85
📎 #حجاب_عفاف
❓خدایا! بچههای بازیگوش هم میتونن دعا کنن؟!
🔹 عزیزم! تو بچه خوب و زرنگی هستی، تو مهربون، خوشاخلاق و راستگو هستی. من تو رو خوب میشناسم و خیلی دوستت دارم. البته بعضی وقتها شیطونیت گل میکنه و دیگران رو اذیت میکنی، مثلاً توی مهمونیها یه کم زیادی ورجه و وورجه و سر و صدا میکنی و بزرگترها رو خسته میکنی و ...
🔸 اینها به معنای بد بودن تو نیست. ناراحت نباش، تو هم میتونی دعا کنی و با من حرف بزنی.
❣️ حرفهات خیلی برام شیرینه :)
📎 #خداشناسی
📎 #دعا_کردن
📎 #خانواده_حسینی
📎 #خدا_دوستی
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۷۶ بلیط را به طرف ابوالفضل گرفته بود
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۷۷
شش ماه در خانه سعد عذاب کشیده بودم،..تا کنیزی آن تکفیری چیزی نمانده..
و حالا رفتن مصطفی جانم را به گلو رسانده بود که در آغوش چشمانش دلم را رها کردم
_داداش خیلی خستم، منو ببر خونه!
و نمیدانستم نام خانه زخم دلش را پاره میکند که چشمانش از درد در هم رفت.. و به جای جوابم، خبر داد
_من تازه اومدم سوریه، با بچه های
#سردارهمدانی برا مأموریت اومدیم.
💚میدانستم درجه دار سپاه پاسداران است...
و نمیدانستم حالا در سوریه چه میکند و او دلش هنوز پیش خانه مانده و فکری دیوانه اش
کرده بود که سرم خراب شد
_میدونی این چند ماه چقدر دنبالت گشتم؟ موبایلت خاموش بود، هیچکدوم از دوستات ازت خبر نداشتن، هر جا بگی سر زدم،حالا باید تو این کشور از دست یه #مردغریبه تحویلت بگیرم؟
از نمک نگرانی صدایش دلم شور افتاد، فهمیدم خبری بوده که این همه دنبالم گشته...
و فرصت نشد بپرسم...
که آسمان به زمین افتاد و قلبم از جا کنده شد...
بی اختیار سرم به سمت #خروجی_حرم چرخید و دیدم حجم خاک و خاکستر آسمان را سیاه کرده...
و ستون دود از انتهای خیابان بالا میرود...
دلم تا انتهای خیابان تپید،..
جایی که با مصطفی از ماشین پیاده شدیم..
و اختیارم دست خودم نبود که به سمت خیابان دویدم. هیاهوی جمعیت همه به سمت نقطه انفجار میرفت،..
ابوالفضل نگران جانم فریاد میکشید تا به آنسو نروم...
و من مصطفی را گم کرده بودم که با بی قراری تا انتهای خیابان دویدم..
و دیدم سر چهارراه غوغا شده است...
بوی دود و حرارت آتش خیابان را مثل میدان جنگ کرده و همهمه جیغ و گریه همه جا را پُر کرده بود...
اسکلت ماشینی...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۷۷ شش ماه در خانه سعد عذاب کشیده بود
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۷۸
اسکلت ماشینی در کوهی از آتش مانده و کف خیابان همه رنگ خون شده بود..
که دیگر از نفس افتادم...
دختربچه ای دستش قطع شده و به گمانم درجا جان داده بود که صورتش زیر رگه هایی از خون به زردی میزد..
و مادرش طوری ضجه میزد که دلم از هم پاره شد...
قدم هایم به زمین قفل شده..
و تازه پسر جوانی را دیدم که از کمر به پایینش نبود..
و پیکرهایی که دیگر چیزی از آنها باقی نمانده و اگر دست
ابوالفضل نبود همانجا از حال میرفتم...
تمام تنم میان دستانش از وحشت میلرزید و نگاهم هر گوشه دنبال مصطفی میچرخید و میترسیدم پیکره پاره اش را ببینم...
که میان خیابان رو به حرم چرخیدم بلکه حضرت زینب(س) کاری کند...
ابوالفضل مرا میان جمعیت هراسان میکشید،..
میخواست از صحنه انفجار دورم کند و من با گریه التماسش میکردم تا مصطفی را پیدا کند که پیکر غرق خونش را کنار خیابان دیدم و قلبم از تپش افتاد...
به پهلو روی زمین افتاده بود،..
انگار با خون غسلش داده بودند و او فقط از درد روی زمین پا میکشید،..
با یک دستش به زمین چنگ میزد تا برخیزد و توانی به تن زخمی اش نمانده بود.. که دوباره زمین میخورد...
با اشکهایم به حضرت زینب(س) و با دستهایم به ابوالفضل التماس میکردم نجاتش دهند..
و او برابر چشمانم دوباره در خون دست و پا میزد...
تا بیمارستان به جای او هزار بار مُردم و زنده شدم..
تا بدن نیمه جانش را به اتاق عمل بردند...
و تازه دیدم بیمارستان روضه مجسم شده است...
جنازه مردم روی زمین مانده...
و گریه کودکان زخمی و مادرانشان دل سنگ را آب میکرد...
چشمم به اشک مردم بود و در گوشم..
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥روایت احساسی بازیگر تلویزیون از خوابی که درباره امام رضا(ع) دید
داریوش سلیمی:
🔹بعد از زیارت صدای دلنشینی را در خواب شنیدم که گفت برو هروقت کارم داشتی با صدای بلند صدایم کن، هیچ تصویری ندیدم
🔹سه ماه نشده خانهدار شدم، ماشین خریدم و مغازه گرفتم...»
📎 #خانواده_حسینی
📎 #امام_رضا
📎 #سلبریتی
21.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
👌💫 انتشار این کلیپ خیلی واجب تر از انتشار کلیپ های کشف حجاب و ناامیدی و.. هست.
اول ببینید و خودتون رو از دیدن این کلیپ محروم نکنید!بعد منتشرش کنید،راهکارهای بسیار عالی گفته👌🌹
#شیخ_قمی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
✅ بهتره این کارها رو عقب نندازی:
۱- به عزیزانت بگی که چقدر دوسشون داری.
۲- اگر غمگینی به خودت اجازه بدی که گریه کنی.
۳- اگر اشتباه کردی عذر خواهی کنی.
۴- به دنبال چیزی که لایقش هستی بری.
۵- اگر خواسته یا نیازی داری درخواست کنی.
۶- تصمیمات مهم زندگیت رو بگیری.
۷- از جسم و روانت مراقبت کنی.
۸- در روابطتت حد و مرزی تعیین کنی.
۹- نه گفتن رو یاد بگیری.
۱۰- خودت رو ببخشی.
۱۱- خودت رو بپذیری.
۱۲- مهارت های ارتباطی رو یاد بگیری.
۱۳- تکیه کردن به خودت رو یاد بگیری.
۱۴- در جهت شناخت بیشتر خودت و رفتن به مسیر زندگی سالم قدم برداری.
۱۵- با کتاب آشتی کن.
۱۶- برای خودت هدف تعیین کن.
۱۷- گذشت کردن رو یاد بگیری.
۱۸- در برابر مشکلاتت مقاومت کن.
۱۹- از شکست هات نا امید نشی و ازشون درس بگیری.
۲۰- خودت باشی.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
1_838240515.mp3
21.06M
🍃 #دعای_عهد
سـه کار است که #شیـعه
باید هر روز آن را انجام دهد:
¹.خواندن دعای عـهد
².دعای فرج
³.سه بار سوره توحید
و هدیه آن ها به امام زمان "عج"🍃
✨ #میرزا_جوادآقـا_ملـکی_تبریزی
🎧دعای عهد با نوای #علی_فانی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
🌺🌸🌺🌸🌺
✨از امام صادق (ع)روایت است:
⚡️هرکہ چهل صباح دعای عهد رو بخواند، از یاوران حضرت مهدی (عج)باشد واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد وحق تعالی بہ هر ڪلمہ هزار حسنه او را ڪرامت فرماید وهزار گناه از او محو نماید⚡️
#دعای_عهد
⛅️آغاز روز با دعای دلنشین عهد⛅️
☘🌹☘🌹☘
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اَللّـهُمَّ رِبَ النّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ والإنجيل وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ والأنبياء وَالْمُرْسَلينَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجْهِکَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ والآخرون، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُميتَ الاَْحْياءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بأمرك صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلى آبائِهِ الطّاهِرينَ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وأحاط بِهِ كِتابُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأعوانه وَالذّابّينَ عَنْهُ وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لأوامره وَالُْمحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فأخرجني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَنى شاهِراً سَيْفي مُجَرِّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي، اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وأوسع مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ، وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ) فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ إلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ قَريباً، بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ .
☘🌹☘🌹☘
سه مرتبه میگویی : اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ یاصاخب الزمان
التماس دعا
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
- روزی که با سلامِ تو آغاز میشود . .
- تا شب حسینی است تمام دقایقش !
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
🍃رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحم_بنامتان_اربابم
🌱چون روایتی را شنیدید آن را بفهمید
وعمل کنید؛ نه بشنوید و نقل کنید
زیرا راویان علم فراوان،
وعمل کنندگان آناندکند...!
-کلام مولا امیر المؤمنین علی علیه السلام💚
سلام علیکم
صبحتون نورانی✨
🌱 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید:
#حدیث_روز :
🔅 امام على عليه السلام:
🌴نيكوترين برطرف كننده اندوه، تكيه بر تقدير[الهى] است
📚غررالحكم حدیث ۹۹۲۱
🌸ذکر روز: یا حیّ و یا قیّوم
📆 تقویم روز
📌 چهارشنبه
☀️ ۱ شهریور ۱۴۰۲ هجری شمسی
🌙 ۶ صفر 1445 هجری قمری
🎄23 آگوست 2023 میلادی
✨ مناسبت روز :
. روز پزشک
. روز بزرگداشت ابوعلی سینا
🌹 سلام
🌷چهارشنبه و اولین روز
🌿شهریور ماهتون عالی
🌸ان شاءالله که
🌷ماه جدید براتون
🌿خوش یمن باشه
🌸پراز خبرهای خوب
🌷پراز اتفاقات شیرین
🌿پراز خیر و برکت و
🌸پراز نگاه خدا باشه
🌷روزتون زیبا و در پناه خدا💐
صدا ۰۰۳.m4a
3.83M
❤️فرستادن این صوت در گروه ها صدقه ی جاریه است🌧
صوت شماره ۱
🌹مبانی عفاف در خانواده🌹
(اصل اصالت تخصص)
فاطمه کفاش حسینی(مربی آموزش خانواده )
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
🌸 تنبیه&دروغ
.#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
راه هایی که می توانید از طریق آن باعث شوید فرزندانتان احساس ارزشمند بودن و قدرت داشتن کنند این است که به آنها اجازه انتخاب بدهید، اجازه بدهید در حساب کتاب هایتان کمکتان کنند، در پختن غذا کمکتان کنند یا در خرید کردن.
یک بچه دو ساله می تواند ظرف های پلاستیکی یا میوه را بشوید. بیشتر وقت ها ما کارهای بچه ها را انجام می دهیم در حالی که خودشان خیلی خوب از پس آن برمی آیند. از خودتان بپرسید اگر در این اتفاق دخالت نمی کردید چه می شد؟
وقتی بی خود در کاری دخالت می کنیم، شانس درس گرفتن از عواقب کار را از بچه ها می گیریم.
وقتی اجازه بدهیم که عواقب کارشان به طور طبیعی اتفاق بیفتد، رابطه مان با فرزندمان هم به خاطر غر زدن ها و سرزنش ها خراب نمی شود.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
بازی زبان کودک و نوجوان است
برای ارتباط بهتر با فرزندتان باید این زبان را آموخت.
کودک در بازی، احساسات خود و ابهام های خود رابیان می کند.
کودک در بازی هیجان های مثبت و منفی اش را تخلیه می کند .
زبان بازی با کودک و نوجوان را یاد بگیرید و به کار ببندید .
تحقیقات نشان میدهد روشهای خاص پدرها برای بازی کردن با فرزندان، باعث میشود بچهها بهتر یاد بگیرند، اعتماد به نفس و استقلال بالاتری پیدا کنند.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
حق انتخاب دادن، جایگزین "نه گفتن"
کودکان زیر هفت سال دوست دارند احساس استقلال داشته باشند. به جای رد کردن کامل خواسته او هنگامی که پیش از غذا یک تکه شکلات درخواست می کند، به او یک تکه سیب یا انگور پیشنهاد کنید. یا اجازه دهید شکلات مورد نظر خود را انتخاب کند اما بعد از ناهار بخورد.
اگر کودک اصرار دارد لباس نامناسب فصل بپوشد، به او حق انتخاب بین دو نوع لباس مناسب را بدهید. البته مسلما این حق انتخاب ها باعث خوشحالی فرزند شما نمی شود اما یاد می گیرد باید بین آنها یکی را انتخاب کند.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الی الحسین...
با مادرش این گونه به سمت حسین میرود...
زیر لب میگوید...
مرا با عشق عترت زاده مادر
مرا شیر محبت داده مادر
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۷۸ اسکلت ماشینی در کوهی از آتش مانده
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۷۹
در گوشم صدای سعد می آمد..
که #به_بهانه رهایی مردم سوریه مستانه نعره میزد
_بالرّوح، بالدّم، لبیک سوریه!
و حالا مردم سوریه تنها قربانیان این بدمستی سعد و همپیاله هایش
بودند...
کنار راهروی بیمارستان روی زمین کِز کرده بودم..
و میترسیدم مصطفی #مظلومانه شهید شود..که فقط بیصدا گریه میکردم...
ابوالفضل بالای سرم تکیه به دیوار
زده..
و چشمان زیبایش از حال و روز مردم رنگ خون شده بود که به سمتش چرخیدم و با گریه پرسیدم
_زنده می مونه؟
از تب بی تابی ام حس میکرد دلم برای مصطفی با چه ضربانی میتپد..
که کنارم روی زمین نشست و به جای پاسخ، پرسید
_چیکاره اس؟
تمام استخوانهایم از #ترس و #غم میلرزید.. که بیشتر در خودم فرو رفتم و زیرلب گفتم
_تو داریا پارچه فروشه، با جوونای #شیعه از حرم حضرت سکینه(س) #دفاع میکردن!
از درخشش چشمانش فهمیدم حس #دفاع از حرم به کام دلش شیرین آمده.. و پرسیدم
_تو برا چی اومدی اینجا؟
طوری نگاهم میکرد که انگار هنوز عطش دو سال ندیدن خواهرش فروکش نکرده و همچنان تشنه چشمانم بود که تنها پلکی زد و پاسخ داد
_برا همون کاری که سعد #ادعاش رو میکرد!
لبخندی عصبی لبهایش را گشود، طوری که دندانهایش درخشید..
و در برابر حیرت نگاهم با همان لحن نمکین طعنه زد
_عین آمریکا و اسرائیل و عربستان و ترکیه، این بنده خداها همه شون میخوان #کنار مردم سوریه مبارزه کنن! این تکفیری هام که میبینی با خمپاره و انتحاری افتادن به جون زن و بچه های سوریه، معارضین صلحجو هستن!!!
و دیگر این حجم غم در سینه اش...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۷۹ در گوشم صدای سعد می آمد.. که #ب
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۸۰
این حجم غم در سینه اش جا نمیشد که رنگ لبخند از لبش رفت..
و غریبانه شهادت داد
_سعد #ادعا میکرد میخواد کنار مردم سوریه مبارزه کنه، ولی #ما اومدیم تا #واقعاً کنار مردم سوریه جلو این حرومزاده ها مقاومت کنیم!
و نمیدانست دلِ تنها رها کردن مصطفی را ندارم..
که بلیطم را از جیبش درآورد،نگاهی به ساعت پروازم کرد و آواری روی سرش خراب شد که دوباره نبودنم را به رخم کشید
_چقدر دنبالت گشتم زینب!
از حسرت صدایش دلم لرزید،..
حس میکردم در این مدتِ بیخبری از خانواده، خبر خوبی برایم ندارد..
و خواستم پی حرفش را بگیرم...
که نگاه برّاق و تیزش به چشمم سیلی زد...
خودش بود،...
با همان آتشی که از چشمان سیاهش شعله میکشید..
و حالا با لباس سفید پرستاری در این راهرو میچرخید..
که شیشه وحشتم درگلو شکست... نگاهش به صورتم خیره ماند و من وحشت زده به پهلوی ابوالفضل کوبیدم
_این با تکفیریهاس!
از جیغم همه چرخیدند..
و بسمه مثل اسفند روی آتش میجنبید بلکه راه فراری پیدا کند..
و نفهمیدم ابوالفضل با چه سرعتی از کنارم پرید...
دست بسمه از زیر روپوش به سمت کمرش رفت و نمیدانستم میخواهد چه کند...
که ابوالفضل هر دو دستش را از پشت غلاف کرد...
مچ دستانش بین انگشتان برادرم قفل شده بود و مثل #حیوانی زوزه میکشید، ابوالفضل فریاد میزد تا کسی برای کمک بیاید و من از ترس به زمین چسبیده بودم....
مردم به هر سمتی فرار میکردند...
و دو مرد نظامی طول راهرو را به طرف ما میدویدند...
دستانش همچنان از پشت در دستان ابوالفضل مانده بود،..
یکی روپوشش را از تنش بیرون کشید...
و دیدم روی پیراهن قرمزش کمربند انفجاری..
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر خوانی حماسی دختر شهید صدر زاده در مقابل رئیسجمهور