eitaa logo
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
771 دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
336 فایل
♦️حجاب من نشانه ایمان وولایتمداری ام است. 🌴کانال سنگر عفاف وتربیت👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🔰فریب نفس خویش را مخور ✍️امام باقر‌ علیه‌السلام: اگر ستایش شدی، شاد مشو و اگر نکوهش شدی، بیتابی مکن و پیرامون آنچه درباره تو گفته شده است بیندیش. اگر دیدی که آنچه گفته‌اند در تو هست، مصیبت افتادن از چشم خداوند عزّوجلّ، به سبب خشمناک شدنت از حقیقت، بزرگتر از مصیبت افتادنت از چشم مردم است که از آن می‌ترسی و اگر خلاف آن چیزی باشی که گفته‌اند، این خود ثوابی است که بی رنج به دست آورده‌ای. و بدان که تو دوست و پیرو ما نیستی مگر آنگاه که اگر همه همشهریانت بر ضد تو هم داستان شوند و بگویند: تو مرد بدی هستی، این سخن تو را اندوهگین نسازد. و اگر بگویند: تو مرد خوبی هستی، این سخن شادمانت نگرداند. بلکه خودت را با قرآن بسنج، اگر پوینده راه آن بودی و به آنچه به بی اعتنایی بدان فراخوانده است بی اعتنا و به آنچه بدان ترغیب کرده است راغب بودی، پس پایداری کن و خوش باش؛ زیرا که آنچه درباره تو گفته شده به تو زیانی نرساند و اما اگر از قرآن جدا بودی، چرا باید فریب نفست را بخوری. 📚تحف‌العقول، صفحه۲۸۴
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
#یادت_باشد #قسمت‌بیست‌هفتم 🌿﷽🌿 🌹به شعرخیلی علاقه داشت،خودش هم شعرمیگفت،میدانستم بعضی ازاین پیام
🌿﷽🌿 🌹مادرم بعدپیشنهاد دادبرای اینکه خجالتمان بریزد دستهای حمید را کرم بزنم.حمیدچون قسمت مخابرات کارمیکرد،بیشترسروکارش باسیم های خشک وجنگی بود. 🍀توی سرمای زمستان هم مجبوربودبا تاسیسات ودکل های مخابرات کارکند.برای همین پوست دستهایش جای سالم نداشت.وقتی داشتم کرم میزدم دستهای هردوی ما میلرزید.حمید بدترازمن خجالت میکشید یک ماهی طول کشید تاقبول کنیم به هم محرم هستیم. ■■■ 🌺این چندمین باری بودکه کاغذ کادوی حمید را عوض میکردم،خیلی وسواس به خرج دادم،دوست داشتم اولین هدیه ای که به حمیدمیدهم برای همیشه درذهنش ماندگارباشد. 🍀زنگ خانه را که زد سریع چسب وقیچی وکاغذ کادوهارا داخل کمد ریختم.پایین پله هامنتظرم بود،ھرکاری کردم بالانیامد. کادو را زیر چادرم پنهان کردم ورفتم پایین،حمیدگفت:"مامان برای فردا ناهار باخانواده دعوتتون کرده اومدم خبربدم که برای فردا برنامه نچینید." ❤️تشکر کردم وگفتم:حمید چشاتوببند. خندیدوگفت: چیه میخوای باشلنگ آب خیسم کنی؟ گفتم کاری نداشته باش چشماتوببند هروقت گفتم بازکن. وقتی چشم هایش را بست گفتم:کلک نزنی خوب چشماتوببند،زیرچشمی هم نگاه نکن. چندثانیه ای معطلش کردم،کادو را از زیرچادر بیرون آوردم وجلوی چشم هایش گرفتم،گفتم حالا میتونی چشماتوبازکنی. چشمش که به هدیه افتادخیلی خوشحال شد،اصلا انتظارش رانداشت.همان جا داخل حیاط کادو را باز کرد. 🌷برایش یک مقدارخاک مقتل یک شهید گمنام گذاشته بودم که کنارش تکه ای از کفن شهید بود، این تربت وتکه کفن را سفر جنوب به ما داده بودند.خیلی برایم عزیزبود،آرامش خاصی کنارش داشتم. حمید کلی تشکر کردوگفت: هیچ وقت اولین هدیه ای که به من دادی روفراموش نمیکنم. 💐بعدهم تربت را داخل جیب پیراهنش گذاشت،گفت:" دوست دارم این تربت مثل نشونه همیشه همراهم باشه،قول میدم هیچ وقت ازخودم ادامه دارد....                  
🌿﷽🌿 🌸داخل حیاط کنارباغچه تازه چانه ی هر دوی ما گرم شده بود،ازهمه جا حرف زدیم.مخصوصا حمید روی مهمانی فردایشان حساس بود.چون اولین باری بود که من بعنوان عروس به خانه عمه میرفتم. 🍎حمیدگفت: اونجا اومدی یوقت نشینی ما رسم داریم عروس ها کمک میکنند،پیش عروس های دیگه خوب نیست شما بشینی. 🌺جواب دادم: چشم شمانگران نباش،من خودم حواسم هست،استاداین کارهام. ❤️نم نم باران پاییزی باعث شد برای بیشترخیس نشدن دل به خداحافظی بدهیم.قطره های لطیف باران روی برگ گلها ودرختهای داخل باغچه می نشست وصورت هردوی ماراخیس کرده بود. همین که ازچارچوب در بیرون رفت قبل ازاینکه در راببندم برای اولین بارگفتم:"حمید دوستت دارم". بعدهم در رامحکم بستم وبه درتکیه دادم.قلبم تندتندمیزد.چشم هایم را بسته بودم،ازپشت درشنیدم که حمیدگفت:"فرزانه من هم دوستت دارم." ازخجالت دویدم داخل خانه،این اولین باری بودکه من به حمید وحمید به من گفتیم:دوستت دارم! 🌷فردای آن روز باخانواده به خانه ی عمه رفتیم،استرسی که ازدیشب گرفته بودمبارفتارصمیمانه وشوخی دخترعمه ها وجاری هایم ازبین رفت. ❤️پدرحمید که بعدازصیغه محرمیت اورا بابا صدامیزدم بامهربانی به من خوشامدگفت و عمه مدام قربان صدقه ام میرفت. بعدازناهار حرف از زمان عقد شد.قراربود بیست وششم مهرماه سالروز ازدواج حضرت علی(ع)وحضرت زهرا(س) برای عقد دائم به محضر برویم. 💐اماحمیدگفت: اگه اجازه میدین عقد رو کمی عقب بندازیم.چون تقویم رونگاه کردم دیدم اون روز،روزقمر درعقربه وکراهت داره عقد کنیم. بعدازمهمانی حمید من را به دانشگاه رساند وخودش برای گرفتن جواب آزمایش رفت،ازشانس ما استادمان نیامد وکلاس هم تشکیل نشد. 🍀بادوستان مشغول صحبت بودیم که اسم "همسرم تاج سرم حمید" روی گوشی افتاد. یکی ازدوستانم که متوجه پیام شد باشوخی گفت:بچه ها بیاییدگوشی فرزانه روببینید به جای اسم شوهرش انشا نوشته! حمیدشده بودمخاطب خاص من،نه توی گوشی که توی قلبم... ادامه دارد....                  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی خداوند شرایط سختی را پیش رویتان قرار میدهد، خودش نیز شما را در عبور از آن یاری میکند ❤️ زندگی آسان نیست ،اما ... در هر بالا و پایین درس‌هایی می‌آموزد که باعث قوی شدنتان میشود 🥰 شبتون بخیـــــــــــــــر 🌔
16.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاسخ صریح مدرس به رضاشاه که در تاریخ ماندگار شد! بمناسبت سالگردشهادت آیت اللّه مدرس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖼 هرروز خود را با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کنید : 🔰حدیث روز: امیرالمومنین علیه السلام: سخاوتمند باش ودر این راه اسراف مکن ودر زندگی حسابگر باش. نهج‌البلاغه حکمت ۳۳ 📿ذکر روز :یارب العالمین 🔖مناسبت روز:شهادت میرزا کوچک خان جنگلی 📆 تقویم روز 📌 شنبه ☀️ ۱۱ آذر ۱۴۰۲ هجری شمسی 🌙 ۱۸ جمادی الاولی ۱۴۴۵ هجری قمری 🎄 2 دسامبر 2023 میلادی
تربتـ کوی حسین است، دواي همہ درد .. از شفاخانھ سبب چیست که بیمار آیۍ ؟! صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚 🍃رو به شش گوشه‌ترین قبله‌ی عالم هر صبح بردن نام حسیـــن بن علی میچسبد: چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست اَبــاعَبـــــدالله... هرکسی داد سَلامی به تو و اَشکَش ریخت ،،، او نَظـَرکَــرده‌ی زَهــراست... اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ وعَلی العباس الحسُیْن... ارباب بي‌کفن ســــــــلام...
🌹 سلام 🌻💗اول هفته تون عالی 🍁✨الهی زندگیتون 🌻💗بی گره بافته بشه 🍁✨نقش آرامش 🌻💗طرح شادی 🍁✨درقالب خوشبختی 🌻💗به صدهـزار رنگ 🍁✨خوشگلتـر از 🌻💗گلهـای باغچـه 🍁✨صبحتون تون شاد 🌻💗و سرشار از زیبـایی‌
💠🇮🇷🌷لیست گروههای قرارگاه بسوی ظهور ———————————————————💠 💡🔆گروه روشنگری وبصیرت https://eitaa.com/joinchat/88145932Cbd714a1a4e 💠گروه گفتمان بسوی ظهور https://eitaa.com/joinchat/2778660876Cb817fb5993 📝گروه شعرعلوی https://eitaa.com/joinchat/3261595663C843893fa94 🙂گروه لبخند https://eitaa.com/joinchat/76611604C83e630e59e