#معرفی_کتاب
موضوع این کتاب، شیرینترین و لذتبخشترین و آرامشآفرینترین امر نظام عالم هستی؛ یعنی حرکت بهسوی خداوند متعال و اُنس با او و معرفت او و محوشدن و غرقگشتن در دریای توحید است.
اولین بحثی که کتاب به آن می پردازد چیستی و ضرورت حرکت و سلوک الی الله است. منظور از سیر و سلوک الی الله، حرکت از این عالم دنیا بهسوی خداوند و طیکردن مراحل قُرب الهی و دیدن خصوصیات و شرایط مختلف راه، تا رسیدن به خداوند متعال است.
فصل دوم به شاهراه سلوک و رسیدن به معبود میپردازد.
فصل سوم برنامههای سلوک را بازگو میکند.
فصل چهارم درباره راهنمایان و همسفران سلوک است
و فصل پنجم قوانین سیروسلوک الهی را بیان میکند.
🍃
💢 اثر تدریجی گناه
🌲 امام صادق عليه السلام مى فرماید: «اِذا أَذْنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فِى قَلْبِهِ نُكْتَةٌ سَوْدَاءٌ فَاِنْ تابَ اِنْمَحَتْ، وَاِنْ زادَ زادَتْ حَتّى تَغْلِبَ عَلى قَلْبِهِ فَلا يُفْلِحُ بَعْدَها أَبَدا».
🔹 «هنگامى كه انسان گناه می كند، نقطه سياهى در قلب او پيدا مى شود. اگر توبه كند، محو می گردد و اگر بر گناه بيفزايد، زيادتر مى شود تا تمام قلبش را فرا مى گيرد و بعد از آن هرگز روى رستگارى را نخواهد ديد».
✍️ گناه با «فکر به گناه» شروع می شود و با «تکرار گناه» به صفت درونی مبدل می شود و «اوصاف درونی» سرنوشت آدمی را رقم می زنند.
📚 اصول کافی، ج2، ص271
📎 #خانواده
📎 #ایران_عزیز
📎 #ایران_جان
📎 #سبک_زندگی
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
❣ #رمان_از_سوریه_تا_منا #قسمت_14🌻 لباس ساده و محجبی را انتخاب کردم و همراه سلما وقت آرایشگاه گرفت
❣ #رمان_از_سوریه_تا_منا
#قسمت_15🌻
با صدای آرام صالح و نوازشش بیدار شدم. لحظه ای موقعیتم را فراموش کردم.😳
ــ سلاااام خانوم گل... صبحت بخیر
لبخندی زدم و کش و قوصی به بدنم دادم. هنوز از پدر صالح خجالت می کشیدم که راحت باشم. صالح روسری را از سرم برداشت و گفت:
ــ بابا ناراحت میشه. اون الان مثل پدر خودته پس راحت باش.😒
با هم بیرون رفتیم و با سلما سر سفره ی صبحانه نشستیم. صدای زنگ پیچید
حسی به من می گفت زهرا بانو پشت در منتظر است.😍 حدسم درست بود با چادر رنگی و سینی بزرگ صبحانه وارد شد. گل از گلم شکفت و او را در آغوش گرفتم صالح هم خم شد و دستش را بوسید.😅 کنار هم نشستیم. زهرابانو برایم لقمه می گرفت و حسابی نازم را می خرید. صالح گفت:
ــ مامان زهرا دارم نگران میشم. مگه خانومم چندسالشه؟😏
و با سلما ریسه رفتند. زهرا بانو بغض کرد و گفت:
ــ بخدا دیشب تا صبح پلک رو هم نذاشتم. خونه خیلی سوت و کور بود.
ــ ای بابا... دور که نیستیم. فکر نکنم هیچکی مثل مهدیه به خونه باباش نزدیک باشه.😜 از در بندازینش بیرون از پنجره میاد. از رو دیوار خودشو پرت می کنه تو حیاط. تازه... پشت بوم رو یادم رفت.😂
و دوباره خندید. زهرا بانو هم خندید و گفت:
ــ هر وقت اومدین قدمتون رو تخم چشممون.
و رو به من گفت:
ــ دخترم ساک لباست رو آوردم. پشت در گذاشتمش. کی راه میفتین؟
ــ صالح گفته بعد از ناهار.☺️
صالح لقمه را فرو داد و گفت:
ــ آره مامان زهرا. الان خانومم یه ناهار خوشمزه درست می کنه شما و باباهم بیاین دور هم باشیم. بعد از ناهار میریم ان شاء الله...
ــ نه دیگه ما زحمت نمیدیم.
ــ چه زحمتی؟ تعارف نکنید خونه دخترتونه.😊
زهرابانو علاوه بر صبحانه یک مرغ درسته را سوخاری کرده بود و آورده بود. من هم کمی پلو درست کردم و باهم ناهار خوردیم. صالح می خندید و می گفت:
ــ احسنت... 👏 چه دستپخت خوشمزه ای
خودمونیم ها... مامان زهرا کارتو راحت کرد. به به... عجب پلویی😁
و همه به خنده افتادیم.
#ادامہ_دارد...
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
❣ #رمان_از_سوریه_تا_منا #قسمت_15🌻 با صدای آرام صالح و نوازشش بیدار شدم. لحظه ای موقعیتم را فرامو
❣️ #رمان_از_سوریه_تا_منا
#قسمت_۱۶ 🌻
صالح خسته بود و خوابش می آمد.😞 چشمانش را ماساژ می داد و سرش را می خاراند. می دانستم چشمش خواب آلود شده. من هم تا به حال خارج از شهر و بخصوص توی شب رانندگی نکرده بودم. به شهر بعدی که رسیدیم نگذاشتم ادامه دهد. به هتل رفتیم و خوابیدیم.
فردا سر حال به سفرمان ادامه دادیم. نزدیک غروب بود که وارد شهر مشهد شدیم.🕌 هوا تاریک روشن شده بود و گلدسته ها از دور معلوم بودند. بغض کردم و سلامی دادم. توی هتل که مستقر شدیم غسل زیارت گرفتیم و راهی حرم شدیم. خیلی بی تاب بودم. حس خوبی داشتم و دلم سبک بود. شانه به شانه ی صالح و دست در دست هم به باب الجواد رسیدیم. دولا شدیم و دست به سینه سلام دادیم.✋🏻 فضای حرم و حیاط های تو در توی آن همیشه مرا سر ذوق می آورد. اذن دخول خواندیم و از رواق امام رد شدیم. از هم جدا شدیم و به زیارت رفتیم. چشمم که به ضریح افتاد گفتم:
ــ السلام علیک یا امام الرحمه❤️
اشک از چشمم جاری شد و خودم را به سیل زوار سپردم و صلوات فرستادم.📿 دستم که ضریح را لمس کرد خودم را به بیرون کشیدم و روبه روی ضریح ایستادم.
ــ یا امام رضا... الهی من به قربون این صفا و کرمت برم. آقا دخیل... زندگیمو با خودم آوردم و می خوام هستیمو گره بزنم به ضریحت. خودت مواظب زندگیم باش. شوهرم... هم نفسم مدافع عمه ی ساداته...😭 خودت حفظش کن. اصلا پارتی بازی کن پیش خدا و سفارشی بگو شوهرمو از گزند حوادث سوریه و ماموریتاش حفظ کنه. تو را به مادرت زهرا قسم...🙏
بغضم فرو کش نمی کرد و مدام اشک می ریختم. بیرون رفتم و صالح را دیدم. با هم به کناری رفتیم و کتاب زیارتنامه را گرفتیم و باهم خواندیم. صدای صالح بر زمزمه ی من غلبه کرد و اشکم را درآورد. اصلا تحمل دوری و تنهایی را نداشتم. "خدایا خودت کمکم کن" 💔
ــ گریه نکن مهدیه جان... دلمو می لرزونی.😢
لبخندی زدم و اشکم را پاک کردم. دستش را گرفتم و به گنبد خیره شدم. راضی بودم از داشتنش. خدایا شکرت...🙏
#ادامہ_دارد...
یاد خدا ۴۰.mp3
10.94M
مجموعه #یاد_خدا ۴۰
#استاد_شجاعی | #آیت_الله_فاطمی_نیا
√ حضور قلب ندارم!
وسط نماز، صدبار ذهنم میپّره !
وسط ذکر، همهی فکرای عالَم از سر من میگذره!
✘ من چجوری میتونم تمرکز بگیرم
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❓پاسخ سوال شما❓
میشه وام مسکن بگیرم ولی باهاش یه چیز دیگه بخرم، یا میتونم وام خودرو بگیرم و پس انداز کنم و سودشو بگیرم یا ....؟
ببین👆
#سیدکاظم_روحبخش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فرزندآوری
#لطافت
هدیه خدا به زن و شوهر که داشتنش موجب لطافت روح است😍
🎙حجت الاسلام نظافت
#چالش #معرفي_مواد_شوينده و ساخت محلول خانگی
❌ از ریکا برای ضدعفونی سبزیجات ممنوع❌
✅ از نمک و سرکه استفاده کنید ✅
🌟🌟🌟
✅از پودر لباسشویی با آنزیم کم استفاده کنید که به تاروپود لباس آسیب میزنه
🌟🌟🌟
✅از سرکه و جوش شیرین برای تمیزکردن چربی های هود و گاز استفاده کنید
🌟🌟🌟
✅چدن های گاز را با مخلوط جوش شیرین+سرکه+آب داغ تمیزکنید
🌟🌟🌟
✅لیوان ها را با پودر ماشین لباسشویی و سرکه بررق بندازید
🌟🌟🌟
✅برای تمیزکردن سرویسها و سینک از پودر ماشین استفاده میکنم. و وقتی خیلی جرم دارد از رخشا زرد استفاده میکنم
🌟🌟🌟
✅برای تمیزکردن کریستال و بلور از خاکستر استفاده میکنم .میتونید از ترکیب جوش شیرین و سرکه هم استفاده کنید .
#ظرافت_خانه_داری
لباس روی چوب لباسی آویزون میکنی, جامیندازه😔😱
برای اینکه اثر چوب لباسی روی لباس باقی نمونه
👈✅ رول حوله آشپزخانه رو یک برش عمودی زده و داخل چوب لباسی فرو کنید😍
#ظرافت_خانه_داری
برای برق انداختن شیرآلات
یک تکه پارچه رو با سرکه مرطوب کنین و مقداری جوش شیرین و نمک روی پارچه بپاشین و بکشین روی شیرآلات دستشوئی و حمام و اونارو مثل الماس درخشان کنید
#خانه_داری
۳۸۰۰-- عصر یکشنبه. ۲/۱۲/۱۳
در صحبت های معمولی زندگی در پاسخ دادن به سئوال، جواب دسته گُل است یا شاخه خار؟ گُلواژه است یا خمپاره؟
این یک محک ساده است که خود و طرف را بهتر بشناسی.
حالا یک سئوال؛ شما با همسرتان بهتر صحبت میکنید یا همسر شما با شما؟
فقط بدانید که اولاً چه جرمی را مرتکب میگردید ثانیاً به دسته گلهای خانه تان چه چیزی را میاموزید؟ مادر و پدر بودن، حتماً نوعی معلم بودن هم هست.
و این رفتارها بهمین جاها ختم نمیشود!
رفتار ما کتابیست که هر لحظه باید آنرا در دست داشته باشیم.
✍اسماعیل گلشن
14021213 تحلیل انتخابات .mp3
13.17M
⁉️نتایج مشارکت در انتخابات،
شکست یا پیروزی؟ 💯
حاج آقا #محسن_عباسی_ولدی
پاسخ میدهد.
✅تحلیلهای حاج آقا رو در فتنه
زن زندگی آزادی یادتون هست؟
📣حالا تحلیل ایشون از انتخابات
رو بشنوید.
⭕️ شنیدن این صوت برای هر کسی
که مـیخـواد تـحـلـیـل واقع بینانهای از
#انتخابات داشته باشه لازمه.
‼️حتما بشنوید و منتشر کنید‼️