🔺 مسئولیت کار خود را بپذیر!
🔹 امام رضا علیهالسلام فرمودند:
روزى ابوحنيفه پس از ملاقات با امام صادق علیهالسلام از منزل ایشان بيرون آمد و با فرزندش امام موسىبنجعفر علیهالسلام روبهرو شد.
🔸 ابوحنیفه به امام کاظم علیهالسلام عرض كرد:
اى پسر! گناهی که از انسان سر میزند، توسط چه کسی انجام شده؟
🔹 امام کاظم علیهالسلام فرمودند:
سه احتمال وجود دارد که باید بررسی شود:
1️⃣ ممکن است گناهی را که از انسان سر زده، به خداوند سبحان نسبت دهیم. این احتمال نادرست است؛ زیرا شایسته و زیبنده خداوند كريم و بزرگوار نیست که بنده خویش را به خاطر کاری که نکرده، عذاب و شکنجه کند.
2️⃣ این احتمال نیز وجود دارد که گناهی که از انسان سر زده، به صورت مشترک به خدا و انسان نسبت دهیم؛ این نیز نادرست است؛ زيرا بر خداوند که شريک توانا و قدرتمند است، شايسته نيست که بر شريک ناتوان یعنی انسان ظلم و ستم كند.
3️⃣ احتمال سوم و دیدگاه صحیح آن است که گناه از انسان سر زده و خودش آن را انجام داده است؛ بنابراین اگر خدا انسان را عقاب و تنبیه کند، به خاطر گناهی است که خود او انجام داده و البته اگر از او بگذرد و عفو کند، جود و کرم خداوندی چنین اقتضا میکند .
📚 پینوشت:
صدوق، محمد، الامالی، ص410، کتابچی.
📎 #امام_کاظم
📎 #ابوحنیفه
📎 #خداشناسی
📎 #اعتقادات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️ روایت شنیدنی روز گذشته رهبر انقلاب درباره آثار محبت فاطمه زهرا (س)
💻 Farsi.Khamenei.ir
"لاٰ حَولَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّاٰ بِاللّٰهِ الْعَلیٌِ الْعَظیم"
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم:
🪧 تقویم امروز:
📌 سهشنبه
☀️ ۴ دی ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۲۲ جمادیالثانی ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 24 دسامبر 2024 میلادی
📖 حدیث امروز:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :
هر کس از سر راه مسلمانان چیزی را که به آنها آزار رساند دور کند، خداوند پاداش خواندن چهار صد آیه (از قرآن) برایش بنویسد که هر حرفی از آنها ده ثواب دارد.
📚 بحار الأنوار: 75/50/3.
🔖 مناسبت امروز:
🚩 سالروز عملیات مرصاد( کربلای چهار )
👤روز بزرگداشت رودکی
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هر_صبح_یک_سلام✋
روزت را زیبا کن!
عادت سلام کردن به امام حسین علیه السلام را نشر می دهیم ...
#فقط_به_عشق_امام_حسین_علیه_السلام 💓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤ #سلامامامزمانم
🌱 #سلامبرمهدی
(علیهالسلام)
▫️ روزِ من... با نام شما شروع میشود…
مولای من …
السَّلامُعَلَيْكَ يَاحُجَّةَاللّٰهِ وَدَلِيلَإِرادَتِهِ
...
#عهد_ما
#امام_زمان
#تا_همیشه_سلام
💢 مفهوم اسلامی خانواده
🔷 معنای زوجیّت، لازمه زوجیّت این است که یک واحد تشکیل بشود، وَ اِلّا زوجی نیست. دو واحد اگر چنانچه در کنار هم قرار گرفتند، با هم متّحد و مؤتلف شدند، یک واحد سوّم به وجود میآید که آن عبارت است از خانواده؛ یعنی مسئله خانواده اینجور مبنای فکریِ اسلامی دارد.
🎙 امام خامنهای مدظلهالعالی؛ ۱۴۰۳/۹/۲
📎 #خانواده
📎 #امام_خامنه_ای
دعای عهد.mp3
9.72M
🌸 دعای عهد
#قرار_صبحگاهی
🦋هدیه به مادر امام زمان
✨🕊الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🕊✨
🌼 دعای عهد با #امام_زمان عج
✨قرار تجدید بیعت با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ✨
═══ ೋ🌿🌹🌿ೋ══
🌺🌸🌺🌸🌺
✨از امام صادق (ع)روایت است:
⚡️هرکہ چهل صباح دعای عهد رو بخواند، از یاوران حضرت مهدی (عج)باشد واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد وحق تعالی بہ هر ڪلمہ هزار حسنه او را ڪرامت فرماید وهزار گناه از او محو نماید⚡️
#دعای_عهد
⛅️آغاز روز با دعای دلنشین عهد⛅️
☘🌹☘🌹☘
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اَللّـهُمَّ رِبَ النّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ والإنجيل وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ والأنبياء وَالْمُرْسَلينَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجْهِکَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ والآخرون، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُميتَ الاَْحْياءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بأمرك صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلى آبائِهِ الطّاهِرينَ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وأحاط بِهِ كِتابُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأعوانه وَالذّابّينَ عَنْهُ وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لأوامره وَالُْمحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فأخرجني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَنى شاهِراً سَيْفي مُجَرِّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي، اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وأوسع مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ، وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ) فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ إلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ قَريباً، بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ .
☘🌹☘🌹☘
سه مرتبه میگویی : اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ یاصاحب الزمان
التماس دعا
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
⭕️«درود بر شما» جایگزین «سلام» نیست❌
‼️اخیرا برخی افراد بجای گفتن «سلام» از عبارت «درود بر شما» استفاده می کنند و تصور می کنند این عبارت جایگزین سلام است.
✅سلام یکی از اسامی خداوند است به معنای سلامتی و عافیت. وقتی دو نفر در آغاز دیدار به همدیگر سلام می کنند، یعنی اعلام می کنند که برای همدیگر آرزوی سلامتی و عافیت دارند.
❇️یکی دیگر از معنای سلام این است که کسی که به شخص دیگر سلام می کند به او اعلام می کند از من به تو جز آنچه باعث سلامتی و عافیت تو باشد نخواهد رسید و در واقع «سلام» نوعی آرامش دادن و اطمینان بخشی به طرف مقابل است در آغاز دیدار.
⬅️واژه ی سلام در ادبیات کهن ایران هم جایگاه کلیدی داشته و بزرگان شعر و ادب فارسی، از آن بسیار در آثارشان استفاده کرده اند از جمله در اشعار حافظ و سعدی و مولانا و شاهنامه فردوسی و...
مثلا در شاهنامه فردوسی:
ز کاووس دادش فروان سلام
از آن پس بگفت آنچ بود از پیام
یا در جای دیگری از شاهنامه:
شنیدم همه هرچه دادی پیام
وزان نامداران که کردی سلام
🔻در اشعار حافظ:
سلامی چو بوی خوش آشنایی
بدان مردم دیده ی روشنایی
🔻در اشعار سعدی:
من بعد از این اگر به دیاری سفر کنم
هیچ ارمغانی نبرم جز سلام دوست
یا جای دیگر از سعدی:
زهی سعادت من که تو آمدی به سلام
خوش آمدی و علیک السلام و الاکرام
✅ استفاده بزرگان ادب فارسی در آثارشان از واژه سلام به این معناست که سلام جایگزین دیگری ندارد...
#سلام_سلامتی_میاره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرمایشات آیتالله مکارم شیرازی در مورد بیحجابی و اینکه حکومت باید جلوی بیحجابی را بگیرد و تعبیر حجاب اجباری مغالطه است و بیحجابی، مثل شرابخواری است.
📎 #حجاب
📎 #عفاف_و_حجاب
💢 اجتهاد فقهی زنان
🔷 امروز خوشبختانه زنهایی که مجتهدند، به اجتهاد فقهی رسیدهاند کم نیستند. بنده حتّی معتقدم بسیاری از مسائل زنانه که موضوعش زنان هستند و مردها درست موضوع را تشخیص نمیدهند، باید خانمها از مجتهد زن تقلید کنند.
🎙 امام خامنهای مدظلهالعالی؛ ۱۴۰۳/۹/۲۷.
📎 #میلاد_حضرت_زهرا
📎 #روز_زن
📎 #امام_خامنه_ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻صرفه جویی در مصرف انرژی یعنی استفاده درست ، بهینه و منطقی از منابع انرژی مانند برق ، گاز ، آب و سوخت ، بهطوری که هم نیازهای امروز ما برطرف شود و هم منابع کافی برای نسل های آینده باقی بماند.
🔹️این کار کمک می کند محیط زیست سالم تر بماند ، هزینه های انرژی کاهش پیدا کند و از هدررفت انرژی جلوگیری شود.
#صرفه_جویی
#بهینه_مصرف_کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ
📝به گناه عادت کردم راه حلش چیه؟؟
👤استاد رفیعی
✅ فکرای سیاه یعنی چی؟
👈 یعنی وقتی هنوز یه اتفاقی نیوفتاده پیش پیش میشینی غصه شو میخوری که
🔸️اگه رابطمون بهم بخوره،
🔸️اگه چندسال دیگه یه مریضی بگیرم،
🔸️اگه ورشکست شم،
🔸️اگه خیانت ببینم، اگه اگه اگه...
👈 اینو بدونید یه فکتی توی روانشناسی هست که میگه ۸۵ درصدافکارمنفی به هیچ وجه اتفاق نمیفتن پس انقدر پیش پیش آبغوره نگیریم.
✅ این افکارو جایگزین کنیم با اتفاقای مثبت
♥️-اگه عشق زندگیمو پیدا کنم.
♥️-اگه پولدار شم.
♥️-اگه تو تحصیلم موفق شم.
♥️-اگه مهارتهای جدید بگیرم و پیشرفت کنم
♥️و هزاران اگه ی خوبه دیگه...
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
#رمان #رهایی_از_شب #قسمت_شصت_و_هشتم جواب تلفنهای فاطمه رو یک درمیون میدادم چون در تمام اونها ی
#رمان
#رهایی_از_شب
#قسمت_شصت_و_نهم
کلید رو توی قفل چرخوندم.
صحنه ای که دیدم باور کردنی نبود!
نسیم ومسعود به همراه کامران مقابلم ایستاده بودند!
کامران یک سبد بزرگ گل در دستش بود و با چشمانی زلال و پر جنب و جوش نگاهم میکرد.
از فرط حیرت دهانم وا مونده بود.
مسعود با کنایه خطاب به چادر سرم گفت:تعارفمون نمیکنی بیایم داخل خاله سوسکه؟
کم کم حیرت جای خودش رو به عصبانیت داد.
نگاه سرد و تندی به مسعود ونسیم کردم و گفتم: فکر نمیکنید باید از قبل خبرم میکردید؟
نسیم با لحن لوسی گفت:
_عزیزم باور کن ما هم به اصولات و مبانی اخلاق وفاداریم ولی وقتی تلفنت خاموشه وهیچ راه ارتباطی وجود نداره مجبور شدیم به درخواست آقا کامران بی خبر مزاحمت بشیم.
خواستم جواب نسیم رو بدم که کامران با صدایی محجوب گفت: تقصیر من شد عزیزم.ببخش اگه بی خبر اومدیم.
ظاهرا اونها اومده بودند که میهمانم باشند ولی من دلم نمیخواست اونها از پاگردم جلوتر بیان!
هرآن احتمال میرفت فاطمه از راه برسه و ممکن بود هزار و یکی فکر ناجور درموردم کنه!ولی آخه چطور میتونستم اینها رو از در خونم دک کنم؟!
مسعود باز با کنایه به چادرم گفت:خاله سوسکه برید کنار ما بیایم تو!!
نسیم در حالیکه در رو هل میداد و داخل میومد گفت : واای اون چیه حالا سرت انداختی؟! نکنه موهات بهم ریختست میترسی کامران فرار کنه؟
با حرص دندونهامو روی هم فشار دادم.و از کنار در عقب رفتم.کامران تردید داشت که داخل بیاد. بازهم صدرحمت به شعور وادب او! او حسابی به خودش رسیده بود یک کت اسپرت آبی تنش بود و شلوار سورمه ای.موهای خوش حالتش رو کمی کوتاه تر کرده و همه رو به سمت بالا سشوار کشیده بود.با این طرز پوشش و آرایش خیلی شباهت به دامادها پیدا کرده بود.مسعود دست او رو گرفت وگفت بیا دیگه داداش!!
کامران با دلخوری گفت:فکر نمیکنم صاحبخونه رغبتی داشته باشه به دعوتمون!
مسعود نگاهی معنی دار بهم کرد.
من روم رو ازشون برگردوندم وبا حالت تشویش وناراحتی دور تر از نسیم روی مبل تک نفره نشستم.
مسعود دست کامران رو گرفت و داخل آورد. کامران سبد گل رو در حالیکه روی میز میگذاشت در مبل همجوارم نشست.بینمون سکوت سردی حاکم شد.دلم شور میزد.اگر الان فاطمه می اومد و اینها رو میدید چه فکری درموردم میکرد؟
اصلا باور میکرد که اینها خودشون، بی اجازه ی من وارد این خونه شدند؟ از جا بلند شدم ودر حالیکه به سمت آشپزخونه میرفتم نسیم رو صدا کردم. اونها حق نداشتند که آدرس منو به کامران بدن! این کار اونها کاملا نشون میداد که اونها شمشیرشون رو از رو بستند! چند لحظه ی بعد نسیم در آشپزخونه ظاهر شد.و در حالیکه با چادرم ور میرفت گفت:بله خان جووون؟
چادرم رو از زیر دستش کشیدم وبا غیض گفتم:
_به چه حقی آدرس منو به کامران دادید؟ مگه از همون اول قرار براین نبودکه هیچ کس آدرس منو نداشته باشه؟
او خیلی خونسرد گفت:همیشه که شرایط یک جور نیست!
با عصبانیت گفتم:یعنی چی؟ پس این یک جنگه آره؟اونشب که از در خونه رفتی میدونستم دیر یا زود زهرتو میریزی.خیلی زود از خونه ی من گم شید بیرون.از همون اولشم اشتباه کردم راتون دادم.
او باز هم با خونسردی لج در بیاری جای جواب دادن در یخچالم رو باز کرد و در حالیکه داخلش رو نگاه میکرد با تمسخر گفت:یخچالتم که خالیه! فک کردم یک کیس بهتر پیدا کردی! با این وضعیت قراره دست از شغلت برداری؟
از شدت ناراحتی و عصبانیت داشت منفجر میشدم.
دریخچال رو بستم و در حالیکه او را هل میدادم گفتم:بهت گفتم از خونه ی من برید بیرون!
او با خنده ای عصبی لپم رو کشید و گفت:جوووون!! نازی!! ببین چقدر عصبانیه!
بعد چهره ی اصلیش رو نشون داد و در اوج بدجنسی تو صورتم اومد که :چرا خودت بیرونمون نمیکنی؟!
وبعد با خنده ی حرص دربیاری به سمت پذیرایی رفت وخطاب به اونها گفت:هیچ وقت یخچال عسل خالی نبوده! ولی طفلی از وقتی که بیکار شده واقعا به مشکل برخورده!! حیوونی بخاطر همین ناراحته!!دوس نداره پیش مهمون به این عزیزی شرمنده شه!!
کامران گفت:پذیرایی احتیاجی نیست. من برای دیدن خود عسل اومدم.
نسیم گفت:منم بهش گفتم! ولی عسله دیگه..
کنار کابینتها روی زمین نشستم و سرم رو محکم توی دستم بردم.
خدایا چرا باهام اینطوری میکنی؟ هنوز بسم نیست؟ من که توبه کردم.!! هر سختی ای هم به جون میخرم ولی دیگه قرار نشد آبرو و امنیتم رو وسیله ی آزمایشات کنی..حالا چیکار کنم؟ اگه الان فاطمه بیاد چه خاکی به سرم بریزم!!؟؟؟
تو خبرداری که اونها سرخود اومدن داخل فاطمه که خبر نداره!!
اشکهام یکی پس از دیگری از روی گونه هام پایین میریخت و چادرم رو خیس کرد.احساس کردم کسی کنارم نشست.با وحشت صورتم رو بالا بردم.کامران با مهربانی ونگرانی نگاهم میکرد..
ادامه دارد…
نویسنده:#ف_مقیمی
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
#رمان #رهایی_از_شب #قسمت_شصت_و_نهم کلید رو توی قفل چرخوندم. صحنه ای که دیدم باور کردنی نب
#رمان
#رهایی_از_شب
#قسمت_هفتاد
کامران کنارم نشسته بود.
_عسل؟؟!!!
با هق هق و التماس گفتم:کامران خواهش میکنم..قسمت میدم برو..چرا دست از سرمن برنمیداری.بخدا من اونی که تو فکر میکنی نیستم!!
کامران لبخند تلخی زد:اینم تقدیر منه! نمیدونم چرا تو زندگی من همه عوضی اند!هرکی رو که فک میکنم هست در اصل نیست! وگرنه الان در آستانه ی سی وسه سالگی باید بچه هامو پارک می بردم.
گفتم:من دعا میکنم خدا یک دختر خوب و حسابی قسمتت کنه.فقط التماست میکنم دست از سر من بردار.
کامران بغصش رو فروخورد و سرش رو پایین انداخت:چرا؟؟از وقتی اومدم فقط حواسم معطوف توست.واسه چی اینقدر از دیدنم ناراحتی؟
سکوت کرد.
پشت هم آب دهانش رو قورت میداد.شاید هم بغضش بود که فرو میخورد!
_اونروز بعد از رفتنت خیلی با خودم کلنجار رفتم تا علت کارت رو بفهمم.جمله ی آخرت جوابمو داد.با خودم گفتم کامران عسل هم مثل تو خستست! عسل هم از اینهمه بلاتکلیفی خستست.!!
من در این مدت با خیلی دخترها بودم..ولی..ولی عسل در تو یک چیزی هست که..
تو حرفش پریدم:اینا رو قبلنم هم گفته بودی..
کامراااان، چرا نمیخوای بفهمی من بقول خودت خسته ام!! دیگه نمیخوام تو این روابط باشم.میدونم برات مسخره میاد.میدونم تو هم مثل نسیم مسخرم میکنی..ولی کامران من..من دیگه نمیخوام گناه کنم!
کامران خیلی عادی سرش رو به حالت تایید تکون داد وگفت:میدونم ..میدونم..اصلا حرفهات مسخره نیست.
من با ناباوری نگاهش کردم.میخواستم مطمئن بشم که باهام بازی نمیکنه.
او با نگاهی مصمم و دلسوزانه بهم خیره شده بود.
پرسیدم:واقعا ..تو..برات مسخره نیست؟
برق دلنشینی در چشمهاش نقش بست و در حالیکه چشمهاشو باز وبسته میکرد به آرومی نجوا کرد:نه…اصلا
حسابی گیج شده بودم.
او گفت:منم از این شرایط خسته شدم.میخوام تکلیف زندگیم یک بار برای همیشه روشن شه.من میدونم که واقعا اومدنم به اینجا دور از ادب بود ولی باید میومدم واین حرفها رو بهت میزدم و…
آه عمیقی کشید و گفت:میخوام از این به بعد محرم هم بشیم.
فکم پایین افتاد.چشمام گرد شد.
او خودش رو جابجا کرد و با شادمانی گفت:من با خونوادم صحبت کردم.اونا حرفی ندارن.فقط میخوان هرچی زودتر من سرو سامون بگیرم.
به لکنت افتاده بودم.
گفتم: اممم…حتما داری..شوخ..ی میکنی! کامران من و شما هیچ وجه اشتراکی باهم نداریم.
کامران با شور واشتیاق نگاهم میکرد.
_چرا این فکر ومیکنی.! من باهیچ دختری بیشتر از یکماه دووم نیاوردم.!! هیچ کدومشون برام جاذبه نداشتند.فقط سرگرم کننده بودند.الان نزدیک هفت ماهه تو رو میشناسم و هر وقت تو قهر کردی اونی که مجنون وار واسه منت کشی میومده من بودم.دختر! تو خواب وخوراک منو گرفتی میدونی چرا؟؟ چون همونی هستی که همیشه آرزوش رو داشتم…
حرفهای کامران اگرچه با شور و وصف بی مثالی در زبانش جاری میشد ولی من نمیتونستم باورش کنم .چون بارها از زبون مردها ی دور وبرم شنیده بودم ومیدونستم اگر من هم مثل باقی دخترهایی که نزدیک اینها بودند از همون روز اول تو اتاق خوابشون میرفتم جاذبه ای براشون نداشتم!!
پوزخندی زدم و از جام بلند شدم. چقدر خوب بود که چادر سرم کردم.با چادر احساس آرامش داشتم.ولی چرا کامران هیچ عکس العملی نسبت به تغییرات من نشون نداد؟ هم توی کافه هم الان که با چادر مقابلشم؟
او هم ایستاد. من پشت به او ایستاده بودم.
با صدای آرومتری گفت:عسل..تو حرف حسابت چیه؟
به سمتش چرخیدم و گفتم:من بچه نیستم که با تصمیمات عجولانه و احساسی آینده م رو تباه کنم.تو یا خیلی احساساتی واحمق هستی یا خیلی زرنگ! چرا باید پسری مثل تو از دختری مثل من خواستگاری کنه؟
_خب شما بگو چرا باید نکنه؟
کلافه و سردرگم گفتم:
_معلومه! ! واسه اینکه تو هیچی از من نمیدونی..نه از خودم نه از خونوادم..نه از گذشته م ..نه از..
وسط حرفم پرید ودر حالیکه با احتیاط بیرون آشپزخونه رو نگاه میکرد آهسته گفت:گذشته خانواده ی هرکسی تو رفتارات و طرز حرف زدن اون آدم مشخص میشه..همین قدر بهت بگم که اون قدر میفهمم که فرق بین تو و امثال این دوستت نسیم خیلیه…
گذشته ت هرچی میخواد باشه باشه..من دلم میخواد شریک زندگیم کسی باشه که بهش اعتماد داشته باشم..ببخشید رک میگم. .دست هر خری به تنش نخورده باشه. .
ادامه دارد…
نویسنده:#ف_مقیمی
🌺 تربیت فرزند
در کودکی نظام باورهای کودک شکل می گیرد و والدین تاثیر فوقالعاده ای در رشد افکار منفی و مثبت فرزندشان دارند...
موقع صحبت کردن با آنها
مدام از بی پولی سخن نگوییم
تو چه قدر تنبل هستی
آخرش هیچی نمیشوی
و امثال اینها
ذهن آنها را با با برکت و فراوانی دنیا
با اینکه چقدر فوقالعاده و دوست داشتنی هستند و اینکه آینده درخشانی در انتظار شان هست آشنا کنید تا واقعا قدرتمند شوند و با دید مثبتی زندگی کنند.
┄┅═✧❁🌼❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 یک ملکه واقعی بسیار زیبا! 😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماز و دعایی که برای سعادت فرزندان باید خوانده شود
🎙 حجتالاسلام رفیعی
📎 #نماز
📎 #تربیت_فرزند
📎 #سبک_زندگی
💠 دعایی برای رهایی حقالناس
🟢 گاهی دست انسان از صاحبان حق کوتاه است و نمیتواند از آنها حلالیت بطلبد.
🔻 در روایتی نقل شده که اگر انسان قبلاز تکبیرهالاحرام بگوید: يَا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاكَ اَلْمُسِيءُ وَ قَدْ أَمَرْتَ اَلْمُحْسِنَ أَنْ يَتَجَاوَزَ عَنِ اَلْمُسِيءِ وَ أَنْتَ اَلْمُحْسِنُ وَ أَنَا اَلْمُسِيءُ فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجَاوَزْ عَنْ قَبِيحِ مَا تَعْلَمُ مِنِّي ، خداوند در پاسخ میفرماید: ای ملائکه من شاهد باشید که او را بخشیده و صاحبان حق را از او راضی نمودم.
📚 بحارالانوار، دار احیاء التراث، ج۸۱ ص۳۷۵.
📎 #حق_الناس
📎 #حقوق
📎 #اعتقادات
Qasemian-21.mp3
3.5M
🎧نیت کردن را تمرین کنید
🎙️حجت الاسلام #قاسمیان