eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
145 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
25 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
تقریبا هر روز می‌دیدمش. بیمار و نزار بود. سوء مصرف دنیا دچارش کرده بود و سلامت و سادگی‌اش را ربوده ب
هر وقت یک معتاد می‌بینم، یاد اعتیاد خودم به دنبا می‌افتم. سوء مصرف دنیا همه آن طراوتی را که باید می‌داشتم و طعم زندگی را که باید می‌چشیدم از من گرفته. خداوند همه ما را از فید زشتی‌های دنیاپرستی رها فرماید.
پیجر سلاح نیست. اسرائیل همه چیز را به سلاح تبدیل می‌کند و همه فرصت‌ها را به دشمنی و همه مناسبات را به جنایت و تجاوز
وقتی اینستاگرام رو ورق می‌زنی می‌بینی دعوا سر دین و ایمان و خدا و غیب و قرآن و حدیث نیست. دعوا سر اینه که خدا بیاد وسط عده‌ای بیکار میشن. وگرنه صبح تا شب آدم‌ها سعی می‌کنند ثابت کنند که خدا هستند و قابل پرستش. بهتره بهشون ایمان بیاری و دینت بشه جلب منافعشون. این وسط کلی آیه و حدیث هم می‌ریزن از خزانه ذهنشون که باید باور کنی وگرنه بهشون کافری. نه عزیزم خدا رو که نشناسی از دین و ایمان آزاد نمی‌شی. بنده بنده‌های خدا می‌شی. همین.
امروز هیچ مسئله‌ای در جهان مهم‌تر از نابودی اسرائیل نیست. اسرائیل جهان را به وحشی‌ترین صورت به نقطه بی‌بازگشت ویرانی می‌کشاند. این دیو پلید پست همه قوانین نوشته و نانوشته را فدای موجودیت نامشروع خویش می‌کند. درست همان چیزی که از یک رژیم حرامزاده و حرام‌لقمه و نمک به حرام انتظار داریم. هیچ نقطه روشنی در چهره اسرائیل باقی نیست. او در حال تولید خط مقدم خالص است. اگر ما نیز خود را برای خدا خالص کنیم، سنت خدا جاری خواهد شد. هر چه زودتر بهتر. این صحنه در حال پالایش عوامل خویش است. فشارها همه برای این است. دو طرف باید کامل شوند. تبیین صحنه کمک می‌کند تا این اتفاق زودتر بیافتد. باید قاصرین از مقصرین جدا شوند. وقتی حکم قطعی خداوند می‌آید همه کسانی که در صف باطل ایستاده‌اند آسیب جدی خواهند خورد. باید دانسته انتخاب کنند. مؤمنین وظیفه دارند صحنه را روشن کنند و وضعیت را پیش ببرند. فروبستگی امروز مربوط به راهبردها و راه‌کنش‌های نظامی نیست. مربوط به ذهن و فکر و فرهنگ ماست. ما،یعنی تک تک ما باید انتخاب کنیم که با اسرائیل و دوستانش هستیم یا با دشمنان فلسطین. این بسیار حیاتی است. وقتی انتخاب صورت گرفت و آگاهی‌ها کار خود را به پایان رساند اراده خداوند جاری خواهد شد و پس از آن هیچ جلوداری نیست. امروز غرب نشان می‌دهد که علم را برای چه می‌خواهد. قدرت را برای چه می‌خواهد. اخلاق را برای چه می‌خواهد. فرهنگ و سیاست را برای چه می‌خواهد. غرب یک تمدن ضد بشری ترتیب داده که دارد همه جهان را در آتش خود می‌بلعد. دامنه‌های تقابل اسرائیل با محور مقاومت تا سراسر جهان گسترده است. مردم جهان باید تعیین موضع کنند. باید در یکی از این دو صف قرار گیرند. یا با لسرائیل یا علیه اسرائیل. در خود ایران و لبنان و سوریه و فلسطین و عراق و یمن و بحرین و اردن و عربستان و قطر و کویت و پاکستان و افغانستان و دیگران و دیگران تیز همین است. صحنه آتقدر داغ خواهد شد تا تکلیف‌ها معلوم گردد. هیچ پوشیدگی وجود ندارد. جنایت باید آشکار آشکار گردد. همان طور که شهادت علی اصغر حجت بالغه رسول الله علیه دشمنانش است، امروز نیز جبهه حق ناچار باید آشکارترین صورت‌های حق‌خواهی را با ایستادگی خود بیافریند. شیطان باید تمام پوشش‌های نفاق را بدرد و بی هیچ زینت و زیوری، خود خودش را نشان دهد. آنگاه خواهید دید که چگونه ناپاکان با او پیمان همراهی خواهند بست و پاکان از او جدا خواهند شد. جهل فضا را تاریک و فتنه‌گون ساخته. اگر مردم بفهمند و خالص شوند این مرحله تمام خواهد شد. انقلاب اسلامی کاتالیزور این فرایند است. این تسهیل‌گری و پیش‌برندگی در عصر حاضر همان چیزی است که تمام جهان را مدیون ایران و‌ مردمش و نظامش و رهبرانش و شهیدانش و‌ مبارزانش می‌کند. مسئله انقلاب اسلامی عبور از دوران تاریک نفاق به دوران شفاف جدایی صف حق از باطل است. همان چیزی که شیطان دائما تلاش می‌کند مانع آن شود تا امکان حیاط داشته باشد. در فضای صریح و شفاف این شیطان است که به پایان خواهد رسید. هر چیزی که این شفافیت را بر هم زند شیطانی و هر آن چیزی که صحنه را از گنگی و تیرگی بیرون بکشد الهی است. صحنه باید روشن روشن گردد و کسانی که حتی به سختی اسان‌ترین درس‌ها را می‌اموزند انتخاب کنند. آنگاه حق قضاوت خواهد کرد و حکم صادر خواهد شد و‌ نتیجه حتمی خواهد گردید. نتیجه برای همین به تأخیر می‌افتد. هنوز می‌بینی آدم‌هایی را که اسرائیل را از اولویت توجه خارج می‌کنند و هنوز چیزی جز اسرائیل را اولویت می‌پندارند. آنان ندانسته یا دانسته در کنار باطلند. سنت تمام انبیاء و اولیاء آن است که پیش از قطعی شدن عذاب الهی به قدر کفایت دعوت کنند و نصیحت کنند و معلوم کنند که مسئله چیست و صف‌بندی کدام است. خداوند به هیچ بنده‌ای ظلم نمی‌کند. زمین درد خواهد کشید تا تکلیف همه افرادش معلوم گردد. اهل زمین باید بدانند که یک پیکرند و نمی‌توانند نصفه و نیمه و مردد از این مرحله بگذرند. همه چیز باید شفاف باشد و خواهد شد و خداوند این را انجام خواهد داد. یا با آگاهی بیشتر بر اثر پاکیزگی و یا با آگاهی بیشتر با غلبه ظلم و فساد و جنایت. همه باید انتخاب کنند.
تصور غلط رایج این است که بنده هنگام دعا خداوند را و جهان هستی را تحت تأثیر و تغییر قرار می‌دهد. در حالی که هنگام آویختن از ریسمان دعا، ما خود را به موضع درست می‌کشانیم و جهان را از منظر درست می‌بینیم و رفتار خود را اصلاح می‌کنیم و راه خود به خود باز می‌شود. دعا به عنوان عمل صالح و دعا به عنوان ابزار سحر و جادو و دعا به منزله معجزه سه چیز است. غالبا نگاه دوم را به دعا داریم. در حالی که دعا غالبا از نوع اول است و به ندرت از نوع سوم. ما باید در مسیر درست قرار بگیریم و ببینیم که همه چیز درست است. خداوند خلقتش را به خاطر ما تغییر نمی‌دهد. وقتی به وسیله دعا شکایت می‌بری پیش خدا، اگر معنی خواسته‌ات این باشد که خداوندا مسیرهایت را اصلاح کن، این دعا بی‌معناست. براورده نخواهد شد. اگر به این معنی باشد که خداوندا مرا اصلاح کن، برآورده خواهد شد. اگر به این معنی باشد که خداوندا دیگری را اصلاح کن، ممکن است برآورده شود. بسته به اینکه خود او در چه وضعی قرار دارد. سوء استفاده از دعا چهره دین را در جهان مکدر می‌کند. بسیاری به خاطر فهم غلطی که ترویج می‌گردد از دین ضعیف و سست و بی‌مبنا ارائه شده متنفر می‌شوند و منتظر قرائت درست می‌مانند. زندگی در زمین به شدت وابسته به عمل صالح و سازنده است. آبادانی مأموریت ماست. اگر ضعیف‌ها به جان دین نمی‌افتادند و اجازه می‌دادند دین را نشان دهد، بسباری در تاریخ دیندار و دینمدار می‌شدند. آدم‌های ضعیف و فرومایه با ادعای دینداری بسیاری از ظرفیت‌های اصلاح و هدایت را سوزاندند. آدم‌های تنبل و سست و راحت‌طلب. آدم‌های حقه‌باز و دروغگو. آدم‌های زیاده‌خواه دریده و درنده. نباید به اسم دبنداری آداب شیطان را ترویج کرد.
🔸بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم🔸 ▪️سلام و عرض ادب 🔷🔸پویش حل مسأله شماره «اول» (شماره سریالی 10) 🔸عنوان پویش: «غیرت دینی و مدارای اجتماعی» ▪این پویش با نظر به تجربه پویش‌های تبیینی ماه‌های اخیر و مبتنی بر پیشنهادات و دریافت نظرات مخاطبین ارجمند طراحی شده است. ▪ تجربه پویش‌های قبلی به ما نشان داد، رویکرد مسأله محور، هم آثار پیام‌ها را بیشتر می کند و هم انگیزه مشارکت را در مخاطبین بالاتر می‌برد. ▪اکنون هم وقت و فرصت بیشتری روی مساله‌یابی و طراحی پویش گذاشته‌ایم و هم امیداواریم انگیزه مخاطبین، نویسندگان و تبیین‌گران محترم برای مشارکت بیشتر شود. 🔹توضیح مسأله: طی سال‌های اخیر چنین القا شده که حفظ غیرت دینی خلاف مدارای اجتماعی بوده و این دو مفهوم در برابر و مقابل یکدیگر قرار گرفته‌اند. این تصور غلط برخلاف واقعیت‌های میدانی بوده و در زندگی روزانه مردم عکس آن جریان دارد. 🔺تعمیم این تصور و فرض غلط، منجر به اشتباهات تحلیلی در افکار بخشی از فعالین جبهه انقلابی و مسئولین نهادهای فرهنگی شده است. حال آنکه واقعیت صحنه در تجربه تاریخی جامعه مومنان نشان داده، غیرت‌مندان دینی، مراقبان اصلی مدارای جمعی و حافظان واقعی انسجام اجتماعی بوده‌اند. 🔺با این مقدمه، درخواست ما از تبیین‌گران و نویسندگان محترم آن است که برای اصلاح این تصور اقدام به تولید محتوا و نگارش یادداشت فرمایند. 🔸بزرگواران در یادداشت‌های خود ضمن طرح موضوع از زاویه نگاه خویش، اولا به «پیش‌فرض‌های غلط در این مسأله اشاره نمایند»؟ ثانیا اثبات فرمایند چرا غیرت دینی منجر به بالارفتن حساسیت جامعه مومنان در حفظ وحدت و انسجام اجتماعی می‌شود و ثالثا به بیان روایت‌های روزانه و مصداقی از این همسازی بپردازند. برخی مضامین قابل پرداخت: ▪غیرت دینی و مراقبت اجتماعی ▪غیرت اسلامی و حفظ وحدت ▪غیرت دینی پایه غیرت ملی ▪غیرت دینی پایه مدارای اجتماعی ▪غیرت دینی و عطوفت سیاسی ▪غیرت دینی و دستگیری مؤمنانه ▪غیرت دینی و مهر اجتماعی ▪️غیرت دینی و تاب‌آوری جمعی 🟣‌ ملاحظه: از اعضای محترم تبیین‌گر تقاضا می‌شود، آثار ارزشمند خود را در بازه زمانی 28 شهریورماه الی 3 مهرماه، در قالب یادداشت‌های کوتاه 600 الی 800 کلمه‌ای، رشته‌توییت و یا توییت، ارسال فرمایند.
در این روزهای جهاد و شهادت بی‌تردید رسول الله الأعظم به امتش می‌بالد که فرزندانش با وجود کمی نیرو و تعداد، با تکیه بر ایمان و اخلاص، وعده الهی را تصدیق می‌کنند و به سوی خط مقدم می‌شتابند. قطعا حضور منافقان و کافران در بین ملت‌ها و کثرت جاهلان و سست‌عنصران در میان مردمان، موعد پیروزی نهایی را عقب می‌راند؛ اما چه باک... دنیا محل آزمون سخت برای تمام آدمیان است و بناست یک به یک در میانه میدان خود را نشان دهیم. خوشا آنان که می‌شتابند و وای به حال آنان که رانده می‌شوند. نکته ظریف اینجاست: آنان که در وعده‌گاه حاضر نمی‌شوند، آتش را به خانه می‌کشند. اینجاست که آزمون سخت خشک و تر را با هم می‌سنجد.
می‌گویند هر چه داستان عاشورا بالا می‌گرفت و دشمنان خدا سطح جدیدی از شقاوت و جنایت را آشکار می‌کردند و مصیبت‌ها بر آن حضرت بی‌امان می‌بارید، چهره ایشان برافروخته‌تر و گشاده‌تر می‌شد. در حالی که دشمنان غلیظ‌تر و سیاه‌تر می‌شدند. امروز داستان مؤمنان و فلسطین، همان است. محک ایمان و اخلاص را باید در این عرصه محک زد.
لیلی با من است... گاه این استحقاق نیست که مرا در موقعیت بهتری قرار می‌دهد. گاه آزمون است. چه بسیار خوشنامی‌ها که اعتبار خالق است برای مخلوق. مثل همین آدم‌واره بودن ظاهر ما. ما در ظاهر شبیه اشرف مخلوقاتیم و این یعنی ستر اعظم. اما انسان‌ها به تدریج نشان می‌دهند که آیا شایسته این لباس بودند؟! خداوند به لطف خود پیش پیش می‌بخشد و به مهرش بیش بیش. اما آیا ما سپاسگزار این پیشدستی و گشاده‌دستی هستیم؟! او ما را به سرزمین انسانیت هدایت فرمود. خط مقدم هستی. همه ما را انسان می‌شناسند و هستی موظف است به حکم معبود قادر متعال، هیچ گاه شأن پوستین ما را نادیده نگیرد و حقیر نشمارد. او را با ما میلی بود که به مقدم خوشنامی راند و بر آن اصرار داشت. مبادا به پای استحقاق بنویسیم و طلبکار چیزی باشیم که از آن ما نیست. « اَللَّهُمَّ مَوْلاَىَ كَمْ مِنْ قَبِيح سَتَرْتَهُ » « وَكَمْ مِنْ فَادِح مِنَ الْبَلاَءِ أَقَلْتَهُ ، وَكَمْ مِنْ عِثَار وَقَيْتَهُ » « وَكَمْ مِنْ مَكْرُوه دَفَعْتَهُ ، وَكَمْ مِنْ ثَنَاء جَمِيل لَسْتُ أَهْلا لَهُ نَشَرْتَهُ »
امروز به خاطر حادثه تلخی که برای کارگران معدن در طبس اتفاق افتاده غمگین هستیم. بسیار غمگین. به مناسبت این اتفاق ناگوار باز هم مسئله کار و ارزش آن و کارگر و جایگاهش در ذهنم تکرار شد. البته مقصود من بازی با غم مردم، مانند آنچه ضدانقلاب انجام می‌دهد و یا برخی اصحاب نفاق و فتنه به آن می‌پردازند نیست. نمی‌خواهم منفی‌بافی‌ها و ناله‌زدن‌های عده‌ای سالوس و فریبکار را که به بهانه درد مردم برای اهدافشان نقشه می‌کشند تکرار کنم. قطعا آدم‌های ضعیف برای به استضعاف کشیدن جامعه همواره دست و پا می‌زنند. این مصیبت‌ها فارغ از دلایل زمینی آن که در حال بررسی است، آدم‌های قوی را تقویت و آدم‌های ضعیف را رسوا می‌کند. جریانات سیاسی منافق نسبت به ایران و کافر نسبت به ایران خوشحال می‌شوند که زخمی پیدا کردند تا بر آن بنشینند و کرم بگذارند تا تکثیر شود بیماری و درد و نارسایی و ضعف و شکست مردم تا جهانشان آبادتر شود. اما مسئله کار و کارگر و ارزشی که برای آن قائلیم از مهم‌ترین مسائل زیست اجتماعی بشر بوده و هست و خواهد بود. چیزی که به شدت با عدالت گره خورده و آن را محک می‌زند. کار در عمق معدن یکی از سخت‌ترین کارهاست. اما همواره چنین شنیده‌ایم که کارگران معدن جزء ضعیف‌ترین اقشار حتی در بین کارگران هستند. خبر دقیقی ندارم. آنچه می‌دانم محدود به شنیده‌های جسته و گریخته فضای آلوده و مسموم رسانه‌هاست که به مصیبت دیگران، زنده‌اند و از درد مردم، خرّم. اما روشن است که کار کردن در معدن اگر ناگزیر است برای جامعه، درآمد کارگر باید متناسب با سختی آن باشد. اگر صرفه یا عدم صرفه استخراج از معدنی با رسیدگی به وضع زندگی کارگر مرتبط باشد، قطعا نمی‌توان فرد محروم مضطر را به کارگری گرفت و از اجبار او صرفه اقتصادی درست کرد. این عین ظلم است. نمی‌توانی جان یک فرد را نقد کنی برای ثروت دیگری. یک بار هست منافع کلی جامعه ایجاب می‌کند که افرادی از خود بگذرند تا کشور سربلند شود. آنگاه مثل میدان جنگ است که افراد خود را فدای جامعه می‌کنند. حال وظیفه ما در برابر این ایثارگری بدون قیمت، پاسخ شایسته است. جایگاه اجتماعی کارگر باید احیاء شود. هم برای خود کارگر و باور او و هم برای جامعه و باورش. اما اگر معدن نفع خصوصی دارد، حق ندارد فرد یا شرکت خصوصی برای ثروتمند شدن کارگرانی را استثمار کند. آنها را مصرف کند و خود را بالا بکشد. این قطعا ظلم است. نمی‌توان به بهانه سودآوری امنیت و سلامت و عزت و احترام کارگر را خرج کرد. آدم‌های فقیر، ارزان‌تر از ثروتمندها نیستند. آدم‌های ساکن مناطق دور از پایتخت کم اهمیت‌تر از اهالی مرکز نیستند. آنهایی که هیچ رخ و رویی برای دیده شدن ندارند، بی‌ارزش‌تر از آنهایی نیستند که دسترسی کامل به ابزار خودنمایی و شهرت‌آفرینی دارند. ای کاش صدا و سیمای ما برای برآوردن چنین اقشاری و جبران بخشی از کاستی‌ها و ناراستی‌ها برنامه قدرتمندی داشت. نباید اجازه داد کار و کارگر زیر آوار زیاده‌خواهی عده‌ای دفن شود. اگر معدن با رعایت شأن انسانی کارگر سودآور و مقرون به صرفه نیست، تعطیلش کنید. باید مجوز بهره‌برداری از معدن مشروط به محاسبه شأن کارگر باشد. بهره‌کشی و استثمار از بندگان خدا به هر نحوی شایسته جامعه انسانی نیست.
یک نکته در مورد فهم منطق مواجهه ما با اسرائیل مهم است. ما بنا نیست تعدادی آدم بکشیم که خود را اسرائیلی می‌دانند. برنامه نابودی یک غده سرطانی است که خود را کشور می‌نامد. کشتن این غده با ازاله یک توده مرده تفاوت دارد. گاهی رفتار اشتباه یعنی فراگیر کردن بیماری. ما اسرائیل را مرحله‌ای و مرتبه‌ای نابود می‌کنیم. اتفاقات زیادی برای عبور از یک مرحله می‌افتد. این جنگ آسان و عجولانه نیست.
ساعت و دقیقه‌ای نیست که غم و درد برادرانمان در لبنان و فلسطین و غیر آن را نخورم. ساعتی نیست که غم انسان‌ها در ایران و غیر ایران نخورم. چقدر انسان درد آفرید در این زمین. مقابله با سرطان اسرائیل برای بازگرداندن بنیادهای نظم و آرامش به منطقه خیر عظیم و عمومی است برای تمام مردم ایران و منطقه و‌ جهان. جهان بدون این عنصر درد و ضعف و بیماری و مرگ و جنایت و ظلم و تجاوز جای بهتری خواهد بود. چنین نیست که دیگر در جهان بدی نخواهد بود؛ اما پس از این آزمون نزدیک به یک قرن انسان آموخت که حقیقت ذات نظامات جهانی چیست و سعی خواهد کرد مسیر بهتری را برای برآوردن نیازش جستجو کند. بسیاری در جنایت‌های این دیو پلید شریک و سهامدارند. تمام آنان که برای تشکیل و تثبیت و تقویت و گسترش و دوام و بقای آن سعی کردند و تمام آنان که برای نابودی و ضعف و فروپاشیش کاری نکردند. جنایت‌های بی‌تکرار رژیم شیطانی اسرائیل قدم‌های امروزین قدرت‌های ضد بشری مانند آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان و دیگران است. اسرائیل جدای از آنان نیست. فرزند آنان است. زاییده و پرورده دست و دل آنان است. مصیبتی عظیم که از ناهنجاری دنیای مدرن برآمد و پا به پای بشر آمد تا به امروز رسید. الحمد لله موفق هستیم که در برابر این ظلم بزرگ آرام نگیریم. الحمد لله جور تمام ترک فعل‌های انسان در این مدت زمان را به دوش می‌کشیم. الحمد لله بر این درد. الحمد لله بر این موقعیت. الحمد لله بر این مصیبت عظیم. بی‌تردید اگر خداوند صبر ما را بپسندد دروازه‌های فتح و پیروزی را از جایی که گمان نمی‌کنیم خواهد گشود. هیچ گاه نباید به داشته‌های مادی غرّه شد. این مواجهه بزرگ محدود به رویارویی مادی نیست. این عمیق‌ترین دشمنی و مبارزه تاریخ است. یک سو خود را در صف بلند و تاریخی کفر و نفاق معنی کرده و یک سو در کنار انبیاء و اولیاء و بندگان خدا قرار داده. هر دو سو تلاش می‌کنند خالص و ناب باشند. و ابن همان میعاد بزرگ است. وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَابًا مُؤَجَّلًا ۗ وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا ۚ وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ