دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
تعادل بین میزان زحمت و لذت باید حفظ بشه. راحتطلبی انسان رو به فروختن خود وادار خواهد کرد. جامعهای
نباید فکر کرد که بحث ما تنها مربوط به ایران هست. انسان ضعیف تمدن ضعیف رو به وجود آورد و فرهنگ ضعف و استضعاف رو همگانی کرد. راحتطلبها غلبه کردند و قدرت رو به دست گرفتند.
در مقوله سوء مصرف، ما بخشی از طرح غرب هستیم. نقشی که غرب برای ما انتخاب کرد، مصرف بیرویه بود. موفق شد. حتی اگر نخواید مصرف کنید او جنگی به راه خواهد انداخت و شما برای جبران ویرانیها مجبور به ساختن خواهید شد. جنگ یک سیاست بزرگ برای غرب هست.
صلح به این دلیل همیشه دور از دسترس بوده و شعار افراد کوتاهبین صلح و سازش با غرب بوده. غرب هیچ ارزشی برای صلح و دوستی و سازش و همزیستی قائل نیست. او برای طرحی که کشیده ارزش قائله.
غرب با دزدیدن امکانات دیگر کشورها فرصت کافی برای طراحی نظام تضعیف، به دست آورده.
واقعیت این هست که نظامات غربی نتونسته دخل و خرجش رو یکی کنه. لذا مجبور هست دست به تخریب جهان بزنه تا آباد به نظر برسه و فرصت سلطه رو از دست نده.
اگر مردم دنیا بدونند که مردم غرب خوشحال و خوشبخت نیستند، تمام نظام سلطه ویران خواهد شد.
آگاهی باید در جهان بسط داده بشه تا واقعیتها آشکار بشه. تحریم آگاهی و ترویج دروغ یکی از تخریبهای گسترده نظامات غربی هست.
ضد قدرت، تمام مؤلفههای قدرت انسان رو از بین میبره تا نظام ضعف رو حاکم کنه.
سهم ما اسراف در مصرف هست و نتیجه بردگی و ذلت در برابر غرب.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
ماشینها در جاده موازی در رفت و آمدند. اگر نمیخواهی قدم بزنی میتوانی بروی یا برگردی. کربلایی زیارت
خوبی کربلا آن است که خالص و ناب است. در نهایت مقدار ممکن.
در واقع کربلا شاغول تمام بسترهای ایمانی ماست. در آنجا همه اتفاقها دست له دست هم داده تا هیچ ناخالصی باقی نماند. لذا میتوانی تکیه کنی و خودت را تنظیم کنی. کربلا حجت است. استاندارد است. اصلا گفتهاند بهشت در زمین است. آسمان ندارد. این کار محاسبه ما را آسان میکند.
مسیر توحیدی کربلا به ما اجازه میدهد تا همه کثرات را کنار بگذاریم و صادقانه خود را وزن کنیم. چقدر در شرک غرق شدهایم؟!
چقدر به توحید نزدیک شدهایم؟!.
هر چه رفتارهای مردم در خیابان بیشتر آلوده به نشانگان جنسی باشد، مناسبات بین زن و مرد کوتاهتر و ارزانتر خواهد شد. این یعنی جوهر محبت جای خود را به کالای شهوت میدهد و در این صورت ظرف خانواده برای قاب کردن رابطه زن و مرد زیادی میکند. در این صورت خانهها میشود مکان. میشود خوابگاه. میشود خالی از قلب. خالی از روح. خالی از زندگی.
خانه در این سالها تنها از کمیت فقیر نشده. خانهها هر روز بیکیفیتتر شدهاند. مردهتر و جسدتر شدهاند. فاسدتر و از هم پاشیدهتر شدهاند.
به یکی از دوستان اهل دقت، هر چه جامعه از ازدواجهای موقت بیزار است اما آمارها نشان میدهد که زندگیها به شدت کوتاه و قشری شدهاند. روابط کاملا موقت شده و بنای اساسی در کار نیست. وقتی قرار نیست خانه امتداد داشته باشد، ریشهها هم مهم نیستند.
انسانیت در چنین فضایی بیشترین آسیب را میبیند. لذت جای رضایت را میگیرد و فریب جای باور را و شهوت جای محبت را. حتی خانوادهها هم اندک اندک تخلیه معنی میشوند و چسبندگیهای پیرامونی بر استحکام روابط خانواده که اکنون به سستی گراییده غالب میگردد.
حالا حتی نسبت بین همسران و فرزندان و والدین نیز با روابط سست بدلی نمایشی سنجیده میشود.
بعید میدانم اگر مردم بدانند که با به وجود آوردن وضع کنونی که سیر قهقرایی دارد چه صدمه سنگینی به خود در میان مدت و بلندمدت میزنند با شرایط پردهزدایی از خود و رفتارشان کنار بیایند.
تمام زنانی که امروز به خاطر کنار گذاشتن حجاب و تسلیم شدن در برابر موج برهنگی احساس خنکی میکنند، قدم روی آتشی گذاشتهاند که از شدت حرارت لحظهای خنک مینماید.
آمار بیماریهای روانی حاد در همین مدت کوتاه بالا رفته و پریشانی و پراکندگی دارد ریشه آدمها را میکند.
اما چون مردم در زمانهای مختلف و با شیبهای مختلف وارد این مسیر میشوند عظمت فاجعه پیدا نیست. لکن تا چند سال آینده تمام این جمعیت به جهنم کف مرحله خواهند رسید و جامعه تعادل جدید را که بسیار درنده و دردآور است خواهد پذیرفت.
دریدگی جز به درندگی راهی ندارد. جامعه سطح خشونت بالاتر را خواهد چشید. هیچ راهی برای فرار از آن وجود ندارد. غرایز مسیر خود را خواهند پیمود و زیادهطلبی و برتریطلبی و راحتطلبی و لذتطلبی جامعه را محاصره خواهند کرد.
اگر مؤلفه ایمان ما را از این ورطه بیرون نکشد، جهنم یله و رهای غرایز بی قاعده خوب و بد را خواهد سوزاند.
هیچ گاه طور دیگری نبوده و نخواهد بود.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
خوبی کربلا آن است که خالص و ناب است. در نهایت مقدار ممکن. در واقع کربلا شاغول تمام بسترهای ایمانی ما
از همینجاست که محاسبه و مراقبه در فصای زیارت جواب میدهد. میتوانی تمام اسباب و علل توجیه رفتار خود را کنار بگذاری و با تکیه بر عاملیت محبت و شدت وجود ولیّ خدا با یک تراز مطلق خود را اندازه بگیری.
من وقتی در شدت درد داشتم دنبال مقصر میگشتم و راههای فرار را میجستم، ناگهان یاد این معنی افتادم. دلم میخواست سطح معادله را تقلیل دهم به شرایط عادی اما قدرت زیارت اربعین چنان فضا را از توحید غنی کرده بود که رانده میشدم به مناسبات توحیدی و خودم را در برابر خودم مییافتم. داشتم سابیده میشدم در راه. داشتم تجربه میکردم عریان شدن از خود را. انگار قدم زدن در مسیر اربعین همان مراسم فاخلع نعلیک است در وادی مقدس کربلا.
حالا دیگر هر گاه میخواستم عصبانی شوم، انگار چشم در چشم خدا دوخته بودم و تماشایش را تماشا میکردم.
تجلی ذکر الله در این جاده غوغا میکند. آنقدر زلال است که نمیتوانی خود را نبینی و خدا را و حسین علیه السلام را.
نمیشود درست محاسبه نکنی. فضا آکنده از مراقبت است.
مثل سنگی که در کیسه سنگها افتاده آنقدر تنه میخوری تا تمام زبریهایت صاف و صیقل میشود. اگر بشکنی کار تمام است. باید بروی و شروع کنی از اول؛ اما اگر صبر کردی و خوب و زیبا رنج کشیدی و إنا لله و إنا إلیه راجعون شد ذکر هر قدمت، آنگاه وقتی رسیدی از تو استقبال میکنند.
اصلا اینجا داستان مصیبت و صبر و صلوات و رحمت و مغفرت خداوند خیلی صادقانه روی فرش جاده تلاوت میشود.
سفر زیارت سفر رنج مقدس است. رنج مقدس است زیرا تمام منیتها را میکوبد و میتراشد و میریزد و پاکت میکند از محدودیتها و تحجر و جمود و دیوارهای استکبار خودپرستی. همه حقها را از تو میگیرد و میدهد به ولیّ خدا و تو باید این فقر مطلق را بپذیری تا از نو ساخته شوی.
زیارت اربعین طوفان توحید است. شدت وجود امام آنقدر زیاد است که تمام طول مسیر را پوشانده و انگار در عمق محبت شنا میکنی.
اگر صبر کنی حتما اتفاق خوبی در راه است. طهارت مزد این سفر است. مراقبش باش.
ذهن #انسان_قوی مشغول یاد خدای قویّ عزیز و انسانهای قوی است. انسانهای قوی دوستان خدا هستند. بندگان خدا. کسانی که از محدودیتهای ضعف رهیدهاند و در بیانتهای خدا رهایی میکنند.
ذکر موجودات ضعیف، ذهن را و سپس تن را و در مجموع انسان را ضعیف میکند.
فطرت انسانی از ضعف متنفر است. انسانهای ضعیف زمانی که در مسیر دنیا خود را نشان میدهند به دلیل آنکه دنیا وادی ضعف است صادقتر به نظر میرسند تا زمانی که پوستین دین بر تن میکنند. زیرا وادی دین، وادی اندیشه قوی و رفتار قوی و گفتار قوی است. زمانی که ضعیف ادعای دینداری میکند، زشتترین تصاویر را خلق میکند و هر کس سر سوزنی حیات فطری داشته باشد از بوی گند آن متنفر و منزجر خواهد شد.
ضعفای دیندارنما دین را به گروگان میبرند و با آن خلق را میفریبند و صدق دل آنان را میربایند و یا آنان را به وحشت میاندازند و از دین فراری میدهند.
دین برنامه زندگی #انسان_قوی است.
تفاوت دینداران با دینمداران نسبت به امام، تفاوت سلولهای مرده بدن با سلولهای زنده برای مغز و قلب و بدن است.
سنگینی دارد؛ اما زایش و افزایش ندارد. به کار میآید؛ اما امتداد ندارد و امتداد نمیدهد.
سلولهای زنده حیات هوشمندی در نسبت با بدن و قوای اداره آن دارند. همه وارث جوهر «من» بدن هستند. شخصیت امام را در خود مییابند. او را اجتهاد میکنند؛ بلکه بالاتر از آن، وجدان میکنند.
بدن را سبک میکنند. بار بر دوش بدن نیستند، فرصت برای بدن هستند. خلاقیت دارند. حرکت دارند. بعدی به زندگی بدن میافزایند.
البته سلولهای مرده بهتر از سلولهای سرطانی و مهاجم هستند.
#انسان_قوی سلول زنده بدنه اجتماعی مؤمنین است. سلول زنده امام خویش است.
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لَا يَقْدِرُ عَلَىٰ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَىٰ مَوْلَاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّهْهُ لَا يَأْتِ بِخَيْرٍ ۖ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ ۙ وَهُوَ عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿٧٦﴾
و خدا مَثَلی [دیگر] زده است: دو مرد را که یکی از آنان لال مادرزاد است [و] بر هیچ کاری قدرت ندارد و سربار سرپرست خویش است؛ او را هر کجا روانه می کند، منفعت و سودی نمی آورد، آیا چنین لال بی قدرت و بی سودی با کسی که [گویا و شنوا است و] به عدالت و انصاف فرمان می دهد و بر راهی راست قرار دارد، یکسان و مساوی است؟ [پس چرا معبودهای لال بی قدرت و بی سود را با خدای توانا و شنوا که ذاتش خیر بی نهایت است، برابر می دانید؟!] (۷۶)
#انسان_قوی
دین برنامه انسانهای قوی است. انسانهای ضعیف آن را مصادره میکنند تا از قوتش موقعیت و ثبات به دست آورند.
در طول تاریخ انسانهای ضعیف با پیامبران جنگیدهاند. اگر پیروز شدند که دو قطبی استکبار و استضعاف را تبدیل به شیوه اجتماعی کردند و تمدن بنا کردند و ادامه دادند؛ اما اگر شکست خوردند، آرام در متن جامعه مؤمنان خزیدند و با شیوه نفاق، ضعف و سستی و بیماری خویش را در میان آنان تکثیر کردند.
#انسان_قوی همواره با کفر و نفاق مبارزه میکند و آنان را میشناسد و برای نجات جامعه از ضعف و قوت و قدرت و اقتدار آن تلاش میکند، جهاد میکند. انسانهای ضعیف از این مسئله وحشت میکنند. زیرا باعث رسوایی آنان میگردد.
در بسیاری از موارد پشت سر منافق صف میبندند. زیرا او را به خود نزدیکتر مییابند و امام حق را میکوبند و موضع او را تضعیف میکنند.
هدایت شده از شیخ فرهاد فتحی
كَثرَةُ الوِفاقِ نِفاقٌ ، كَثرَةُ الخِلافِ شِقاقٌ.
اساس وفاق ملی این کلام حضرت امیر است؛ یعنی وفاق با همه کس و همه چیز ، نفاق است، مخالفت الکی با همه چیز هم موجب دشمنی است.
اینکه جلوی افراطی های اصلاح طلب را نگیریم و هر روز به جناح مقابل تهمت بزنند و خدمات شهید رئیسی که در کلام رهبری مثل خدمات امیرکبیر است را مسخره کنیم ولی انتظار داشته باشیم با افراطیون انقلابی هم در مجازی هم حقیقی برخورد شود ، وفاق ملی نیست، استبداد و دیکتاتوری حزبی است.
اینکه برای یک حرف مفت پوتین، غیرت ملی نشان بدهیم که باید هم اینگونه باشد و منافع ملی باید برای همه خط قرمز باشد ولی در مورد آمریکا که 100 سال است انواع و اقسام دشمنی ها از کودتای 28 مرداد تا حمایت از گروههای تجزیه طلب را داشته قائل به تسامح و تعامل باشیم، نشانه ی بی شرفی است نه وفاق ملی. یاعلی...
✔️ #شیخ_فرهاد | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
🔴طبق جدیدترین آمار موسسه پو بیش از نیمی از ساکنان کشورهای شورای همکاری خلیج (فارس) مهاجر هستند!
خیلی آمار عجیبی است. صحبت از میلیون ها نفر و چندین کشور و میلیاردها دلار است.
آیا کم سوادانی که دبی را با ایران قیاس میکنند میدانند 94% جمعیت امارات وارداتی اند؟!
یک کشوری سفارشی با مردم سفارشی.
آیا کشوری با فقط ۶ درصد بومی اصلا کشور است؟! مسافرخانه ای در ابعاد بزرگ. کاروانسرای منطقه ای.
قطر فقط ١٩٪ قطری دارد.
کویت فقط ٢٩٪ کویتی دارد.
بحرین فقط ٣٧٪ بحرینی دارد.
و عمان به زور ۴٨٪ بومی دارند و بقیه همه مهاجرند...😳
عربستان سعودی با آن پهناوریاش 37% جمعیتش وارداتی است.
این کشورها تقریبا چیزی به اسم ملت ندارند!
✅ کانال بدون سانسور | عضو شوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
جامعه مظلوم مقتدر ما
میتوانی در یک نقطه دور بنشینی و قضاوت کنی و میتوانی وحشت را کنار بگذاری و در میانشان قدم بزنی.
واقعیات را باید وجدان کنی. جهان ما، دوران غلبه تصویر واقعیات بر آنهاست. انسان این توان را دارد که هر موجودی را با تمام جهاتش بیابد. او اشرف و اعظم مخلوقات است. خداوند او را در اعلی منازل آفرینش قرار داد و خود را تحسین فرمود.
ظرف وجود انسان گنجایش غرق کردن تمام پدیدهها را در خویش دارد؛ اگر و تنها اگر انسان پیش از همه خویش را بیابد.
اینکه چگونه و کجا میتوان خود را یافت میشود داستان زندگی انسان و این داستان از زمانی آغاز شد انسان توانست درباره اینکه کیست و کجاست و چرا سؤال کند.
شاید باورش برای ما سخت باشد؛ اما مورخان انسانشناسی نمونههایی از موجود دوپای راست قامت را معرفی میکنند که هیچ سؤالی در این باره ندارد.
پاسخ به سؤال اساسی من کیستم تاریخ را ساخته.
تاریخ پیامبران و کامکاران و تاریخ پادشاهان و کامجویان.
دو تاریخ به موازات هم پیش آمدهاند و همیشه با هم سنجیده شدهاند. بشر گاهی با آنان و گاهی با اینان و گاهی در رفت و آمد بین این و آن سخت زیسته است.
گاهی به جنگ و رقابت و گاهی به صلح و مراقبت.