eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
145 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
24 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حاج علی یوسفی
8.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶از این مسلمونای بی عرضه نباش... روى ابن عباس قال: كان رسول الله صلى الله عليه وآله، إذا نظر إلى الرجل فأعجبه قال: هل له حرفة فان قالوا لا قال: سقط من عيني قيل: وكيف ذاك يا رسول الله؟ قال: لان المؤمن إذا لم يكن له حرفة يعيش بدينه. جامع الأخبار ص 139. 🔹🔸بچه مذهبیا تنبل نباشیم... ─═ @HAJJALI110 ═─
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
🔶از این مسلمونای بی عرضه نباش... روى ابن عباس قال: كان رسول الله صلى الله عليه وآله، إذا نظر إلى ال
هیچ جامعه‌ای بدون تولید، جامعه نشد و جامعه نماند. مصرف رمز قوت و قدرت و اقتدار اقتصادی نیست. هر کس بیش از درآمدی که تولید می‌کنه، مصرف کنه نابود خواهد شد. فرهنگ غلطی که باعث شده هر روز بیشتر از گذشته به نفت و پول مفتش وابسته بشیم. فرهنگ مصرف. غرب به ما یاد داد که شما مصرف کنید. ما نفت رو از شما می‌گیریم و به جاش محصول می‌دیم. با این کار غرب تولیدش رو تقویت کرد و سلطه خودش رو کامل کرد و ما رو خوار و ذلیل. قیمت نفت رو هم خودش تعیین می‌کنه. بسته به میزان مصرفش. مسلمان که جای خودش رو داره، آدم باید تولید کننده باشه، وگرنه به گدایی و وابستگی دیگران خواهد افتاد. بیهوده نیست که بیشتر از خلاقیت و کارآفرینی به کارگری و کارمندی علاقه داریم. روی این قضیه کار شده که آدم‌ها، حرفه نداشته باشند و حرفه‌ای زندگی نکنند. حرف در این باره بسیار هست. جامعه‌ای که نتونه باور صادقش رو به عمل صالح تبدیل کنه به زودی مغلوب ناباوری‌هاش خواهد شد.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
هیچ جامعه‌ای بدون تولید، جامعه نشد و جامعه نماند. مصرف رمز قوت و قدرت و اقتدار اقتصادی نیست. هر کس ب
تعادل بین میزان زحمت و لذت باید حفظ بشه. راحت‌طلبی انسان رو به فروختن خود وادار خواهد کرد. جامعه‌ای که دچار سوء مصرف بشه مجبوره هر روز نمایشی‌تر، پوچ‌تر و شکننده‌تر زندگی کنه. تولید ارزش از عمل سازنده جامعه رو شکل می‌ده و تکثیر ارزش از دلالی و فروش دارایی‌ها، هر روز بی‌شخصیت‌ترت خواهد کرد. اگر مردمی باور کردند که بدون کار درست، اموراتشون می‌گذره، فرقی نمی‌کنه کدوم حکومت بالای سرشون باشه، بدبختند. ذهنی که روی ارزان به دست آوردن امکانات با گدایی از زمین و آسمان و هر چیز بین آن هست عادت کرده، قدرت سازندگی رو از دست میده. استعداد رشد رو از دست میده. خود به خود برده میشه.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
تعادل بین میزان زحمت و لذت باید حفظ بشه. راحت‌طلبی انسان رو به فروختن خود وادار خواهد کرد. جامعه‌ای
نباید فکر کرد که بحث ما تنها مربوط به ایران هست. انسان ضعیف تمدن ضعیف رو به وجود آورد و فرهنگ ضعف و استضعاف رو همگانی کرد. راحت‌طلب‌ها غلبه کردند و قدرت رو به دست گرفتند. در مقوله سوء مصرف، ما بخشی از طرح غرب هستیم. نقشی که غرب برای ما انتخاب کرد، مصرف بی‌رویه بود. موفق شد. حتی اگر نخواید مصرف کنید او جنگی به راه خواهد انداخت و شما برای جبران ویرانی‌ها مجبور به ساختن خواهید شد. جنگ یک سیاست بزرگ برای غرب هست. صلح به این دلیل همیشه دور از دسترس بوده و شعار افراد کوتاه‌بین صلح و سازش با غرب بوده. غرب هیچ ارزشی برای صلح و دوستی و سازش و همزیستی قائل نیست. او برای طرحی که کشیده ارزش قائله. غرب با دزدیدن امکانات دیگر کشورها فرصت کافی برای طراحی نظام تضعیف، به دست آورده. واقعیت این هست که نظامات غربی نتونسته دخل و خرجش رو یکی کنه. لذا مجبور هست دست به تخریب جهان بزنه تا آباد به نظر برسه و فرصت سلطه رو از دست نده. اگر مردم دنیا بدونند که مردم غرب خوشحال و خوشبخت نیستند، تمام نظام سلطه ویران خواهد شد. آگاهی باید در جهان بسط داده بشه تا واقعیت‌ها آشکار بشه. تحریم آگاهی و ترویج دروغ یکی از تخریب‌های گسترده نظامات غربی هست. ضد قدرت، تمام مؤلفه‌های قدرت انسان رو از بین می‌بره تا نظام ضعف رو حاکم کنه. سهم ما اسراف در مصرف هست و نتیجه بردگی و ذلت در برابر غرب.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
ماشین‌ها در جاده موازی در رفت و آمدند. اگر نمی‌خواهی قدم بزنی می‌توانی بروی یا برگردی. کربلایی زیارت
خوبی کربلا آن است که خالص و ناب است. در نهایت مقدار ممکن. در واقع کربلا شاغول تمام بسترهای ایمانی ماست. در آنجا همه اتفاق‌ها دست له دست هم داده تا هیچ ناخالصی باقی نماند. لذا می‌توانی تکیه کنی و خودت را تنظیم کنی. کربلا حجت است. استاندارد است. اصلا گفته‌اند بهشت در زمین است. آسمان ندارد. این کار محاسبه ما را آسان می‌کند. مسیر توحیدی کربلا به ما اجازه می‌دهد تا همه کثرات را کنار بگذاریم و صادقانه خود را وزن کنیم. چقدر در شرک غرق شده‌ایم؟! چقدر به توحید نزدیک شده‌ایم؟!.
هر چه رفتارهای مردم در خیابان بیشتر آلوده به نشانگان جنسی باشد، مناسبات بین زن و مرد کوتاه‌تر و ارزان‌تر خواهد شد. این یعنی جوهر محبت جای خود را به کالای شهوت می‌دهد و در این صورت ظرف خانواده برای قاب کردن رابطه زن و مرد زیادی می‌کند. در این صورت خانه‌ها می‌شود مکان. می‌شود خوابگاه. می‌شود خالی از قلب. خالی از روح. خالی از زندگی. خانه در این سال‌ها تنها از کمیت فقیر نشده. خانه‌ها هر روز بی‌کیفیت‌تر شده‌اند. مرده‌تر و جسدتر شده‌اند. فاسدتر و از هم پاشیده‌تر شده‌اند. به یکی از دوستان اهل دقت، هر چه جامعه از ازدواج‌های موقت بیزار است اما آمارها نشان می‌دهد که زندگی‌ها به شدت کوتاه و قشری شده‌اند. روابط کاملا موقت شده و بنای اساسی در کار نیست. وقتی قرار نیست خانه امتداد داشته باشد، ریشه‌ها هم مهم نیستند. انسانیت در چنین فضایی بیشترین آسیب را می‌بیند. لذت جای رضایت را می‌گیرد و فریب جای باور را و شهوت جای محبت را. حتی خانواده‌ها هم اندک اندک تخلیه معنی می‌شوند و چسبندگی‌های پیرامونی بر استحکام روابط خانواده که اکنون به سستی گراییده غالب می‌گردد. حالا حتی نسبت بین همسران و فرزندان و والدین نیز با روابط سست بدلی نمایشی سنجیده می‌شود. بعید می‌دانم اگر مردم بدانند که با به وجود آوردن وضع کنونی که سیر قهقرایی دارد چه صدمه سنگینی به خود در میان مدت و بلندمدت می‌زنند با شرایط پرده‌زدایی از خود و رفتارشان کنار بیایند. تمام زنانی که امروز به خاطر کنار گذاشتن حجاب و تسلیم شدن در برابر موج برهنگی احساس خنکی می‌کنند، قدم روی آتشی گذاشته‌اند که از شدت حرارت لحظه‌ای خنک می‌نماید. آمار بیماری‌های روانی حاد در همین مدت کوتاه بالا رفته و پریشانی و پراکندگی دارد ریشه آدم‌ها را می‌کند. اما چون مردم در زمان‌های مختلف و با شیب‌های مختلف وارد این مسیر می‌شوند عظمت فاجعه پیدا نیست. لکن تا چند سال آینده تمام این جمعیت به جهنم کف مرحله خواهند رسید و جامعه تعادل جدید را که بسیار درنده و دردآور است خواهد پذیرفت. دریدگی جز به درندگی راهی ندارد. جامعه سطح خشونت بالاتر را خواهد چشید. هیچ راهی برای فرار از آن وجود ندارد. غرایز مسیر خود را خواهند پیمود و زیاده‌طلبی و برتری‌طلبی و راحت‌طلبی و لذت‌طلبی جامعه را محاصره خواهند کرد. اگر مؤلفه ایمان ما را از این ورطه بیرون نکشد، جهنم یله و رهای غرایز بی‌ قاعده خوب و بد را خواهد سوزاند. هیچ گاه طور دیگری نبوده و نخواهد بود.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
خوبی کربلا آن است که خالص و ناب است. در نهایت مقدار ممکن. در واقع کربلا شاغول تمام بسترهای ایمانی ما
از همین‌جاست که محاسبه و مراقبه در فصای زیارت جواب می‌دهد. می‌توانی تمام اسباب و علل توجیه رفتار خود را کنار بگذاری و با تکیه بر عاملیت محبت و شدت وجود ولیّ خدا با یک تراز مطلق خود را اندازه بگیری. من وقتی در شدت درد داشتم دنبال مقصر می‌گشتم و راه‌های فرار را می‌جستم، ناگهان یاد این معنی افتادم. دلم می‌خواست سطح معادله را تقلیل دهم به شرایط عادی اما قدرت زیارت اربعین چنان فضا را از توحید غنی کرده بود که رانده می‌شدم به مناسبات توحیدی و خودم را در برابر خودم می‌یافتم. داشتم سابیده می‌شدم در راه. داشتم تجربه می‌کردم عریان شدن از خود را. انگار قدم زدن در مسیر اربعین همان مراسم فاخلع نعلیک است در وادی مقدس کربلا. حالا دیگر هر گاه می‌خواستم عصبانی شوم، انگار چشم در چشم خدا دوخته بودم و تماشایش را تماشا می‌کردم. تجلی ذکر الله در این جاده غوغا می‌کند. آنقدر زلال است که نمی‌توانی خود را نبینی و خدا را و حسین علیه السلام را. نمی‌شود درست محاسبه نکنی. فضا آکنده از مراقبت است. مثل سنگی که در کیسه سنگ‌ها افتاده آنقدر تنه می‌خوری تا تمام زبری‌هایت صاف و صیقل می‌شود. اگر بشکنی کار تمام است. باید بروی و شروع کنی از اول؛ اما اگر صبر کردی و خوب و زیبا رنج کشیدی و إنا لله و إنا إلیه راجعون شد ذکر هر قدمت، آنگاه وقتی رسیدی از تو استقبال می‌کنند. اصلا اینجا داستان مصیبت و صبر و صلوات و رحمت و مغفرت خداوند خیلی صادقانه روی فرش جاده تلاوت می‌شود. سفر زیارت سفر رنج مقدس است. رنج مقدس است زیرا تمام منیت‌ها را می‌کوبد و می‌تراشد و می‌ریزد و پاکت می‌کند از محدودیت‌ها و تحجر و جمود و دیوارهای استکبار خودپرستی. همه حق‌ها را از تو می‌گیرد و می‌دهد به ولیّ خدا و تو باید این فقر مطلق را بپذیری تا از نو ساخته شوی. زیارت اربعین طوفان توحید است. شدت وجود امام آنقدر زیاد است که تمام طول مسیر را پوشانده و انگار در عمق محبت شنا می‌کنی. اگر صبر کنی حتما اتفاق خوبی در راه است. طهارت مزد این سفر است. مراقبش باش.
ذهن مشغول یاد خدای قویّ عزیز و انسان‌های قوی است. انسان‌های قوی دوستان خدا هستند. بندگان خدا. کسانی که از محدودیت‌های ضعف رهیده‌اند و در بی‌انتهای خدا رهایی می‌کنند. ذکر موجودات ضعیف، ذهن را و سپس تن را و در مجموع انسان را ضعیف می‌کند.
فطرت انسانی از ضعف متنفر است. انسان‌های ضعیف زمانی که در مسیر دنیا خود را نشان می‌دهند به دلیل آنکه دنیا وادی ضعف است صادق‌تر به نظر می‌رسند تا زمانی که پوستین دین بر تن می‌کنند. زیرا وادی دین، وادی اندیشه قوی و رفتار قوی و گفتار قوی است. زمانی که ضعیف ادعای دینداری می‌کند، زشت‌ترین تصاویر را خلق می‌کند و هر کس سر سوزنی حیات فطری داشته باشد از بوی گند آن متنفر و منزجر خواهد شد. ضعفای دیندارنما دین را به گروگان می‌برند و با آن خلق را می‌فریبند و صدق دل آنان را می‌ربایند و یا آنان را به وحشت می‌اندازند و از دین فراری می‌دهند. دین برنامه زندگی است.
تفاوت دینداران با دینمداران نسبت به امام، تفاوت سلول‌های مرده بدن با سلول‌های زنده برای مغز و قلب و بدن است. سنگینی دارد؛ اما زایش و افزایش ندارد. به کار می‌آید؛ اما امتداد ندارد و امتداد نمی‌دهد. سلول‌های زنده حیات هوشمندی در نسبت با بدن و قوای اداره آن دارند. همه وارث جوهر «من» بدن هستند. شخصیت امام را در خود می‌یابند. او را اجتهاد می‌کنند؛ بلکه بالاتر از آن، وجدان می‌کنند. بدن را سبک می‌کنند. بار بر دوش بدن نیستند، فرصت برای بدن هستند. خلاقیت دارند. حرکت دارند. بعدی به زندگی بدن می‌افزایند. البته سلول‌های مرده بهتر از سلول‌های سرطانی و مهاجم هستند. سلول زنده بدنه اجتماعی مؤمنین است. سلول زنده امام خویش است.
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لَا يَقْدِرُ عَلَىٰ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَىٰ مَوْلَاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّهْهُ لَا يَأْتِ بِخَيْرٍ ۖ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ ۙ وَهُوَ عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿٧٦﴾ و خدا مَثَلی [دیگر] زده است: دو مرد را که یکی از آنان لال مادرزاد است [و] بر هیچ کاری قدرت ندارد و سربار سرپرست خویش است؛ او را هر کجا روانه می کند، منفعت و سودی نمی آورد، آیا چنین لال بی قدرت و بی سودی با کسی که [گویا و شنوا است و] به عدالت و انصاف فرمان می دهد و بر راهی راست قرار دارد، یکسان و مساوی است؟ [پس چرا معبودهای لال بی قدرت و بی سود را با خدای توانا و شنوا که ذاتش خیر بی نهایت است، برابر می دانید؟!] (۷۶) دین برنامه انسان‌های قوی است. انسان‌های ضعیف آن را مصادره می‌کنند تا از قوتش موقعیت و ثبات به دست آورند.
در طول تاریخ انسان‌های ضعیف با پیامبران جنگیده‌اند. اگر پیروز شدند که دو قطبی استکبار و استضعاف را تبدیل به شیوه اجتماعی کردند و تمدن بنا کردند و ادامه دادند؛ اما اگر شکست خوردند، آرام در متن جامعه مؤمنان خزیدند و با شیوه نفاق، ضعف و سستی و بیماری خویش را در میان آنان تکثیر کردند. همواره با کفر و نفاق مبارزه می‌کند و آنان را می‌شناسد و برای نجات جامعه از ضعف و قوت و قدرت و اقتدار آن تلاش می‌کند، جهاد می‌کند. انسان‌های ضعیف از این مسئله وحشت می‌کنند. زیرا باعث رسوایی آنان می‌گردد. در بسیاری از موارد پشت سر منافق صف می‌بندند. زیرا او را به خود نزدیک‌تر می‌یابند و امام حق را می‌کوبند و موضع او را تضعیف می‌کنند.