eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
454 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
@mehrostad_ir 980818.mp3
3.3M
💠آیت‌الله جوادی آملی: کسی که نمی‌‎داند دکارت و هايدگر و کانت چه گفته‌اند، چگونه می‌‎تواند شاگرد امام زمان(عج) باشد؟ @daghdagheha
💠پس از بیست سال از ورود فارغ‌التحصیلان دانشگاه 🔸دغدغه‌های دانشگاهیان حوزوی‌شده: از کندی آموزش تا کسری معیشت 🖊حسن اجرایی 🔹امروز چهل سال از نامگذاری روز وحدت حوزه و دانشگاه و نزدیک به بیست سال از اولین ورود سازمان‌یافته فارغ‌التحصیلان دانشگاهی به حوزه‌های علمیه می‌گذرد، اما همچنان ساختارهای مدیریتی و آموزشی حوزه چندان آماده و پذیرای دانشگاهیان نیست؛ چرا که بسیاری از روندها و برنامه‌ریزی‌های مدیریتی، آموزشی و فرهنگی، متناسب با ویژگی‌ها، شاخصه‌ها و محدودیت‌های این گروه از طلاب، بازسازی و مناسب‌سازی نشده است و تأخیر در اجرای چنین اقداماتی می‌تواند در کوتاه‌مدت به کاهش انگیزه‌ها و در بلندمدت به کاهش ورود فارغ‌التحصیلان دانشگاهی به حوزه‌های علمیه بینجامد. 🔹نظام آموزشی فعلی حوزه‌های علمیه که در دروس اصلی سه سال اول معطوف به آموزش ادبیات عرب و سه سال بعدی معطوف به آموزش مقدماتی فقه و اصول فقه است، بیشتر با نگاه به آن دسته از طلاب تدوین شده است که در سنین بین ۱۵ تا ۲۰ سال وارد حوزه‌های علمیه می‌شوند و معمولاً حداکثر تا مقطع دیپلم تحصیل کرده‌اند. این برنامه‌ریزی آموزشی گرچه ممکن است برای سنین مذکور مناسب باشد، اما روشن است که باید تفاوت‌های طبیعی میان دانش‌آموز ۱۵ ساله و دانشجوی ۲۵ ساله را در شیوه آموزش لحاظ کرد. 🔹گذشته از این، برخی از طلاب دانشگاهی بر این باورند که دغدغه‌های ورودی‌های دانشگاهی بسیار متفاوت از دغدغه‌های دیگر طلاب است و به تناسب همین تفاوت‌ها باید آموزش‌های متفاوتی به طلاب ارائه شود. بر این اساس چه بسا بتوان دروسی مانند مباحث کلامی، فلسفی و اعتقادی را زودتر از دیگر طلاب به طلاب دانشگاهی اختصاص داد. علاوه بر این، برخی طلاب معتقدند موضوعاتی از قبیل آموز‌ش‌های مرتبط با ازدواج، مدیریت خانواده، مهارت فن بیان و آشنایی با هویت طلبگی، از جمله دغدغه‌هایی است که ممکن است برای ورودی‌های سیکل و دیپلم در سال‌های ابتدایی چندان مهم نباشد، اما با توجه به سن فارغ‌التحصیلان دانشگاهی که همگی بیش از بیست ساله هستند، نباید از برنامه‌ریزی برای موضوعات مذکور غفلت کرد. 🔹گروهی از طلاب دانشگاهی در شرایطی وارد حوزه‌های علمیه شده‌اند که یا پیش از آن ازدواج کرده و صاحب فرزند بوده‌اند و یا پس از ورود به حوزه اقدام به ازدواج کرده‌اند. در چنین شرایطی، تأمین زندگی با تکیه بر شهریه دریافتی و با وجود دروس فشرده که تقریبا کل ساعات روزانه طلاب را تا شش سال اول درگیر می‌کند، گذران زندگی دشوار خواهد شد. گاه این شرایط معیشتی، امکان ازدواج را از طلاب سلب می‌کند و تغییر شرایط اقتصادی، موجب شده است طلابی که تا چند سال اخیر می‌توانسته‌اند با تکیه بر حداقل‌های معیشتی تشکیل خانواده بدهند، از این پس قادر به چنین کاری نباشند و بسیاری از خانواده‌ها حتی با ازدواج دختر خود با طلاب مخالفت کنند. 🔹یکی از مسائل پربسامد در میان طلاب دانشجو، بی‌استفاده ماندن تجربه و تخصصی است که در طول تحصیلات دانشگاهی خود کسب کرده‌اند. تقریباً نیمی از این طلاب در رشته‌های فنی و مهندسی تحصیل کرده‌اند و نیم دیگر، در رشته‌های مرتبط با علوم انسانی و از این میان تقریباً هیچ‌کدام نتوانسته‌اند از تحصیلات پیشین خود همگام با آموزش‌های حوزوی بهره ببرند. 🔹علاوه بر رشته‌های فنی و مهندسی که ممکن است در نگاه اول غیرمرتبط با حوزه‌های علمیه به نظر برسد، حتی دانش‌آموختگان رشته‌هایی مانند کتابداری، علوم ارتباطات و رسانه و… نیز علاقمند به استفاده از تخصص و تجربه خود در راستای رسالت طلبگی هستند، اما زمینه‌ها و بسترهای لازم برای بروز و به بار نشستن اینچنین توانمندی‌هایی دیده نمی‌شود. 🔹یکی از دیگر از محورهای انتقادی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در حوزه‌های علمیه، گسترش دانشگاه‌زدگی، نمره‌محوری و مدرک‌گرایی در حوزه است. آنها معتقدند برخلاف تصور عمومی، تحصیل برای نمره به حوزه‌های علمیه هم راه یافته و ابزارهایی از جمله حضور و غیاب و امتحانات به جای آنکه به تحکیم تحصیلات حوزوی و نظام‌یافته‌تر شدن آن کمک کند، طلاب را به سمت مطالعه‌های شب امتحانی و کاستن از عمق تحصیلات سوق داده است. 🔹برخی از دانشگاهیان با انگیزه‌هایی از قبیل تمدن‌سازی، اهمیت مسائل اجتماعی، ایجاد تحول در جامعه اسلامی، تولید علم و تبلیغ هدفمند وارد حوزه‌های علمیه می‌شوند و در بدو ورود یا کمی بعدتر درمی‌یابند که مدیریت رسمی در حوزه‌های علمیه توجه چندانی به این موضوعات ندارد و به تدریج یا در روند عمومی آموزش‌های حوزه هضم می‌شوند و یا خود با تشکیل گروه‌هایی به دنبال کردن دغدغه‌های خویش می‌پردازند. - به نقل از مباحثات: http://mobahesat.ir/22457/amp @daghdagheha
💠مردم از مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی چه می‌پرسند؟ خبرگزاری مهر از مهمترین سوالات دینی مردم 🔹اگر گذشته مردم با مراجعه به روحانیان و بیوت مراجع و علما به طرح پرسش‌هایی درباره واجبات و محرمات و وجوهات شرعی می‌پرداختند امروز مسئله و پرسش آنان متفاوت شده است. مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی از مراکزی است که هرروزه با صدها پرسش جدید از مخاطبان مختلف مواجه می‌شود. 🔹رئیس بخش پشتیبانی علمی مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی در نشست علمی «تحلیل داده‌های رصدی و اکتشافی از پرسش‌های دینی» در حاشیه پنجمین نمایشگاه دستاوردهای پژوهشی و فناوری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، اظهار داشت: این مرکز به عنوان مرجعی که یک میلیون و ۲۰۰ هزار سوال از آن پرسیده می‌شود، می‌تواند بگوید که به چه میزان پژوهش‌ها و تبلیغ‌های انجام شده به ذهنیت مردم نزدیک‌تر است. 🔹از میان ۵۰ کلید واژه بسیار کاربردی که بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است، می‌توان به توجه مردم به فلسفه احکام رسید، چراکه مردم به دنبال این هستند که بفهمند چرا باید نماز بخوانند و روزه بگیرد و چرا باید احکام دینی را به آن صورت که علمای دینی می‌گویند، عمل کنند. 🔹هاشمی با تأکید بر اینکه مبلغان دینی باید به چرایی‌های انجام احکام دینی توجه داشته باشند، تصریح کرد: رشد طب سنتی نشان می‌دهد که همچنان مردم به خبر اعتماد دارند و روحیه تمکینی و تعبدی در میان بخشی از جامعه مشاهده می‌شود اما مردم دوست دارند که آثار عملکردها و علت انجام را هم متوجه شوند. 🔹وی معاد و برزخ را یکی از موضوعات مهم از نگاه مردم دانست و افزود: مردم از مرگ، برزخ و قیامت بسیار سوال می‌کنند و هر فردی که یکی از نزدیکان خود را از دست می‌دهد، طی دورانی با سوالات مرتبط با برزخ، معاد و مرگ درگیر خواهد بود. 🔹هاشمی چرایی استجاب نشدن دعاها سوال بسیاری از مردم است، اظهار کرد: شرطی بار آوردن در تربیت دینی موجب افسردگی افراد می‌شود. 🔹وی تشخیص آداب دینی از خرافات را یکی دیگر از دغدغه‌های مردم دانست و گفت: تشخیص خرافه از آداب، درست از اهمیت بسیاری برخوردار است چراکه گاهی خرافات می‌تواند جای آداب درست را بگیرد و افراد را به بیراهه هدایت کند. 🔹رئیس بخش پشتیبانی علمی مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی با بیان اینکه طهارت و نجاست از جمله موضوعات پر سوال مردم است، تصریح کرد: مبلغ و پژوهشگر باید به پرترافیک‌ترین سوالات توجه داشته باشد تا در حوزه‌های مرتبط با این سوالات تلاش و کوشش کند و سطح مردم و جامعه مخاطب خود را در این حوزه افزایش دهد. 🔹وی با اشاره به اینکه نماز همچنان بخش قابل توجهی از سوالات را به خود اختصاص داده است، افزود: وسواس نیز در میان سه موضوع نخست مورد سوال مردم است، به همین علت مبلغان در بیان احکام باید مراقب باشند تا موضوعات را به صورتی بیان کنند که وسواس افراد به حوزه‌های دینی ورود نکند. 🔹رئیس بخش پشتیبانی علمی مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی اظهار کرد: موضوعات ذکر، دعا، سحر و جادو از جمله مباحثی است که ۳۰ درصد از سوالات گروه قرآن و حدیث را به خود اختصاص می‌دهد. 🔹وی با تأکید بر اینکه در شرایط امروزی با تغییر فرهنگ‌ها اختلاف میان خانواده‌ها و فرزندان به ویژه در خانواده‌های مذهبی بسیار افزایش یافته است، گفت: این سوال برای خانواده‌ها پیش آمده است که چگونه می‌توانند رابطه خود را با فرزندان تقویت کرده و ارزش‌ها و پیام‌های مورد نظر خود را به آن‌ها منتقل کنند. 🔹هاشمی با بیان اینکه ۵ درصد سوالات کلامی مردم به حوزه مهدویت اختصاص دارد، گفت: از میان این سوالات، ۲۳ درصد به زندگانی امام زمان (عج) و ۴۸ درصد به ظهور اختصاص دارد و یک درصد در مورد مهدویت در سایر فرق اسلامی، سه درصد در مورد کتاب مطلوب در حوزه مهدویت و یک درصد در مورد مهدویت در ادیان دیگر است. ⬅️کانال را اگر مفید می‌دانید به دوستان خود معرفی نمایید 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠اگر فکری برای علوم انسانی نشود، حال ایران بدتر خواهد بود. 🖋روح‌الله جلالی(دانش‌آموخته حوزه علمیه و دکترای انقلاب اسلامی) 🔺یکی از عوامل عقب‌ماندگی ما ضعف و فقر علوم انسانی در ایران است. علوم انسانی یعنی مغز کشور. یعنی اهالی علم سیاست، جامعه‌شناسی، اقتصاد، مدیریت، امور تربیتی، روانشناسی، حقوق، اخلاق و صدها رشته دیگر قرار است در میان راه‌های موجود، برای میلیون‌ها نفر، تصمیم برتر را شناخته و مسیر عملیاتی کردن آن را بیابند. 🔸حال ما در کشوری زندگی می‌کنیم که میان مردم، دهه‌ها تعریفِ علم، ریاضی‌فیزیک، هوافضا، پزشکی، شیمی و کلا رشته‌های مهندسی و تجربی بوده است. استعدادهای برتر عموما وارد این رشته‌ها می‌شدند. کشوری که در نظام آموزشی خود به نمرات پایین حق نمی‌دهد وارد رشته‌های ریاضی و تجربی شوند و از ابتدا به آنها می‌آموزد که رشته‌های انسانی جای کودن هاست. 🔸اگر یک چهارم رقابتی که در پذیرش رشته‌های تجربی و پزشکی در جریان است، در علوم انسانی بود، بعید می‌دانم بیش از هشتاد درصد دانشجویان فعلی رشته‌های انسانی دانشگاه‌های تهران و بهشتی و علامه و ... سر صندلی‌های این دانشگاه‌ها نشسته بودند و حتی توان نزدیک شدن به آن را در خود می‌دیدند. اما نتیجه آن قشربندی غلط این شده است که هنوز بر مصدر امور فوق پیچیده اجرایی کشور، پزشک‌ها و مهندس‌ها حکمرانی می‌کنند. کشوری که در آن خیلی‌ها هنوز هنر را درس و علم واقعی نمی‌دانند درحالیکه بسیاری از کشورها با هنر، در حال کنترل بخش مهمی از دنیا و ثروت و سیاست و تربیت آن هستند. 🔸هنوز چهره‌های مطرح دانشگاهی در علوم انسانی جایگاهی در تریبون‌های رسمی ندارند تا جامعه به این سمت تشویق شوند. بگذریم 🔸حال با بحران بدتری مواجه هستیم و آن اینکه دیگر امیدها برای تحصیل در رشته‌های انسانی در میان مردم بسیار کم‌رمق‌تر از گذشته است. روز به روز دانشجو کمتر می‌شود و جذب استاد و عضو هیأت علمی مشکل‌تر و حتی ناممکن‌تر. از هر سه صندلی علوم انسانی، دو صندلی خالی است. کسی برای دبیری دبیرستان و کارمندی اداره‌جات، رنج دوران پر زحمت و پرهزینه دکترا را تحمل نمی‌کند، چه رسد به دانشمند شدن. قوی‌ترین فارق‌التحصیلان دوره دکترا در رشته‌های علوم انسانی امیدی به اشتغال ندارند و در بهترین شرایط به پروژه‌های موقت استثمارگونه تن می‌دهند. بسیاری در فکر مهاجرت و بسیاری مشوش به گذران عمر نگاه می‌کنند. بسیاری از فارق‌التحصیلان دکترا حتی تدریس حق‌التدریسی نمی‌یابند. این یعنی حرکت خاموش به سوی مرگ مغزی ایران. 🔸هر حکومتی بر سر کار باشد فرقی نمی‌کند، در ایران، مغزهای بزرگ و خستگی‌ناپذیر، با چیزی شبیه معجزه ممکن است رشته‌های انسانی را انتخاب کنند. در حالیکه علوم انسانی، تشنه هزاران استعداد برتر است. وقتی فارق‌التحصیل دکترای علوم سیاسی مسافرکشی می‌کند، وقتی فقط در دانشگاهی یک جا برای پذیرش هیأت علمی باز شده و چهارصد نفر تقاضای پذیرش دارند، وقتی برای عضویت در هیأت علمی زابل چهل نفر در صف رشته‌ات ایستاده‌اند، وقتی بسیاری از دانشگاه‌ها با سیر نزولی داوطلب سالانه مواجه هستند، وقتی هزاران نفر از دکترابه‌دست‌های این رشته‌ها امیدی به شغل و کار ندارند، چه آینده‌ای برای علوم انسانی و مغز کشور متصور است؟ 🔵راه حل چیست؟ پذیرش دانشجویان علوم انسانی به شدت در هر سه مقطع دانشگاهی «محدود به نیازهای کشور» شود. در دوره دکترا انقدر جذب پایین و محدود باشد که افراد از اشتغال مناسب خود تا هفتاد درصد مطمئن باشند. آن وقت ببینید چه هجومی به این رشته‌ها صورت گرفته و چه رقابتی میان بهترین‌ استعدادها شکل بگیرد. آن زمان ما هزاران اندیشمند درجه یک متبحر در ایران و حتی دنیا خواهیم داشت که تصمیمات برتر را خیلی بهتر از قبلی‌ها بلدند. ✔️ما به اندیشمندان پیچیده و دانای رشته‌های علوم انسانی برای بهتر شدن ایران، احتیاج داریم. ⬅️کانال را به دوستان خود معرفی نمایید 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
دغدغه‌های حوزوی
💠سفر «از شیطان تا میکروب» با رسول جعفریان 🔸 «از شیطان تا میکروب» جدیدترین اثر تحلیلی رسول جعفریان بر جریان تولید علم در عرصه بهداشت و سلامت 🔸از شیطان تا میکروب، مسیر سختی نیست اگر با رسول جعفریان هم‌نوا و هم‌افق باشیم؛ پژوهشگری که پروژه فکری چندسال اخیرش مباحث پیرامون فقدان تولید علم ( به‌معنای ساینس) و به تبع آن ضعف رویکرد علمی در تمدن ایرانی ـ اسلامی بوده است. 🔸از نظر استاد جعفریان ما هیچ نقشی در راهبری جریان علمی بشر نداشته و نداریم. تمدن ایرانی ـ اسلامی با تمام کبکبه و دبدبه‌اش حتی یک دوچرخه هم نتوانسته بسازد. هرچند به زعم عده‌ای، جعفریان در این رویکرد قدری افراط می‌کند، اما شاید وجه افراطی سخنان وی برای تعدیل جریانی که می‌گوید تمدن، تکنولوژی و علم بشر مدیون شرق و به‌ویژه ایران است مفید باشد؛ به‌ویژه در آشفته‌بازاری که یکی ترویج واکسن را توطئه اسرائیل برای عقیم‌کردن مسلمانان می‌داند، دیگری با ورزش‌های امروزی مخالفت می‌کند چون در روایات به آنها اشاره‌ای نشده و.. . 🔸کتاب «از شیطان تا میکروب» نیز با همین رویکرد نگاشته شده است. جعفریان در مقدمه کتاب اشاره می‌کند که ایرانیان در برخورد با پزشکی نوین ـ از میانه دوران قاجار ـ سه مرحله را پشت سر گذاشتند؛ 🔹مرحله اول؛ ورود اطلاعات پزشکی غربی به ایران و پذیرش تام و کمال آن بدون هیچ ایراد و اشکالی. 🔹مرحله دوم؛ تلاش برای انطباق اطلاعات پزشکی با آموزه‌های اسلام در زمینه بهداشت و طهارت. 🔹مرحله سوم؛ انتقاد از پزشکی جدید با تأکید بر برتری طب اسلامی. 🔸تمرکز کتاب بر مرحله دوم است و مؤلف سعی کرده با استناد به کتاب‌ها و مقالات مرتبط نشان دهد که چگونه در دوره‌ای سعی شده پزشکی جدید با قوانین طهارت تطبیق داده شود. مفهوم «حفظ‌ الصحه اسلامی» نیز زاییده همین تلاش بوده است. از آثار شاخص در این مرحله ـ طبق ادعای مؤلف ـ می‌توان به کتاب «مطهرات در اسلام»، اثر مهندس مهدی بازرگان اشاره کرد. 🔸جعفریان همچنین در مقدمه کتاب ـ و درجهت پروژه اصلی خود ـ اشاره می‌کند که ما در مواجهه با کلیت غرب، مدرنیته و علم جدید نیز با همین سه مرحله دست‌ به‌ گریبان بوده‌ایم؛ ابتدا ابهت آن ما را گرفت و وحشت‌زده شدیم، سپس به خود آمدیم و سعی کردیم داشته‌های خودمان را با دستاوردهای غرب ترکیب کنیم و نهایتاً دست بالا را گرفتیم و مدعی شدیم داشته‌های سنتی و بومی ما از دانش‌های غربی برتر است و به قول معروف: «آب در کوزه و ما تشنه‌لبان می‌گردیم». 🔸مؤلف درباره‌ انتخاب عنوان کتاب می‌نویسد: «درمیان تطبیق‌هایی که میان روایات اسلامی و موضوعات پزشکی جدید رخ داده، شاید یکی از جذاب‌ترین آنها، انطباق عنوان میکروب بر روایاتی است که در آنها شیطان، برای عفونت یا کثافت به‌کار رفته است». 🔸نگاهی اجمالی به ساختار کتاب کتاب «از شیطان تا میکروب» را می‌توان به دو بخش کلی تقسیم کرد؛ 🔹بخش اول ـ حدود یک‌سوم حجم کتاب ‌ ـ مقدمه‌‌ای مشروح است با عنوان «عقب‌ماندگی درمانی در سایه حفظ‌ الصحه اسلامی»؛ مؤلف در این بخش با اشاره به برخی آثار و نوشته‌ها می‌کوشد چگونگی شکل‌گیری جریان بهداشت اسلامی را نشان دهد. برخی از عناوین این بخش عبارتند از: «دکتر امیراعلم و حفظ‌ الصحه اسلامی»، «دکتر تومانیانس و حفظ‌ الصحه در دین اسلام»، «علی‌اکبر حکمی‌زاده و ترکیب علم و دین در حوزه بهداشت» و «داستان خزینه و دوش در ادبیات بهداشتی ـ دینی معاصر». 🔹بخش دوم کتاب شامل پنج متن در حوزه «حفظ الصحه اسلامی» است که عبارتند از: «نامه احمدی یا حفظ‌ الصحه اسلامی» اثر امیراعلم؛ «بهداشت در اسلام»، فصلی از کتاب تمدن‌الاسلام شیخ قاسم مهاجر؛ «هدیه همایون» اثر علی‌اکبر حکمی‌زاده؛ بخش حفظ‌ الصحه از کتاب «مرآت‌الغیب» اثر محمدعلی مبارکه‌ای؛ «مطهرات در اسلام» اثر مهندس بازرگان. 🔸کتاب «از شیطان تا میکروب» مشتمل بر ۴۳۶ صفحه است که پاییز ۹۸ چاپ شده است. 🔸هرچند ایده‌ کتاب کاملاً ابداعی نیست و دیگرانی نیز جسته و گریخته به این موضوع پرداخته‌اند، اما از نظر جامع‌بودن و نیز جمع‌آوری متون و رساله‌های ناب و کم‌یاب، بدون‌شک اثری بی‌نظیر است. -به نقل از راوی‌نیوز @daghdagheha
💠نماز جمعۀ تراز اسلام‌انقلابی و انقلاب‌اسلامی ✍مسلم گریوانی 🔹نماز جمعه، یک پایگاه استراتژیک در نظام اسلامی و دارای ظرفیت بی‌نظیری است که اگر از آن به درستی استفاده شود به تنهایی چند برابر دستگاه‌های پرهزینۀ کشور کارایی دارد و از ابداعات اسلام است که چند رسالت اصلی دارد: 🔸 ترویج معارف، اخلاق و معنویت، نه صرف توصیه به تقوا 🔸 بصیرت افزایی و تبیین مسائل روز جهان و ایران (تریبون نظام نه جریان خاص) 🔸 پیام وحدت و امیدبخشی به مردم، نه سخنان تفرقه افکنانه 🔸 تبیین آرمانهای انقلاب و سیاستهای ارائه شده از سوی امام امت 🔸 خیرخواهی:حمایت از عملکردهای صحیح مسئولان نظام و انتقاد دلسوزانه از عملکردهای نادرست و حساس شدن به تبعیضها، فسادها و انحرافها (نه صرفا مجیزگو باشد و نه صرفا عیب‌جو و عیب‌گو) 🔹از این منظر، نماز جمعه یک پیوست فرهنگی برای حاکمیت است که امام جمعه میتواند ضمن حمایت از نظام، به مثابه یک ناصح برای مسئولان ظاهر شود. 🔹لازمه چنین رسالتی، وجود امام جمعه عالم، باتقوا، مردم‌دار و دارای آگاهی‌های لازم سیاسی است. این جایگاه کلیدی در نظام اسلامی، شخصیتهای برجسته‌ای چون حضرات آیات طالقانی، خامنه‌ای، دستغیب و امثال آنان را به خود دیده که براستی امام جمعه ترازِ اسلام انقلابی بودند و مصلی‌های نمازجمعه‌شان هماره محور وحدت، محل کسب معنویت و در شمار شلوغ‌ترین اجتماعات کشور بود. ❇ باید اعتراف کرد مدتهاست که مصلی‌های کشور خلوت است! تکرار مکررات، فقدان بینش کافی نسبت به مصالح جامعه، دوقطبی‌سازی فرهنگی و سیاسی، انتقاد بدون بازگویی محاسن و ارائه راهکار، فقدان حداقل‌های اعتقادی لازم، احساس مالکیت این منصب پس از سالیان دراز تصدی آن، کهولت سن و بعضاً سخنران بی‌ربط ناشی از آن، یک روز سر کار بودن یا همان امامِ جمعه بودن (نه امامِ هفته)! و... علل و ریشه‌هایی هستند که بعضاً اتفاق افتاده و نیاز به تجدیدنظر و اصلاح دارند. 🔹بنظر میرسد شورای سیاستگذاری فعلی ائمه جمعه کشور، بخوبی این مشکلات را دریافته و سیاست تغییر ائمه جمعه کهنسال و کم‌توان را در پیش گرفته، این حرکت قابل تحسین است؛ و جا دارد انتقاد کنیم از کسانی که قبلا از عملکرد ائمه جمعه انتقاد داشتند ولی اکنون در برابر این سیاست نظام، ساکتند! ♦️ضمن استقبال از راهبرد تحویل‌گرایی این شورا، چند پیشنهاد داریم: 1⃣ تغییر حُسن است، اما نیکوتر از آن تغییر هدفمندست. تغییر باید با برنامه و محوریت بیانیه گام دوم باشد، گزینش و آموزش ائمه جمعه نیز مبتنی بر محورهای هفتگانه بیانیه صورت گیرد. 2⃣ امروزه بسیاری از فضلای حوزه حاضر به پذیرش این منصب نیستند و آنرا دون شأن خود میدانند! پس استراتژی این شورا باید تقویت جایگاه امامت جمعه باشد نه صرف تغییر امام جمعه. یک مثال: وقتی آقای قالیباف رئیس پلیس وقت بود، سیاستش را تبدیل چهره‌ی نظامی و خشن پلیس به سیمای پلیس مهربان قرار داد، شورای سیاستگذاری ائمه جمعه نیز باید راهبردش تقویت جایگاه امامت جمعه در نظر حوزه، و ارائه سیمایی جذاب از آن در نظر مردم باشد. 3⃣ ائمه جمعه سابق نباید منزوی و از گردونه حرکت انقلابی حذف شوند بلکه احترام آنها حفظ و از ظرفیت ایشان برای «شبکه ارتباطی نظام و مردم» استفاده گردد. 4⃣ نقش کلیدی امام جمعه در نظام ولایی، ایجاد پیوند میان امام و امت است. باید نظریه نظام انقلابی را اولا خوب «بفهمد» و ثانیا برای دیگران «روشنگری» کند که در این صورت، در بسیاری از امور نیازی به ورود غلیظِ رهبری نیست. 5⃣ نظام اسلامی، بر باورها و ارزشهای اسلامی مردم استوار است، اگر باورها سست گردد، نظام بر ابدان سست عنصر متکی خواهد شد نه افکار. بنابراین وجهه همت، ائمه جمعه بایست تقویت افکار و اخلاق دینی باشد که تنها تضمین‌گرِ بقای نظام و انقلاب است. 6⃣ در شرایط حاضر که اعتبار نظام و دولت کاهش یافته، در کنار خصلتِ علم و تقوا، بیشترین نیاز به امام جمعه‌ای است با روحیات جهادی، مردمی، انقلابی، ساده زیست، امیدبخش، جوان‌گرا و حاضر در میان مردم برای شنیدن رنجهای آنهاست. 7⃣ برای جایگاه امامت جمعه، پایتخت‌های فرهنگی و موضوعی انتخاب کنید، هر یک از کلان شهرهای کشور را متولی حل یک مساله فرهنگی متناسب با آن استان کنید؛ به عنوان نمونه عرض می کنم و در مثال مناقشه نیست، امامت جمعه تهران را مامور به حل مساله طلاق و موضوعات خانوادگی کنید، استان خراسان رضوی را مامور به حل مساله حاشیه نشینی و فقر کنید، استانی دیگر را مامور به روابط اجتماعی و همینطور. به امید استقرار نماز جمعه‌ای پرجمعیت، پرصلابت، تأثیرگذار، وحدت آفرین و حامی اسلام، نظام و مردم در ایران اسلامی عزیز. @dph110 @daghdagheha
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🌷سردار حاج‌ قاسم سلیمانی بعد از سالها مجاهدت، از درجه به مقام ارتقای مقام یافت. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠بیانیه مجمع حوزویان رسانه‌ای در واکنش به شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی،ابومهدی المهندس و همرزمان شهیدشان بسم الله الرحمن الرحيم ♦️مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا ‏تَبْدِيلًا سردار بزرگ و پر افتخار اسلام آسمانی شد.‏ ♦️سپهبد سلیمانی، نماد بازر مقاومت در جهان اسلام بود و دل های مردمان کشورهای مسلمان منطقه را با ‏گفتمان مقاومت به یکدیگر نزدیک نمود.‏ این ضایعه را به محضر ولی الله الاعظم ارواحنا فداه، ولی امر مسلمین جهان، مراجع عظام تقلید قم و ‏نجف ‏دامت برکاتهم و ملت های شهید پرور عراق و ایران و همه ملت های آزاده تسلیت می گوییم.‏ ♦️جبهه مقاومت همچون خاری در چشم دشمنان ، در حال خاموش سازی صدای استکبار است و بی ‏شک ‏شهادت سردار سلیمانی عزیز و ابومهدی المهندس_ معاون حشد الشعبی_ و همرزمانشان این ‏حرکت را شتاب ‏خواهد بخشید.‏ دشمنان بدانند عاشقان جهاد و شهادت در سرتاسر عالم راه اين شهداي والامقام را ادامه خواهند داد و شیطان ‏بزرگ و همدستانش هرگز نتیجه ای نخواهند گرفت و موج گفتمان مقاومت بیش از گذشته همه جا را ‏فراخواهد گرفت ان شاءالله.‏ ♦️کسانی که بر طبل مذاکره با آمریکا جنایتکار می کوبند باید متوجه شده باشند که مذاکره با شیطان بزرگ ‏حماقت محض است و مسئله دشمنان ما حذف صدای مقاومت ‏است.‏ آمریکای جنایتکار با این اقدام ترویستی نشان داد در موضع ضعف و انفعال در برابر جریان مقاومت قرار دارد و ‏با این کار وحشیانه زمینه شتاب در افول خود را فراهم نمود و بر همگان ثابت شد تفکر مقاومت تنها گزینه ‏پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی در ایران و سراسر جهان است و سازش با استکبار خیانت محض است. ‏ استکبار جهانی بداند به عنایت الهی شهادت سردار سلیمانی به نقطه عطفی در تاریخ جهان تبدیل خواهد شد ‏و اقتدار و نفوذ منطقه ای نظام اسلامی ایران در برابر دید جهانیان بیشتر و محکم تر خواهد شد و انتقام ‏سختی در انتظار آن ها است.‏ ♦️دشمنان باید بدانند که خون مجاهدان خدا باعث بیداری خواهد شد و ملت ایران و عراق گفتمانِ مقاومتِ فرماندهان ‏شهید _سپهبد سلیمانی و ابومهدی المهندس_ و سایر شهدای این حادثه را با قدرت بیشتری به جهان ‏نشان خواهند داد و نابودی اسرائیل و فتح قدس شریف را نزدیکتر خواهد نمود ان شاء الله ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم مجمع حوزویان رسانه ای جمعه 13 دیماه 98‏/هفتم جمادی الاول 144‏ @daghdagheha
💠قمار خطرناک ترامپ 🔸اکنون دیگر باید از «سپهبد شهید قاسم سلیمانی» سخن بگوییم. دور تحولات در خاورمیانه به سرعت هولناکی رسیده و تنها چند روز پس از حمله به مواضع حشدالشعبی و وقایع مربوط به سفارت آمریکا در بغداد و دو روز پس از آنکه ترامپ در توئیتی ایران را تهدید به پرداخت بهای سنگینی به اتهام حمله به سفارت کرده بود، ناگهان خبر ترور سردار سلیمانی، ابومهدی المهندس (مهم‌ترین فرمانده نظامی حشدالشعبی) و گروهی از همراهان آنها در فرودگاه نظامی بغداد به یک بمب خبری بدل شد و جهانیان را در بهت و حیرت و نگرانی فرو برد. 🔸ترور سپهبد سلیمانی را باید مهم‌ترین ترور نظامی تاریخ جمهوری اسلامی دانست؛ وی علاوه بر اینکه چهره مهم سپاه در چند دهه اخیر بود، از نظر سیاسی نیز اهمیت و جایگاه ویژه‌ای داشت و نقش مهمی در تحولات سیاسی خاورمیانه در دهه اخیر ایفا کرده بود. این ترور همچنین مهم‌ترین رویارویی نظامی ایران و آمریکا در تاریخ جمهوری اسلامی تلقی می‌شود. 🔸چند روز پیش، پس از حمله آمریکا به مواضع نظامی حشدالشعبی، از این اقدام به عنوان «قمار ترامپ» یاد کردیم و در جریان حمله به سفارت آمریکا در بغداد نیز از قول نوام چامسکی نوشتیم که «همه نگران گسترش تروریسم هستند، ولی راه آسان جلوگیری از آن، این است که از حضور خود در آن جلوگیری کنید» و گفتیم که امروز این سخن می‌تواند برای دولتمردان آمریکایی بسیار کاربرد داشته باشد. با حمله هولناک دیشب و ترور سپهبد سلیمانی و ابومهدی المهندس که با دستور صریح شخص ترامپ انجام شده است، او دست به بزرگ‌ترین قمار تاریخی ممکن در منطقه زده که می‌تواند هولناک‌ترین تنش‌ نظامی ممکن را رقم بزند. 🔸رییس‌جمهور عراق نیز در پیام‌ تسلیت خود بر خویشتن‌داری در شرایط حساس کنونی تأکید کرده‌ است. مهم‌تر از وی، آیت‌الله‌ سیستانی نیز در بیانیه‌ امروز خود که از تریبون نماز جمعه کربلا خوانده شد با اشاره به اوضاع بسیار سخت عراق، خواهان «رفتار عاقلانه و حفظ خویشتن‌داری همه» برای جلوگیری از بحرانی‌تر شدن اوضاع شده است. 🔸درباره چند و چون این عملیات، حدس و گمان‌های مختلفی وجود دارد. ترامپ در سه سال ریاست‌جمهوری خود بیش از آنکه کار عملیاتی بکند، به دنبال معامله‌‌های پشت پرده و جنگ روانی بوده است. وی اکنون موقعیت متزلزلی در جریان استیضاح دارد و دموکرات‌های مخالف وی نیز در ساعات گذشته نشان دادند که از این عملیات تروریستی خوشحال نیستند. از همین رو بعید نیست که او در این عملیات، فریب اطلاعاتی اسرائیلی‌ها را خورده باشد که مترصد هر فرصتی برای ضربه زدن به ایران هستند. اما این احتمال نیز وجود دارد که ترامپ پس از شکست در وادار کردن ایران به مذاکره و معامله، تصمیم گرفته باشد که همانند دو ترفند بمباران اتمی هیروشیما و سرنگون کردن هواپیمای مسافربری ایران که آمریکایی‌ها برای پایان دادن به جنگ جهانی دوم و جنگ ایران و عراق استفاده کردند، این بار نیز از این ضربه هولناک و بی‌سابقه برای پایان دادن به تنش چهل ساله بین ایران و آمریکا استفاده کرده باشد. 🔸فرضیه فریب اطلاعاتی با توجه به تبلیغات گسترده شخص ترامپ و استفاده تیم وی از این عملیات می‌تواند ضعیف قلمداد شود. او می‌کوشد ترور ابوبکر البغدادی (رهبر داعش) و ترور سپهبد سلیمانی (فرمانده ایرانی عملیات مبارزه با داعش) را به عنوان دو نقطه قوت کارنامه درخشان خود در رقابت‌های انتخاباتی و نیز ماجرای استیضاح به رخ رقبا بکشد. 🔸اما فرضیه ترفند هیروشیمایی با توجه به تجربه مشابه دولت ریگان که با سرنگون کردن هواپیمای مسافربری توانست ایران را ظرف چند روز به سمت پذیرش قطعنامه سوق دهد می‌تواند تبیین‌کننده تصورات تیم ترامپ باشد. فعلا تیم ترامپ در حال توجیه رقبای داخلی و مقامات خارجی است و به آنها می‌گوید که به صورت قانونی و برای دفاع از جان شهروندان آمریکایی دست به این ریسک بزرگ زده است. این در حالی است که انیس کالامار؛ گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور اعدام‌های خودسرانه و غیرقانونی گفته که ترور سلیمانی و ابومهدی المهندس به احتمال زیاد غیر قانونی و ناقض قواعد بین‌المللی حقوق بشر است. 🔸مهم‌ترین واکنش در ایران را نیز باید دو پیام امروز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دانست؛ نخست در پیام تسلیت شهادت سردار سلیمانی از «انتقام سختی که در انتظار جنایتکاران است» سخن گفتند و اعلام کردند که «کار و راه شهید سلیمانی» ادامه خواهد یافت. چند ساعت بعد نیز سردار اسماعیل قاآنی را که در این سال‌ها جانشین سردار سلیمانی در سپاه قدس بود به عنوان فرمانده جدید این نیرو تعیین کرده و از وی خواستند همان برنامه‌های زمان فرماندهی سردار سلیمانی را ادامه دهد. این می‌تواند بدین معنا باشد که ایران درصدد واکنش حساب‌شده‌تری است و قصد دارد از این عملیات تروریستی، هوشیارانه بهره بگیرد. @daghdagheha
💠حاج قاسم علمدار گام اول انقلاب و الگوی جوانان در گام دوم انقلاب 🖋محمد افضلی(دانش‌آموخته حوزه علمیه قم) 🔸بامداد روز جمعه 13 دی ماه 1398 خبر اندوهناک شهادت بزرگ مردی از سلسه جانبازان روح خدا و سرداری از سرداران بزرگ اسلام سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلمانی در همه دنیا پخش شد. 🔸با شنیدن این خبر تاسف‌انگیز نه تنها جهان اسلام بلکه قلوب همه مردم آزاده و خدا جوی دنیا پر از غم و ماتم گردید و عزادار شد. چرا که همه انسان های این جهان خاکی شاهد از دست دادن مردی بودند که حافظ یتیمان و مستضعفان و به تاراج رفتگان بود، مردی که نماد رهایی مظلوم از ظالم بود. 🔸حاج قاسم نه اینکه فقط محبوب ایرانیان باشد محبوب همه قلب های مظلوم و عاشقان آزادی و حریت انسان در صده بیست و یکم در عراق، افغانستان، لبنان، سوریه، یمن، پاکستان و دهها کشور دیگر شده بود.  🔸حاج قاسم نه تنها محبوب ایرانیان و سردار ملیشان باشد بلکه محبوب تمامی اقوام ایرانی از ترک، عرب، بختیاری، بلوچ و لر و ..... و غیر ایرانی بود.  🔸حاج قاسم یعنی تفکر هیهات من الذّلّه  استکبار جهانی یعنی آمریکا و اسرائیل و هم پیمانانشان گمان کرده‌اند با شهادت حاج قاسم حلقه اتصال بین ملت های مستضعف و مظلومین جهان را گسسته اند؛ زهی خیال باطل که حاج قاسم فقط یک فرد مشخص با دستی مجروح از مبارزه با بی‌داد نبود بلکه حاج قاسم یک تفکر بود، او نماد تفکر انقلابی، تفکر مقاومت و ایستادگی، تفکر پیروزی خون بر شمشیر و خلاصه اینکه حاج قاسم تفکر ناب حضرت روح الله و نایب بر حقش امام خامنه‌ای برای آزادی مستضعفان جهان از دست مستکبران بود و این تفکر تازه درخت جوانش بعد از گذشت 40 سال از انقلاب اسلامی موقع میوه دادنش رسیده میوه هایی از جنس شهید حججی ها و مصطفی صدرزاده ها و میلیون ها جوان انقلابی و مومن در سراسر دنیا نه فقط شیعه، بلکه اهل سنت و مسیحی و خدا می داند و اهلش که این تفکر چه بر سر اهل ظلم و بی‌داد خواهد آورد. 🔸مالک اشتر علی  تفکر حاج قاسم یعنی ولایت پذیری و جان شیرین خود را فدای اسلام و مسلمین کردن یعنی ولایت پذیری و تا آخر جان پای عهد خود ایستادن؛ و همین تفکر او بود که در جنگ تحمیلی 8 ساله او را چند بار مجروح نمود و بارها تا مرز شهادت پیش رفته بود. 🔸تفکر حاج قاسم یعنی به داد بیچارگان رسیدن، در لحظه خطر خود را فدایی ملت کردن رسیدگی به زلزده زدگان و در سیل مانده ها و... 🔸حاج قاسم دانشجوی نمونه دانشگاه امام حسین در یک جمله می توان گفت که حاج قاسم خوب دانشجویی بود در مکتب اربابش حسین ابن علی علیه السلام و در این مکتب مشق عشق به اسلام و وفاداری به ولایت و شهادت در این راه را با نمره عالی قبول و دانشجوی نمونه ای در عصر خمینی برای مولایش حسین ابن علی شد و به همه فهماند که با مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و بیداد است که می توان همیشه پیروز میدانهای سخت شد. به همه فهماند که راه شهادت تنها راه باز مقابله با طاغوت است و چه زیبا حضرت حق فرمود و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته. 🔸علمدار گام اول و الگوی جوانان در گام دوم  در یک کلام میتوان گفت حاج قاسم اسم رمز بود اسم رمز گام اول انقلاب اسلامی، یعنی علمدار مقاومت و سردار ایستادگی در مقابل زور گویان عصر حاضر بود. 🔸و چه خوب الگویی بود و خواهد بود برای جوانان انقلابی برای گام دوم انقلاب جمهوری اسلامی ایران و صدور انقلاب به همه ملت های آزاده جهان  🔸بسم الله القاسم الجبارین ....... او رفت تا به تاریخ راه بن بست مذاکره را نشان دهد.  او رفت اما دشمنان این مرز بوم بدانند میلونها جوان انقلابی که خون رگهایشان تازه به جوش آمده در سراسر دنیا آماده فدا شدن برای تفکر حاج قاسم هستند و تا انتقام خون این سردار عزیز را نگیرند از پای نخواهند ایستاد. 🔸او رفت اما دشمنان اسلام و مقاومت بدانند با خون این سردار عزیز چنان اتحادی در محور مقاومت شکل خواهد گرفت که کمترین آن فرار آمریکایی ها از عراق و منطقه و در نهایت نابودی اسراییل خواهد بود. 🔸او رفت اما ... گرگ ها خوب بدانند در این ایل غریب  گر پدر مُرد تفنگ پدری هست هنوز  گر چه یاران همه بار سفر بر بستند  شیر مردی چو سید علی خامنه ای هست هنوز @daghdagheha
💠...آن ضرورتى كه از طرح انسان در هستى برمى‏‌خاست، امامت را مطرح مى‏‌كند. و همين ضرورت، عطش و نياز به امام را در تو شكل مى‏‌دهد؛ و اين عطشِ شكل گرفته و اين عشق مبدل، تو را به تهيه زمينه‏‌هاى آن حكومت، در آن وسعت و با هدف بزرگِ بالاتر از آزادى و عدالت و رفاه و تكامل، وامى‏‌دارد. اين‏جاست كه قلب مالك كه از عشق على سرشار شده، او را به جدايى از على كه از جانش بيشتر احساسش مى‏‌كند، دستور مى‏‌دهد. مالك مى‏‌رود؛ ولى در اين جدايى با على جمع است و هماهنگ است. خنك آن‏ها كه در جدايى‌‏شان با هم بودند؛ بيچاره ما كه در جمع‏مان ناهماهنگ‏يم. استاد علی صفایی /تو مى‌آيى، ص ۹۰ 🔻🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠مذهب، میهن، حماسه... 🖋صادق بابایی 🔸این، سه رکن رستاخیز امروز تهران است. رخداد چنین وحدتی، در بطن جامعه‌ی متکثری همچون ایران، حقّا که جای شگفت دارد؛ و این چنین وحدتی، به پشتوانه‌ی تک‌عامل نیست. 🔸عقیده، میهن و حماسه، در کنار یکدیگر موجب چنین خروشی گردید. می‌توان امنیت را هم افزود که البته در ذیل میهن می‌گنجد. می‌توان از کاریزمای شخص سردار هم یادی کرد، که البته نقش سترگی در حماسی‌تر شدن شهادتش ایفا کرد. 🔸پیشینه‌ی حاکمیت کشور نشان داده است، هرکجا که حمایت‌های مردمی بوده _ولو در سطوحی نازل‌تر از آنچه امروز رخ داد_ قدم‌هایش را محکم‌تر از پیش برداشته و به‌تعبیر مرسوم، انقلابی‌تر عمل کرده است. جای شک نیست که سوخت بالستیک‌های شلیک‌شونده در روزهای آتی، همین امروز به مخزن‌شان تزریق شد! حمایتی که تک‌تک افراد حاضر در مراسم امروز ابراز نمودند، چه خود بدانند و چه ندانند، نویدبخش انتقامی سخت در عرصه‌ی نظامی، پایان برجام و حرکت بسوی پارلمانی انقلابی‌طور در عرصه‌ی سیاسی، و مُهر تمدیدی بر مقبولیت نظام اسلامی در عرصه اجتماعی خواهد شد. #شهید_قاسم_سلیمانی #انتقام_سخت 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠خاورمیانه جدید 🖋مهدی همازاده 🔸سامانه ضدموشکی مهمترین و بزرگترین پایگاه آمریکا در عراق از دفع موشکهای متوسط ایران هم عاجز بود و این یعنی نیروهای آمریکایی در خانه ای شیشه ای و در دسترس ایران زندگی می کنند. 🔸ایران اما امروز فقط مهمترین پایگاه های آمریکا در عراق را نزد؛ بلکه غرور بی‌جای ارتش آمریکا و جرات مقامات سیاسی این کشور برای حملات بعدی را نیز هدف قرار داد. 🔸همچنین پیامی محکم و روشن به اسرائیل و کشورهای عرب متحد منطقه فرستاد و این، ضریه اساسی به #هژمونی_آمریکا در منطقه بود. 🔸تلاش برای مخفی یا افشا کردن تلفات انسانی و تجهیزاتی پایگاه #عین_الاسد حمله امروز چه اهمیتی دارد وقتی اهداف بسیار مهمتری(مانند آنچه که ذکر شد) به درستی مورد اصابت قرار گرفته اند؟ پ.ن: جنگ‌طلب بودن با قاطعیت پیش‌گیرانه بسیار فرق می کند. امروز جمهوری اسلامی ایران در راستای منافع ملی و امنیت خود، اقدامی درست و بازدارنده انجام داد و آمریکا قادر به #پاسخ_نظامی نیست. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠چگوارا، احمد شاه مسعود و اینک حاج قاسم... 🖋محمد وکیلی 🔸یک: چریک، سیاست‌مدار، نظریه‌پرداز جنگی و انقلابی و یکی از شخصیت‌های اصلی انقلاب کوباست و به عنوان یکی از نمادهای انقلابی در سطح جهانی شناخته می شود که مجله تایم از او به عنوان یکی از 100 شخصیت تأثیرگذار قرن بیستم یاد می کند. دانشجوی آرژانتینی که با گسترش موج انقلابی در کوبا به او ملحق شد و خیلی زود به چهره‌ای مشهور و برجسته در میان انقلابی‌های کوبا تبدیل شد و پس از انقلاب کوبا، عهده‌دار نقش‌های کلیدی متعددی در دولت جدید شد که آموزش نیروهای نظامی و تعلیم شبه نظامیان و چریکهای انقلابی از آن جمله است. چگوارا بعد از تثبیت انقلاب، به قصد گسترش مبارزات ضدآمریکایی، کوبا را ترک کرد و با سفر به کشورهایی چون پرو، اکوادور، پاناما، کاستاریکا، نیکاراگوئه، کنگو و بولیوی، ظرفیتهای انقلاب نهفته در این کشورها را فعال نماید. در این مدت چگوارا تبدیل به شخصیتی بین المللی در مبارزه با نظام امپریالیستی آمریکا شده بود. اما در میانه راه و وقتی که هنوز در ابتدای چنین هدف بزرگی بود توسط سازمان سیای آمریکا کشته شد. بعد از کشته شدن چگوارا که می توان از او به عنوان بازوی گسترش دهنده انقلاب کوبا در میان مردم آمریکای لاتین نام برد، انقلاب کوبا هر چند توانست به حیات خود ادامه دهد اما دیگر هرگز نتوانست به فعال‌سازی ظرفیتهای انقلابی آمریکای لاتین کمک کند و به همین دلیل نیز انقلاب کوبا از آن زمان به بعد، به انقلابی در محبوس شده تبدیل گشت. 🔸دو: مبارز و مجاهد افغان که با حمله ارتش سرخ و سپس طالبان به مبارزه و مقاومت پرداخت. این مقاومت دراز مدت و جنگها و مبارزات چریکی، احمد شاه مسعود را چهره ای مطرح و محبوب در میان مجاهدین افغان بدل ساخت که نام و آوازه اش به بیرون از مرزهای افغانسان گسترش یافت و به ویژه در تاجیکستان، ایران و پاکستان محبوبیتی خاص یافت و به "شیر دره پنجشیر" معروف گردید. آمریکا که بعد از خروج ارتش سرخ شوروی از افغانستان به دنبال ایجاد پایگاهی ثابت در این کشور بود به خوبی آگاه بود که با حضور احمد شاه مسعود و با توجه به نفوذ کاریزماتیکی که در میان مجاهدان افغان دارد و به ویژه با توجه به قرابت فکری که با ایران دارد نمی تواند تئوری احداث پایگاه در این کشور را عملیاتی کند به همین دلیل نیز احمد شاه مسعود در 9 سپتامبر2001 دقیقا دو روز قبل از حادثه 11 سپتامبر و حمله به برجهای دوقلو، که آغازگر تحولات شگرف در خاورمیانه بود به طرز مشکوکی به شهادت شد. 🔸سه: با شروع در سال2010 میلادی، آمریکا تلاش نمود با استفاده از فرصتی که فراهم آمده با تغییر نسل گماشتگان خود در غرب آسیا، بقای تسلط خود بر منطقه و نیز امنیت رژیم اشغالگر قدس را برای دهه‌های آینده تضمین نماید؛ اما فعال شدن جمهوری اسلامی ایران و ورود آن به عرصه میدانی فعال‌سازی ظرفیتهای مقاومتی کشورهای این منطقه، طراحی و برنامه ریزی آمریکا را با مشکل جدی مواجه نمود و این دهه که ایران بود را تبدیل به خطرناکترین دهه انقلاب برای آمریکا نماید. سردار که با پشتوانه ای که از نظام اسلامی ایران داشت و با توجه به روحیه مجاهدانه و شخصیت کاریزماتیک، به سرعت تبدیل به محور و رهبر جریانهای مقاوم از شرق آسیا تا غرب آسیا و شمال آفریقا شد. چه بسا چندین سال قبل می باید مدنظر آمریکا متولد شده بود اما هوشمندی و تلاش مجاهدانه حاج قاسم نه تنها برنامه‌ریزی نظام سلطه را بر هم زد بلکه از دل چنین تهدیدی، فرصتی تاریخی و استراتژیک برای ایران فراهم آمد که توانست با به دست گرفتن هدایت جریانهای انقلابی کشورهای مسلمان، عملا زمینه اخراج آمریکا از کشورهای اسلامی را کلید زند. آمریکا به خوبی دریافته بود که همانند کوبا و افغانستان با بودن امثال حاج قاسم به هیچ وجه امکان طراحی و برنامه‌ریزی برای پیش برد اهداف خود را نخواهد یافت. 👇👇👇
👆👆👆 🔸اما آنچه که آمریکایی ها از آن غافل بودند تفاوت مورد با دو مورد پیشین است؛ از جمله: 🔹۱. از لحاظ زمانی، ترور چگوارا و‌ احمدشاه زمانی اتفاق افتاد که افغانستان و‌ کوبا غرق در بی‌ثباتی و منازعات داخلی بودند اما ایران علی رغم فشارهای تحریمی سالهای اخیر، به ویژه از لحاظ نظامی در اوج آمادگی به سر می برد. و‌ اخباری که توهم بی ثباتی داخلی را برای آمریکا ایجاد کرده، موجب چنین اشتباه محاسباتی فاحش از سوی آمریکا گردید. 🔹۲.شخصیت کاریزماتیک حاج قاسم و محوریتش در جریان مقاومت، منتسب به شبکه ای از شخصیتهاست که محبوبیتشان و محوریتشان یکی بیش از دیگری است و عملا حذف یکی از آنان، نه تنها خللی در فعالیت این شبکه ایجاد نمی کند بلکه بیش از پیش بر قدرت و جنبه کاریزماتیک آن می افزاید، وضعیتی که در ترور رهبر پیشین حزب الله و نیز سایر فرماندهان مقاومت شاهدش بودیم. 🔹۳. تفاوت دیگر، پتانسیل و ظرفیت واکنشی و پاسخ‌دهی به ترور است؛ طراحان ترور باید می دانستند که بر خلاف افغانستان و کوبا، جمهوری اسلامی ایران به ویژه سپاه پاسداران، طی سالهای به چنان دستاورد نظامی و تکنولوژیک پیچیده ای دست یافته و ‌گسترش داده که در هرگونه درگیری و منازعه‌ای، دستی برتر و بالاتر را خواهد داشت. 🔸در چنین وضعیتی، هر دشمن عاقلی باید متوجه می شد که هرگونه سوقصد به جان فرماندهان این جبهه، با واکنش قاطع و مقتدرانه مواجه خواهد شد. اتفاقی که سحرگاه امروز رقم خورد و پایگاههای نظامی آمریکا توسط موشکهای سپاه پاسداران درهم کوبیده شد. حمله‌ای که خسارتهای آن برای دشمن، بیش از آنکه ادوات و نفرات باشد حیثیتی و هژمونیک بود و حیثیت و اقتدار هژمونیک آمریکا را که بعد از حفظ کرده بود بر باد داد. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠ده عبرت تمدنی از شهادت حاج قاسم‌ 🖋حجت الاسلام خسروپناه 🔸شهادت حاج قاسم درس‌ها و عبرت‌های زیادی به ملت و دولت ایران و جهان اسلام عطا کرد؛ اگر بصیرتی باشد: 🔸۱. دیدگاه "دنیای امروز دنیای مذاکره است نه موشک" به شدت ابطال شد چون سردار دل‌ها را با موشک آمریکایی زدند. 🔸۲. آمریکا از نابودکننده داعش کینه داشت و گستاخانه و احمقانه قهرمان مبارزه با تروریسم را به شهادت رساند، چون خود، تروریست و پرورانده تروریسم است. 🔸۳. قوانین و تعهدات بین‌المللی برای آمریکا ارزشی ندارد. چون با استکبار تمام، مستشار قانونی دولت عراق را ترور کرد و لذا دلخوشی به برجام و fatf و غیره، بی‌خردی محض است. 🔸۴. آمریکا با شهادت مجاهدان ایرانی و عراقی نشان داد که نه تنها دشمن ایران بلکه دشمن عراق و همه بلاد اسلامی است. 🔸۵. اقتدار سیاسی و علمی و اقتصادی و نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی‌ و در یک عنوان مدیریت جهادی حاج قاسمی، تنها راه خروج از تحریم‌هاست؛ نه پشت میز نشستن و به اجانب دلخوش شدن. 🔸۶. مقاومت جهانی باید استمرار یابد و الّا جنایت‌های شیطان بزرگ ادامه خواهد یافت. 🔸۷. وحدت ایرانیان با هم و وحدت ایران و عراق و وحدت جهان اسلام، ضرورتی تمدنی است. 🔸۸. عصبانیت استکبار جهانی از حاج قاسم به جهت ولایتمداری او بود چون میدانست ولایت، محور مقاومت است. 🔸۹. آمریکا به طور مستقیم مالک اشتر را ترور کرد و به نوکرانش نسپرد؛ تا کمر علیِ زمانه را خم کند؛ غافل از اینکه شهادت حاج قاسم به دست شیطان بزرگ، میلیون‌ها مالک اشتر علی را تربیت کرد. 🔸۱۰. ذلت و هراس آمریکا و نوکرانش با شهادت سردار قلب‌ها نمایان شد؛ پس ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اقتدار آمریکای جنایتکار را باور نکنید و از او نهراسید و کدخدایش نخوانید./ ۱۷دی ۹۸. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠جامعه ایران قلب جهان اسلام بوده است 🔸صحبتهای استاد حمید پارسانیا در مجله تصویری زاویه: ♦️جامعه ایران و به‌تبع آن شخصیت شهید سلیمانی را باید در سطح جهانی تحلیل کرد. جامعه ایران هویت فرهنگی و تمدنی با عقلانیت متناسب با خودش دارد. جامعه ایران قلب جهان اسلام بوده است و عقلانیت جهان اسلام در ایران نظم می‌گرفته است. با شهادت شهید قاسم سلیمانی شوکت سلیمانی و درهم‌شکننده جهان اسلام خود را نشان داد. ما در بستر عقلانیت‌مان مفهوم‌سازی و تئوری‌پردازی نکرده‌ایم. جهان اسلام دارد می‌رود و ما اینجا درگیر نظریات غلط و آدرس‌های غلط هستیم. شهید سلیمانی چه مدرکی داشت؟ کجا درس خوانده بود؟ ♦️علت این‌که ایشان خیلی از دوگانه‌ها را تحت‌الشعاع قرار داد این بود که روی مسئله اصلی امت اسلامی و نیازی که همه طلب می‌کردند دست گذاشت و آن را پاسخ داد. دقیقاً بر روی نیازی که امت اسلامی در این ۲۰۰ سال با تمام وجود حس می‌کند، این‌که نظام سلطه در دنیای اسلام حضور دارد دست گذاشت. قواعد زیست را متناسب با حوزه فرهنگی خودش در قواعد جهانی شکل می‌دهد. مفاهیمی مثل تروریسم و حقوق بشر را او تعریف می‌کند و احساس حقارت اسلام را پاسخ می‌گفت. ♦️جهان امروز، جهان قدرت است. گول ظاهر این جهان که با گفتگو می‌توان مسائل را حل کرد را نخورد. دو چیز را باید تفکیک کرد: یکی این‌که آیا این جهان، جهان گفتگو است یا مرزها را قدرت‌ها تعیین می‌کنند؟ نکته دیگر هم این‌که وقتی وارد گفتگو می‌شویم به‌عنوان یک مصلحت است که به این مسئله عمل می‌کنیم. البته در برجام هم به این مسئله توجه داشته‌اند. کسانی که در برجام وارد شده‌اند باید از درسی که گرفته‌اند با افتخار سخن بگویند. ♦️آمدن مردم به‌سوی شعار انتقام، هراس از این است که نکند که عقب بنشینیم و غیر از چهارچوب‌های قدرت بخواهیم انتقام را دنبال کنیم. مفاهیمی مثل اسلام، اخلاص، شهادت، ایثار و ... را پاس نمی‌داریم و برنامه‌ریزی فرهنگی برای حفظ این مفاهیم نداریم و جامعه ما نشان داد که ظرفیت این مسئله را دارد. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠حزب الله و میراث اجتماعی سردار سلیمانی... 🖋سلمان کدیور 🔶ترور سردار سلیمانی ابعاد پیچیده بسیار زیادی دارد که مجال پرداختن به آن در این مجال نیست، اما به اعتراف همه فقدان این سردار ملی ضربه مهلکی به جمهوری اسلامی است. 🔶برخی این ضربه را در بعد امنیتی نظام تحلیل می کنند که کاملا درست است، اما به نظر من فقدان ایشان یک خسارت بزرگ از جهت مشروعیت بخشی به نظام است. 🔶سردار سلیمانی شخصیتی ملی بود حلقه اتصال بسیاری به حاکمیت بود. یعنی بسیاری از افراد جامعه که حتی جمهوری اسلامی یا انقلاب را به هر علتی قبول نداشتند، به ایشان عشق و علاقه می ورزیدند و از طریق ایشان، خودآگاه یا ناخودآگاه به نظام گره می خوردند و مشروعیت نظام را تایید می نمودند. 🔶سردار سلیمانی برای مذهبی ها مالک اشتر را بازنمایی می کرد و غیر مذهبی ها او را آریو برزن و رستم و آرش می خوانند. برخی او را چون علمدار کربلا می دانستند، و برخی سرباز فداکار وطن. او به راستی نماد روح جمعی همه ایرانیان بود. 🔶علت این عشق وافر به او علاوه بر جانفشانی هایی که برای وطن کرده بود، ریشه در نگرش ایشان به جامعه به مثابه خانواده داشت. حتما شنیده اید سخنان ایشان را که گلایه می کرد که چرا برخی دسته های دیگر مردم را به نام اصلاح طلب، اصولگرا، بی حجاب و ... از نظام جدا می کنند. او دختران کم حجاب کشور را خلاف رویه چهل ساله، طرد نمی کرد بلکه دختر خود می خواند و به آنان اظهار علاقه پدرانه می نمود. 🔶من چند روز است به این فکر میکنم که تکلیف این قشر خاکستری که به واسطه سردار شهید به نظام متصل می شدند چه می شود؟ آیا کسی هست که بتواند این قشر همچنان به نظام متصل نگاه دارد ؟ آیا جایگزینی برای جایگاه اجتماعی سردار می توان متصور شد؟ 🔶امروزه در کشور، جریان مذهبی یا حزب اللهی که ادعا می کند بیشترین نزدیکی را به سردار شهید دارد، آیا می تواند دست از منش چند دهه گذشته خودش بکشد و داد عشق به بی حجابان را بزند و آنان را بین انتخاب نوع پوشش و اسلام مخیر نسازد؟. 🔶آیا این جریان آغوش خود را برای سایر جوانان این مملکت، با اندیشه های مغایر با خودشان باز می کند و آنان را عضوی از خانواده خویش قلمداد می کند ؟ 🔶آیا این جریان دست از مرزشکنی های متوهمانه حول گفتمان خودی و ناخودی می کشد و چون سردار علمدار عشق و عاطفه و مدارا با همه گروه های جامعه می گردد؟ 🔶از اصلاح طلبان توقعی نیست اما واقعیت این است که جریانی که مدعی قرابت به سردار شهید هست، تا کنون از این حیث، از او فاصله نجومی داشته و اگر بخواهد راه آن شهید را ادامه دهد، باید دست به اصلاح فکری و نگرشی خود آن هم به صورت عمیق بزنند. ❇️انتشار یادداشتها به معنی تایید کامل آنها نیست؛ آماده انعکاس نقدها و تحلیلها شما پیرامون مطالب منتشر شده در کانال می باشد. 🔻🔻🔻🔻 🆔 @daghdagheha
💠بی رودربایستی با مرجعیت عراق 🔸به پاس خون شهیدان ابومهدی و حاج قاسم سلیمانی 🖋 سجاد مرادی 1️⃣ تضعیف مرجعیت به عنوان بالاترین نهاد دینی در جامعه تشیع قطعا قابل قبول نیست و اگر انتقادی بخواهد از جایگاه آن نهاد بکاهد، باید لب دوخت و سخن نگفت؛ اما بپذیریم که ما نیز عادت کرده‌ایم محافظه‌کارانه در برابر اشکالاتی که وارد است -و یا می‌پنداریم که وارد است- چشم بپوشیم، تا مرجعیت کمتر طعم تلخ انتقاد را بچشد و طبعاً فرصت کمتری نیز برای اصلاح و رشد رویکردهای خود بیابد و بارها و بارها رویه گذشته را تکرار نماید. 2️⃣ شخصیت آیت‌الله سیستانی بدون شک شخصیتی ممتاز و تأثیرگذار نه تنها در عراق بلکه در سراسر پهنه جغرافیای تشیع است، و اقدامات مثبت ایشان در مقابله با نیروهای اشغالگر و نیز حفظ کیان عراق بی‌شک قابل انکار نیست، اما شهادت سردار شهید قاسم سلیمان و شهید ابومهدی المهندس این سؤال را در پیشاپیش چشمان قرار داد که آیا به راستی مرجعیت نجف توانسته است به خوبی از سرمایه گران‌قدر خویش در راستای دفاع از تشیع بهره برداری کند و طرحی نو برای آینده‌ی عراق دربیندازد؟ 3️⃣ حجت الاسلام والمسلمین سید جواد شهرستانی چند سال قبل با انتقاد از کسانی که مرجعیت نجف را مرجعیت صامت نامیده بودند، گفت: می‌‌گویند مرجعیت نجف، ساکت است، ولی با همین سکوتمان آمریکا را از عراق خارج کردیم. اما سوگمندانه باید پذیرفت که اتفاقات اخیر عراق نشان داد که این سخنان چندان با واقعیت موجود منطبق نیست. چگونه می‌توان پذیرفت که آمریکا از عراق خارج شده است در حالی که یک سوم از نفت عراق را به یغما می‌برد و پهپادها و هواپیماهای آن آزادانه بر فراز عراق مانور می‌دهند و مردم مظلوم را به بهانه مبارزه با داعش نشانه می‌گیرند؟ به راستی مرجعیت نجف چه برنامه‌ای برای مقابله با این معضل خطیر و نفی سبیل از کفار بر مقدرات عراق تدارک دیده است؟ 4️⃣ متأسفانه موضع مرجعیت در آشوب‌های عراق و نیز ماجرای شهادت شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و نیز اتفاقات قبل از آن شاهد بودیم، موضعی متناسب با جایگاه مرجعیت نبود و در واقع در پازلی که آمریکایی‌ها چیده بودند بازی شد. چگونه می‌توان پذیرفت که فرمانده حشد الشعبی –یعنی همان نهادی که به فرمان مرجعیت عراق تأسیس شده است- به دست نیروهای اشغالگر کشته شود، و مرجعیت عراق به عنوان پدر معنوی این کشور و مؤسس این نهاد جهادی به جای خونخواهی از این شهید مظلوم و اعتراض تند و علنی در برابر سیاست‌های خصمانه آمریکا، تنها اطراف اختلاف را به ضبط نفس فرابخواند؟ چگونه ممکن است که مرجعیت، انتقام از خون محوری‌ترین فرمانده جنگ علیه تکفیریان داعشی جان خود –همو که اگر نبود اثری از عتبات مقدسه و حوزه نجف باقی نمانده بود- را در یک کفه گذاشته و ترور آمریکای جنایت‌کار را در کفه دیگر و هر دو را با هم محکوم کند؟ و چگونه می‌توان توجیه کرد که نزاعی میان کشور پرچمدار تشیع و مصداق اتم دار الکفر شکل بگیرد، و مرجعیت در موضع بی‌طرفی ایستاده و هر دو طرف را محکوم نماید، آن هم در شرایطی که جمهوری اسلامی همه تمهیدات لازم برای آسیب‌ندیدن شهروندان عراقی را فراهم دیده است؟ 5️⃣ به فضل الهی و به برکت انقلاب اسلامی، جامعه شیعی امروز در نقطه اوج اقتدار آن ایستاده است. امروز جمهوری اسلامی، نام نظامی محصور در مرزهای یک سرزمین نیست، بلکه عنوانی است که مرزهای جغرافیایی را -که کفار به وسیله آن کشورهای شیعی و اسلامی را پاره پاره کرده‌اند- در نوردیده و همه را زیر بیرق اسلام گرد آورده است. اگر حمله به پایگاه آمریکایی در عراق –که ریشه همه مشکلات امروز عراق است- در نظر مرجعیت عراق نقض حاکمیت و زیرپاگذاشتن مرزهای تصنعی میان دو کشور شیعی است؛ اما جمهوری اسلامی با صدای رسا اعلام کرده که همه شیعیان فرزندان او هستند و آماده است حتی حاج قاسم خود را برای دفاع از شیعیان در هر نقطه از عالم و خنثی‌سازی توطئه بیگانگان فدا سازد. آمریکا ریشه مشکلات عراق است و اگر مرجعیت عراق به این حقیقت باور دارد و ایران اسلامی را نه هم‌چون اشغالگران آمریکایی بیگانه، بلکه برادر خود می‌داند، پس آیا بهتر نیست که به اقتدار ایران تکیه کند و هم‌صدا با آن اخراج آمریکا از عراق را فریاد بزند؟! @Manahejj 🔻🔻🔻🔻 🆔 @daghdagheha
💠فاجعه دروغ 🖋روح‌الله جلالی 🔸در کتابی می‌خواندم که یکی از مسئولین می‌گفت امام خمینی در جلسه‌ای به ما اعلام کرده بودند که در نهان تصمیمی نگیرید و سخنی نگویید که اگر افشا شد نتوانید آن را به مردم توضیح دهید. 🔸بامداد انتقام سپاه، هواپیمای مسافربری را به خطا انداختیم. سه روز گذشت و بعد از فشارهای بین‌المللی اعلام کردیم که خودمان به خطا زدیم. سه روز بعد از آنکه ما طرفداران نظام، با عالم و آدم و بحث کردیم که چر انقدر شرارت دارید؟ سه روز بعد از آنکه شب و روز به سخنان قاطع مسئولین جزء که معلوم نبود بیچاره‌ها با اعتماد به گزارشات، مرگ اعتبار خود را رقم زدند، با قاطعیت تمام سخنان دیگران را رد کردیم. ترسیدیم اگر راستش را بگوییم ماجرای انتقام، معکوس شود؟ این اخلاصی بود که از حاج قاسم آموختیم؟ 🔸زیاد سخن نگویم که حال همه خراب است. الان فقط ضدانقلاب خارجی یعنی همان‌ها که از شهادت حاج قاسم خوشحال شدند از شنیدن این فاجعه دروغ، در حال جفتک‌پرانی هستند، وگرنه تندترین اصلاح‌طلب و مخالف داخلی هم حالش خوش نیست. 🔸پس از خبر شهادت سردار، یکبار دیگر انگار وحدت سیاسی شکل گرفته است! همه گروه‌های سیاسی داخلی شوکه و غم‌زده هستند. ما رقبا را ضدایران می‌دانیم ولی بسیاری از آنان عاشق ایرانند. 🔸فقط همین را بگویم که بیایید یکبار فکر کنیم اینکه چرا برخی از ما دروغ و شیطنت را در دعواهای سیاسی حلال می‌دانستیم و یک میلیون بار تکرار می‌کردیم تا باور کنیم از بیخ راست است. 🔸همین چند روز با سواستفاده از شهادت سردار عزیزمان و اقبال میلیونی ملت، چقدر گناه سیاسی کردیم؟ چقدر به مرده و زنده تهمت زدیم؟ چقدر تهمت‌های تکراری قبل را تکرار کردیم؟ به والله در چند یادداشت قبلی دست به عصا و به ملاحظه تمام، نگرانی خود را اعلام کردم و ترسیدم از عاقبت آن. چون می دانستم برخی از ما شیطنت می‌کنیم و خدا با هیچ کس عقد اخوت ندارد. 🔸بسیاری تشکر کردند اما برخی هم گفتند از فاجعه کرمان نگو صلاح نیست! آب به آسیاب دشمن نریز! گفتند از دعوای سیاسی نگو و خود را خراب نکن که متهم می‌شوی... گفتند شما چرا وسط چنین حماسه‌ای دنبال نقطه ضعف می‌گردی و آب به آسیاب دشمن می‌ریزی؟ گفتند و گفتند و امروز دیدند چنان رودخانه به آسیاب دشمن سفاک ریختیم که حالاحالاها با قدرت تمام برایمان بچرخد. ♦️آقایان فقط به خاطر روح حاج قاسم برای حل این ماجرا دست به دامن گناه و ضعیف‌کشی و هر رفتار ناپخته‌ای نشوید که هزار برابر بدتر می‌شود. مراقب باشید از دستورات رهبر و ولی تخلف نکنید و پیشاپیش آتش به اختیار عمل نکنید. خدایا پناه بر تو... 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠خاکستری‌نشینان 🖋دکترمحمدعلی فیاض‌بخش 🔸دوران نوجوانی و‌ جوانی نسل من، دوران گفتمانی از اعتقادات و آموزش‌های دینی بود که سردار آن دوران، شهید مرتضی مطهری بود. در میان بی‌شمار آثار مکتوب و شفاهی او، کتابی بود به نام «جاذبه و دافعه‌ی علی علیه‌السلام». در این اثر به شفافیت تمام، ‌می‌بینیم که‌ چگونه چهره‌ای مانند امیرالمؤمنین علیه‌السلام، در یک عصر واحد، محل تعاطف و نیز تخاصم بوده است. در این کتاب ارزشمند، دو قطب تاریک و روشن به‌همراه طیفی خاکستری میان آن دو قطب ترسیم شده است: دشمنان قسم‌خورده و دانای علی علیه‌السلام؛ دوستان عارف به حق او، و نیز مردمان سردرگم در طیف خاکستری میان این دو قطب. 🔸شهید مطهری وزن گفتار خویش را در این‌ کتاب، بیشتر بر تحلیل اوضاع و احوال طیف خاکستری جامعه‌ی آن روز متمرکز کرده و با نگاهی بسیار دقیق و جامعه‌شناسانه، به واکاوی و علت‌یابی رفتار طیف خاکستری با علی علیه‌السلام پرداخته است. 🔸بدون آن که از این‌ مثال، قصد جابه‌جا کردن مرزهای اعتقادی را داشته باشم و به تشابه‌سازی تاریخی علاقه‌ای بورزم، فقط از باب تقریب ذهن، به شباهت‌های جاذبه و دافعه‌ی سردار شهید قاسم سلیمانی نظر دارم. 🔸در این روزهای فقدان غمبار شهید سلیمانی، این دو قطب و نیز طیفی خاکستری قابل تمیزند: یک سر، دشمنان پلشت و‌ برنامه‌ریز؛ یک سو، دوستان بامعرفت و‌ نمک‌شناس، و یک طیف خاکستری که یا سکوت کرده یا دوپهلو حرف می‌زند. البته یک پیرنگ نازک زرد از پوزه‌های کفتاران آواره‌ی آن سوی آب‌ها نیز گاه چشم‌آزار است، که از دور پوزه بر سایه‌ی جسد سردار می‌سایند؛ همان فاحشگان در‌به‌در سیاسی‌ که همه‌ی جرئت و همتشان، تشکیل کمپین‌های طعن و طنز و دروغ ‌است و «بی‌بی»‌سی، مادربزرگ همه‌ی این پیرکفتارهاست. 🔸...و اما طیف خاکستری عبارتند از کم‌خبران دهن‌بین که همه‌ی اطلاعاتشان منحصر به آخرین خوانده‌های صفحه‌ی تلگرامیشان است. 🔸دو گروه اول (دشمنان و دوستان)، محل سخن این مکتوب نیستند. طیف زردِ «کمپین‌باز» نیز، بی‌مقدارتر از آنند، که شرافت و شأن این قلم، به توصیف عفونت رقاصی توییتریشان بپردازد و سرگرم تحلیل عقده‌های دوران کودکی و‌ نوجوانیشان شود. وزن این گفتار، بر گروه خاکستری است. 🔸در دنیایی که هژمونی ثروت و سلاح، همه‌ی مرزهای شرف و اخلاق و انسانیت را درنوردیده، بسیار ساده‌بینی و بی‌اطلاعی است، فی‌المثل، اگر بگوییم داعش زاییده‌ی پاگذاشتن حاج‌قاسم‌ها به آن‌سوی مرزهاست. 🔸اولاً، کافی است تقدم و تأخر این دو اتفاق را -که در تقویم مشخص است- در نظر آوریم؛ که آیا داعش و زایندگان داعش ابتدا قصد‌ ما را کردند یا امثال سلیمانی‌ها ابتدا رفتند و هل‌من‌مبارز طلبیدند؟ این که دیگر به تقویم ملک‌شاهی و زیج خوارزمی و اسطرلاب بغدادی نیاز ندارد؛ تاریخِ همین یک دهه است. 🔸ثانیاً، خاکستری‌نشینانِ تردیدگر -که از چندجا رنجیده‌اند و به هزارجای دیگر ربط می‌دهند- پاسخ دهند: در زمانی که کاندولیزا رایس، با نظریه‌ی خاورمیانه جدید، آرمان از نیل تا فرات را تئوریزه کرد، سردار سلیمانی‌ها در کدام ماورای مرزها جبهه‌گستر بودند؟ نیز پاسخ دهند: زمانی که ناوهای ائتلاف جهانی تا بیخ گوش ما در آ‌ب‌های بین‌المللی و‌ گاه سرزمینی ما جولان می‌دهند و لنگر می‌فکنند، آیا خود این حضرات تحلیلگرِ(!) خاکستری نشین، جربزه‌ی پوشیدن یک لباس غواصی برای بازدید از هیمنه‌ی فوق‌بشری(!) این شناورها را دارند؟ ...و اگر غیورمرد و مردانی بی‌جنجال و بی‌حاشیه و ناآلوده به برج‌سازی و خصولتی‌خری و زیاده‌خوری، تن به دریای حادثه سپردند تا امواج برخاسته از خرناس ناوها به سینه‌ی بندرگاه‌های کشورمان را بی‌اثر کنند، باید به فرضیه‌های فضایی روی آوریم که: بعله؛ این ما بودیم که بهانه به دست ناوها و ناخدایان دادیم؟! 🔸در ذات سیاست، غلط و درست، درهم تنیده است. سیاستمداران نیز آدم‌های همین درست‌ها و غلط‌ها هستند. لطفاً طیف خاکستری، لطفی کنند و بعد از آنکه سیاست‌های برون‌مرزی کشورمان را یکسره تخطئه می‌کنند و آن را علت تامه‌ی همه‌ی مشکلات می‌دانند، ابرویی هم نازک کنند و چینی نیز بر پیشانی مبارک آورند به سوی ناودارانِ ناوبری که از سال‌ها پیش از عزیمت سلیمانی به سوریه و عراق، رسالت و رنج سفر دریایی چندده‌هزارکیلومتری را بر خود هموار کرده‌اند؛ از بس نگران نفت و‌ گاز هستند در زمستان‌ها، و دغدغه‌ی کسادی دکان اسلحه‌فروشی‌شان را دارند در تابستان‌ها. -روزنامه اطلاعات/ شماره ۲۷۴۷۲ 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
▪️▪️انا لله و انا الیه راجعون▪️▪️ ⬛️آیت الله سیدمحمدرضا میبدی از علمای شاخص استان گلستان در سن ۹۹سالگی درگذشت. ▪️وی که بخش از زندگی علمی خود را در نجف اشرف گذرانده و محضر علمایی چون آیت الله خوئی، میرزاهاشم آملی، سیدیحیی یزدی، مرحوم حکیم گنابادی، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدیحیی مدرسی یزدی بهره برده بود. ▪️ایشان به عنوان آخرین شاگرد عرفانی آیت الله سید علی قاضی طباطبائی به شمار می رفت. ▪️مرحوم آیت‌الله میبدی از سال ۱۳۲۸ ه.ش در راه بازگشت از زیارت امام رضا(ع) در شهرستان گرگان ساکن شد و در این مدت به جای سکونت در قم یا نجف، تمام عمر خود را در شهرستان گرگان گذراند و در عین گمنامی به پایگاه و مرجعی برای مراجعات علمی و اخلاقی منطقه تبدیل شد. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠روحانیت و بحران! 🖋احمد نجمی 🔹 اعلام رسمی چگونگی سقوط هواپیمای اوکراینی ناگهان شوک بزرگی وارد کرد. از ساعات اولیه صبح روز شنبه بهت خاصی بر کشور حاکم است. در گام نخست بهتر است واکنش‌های مختلف را بررسی کرده و سپس بیاندیشیم روحانیت و حوزه‌های علمیه چه نقشی در این فضای بحرانی می‌توانند ایفا کنند. 🔸 بخشی از جامعه‌ی ایران به صورت کامل و همه جانبه حامی نظام و انقلاب هستند. این گروه اگرچه با شنیدن خبر خطای انسانی و پرتاب موشک خودی به هواپیما شدیدا مغموم شدند اما بلافاصله با توجه به هجمه‌های مختلف- که بعدا خواهیم پرداخت- روحیه‌ي‌ خود را بازسازی کرده و علیرغم انتقاد از این اشتباه، مجددا اقدام به حمایت از نظام و نهادهای انقلابی از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نمودند 🔸 بخشی از جامعه در چند دهه‌ی اخیر به دلایل مختلف مخالف نظام هستند. این عده در وقایع گوناگون همیشه تلاش کرده‌اند از روش‌های مختلف در مقابل نظام بایستند. در دهه‌ي اخیر حضور میدانی این گروه رسمیت پیدا کرده‌است و در دو روز گذشته نیز شاهد تجمعات مختلفی از سوی آنان هستیم 🔸 اما بخش سوم جامعه که به جرات می‌توان آنان را اکثریت نامید در سطوح و درجات مختلف حامی نظام هستند اما برخلاف بخش نخست که نام بردیم این حمایت تحت تاثیر عملکرد حاکمیت افت و خیز دارد. 🔹به نظر می‌رسد اصلی‌ترین مخاطب حوزویان گروه سومی است که به عنوان اکثریت مردم از آنان نام برده‌شده است. اما در بحران اخیر با چه رویکرد و استراتژی با این طیف باید مواجه شد؟ بخشی از این رویکرد در چنین جو روانی حاکم بر جامعه را می توان بدین شرح بیان کرد: ◾️درک تاثر عمیق و حتی عصبانیت: مردم ما نسبت به این حادثه شدیدا متاثر و عصبانی هستند. اما فراموش نکنیم جنس این تاثر و عصبانیت مانند حادثه‌ی اسفباری است که برای یکی از اعضای خانواده پیش آمده است. همین طیف قبل‌تر، از شهادت سردار سلیمانی متاثر بودند. پس تاثر و حتی عصبانیت و بالاتر از آن رفتارهای ظاهرا تنش‌زا را تحمل و درک نمائیم.در سخنان و پاسخ‌هایی که می‌دهیم آنان را بخاطر این تاثر و عصبانیت ذی‌حق بدانیم و تلاش کنیم درک متقابل خودمان را به خوبی به آنان منتقل کنیم. ◾️خودداری از ارائه‌ي توجیهات تخصصی و فنی: هم‌اکنون در شبکه‌های مختلف از سوی طیف‌های گوناگون نظرات ظاهرا فنی و کاملا کارشناسی شده! ارائه می‌شود که هرطیفی براساس سلیقه و خوشایند خود این نظرات را ارائه می‌دهد. طبیعتا بعد از مدت کوتاهی این نظرات مورد خدشه قرار می‌گیرد. با توجه به چند وجهی و کاملا تخصصی بودن چرائی این واقعه اولا از بازنشر یا ارائه‌ی نظرات کارشناسی خودداری کنیم و ثانیا در قبال برخی مطالب ظاهرا تخصصی طیف مقابل تاکید کنیم تابع نظراتی خواهیم بود که به صورت رسمی از سوی مراجع ذی‌صلاح اعلام خواهد شد ◾️تلاش برای بازگرداندن اعتماد مردم: یکی از اصلی‌ترین بخش واقعه‌ی سقوط هواپیمای اوکراینی تاخیر در اطلاع‌رسانی است. این تاخیر اگرچه از سوی مسئولان امر بدیهی و ناگزیر اعلام شده اما باعث خدشه‌دار شدن اعتماد مردم شده‌است. این خدشه در صورتی که جبران نشود تاثیرات بسیار عمیق و غیرقابل جبرانی در تعامل حاکمیت با مردم خواهد گذاشت. اگرچه حوزویان نیز هنوز اطلاع دقیقی از چرائی این تاخیر ندارند اما لازم است به صورت کلی تلاش کنند اعتماد خدشه‌دار شده‌ی مخاطبان را ترمیم نمایند.یکی از بهترین راه‌های بازسازی اعتماد مردم یاداوری خدمات چهل‌ساله‌ی سپاه در عرصه‌های مختلف نظامی، سازندگی و اجتماعی است ◾️خودداری از گره زدن اختلافات سیاسی و حزبی به بحران اخیر: همان‌گونه که پیش‌ترگفته شد خارج شدن بخش زیادی از حوزویان از رسانه‌های فراگیر باعث شده‌است این گروه عملا از فضای تبلیغی رسانه‌های معاند نیز بی‌اطلاع باشند. خط اصلی تبلیغات معاندان و برخی از عوامل داخلی آنان بی‌اعتمادی مردم به شاکله‌ی کلی حکومت جمهوری اسلامی است. در این بین ممکن است عده‌ای بدون اطلاع از این خط تبلیغی یا روحیات خاصی که دارند تلاش کنند همان اختلافات سیاسی داخلی را در این بحران پیگیری کنند. این اقدام دست‌وپا زدن در یک حوض کوچکی است که در کنار اقیانوس و موج‌های سهمگین آن ساخته شده‌است. ◾️تاکید بر خانواده‌ی بزرگ ایران علیرغم همه‌ی اختلافات: پس از درک و به رسمیت شناختن تاثر و ناراحتی مردم لازم است با استدلال و ادبیان مناسب با مخاطب بر این نکته تاکید کنیم که جامعه‌ی ایرانی علیرغم همه‌ی مشکلات و اتفاقات ناگواری که تجربه کرده‌است خانواده‌ای خونگرم است که می‌تواند دوباره بر مشکلات مختلف غلبه کند. تذکر و یاداوری پیروزی‌های بزرگ ایران پس از برخی مصائب بسیار موثر است 🔻🔻🔻🔻 @mobahesat @daghdagheha
💠جامعه ایران و سوگ بی‌حماسه 🖋سیدیاسر تقوی 🔸هفته گذشته هواپیمای اوکراینی- بنا به آنچه تا کنون اعلام شده است- به جهت خطای انسانی توسط پدافند هوایی مورد اصابت موشک قرار گرفت و موجب جان‌باختن تعدادی از هم‌وطنان عزیز ما شد. همه ما می‌دانیم این اتفاق ناشی از شرایط جنگی بود. آمریکا سردار ما را ترور کرد و ما برای صیانت از هویت و عزت خودمان وارد فرایند انتقام شدیم. حتی اگر سناریوی «خطای انسانی» را بپذیریم و بر تمام احتمالات مداخله‌ی آمریکا چشم بپوشیم باز شرایط جنگی را نمی‌توان نادیده گرفت. 🔸اما چگونه میان افکارعمومی «روایت سوگ» برجسته شد و سخن از انتقام و جنگ با آمریکا به حاشیه رفت؟ عملکرد نهادهای مسئول در توضیح این خطای انسانی از جمله عواملی است که به اندازه کافی درباره آن نوشته و گفته‌اند. اما آنچه کمتر بدان پرداخته می‌شود فقدان نگاه حماسی است که ریشه در زمینه‌های اجتماعی دارد. حماسه روایتی است که در پس رویدادهای ملی و یا مکتبی، نشانه‌های قهرمانی، شجاعت و دلیری را جستجو و پررنگ می‌کند. 🔸حماسه قدرت خارق‌العاده‌ای دارد که می‌تواند سوگ را از رخوت و سرخوردگی نجات دهد و به حرکت و بالندگی برساند. انقلاب اسلامی برآمده از نگاه حماسی به سوگ عاشورا بود. ویرانی جنگ تحمیلی عراق با حماسه «دفاع مقدس» به سبک‌زندگی، صنایع موشکی، شهادت‌طلبی، مدیریت جهادی و... تبدیل شد. می‌توان گفت ایرانِ پس از انقلاب بیش از هر چیز بر پایه حماسه استوار است. 🔸حماسه ذاتا دشمن‌شکن است و سوگ‌ حماسی نیز همچنین. اما پرسش نگارنده این است که چرا در حادثه اخیر خبری از سوگ حماسی نبود و ما با نادیده انگاشتن دشمن و قهرمانی سربازان وطن، به روایت سوگ بسنده کردیم و نتوانستیم آن را با حماسه بیامیزیم؟ در مقابل این سوال مطرح می‌شود که مگر چنین حادثه‌ای می‌تواند ابعاد حماسی داشته باشد و برای آن حماسه سرود؟ 🔸می‌توان گفت هر مواجهه شجاعانه‌ای با دشمن- فارغ از شکست و پیروزی- ظرفیت حماسه‌سرایی دارد. حماسه دو عنصر اصلی دارد، اول: «شجاعت و قهرمانی سرباز وطن یا مکتب» و دوم: «دشمن» که هر دو عنصر در ماجرای اخیر ایفای نقش کرد که می‌توانستیم از آن استفاده کنیم. از سوی دیگر، هنگامی که جامعه با شکست روبرو می‌شود، کنار نهادن روایت حماسه و بسنده کردن به روایت سوگ، جامعه را دچار سرخوردگی و یأس می‌کند. اما چرا جامعه ایران از این سوگ بی‌حماسه یا به تعبیری «اندوه و انفعال» استقبال کرد؟ 🔸به نظر می‌رسد سرخوردگی و انفعال در فرهنگ شیعی ما بی‌سابقه نیست. ما همچنان پس از گذشت 40 سال از پیروزی انقلاب‌مان در روایت حماسی از سوگ عاشورا متفق‌القول نیستیم و در جریان‌هایی نیز انفعال را به عنوان یک ارزش اندوهناک در دوران غیبت منجی، ستایش می‌کنیم. این اگر بخشی از بدنه مذهبی جامعه را علیه نظام نشوراند، روایتی حماسی تولید نمی‌کند. 🔸در بخش دیگری از بدنه جامعه که سرعت بیشتری در مدرنیزاسیون زندگی خود دارند و نگاه دینی را در تحلیل‌های اجتماعی چندان دخالت نمی‌دهند، نوعی خودباختگی نسبت به دیگری ِما یعنی غرب نهادینه شده که در مقاطع شکست ظهور و بروز بیشتری می‌یابد و اجازه خروج از انفعال و آمیختن حماسه در روایت‌های خود را نمی‌دهد. این نگاه در افراطی‌ترین سوگیری خود ممکن است حتی به «روایت سازش» نیز روی بیاورد 🔸عامل دیگر، شیوع روایت انتقادی علیه قدرت (نظام) در ایران امروز است. ادبیات انتقادی خود معلول عوامل گوناگونی است. اقتضائات رسانه در پذیرش «خبر بد» و انتقادی، ناکارآمدی دولت کنونی در مدیریت کشور، سیاه‌نمایی‌های برخی جریان‌های عدالتخواه، دوگانه‌سازی میان مردم و حاکمیت، مذمت قدرت و سیاست و ... را می‌توان از عوامل شیوع ادبیات انتقادی علیه قدرت دانست. طبعا در چنین محیطی مقاومت افکارعمومی نسبت به نفی حماسه شکننده و آسیب‌پذیر خواهد بود. 🔸با توجه به عوامل مذکور می‌توان این فرضیه را مطرح کرد که بخشی از عوامل دگرگونی مواضع افکارعمومی در ایران طی یک هفته از «انتقام‌خواهی فعالانه» به «سوگواری منفعلانه»، ریشه در زمینه‌های اجتماعی ما دارد. ما در واکنش‌های خود به حادثه اخیر نتوانستیم جامعه را به یک سوگ حماسی دعوت کنیم و این تجربه‌ای برای تاریخ انقلاب خواهد بود. کاش صاحبان اندیشه و قلم فکری به حال نگاه حماسی در ایران کنند. ایرانِ پس از انقلاب، صرفا با روایت حماسی می‌تواند به حیات خود ادامه دهد. 🔻🔻🔻🔻 @sedyaser @daghdagheha