💠قهرمانی فراسوی نظریه ها و برای همیشه تاریخ
🖊علیرضا محمدلو
▫️در وصف کسی که به قلم، ارزش و امنیت بخشید چه می توان نگاشت؟ کسی که در وقت بودن سالک بود و زمان رهیدن چون مالک جای خالی اش احساس می شود. کدام نظریه اجتماعی و فلسفی، ظرفیت تبیین و توصیفش را دارد؟ #قدرت_نرم_جوزف_نای که خالی از معناست و افقی سیاسی و اقناعی داشته و از واقعیت و حقیقت به دور است، چگونه می تواند این قدرت نرم و راهبردی مقاومت را تئوریزه کند؟
🔸 انسجام اجتماعی و گمنشافت #فردینادو_تونیس هم که عمق میدان ناقصی دارد و سطح هویت بخشی و انسجام را تنزل می دهد و توان تبیین جامعه و شاخص های دینی در بازتولید انسجام، بدون عقب نشینی تمدنی را ندارد.
🔹سرمایه اجتماعی بوردیو هم قدرت درک شخصیتی چون قاسم سلیمانی را ندارد. آنچه که در بودن و رفتن قاسم سلیمانی رخ داد، امری فراتر از یکسری ارتباطات شبکه ای مبتنی بر منفعت و فرمالیته در میان مردم بود. این شهید بزرگوار، حقیقتا دلهای یک ملت را حول یک ایدئولوژی و آرمان تجمیع نمود و جهان #سرمایه_اجتماعی را ارتقا بخشید و از ادعای نظریه فراتر عمل نمود.
🔸نظریه #اقتدار_کاریزماتیک ماکس وبر هم که در قیاس با شخصیت سردار، فقط کاریکاتوری از یک قهرمان را توان تئوریزه کردن داشت و باید گفت: ژنرال سلیمانی ما نه هیتلر بود نه سوپرمن و نه حتی چگوارا. عقل و عاطفه و حماسه را باهم گره زد و به دور از فیگورهای امروزی در دلها نقش بست و به عنوان یک #قهرمان_واقعی و نه پوشالی هالیوودی، در مکانیزم عقلانیت مدیریت و اجتماع، تحولی جدی ایجاد نمود و واژه ترس و عقب نشینی در دیپلماسی را به چالش کشید.
🔹آری قاسم سلیمانی #خودآگاهی مردم منطفه و جهان را چند لایه افزایش داد و زبان لکنت مظلومان جهان را درمان نمود. اما روشنگری او طعنه می زد به خودآگاهی و روشنفکری مارکس، فیسلوف و جامعه شناس آلمانی که جهان عاری از معنا و کمونیستی را آرزو داشت. اما مقصد قاسم سلیمانی از مبدا مقدسی شروع می شد و فرایند مقدسی تری چون #شهادت را طی نمود و مدینه فاضله و سرشار از معنا و حقیقت و عدالت برای رهروان راهش نوید می داد.
🔸شخصیت قاسم سلیمانی #فراپارادایمی بود و در قالب نظریه های موجود نمی گنجید. عقلانیت و عاطفه و حماسه و معنویت در یک وسعت فردی و اجتماعی جمع شده بود و آنچه که فیلسوفان و فقها و تئوریسین ها نوشته بودند، در یک میدان کنشگری تمام عیار به دوش کشید و در شخصیت خود و سپاه تحت امرش و مردمان معتقد به مرامش جامه عمل پوشانید.
🔹مردی که ذهنیت های اجتماعی را به هم نزدیک نمود و نظریه های دینی را به ساحت عمل گره زد و سپهر نظریه های اجتماعی و فلسفی را در نوردید و عشق به دین و ناموس و وطن را با مقوله قدرت آشتی داد و امری بین الاذهانی نمود و با تعمیق ارتباط قدرت و اجتماع از #کنش_ارتباطی و تفاهم هابرماسی سبقت گرفت.
🔸هژمونی #گرامشی و سرکوب رضایتمندانه مدنظرش را شکست و افقی جدید و معنوی تر به روی ادبیات سیاسی اجتماعی جهان گشود و روسای جهانرا دعوت به نگاه عمیق تر و دقیق تری به مردم و افکارعمومی نمود که برای خلق موقعیت و کنترل اجتماعی، نیاز به فریب نیست و مسیر رضایت مردم، قیام برای تک تک نیازهای مردم است (چه در مواقع سیل و زلزله و چه در بحران امنیتی) نه فرافکنی و توجیه بخاطر نشستن ها و ادعای رفراندوم به جهت نتوانستن ها...
🆔 @andisheengelabi
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 @daghdagheha
"قهرمان بدون مرز "
دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام برگزار میکند:
هم اندیشی اصحاب علوم انسانی در باب جهان مقاومت پس از شهادت سردار سلیمانی
دکتر حمید پارسانیا
دکتر حسین کچوئیان
دکتر حسین اکبری
دکتر ادریس هانی
🗓 پنجشنبه، ۱۸دی ۱۳۹۹
⏰ ساعت 10 تا 12
آدرس پیوند مجازی شرکت در نشست:
https://b2n.ir/841384
جهت ورود به جلسه پیوند را لمس کرده و پس از وارد کردن نام خود وارد شوید.
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 @daghdagheha
724156.pdf
1.42M
💠متن کامل مناظره ۳ ساعته دکتر #عبدالکریم_سروش و مرحوم #آیتالله_مصباح_یزدی در پایان دهه ۱۳۶۰ پیرامون «چیستیِ معرفتشناسی» در قم
✳️محورهای اصلی:
معرفتشناسی بر چه ارکانی استوار است؟
🔸رابطه میان طبیعیات و فلسفه و منطق با الهیات چیست و نسبت میان اینها چه تاثیری در رویکرد معرفتشناختی ما دارد؟
🔸آیا در طریق معرفتشناسی، الهیات به طبیعیات نیاز دارد یا معرفتشناسان بینیاز از فرآوردههای عقل تجربی هستند؟
🔸چگونه میتوان کلیه اصول الهیاتی را بدون احتیاج به اصول موضوعه طبیعی اثبات کرد؟
✳️اولین و آخرین مناظره دکتر سروش و آیتالله مصباح با اختلاف در «مفهوم منطق» میان دو طرف به پایان میرسد و هر یک در پایان گفتگو اذعان میکنند که حرف یکدیگر را نمیفهمند و امیدوارند مخاطبان بحث از اختلافات و اشتراکات آنان، خود به نتیجه روشنی برسند.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 @daghdagheha
💠از تشییع پیکر آیتالله مصباح یزدی تا عزاداری حضرت زهرا(س)
🔹روز دوشنبه تشییع باشکوه پیکر آیتﷲ مصباح یزدی در قم برگزار شد. دراین تشییع همانگونه که پیشبینی میشد هزاران نفر از طلاب و فضلا و مردم قم حضور داشتند. یکی از اصلیترین موضوعاتی که حول این تشییع در فضای رسانهای مطرح شدهاست چرائی برگزاری این برنامه در ایام کرونا و محدودیتهای آن است.
🔹خوشبختانه آمارها نشان میدهد وضعیت قم در جدول ابتلاء و فوتیهای کرونا روند نزولی بسیار خوبی داشته و پیشبینی میشود به وضعیت عادی نزدیک شود. از سوی دیگر در برنامه تشییع پیکر آیتﷲ مصباح یزدی ومراسم ترحیم ایشان در حرم مطهر آنچه که بیشتر از همه نمود داشت رعایت دستورالعملهای بهداشتی از جمله استفاده از ماسک بود که به جرات میتوان گفت همهی جمعیت این نکته را رعایت کرده بودند.
🔹با توجه به برگزاری این تشییع این سوال مطرح میشود که برای شهادت حضرت زهرا(سلامﷲ علیها) چه تدابیر و تصمیماتی از سوی مسئولان امر اتخاذ خواهد شد. آیا صحیح است که علیرغم برگزاری باشکوه مراسم تشییع پیکر آیتﷲ مصباح یزدی، شاهد ممنوعیت مطلق برنامه عزاداری حضرت فاطمهی زهرا(س) باشیم؟
🔹این دوگانگی در تصمیمگیری عوارض منفی گوناگونی دارد و ممکن است بستر بسیاری از قضاوتها و واکنشهای منفی سیاسی و مذهبی را در شرایط فعلی و آینده فراهم سازد. از سوی دیگر هنوز وضعیت کرونا تثبیت نشدهاست و به هرحال رعایت فاصلهگذاری اجتماعی کاملا ضروری است.
🔹با توجه به شرایط بیان شده این پیشنهاد مطرح میشود که مسئولان استان قم مجوز برگزاری مراسم عزاداری حضرت زهرا(س) را به صورت معین و مشخص اعلام نمایند. این تصمیمگیری میتواند به صورت «برگزاری دستهجات عزاداری در صبح روز شهادت و در فضای باز و با رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از ماسک» باشد.
🔹چنانچه امکان صدور مجوز عمومی برای همهی دستهجات عزاداری هم نباشد میتوان از بیت حضرت آیتﷲالعظمی وحید خراسانی که در سالهای گذشته علمدار برگزاری مراسم شهادت و پیادهروی مرجعیت معظم بودند درخواست شود این مراسم را همچون سال گذشته و فقط در فضای باز خیابان برگزار کرده و مدیریت رعایت اصول بهداشتی نیز بر دوش برگزار کنندگان گذاشته شود.
🔹تجربه نشان دادهاست طیف انقلابی و مذهبی بیشترین پایبندی را به دستورالعملهای بهداشتی داشتهاند و انشاءﷲ امیدواریم باردیگر فضای کشورمان به برکت نام و یاد حضرت زهرا(س) معطر و متبرک باشد و عنایات آن حضرت دفعکنندهی همهی بلایا و امراض و مشکلات باشد.
🔻🔻🔻
@mobahesat
@daghdagheha
⚡ جریانهای حوزوی، خیلی دور خیلی نزدیک!
🔹 یک روز پس از آنکه پیکر آیتالله مصباح یزدی در خیابان شهدا (صفائیه) قم تشییع شد، در کوچهی ممتاز این خیابان «سرای فرهنگ و قرآن آیتالله هاشمی رفسنجانی» نیز افتتاح شد.
جمعیت تشییع کنندهی پیکر آیتالله مصباح و افرادی که در افتتاح این مرکز گردهم آمده بودند همیشه در مسائل فکری و سیاسی دو خط موازی هستند که مجادلات آنان بسیار پرتنش است.
🔹 اما از نگاهی دیگر این تقارن حضور را میتوان از جمله امتیازات شهر قم و حوزه علمیه دانست. آنجائیکه افکار کاملا متناقض در نزدیکی یکدیگر در حال ارائه و تبلیغ دیدگاههای خود هستند و مصداقی از احترام به مخالف را به نمایش می گذارند. افکاری خیلی دور اما نزدیک هم!
این تقارن اما محدود به تشییع آیتالله مصباح و افتتاح سرای فرهنگ آیتالله هاشمی نیست. همیشه شهر قم شاهد برخوردهای نزدیک اینچنینی بودهاست. بیش از یک دهه آيتالله مصباح یزدی چهارشنبه شبها در دفتر رهبر معظم انقلاب در خیابان شهداء درس اخلاق برگزار میکرد و کمتر از صد متر آن سوی خیابان و در همان ساعت، جلسهی هفتگی «مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه» برگزار میشد که سخنان و افکار آیت الله مصباح از جمله محورهای اصلی مخالفت آنان بودهاست.
🔹 از دیگر موسسات قابل توجه در کوچهی ممتاز خیابان صفائیه «موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی» است که اغلب پژوهشگران و اعضای این موسسه زاویه جدی و انتقاد سرسختانه نسبت به آیتالله مصباح و طیف اصولگرایان دارند و در فاصلهی کمتر از پنجاه متر از این موسسه، انتشارات موسسه امام خمینی و مرکز عرضهی آثار مرحوم آیتالله مصباح قرار دارد.
🔹 آیتالله سیدکمال حیدری از جمله اساتیدی است که در سالهای گذشته نظرات شاذ و پرانتقادی داشته است. دفتر او در خیابان سمیه تنها پایگاه فیزیکی برای دیدارها و نشر آثار او در رسانههاست اما کمی آن سوتر در خیابان عباسآباد منتهی به خیابان سمیه دفتر آیتالله نجمالدین طبسی از اصلیترین منتقدان سیدکمال حیدری قرار دارد.
🔹 اگر در نقشهای دقیق از مرکز قم و در دائرهای پنج کیلومتری بیوت علما و موسسات وابسته به آنان را جانمائی کنیم دهها و صدها مکتب فکری و علمی و فقاهتی را خواهیم یافت که هرکدام دارای سیره و روش خاص خود هستند و گاه با دهها مرکز جانمائی شده در این دائره تضارب جدی دارند و توانستهاند زیستی منطقی در کنار یکدیگر داشته باشند.
🔹 اما این نزدیکی و حٔسن تعایش همیشه هم به خوبی پیش نمیرفته است. گاه در یک موسسه علمی افکار متفاوت و متضاد هم تحمل نشدهاست. موسسه امام خمینی(ره) قم در خاطرهی حوزویان نمونهای از این مصادیق است. آنجاکه مصطفی ملکیان و آقای محسن غرویان بخاطر زاویهی فکری یا تفاوت سیاسی با حذف فیزیکی مواجه شدند. این حذف فیزیکی محدود به این موسسه نیست. مصطفی ملکیان در همان ماه نخست ریاست حجتالاسلام احمد واعظی از همکاری با دفتر تبلیغات اسلامی هم محروم شد.
نتیجهی حذف مصطفی ملکیان بیش از آنکه به نفع موسسات باشد، باعث نشر بیشتر افکار او شد. به تهران رفت و در جمع شاگردان به صورت متکلم وحده و جایگاه استاد و مرشدی و گاه مرادگونه نظراتش را بیان کرد، بدون آنکه مورد نقد و پاسخ قرار گیرد. این در حالی است که تا زمان حضور در موسسه امام خمینی و دفتر تبلیغات کم نبودند اساتیدی که همطراز وی به نقد افکار او میپرداختند و در فضایی علمی و منطقی اجازه نمیدادند یک سویه افکارش تبلیغ شود.
🔹 از خاطرات ناخوشایند حذف نظرات مخالف در مراکز علمی اگر عبور کنیم به مصادیق خوشحالکنندهای خواهیم رسید. برای نمونه آنجا که دو دیدگاه کاملا متضاد سیاسی در کنار یکدیگر حضور دارند. آقایان سیدضیاء مرتضوی و رضا اسلامی دو عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی هستند که بارها در رسانهها پیرامون مسائل سیاسی و فکری به نقد نظرات یکدیگر پرداختهاند.
🔹 حوزه علمیه قم محل تضارب آراء در گسترهای وسیع است. نمونهی همیشگی این تضارب جدی، فقها واهل حدیث با علمای فلسفه وعرفان است. این تضارب گاه تا حد تکفیر هم پیش رفتهاست اما در اوج خود با یادآوری حضورعلامه طباطبائی در نماز جماعت مرحوم آیتالله میلانی فروکش کرده و جنبهای علمی به خود یافتهاست.
🔹 افکار مختلف سیاسی حوزوی در قم هم باید از این تضارب و احترام الگو بگیرند. بازیگران و فعالان سیاسی از هر جناح و طیفی در عین نقد جدی طرف مقابل، باید مدارای مومنانه با یکدیگر داشته باشند و حضور و وجود دیگران را به رسمیت و احترام شمارند و به جوانترها رسم و منش جوانمردی و مرز بین مخالفت با ترور شخصیت را بیاموزند.
http://mobahesat.ir/23236
🆔 @daghdagheha
💠شوکی به حال نزار روشنفکری دینی
🔸بار دیگر عبدالکریم سروش جنجال فکری گستردهای برانگیخته است. بیش از دو دهه است که او را رأس جریان «روشنفکری دینی» میشناسند. حتی برخی از نواندیشان منتقد او معتقدند که او پایهگذار جریان «روشنفکری دینی» در ایران است و پیش از او ما با جریان «روشنفکری مذهبی» یا احیاگران و اصلاحگران دینی روبهرو بودهایم. این سخن که به جدالی لفظی میماند، نشانهای از مرزبندی برخی از نوگرایان دینی با محصولات فکری سروش و شاگردان اوست. آنها از دو جهت با سروش مرزبندی میکنند؛ نخست آنکه او را در وضع نابسامان فرهنگی کنونی مؤثر و مقصر میدانند و توجیههای او بابت کارنامهاش در زمان عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی را نمیپذیرند. دیگر آنکه او را مسبب سرگشتگی معرفتی بخشی از نسل جوان و دانشجوی مذهبی دهه هفتاد و هشتاد میدانند و میگویند که سروش، همه تلاشهای شریعتی برای گرایش جوانان به دین را با تشکیکها و تردیدهای معرفتیاش در مخاطره افکند.
سروش با فاصلهگیری تدریجی از نظام سیاسی کشور کوشید جهت اول این مرزبندی را کمرنگ کند، ولی تشکیکهای معرفتیاش را گسترش داد و باورهای مهمتر شیعی و حتی اسلامی را به نقد و چالش کشید. نسبت دادن محتوای قرآن به پیامبر اکرم(ص) و خوابنمایی قرآن، بیاعتبار دانستن تفسیر قرآن و جایگزینی روش مبهم «تعبیر قرآن» در سالهای اخیر از پررنگترین تلاشهای معرفتی شکآفرین او بوده است.
🔸اما تازهترین سخنرانی او که به بررسی نسبت میان اسلام و قدرت اختصاص داشت، از سوی برخی تحلیلگران به «وداع روشنفکری دینی با دین» تفسیر شد و انتقادهای گسترده برخی دوستداران و یاران سروش را نیز برانگیخت. او در این سخنرانی با صراحت بیسابقهای از تمایل اسلام به قدرت و خشونت سخن گفت و کوشید نشان دهد که جریان تصوف به تعدیل این تمایل همت گماشته است.
🔸محسن کدیور که همچون سروش از چهرههای برجسته جریان روشنفکری دینی محسوب میشود، این بار نیز به نقد سروش پرداخت و نوشت که سروش متأثر از روایات اهل سنت به معرفی اسلام پرداخته و روایاتی که او برای خشونتزا بودن اسلام مورد استناد قرار میدهد فاقد اعتبار هستند.
🔸همچنین آیتالله سید محمد هاشمی؛ از علمای نزدیک به طیف اصلاحطلب نیز ضمن گلایه از سروش نوشت که وی «با همه امتیازات نسبی که دارد، موجب تعجب متعمقین در اینگونه مسائل، و حیرت و سرگردانی افراد کماطلاع» میشود. از نظر آقای هاشمی: «منهای محبت و عشق صوفیانه، قرآن کوچکترین کوتاهی در این بُعد نداشته. چطور روا میدارید قرآنی که همه سُوَر آن، جز یکی، با رحمانیت و رحیمیت خداوند متعال آغاز میگردد اتهام خشونت به آن و رسولش بزنید؟!».
🔸مهراب صادقنیا؛ جامعهشناس حوزوی نیز ضمن نقل قولی از مصطفی ملکیان، سخنان سالهای اخیر سروش را «پیامد دلباختگی سروش به صورت تاریخی دین» دانست.
🔸حسن انصاری؛ استاد مطالعات اسلامی در پرینستون نیز نوشت که سخنان اخیر سروش «بیتردید نه با تصویری که آیات قرآن از پیامبر ترسیم میکند سازگار است، نه با آنچه از سیره پیامبر و روایات صحیح و اصیل ادبیات سیره میشناسیم و نه با آنچه از وضعیت اجتماعی و رفتاری شبه جزیره در آستانه ظهور اسلام و اوضاع عرب». او نیز همچون دیگر منتقدان، سروش را متأثر از کتب تاریخی اهل سنت دانست.
🔸سروش در پاسخ به سیل انتقادات و اعتراضات دوستان خود کوشید با توضیح مختصری فضا را تعدیل کند:
«من هرگز از خشونت سخن نگفتم. از قدرت سخن گفتم و از اینکه محمد(ص) سیاستمداری هدفدار و هوشمند و چالاک و کاردان و مقتدر بود و در مقابل کارشکنان کوتاه نمیآمد و از ابتدا هم گفت از سر بریدن و از جنگ پرهیز ندارد. او در چشم من یک عارف مسلح بود و یک جنبش دینی مسلحانه به راه انداخت و مؤسس قانون و اخلاق تازهای بود و برای رسیدن به هدف که بسط توحید بود موانع را با قدرت از پیش پا برمیداشت. البته یک فرد مقتدر، صبور و آشتیجو و مشفق و رحیم و اهل مذاکره و مشاوره و معاهده هم میتواند باشد؛ چنانکه بود. به قول ماکیاولی؛ پیامبران مسلح پیروز شدند و محمد[ص] چنین بود. به گمان من، سیره قطعی پیامبر بر این داوری صحه مینهد. من مطلقا به روایات مجعول و مجهول و موضوع و متروک و مدسوس تکیه نمیکنم. والله اعلم».
🔸اینکه سروش تاکنون هیچ اثر علمی در زمینه تاریخ اسلام تولید نکرده، ولی درباره «سیره قطعی پیامبر» داوری میکند، شاید برای جامعهای که عادت به اظهارنظرهای غیر تخصصی کرده، چندان عجیب نباشد، ولی به نظر میرسد حرکت زیگزاگی او برای فرار از تبعات سخنان اولیهاش به یک عادت اخلاقی برای او بدل شده که مخاطبان و منتقدان را نیز بلاتکلیف و حیران میکند.
-به نقل از راوی نیوز
#روشنفکری
#دین
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
✳️ نقد نظریه «دین و قدرت» از منظر عصر حیرت
🔻مهدی نصیری
✍ اظهارات اخیر آقای دکتر عبدالکریم سروش در باره «دین و قدرت» و ارائه تصویری خشن و اقتدار طلب و بعضا سرکوبگر از اسلام و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله موجی از اظهار نظرها و نقدها را از سوی صاحب نظران و از جمله روشنفکران و نواندیشان دینی در داخل و خارج بر انگیخته و همچنان ادامه دارد.
عموم نقدها ناظر به دفاع از اصل معارف و آموزه های اسلام و قران و سیره قولی و عملی پیامبر ص و نیز متوجه استدلال های مطرح شده از سوی آقای سروش (به لحاظ روشی و محتوایی) بوده که حاوی نکات و حل و نقض های مفید و روشنگری بوده و توانسته است روایت «دین قدرت مدار و سرکوبگر» را به چالش گرفته و تضعیف کند.
اما به نظر حقیر از زوایه ای دیگر نیز می توان به بحث پیرامون این روایت پرداخت و نشان داد که علی رغم وجود وجوهی از خشونت و برخورد از موضع قدرت با کفار و معاندان و مستکبران و طواغیت در متن اسلام و سیره پیامبر صلی الله علیه وآله، ظهور و بروز خشونت و تکفیر و خونریزی توسط اسلام شیعی در زمانه کنونی که عصرغیبت حجت و مفسر معصوم شریعت است، جز در مواردی کاملا موجه (مانند دفاع) منتفی می باشد و شیعه ـ لا اقل بر اساس قرائتی متقن و مشهور ـ نمی تواند دست به شمشیر ببرد و به قتل و خونریزی و برخوردهای تکفیری و آزار و اذیت انسانها حتی در جوامع غیر اسلامی بپردازد.
ادله این مدعا عبارت است از:
🔸1. بر اساس دهها آیه و روایت معتبر، حجت هدایت خداوند بر انسانها به نحو مطلوب تنها با حضور مبسوط الید حجت معصوم و در مصدرِ حاکمیت، بر جوامع و جهان تمام می شود و در نتیجه کسانی که در عین آگاهی و فهم حقیقت و دریافت پیام انبیاء با آن ستیز کرده اند، سزاوار مجازات و عذاب الهی می شوند اما در صورت حضور و عدم قدرت معصوم (مانند اغلب دوران حیات اهل بیت علیهم السلام) و یا در زمانه غیبت، اتمام حجت بر اکثریت قاطع انسانها صورت نگرفته و در نتیجه در زمره قاصران و مستضعفان معنوی بوده و مستحق عناوینی چون کفر(از سر آگاهی و عناد) نبوده و واجد احترام و کرامت انسانی هستند و دولت یا افرادی نمی توانند نسبت به آنها خشونت بورزند و یا حقوق انسانی آنها را سلب کنند مگر در مواردی که افراد مرتکب جنایت و ظلم به دیگران و نقض قوانین مشروع ـ که قبح و زشتی آن با فهم عقلی و عرفی قابل درک است ـ شوند.
🔸2. در عصر غیبت، بیشترین اتمام حجت (به طور نسبی) بر شیعیان که مدعی حقانیت انحصاری هستند، به دلیل دسترسی به معارف قران و اهل بیت ع تمام می شود و آنان باید بیش از دیگران پروای خداوند و عمل به دستورات او را در حدی که برایشان روشن و واضح شده است، داشته باشند.
🔸3. اتمام حجت بر اساس فهم عقلی و دسترسی به آموزه های انبیاء و قران و نیز اهل بیت علیهم السلام برای غیر شیعه در چنین زمانه ای در زمره محالات نیست اما بدون شک موارد آن بسیار محدود بوده و منحصر به معدودی از عالمان و آگاهان از حقایق از دیگر ادیان و مذاهب می باشد.
🔸4. شیعه در عصر غیبت در باره به دست گرفتن قدرت سیاسی و تشکیل حکومت دو دیدگاه دارد:
الف. تشکیل حکومت و اجرای احکام سیاسی و اجتماعی شریعت در صلاحیت امام معصوم می باشد و فقها جز در اموری محدود مجاز به دخالت در امر سیاسی و قدرت نیستند. (ولایت فقیه در امور حسبه)
ب. فقیه جامع الشرایط، مجاز و در صورت امکان موظف به تشکیل حکومت و اجرای احکام و حدود الهی است (ولایت مطلق فقیه) اما نکته مهم این است که همه معتقدان به دیدگاه دوم بر نقش مردم در پذیرش چنین حکومتی به عنوان مقبولیت یا مشروعیت تاکید داشته و تحمیل چنین حکومتی را بر جامعه مجاز نمی دانند.
🔸5. قانون اساسی جمهوری اسلامی که توسط خبرگان و فقهای قائل به ولایت مطلق فقیه تدوین شده است حاوی موادی انسانی، مترقی و علوی مانند عدم جواز تفتیش عقاید، مشروعیت حق اعتراض و تجمع، ممنوعیت شکنجه و مجازات بدون دادگاه صالح و برگزاری رفراندوم و ... است که باب استبداد و خشونت را بر حکمرانان می بندد و البته موارد نقض فراوان این مواد مترقی و انسانی در جمهوری اسلامی ربطی به ذات اسلام و فقه شیعه نداشته بلکه ناشی از مسلمانی و شیعه گی ناقص و آفت زده ما و حاکمان بر ما است که متاسفانه تصویری بعضا زشت و خشن و استبدادی از یک نظام اسلامی و شیعی در داخل و خارج ارائه و زمینه پذیرش و اقبال به نظریاتی چون «دین و قدرت» را فراهم کرده ایم و اگر دست به بازنگری و اصلاح در گفتمان آفت زده و عملکرد ضعیف و پر از خطای چهل سال اخیر نزنیم باید منتظر دین گریزی های گسترده تری در سطح جامعه باشیم و تنها نظام سیاسی شیعی در دوران غیبت را مایه تخریب دین و دنیای مردمان کنیم و مایه عبرت و سرزنش حال و آیندگان شویم.
@nasiri1342
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
💠دیپلماسی حوزوی در بحران کرونا
#معرفی_کتاب
دیپلماسی حوزوی در بحران کرونا
مجموعه گفتارها و اقدامات #آیت_الله_اعرافی مدیر حوزه های علمیه پیرامون بحران یک ساله #کرونا است که توسط موسسه اشراق و عرفان منتشر شده است.
این کتاب شامل 5 فصل می باشد که در قالب کتاب 220 صفحه ای توسط آقای محمد آزادی تنظیم و تدوین شده است.
🔸فصل اول این کتاب، به فلسفه بلایای طبیعی و شیوه مواجهه با آن می پردازد.
🔸در فصل دوم سیاست ها و راهبردهای عمومی مقابله با بحرانهای طبیعی و اجتماعی تشریح می گردد.
🔸در فصل سوم به رسالت های حوزه های علمیه در مواجهه با بحرانها طبیعی و اجتماعی پرداخته شده است.
🔸فصل چهارم به سیاست ها و راهبردهای حوزه های علمیه در دوران پساکرونا اشاره دارد.
🔸و در فصل پنجم اقدامات و برنامه های حوزه های علمیه برای مقابله با بحران کرونا اشاره دارد.
در انتهای کتاب نیز مجموعه تعاملات و مکاتبات آیت الله اعرافی پیرامون بحران کرونا با مسئولان کشوری و بین المللی، منعکس شده است.
➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
📌یادداشت؛
فضای مجازی چگونه احمق میکند؟
🔴پرویز امینی در یادداشتی نوشت: کتاب «فقر احمق میکند» زوایه جالبی را برای تبیین مسئله فقر طرح میکند.
🔸این کتاب که به قلم یک روانشناس و یک اقتصاددان نوشته شده، بر این فرض استوار است که فقر با ایجاد اشتغالات ذهنی فراوان ذیل نیازهای روزمره و ضروری مثل تأمین خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و درمان، تحصیل فرزندان و…، پهنای باند ذهن افراد فقیر را اشغال کرده و این اشغال شدن، موجب ایجاد اختلال در قوای شناختی افراد فقیر میشود.
🔹مشابه همین منطق، میتوان ادعا کرد؛ فضای مجازی نیز بهخصوص به شیوهای که غالباً در ایران استفاده میشود؛ مانند فقر میتواند تولیدکننده نادانی باشد. درواقع شاید بتوان گفت: فضای مجازی، احمق میکند!
🔸مصداق بارز این احمق شدن را اما میتوان در بسیاری از چهرههای ورزشی، هنری و موسیقیایی دید که تحت عنوان #سلبریتی شناخته میشوند. برخی حرفها و گزارههایی که از سوی این افراد طرح و بیان میشود، چنان عجیبوغریب و بیحسابوکتاب است که انسان را در وضعیت «ما هیچ؛ ما نگاه» قرار میدهد.
♻️اعلام مرگ مرحوم علی انصاریان در اثر ابتلاء به کرونا به عنوان #شهید_واکسن، فریادهای جگرخراش یک بازیگر بر سر وطن به عنوان خراب شده یا بکار بردن تعابیری مثل سرزمین نفرین شده برای ایران و…، در این چارچوب قابلتأمل است.
متن کامل یادداشت
https://v-o-h.ir/?p=2381
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
💠خشونت و خودکشی در سینما، انفعال در تلویزیون
🔹خشونت، خودکشی، خودسوزی و عصبانیت در شبکه نمایشخانگی موج میزند، در این بین، تلویزیون منفعلترین روزهای خودش را سپری میکند؛ نه سریالهای دلچسبی روی آنتن میبرد و نه برنامهسازی را در مدارِ اصول و منطقِ مناسب پیش میبرد. جشنواره فیلم فجر بسیاری از مسائل را به اثبات رساند که اندیشه و تفکرِ فیلمساز ما به کجا میرود! از طرفی ورود نمایشخانگی به ساخت کارهایی با تِم خشونت و صرفاً تجاری و کپیپرداری از کارهای ترکیهای و یا در تلویزیون کارهایی که دلچسبی گذشته را ندارند، این سؤال را برای ما بوجود آورده که چرا جریانِ آثار نمایشی ما در مدیومهای مختلف آنقدر غیرمنسجم پیش میروند و سرمنزلِ مشخصی ندارند؟
دکتر مریم جلالی کارشناس رسانه و دکتری مدیریت و برنامهریزی فرهنگی فرهنگی، در این زمینه بخشی از دغدغه ها را مطرح می کند:
🔸خشونت، خودکشی و خودسوزی در میان فیلمهای جشنواره فیلم فجر سی و نهم از نگاه مطالعات فرهنگی قابل تأمل است. میل به بازنمایی خودکشی و تنفر از خود حکایت یک عصیان است و وقتی قبح این بازنمایی ریخته میشود باید نگران شد و باید سیاستگذاران فرهنگی ما حساس شوند.
🔸بالا رفتن بسامد برخی از نمادها و تکرار آنها نشانهای است که باید سیاستگذاران فرهنگی ما را حساس کند. وقتی در یک فیلم نمادگرا شاهد خودکشی قهرمانِ داستانیم و در یک فیلم کاملاً واقعی هم خودکشی اتفاق میافتد. پیام فیلمسازان چیست؟
🔸وی در خصوص اینکه چرا قهرمان اثر چارهای جز خودکشی ندارد، خاطرنشان کرد: انتخاب سینماگران به عنوان تولیدکنندگان کالای فرهنگی و محتوا به سویی رفته است که قهرمان اثر چارهای جز خودکشی ندارد مستاصل میماند چون ایده پیشبرندهای ارائه نمیدهد.
🔸این کارشناس رسانه معتقد است: این حجم خشونت فروخورده همان احساس اجحاف جامعه، خلأ قدرت وعدم احساس اقتدار در جامعه ایرانی است که منجر به ارائه پیرنگهایی میشود که ستارهها و روشنها و حتی بیهمهچیزها را خاموش میکند. سینما استعاره میسازد دایرههای معنایی تازهای پیشنهاد میدهد.کلمات را کاربردی نو میدهند و فرهنگ عمومی را شکل میدهد. رسانه , صدا و سیما , تلویزیون , سینمای ایران , جشنواره فیلم فجر , باید نشانههای تولیدات تصویرپایه را جدّی گرفت. خشونت، جرم و جنایت یکی از مهمترین ابزارهای درامسازی است به شرطی که در خدمت ایده اصلی و دال مرکزی باشد و تنها برای تزیین و جذابیت شکلی به ایده تحمیل نشوند. باید نشانههای تولیدات فرهنگی به ویژه تولیدات تصویر پایه را جدّی گرفت.
🔸وی با اشاره به اینکه قتل، خونریزی، خشونت و اعتیاد با بسامد بالا، سینمایی میسازد که در آن یک عاطفه معمولی حکم رمانتیسم پیدا میکند، بیان کرد: وقتی خشونت دامن اقشاری که روزگاری نماد عاطفه بودند را میگیرد باید نگران شد <زن، کودک، مادر، قهرمان و…>. اعتیاد، خشونت کلامی و فیزیکی، تنفر و انزجار، قتل و خونریزی با بسامد بالا، سینمایی میسازد که در آن یک عاطفه معمولی و رایج حکم رمانتیسم را پیدا میکند.
🔸عصر جدید رسانهای، عصر انتخاب است و با سواد کم رسانهای مقهور و منفعل خواهد شد. به هر حال شبکه خانگی رقیب تلویزیون نیست تکمیلکننده چرخه تولید و ارائهدهنده زاویه دیدهای تازه در بستری تازه است که اختیار مخاطب را افزایش میدهد. عصر جدید رسانهای، عصر انتخاب است و مخاطب با سواد رسانهای قدرت انتخابش بالا میرود و با سواد کم رسانهای مقهور و منفعل خواهد شد.
🔸وقتی سواد رسانهای پایین است ما برای ردهبندی سنی اهمیتی قائل نمیشویم چه در تلویزیون و چه در نمایشخانگی، هر تِم و پیرنگی در معرض نگاه همه مخاطبین قرار میگیرد وگرنه در هیچ کشوری اثری که میزانی خشونت دارد برای پخش همگانی نیست. یک رابطه دوسویه بین تولیدکننده و مصرف کننده برقرار است از یک سو باید آنقدر سبد رسانهای کامل باشد که همه ژانرها را پوشش دهد و از سوی دیگر، قدرت و دانش انتخاب به مخاطب داده شود که هرچیزی را نبیند.
متن گفتگو در
https://v-o-h.ir/social/2782
#رسانه
#جشنواره_فیلم_فجر
#تلویزیون
#فرهنگ
#خشونت
#خودکشی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
Fajr Film Festival 39 - Analytical Report.pdf
4.19M
"سینمای بن بست"
◀️بررسی رابطه آثار سینمایی با پدیده ها، تحولات و وقایع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی
🔸به زبان ساده در مواجهه با پدیدههای فرهنگی پرسش این است که این آثار چگونه از وضعیت سیاسی و اجتماعی پردهبرداری میکند، درباره آن پیامی ساطع میکند و روی آن تأثیر میگذارد؟
🔸گزارش فوق با چنین رویکردی به بررسی آثار و فیلمهای 39مین دوره جشنواره فیلم فجر پرداخته و تحت عنوان«سینمای بنبست» منتشر شده است؛ عنوانی که الهامگرفتهشده از فراوانی خودکشیها در فیلمهای جشنواره سیونهم و البته نوع و نحوه چینش سوژه، جهان بصری و فضای تماتیک آثار بود و این به شکل حیرتانگیزی با سرنوشت مجری سابق تلویزیون ما همخوانی داشت.
🔸اگر میخواهید ببینید سینما شما را چگونه بازنمایی کرده و این بازنمایی چه پیامدی در زندگی روزمره شما و عرصه سیاسی و اجتماعی دارد حتماً این گزارش را بخوانید.
🔸مخاطب این گزارش در درجه اول صاحبان قدرت نیز هستند، اما چه سود که آنها بیاعتنا به این هشدارها در عالم خودشان سیر میکنند.
🔸خواندن این گزارش هشداردهنده به سیاستگذاران، برنامه ریزان و مسئولان فرهنگی و اجتماعی و علاقه مندان به حوزه سینما و مطالعات رسانه به شدت توصیه می گردد.
#نقد_فیلم
#فرهنگ
#سینما
#سیاستگذاری_فرهنگی
#برنامه_ریزی
#جامعه_شناسی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@daghdagheha
#گفت_و_گویی با دکتر کلانتری درباره حال امروز فضای مجازی
نظام سرمایهداری و در رأس آن آمریکا با پیشبرد جریان فناوری در الگوهای پلتفرمی، موفق به ایجاد نظام حکمرانی نوینی شد که از سویی کارآمدی و اثربخشی لازم را در سه بخش دولتی، خصوصی و مردمی به ارمغان میآورد و از سویی دیگر، «دولتگریزیِ فناوریهای جاری» و «تکثّر قدرتهای خرد توزیعشده» را به افسار پلتفرم میکشاند و با کاهش ظرفیت حکمرانی دولتها، موجبات شکلگیری «دولت تهی» را فراهم میسازد. امروز با نظر به خصیصهی «لازمانی» و «لامکانی» بودن فناوری ارتباطات و اطلاعات از سویی و خصیصهی «نظامسازی» از سویی دیگر، پلتفرمها بهترین الگو برای توسعه و بسط ایدههای جهانیسازی نظام غرب در میان سایر ملتها بهشمار میرود. پلتفرمها نهفقط بستر و ابزار حکمرانی فضای مجازی، بلکه ابزار حکمرانی نظامهای مختلف اجتماعی را چه در فضای واقعی و چه در فضای مجازی بهدست میدهد و از این بالاتر به ابزاری برای حکمرانی جهانی تبدیل شدهاند.
✍ متن کامل
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN