eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
454 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡ عدالت کیفری یا عدالت ترمیمی /به بهانه اتفاق جسارت به لباس روحانیت/ ✏ احمد اولیایی(طلبه و پژوهشگر حوره فرهنگ) 🔹 دیگر برای کسی پوشیده نیست که پدیده های اجتماعی اولا ذو ابعاد هستند و ثانیا ذوعوامل. به این معنا که یک پدیده در آنِ واحد هم بُعد سیاسی دارد و هم ابعاد اجتماعی و حتی اقصادی و البته عوامل متعددی نیز منجر به وقوع و ظهور آن می‌شود. 🔹 چندی پیش در شهر مقدس قم، اختلافی میان یک روحانی که ظاهراً نقش آمر به معروف داشته و یک خانم که ظاهراً به دلیل بدحجابی منکری را مرتکب شده آغاز می‌شود و به لگدمال کردن عمامه روحانی ختم شده و در نهایت به لطف فضای مجازی، به سوژه ای برای بحث و جدل میان خودی‌ها و بهره‌برداری برای دشمنان تبدیل می شود. 🔹 بنظر می رسد ما با دو مشکل رو برو هستیم: 🔸 یکی این واقعه مشخص که در فلان ساعت و فلان شهر اتفاق افتاده و دیگری یک مسأله امتدادی که چندسالی‌ست در جامعه ایران محل بحث و توجه است و «افول مرجعیت فکری-فرهنگی روحانیت» نام دارد. از آن جهت که این دو مسأله با هم مرتبط‌اند باید حل هر دو را توأمان درپی گرفت. حل اتفاق شهر قم را عدالت کیفری (Retributive justice) به دوش می‌کشد اما حل امتدادی ماجرا بر عهده عدالت ترمیمی (Restorative justice) است. عدالت کیفری اشاره به مجازات و کیفر کسی که قانون‌شکنی کرده و جرمی را مرتکب شده دارد، به عبارت دیگر به این پرسش پاسخ می‌دهد که چه نوع مجازاتی برای خاطیان و مجرمان عادلانه‌تر است. 🔸 اما از آن جهت که من بدنبال حل آن مسأله امتدادی هستم نه یک واقعه، بر عدالت ترمیمی تأکید دارم. عدالت ترمیمی در مقابل عدالت کیفری، قبل از نگاه جرم‌انگارانه و جبران خسارت‌ها و اولویت مجازات‌ها، بر این مبنا استوار است که آنچه اکنون (پس از وقوع بزه) اولویت دارد، ترمیم وضعیت بزهکار و جامعه است. در این شرایط به جای ورود دولت، قوه قضائیه و حاکم جهت مجازات مجرم، بزه‌دیده و بزه‌کار گرد هم آمده و در شرایط میانجی‌گری، گفتگو، مصالحه، هم‌نشینی و ... اختلاف‌ها را به حداقل می‌رسانند. 🔹 این مبنا فقط به دنبال تنبیه مجرم و جبران خسارات متضرر نیست، بلکه در تلاش است افراد جامعه به نوعی ارتقای شخصیتی یابند تا کاهش جرم و بزه نتیجه این رشد باشد نه ترس از مجازات و مانند اینها. به قول هُوارد زهر (Howard J. Zehr)، جمعی بودن و فرایند بودن دو خصوصیت بارز عدالت ترمیمی است. 🔹 اگر جرمی واقع می‌شود همه سهیم‌اند و همه باید برای حل آن وارد میدان شوند. از طرف دیگر این «حل» یک فرایند است و ممکن است دفعتا واقع نشود چرا که اساسا از جنس فرایند فرهنگی خواهد بود. در عدالت کیفری یک فرایند قضایی و قصاصی رخ می‌دهد که سازوکار مشخص دارد و می‌تواند فقط توسط قاضی یا یک نهاد مشخص انجام شود. اما در عدالت ترمیمی که «ترمیم» هدف اصلی است یک سازوکار جمعی و فرایندی را می‌طلبد. 🔹 در مسأله افول جایگاه روحانیت (البته اگر اصل آن را بپذیریم که خود محل مناقشه است)، با یک نگاه ترمیمی فقط آن خانم تنبیه نمی‌شود، بلکه همه روحانیونی که با عملکرد خود باعث افول شده‌اند، همه مسئولانی که در حکومت دینی با ایجاد ناکارآمدی نگاه مردم به روحانیت را تغییر دادند، همه حوزویانی که بجای کارکرد اصیل روحانیت یعنی حل مسائل مردم کارکردهای دیگری برای خود پیدا کردند، همه معاندینی که بجای بازنمایی خدمات روحانیت یک وجهه نادرست را نشان می‌دهند، همه مردمانی که یک خطا از یک روحانی را به همه حوزه و روحانیت سرایت داده و عمومیت می‌دهند، همه کسانی که سازوکار امر به معروف و نهی از منکر را مشخص نمی کنند و .... مورد خطاب و بررسی قرار می‌گیرند. 🔹 با نگاه عادلانه ترمیمی، اساسا مجازات آن خانم هدف نیست بلکه تغییر نگاه مردم به روحانیت به عنوان حل اساسی مسأله هدف خواهد بود. البته واضح است که مجازات مجرم ذیل قانون حتما باید انجام شود اما کافی نیست چرا که مسأله باقی خواهد ماند. 🔹 مشاهده در سایت: https://mobahesat.ir/23645 👈 در همین زمینه: ▫ پرونده پایگاه مردمی روحانیت yun.ir/nr5f6e ▫ خشونت اجتماعی؛‌ این بار علیه روحانیت! https://mobahesat.ir/16719 ▫ روحانیت و خشونت‌های اجتماعی https://mobahesat.ir/22240 🔻🔻🔻 @mobahesat
وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید  من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی   من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر چیزی از آن سوی یقین شاید کمی هم پیش تر آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود من عاشق چشمت شدم...
🔲⭕️در مصرف نام سردار صرفه جویی باید... ۱- یک شیشه عطر خوب و گران قیمت، چیزی نیست که هر دم و برای هر دکان بقالی رفتنی از آن استعمال کنیم. غزل حافظ، چیزی نیست که هر وقت عشقمان کشید، حافظ بخوانیم. حافظ خواندن، شأن دارد و تمرکز/سکون می طلبد. در فوروارد مطالب مربوط به سردار سلیمانی قدری تامل کنیم. ذکر نام هر چیزی اگر از حدی بیشتر شود، آن مطلب و آن مفهوم لوث می شود. تلألو و درخشندگیش را از دست می دهد. کلمه چیز مقدسی است؛ شأن و حرمت دارد. در مصرف کلمه صرفه جویی کنیم. تعبیر عجیب و زیبایی دارد. می گوید: حاجت مشاطه نیست / رویِ دلآرام را! سال هفتادوهشت در خوابگاه دانشجویی بودم و نزدیکیهای انتخابات مجلس ششم بود که یک شب در راهرو خوابگاه، دیدم آقامحسن رضایی دارد به همراه دوسه تا از بچه ها قدم می زند. برای شستن ظرفها رفته بودم که از دیدن ایشان جا خوردم. از بچه ها پرسیدم ایشان و این طرفها؟ گفتند پس فردا انتخابات مجلس است و ایشان آمده برای دیدار با دانشجوها... اصلا احساس خوبی پیدا نکردم. شاید دیدن محسن رضایی در حالت عادی در خوابگاه دانشجویی (که حتی هم به آن سر نمی زدند) می توانست جالب باشد اما، دیدن یک کاندیدا دو شب قبل از انتخابات مجلس آن حس خوب را به دل نمی نشاند. با ظرفهای نشُسته در دست، احساس پیرمرد دهاتی ای را داشتم که سرِ زمین زراعتش نشسته و یکباره می بیند جماعتی برای سرکشی به او و دهاتش آمده اند و بعد می فهمد نزدیکیهای انتخابات است... از آن سال به بعد، چه بسیار انتخابات که محسن رضایی کاندیدا شد و هیچ وقت هم رای نیاورده. چرا؟ مگر "آقامحسن" فرمانده حاج قاسم ها نبود؟ پس چرا چنین است؟ شاید رمز بردلها نشستن و ننشستن، چیزی است که برخی از آن بی توجه عبور می کنند؟ ۲- چرا قاسم سلیمانی دکترای مدیریت استراتژیک نگرفت؟ فردی با آن میزان و محاسبه گری چرا بعد از جنگ هوس نکرد که تایتل «دکترا» هم به پشت سرداری اش، اضافه شود؟ مگر نمی توانست برود و سر کلاس بنشیند و چند واحد پاس کند و رساله ای و...خلاص. چرا نکرد؟ ۳- بعد از جنگ و زمانی که حاج قاسم ها به میان "شهر" برگشتند، کم نبودند آنها که رفتند و کوشیدند تا به شجاعتهای دوران جنگشان، "محاسنی" اضافه کنند. آنها که دکترای مدیریت و اقتصاد و...گرفتند کم نبودند. بسیاری از بچه هایی که روزهای جوانی را در فضای خاک وگلوله سپری کرده بودند ولی خواستند "دکتر" هم بشوند رفتند این مشاطه را هم برخود بستند. طیفی از فرماندهان هم بودند که سَمتِ فعالیتهای اقتصادی رفتند و دستی به کار واردات و صادرات...؛ البته نه دکترا خواندن و نه بیزینسمن شدن هیچ یک بد نیست. ولی حاج قاسم سمتِ این خیابانها نرفت! عده ای از بچه های جنگ هم بودند که کاندیدای مجلس شدند و دست در کار سیاست شدند... ولی قاسم سلیمانی وارد این خیابان هم نشد. حاج قاسم، حاج قاسم ماند ولی بدون اضافه شدن تایتلها و عناوین دکتر/اقتصاددان/نماینده/فعال اقتصادی و... بی اینها مِهرش در دلها افزون شد. مهر حاج قاسم در حالی به دلها بیشتر و بیشتر شد که مشخصا در همان حوزه فعالیتش، انتقاد/سوالهایی برای بخشی از جامعۀ ایرانی وجود داشت. اما «حکایتِ مهر و وفا» (به تعبیر ) از کجا بر می خیزد؟ ۴- حافظ در میانه غزلیاتش تعبیر عجیبی دارد. یک جا می گوید: برای بر دل نشستن، باید "چیزی" افزون بر حُسن داشت! خلاصه ی حرفش در آن بیت این است که افزون بر خوبی و خوشگلی و تایتل و القاب، باید یک "چیزی" باشد که کسی بر دل بنشیند. اسمش را هم گذاشته "نکته" ! : بس «نکته» غیرِ حُسن، بباید که تا کسی/ مقبولِ طبعِ مردمِ صاحبنظر شود! بله، به غیر از "حُسن" نکته هایی لازم است که کسی مقبول دلها بشود. در این بیت «مردم»: «مردمک چشم» یا همان «مردم»؛ هر دویش زیباست! ۵- برگردیم به حرف سعدی. سعدی یک جا حرف فوق العاده ای زده. خلاصه و مجمل به قدر دهها سطر حرف در مصرعی سروده: «حاجتِ مشّاطه نیست رویِ دلآرام را»! لغتنامه دهخدا «مشاطه» را چنین تعریف کرده است: آرایش کننده ی عروس. بله سعدی می گوید رویِ زیبا را چه نیاز به آرایش؟! آنکه «واقعا زیباست» بی آرایش و بی عنوان هم زیبا و دلنشین است. حاجتِ مشّاطه نیست! روزگار ما، روزگار مشاطه است. نه اینکه کاندیدای مجلس شدن بد است، یا دکترا گرفتن یا خلبان شدن یا بیزینسمن شدن بد است؛ خیر، ولی اینها آن «حُسن» ی که می گوید نیست. اینها است، همان که می گوید. ☑️⭕️سخن پایانی: برخی بر دلها می نشینند و برخی خیر. قاسم سلیمانی بی مشّاطه بر دلها نشست. حال ما زور نزنیم که بر دلها «بیشتر» بنشانیمش. بگذاریم کلمه، نام، مفهوم... آن درخشندگیِ بکر و روشن خودش را داشته باشد. در تَکرار، صرفه جویی کنیم.
https://satra.ir/fa/%d9%86%d8%b4%d8%b3%d8%aa-%d9%87%d9%85%e2%80%8c%d8%a7%d9%86%d8%af%db%8c%d8%b4%db%8c-%d9%86%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-%da%a9%d8%b1%d9%87/ 💠گزارشی از نشست هم‌اندیشی «نوجوانان و فرهنگ کره‌ای، دلایل گرایش و پیامدها» و نکات مهمی که در این نشست مطرح شد از جمله: 🔸موج گرایش نوجوانان به فرهنگ کره ای معروف به موجه کره ای 🔸آثار و تولیدات فرهنگی و هنری جامعه مخاطب موج کره ای 🔸نقش نهادهای فرهنگی در مواجهه با این پدیده 🔸وضعیت آینده این موج و... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠نشست تخصصی روحانیت و کنشگری اجتماعی با محورهای ذیل برگزار می گردد: 🔸اخلاق کنشگری انقلابی روحانیت؛ 🔸چالشهای کنشگری اجتماعی روحانیت؛ 🔸هنجارهای اجتماعی زی طلبگی و اخلاق صنفی روحانیت؛ 🔸سواد اخلاقی در کنشگری اجتماعی روحانیت؛ 🔸زیست و کنشگری مجازی روحانیت؛ 🔸ملاحظات عفاف در کنشگری اجتماعی روحانیت؛ 🔸نفوذ اجتماعی روحانیت، ظرفیتها و کارکردها؛ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠برنامه زاویه چهارشنبه 29 دی‌ماه ساعت ۲۲ / شبکه ۴ 🔺با موضوع "واشکافی نسبت میان حوزه‌های علمیه و ساختار حاکمیت " 🔸ورود عالمان دین و حوزه‌های علمیه به مباحث حکمرانی از جمله تصمیم‌ گیری‌های کلان اقتصادی، مسائل مربوط به مدیریت و اجرا و موضوعات سیاسی و اجتماعی گفتگو؛ 🔸نسبت دنیای علوم دینی با جهان سیاست ورزی و اداره جامعه بیگانه است‌ 🔸مبادی و مبانی علوم انسانی در جهان‌بینی و اعتقادات مذهبی ما‌؛ 🔸جایگاه علوم دینی در مباحث تخصصی مرتبط با حکمرانی کحاست و آیا دین تنها نقش ارشادی دارد یا می‌تواند در موقعیت دستور و اجرا قرار بگیرد؟ 🔹با حضور: 🔺آیت‌الله کاظم قاضی‌زاده، عضو هیئت‌علمی دانشگاه تربیت مدرس و استاد درس خارج فقه و اصول در حوزه؛ 🔻حجت‌الاسلام دکتر علی‌رضا پیروزمند، عضو هیئت‌علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم؛ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
هدایت شده از خبر فوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آینده روابط اجتماعی با متاورس شرکت فیسبوک با تغییرنام به متاورس به دوستداران تکنولوژی جدید امکان لذت بردن از یک جهان خیالی نامتناهی را وعده می‌دهد، دنیایی که در آن از محدودیت‌های متداول خبری نیست. اما آیا این دنیا برای همه مقبول می‌افتد؟ اگر متاورس همه‌گیر شود، آینده روابط اجتماعی دهه بعد چگونه خواهد بود؟ کارشناسان پیش از عملی شدن متاورس نگران سوءاستفاده از حریم شخصی و اطلاعات کاربران هستند. فناوری‌های آینده را در این پیج دنبال کنید 👇 http://instagram.com/e_toosii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 تصویر روحانیت در سینمای ایران! 🎥 میلاد دخانچی ♨️ روحانیت نقش «ضد قهرمان» در سینمای ایران دارد! 📌 مناهج: از سینمای به اصطلاح روشنفکری و در عمل غربزده که انتظاری نیست؛ اما چرا سینمای حزب‌اللهی و ارزشی گرفتار تصویرسازی غلط از روحانیت است؟!! حوزه هنری (سازمان تبلیغات) و اوج و ... که بودجه‌های حاکمیتی دارند باید پاسخگوی فیلمسازی خود باشند. @Manahejj ➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
خردورزی - شماره 11 - کم حجم.pdf
27.65M
💠 درآمدی بر سینمای شناختی؛ یازدهمین شماره مجله «خردورزی» منتشر شد. 🔰مجله «خردورزی» در این شماره شامل سه پرونده با عناوین و گفتگوهای زیر است: 📌سینما و فلسفه • گفت‌وگو با بهروز افخمی؛ سینما، عامل سرگرمی یا ساحل اندیشه؟ • گفت‌وگو با حسن عباسی؛ امتناع در حوزه، ابتذال در دانشگاه • گفت‌وگو با دکتر تورستن بوتز بورنشتاین؛ سینما، اندیشه‌هایی با صدای بلند • گفت‌وگو با دکتر مسعود معینی‌پور؛ سینما و مدیریت شناختی انسان 📌سینما و اجتماع • گفت‌وگو با مسعود ده‌نمکی؛ مهندسی فرهنگی، درمان سینمای ایران • گفت‌وگو با دکترسیدمحمد حسینی؛ تحقیر پدر در سینمای ایران • گفت‌وگو با دکتر رفیع الدین اسماعیلی؛ دفاع مقدس، ناب‌ترین ژانر سینمای انقلاب اسلامی • گفت‌وگو با سجاد نوروزی؛ تنبلی و تقدم پول بر هنر در سینمای ایران 📌دین و سینما • گفت‌وگو با نادرطالب‌زاده؛ فقدان مدیریت در سینمای ایران • گفت‌وگو با عباس محسن عبد علی المسفر؛ هری پاتر، میراثی عربی با روایت فانتزی • گفت‌وگو با سعید مستغاثی: سینمای آخرالزمانی؛ مسئله‌ی غرب، رسالت شرق 🆔 @fekrat_net ➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠 پدیدارشناسی لایک ✍️ ابراهیم شریفی 🌐 شبکه های اجتماعی بلاشک تغییراتی اساسی در زندگی جامعه ما به دنبال داشته است؛ لایک کردن یکی از رفتارهای متعارف در عمده شبکه هاست که به صورت های مختلف در تایید پیام های دیگران رخ می دهد ولی همین کنش ساده، آثاری فردی و اجتماعی به دنبال دارد که پدیدار شناسی آن را دوچندان مهم می کند. ✳️ به قول دکتر منتظر قائم که از اساتید برتر ارتباطات دانشگاه تهران است؛ آن چیزی که ما از شبکه‌های اجتماعی حداقل در افکار عمومی ایران شاهدیم، فقط لایک بوده است. خیلی ساده یک آیکون تأیید مطلبی مفهومی‌ترین و مرکزی‌ترین مولفه در تعامل جامعه ما با شبکه‌های اجتماعی شده است. 🌀حال این مرتبط با محتوای مطالب صورت می‌گیرد یا صرفا روابط شخصی اینجاست که علاقه، عاطفی‌گری و روابط بسته‌ی درون شبکه‌های پیشین باعث می‌شود کلام بیش از آنکه معنای مشارکت دسته‌جمعی را برای کشف حقیقت داشته باشد، فقط یک نفر حرف می‌زند و دیگران لایک می‌کنند. ❎ افراسیابی پژوهشگر فضای مجازی درباره لایک چنین می گوید: مردم در شبکه های اجتماعی لایک را گدایی می کنند. به عبارت دیگر افراد در شبکه‌های اجتماعی دوست دارند خودشان را آن طوری نشان دهند که دیگران دوست دارند یعنی «گدایی لایک». 👍 این شکل افراد از خود واقعی خودشان فاصله می‌گیرند و به همین دلیل روابط شاید گسترده شود اما بسیار سطحی می‌گردد و دوستی‌ها تبدیل به دوستی‌های لایکی می‌شود. یعنی پاداش‌های زیاد ولی کوچک و این یعنی افراد از نخبه پروری فاصله می‌گیرند. اگر در این , فردی بیاید کار علمی را نشان دهد، با بی‌استقبالی روبرو می‌شود و کارها هر چه سطحی‌تر باشد، با اقبال بیشتری روبرو می‌شود. در این میان باید توجه کنیم که کشور ما نمی‌تواند با کارهای عامه‌پسند، به پیشرفت برسد. 📣 و اما نکته آخر چه زیبا در روایات ما در مورد مواردی متناظر با لایک و تایید کار و رفتار دیگران گوشزد شده است. امام جواد (ع) می فرمایند : منِ اسْتَحْسَنَ قَبیحاً کانَ شَریکاً فیهِ(بحارالانوار، ج75، ص 82) 👌یعنی هر که کار زشتى را تحسین و تأیید کند، در عِقاب آن شریک است. به عبارت دیگر شریک جرم هستی اگر رفتار و فعل منکر مرتکب شده اگر آن را تایید کنید. این بیان یعنی باید خود کنترلی را تقویت کرد یعنی باید مسئولیت اخلاقی در قبال چنین رفتارهایی در شبکه های اجتماعی را تقویت نمود. @HOWZAVIAN
🔎واکنش‌های شش‌گانه به حادثه ترور و شهادت طلاب در حرم رضوی 🔸بعد از اتفاق ناگواری که در رابطه با شهادت و جراحت سه تن از طلاب معزز در صحن حرم مطهر رضوی رخ داد، چرخی در و پیج های موافق و معاند انقلاب زده و به مجموعه ای از رویکردهای متفاوت در تحلیل حادثه دست یافتم که هر کدام البته بخشی از واقعه را بازنمایی و تبیین می‌نمود. 1⃣رویکرد روانشناختی: این نوع نگاه با محور قراردادن و نزدیکانشان، توصیه به عدم انعکاس تصاویر قتل و خونریزی و خشونت حادثه می کردند و بهداشت روانی در فضای مجازی را مدنظر قرار داده بودند. 2⃣رویکرد رسانه ای: اهالی این نگاه نیز همچون رویکرد قبلی، پرهیز از بازنشر تصاویر و فیلم‌های خبر و البته مراقبت از منابع خبر و فیک‌نیوزها را مدنظر داشتند و از طرفی، ناشی از تحلیل‌‌های هیجانی بدون فکت و دلیل را به نقد می‌کشیدند. 3⃣رویکرد جامعه شناختی: این نوع نگاه نیز چون فاقد فکت و داده‌های جدی بود، صرفا گمانه هایی همچون تسویه حساب و نفرت یا حداقل فاصله گرفتن مردم از و اجتماعی و فقر و اقتصاد را مطرح می‌کردند که ضعف تحلیلی این رویکردها در تبیین این واقع خاص با توجه با اخبار پسینی درباره هویت ضارب و مدل برخورد حمایتی مردم سر صحنه، مشهود بود. 4⃣رویکرد سیاسی: اختلاف افکنی میان شیعه و سنی نقطه بارز این نوع دیدگاه بود که سرویس های جاسوسی انگلیس را بازیگر اصلی این ماجرا تلقی می‌کردند. اینکه چند روز گذشته دو تن از طلاب گنبد کاووسی با ضرب گلوله فوت شدند و حال سه تن از طلاب شیعی مورد تعرض واقع می‌شوند، نشان از یک پشت صحنه سیاسی با چاشنی داشت. 5⃣رویکرد ژئوپلیتیک؛ با توجه به تحرکات جدید ناتو در فضای بین‌الملل و قضایای اکراین، اختلاف ایرانی و افغانی و تسویه حساب آمریکایی ها با کشورمان از کانال برجسته کردن ، نقطه ثقل این نوع رویکردها بود. اینکه آمریکایی ها پس از خروج شکست‌گونه از افغانستان، مترصد ایجاد تنش میان افغانستان و ایران بودند و هستند، دال مرکزی این تحلیل های ژئوپلیتیک بود که در عصرجدید، تولید و سرزمینی برای تمرکززدایی از دولت‌ها بسیار حائز اهمیت است. 6⃣رویکردهای ایدئولوژیک؛ این نوع از برداشت ها نیز به جنبه و تکفیری بودن ضارب توجه ویژه داشتند و تسویه حساب این جریانات با مبلغان و کنشگران حوزه فرق و ادیان را مطمح نظر قرار دادند. اینکه شهید معزز حجت الاسلام اصلانی از فعالان این حوزه بود نیز در این رویکرد مورد توجه قرار گرفت. کنسولگری سعودی، متهم ردیف اول ماجرا در این رویکرد محسوب می‌شد. ⏯کلیدواژه های ، ، شیعه و سنی، افغانستان، اقتصاد و فقر، حوادث ورزشگاه مشهد و اسامی برخی علما مثل حاج‌آقای علم الهدی در واکنش‌های مجازی مردم و رسانه ها، پررنگ و متمایز می‌نمود. ✍علیرضامحمدلو @sedayehowzeh ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💢ضرورت توجه به زوایای مهم درباره ماجرای حمله به چند طلبه در مشهد ✍️معصومه نصیری ـ معاون باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانه ای یونسکو ـ ایران 🔸خبر حمله به چند طلبه در صحن مطهر رضوی که به سرعت به سرخط اخبار داخلی و رسانه های فارسی زبان خارجی تبدیل شده است، از ابعاد مختلف رسانه ای، سیاسی و امنیتی دارای اهمیت است و طبق اعلام نهادهای امنیتی مسوول، با توجه به اهمیت و حساسیت‌های موجود از هرگونه گمانه‌زنی‌های نامعتبر در این زمینه باید پرهیز شود. 🔸اما از آنجا که در سواد رسانه ای همواره توجه و رمزگشایی لایه های زیرین و البته مهم رویدادها دارای اهمیت است، درباره این رویداد تلخ، چند نکته از سوی مخاطب باید مورد توجه قرار گیرد. 1: جریانی در تلاش برای استفاده از این رخداد و اختلاف افکنی میان ایران و افغانستان هستند. طی روزهای گذشته البته همین جریان رسانه ای ـ سیاسی، اخبار متعدد دیگری را نیز در راستای آماده سازی افکار عمومی انجام داده بود که این نکته ضرورت توجه به زنجیره اخبار در تحلیل رویدادهای ثانویه را دارای اهمیت می کند. 2: تلاش های جهت دار و پرمعنایی در راستای تفرقه افکنی حول محور شیعه و سنی در حال انجام است و از این روست که در رسانه های فارسی زبان خارجی به وفور شاهد استفاده از کلید واژه هایی حول این معنا و گزاره هستیم. در این راستا اقدامات تخریبی جریانات خاص و پروژه اختلاف افکنی آنها بین مسلمانان محوری است که در تحلیل پیام های تولیدی با این محور باید مورد توجه قرار گیرد. 3: خط خبری رسانه های فارسی زبان خارج از کشور بر طرح‌ ادعای نفرت فزآینده جامعه از روحانیت با برجسته‌سازی حادثه حرم مطهر رضوی است. ایجاد دوقطبی و تضادآفرینی در جامعه حول این اتفاق در سرخط خبرهای این رسانه ها به وضوح دیده می شود. 4: هر چند رعایت این نکته از سوی رسانه ها هم دارای اهمیت است، اما لازم است از انتشار تصاویر و ویدئوهای حادثه امروز حرم مطهر رضوی پرهیز شود. انتشار تصاویر دلخراش در کشورهای مختلف خلاف اخلاق حرفه ای شهروندی دیجیتال بوده و منجر به مخدوش سازی امنیت روانی جامعه می شود. دقت شود که چه حساب ها و صفحاتی سعی در گسترش این تصاویر دارند. در سواد رسانه ای می گوییم چه کسی این پیام را ارسال کرده و چه هدف و نیتی داشته است. برخی گروهک های تروریستی در گسترش این تصاویر فعال هستند. 5: طی ساعات پس از وقوع این رخداد شاهد انتشار شایعات و فیک نیوزهای فراوانی بوده ایم، اخبار را به دور از گمانه زنی ها از طریق منابع معتبر و رسمی قضایی، انتظانی، امنیتی و رسانه ای پیگیری کنید. با این وصف ضرورت خوانش خطوط نانوشته پیام های رسانه ای تولیدی حول این اتفاق و توجه به شیطنت های جدید برخی جریانات رسانه ای دارای اهمیت است. @asrehooshmandi @daghdagheha
26.pdf
2.36M
🗂بخوانید| گزارشی از تاثیر بلاگرهای زن ایرانی بر فرهنگ و سبک زندگی 🛎برای بررسی مسأله تأثیر خانمهای بلاگر بر فرهنگ و سبک زندگی، صفحات صد نفر از برترین بلاگرهای اینستاگرام شناسایی و محتوای تولیدی ایشان رصد و مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. 🔺 بلاگر هایی که بیشترین تأثیر را در حوزه بلاگری دارند، فعالیتشان محور طنز، زیبایی و را شامل می‌شود. 🔺بلاگرها به دلیل نفوذ زیاد در لایه‌های مختلف اجتماعی جامعه، قدرت ایجاد تغییر در سبک ز‌ندگی، نوع تغذیه، نوع پوشاک، شیوه گفتار و تعامل اجتماعی و ... را دارند. @cultural_governance ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠متاورس،‌ و معضلِ زیست انسان معاصر روی گُسلهای اخلاقی (قسمت اول) 🖋حسینعلی رحمتی 🔻آیا در پس تصاویر دل انگیزی که سعی می شود از متاورس ارایه شود، سویه هایی از تهدید و معضلات اخلاقی هم وجود دارد؟ با تامل در اخبار و گزارش های مربوط به این زیست-جهان می توان برآورد کرد که حضور افراد در این فضای جدید، آنها را با چالش های اخلاقی گوناگونی مواجه می کند که موارد زیر از آن جمله است: 🔸1. بردگیِ فناورانه و خلع اختیار از خود متاورس به کاربر-ساکنان اجاره می دهد دنیای خاص و سبک زندگی شان را براساس ارزش های مورد پسند خود طراحی کنند. این امکان هرچند تااندازه ای نشان دهنده خودمختاری و اختیار انسان است ولی از سوی دیگر به نظر می رسد وابستگی انسان به این فضا،‌ و در واقع به فناوری، را بیشتر می کند و اختیار او را به دست بازیگران اصلی و برنامه نویسان و توسعه دهندگان فضای متاورسی می دهد. متاورس وضعیت بغرنج انسان عصر حاضر در مواجهه با فناوری و زیست تعارض آمیز او را بیش از پیش آشکار می کند؛ انسانی که هم آزاد است هم نیست؛ هم مستقل و مختار است هم اسیر و برده. طبیعتا انسانی که برده دیگران شود آزادی و اراده و اختیار را، که لازمه زیست اخلاقی است، از دست می دهد. 🔸2. کم رنگ/حذف شدن انسان از مناسباتِ انسانی شهروندان متاورسی «از» داده ها استفاده نمی کنند بلکه «در» داده ها زندگی می کنند؛ و مجبوراند زیست جهان خود را با اقتضائات این فضا تنظیم کنند. اما از سوی دیگر این کاربران آدم های گوشت و استخوان داری هستند که در فضای فیزیکی هم حضور دارند و نمی توانند خود را به کلی از آن منقطع کنند. نتیجه تغلیظِ زیست در دنیای داده ها، تشدید «اعتیاد مجازی»‌ و منقطع شدن از دنیای انسانی است، که کاهش حس نوع دوستی و شفقت و مهربانی نسبت به انسان ها در فضای فیزیکی، کوتاهی در ایفای وظایف خود نسبت به دیگر انسان ها،‌و محروم شدن از مواجهه حضوری با اسوه های اخلاقی را می تواند به دنبال داشته باشد. 🔸3. نقض حریم خصوصی به رغم این که به خاطر قوت رمزنگاری فضای متاورس، امکان دسترسی به اطلاعات شخصی افراد در آن ممکن است ضعیف یا غیرممکن تلقی شود، ولی با توجه به وجه اشتراک متاورس با فضای فعلی از جهت فناوری دیجیتال بودن، و با توجه به منافعی که سرقت اطلاعات دیگران برای سارقان به دنبال دارد، امکان تجاوز به حریم خصوصی افراد و سوءاستفاده از داده های آنها در متاورس را باید جدی گرفت. 🔸4. تبلیغات حقیقت گریز و اغواگرانه یکی از سویه های چالش برانگیز تبلیغات در فضای مجازی فعلی یا متاورس، وجه فریبکارانه، حقیقت گریزانه، و بی توجهی به انتخاب گری مخاطب در مواجهه با تبلیغات است. این معضل هرچند در فضای مجازی فعلی هم وجود دارد ولی به نظر می رسد در متاورس در مقیاسی وسیع تر و پیچیده تر رخ بنماید. معضل فربیکاری و اغوا البته به صورت پیشینی هم می تواند یک چالش باشد که خود را قالب هایی چون مبالغه در بیان مزایای متاورس، و عدم ارائه اطلاعات لازم به مخاطب درباره مشکلات و تهدیدهای احتمالی حضور در این فضا نشان می دهد. 🔸5. کاهش قدرت حاکمیت ها در انجام وظایف خود ‌چنانچه برای حکومت ها نسبت به شهروندان از نظر اخلاقی وظایفی قائل باشیم، آنها برای انجام این وظایف نیازمند برخورداری از قدرت و اقتدار لازم هستند. اما مسئله این است که فراگیر شدن متاورس، شکل گیری کشورهای مجازی جدید، و خصلت بی مرزی و مرکزیت گریزی این فضا می تواند به مرور زمان سکان مدیریت جامعه را از دولت ها گرفته و به دست سازندگان و توسعه دهندگان این زیست- جهان بسپارد. پیش بینی می شود که در دنیای آینده، این متخصصان فناوری هستند که با شناخت علایق و ارزش های حاکم بر زندگی شهروندان می توانند هنجارهای مورد علاقه خود را بر آنها تحمیل کنند. طبیعتا در مواردی که این سامانه اخلاقی با هنجارهای مورد دفاع و تبلیغ کشورها در تضاد باشد، حکومت ها را با چالش جدی مواجه می کند. 🔸6. تهدید نهاد خانواده اگر خانواده را همچنان یک عامل موثر بر رشد و تربیت اخلاقی جامعه و مایه قوامِ قائمه ارزشی آن بدانیم، افزایش حضور شهروندان در متاورس و شکل گیری نوع جدیدی از «همبودی های مجازی»‌ و حتی شکل گیری «خانواده های مجازی» می تواند خانواده های موجود در فضای فیزیکی را با چالش مواجه کند. این چالش سویه های مختلفی دارد؛ از کاهش انگیزه تشکیل خانواده به شکل فعلی گرفته تا سست شدن کیان خانواده های موجود و ناتوانی اعضای آن در وصول به اهداف اخلاقی و تربیتی و عمل به وظایف خود. 🔻آنچه گفته شد برخی از مسائل و معضلات اخلاقی است که مرتبطان با متاورس با آنها رو به رو خواهند شد. برای مواجهه با این مشکلات چه باید کرد؟ پاسخ به این پرسش در مکتوبی جداگانه بررسی خواهد شد. ➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
◀️از «آقامون جنتلمنه» نوشتید، از «سلام فرمانده» هم بنویسید! 🔰چرا پژوهش و رسانه ایران به آسیب‌ها بیشتر توجه دارد تا دستاوردها؟ ⭕«بدنو ببین، جون بابا، خودتو بلرزون بابا» می‌خواندند و تأسف می‌خوردند و سر تکان می‌دادند که کودک و نوجوان ایرانی تباه شده و جمهوری اسلامی دچار شکاف نسلی عمیقی شده که دیگر پر کردنی نیست. ارزش‌ها و هنجارهای انقلاب اسلامی را بر باد رفته می‌دیدند و به اندک تلاش‌های مخلصانه بسیجیانی که مخلصانه و بی‌مزد و منت در حال تربیت نسل و برپایی حلقه صالحین و برگزاری اردوی جهادی بودند، پوزخند می‌زدند که چه نشسته‌اید که سیل همه‌تان را غرق خواهد کرد. اما امروز که یک سرود کاملاً ابتدایی و تقریباً بی‌هزینه روی لب ده‌ها هزار کودک و نوجوان ایرانی نشسته، سکوت کرده‌اند و لب نمی‌جنبانند که نکند ماله‌کش و همدست و حکومتی خوانده شوند. ⭕«سلام فرمانده» شهر به شهر می‌چرخد. نمی‌توان انکارش کرد. نمی‌توان حکومتی دانستش. چیزی دارد که خریدنی نیست. نمی‌توان اتوبوس و مینی‌بوس گرفت و این همه دختر و پسر نوجوان را جمع کرد و در میدان‌های اصلی شهر، لب‌خوانی کردش. نمی‌توان همه رسانه‌های فراگیر را به خط کرد و این چنین هماهنگ به خانه‌ها فرستادش. «سلام فرمانده» در متن جامعه پیچیده، با همه مشکلات و دشواری‌ها و رنج‌ها و زخم‌هایی که این جامعه دارد و زیر بار آنها کمر خم کرده. اما هر چه بیشتر خوانده می شود، کمتر در موردش نوشته می‌شود. ⭕گویی کلیشه‌هایی وجود دارد که روشنفکر و دانشگاهی و اهل کتاب و دانشگاه ایران نمی‌خواهد از آنها جدا شود. موضوع این نیست که این سرود از نظر عده‌ای «چیپ» است یا خیر، *موضوع این است که بخش‌هایی از جامعه نخبگانی ما جرأت مقاومت در برابر فکر و نگاه غربی را از دست داده‌اند*، وگرنه «چیپ» هم تحلیل می‌شود، اگر از آن سوی آب‌ها آمده باشد! ⭕ویدئوهایی که از همخوانی «سلام فرمانده» در شهرهای مختلف منتشر می‌شود، نشان می‌دهد این سرود از نظر ایجاد موج اجتماعی و ساخت همدلی موفق بوده است. ارزیابی میزان این موفقیت باید مبتنی بر معیارهایی کاملاً مستند و معتبر باشد. اما هر پژوهشی از یک حدس عالمانه آغاز می‌شود و حدس عالمانه این است که «سلام فرمانده» فراگیری بالایی ایجاد کرده آن هم در جامعه‌ای که لایه‌ها و اقشارش روز به روز از یکدیگر فاصله می‌گیرند. این فراگیری هم در سطح و هم در عمق رخ داده، هم از حیث شمار موجی که ایجاد شده و هم از نظر تنوعی که ساخته. نمی‌توان گفت فقط چادری‌ها، فقط بسیجی‌ها، فقط مذهبی‌ها «سلام فرمانده» را لب‌خوانی می‌کنند و حاضرند برایش تجمع کنند و شعرش را حفظ کنند. این حدس عالمانه یا فرض محتمل را لااقل بررسی کنید! ⭕جامعه دانشگاهی، اهالی پژوهش و فعالان رسانه‌ای ایران، جرأت احتمال‌دهی، تأمل‌ورزی و اندیشه‌سازی را از دست داده‌اند. گمان می‌برند دیر یا زود در هاضمه فکری جهان حل خواهیم شد و اساساً قائل به نگاه تمدنی و تمایز فرهنگی نیستند. انقلاب اسلامی ایران، همان انقلابی که آن همه وصف و تعبیر و شگفتانه از دوست و دشمن، سیاستمدار و امنیتی، اقتصاددان و جامعه‌شناس در موردش رفته است، بیش و پیش از آنکه تجمع و تظاهراتی باشد، صورت‌بندی مسأله چرایی عقب‌ماندگی ایران بود. ⭕انقلاب در قلب‌ها ریشه زد. ذهن‌ها را پرسشگر کرد. «نه شرقی و نه غربی» قبل از آنکه به یک برنامه کلان در سیاست خارجی تبدیل شود، یک باور ملّی و هنجار دینی است. *اگر نخبه جامعه ایران، باور به امکان استقلال نظری در برابر جهان فریبنده غرب و شرق را از دست بدهد، تمدن‌سازی چگونه ممکن می‌شود؟* *اگر نخبه جامعه ایران، مرتباً روی آسیب‌ها و اشکالات متمرکز شود و فرصت‌ها و دارایی‌ها را نبیند، آینده‌سازی چگونه میسر می‌شود؟* ⭕«سلام فرمانده» مهر باطلی است بر گزاره پرتکرار ناامیدی و دین‌ستیزی مردم و به ویژه غرب‌گرایی مطلق کودکان و نوجوانان ایرانی. هر اندازه با محتوا و مضمون این سرود مشکل داشته باشیم و دلیل اثربخشی و فراگیری آن را درک نکنیم یا نسبت به بت‌سازی عوامل و طراحان و مجریان این سرود هشدار بدهیم و از موج‌سواری رسانه‌های پرادعا اما کم‌اثر حکومتی روی این کار مردمی خشمگین شویم؛ نمی‌توانیم انکار کنیم «سلام فرمانده» به اصطلاح رسانه‌ای‌ها «گرفته» یا فراگیر شده و نشان داده که «امکان» مقاومت فرهنگی در برابر ساخته‌های مبتذل امثال ساسی مانکن که به شکل طراحی شده‌ای، نسل‌ جدید را هدف گرفته، وجود دارد. ⭕دومین ویژگی یعنی طرح «امکان» مقاومت از نخستین ویژگی یعنی «فراگیری» مهم‌تر است؛ حتی اگر هیچ دانشگاهی، پژوهشگر یا اهل رسانه‌ای بدان نپردازد. کاش یک دهم آسیب‌شناس‌ها، دستاوردشناس داشتیم. ✍ کبری آسوپار ➖➖➖➖➖ @daghdagheha
⚡️سفیر سابق ایران در واتیکان در واکنش به دیدار آیت‌الله‌ اعرافی با جناب پاپ: 🔸پاپ موجود در بسیاری از موارد به ما خیلی نزدیک است/ از جمله نتایج این دیدارها نشان دادن چهره‌ای واقعی‌تر از ایران به اصحاب ادیان است اختصاصی مباحثات 🔹دیدار بزرگان و شخصیت‌های دینی در حال حاضر امری پذیرفته شده و عادی است. بعضی حتی این دیدارها را به عنوان عاملی برای ایجاد صلح و حتی موثر در ایجاد صلح جهانی می‌دانند. بهرحال دیدار شخصیت‌های دینی ما و سایر رهبران دینی می‌تواند مهم و تأثیرگذار باشد. 🔹در زمان مأموریتم ژان پل دوم، پاپ بود و اعضای «رومن کوریا» و به تعبیری اعضای کابینه واتیکان افراد دیگری بودند. در سطوح مختلف ملاقات‌های مختلفی انجام شد. به جز مقامات رسمی، آیت ا… محمد تقی مصباح دوبار به رم آمدند و در اقامتگاه ما اقامت داشتند و یکبار ملاقات نسبتاً مفصلی با پاپ داشتند. بنا به گفته تشریفات واتیکان این مفصل‌ترین ملاقاتی بود که با یک عالم مسلمان انجام شد. شاید علت این بود که سفارت درباره شخصیت و آثار ایشان و اینکه در رأس یکی از مراکز مهم آموزشی و پژوهشی اسلامی و حوزوی هستند، گزارش کاملی فرستاده بود. البته ژان پل فرد بسیار باهوشی بود و ظاهراً مایل بود اطلاعات بیشتری در مورد ایران و آموزش‌های دینی آن داشته باشد. لذا ملاقات خصوصی بود و حتی آقای بهرام مسعود که به عنوان همراه و مترجم با ایشان رفته بود، نپذیرفتند و مترجم از جانب خودشان بود و آن طور که مرحوم آقای مصباح می‌گفت در زمینه‌های مختلفی صحبت شده بود. 🔹برخی از روحانیون مسلمانی که به واتیکان می‌آمدند، رفتار خاصی داشتند و به گونه‌ای صحبت می‌کردند که به هیچ عنوان محترمانه نبود. یک بار یکی از اعضای «مجمع گفتگوی دینی» واتیکان، مونسینیور عکاشه به گونه‌ای گلایه‌آمیز درباره آنان گفت. هنگامی که برای سخنرانی در جلسات کوچک و کم جمعیت گفتگوی دینی می‌آیند، گویی در خطبه نماز جمعه هستند و با صدایی بلند و فریادگونه صحبت می‌کنند و اصولاً محتوی سخنرانی‌شان خطابی و غیر مستند و غیر تحلیلی است. هیچگاه یک روحانی ایرانی این‌چنین صحبت نکرده و نمی‌کند.پس همین دیدارهایی که با رعایت احترام متقابل باشد و به‌خوبی صورت گیرد، می‌تواند نتیجه و بازخورد خوبی باشد بعضی‌ها این واقعیّت را نادیده می‌گیرند و می‌گویند نتیجه چه بود؟ باید در پاسخ به این سوال گفته شود دیداری که محترمانه صورت گیرد، خودِ نتیجه است و این موضوع برای هر دو طرف دیدار، بسیار خوب و مفید است. 🔹پاپ موجود به معنای واقعی یک پاپ استثنائی است. هم به لحاظ رفتار و سبک زندگی و هم به لحاظ افکار و ایده‌آل‌ها و در بسیاری از موارد به ما خیلی نزدیک است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.او واقعاً فردی متواضع است و بدور از تشریفات، و حتی می‌توان گفت ضد تشریفات است. برای مثال پاپ قبلی، راتسینگر عموماً هنگامی که با ملاقات کنندگان دست می‌داد، دست چپ را حائل می‌کرد که فرد از اندازه معینی به او نزدیک نشود. اعضای خاندان‌های سلطنتی در اروپا و خصوصاً انگلیس چنین می‌کردند و بعضاً هنوز هم چنین می‌کنند. 🔹نوع فهم او از مسائل به راستی با دیگران متفاوت است که توضیح آن بسیار بطول می‌انجامد. شاید نمونه خوب دیگر آن اصرارش در سال گذشته، برای ملاقات با آیت ا… سیستانی باشد؛ علی‌رغم شیوع کرونا در عراق. مضافاً که او به ملاقات می‌رود که بسیار کم اتفاق می‌افتد که پاپی در ضمن سفر به دیدار یک مقام دینی برود. و مهمتر نکاتی است که او در طی مصاحبه و پس از این دیدار بیان داشت که همگی حاکی از شیفتگی او نسبت به ایشان است. این نشان دهنده آن بود که اولاً تحت تأثیر قرار گرفته و ثانیاً این صراحت و جسارت را دارد که منویات قلبی‌اش را باز گوید. کمتر موردی می‌توان یافت که ملاقات کننده مکنونات مثبت قلبی‌اش را بازگوید. 🔸مشاهده متن کامل گفت وگو: https://mobahesat.ir/23813 🔻🔻🔻 @mobahesat @daghdagheha
💠سودای آینده بهتر چگونه فردای ما را می‌سازد؟ 🖊بررسی نقش دیالکتیک نیرو‌های اجتماعی در سامان امروز جامعه در گفتگو با مهدی سلطانی؛ 🔹یکی از مسائلی که به نظرم وجود دارد آن است که ما چرا به شکست هایمان فکر نمی‌کنیم؛ بر خلاف جهان جدید که مدام به شکست هایش فکر می‌کند. آن‌ها به شکست هایشان فکر می‌کنند تا راه حلی برای خروج از آن پیدا کنند، بعد ما شکست‌هایی که خودشان بررسی می‌کنند را در رسانه هایمان برجسته می‌کنیم تا نشان دهیم تمدن غرب وضعیت نابسامانی دارد، در حالی که این مواجهه انتقادی با خود از لوازم تفکر مدرنیته است. 🔹باید توجه کنید که زندگی جریان دارد و کار خود را می‌کند، در هنگام چالش‌ها بشر می‌ایستد و تأمل می‌کند که چگونه آن‌ها را برطرف کند تا زندگی شور خود را داشته باشد. به هر صورت وقتی ما می‌بینیم که یک عده در حال مرگ هستند، شرایط زندگی نابسمان است، شور زندگی یک نهیب می‌زند که چرا؟ خب اگر طب شما نتواند پاسخ دهد، جامعه و سنت مسیر‌های دیگری را پی می‌گیرد. البته باید توجه کنید که با همین مسیر‌های جدید هم نباید مواجهه دگم کنیم. 📎https://farhangesadid.com/0001ke @farhangesadid ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
1⃣1⃣ "روایت اعضای اعزامی خانه طلاب جوان قم به آبادان از واقعه " 🔹امروز صبح تو مسجد قائم، کنار متروپل وقتی داشتم صبحانه می‌خوردم آقایی رو دیدم که وارد مسجد شد، خستگی از سر و صورتش می‌بارید، روبروی ما نشست، اما از شدت خستگی همون حالت نشسته خوابش گرفت! 🔹 پرسیدم، گفتند دیشب مشغول بوده و الان برای استراحت کردن اومده، بیدار که شد با ایشون صحبت کردم می‌گفت فامیلی بنده پاپاچیان هست ما یک گروه دوازده نفره هستیم که اطراف کرج تو معدن کار می‌کنیم. 🔹 وقتی شنیدیم این اتفاق افتاده، طاقت نیاوردیم و از مسئولمون خواستیم که با ارتباط بگیره، تا ماهم بتونیم حضور پیدا کنیم، میگفت وقتی فهمیدیم آبادان با حضور ما موافقت کرده خیلی خوشحال شدیم، انگار دنیا رو به ما داده بودند. 🔹 خلاصه ما به صورت ، با دو تا بیل مکانیکی فوق سنگین، چهارتا کامیون و شش تا لوددر اومدیم آبادان، فقط هم به عشق کشور و مردم آبادان اومدیم و الانم با عشق مشغول کاریم. 🔹 تا فراموش نکردم بگم که آقای پاپاچیان تازه مسلمان و شده، می‌گفت کلیمی بودم و چند ماه پیش ،ایام فاطمیه تو هیئت توفیق پیدا کردم و مسلمان شدم، البته از گروه دوازده نفریشون فقط آقای پاپاچیان مسلمان هستند! 🔹این رو محض اطلاع اونور آبی‌ها گفتم، که بدونند و این واقعیت رو انکار نکنند، اینجا مردم و مسئولین، زن و مرد، پیر و جوون، مسلمان و مسیحی و... همه با هم و در کنار هم و بدون منّت و به دارند کار می‌کنند و فقط حرف نمیزنند، عاشق واقعی وطن اینا هستند نه شما... 🌀🌀 خانه طلاب جوان 🔰🔰 🆔 @Khanetolab
✍️ حضور قابل تحسین یک روحانی در قاب رسانه ملی 🔹چند سال پیش در دانشگاهی در یکی از شهرهای نزدیک تهران تدریس داشتم. روزی بچه ها به بهانه ای، سر کلاس گفتند: «استاد! شنیدیم در قم آخوندا خونشون تلویزیون ندارن چون حرام میدونن. درسته؟». من ابتدا خیلی متعجب شدم که چطور این گزاره در ذهن جوانانی در نزدیکی تهران در یک شهر بزرگ در عصر رسانه ها نقش بسته است؟!!! 🔸دلایل زیادی به ذهنم رسید؛ یکی از آن ها این بود که کمتر کسی زندگی شخصی را برای این نسل، روایت و کمتر این زندگی را بازنمایی کرده است. و البته این پرسش نیز ذهنم را درگیر کرده بود که آیا اصلا باید این زندگی، روایت و بازنمایی شود یا خیر؟! و هنوز نیز پاسخ کاملی نیافته ام... 🔹مسابقه تلویزیونی را گاهی می دیدم اما امسال در نوروز 1401 بیشتر دیدم. «خانه ما» یک مستند مسابقه خانوادگی است که در آن شرکت کنندگان با دریافت مبلغ مشخصی به عنوان حساب مسابقه، باید بتوانند هزینه های خانواده خود را به صورت صرفه جویانه مدیریت کنند. سه خانواده در رقابتی حدودا یک ماهه به خرج گروه سازنده زندگی می کنند و با چالش هایی روبرو می شوند. 🔸در حین رقابت که در فضای رئال زندگی رخ می دهد، به نوعی زندگی شخصی، خانه و رفتار های روزمره شرکت کنندگان به تصویر کشیده می شود. در فصل یازدهم این مسابقه که برای اولین بار از شبکه پربیننده سه پخش شد، یک خانواده روحانی یکی از سه خانواده شرکت کننده بود. 🔹فضای حوزه همیشه فضایی متکثر از نظر دیدگاه نسبت به موضوعات مختلف بوده است و چه بسا همین تکثر یکی از دلایل پویایی در باشد. تقابل دیدگاه های سنتی و جدید در کنار توسعه تکنولوژی های ارتباطی و ، کنشگری روحانیون در عرصه رسانه و فضای مجازی را متفاوت کرده است. 🔸کنشگری اجتماعی و رسانه ای که بعضا مخالف و موافق های زیادی دارد. در چنین فضایی باید جسارت حاج آقا حامد براتی را بخاطر حضور یک ماهه خانوادگی در این برنامه ستود. فارغ از اینکه این قبیل مشارکت ها و کنشگری های رسانه ای صحیح است یا غلط، باید اصل شهامت ایشان _که می دانم با نیت ارتقای جایگاه روحانیت در نزد مردم از مسیر شناساندن زندگی شخصی یک خانواده روحانی ابراز شد_، را ستایش کرد. مطلعم برنامه بسیار دیده شد و بازخوردهای بسیار مناسبی نسبت به روحانیت به ایشان و تهیه کننده برنامه منتقل گردید. 📎تأکید می کنم که نگارنده فعلا موضعی در باب باید یا نباید این چنین مشارکت ها و یا کنشگری های اجتماعی روحانیون ندارد اما بر خود لازم می دانستم در میان سکوت عمده حوزویان نسبت به فصل یازدهم برنامه «خانه ما» که زندگی یک ماهه یک خانواده روحانی را بازنمایی کرد، حداقل از نیت حجت الاسلام براتی و شهامت ایشان، اینگونه حمایت کنم. 🖊حجت الاسلام احمد اولیایی- دکتری فرهنگ و ارتباطات @sedayehowzeh @daghdagheha
به بهانه سفر مدیر حوزه‌های علمیه به واتیکان؛ 💠نگاهی بر ظرفیت‌های بین المللی حوزه‌های علمیه به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام محمد وکیلی در یادداشتی با عنوان «نگاهی بر ظرفیت‌ها و طرح‌های حوزه‌های علمیه در سطح بین‌الملل» که به بهانه سفر مدیر حوزه های علمیه به واتیکان و چند کشور اروپایی نوشته شده است، اینگونه آورده است: 🔸حوزه‌های علمیه شیعی با توجه به ابعاد جهانی دین اسلام و معارف مکتب اهل بیت، همیشه در طول تاریخ مدعی حضور در سطح جهانی بوده و خود را محدود به جفرافیا یا عرصه خاصی نمی‌دیده است؛ به همین جهت نیز در ادوار مختلف تاریخی بخش مهمی از دانش انسانی در علوم مختلف، محصول و نتیجه فعالیت این حوزه‌ها بوده است. 🔸با توجه به تغییرات بنیادین جهان در دوران معاصر از جمله تغییرات عمیق مبانی و مبادی معرفتی انسان، تغییرات فناورانه از جمله فراگیر شدن رسانه‌ها و تحقق عینی دهکده جهانی و نیز تغییرات مهم سیاسی و فرهنگی، از جمله وقوع انقلاب اسلامی با محوریت حوزه‌های علمیه در ایران و آثار و تبعات آن در سطح منطقه ای و جهانی، حوزه‌های علمیه در برابر وضعیت و مسئولیت جدیدی قرار گرفته است که تفاوتی اساسی با وضعیت پیش از خود دارد. چنین وضعیت و موقعیت خاص، می طلبد که حوزه علمیه، بازنگری اساسی در سیاست ها، رویکردها و برنامه های خود داشته باشد تا بتواند نقش‌آفرینی مهمتر و جدی تری در سطح جهانی ایفا نماید. 🔸در همین جهت مدیریت حوزه‌های علمیه همگام با تدوین اسناد راهبردی و طراحی برنامه‌های تحولی، توجه ویژه به ظرفیت‌ها و توانمندی‌های بین‌المللی خود بنماید و ضمن تلاش برای احصاء این ظرفیت‌ها، شیوه ها و راهکارهای عمیاتی مناسب بهره‌گیری از این فرصت‌ها را مدنظر قرار دهد. در این نوشتار، تلاش شده به صورت گذرا مهمترین ظرفیت‌های حوزه‌های علمیه برای حضور در این سطح، مورد اشاره قرار گیرد. 🔹۱. اسناد بالادستی: در اسناد بالادستی مدیریت حوزه‌های علمیه از جمله سند چشم‌انداز، آمایش سرزمینی، نظام‌های جامع، برنامه ۵ ساله، منشور حوزه‌های علمیه و کارویژه‌های روحانیت، ظرفیت‌های مختلفی مورد توجه قرار گرفته است که برخی از آنها به صورت ویژه با عرصه بین‌الملل مرتبط می‌باشد؛ از جمله: الف) در نظام‌های جامع حوزه‌های علمیه، از جمله: نظام جامع بین‌الملل حوزه‌های علمیه، نظام جامع تبلیغ؛ نظام جامع ارتباطات؛ نظام جامع رسانه؛ نظام جامع ادیان، مذاهب و فرق حوزه‌های علمیه به صورت ویژه عرصه بین‌الملل مورد توجه قرار گرفته است. در این نظام ها، راهبردها و سیاست‌های کلی حوزه‌های علمیه در این عرصه‌ها تدوین شده است. ب‌) در سند راهبردی آمایش سرزمینی حوزه‌های علمیه که در آن وضعیت موجود و وضعت مطلوب حوزه‌های علمیه ترسیم شده است، و از یافته های آن برای برنامه‌ریزی بلند مدت و کوتاه مدت حوزه استفاده می‌گردد، یکی از مهمترین عرصه هایی که مورد توجه قرار گرفته، سطح بین‌الملل است. ت‌) همچنین در برنامه ۵ ساله حوزه‌های علمیه، از ۴۰ مضمون اصلی موجود در این برنامه، ۸ مضمون مرتبط با عرصه بین‌الملل مورد لحاظ قرار گرفته و در برنامه‌ها اشراب شده است. برخی از این مضامین عبارتند از: آموزش زبان‌های خارجی به طلاب و روحانیون، ساماندهی، پشتیبانی و ارزشیابی مبلغان، تشکل‌ها و موسسات تبلیغی و فرهنگی بین الملل؛ برنامه‌ریزی، گسترش و ارتقا فعالیت‌های تبلیغی و فرهنگی؛ تقویت انسجام اسلامی و گفتگو و ارتباط با ادیان و مذاهب، توسعه ارتباطات و تعامل و همکاری موثر در عرصه‌های ملی و بین‌المللی، تاسیس و توسعه رسانه‌های حوزوی. ث‌) در طرح کارویژه‌های روحانیت که کارویژه‌های روحانیت در چهار سطح: الف) ناظر به حوزه‌های علمیه، ب) ناظر به نظام اسلامی، ج) ناظر به جامعه اسلامی و د) ناظر به عرصه بین‌الملل، مورد شناسایی و احصا قرار گرفته، بیش از ۴۰ کارویژه خرد و کلان حوزوی در سطح بین‌الملل مدنظر قرار گرفته است تا برای تحقق آن برنامه‌ریزی گردد. 🔹۲. رشته ها و گرایش های تخصصی: یکی دیگر از ظرفیت‌های حوزه برای فعالیت در سطح بین الملل، ظرفیت‌های موجود در رشته‌ها و گرایش‌های تخصصی حوزوی(درختواره دانشی) است که با توجه به تدوین آن در ۱۶ عرصه دانشی با چندصد رشته و گرایش، امکان و ظرفیت مناسبی برای ایفای نقش علمی در سطح بین‌الملل را برای حوزه‌های علمیه فراهم می‌آورد. برخی از این رشته‌ها و گرایش‌ها عبارتند از: چون: حقوق بشر، حقوق زنان، مسیحیت‌شناسی، یهودشناسی، شیعه‌شناسی( کلام، تاریخ ، جامعه‌شناسی و...)، ادیان، فقه مقارن، مذاهب فقهی و کلامی اسلامی، قرآن و مستشرقان، فقه محیط زیست، قرآن و علوم انسانی و تفسیر تطبیقی. ◀️متن کامل یادداشت را در خبرگزاری حوزه بخوانید https://hawzahnews.com/xbLc5
✍️پدیده‌گی اجتماعی سلام فرمانده 🔹 را من یک «پدیده» می‌دانم آن‌هم از نوع اجتماعی‌اش. معنای «فنومنولوژیک!» پدیده اجتماعی را هم می‌دانم، اما این یک پدیده است چون توانسته تمامی شابلون‌های ، غیرانقلابی، ضدانقلابی! مذهبی، غیر مذهبی، ضد مذهبی، هیأتی، غیرهیأتی، ضدهیأتی و... را زیر سوال ببرد. مرزهای میان این قشربندی‌ها را نیز به هم ریخته است. اصولا هر کنش اجتماعی که شگفتانه‌هایی برای تحلیل‌گران اجتماعی موافق و مخالف داشته و بتواند آن‌ها را غافل‌گیر کرده و به تحیر و بهت بیاندازد یک است. مطلب به این روشنی که دیگر تفلسف نمی‌خواهد!! 🔸اصلا درصدد آن نیستم که این اثر فاخر را نقد کنم و هیچگاه هم نمی‌خواهم عیب‌ها و نقص‌هایش را پنهان کنم. به خوبی می‌دانم اثری که بتواند «خیزش»، «نشاط» و «پویش اجتماعی» ایجاد کند باید شاخص‌ها و مؤلفه‌های گوناگونی را در حد مقبول داشته باشد تا «هر کسی از ظن خود یارم شود»… این اثر یک «بسته» است که مؤلفه‌ها و شاخص‌های گوناگونی را با نمره قابل قبول و نه عالی پاس کرده است. تقریبا در هیچ‌کدام از مؤلفه‌های لازم جهت ساختن یک «پویش اجتماعی»، بخشیدن یک «نشاط اجتماعی» و فراهم آوردن یک «فن‌آوری اجتماعی»‌ کم نگذاشته است. 🔹سلام فرمانده این قوم (تینیجرهای‌مان) را به رسمیت شناخت. «استقلال‌اش» را! «قیام‌گر و شورشی بودن‌اش» را! با قد کوچک«نوآفرین»، «غیور» و «تمام کننده بودن»‌اش را! «اسطوره‌ها»یش را! «عهد بستن»‌اش را و از همه مهم‌تر « بودن»‌اش را! 🖊عبدالحسین مشکانی مشروح یادداشت: v-o-h.ir/?p=43655 @sedayehowzeh @daghdagheha
🌀 مدیون خمینی 🖋 علی مهدوی یک. حوزه‌های علمیه، قبل و بعد از خمینی کبیر اگر خمینی نبود، معلوم نبود وضع حوزه‌های علمیه با آن نفوذ متحجرین به کجا می‌کشید. متحجرینی که فلسفه را حرام و فلسفه‌خوان را نجس می‌دانستند! متحجرینی که شاه را سایه خدا معرفی می‌کردند و در برابر ظلم و ستمی که نه فقط به مردم بلکه بر دین روا می‌داشت لال بودند. متحجرینی که معتقد بودند ظلم و ستم به قدری باید فراگیر شود تا موجب فرا رسیدن ظهور شود!! لذا برای تعجیل فرج، معنای انتظارشان، چیزی شبیه خواب‌آلودگی بود تا انتظار عالمانه به معنای زمینه‌سازی ظهور. دو. خطر تعطیلی بسیاری از آیات و احکام اگر خمینی نبود عده‌ای مقدس‌مآب دین را به صرف احکام نجاسات و طهارات و نماز و روزه خلاصه می‌کردند و دیگر اثری از اسلام ناب باقی نمانده بود. لذا در عمل همه آیاتی که مرتبط با قیام بود، تعطیل می‌شد! «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ: أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى» (سبأ: ۴۶) «لَقَد أَرسَلنَا رُسُلَنَا بِالبَيِّنَاتِ وَأَنزَلنَا مَعَهُمُ ٱلكِتَابَ وَ ٱلمِيزَانَ لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بالقِسطِ» (حدید: ۲۵) و حتی بسیاری از احکام و حدود نیز کاملا تعطیل می‌شد. سه. غیرت دینی و روح مقاومت و مبارزه خمینی آمد تا دنیا بفهمد اسلام همچنان زنده و جاری است. تا جهانیان و مخصوصا امم اسلامی بفهمند در دوران غیبت کبری هنوز هم علمای ربانی هستند؛ علمایی که غیرت دینی آنها اجازه نمی‌دهد، دین به دست یهود و نصاری و ایادی داخلی آنها محو شود. این خمینی بود که روح ظلم‌ستیزی در جان ایران دمید و با احیای روحیه‌ی شهادت حتی به فلسطینِ زیر چکمه‌ی یهود امید آزادی و رهایی بخشید. و براستی اگر خمینی نبود امروز رؤیای خباثت‌آلود از نیل تا فرات محقق نبود؟ چهار. سکولارهای حوزوی، مدیون خمینی به خمینی مدیونیم همه؛ به خمینی مدیونند حتی آن عده معمم سکولار که هرکجا می‌نشینند یا در اصل انقلاب و نهضتی که امام آغاز کرد یا در شکل و امتداد آن تشکیک می‌کنند. مدیونند چون اگر خمینی نبود، امروز حوزه‌ای نبود تا آنها بخواهند حتی معمم باشند و جرأت ابراز لحیه پیدا کنند؛ چه رسد به تلاش و دست و پازدن برای . چه می‌شود کرد وقتی این جماعت، تاریخ را -به عمد یا به سهو- به فراموشی سپرده‌اند؛ یادشان رفته است که حتی روضه‌خوانی برای اباعبدالله الحسین علیه السلام جرم بود. یادشان رفته معمم‌بودن نیز جرم بود. پنج. عصر خمینی، عصر اسلام جز این نیست که خمینی کبیر، بزرگترین مرد الهی عصر ماست. برای همین هم عصر خمینی عصر اسلام شد. عصر پایان یافتن سلطه جهانی مستکبرین؛ عصر تضعیف و عقب‌نشینی استکبار جهانی. عصر جوانه‌زدن امید در دل مستضعفین. عصر روحیه‌ی مبارزه و مقاومت تا پای جان و شهادت. شش. امنیت در عصر خمینی نه تنها یک وجب خاک ایران اسلامی خود را به چنگال ظالمین ندادیم، بلکه یاور مستضعفین منطقه هم بودیم تا مقابل ظلم محکم بایستند. عصر خمینی عصر تغییر معادلات شد. عصر خمینی عصر پایان مرزهای جغرافیایی و اتحاد مرزهای اسلامی است. اگر خمینی نبود، حتی امنیت ناموس شیعه معلوم نبود در چنگال کثیف صهیونیست بود یا آمریکا یا داعش... هفت. رسالت و تکلیف امروز ما گرچه تا اسلام صددرصدی فاصله بسیار است؛ اما ریلی که امام امت، به نام جمهوری اسلامی بنیان نهاد؛ زمینه را برای رشد و ترقی تا تمدن اسلامی مهیا ساخته است. و امروز بیش از هرزمان دیگری به «طلبه‌ی فقیه، مهذب و مجاهد» در مسیر احیای حداکثری اسلام محتاجیم. و یقینا فرزندان خمینی و خامنه‌ای می‌توانند ادامه‌دهنده‌ی راه امام باشند. @Manahejj @daghdagheha
✅آیت‌الله اعرافی در حوزه علمیه هامبورگ: برای پیشرفتهای علمی غرب احترام قائل هستیم/ اصول ما با هرمنوتیک و مباحثی که واقعا غرب روی آن کار کرده برابری می‌کند 🔹مدیر حوزه‌های علمیه کشور خاطر نشان ساخت: در غربی که در گذشته فلسفه یونان را تولید کرد و در حال حاضر کانتها و دکارت ها را پرورانده باید امثال آیت‌الله جوادی‌آملی ها را داشته باشیم که بومی خود غرب باشد و اندیشه عقلی اسلامی را در اینجا نمایندگی کند، اما متاسفانه فعلا نداریم https://fa.shafaqna.com/?p=1384633 @daghdagheha