❤️
❤️❤️
❤️❤️❤️
❤️❤️❤️❤️
❤️❤️❤️❤️❤️
♬بـامـداد ؏اشِـقــے♬
#پارت38
تلفنو قطع کردم
رفتم داخل کلاس
امروز با اون استاد بد اخلاقه کلاس داشتیم
استاد وارد شد
برنامهی امتحانیمون رو داد
پس فردا اولین امتحانمون بود
سخت ترین امتحان مال هفتهی دیگمون بود
یکم استرس گرفتم
برنامه رو یادداشت کردم
کلاسمون که با این استاد تموم شد با استاد مهربون و خوش اخلاقه کلاس داشتیم😂
باید پروژم رو تحویل میدادم
استاد که وارد شد رفتم کنار میز استاد و پروژم رو تحویل دادم...
استاد دلیل غیبت دیروزم رو پرسید
و من گفتم که حالم خوش نبود...
استاد خیلی ادم با ایمان و مهربونی
بود
وقتی باهام خرف میزد اصلا به چهرم نگاه نمیکرد
اعتقادات قوی و خوبی داشت
استاد تشکر کرد و گفت جلسهی بعد نمرتون رو میگم
من رفتم که بشینم استاد گفت:
_خانمِ مهرادی.؟
+بله
_میشه بعد از اتمامِ کلاس یه دقیقه دقتتون رو بگیرم؟
+دربارهی؟
_میگم بهتون
+خیلی خوب
رفتم نشستم و مشغول گوش دادن به درسِ استاد شدم...
کلاسای ما خیلی حساس بود ینی جوری بود که اگر داخل کلاس چیزیو یاد نمیگرفتی دیگه نمیتونستی یاد بگیری خیلی مهم بود یادگیریِ اولیه...
اخر هفته باید برای ثبت نام ترم جدید و انتخاب واحد میرفتم قسمت مدیریت دانشگاه..
اصلا با مدیریت میونهی خوبی نداشتم...
اخر کلاس که تموم شد استاد اومد سمتم
_خانم مهرادی؟
میشه یه سوال پیرسم؟
+بله بفرمائید..
_شما قصد ازدواج دارید؟
یکم عصابم خورد شد
سکوت کردم
دوباره سوالشو تکرار کرد
+خیر چطور؟
_من از روز اولی که شمارو دیدم یه حس مهر و علاقهی خاصی نسبت به شما پیدا کردم...
شرمنده به خاطر حرفم
امیدوارم همیشه موفق باشید
+تشکر خدانگهدار
وااای
چرا امروز همه عجیب غریب رفتار میکنن؟
عی بابا
#بهقلمسربازاقا✍️
#کپیحراااااام