دیار تدین و تمدن
▪️یک دیدار و یک جهان درس 💠 قسمت دوم من که برای بهامانت گرفتن یکی از دفاتر تقریر درس فقه آیتالله ا
▪️یک دیدار و یک جهان درس
💠 قسمت سوم
همین که در حضور آقا از شهر دامغان سخن بهمیان آمد، بیوقفه نام بزرگعالم استان سمنان، آیتالله حاج سیدمحمد شاهچراغی مطرح شد و آن مرجع با فضیلت از همدرس سالهای دهه سی و چهل خود در مجلس درس بزرگانی همچون آیتالله العظمی بروجردی -رحمه الله- به نیکی یاد کرد و در ادامه برادرشان هم از روزهای حضورش در شهر سمنان در آغازین سالهای پیروزی انقلاب و آشنایی با نماینده محترم مردم استان سمنان در مجلس خبرگان رهبری ذکر خیر گفت و از خاطرات شرکت در نماز جماعت ایشان در مسجد عابدینیه سمنان برایم تعریف کرد؛ همچنانکه از حال دیگر عالم شهرم، حضرت آیتالله نعیمآبادی جویا شد.
وقتی خواستهام را اینبار با خودِ آقا در میان گذاشتم، بیدرنگ پذیرفته و فرزند کوچکشان را به آوردن دفتر مورد نظر فرمان دادند و بنده را به حسن مراقبت از آن دفتر شفارش کردند و گفتند که از صفحات آن کپی بگیریم و دفتر را خیلی زود برگردانم. و چند ثانیه بعد با ملاطفتی پدرانه افزودند:
"خرجش هم هرچقدر شد، شما نگران نباش، هزینهاش با من".
از ایشان خواستم که دعای خیرشان را بدرقه راه زندگیام سازند، و در حالی از محضرشان مرخص شدم که عدهای از کارمندان اداره راه و ترابری قم منتظر برای دیدار یا ایشان و شنیدن سخنان دلنشین آن مرجع والا بودند.
و این، آخرین ملاقات من با آن فقیه رحیل بود.
روح پاکش میهمان ملکوتیان.
#مصطفی_ترابی
#خاطرات_آموزنده
@damghan220
💐خجسته میلاد یگانهمنجی جهان، امام انس و جان،ّ حضرت صاحب الزمان علیهالسلام بر همه شیعیان و دوستداران آن حضرت مبارک باد.
@damghan220
هدایت شده از دیار تدین و تمدن
🌷 هر نگاهی محرم دیدار روی یار نیست...
🔹یکی از ارداتمندان عارف وارسته مرحوم میرزا علی اکبر معلم دامغانی نقل کرده است: به آقای معلم دامغانی عرض کردم؛ آقا شما توسلی در طول زندگی خود نگرفتید که خدمت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف برسید؟ گفتند: نه.
یک وقت دیگر به آقای معلم گفتم: آقای معلم شما ختمی نگرفتید که آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را ببینید. گفتند: نه.
گفتم: آقا پس یک ختم به ما بدهید. گفت: برای چه ختم میخواهی؟ گفتم: خوب شما خودتان چرا ختم نگرفته اید؟
گفت: «راستش من فکر کرده ام حالا ختم هم بگیرم! امام زمان را هم ببینم! اما با کدام چشم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نگاه کنم! من که خجالت میکشم، با چشمی که به این سو و آن سو می رود، به حضرت نگاه کنم.
این چشم هرزه صاحبش باید خجالت بکشد به آن وجه الله نگاه کند. امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف وجه الله است.»
🔹عجب! مردی که تمام شب های جمعه بیدار بود. مردی که تمام شب های دیگر یک ساعت و نیم به اذان صبح بیدار بود، ایشان چنین بگویند ما دیگر باید چه بگوییم؟!
@damghan220
🔺تصویری از سیمای نورانی حضرت صاحب الفضیله آیت الله سید میرزا آقا ترابی دامغانی که در روزهای پایانی عمر مبارک ایشان در بیمارستان دکتر سعادت تهران گرفته شده است.
▪️ آن عالم جلیل القدر در چهاردهم شعبان المعظم و در آستانه عید بزرگ نیمه ماه شعبان پس از بیست سال نورافشانی در عرصه تبلیغ و هدایت مردمان نیک دیار تدین و تمدن، جان به جان آفرید تسلیم و مردم با ایمان این شهر را عزادار نمود.
به روح تابناک و مطهر ایشان صلواتی را اهدا نمائیم.
@damghan220
🔴 زیارت امام زمان (عج) در روز جمعه
🔵 السَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ في خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهْتَدي بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامَوْلايَ، اَنـَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ، اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ، وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي يَدَيْكَ، وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ يَجْعَلَني مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ وَالتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعْدآئِكَ، وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في جُمْلَةِ اَوْلِيآئِكَ، يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ، هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ، الْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ، َالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي يَدَيْكَ، وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ، وَاَنَا يا مَوْلايَ فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَاَنْتَ يا مَوْلايَ كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ، فَاَضِفْني وَ اَجِرْني، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ.
@damghan220
دیار تدین و تمدن
▪️مراسم هفتمین روز درگذشت روحانی با فضیلت، حجتالاسلام و المسلمین شیخ احمد ترابی -رضوانالله علیه-
▪️اطلاعیه مراسم چهلمین روز ارتحال روحانی بافضیلت، حجتالاسلام و المسلمین شیخ احمد ترابی -رضوانالله علیه- فرزند برومند حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد ترابی
زمان: دوشنبه ا فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۶
مکان: فردوس رضا، قطعه ایثارگران
@damghan220
💐 ذکر آغاز سال
در لحظات ناب تحویل سال، حرفهای زیادی از خاطرم میگذرد و از میان آنها یکی را برای صحبت کوتاهم بین نماز مغرب و عشا در مسجد امام هادی علیهالسّلام انتخاب میکنم؛ سخنی که ریشه در نام زیبای "محوّل الحول و الاحوال" دارد؛
همیشه در این فکر بودم که راز کنار هم قرار گرفتن دو کلمه حول (: سال) و احوال (: جمع حال) در این اسم زیبای خدا را بیشک میتوان با بیانی شیوا به تصویر کشید و با قلم تاویل آن را نقاشی کرد. اما چه تصویری و چه تاویلی؟؟
تا بالأخره از نظرم گذشت که در آیین اسلام به نمادها و نمایههای حقیقتنما که یادآور مطلبی ارزنده باشد، توجه ویژهای میشود و با پرهیز از باطنگراییِ صِرف و اکتفا کردن به حقایق معرفتی، قالبهای ظاهری هم مورد توجه قرار گرفته تا مثل تابلوی زیبا و نفیسی بتواند نقش راهنمایی و بیدارگری را برای دلهای افتاده در گرداب غفلت ایفا کند.
مثلا در وقت نماز خواندن، بر استفاده از خاک و چشمدوختن به آن تاکید شده تا از پسِ این ظاهر، معلوم شود که سرآغاز و سرانجام آدمی همین ذره خاک است، و اگر بر استفاده از خاک تربت حسینی سفارش شده به اینخاطر است که به او یادآور شود حیات فرهنگ نماز جز در پرتو صاحب این خاک مطهر امکانپذیر نبوده و همراهی با اوست که فاصله بیپایان بنده تا خدا را به حداقل ممکن میرساند.
حال، تماشای فصل بهار و گردش سال و درآمدن سالی از پی سالی و قرنی بهدنبال قرنی دیگر، اتفاقی است بهظاهر ساده اما یادآور اینکه خداوند بزرگ که با گردش زمین و خورشید و ماه، زمان و سال و قرن را دگرگون میکند، هم او قادر است که به دست تواناییاش "حال" بندگان را به نیکویی دگرگون سازد.
کافی است فقط زمینه این اتفاق را بنده هوشیار و بیدار فراهم نماید؛ دل شکستهای را به بند تفقد و دلجویی وصله کند، دورافتاده از نظری را به چشم محبت و ارادت بنگرد، دستان مهربانش را به یاری زمینافتادهای بسپارد، نانآور گرسنهای و غمخوار به غمنشستهای باشد و ... و بقیه را به خدای محوّل الحول بسپارد.
و با اتکا و اعتماد به اراده و قدرت بیپایان پروردگار، اینگونه بتواند خویش را از همان آغازین روزهای سال نو در زیر سایه نام شریف "محوّل الحول و الاحوال" قرار دهد.
اول فروردین ۱۴۰۱
دیار تدین و تمدن
مصطفی ترابی
@damghan220
هدایت شده از دیار تدین و تمدن
🔸«بهترین عیدی»
🔹حجتالاسلام و المسلمین حاج سید علی شاهچراغی دامغانی -امام جمعه محترم شهرری-
نوروز، فصل شکفتن درخت پر ثمر صلهی رحم و پراکنده شدن عطر دلانگیز گلهای زیبای آن در خانههاست؛ سنت پسندیدهای که قدرش را باید بیشتر از اینها دانست و مراقبش بود.
خدا را شکر این کار در خانهی ما از گذشتههای دور به عنوان مهمترین رکن نوروز جای خودش را پیدا کرده و از آفات روزگار نیز در امان مانده است.
از همان لحظات آغاز سال جدید، بستگان، آشنایان و همسایگان به سبب موقعیت اجتماعی پدرم - مرحوم کربلایی سید طاهر - و عمویم، مرحوم آقا سید مسیح به منزل ما وارد میشدند تا اولین خانهای که در سال نو به آن قدم میگذارند، این خانه باشد. بههمین خاطر مرحوم عمویم، آقا سید مسیح در خانه میماندند تا کار خوشآمدگویی و تبریک به مهمانان را انجام دهند. در این بین مسئولیت پذیرایی از مهمانها نیز به دوش من و شهید سید حسن میافتاد؛ یادم هست بعضی وقتها چنان سرمان شلوغ میشد که نمیدانستیم کارمان را چگونه انجام دهیم.
وضعیت سفره عید هم معمولا بستگی داشت به این که در سال گذشته از دوستان و بستگان، کسی از دار دنیا کوچ کرده باشد یا نه؛ چون در فرض اول، پذیرایی با نُقل و خرما و چای صورت میگرفت و سفرهی خاصی در کار نبود.
به موازات این برنامه که با گرمی خاص خودش در جریان بود، برنامهی دیگری در خارج از خانه توسط پدرم دنبال میشد که گهگاه ساعتها به طول میانجامید.
در آن سالها و بر طبق رسمی که در شهر دامغان رواج داشت، مردم با این اعتقاد که حضور فرزندان پیامبر صلواتالله علیه و آله در لحظات شروع سال جدید باعث برکت، خیر و سلامتی برای خانواده و زندگیشان، میشود درب منزل خود را به روی کسی نمیگشودند تا اولین فردی که وارد آن میشود، از سادات باشد؛ و از آنجا که پدرم علاوه بر سیادت، شخصیتی روحانی و مذهبی داشت، اصرار میکردند، برای یک لحظه هم شده به منزلشان داخل شود. ایشان هم برای این که به درخواست بندگان خدا توجه کرده باشد، اول صبح روز عید از منزل خارج می شدند و به دیدنشان میشتافتند؛ اگرچه مدت حضورش در هر خانه کوتاه بود و بعضی وقتها با برداشتن یک نُقل از خانهای خارج شده و به سوی منزلی دیگر به راه میافتادند.
@damghan220