هدایت شده از دیار تدین و تمدن
🔸درسهایی از نیکو مردمان دیار تدین و تمدن
🔹اقامه نماز عید فطر در مسجد تاریخانه
از جمله عالمان نامدار شهرمان مرحوم آیت الله شیخ میرزا آقا عالمی دامغانی بودند که در مدت اقامت در زادگاه خویش، آثار و برکات زیادی را از خود به یادگار گذاشتند.
از جمله مهمترین دغدغههای ایشان، احیاء مساجد قدیمی بود که سه مسجد جامع، تاریخانه و مسجد شیخ ابوالقاسم از جمله آنها است.
در این رابطه ایشان در مسجد تاریخانه -یکی از قدیمی ترین مساجد کشور- خدمات شایانی را انجام دادند؛ نخست با فروش گوسفندان خود به قیمت ده تومان، از مرحوم حاج مجتبی آذری -از متنفذین در شهر- خواستند تا پشت بام مسجد را کاهگل نماید، سپس به همت معمار برجسته شهر مرحوم کربلائی فضل الله ترابی -ملقب به معمارباشی- به ترمیم قسمتهایی از سقف مسجد که بر اثر بارندگی در حال فرو ریختن بود، اهتمام ورزیدند.
نیز مرحوم آیت الله عالمی که در طول سال به ویژه در ماه مبارک رمضان، نماز جماعت را در مسجد حاج شیخ ابوالقاسم -معروف به مسجد عالمی- اقامه مینمودند، هر ساله با فرا رسیدن عید فطر، نماز عید را در مسجد تاریخانه اقامه میکردند تا حضور گسترده مردم در نماز عید، باعث رونق هرچه بیشتر مسجد تاریخانه گشته و از غربت و مهجوریت این مسجد تاریخنشان کاسته شود.
#خاطرات_آموزنده
#فرهیختگان_دامغانی
#شناسنامه_شهر
@damghan220
هدایت شده از دیار تدین و تمدن
💠آرزوهای یک پدر در شبهای ماه رمضان...
[فرازی از وصیت نامه دانشمند فرزانه شهید معظم حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالقاسم موسوی دامغانی خطاب به فرزند گرامیشان]
"بابا! من نام تو را محمدباقر گذاشتم به امید اینکه آنچه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آورد و امام باقر العلوم (علیه السلام) داشت ـ که شکافنده همة علوم بود ـ فرابگیری و خودت را باور نمایی، به این امید، نامت را محمدباقر گذاشتم و شبهای ماه مبارک رمضان خصوصاً عید فطر، شب تولدت هزار رکعت نماز، اقامه کردم و همیشه برایت دعا کردم و آرزوی گرم و داغ من این است که مرحوم شهید بهشتی و شهید آیة الله صدر و شهید مطهری را در وجود شما و بالاتر امام عزیز و بالاتر امام باقر (علیه السلام) را در شما زنده ببینم، البته بگویم: من خودم را خیلی کوچکتر از این میبینم که بلند پروازیهایی را بکنم، ولی از فضل و لطف خدا ساخته و با سعی و تلاش توفیقات الهی شامل میگردد."
▫️به روح آسمانی آن اسوه شجاعت و بصیرت، صلواتی را اهدا نماییم.
#خاطرات_آموزنده
#فرهیختگان_دامغانی
#شناسنامه_شهر
@damghan220
🔹خاطرات رمضانیه 1⃣
🔸درسهایی از نیکو مردمان دیار تدین و تمدن در ماه مبارک رمضان
💠حضور آیت الله در قهوه خانه
در ایامی که فقیه عالیقدر مرحومآیت الله میرزا آقا عالمی دامغانی در شهر همدان زندگی کرده و به وعظ و خطابه و نیز تدریس در حوزه علمیه آیت الله دامغانی همدان میپرداخت (قبل از سال ۱۳۲۰ ه ش)، در شبی از شبهای ماه مبارک رمضان آن مرحوم از کنار قهوه خانه ای میگذشت که متوجه شد قهوه چی برای جلب مشتری، دستگاه رادیو ای را تهیه و در مغازه روشن نموده است، صدای طرب انگیز خوانندهها و آهنگ لهو و لعب از آن به گوش میرسید.
مرحوم آیت الله عالمی بدون هیچگونه برخورد و اعتراضی، عصازنان وارد قهوه خانه شده، مستقیما به سمت رادیو رفته و در همان جا مینشیند.
قهوه چی و دیگر حاضران در آنجا سعی میکنند به احترام عالم جلیل القدر شهر، رادیو را خاموش کرده و بزم گناه را به هم بزنند، اما مرحوم آیت الله میرزاآقا عالمی با کمال خونسردی و با رویی گشاده فرمودند: بگذارید روشنباشد، اگر خوب است، برای من هم خوب است و اگر بد است، برای همه ما ناروا است!
سپس به سوی چند نفر از حاضران رو کرده و با مهربانی فرمودند: مگر شما ظهر در مسجد نبودید؟! اینجا چه میکنید؟! مگر روزهای ماه رمضان با شبهای آن تفاوتی دارد؟! اگر به خاطر کار و تلاش روزانه، شبها به مجلس دعا و قرائت قرآن نمیروید، لااقل به خانه بروید و بخوابید، خواب شما هم در این ماه عبادت است، چرا با اینعمل، عبادات روزانه خود را حبط و نابود میسازید؟!
کلام نرم و تاثیرگذار مرحوم آیت الله عالمی سبب شد که از فردا شب آن محفل گناه در قهوه خانه از بینبرود و خوشروئی و خوش رفتاری ایشان، راهگشای گروهی از میهمانان ماه خدا گردد.
راوی: فرزند برومند آیت الله، مرحوم شیخ ابوالقاسم عالمی
🔰کاری از: پایگاه فرهنگی دیار تدین و تمدن
#خاطرات_آموزنده
#فرهیختگان_دامغانی
#مسئولیت_پذیری
#امر_به_معروف
#نهی_از_منکر
@damghan220
دیار تدین و تمدن
🔹خاطرات رمضانیه 1⃣ 🔸درسهایی از نیکو مردمان دیار تدین و تمدن در ماه مبارک رمضان 💠حضور آیت الله در
🔹خاطرات رمضانیه 2⃣
🔸درسهایی از نیکو مردمان دیار تدین و تمدن
💠احیاگر جلسات قرآنی شهر
پدربزرگم، حجت الاسلام و المسلمین مرحوم آقا شیخ عباسعلی معلی، بعد از دوران پهلوی اول که برگزاری هرگونه جلسه مذهبی؛ اعم از تدریس علوم دینی، سخنرانی و روضه خوانی، آموزش قرآن کریم و ... ممنوع شده بود، با برگزاری جلسات آموزش قرآن کریم در سال ۱۳۲۰ ه ش، احیاگر جلسات قرآنی شهر شد و به تربیت شاگردان توانمند اهتمام ورزید که پس از گذشت چند سال، هر یک از آنها با تشکیل جلسات قرآنی، مدیریت آنها را بر عهده گرفتند.
همچنین به خاطر دارم که ایشان در یکی از اتاقهای مدرسه علمیه مطلب خان، جلسه آموزش قرآن کریم را برگزار میکرد و روخوانی و روانخوانی قرآن را به طلاب جدیدالورود آموزش میداد، البته علاوه بر طلاب، دیگر اقشار مردم هم در این جلسهی با معنویت شرکت میکردند.
آن مرحوم همچنین هر ساله با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، شبها جلسه قرائت قرآن را در مسجد سرهنگ - واقع در قسمت شرقی مسجد جامع- برگزار میکرد و صحیحخوانی قرآن را به علاقهمندان یاد میداد.
خاطره شیرینی که از آن روزها به یاد دارم، مربوط به مبالغ اندکی بود که به منظور تقدیر و تشکر از زحمات معلم قرآن، توسط برخی از شاگردان به پدربزرگم داده میشد که ایشان بعد از قبول هدایا، آهسته و به صورت پنهانی در اختیار کسانی قرار میداد که با وجود علاقه و اشتیاق فراوان، به خاطر فقر و تنگدستی، توان برگزاری جلسه قرآن را در منزلشان نداشتند.
مرحوم حاج شیخ عباسعلی معلی در سال ۱۳۴۱ ه ش، از دنیا رفت و در آستان مقدس امامزادگان جعفر و محمد علیهما السلام به خاک سپرده شد.
راوی: حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ علی معلی
🔰کاری از: پایگاه فرهنگی دیار تدین و تمدن
#خاطرات_آموزنده
#فرهیختگان_دامغانی
#ماه_رمضان
@damghan220
🔹خاطرات رمضانیه 3⃣
🔸درسهایی از نیکو مردمان دیار تدین و تمدن
💠 یک سال به دنبال شب قدر؛
عارف صاحب سخن، حجت الاسلام والمسلمین مرحوم کربلایی سیدطاهر شاهچراغی در کتاب نفیس "اَعلام دامغان" در معرفی دانشمند فرزانه مرحوم حاج میرزاحبیب دامغانی چنین فرموده است:
"نگارنده شنیدم از مرحوم استاد آقا سید میرزاآقا ترابی -اعلی الله مقامه- که مرحوم حاج میرزاحبیب کلاتهای -جد اعلای دودمان شریعتمدار- یک سال تمام شبها را به احیا و بیداری تا به صبح گذراندند که #شب_قدر را درک کنند و فقط حاجتش این بود که فرزندان ایشان از علماء و روحانیون گردند و همانطور هم شد، مانند مرحوم حاج میرزا رضای بزرگ ... و مرحوم شریعتمدار ثانی حاج میرزا حسن و میرزا رضای شریعتمدار و فرزندش آقا حسن پرورش و مرحوممیرزا فتح الله و برادرش آقا میرزا عسکری و مرحوم حاج میرزا علیاکبر و فرزندش حجتالاسلام حاج میرزامحمد معلم و فرزندش آقا میرزا علی اکبر معلم معاصر و مرحوم آقا شیخ حاجی آقا و دانشمندان دیگر از این دودمان مانند مرحوم شریعتزاده و امثال ایشان".
🔰کاری از: پایگاه فرهنگی دیار تدین و تمدن
#خاطرات_آموزنده
#فرهیختگان_دامغانی
#شناسنامه_شهر
@damghan220
🔹خاطرات رمضانیه 5⃣
🔸درسهایی از نیکو مردمان دیار تدین و تمدن
[برگی از خاطرات عبد صالح خدا مرحوم حاج شیخ محمدباقر آذری دامغانی به روایت فرهیخته گرامی حجتالاسلام والمسلمین حاج سیدعلی شاهچراغی]
💠 مطالعه در وقت سحر
"مرحوم پدرم حجتالاسلام والمسلمین کربلایی سیدطاهر شاهچراغی در سالهای متمادی در حجرهای کوچک اما با معنویت در مدرسه علمیه حاج فتحعلیبیک دامغان، به اتفاق عموی بزرگوارم مرحوم آقا سیدمسیح و همچنین عالم فرزانه و عارف فرهیخته مرحوم حاج محمد باقر آذری سکونت داشتند و در آنجا به عبادت و نیز مطالعه میپرداختند.
به خاطر دارم که در شبهای ماه مبارک رمضان مرحوم والد به همراه دو همراه و همحجره خود تا به هنگام سحر، در همان اتاق به سر میبرده و به مطالعه و ذکر و عبادت می پرداختند. من هم در دوران کودکی گاهی به اتفاق پدرم به آن حجره با صفا میرفتم و از نزدیک شاهد بودم که مرحوم آقای آذری کتاب شریف بحارالانوار را -که ۱۱۰ جلد میباشد- در مقابل خودش باز کرده و پیوسته به مطالعه مشغول بود، گاهی هم سرَش را بلند کرده و به بهانه نوشیدن چای، چند جمله با دوستانش سخن میگفت. به یاد دارم که ایشان میفرمود: بعد از افطار، دقایقی را به استراحت میگذرانم که بتوانم تا به هنگام سحر، بیدار بوده و به مطالعه مشغول باشم".
🔰کاری از: پایگاه فرهنگی دیار تدین و تمدن
#خاطرات_آموزنده
#فرهیختگان_دامغانی
#ماه_رمضان
@damghan220
🔹خاطرات رمضانیه 6⃣
🔸درسهایی از نیکو مردمان دیار تدین و تمدن
[برگی از خاطرات شهید روحانی حاج سیدحسن شاهچراغی-نماینده مردم دامغان در مجلس شورای اسلامی-]
💠افطاری ساده
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ارتباط برادرانه و نزدیکی با شهید آقا سیدحسن شاهچراغی داشتم، برای همین، با فرارسیدن ماه مبارک رمضان، روزی ایشان رو به دوستان کرد و با خنده گفت: یک شب هم افطاری باید برویم خانه آقای کثیریان. من هم با شنیدن این پیشنهاد، با خوشحالی به ایشان گفتم: قدم شما و دوستان انقلابی روی چشم من، حتما برای افطاری در خدمت شما هستیم.
شب موعود فرا رسید و همسرم مثل دیگر زنان کدبانوی دامغانی که برای سفره افطاری تدارک زیادی میبینند، برای آن شب، سفره رنگارنگی را پهن کرد، چون میهمان حبیب خداست، آن هم میهمان عزیزی مثل آقا سیدحسن.
شهید شاهچراغی همینکه وارد خانه شد، گفت: چه خوب است اول نماز جماعت بخوانیم و بعد افطار کنیم. پس به اتفاق دیگر دوستان، نماز را به امامت ایشان اقامه کردیم.
نماز که تمام شد، وقتی آقا سیدحسن چشمش به سفره افطاری افتاد، با تعجب به من نگاهی کرد و گفت: آقای کثیریان! برو دو، سه تا سینی بیاور، من هم چنین کردم و با شگفتی منتظر عکس العمل ایشان بودم.
یک وقت دیدم ایشان بیشتر چیزهایی که در سفره افطاری بود را در سینیها گذاشت و گفت: اینها را بردار و بین همسایهها تقسیم کن.
من که دیدم چیز زیادی در سفره باقی نمانده، به او گفتم: حداقل از این فرنیها بگذار بماند، و به شوخی ادامه دادم: اگر شما میل نمیکنید، اجازه بده خودِ ما چیزی بخوریم!
آن انسان فکور و خوشنظر که همیشه با رفتارش درس دین و زندگی به ما میآموخت، از من پرسید:
مگر ما چند نفریم؟!
گفتم: هشت نفر
دوباره پرسید: مگر هشت نفر روزه دار چقدر افطاری میخواهند؟ فرضا ده بشقاب فرنی، چند عدد نان، مقداری خرما و چند استکان چای، قرار نبود بیش از این تدارک ببینید، بلکه ما هم در کنار خانواده در خدمت شما باشیم!
آن شب برای من و خانوادهام شب خاطرهانگیزی بود و آقا سیدحسن، آن روحانی پارسا و پرتلاش، سادهزیستی را بار دیگر در عمل به ما نشان داد.
راوی: همشهری گرامی، آقای قربانعلی کثیریان
🔰کاری از: پایگاه فرهنگی دیار تدین و تمدن
#خاطرات_آموزنده
#فرهیختگان_دامغانی
#ماه_رمضان
@damghan220
🔹خاطرات رمضانیه 7⃣
🔸کاسبی که هیچوقت از قرآن جدا نبود
نیکمردی پاک از تبار ایمان و عمل، آموزگار قران کریم، مرحوم آقای #حاج_حسین_خدابندهلو که روزگاری به آموزش قرآن کریم و معارف آسمانی کتاب خدا، همت گماشت و خیل عظیم مشتاقان را از جویبار همیشه جاری قرآن، بهرهمند ساخت.
مرحوم خدابندهلو -به شهادت نزدیکان- با آنکه در بازار شهر به کاسبی مشغول بود، اما هرگز از قرآن جدا نبود و در همان مغازه پارچهفروشیاش هم پیوسته به تلاوت قرآن میپرداخت تا آنجا که حتی در اواخر عمرِ با برکتش در ماه مبارک رمضان، ۵ تا ۷ بار ختم قرآن میکرد و ثواب آن را به ارواح خوبان عالم هدیه مینمود و دوستان خود را هم به این سنت نیکو ترغیب میکرد.
در روزهای ماه خدا در بازار دامغان به همت مرحوم خدابندهلو دو جلسه جزءخوانی قرآن برگزار میشد؛ یکی صبحها ساعت نه، در حجره فرشفروشی آقای امیدوار که کاسبان سرِ بازار در آن شرکت میکردند و دیگری در ساعت سه عصر در مسجد بازار که کاسبهای انتهای بازار بر گرد کتاب خدا جمع میشدند و این همهتلاش، حکایت از عشق وافر حاج حسین به قرآن کریم داشت.
البته این، همهی فعالیت قرآنی او در ماه مبارک نبود، بلکه شبها هم در حسینیه حضرت ابوالفضل علیهالسلام جلسه قرآنی را برپا میکرد.
ایشان همچنین نسبت به انس کودکان و نوجوانان با قرآن کریم دغدغه زیادی داشت و همیشه آنها را در برابر حفظ سورههای کوچک قرآن، تشویق میکرد.
▫️روح آسمانی آن مرد خدا را با ترنم ذکر صلوات بر محمد و آل محمد مهمان کنیم.
🔰کاری از: پایگاه فرهنگی دیار تدین و تمدن
#خاطرات_آموزنده
#ماه_مهمانی
@damghan220
🔹خاطرات رمضانیه 7⃣
🔸در شب قدر...
فقیه عالیقدر مرحوم آیت الله حاجشیخ محمدکاظم مهدوی دامغانی در بیان خاطراتشان میفرمود:
در یکی از شبهای قدر در ماه مبارک رمضان به حرم امامرضا علیه السلام مشرف شدم و با خودم فکر کردم که در این شب باعظمت چه عملی را انجام دهم، پس تا نزدیکیهای اذان صبح، چند ساعتی در گوشهای از حرم مطهر نشستم و یک ختم کامل قرآن انجام دادم.
راوی: استاد فرزانه حاج شیخ محمد علی آذری
🔰کاری از: پایگاه فرهنگی دیار تدین و تمدن
#خاطرات_آموزنده
#فرهیختگان_دامغانی
#ماه_رمضان
@damghan220
🔹خاطرات رمضانیه 8⃣
🔸 خاستگاه فرشتگان خدا در شب قدر
[برگی از خاطرات عالم پارسا مرحومحاج شیخ محمد باقر آذری دامغانی به روایت فرزند برومندشان استاد حاج شیخ محمدعلی آذری]
مرحوم والد در طول حیات پر برکتش آنچنان زندگی کرد که هر کس با مشاهده حالاتشان، میفهمید که ایشان در صراط مستقیم ثابتقدم بوده و از این رو و بهویژه در اواخر عمر، به نتایج عالی معنوی هم دست پیدا کرده بود، البته آن مرحوم در همان دوران جوانی هم به مقامات بلندی نائل شده بود.
از جمله یکی از طلاب قدیمی حوزه علمیه برایم نقل میکرد که در سالهای حجرهنشینی در حوزه علمیه در شب بیست و سوم از ماه مبارک رمضان در مدرسه علمیه موسویه -معروف به مدرسه آقا- بودم و استادم مرحوم حاج محمدباقر آذری هم در آن مدرسه نورانی و با صفا به عبادت و اقامه نماز صد رکعتی شب قدر مشغول بود. ناگاه در حالتی -خواب یا بیداری- مشاهده کردم که انگار فرشتگان آسمانی پیوسته مثل قطرههای باران از آسمان نازل میشوند و دوباره برمیگردند و دیدم که ایشان در حالی که طوقی طلایی به گردن دارد و دست به قنوت برداشته، با حالتی خاص در محل رفتوآمد فرشتگان خدا قرار دارد. صحنهای که بسیار مرا شگفتزده کرد.
مرحوم ابوی همچنین بسیار به نماز اول وقت مقید بود و حتی در ماه مبارک رمضان، نماز مغرب و عشا را با تعقیباتش به جا می آورد و بعد افطار میکرد.
🔰کاری از: پایگاه فرهنگی دیار تدین و تمدن
#خاطرات_آموزنده
#فرهیختگان_دامغانی
#ماه_رمضان
📸تصویر عالم وارسته استاد حاج شیخ محمدعلی آذری
@damghan220
🔹با خاطرات رمضانیه9⃣
💠نزدیک تر از فامیل
آن سالهای کمی دور یادش بخیر؛ زمانی را می گویم که سایه پر مهر پدربزرگها و مادربزرگها آرامش بخش خانوادهها بود و سبب میشد تا هر چه بیشتر اقوام و خویشاوندان در کنار یکدیگر به دور سفرههای پر طرح و نقش که با ظروفی ملامین و چندرنگ، جذاب تر هم به نظر میرسید، بنشینند و البته خبری از ویروس کرونا هم نبود تا جمعمان را پریشان کند و همه را خانه نشین.
در شبهای ماه میهمانی خدا، پهن کردن سفره افطاری در خانه ها یک رسم همگانی بود و هر کسی سعی میکرد از این قافله خیر، جا نماند. با اینکه آن روزها خانهها بیشتر ویلایی بود و حیاطی دنج و آماده برای بازیهایی مانند قایم موشک و بالابلندی داشت، اما تعداد فرزندان و نوادگان، آنقدر بود که خانه را بر روی سرشان بگذارند و یک محله را از برگزاری مراسم افطاری با خبر کنند.
با این حال، مردها و زنها آنقدر حرف گفتنی و خاطرات شنیدنی برای هم داشتند که آرزو میکردند کاش زمان نگذرد و میهمانی به پایان نرسد!
حیف که با شرح ریزه کاری و جزئیات میهمانی های آن دوران، سخن به درازا میکشد.
الغرض، آنچه بود حضور بستگان خانواده پدری در یک شب و خانواده مادری در شبی دیگر بود، از این رو بسیاری از خانوادهها دو شب از ماه رمضان را به برپایی مجلس افطاری در منزل خود سرگرم بودند.
در این میان، یکی از آشنایان ما گذشته از این دو میهمانی، شبی دیگر هم در خانه سفره افطاری را پهن میکرد، تا جایی که به خاطر میآورم، در بین آشنایان و بستگان، کاری منحصر به فرد بود؛ آنها در یکی از جنوبی ترین نقاط شهر زندگی میکردند و شبی از شبهای ماه مبارک، میزبان همسایگان خود بودند، همسایههایی که همیشه از خاطرات خوب همدلی و همراهی آنان میشنیدم و برای من که کودکی حدودا ده ساله بودم، جدید و جالب بود، زیرا هر چند بردن غذا و افطاری به درب منازل همسایگان را دیده و حتی بارها تجربه کرده بودم، اما پهن کردن سفره افطاری و دعوت از همسایه ها برایم شگفت انگیز بود.
اما در آن محله، گویا همسایهها با هم نسبت نزدیکتری داشتند...
#مصطفی_ترابی
#خاطرات_آموزنده
#ماه_رمضان
@damghan220
هدایت شده از دیار تدین و تمدن
🔸خاطرات رمضانیه 9⃣
🔹اقامه نماز عید فطر در مسجد تاریخانه
از جمله عالمان نامدار شهرمان مرحوم آیت الله شیخ میرزا آقا #عالمی دامغانی بود که در مدت اقامت در زادگاهش، آثار و برکات زیادی را از خود به یادگار گذاشت.
از جمله مهمترین دغدغههای ایشان، احیای مساجد قدیمی بود که سه مسجد جامع، تاریخانه و مسجد شیخ ابوالقاسم از جمله آنها است.
در این رابطه ایشان در مسجد تاریخانه -یکی از قدیمی ترین مساجد کشور- خدمات شایانی را انجام داد؛ نخست با فروش گوسفندان خودش به قیمت ده تومان، از مرحوم حاج مجتبی آذری -از متنفذین در شهر- خواستند تا پشت بام مسجد را کاهگل نماید، سپس به همت معمار برجسته شهر مرحوم کربلایی فضلالله ترابی -ملقب به معمارباشی- به ترمیم قسمتهایی از سقف مسجد که بر اثر بارندگی در حال فرو ریختن بود، اهتمام ورزید.
همچنین مرحوم آیت الله عالمی که در طول سال، به ویژه در ماه مبارک رمضان، نماز جماعت را در مسجد حاج شیخ ابوالقاسم -معروف به مسجد آیتالله عالمی- اقامه میکرد، هر ساله با فرا رسیدن عید فطر، نماز عید را در #مسجد_تاریخانه اقامه مینمود تا حضور گسترده مردم در نماز عید، باعث رونق هرچه بیشتر مسجد تاریخانه گردد و از غربت و مهجوریت این مسجدِ تاریخنشان کاسته شود.
#خاطرات_آموزنده
#فرهیختگان_دامغانی
#ماه_رمضان
@damghan220