▪️انّا لله و انّا الیه جانباز سرافراز و جهادگر مخلص و متعهد، آقای حاج عقیل قریب‌بلوک چشم از جهان فروبست و به سرای ابد پر کشید. نام او که در صفحه‌صفحه خاطرات جنگ و جبهه در کنار دیگر سنگرسازان بی‌سنگر جهاد دامغان خوش درخشیده، هرگز از یاد اهل دقت و بصیرت نخواهد رفت. ضمن عرض تسلیت به پیشگاه بازماندگان، به روح آن رحیل سعید فاتحه‌ای را نثار می‌کنیم و آرزو داریم که در کنار دوستان شهیدش در بهشت برین هم‌نشین سیدالشهدا علیه السلام باشد. رحم الله من یقرا الفاتحه مع الصلوات پایگاه فرهنگی دیار تدین و تمدن @damghan220

🔺پیام تسلیت حجت‌الاسلام و المسلمین قریب‌بلوک امام جمعه محترم شهر دیباج به‌مناسبت ارتحال حاج عقیل قریب‌بلوک -رضوان‌الله علیه- به نقل از: کانال خبری دامغان‌نما @damghan220

🔺عالم فرزانه شهرمان، حجت‌الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد ترابی که چهل‌وهفت سال است کرسی هدایت و روشنگری‌اش در مراکز علمی و محافل عمومی دیار تدین و تمدن (دامغان) برپا بوده است. @damghan220

🔹به بهانه هجدهم اسفند ماه؛ سالروز ولادت عالم گران‌قدر شهرم، حجت‌الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد ترابی چند روز پس از ارتحال آقا شیخ احمد ترابی، تلفن همراهم به صدا درآمد. آموزگار علم و ادب، استاد داوری تماس گرفته و پس از عرض تسلیت، از خاطرات سال‌های دورتر از امروز سخن گفتند که با دیدن عکس احمد آقا در اطلاعیه ترحیم، برای‌شان تداعی شده بود: "قد و بالایش، سیمایش، گرمی نگاه و برق چشمانش همه با آنچه بیش از چهل سال پیش از پدر ارجمندش دیده بودم، مو نمی‌زد؛ انگار همان حاج آقا شیخ محمد سال‌های نوجوانی‌ام بود که بعد از ده‌ها سال دوباره می‌دیدمش. سال چهارم هنرستان بودم و از جمله آموزگاران، حاج آقای ترابی بود. به‌یاد دارم - چنان‌که انگار همین امروز و دیروز اتفاق افتاده است- یک روز حاج آقا سر کلاس آمد و گفت: می‌خواهم از یک دانش‌آموز تقدیر کنم و هدیه‌ای به او بدهم. فوراً در کلاس درس ولوله افتاد که یک معلم روحانی می‌خواهد چه‌جور هدیه‌ای بدهد و اصلاً از چه کسی قرار است تقدیر کند؟! بعد از چند لحظه، انتظارها به سر آمد و حاج آقا در حالی‌که از جیب قبایش کتابی را بیرون می‌آورد، گفتند: این هدیه تعلق می‌گیرد به آقای رضا داوری. و آن روز، هدیه ایشان در حالی به بنده تعلق گرفت که با گذشت سال‌ها از آن ماجرا، هنوز هم شیرینی‌اش را در وجودم احساس می‌کنم". **** آن شب وقتی به دیدن حاج آقا رفتم و سلام و تسلیت شاگردش، استاد داوری را به ایشان ابلاغ و خاطره آن روز هنرستان شهر را یادآوری کردم، خوب به‌خاطر آورد و گفت: "پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هر کجا که فکرش را بکنی مشغول به کار و خدمت بوده‌ام؛ از کمیته انقلاب و حزب جمهوری اسلامی بگیر تا حوزه و مسجد و دانشگاه و هم‌چنین نهادهای مختلفی هم‌چون سپاه و جهاد و بنیاد مسکن و نیروی انتظامی و حتی در دبیرستان و هنرستان. وقتی به آقای دکتر سبحانی پیشنهاد شد تا مدیریت هنرستان دامغان را بپذیرد، ایشان از بنده خواست تا در آن مجموعه حضور پیدا کنم. در مقطع چهارم دبیرستان، کتاب اعتقادات بسیار مشکلی بود که تدریس آن کتاب بر عهده من گذاشته شد.‌ از جمله به‌یاد دارم که برای تلفظ واژه‌های لاتین به‌کار رفته در آن کتاب، چقدر دقت و چه اندازه وقت صرف می‌کردم". و در آخر هم جمله‌ای را بیان کرد که تا به امروز مرا در فکر فرو برده که ببین فاصله ره از کجاست تا به کجا!؛ "از روزی که به دامغان آمدم، به‌یاد ندارم که زمانی در خانه نشسته باشم به انتظار مراجعه حضوری یا تلفنی که سوالی پرسیده شود یا استخاره‌ای درخواست شود، بلکه بی‌وقفه مشغول به انجام کاری بوده‌ام و خلاصه ساعتی را در خانه به بطالت و بی‌کاری نگذرانده‌ام". ▫️عمر شریفش به درازای آسمان و آفتاب روشنگری‌اش همواره مستدام باد. #مصطفی_ترابی #دیار_تدین_و_تمدن @damghan220

🌹بیست‌ودوم اسفند، روز بزرگداشت شهدا؛ روز یادآوری اسطوره‌های ایمان و ایثار و اخلاص گرامی باد. ▫️به ارواح آسمانی شهیدان صلوات. @damghan220

🔹 یا شافی دست به دعا برمی‌داریم و شفای همه بیماران به‌ویژه مرجع عالیقدر، حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی را از خداوند متعال مسئلت می‌کنیم. بی‌شک، فقیهان مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام نگهبانان شریعت و دیانت و در برابر هجمه‌های شیطانی بر سر مردم سایه‌گسترند. #حمد_شفا #صدقه_دفع_بلا @damghan220

🔺حیات برتر شهید برگی از کتاب تازه‌تالیف "مقام محمود" - پژوهشی درباره چهارده آیه از قرآن کریم برگرفته از خطبه‌های نماز جمعه حجت‌الاسلام و المسلمین حاج سیدمحمود ترابی- در تفسیر آیه ۱۶۱ سوره بقره 📚مقام محمود. مقاله نهم.‌ حیات برتر @damghan220

🌹هم‌زمان با بیست‌ودوم اسفند ماه، روز بزرگداشت شهید، کتاب "تنها برای خدا" -فرازهایی از زندگی شهید حسین خراسانی- با ۲۲ درصد تخفیف به‌قیمت ۳۵۰۰۰ تومان عرضه می‌گردد. 🔹این کتاب، در چهارده مقاله به معرفی برجسته‌ترین ویژگی‌های شهید خراسانی پرداخته و اهتمام پیشوایان دین را نسبت به بهره‌مندی از آنها بیان کرده‌است. 🔸علاقه‌مندان می‌توانند تا پایان روز چهارشنبه ۲۳ اسفند، عدد ۱ را به شماره ۰۹۰۲۴۹۵۵۲۱۴ ارسال کنند. @damghan220

🔹اخبار فرهنگی دامغان انتصاب حجت‌الاسلام و المسلمین ملکیان به ریاست ستاد اقامه نماز شهرستان دامغان و آقای شیخ علی پریمی به ریاست دانشگاه پیام‌نور استان سمنان برگ زرین دیگری در کارنامه پرافتخار روحانیت شهر عزیزمان است. با عرض تبریک و آرزوی توفیق برای این دو عزیز، بالندگی و شکوفایی شهرمان را از خداوند بزرگ خواستاریم. پایگاه فرهنگی دیار تدین و تمدن @damghan220

🔺مقام شفاعت حضرت علی اکبر علیه السلام در روز قیامت، به فرموده عارف وارسته مرحوم آیت الله شیخ محمد کوهستانی رحمه الله علیه 💐 سالروز ولادت نور چشمان سیداالشهدا علیه‌السلام حضرت علی‌اکبر بر شما مبارک باد. @damghan220

💐وارث اسماعیل.... منزل به منزل در حال طی شدن بود، کاروان حاجیانِ حج ناتمام، دیگر گرمای جان‌فرسای حجاز را سپری کرده و کم کم به کوفه، شهر علی بن ابیطالب علیه السلام نزدیک تر می‌شدند. این را می‌شد از لبخند پر از امیدی که بر روی لبان دختربچه ها نشسته بود، احساس کرد. فرمانده کاروان که پیشاپیش لشگر در حرکت بود، به قدر یک چشم بر هم گذاشتن سر به شانه ذوالجناح، همان اسب باوفا گذاشت و پس از آن با صدایی که کمی از همیشه بلندتر بوده و گویا مستمع زیرکی را به شنیدن وا می‌داشت، چنین فرمود: "الحمد لله و انّا لله و انّا الیه راجعون." شکر و سپاس از خداوند ذو الکرم برای کسی که پدرش در دنیا و آخرت، صاحب لِوای حمد نام گرفته، تعجب آور نبود، اما به صدا درآمدن آهنگ خوف و خطر یا همان ذکر استرجاع، شگفتی ساز شد. به همین خاطر پیش از همه، جوان رشید او که آقا بود و آقا زاده، عصای دست پدر، یادآور خصال حیدر و شبیه ترین به پیغمبر لقب گرفته بود، پیش آمد و پرسید: ای پدر! زنگ خطر به صدا درآمد!به چه خاطر زبان به ذکر استرجاع گشودید؟ پدرش فرمود: شنیدم هاتفی از غیب فریاد برآورده که این کاروان به پیش می‌رود و مرگ در پی اوست! امام با گفتن "الحمد..." رضایت خویش را از ملاقات با پرودگار متعال اعلام داشته و با بیان "انّا لله..." دیگران را به این نگاه توحیدی فرا می‌خواند. فرزند ارشد امام، همان شنونده زیرک و شاگرد با هوش، که غرق در شور و امید جوانی بود و همگان در پیشانی بلندش، آینده درخشانی را می‌دیدند، بی درنگ از پدرش پرسید: باباجان! مگر جاده ای که در آن قدم می گذاریم، مسیر حق و حقیقت نیست؟! پدر پاسخ داد: آری به خدا همینطور است، جان پدر! جوان بار دیگر پدر را خطاب قرار داد و گفت: حال که چنین است، ما را چه باک از مردن و کشته شدن! کلام فرزند، دل بابا را با موجی از خوشحالی و دلواپسی رو به رو ساخت؛ شادمان از داشتن جوانی بصیر و مجاهد و نگران از فرجامی که در انتظار او بود: ...اِرباً اِرباً شاید آن روز واقعه، پدر هم به یاد جدش ابراهیم افتاد که چگونه می‌بایست خبری تلخ و دردآور را به تنها پسرش، امیدش، عصای روز پیری‌اش بدهد و چطور از آزمون بزرگی که در انتظار اوست، آگاهش سازد؟! اما پا گذاشتن در مسیر توحید و خلیل رحمان شدن، ثبات در مسیر حقیقت می خواهد. هر طور بود پیغام خدا را به نوجوانش رساند. اسماعیل هم آگاهانه و دلاورانه پاسخ پدر را داد: پدرم! آنچه خداوند فرمان داده، انجام ده، که مرا واهمه ای از فرجام کار نیست، به امید خداوند مرا صبور و ثابت قدم خواهی یافت. هرچه بود، هر دو جوان از این امتحان سخت، سربلند و سعادتمند بیرون آمدند، اما شهادت، منای سرخ عاشورا را ماندگارتر از مسلخ منا قرار داد، تا در دفتر تاریخ به خط سرخ چنین نوشته شود؛ علی اکبر همان وارث اسماعیل ذبیح بود که سرمشق حق طلبی و حقیقت خواهی را به مردم آموخت، چه تلخ باشد و چه شیرین، چه به سود باشد و چه به زیان... آری حق، پایداری و رادمردی می‌خواهد... رور میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام #مصطفی_ترابی #گزاره_های_دینی @damghan220

#حدیث_روز #ماه_شعبان #فضیلت_روزه‌داری @damghan220