eitaa logo
دانستنی و عجایب دنیا
6.1هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
6.3هزار ویدیو
27 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
داستـان جذاب آهنگـر و زن زیـبا❌ آهنگـر: روزي در همين دكان نشسته بودم كه ناگاه بسيار زيبا نزد من آمد و گفت:« برادر! چيزي داري كه در راه به من بدهي؟»من كه شيفته رخسارش شده بودم، گفتم: « حاضر باشي با من به خانه ام بيايي و خواسته مرا اجابت كني، هرچه بخواهي به تو خواهم داد.»زن با ناراحتي گفت: «به خدا سوگند، من زني نيستم كه تن به اين كارها بدهم.» گفتم: «پس برخيز و از پيش من برو.»⛔️زن برخاست و رفت تا اينكه از چشم ناپديد شد. پس از چندي دوباره نزد من آمد و گفت قبول میکنم اما به یک ... ادامـہ داستان👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1273167872C3b5cc0b4b0