eitaa logo
دانشجو
488 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
100 فایل
راهی برای بروز بودن دانشجویان عزیز @daneshgahiyan لینک کانال دانشجو نگاشته های آل یمین لینک کانال در سروش https://splus.ir/aleyamin https://eitaa.com/aleyamin ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/alyamin
مشاهده در ایتا
دانلود
8.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 ماجرای ایستادگی 48 ساعته 3 سرباز ایرانی مقابل ارتش سرخ شوروی سوم شهریور ۱۳۲۰ آغاز اشغال ایران توسط نیروهای شوروی و بریتانیا در طی جنگ جهانی دوم و استعفای رضاشاه پهلوی بدستور نیروهای بریتانیا است. اما ماجرای ایستادگی 48 ساعته 3 مرزبان ایرانی مقابل ارتش شوروی را ببینید. 🇮🇷 @sepah_paasdaran
تاثیر گیاهان آپارتمانی بر کنترل 🌿☘🍀 💎 مرجع اطلاعات علمی  🖲 @biological به کانال بالا بپیوندید 🔬💊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 🔹 با ملائکه همنشین شو 🔸 استاد مسعود عالی 👌 تلنگری زیبا برای همه ما ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @pmsh313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
. بنام خدا 🔅این متن را برای اول پایان نامه ام نوشته ام، یا اگر کتابش کردم برای اول کتاب. چون پایان نامه من در مورد درونی کردن اخلاق هست و وقتی آن را می نوشتم مدام یاد رفتارهای بابا می افتادم.تصمیم گرفتم آن را برای دیگران تعریف کنم تا شاید نفعی به کسی برساند و موجب شادی روح بابا شود. 🖌پدرم مرد کم حرف، منطقی و آرامی بود. گاهی به ما هم تمرین سکوت میداد، مثلا از ما می پرسید این حرفی که زدی، آیا گفتنش بهتر از نگفتنش بود ؟ و البته منتظر جواب نمی‌ماند، اهل تکرار هم نبود. اهل فرمان دادن هم نبود. تعداد امر و نهی هایش خیلی خیلی کم بود. اگر از ما کاری میخواست و انجام نمیدادیم، خودش انجام میداد، بدون قهری یا اخمی. حتی بعدا هم به روی مان نمی اورد. البته اگر خواسته مادر را اجابت نمی کردیم، تذکر میداد که احترام مادر چنین است و پیامبر چنان فرموده است. ✅فقط روی دوسه تا چیز حساس بود. یکی از حساسیت هایش تاخیر انداختن نماز بود. چند ساعتی که از نماز اول وقت می گذشت، دیگر ما نماز مان را یواشکی می¬خواندیم که بابا نبیند. حتی الان هم گاهی که نمازم خیلی از اول وقت میگذرد، نگران میشوم که روحش را آزرده باشم. البته اگر میدید هم، اتفاق خاصی نمی افتاد. فقط میگفت نمازت را الان میخوانی؟ اگر خیلی دیر بود، ممکن بود چشم غره¬ای هم نشان دهد. تنبیه سختی نیست ولی برای ما خیلی مهم بود و ما را غرق در شرمساری میکرد. تنبیه هایش از همین جنس بود. تنبیه های عاطفی بود. تنبیه بدنی که هیچ. بقول خودش اشکال شرعی داشت، ولی اهل فریاد و دشنام و پرخاش هم نبود. ✅بسیار هم منطقی و مطیع دلیل بود و اگر دلیل قانع کننده ای داشتیم می پذیرفت حتی به سادگی قبول میکرد که اشتباه کرده است. کلا ما حق هر استدلالی را داشتیم. برخلاف سنت رایج آن روزها، هیچ چیز زبان درازی و بی احترامی به بزرگتر تلقی نمی شد. نه اینکه احترامش را نداشتیم. خیلی محترم بود. یادم هست دوستی مرا مسخره میکرد، میگفت: "وقتی با خانواده ات صحبت میکنی، گوشی رو که پدرت می گیره تو دو زانو میشینی." من متوجه نبودم. این کار را بی اختیار انجام میدادم. احترام به پدرم تا این حد عمیق و درونی بود، بدون اینکه ذره ای ترس از او داشته باشیم. احترام توام با اطاعت. اطاعت از روی میل و رغبت. انگار هرچه او می¬گفت نظر من هم بود. ارزش های مورد قبول پدرم، ارزش های شخصی خودم شده بودند. ✅بعدها وقتی رساله دکتری ام را می نوشتم فهمیدم که به این می گویند درونی سازی. درونی سازی یعنی آموزه ها و ارزشهای فرد دیگری را مثل ارزشهای شخصی خودت قبول کنی . این درونی سازی تا حدی بود که حتی در اوج سرکشی های نوجوانی، که گاهی به پدرم اعتراض میکردم یا نافرمانی میکردم، در کلاس دوم راهنمایی در انتخابات نماینده کلاس، به رقیبم رای دادم، چون پدرم گفته بود نباید حس کنی که از دیگران بهتری. ✅نمود مهم این درونی سازی الگوبرداری من از پدرم در تمام فعالیتهای زندگی بود. حتی در سنین بزرگسالی وقتی بر سر دوراهی تصمیم گیری قرار میگرفتم پدرم را مجسم میکردم و سعی میکردم حدس بزنم که اگر او بود چه میکرد بعد همان کار را میکردم. تا بعدها که خودم قدرت تشخیص بیشتری پیدا کردم و حتی گاهی در مواردی با پدرم زاویه پیدا کردم، همانطور که او میخواست ما بنده دلیل باشیم و با صداقت و بی غرض تصمیم بگیریم. ✅خلاصه مباحث درونی سازی به این دلیل برایم جالب تر شده بود. اینکه میفهمیدم چطور او بدون هیچ اجباری ، ما را تحت کنترل خودش در آورده بود. خیلی از مولفه های درونی سازی که در رساله ام توضیح داده ام، در رفتار پدرم موجود بود. مثلا پدرم برای متقاعد کردن ما تلاش میکرد و برای قانع سازی ما استدلال میکرد. دوم اینکه به میل و خواسته ما اهمیت میداد. مکرر میگفت: "حالا خودت تصمیم بگیر اگه بنظرت خوبه یا مثلا اگه جواب خدا رو میتونی بدی انجام بده" ✅درواقع ما فعالانه در هر تصمیمی مشارکت میکردیم و تصمیم سازی میکردیم. مشارکت عامل مهمی در تقویت انگیزه های درونی است. مولفه دیگر اجتناب از تنبیه های سخت گیرانه و تشویق های بزرگ بود. نه سخت گیر بود و نه اهل تعریف و تمجید. کلا هیجانی از او نمی¬دیدیم و ذهنش را نمی شد خواند. حتما خیرخواهی، مهربانی بی حد و صداقت فوق العاده او هم در این تاثیرگذاری اش دخالت داشت. 🌹روحش در آرامش ابدی کانال قصه های استاد ✅در ایتا: https://eitaa.com/ostadmadani ✅در تلگرام: https://t.me/ostaadmadani ⭕️صفحه اینستاگرام مرحوم استاد مدنی : ا 👈 https://www.instagram.com/ostadmadani .
. 🖌پدرم مرد کم حرف، منطقی و آرامی بود. گاهی به ما هم تمرین سکوت میداد، مثلا از ما می پرسید این حرفی که زدی، آیا گفتنش بهتر از نگفتنش بود ؟ و البته منتظر جواب نمی‌ماند، اهل تکرار هم نبود. اهل فرمان دادن هم نبود. تعداد امر و نهی هایش خیلی خیلی کم بود. اگر از ما کاری میخواست و انجام نمیدادیم، خودش انجام میداد، بدون قهری یا اخمی. حتی بعدا هم به روی مان نمی اورد. البته اگر خواسته مادر را اجابت نمی کردیم، تذکر میداد که احترام مادر چنین است و پیامبر چنان فرموده است. فقط روی دوسه تا چیز حساس بود... متن فوق نوشته ای است از فرزند استاد درباره سبک و سیره اخلاقی مرحوم استاد مدنی ره متن کامل در پیام بعدی کانال👇👇👇 کانال قصه های استاد ✅در ایتا: https://eitaa.com/ostadmadani ✅در تلگرام: https://t.me/ostaadmadani ⭕️صفحه اینستاگرام مرحوم استاد مدنی : ا 👈 https://www.instagram.com/ostadmadani .
12.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا رهبری در کاهش کرونا تأثیر داشت یا افزایش آن⁉️ 🌐 روایت یک اپوزسیون خارج‌نشین از نقش رهبری در بیماری کرونا 📍 می‌بینید چه دقیق صحبت‌های رهبری رو بررسی کردن، اونوقت یه عده از ماها اعتقاد به رهبری‌مونو تو عمل‌مون نشون نمی‌دیم و حتی گاهی خلاف‌ صحبتاشون هم می‌گیم و هم رفتار می‌کنیم...🚫 ╭┈──────🏴࿐ 「🦋@ahkam_yar」 ╰─┈ ࿐🏴࿐
هدایت شده از اصحاب الیمین
یا اباعبدالله الحسین به دهر، هر خبری هست، زیر پرچم توست اگر کسی درِ دیگر زند ز بی‌خبری است
هدایت شده از اصحاب الیمین
⚫️🏴⚫️🏴 شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید: « یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛ حسین جان!ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم و در رکاب شما به شهادت میرسیدم. وقتی اینگونه آرزو می کند،می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ. شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد. وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد.... او امام حسین علیه السلام را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند: شیخ رجبعلی! روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ولی هیچ کدام جا خالی نکردند و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند،دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی. مگر می شود هر کس ادعای عشق والا را داشته باشد؟ کتاب طوبای کربلا …صفحه۱۴۱
هدایت شده از اصحاب الیمین
🌏 یکیست ترکی و تازی در این معامله حافظ حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی ➡️ @jostejooyerah
هدایت شده از اصحاب الیمین
🚫ببین کجا زندگی می‌کنی🚫 (( همانا دنیا انسان را به خود سرگرم و از دیگر چیزها باز مى دارد. دنیا پرستان چیزى از دنیا به دست نمى آوردند جز آن که درى از حرص به رویشان گشوده، و آتش عشق آنان تندتر مى گردد، کسى که به دنیاى حرام برسد از آنچه به دست آورده راضى و بى نیاز نمى شود، و در فکر آن چیزی است که به دست نیاورده...)) 🔆نهج‌البلاغه، نامه ای به معاویه لعنه الله ➡️ @jostejooyerah