دانشهای ادبی
۲ دی زادروز ابراهیم دارابی
(زاده ۲ دی ۱۳۱۴ اردبیل) نویسنده، مترجم و دبیر ریاضیات
او نویسنده و مترجم رمانهای تاریخی و اجتماعی در ارتباط با آذر بایجان و ادبیات کودکان و نوجوانان بوده و علاوه بر مقالات ریاضی، در مجلههای رشد ریاضی آموزش و پرورش و مجله برهان، بیش از ۵۰ جلد کتاب در رشته ریاضی و شطرنج را تالیف و تدوین و ترجمه و منتشر کرده است.
وی پس از تحصیلات متوسطه، در آموزش پرورش استخدام شد و در تهران به تدریس پرداخت. همزمان در کنکور دانشسرایعالی شبانه تهران شرکت کرد و در دو رشته فیزیک و ریاضی پذیرفته شد و در رشته ریاضی لیسانس گرفت. پس از آن به عنوان دبیر ریاضیات در شهرهای رشت، قزوین و تاکستان خدمت کرد.
در سال ۱۳۵۳ به تهران منتقل شد و به تدریس مشغول بود و در سال۱۳۶۴ بازنشسته شده و مدت ۱۱ سال در مجله رشد آموزش ریاضی به عنوان عضو هیئت تحریریه به کار پرداخت.
گزیده آثار:
رمان اشک سبلان در ۲ جلد (این رمان در جمهوری آذربایجان با زبان آذربایجانی ترجمه و منتشر شده است).
رود پرخروش در ۴ جلد ( کتاب
برای گرفتن مجوز انتشار به اداره ارشاد فرستاده شده است).
ترجمه غرق در عشق خویشتن نوشته سهراب طاهر در ۲ جلد (کتاب برای گرفتن مجوز به اداره ارشاد فرستاده شده است).
ترجمه درخت نظرکرده و نادرشاه، نوشته نریمان نریمانوف و...
ترجمه کتاب بابک، نوشته انور محمد خانلی.
ترجمه کشتی سفید، نوشته چنگیز آیتماتف.
ترجمه ده ده قورقود، نوشته انار از نویسندگان آذربایجان.
ترجمه افسانههای آذربایجان، نوشته نورالدین سید اوف.
تالیف هندسه ۱ و ۲ سال دوم نظام جدید آموزش متوسطه رشته ریاضی و فیزیک (باهمکاری دو نفر دیگر)
بازآموزی ریاضیات (ترجمه از روسی)
آمادگی برای کنکورها و المپیادها (تدوین و ترجمه از کتابهای و مجلات روسی)
آمادگی برای کنکور ترجمه و تدوین از منابع روسی (در ۲ جلد)
نخستین گامها در صحنه شطرنج برای کودکان و نوجوانان (ترجمه از روسی، نوشته: و. گریشین و ی. ایلین)
ترجمه مراحل سهگانه شطرنج، نوشته کاپابلانکا.
ترجمه مدرسه شطرنج، نوشته : یو. آورباخ . آ. آ .کوتوف. م.م. یودو ویج.
ترجمه سه شکارچی (شامل ۱۱ داستان، از نویسندگان روس و آذربایجان)
ترجمه دخترک کلاه قرمز (شامل ۱۹ داستان کوتاه، از نویسندگان روس و آذربایجان.
ترجمه سازشکار، نوشته سامرست موام از نویسندگان آمریکایی.
ترجمه کتاب دریاچه، نوشته ری. بر دبری از نویسندگان شوروی.
ترجمه دنیای زیرزمینی، نوشته نازروا از نویسندگان شوروی.
ترجمه منظومه مادر، نوشته سرگی استروی، از نویسندگان شوروی.
آمادگی برای آزمونهای ریاضی (۲ جلد).
ریاضیات پایه تا دانشگاه (۳ جلد).
آشنایی مقدماتی با المپیادهای ریاضی.
نخستین گامها برای شرکت در المپیادهای ریاضی (۳ جلد).
گنجینه المپیادهای ریاضی.
روش حل مسایل غیر استاندارد.
حل مسایل جبری به روش هندسی.
هنر حل مسایل هندسه.
روشهای حل در مسایل ریاضی.
خود آموز هندسه فضایی در مسایل و تمرینات.
مسایلی در هندسه.
@arayehha
دانشهای ادبی
۲ دی زادروز علی شیرازپرتو
"دکتر شینپرتو"
(زاده ۲ دی ۱۲۸۶ کنگاور -- درگذشته ۲۷ مهر ۱۳۷۶ تهران) شاعر، نویسنده و زبانشناس
او پدر مازیار پرتو "کارگردان و مدیر فیلمبرداری" و پدربزرگ ویشکا آسایش "بازیگر و طراح صحنه" است.
شینپرتو، مادرش هنگام زایمان از دنیا رفت و تأثیر عمیقی در روحیه هنری او در بزرگسالی گذاشت که در بسیاری از آثار ادبی وی منعکس شد.
وی نوجوانی را با علاقه به آموختن هرچه بیشتر گذراند و سپس تصمیم به کوچ به فرانسه گرفت. او از پیش زبان فرانسه و اسپرانتو را آموخته بود. در ابتدا شروع به تحصیل در رشته پزشکی کرد، اما خیلی زود منصرف شد و به تحصیل در رشته ادبیات زبان فرانسه پرداخت. معاشرت با هنرمندان معاصر، دسترسی به تئاتر کلاسیک فرانسه آنهم در عصر تحلیل و تفسیر مکاتب پیشین ادبی و هنری، آشنایی با دانشجویان ملل دیگر و کسب مهارت در زبان انگلیسی از جمله عوامل دیگر تأثیر گذارنده در شیوه نگرش آتی او بودند. وی پیش از آغاز جنگ دوم جهانی به ایران بازگشت.
در ۱۳۰۹ مجله «آرمان» را منتشر کرد، ادیبان نامی و شهیری در این مجله با وی همکاری داشتند که از جمله میتوان از عباس اقبال آشتیانی، بدیعالزمان فروزانفر، ملکالشعرای بهار و تعدادی دیگر از شاعران و نویسندگان بنام ادبیات ایران نام برد. پرتو از همان زمان عضو فعال انجمن شاعران و ادیبان ایران شد و با آنان به طور مستمر از طریق مکاتبه در ارتباط ماند. که از جمله میتوان از نیمایوشیج نام برد.
انتشار «افسانه» در سال ۱۳۲۹ توسط انتشارات علمی در تهران با مقدمه احمد شاملو، «دو نامه» را دربرداشت، نامهای از نیمایوشیج به شین پرتو و از شین پرتو به نیمایوشیج. این کتاب در حوالی سال ۱۳۸۰ مجدداً تجدید چاپ شدهاست. پرتو در طی این دوران مقالات متعدد، داستانهای کوتاه و همچنین اشعاری را در مجلات و نشریات معتبر که موضوع اصلی آنها زبان و ادبیات بود، به چاپ میرساند.
سفیر ایران:
وی به عنوان سرکنسول ایران در بغداد و سپس به عنوان سفیر ایران در هندوستان، برای وزارت امورخارجه خدمت میکرد. در دوران خدمت، همچنان فعالیت فرهنگی خود را ادامه میداد. تصحیح معاصر ترجمه و چاپ نوین اوپانیشادها به زبان فارسی، ظاهراً در همین زمان و دوره سفارت وی صورت گرفت. در طی این دوران صادق هدایت را نزد خود دعوت کرد و علاوه بر جا و مکان، و ماشین تحریر، تمام امکانات انتشاراتی سفارت ایران را در اختیار هدایت گذاشت. با بهرهگیری از این فرصت بود که هدایت داستانهای علویه خانم و بوفکور را که پیشتر نوشته بود، به صورت پلی کپی انتشار داد وزیر آن نوشت: (طبع و فروش درایران ممنوع).
نابینایی:
شین پرتو بیش از یک سوم پایانی عمرش را در نابینایی به سر برد، اما حدود ۱۰ اثر پژوهشی را در همین دوران نابینایی نوشت. در میان آثار او چهار یا پنج اثر بسیار تأثیرگذار به زبانهای فرانسه و انگلیسی وجود دارند که متأسفانه هیچیک به فارسی برگردانده نشدهاند. تسلط وی بر ادبیات انگلیسی و فرانسه به حدی بود که خوانندگان کتب مورد اشاره را به حیرت وامیداشت. آخرین اثر ادبی او که نوعی رساله عمیق فلسفی در خودشناسی و زندگی است، به زبان انگلیسی در لندن، سه سال پیش از درگذشتش به چاپ رسید.
مکاتبات شین پرتو با نیمایوشیج، که در اوان شکلگیری شعرنو بوده، شهرت زیادی در میان علاقهمندان به شعرنو دارد. در این سری مکاتبات طبع ظریف و هنرمندانه هردو شاعر و دلسوزی و دلدادگی آنان به موجنو آشکارا مطرح میشود.
@atayehha
دانشهای ادبی
۲ دی زادروز محمود کاشیچی
(زاده ۲ دی ١٣٠١ مشهد -- درگذشته ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ تهران) مدیر انتشارات گوتنبرگ
او کارش را با تاسیس کتابفروشی گوتنبرگ در خیابان پهلوی مشهد آغاز کرد و در سال ١٣٢۴ انتشارات گوتنبرگ را تأسیس کرد و به نشر کتابهایی بهویژه از ادبیات روسی برای کودکان و نوجوانان پرداخت. چاپ و نشر «شاهزاده و گدا» «افسانههای قدیم ملل» «افسانههای قدیم اوکراین» و «قصههای چینی و ترکمنی» از نمونه کارهای اوست که همگی در سال ۱۳۲۴ منتشر شدهاند.
وی در خیابان منوچهری تهران کتابفروشی بزرگی تأسیس کرد و نمایندگی کتابهای فارسی چاپ شوروی را که به انتشارات «پروگرس» معروف بود، بهعهده گرفت. این کتابها را در شوروی بهفارسی چاپ میکردند و بعد به ایران میآمد؛ «شاهنامه» معروف تصحیح محمد عثمانف از جمله کتابهای معروفی است که وی به ایران آورد.
او در واقع بنیانگذار «کتاب ارزان برای همه» در ایران بود؛ کتابهای خوشخوانی که در آن سالها با تیراژ ۲۰ هزار نسخه منتشر میشد، مثلا کتابهای «کنت مونت کریستو» «ژوزف بالسامو»، «غرش طوفان» «جنگ و صلح» و «بینوایان» جزو همین کتابها بودند که به «کتابهای پنجریالی» معروف بودند. این کتابها معمولا جزوههایی بودند که بین ۳۲ تا ۶۴ صفحه تنظیم میشدند و جلدشان کاغذهای کاهی بود. بعدها این جزوهها صحافی و بهصورت کتاب منتشر میشدند.
او در دهه ۱۳۳۰ در خیابان سعدی، نخستین سازمان رسمی پخش کتاب را در ایران بنیان گذاشت که تجربیات ارزشمندی داشت. او بنیانگذار «بازارچه کتاب» خیابان انقلاب بود و سالهای اخیر را بیشتر در مشهد گذراند و کار نشر را ادامه داد. آرمان کاشیچی همواره تشویق عموم مردم بهکتابخوانی بود.
@arayehha
4_5802945552169566667.mp3
7.52M
استاد بهاءالدّین خرّمشاهی و چند فال شگفتانگیز از دیوان حافظ.
@arayehha
"از رندیهای حافظ"
#دکتراحمدرضابهرامپورعمران
صلاح کار کجا و منِ خراب کجا
ببین تفاوت ره کز کجا است تا به کجا؟!
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
سماعِ وعظ کجا نغمهی رباب کجا؟
شاعرانِ بزرگ گاه جوازهایی در وزن و قافیه برای خود قائل بودند. گرچه دراینمیان مولوی با تنگناها و قواعدِ شعری قلندرانه و آزادانه برخوردمیکرده و گاه حتی وزنگردانی یا قافیهگردانی میکرده، اما حافظ نیز رندیهایی خاصِ خود را داشته. مثلاً او گرچه سختگیرانه اصلِ باریکبینانهی دال و ذال در شعرِ فارسی را مراعاتمیکرد اما درمقابل گویا التزامی به مراعاتِ "ی" معلوم و مجهول نداشت. ازهمینرو در دیوانش بهکرات "ی" نکره با ی"ی" وحدت یا مصدری، قافیه شدهاست.
چنانکه میبینید قافیهی غزلِ سرآغازِ یادداشت به "اب" ختممیشود. اما حافظ در همان مطلع یا بیتِ نخستِ غزل که درحقیقت ویترینِ شعر نیز هست، "تا به" را با واژههای مختوم به "اب" قافیه کرده!
و مهم آن است که این اتفاق خللی به وزنِ عروضی و موسیقیِ شعر واردنمیکند؛ چراکه هنگام خواندنِ این غزل باید در همهی ابیات، قافیهی ساکن را متحرّک (خرابُ کجا) بخوانیم و تقطیعکنیم. و این یعنی توازنِ موسیقاییِ قافیهی همهی ابیات با "تا به کجا"ی بیتِ نخست.
درحقیقت گویا در این بیت ازقضا همان "تا به کجا" ازمنظرِ موسیقی و قافیه درستترین قافیه است!
🍁🍁
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
بدون هیچ مقدمهای، به دستاندرکاران روزنامۀ ایران عرض میکنیم که «افزایش» یعنی «زیاد شدن» و وقتی از این واژه در متن یا تیتر استفاده میکنیم، دیگر نمیتوانیم «زیاد شدن» را بیاوریم. چون «حشو» یا «تکرار» اتفاق میافتد که نهتنها ادیبانه نیست که زشت هم هست.
لازم است به این مورد نیز اشاره کنیم که چه چیز گاز خانگی زیاد شد؟ پولش؟ مصرفش؟ فشارش؟
بهتر بود دوستان روزنامهنگار ما بهجای چنین تیتر بدریختی از این جمله یا جملههای مشابه استفاده میکردند:
مصرف گاز خانگی ۸ درصد افزایش یافت.
#روزنامه_ایران
#درستنویسی
@arayehha
هدایت شده از نبض قلم
8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا