eitaa logo
روایت پیشرفت ایران
277 دنبال‌کننده
259 عکس
15 ویدیو
0 فایل
🌱 خانه هنر و رسانه پیشرفت 🌱مجله دانشمند (دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳) 🌱کتاب‌ها: 🔻از اتم تا بی‌نهایت 🔻دانش‌ورزی حاصلخیز 🔻مدیر شریف 🔻ترش شیرین ✍️ارتباط با ما: @pezhmanarab
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ روایت پیشرفت؛ فراسوی یاوه ۲ درباره ضرورت اندیشیدن انضمامی به پیشرفت
روایت پیشرفت ایران
⭕️ روایت پیشرفت؛ فراسوی یاوه ۲ درباره ضرورت اندیشیدن انضمامی به پیشرفت
⭕️ روایت پیشرفت؛ فراسوی یاوه ۲ درباره ضرورت اندیشیدن انضمامی به پیشرفت 🔸اکنون که مفهوم پیشرفت که روزی متولد شد تا جمهوری اسلامی را از چاله توسعه به در آورد، خالق مباحثی شده است که به آن راهِ چاه را نشان می‌دهند؛ چاره چیست؟ پاسخ چندان دشوار نیست. دشوار آن است که کسی پرسشی ندارد و سراسر پاسخیم. پاسخ‌هایی انتزاعی و از پیش تعیین شده که پیشرفت‌های عصر جمهوری اسلامی را حتی به قدر یک مورد مطالعاتی نیز قابل بررسی نمی‌داند. حاضر است درباره مبانی ارزش‌شناختی و دیگر مبانی شناختی پیشرفت، کلیاتی ذهنی و انشاگونه ببافد و جزئیاتی سراسر یاوه بسراید اما حاضر نیست کمی از استعلای انتزاع فرود آید و پای در میدان واقعیت بگذارد. چه باید کرد؟ درست در این نقطه است که «روایت واقعیت» به مثابه یک پاسخ برای برون‌رفت از این امتناع فکری متولد می‌شود. 🔸برای رهایی از «مباحث تئوریک بدون توجه به خارج و واقعیات» کافی است نخست به «واقعیات» توجه کنیم و سپس مبتنی بر این واقعیات و متوجه آن‌ها، «مباحث تئوریک» را بنا کنیم. بدین روی از مهم‌ترین مسیرهای برون‌رفت از این تنگنای کنونی در اندیشیدن به پیشرفت، فراخنای روایت پیشرفت است. تجدد[زدگی] ما را به وادی توسعه انداخت و تجرد[زدگی]، جهد ما برای درک پیشرفت را به ورطه انتزاع کشانید. اکنون این تجربه پیشرفت و روایت آن است که می‌تواند راهی جدید پیش روی ما بگشاید و به ما درکی انضمامی از پیشرفت بدهد. روایت واقعیت و پیشرفت، یعنی رسانه و ژورنالیسم پیشرفت؛ یعنی سینمای پیشرفت؛ سپس یعنی حوزه عمومی‌ای که در آن درباره پیشرفت گفت‌وگو و مباحثه شود و آن‌گاه مباحثی نظری که مبتنی بر آن واقعیات و از دل این گفتگوها بر می‌آید. 🔸مبانی البته مهم هستند. این مبانی بودند که امکان طی این مسیر را فراهم آوردند. ضرورت روایت و واقعیت‌، نافی ضرورت فلسفی‌اندیشی نیست. بدون فکر فلسفی و بدون فعال کردن سنت فقهی و حکمی، پاسخ به پرسش‌های پیشرفت اگر نگوییم ناممکن است، دست‌کم چیزی جز پاسخ‌هایی روزمره و دم‌دستی نیست. نشریه «دانشمند» را آن‌قدری که تورق کرده‌ام، در این تولد مجدد خود به قطعه‌ای از پازل ژورنالیسم پیشرفت تبدیل شده است. روزنامه‌نگاری پیشرفت خود قطعه‌ای از پازل روایت پیشرفت است و روایت پیشرفت با عبور از دالان گفت‌وگویی اجتماعی، زمینه برای پیدایی نظریه‌ی واقعی درباره پیشرفت را فراهم می‌کند. ما برای پیشرفت نیازمند بازسازی و احیای عقل عملی‌مان هستیم. کاری بزرگ که از همین گام‌های کوچک آغاز می‌شود. 🔻حجت‌الاسلام مجتبی نامخواه (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند
⭕️ ترکِ تحصیل در حباب استارتاپ ۲ یادداشتی بر سریال «ترک تحصیل»
روایت پیشرفت ایران
⭕️ ترکِ تحصیل در حباب استارتاپ ۲ یادداشتی بر سریال «ترک تحصیل»
⭕️ ترکِ تحصیل در حباب استارتاپ ۲ یادداشتی بر سریال «ترک تحصیل» 💠چرا ترک تحصیل؟ 🔸به نظر می‌رسد که نام «ترک تحصیل»، نه‌تنها به الیزابت هولمز، بلکه به فرهنگ نو و الگوهای جدیدِ رایجِ موفقیت و پیشرفت اشاره دارد. پس از ظهور اینترنت و با موفقیت‌‌های خیره‌کنندهٔ شرکت‌های فناور این حوزه، افرادی مانند بیل گیتس، استیو جابز و مارک زاکربرگ به اسطوره‌های نسل جدید بدل شدند. ادبیات خاصی از پیشرفت، که با محوریت سخنان، کتابها و فیلمهای زندگی این افراد شکل گرفته و با انبوهی از تولیدات مشابه دیگر فربه شده است، نوع نگاه جوانان و سرمایه‌گذاران استارتاپ‌های فناور را تغییر داده است. چنانچه دنیل لاینز نویسنده کتاب «مصائب من در حباب استارتاپ» به طعنه، تیپ ایده‌آل کارآفرینان سیلیکون‌ولی را «ترک‌تحصیل‌کرده‌هایی با ایده‌های نیم‌بند و جنون‌آمیز، بدون سابقه کار و بی هیچ تصوری از راه‌ورسم پول درآوردن» معرفی می‌کند. 🔸در جای‌جای سریال، بازتاب تصویر اسطوره‌ای برساخته‌شده از افرادی چون استیو جابز و مارک زاکربرگ، دیده می‌شود. افراد مختلف با تکرار جملات و اشاره به تجربیات این آدم‌ها، کار خود و یا شرایط موجود را توجیه می‌کنند. مثلا الیزابت جایی در پاسخ به این سوال که آیا دستگاهشان تأییدیه سازمان غذاودارو را گرفته می‌گوید: «داریم رایزنی می‌کنیم اما به قول مارک زاکربرگ "سریع حرکت کنید و قوانین رو زیرپا بگذارید"». الیزابت هولمز چنان معروف می‌شود که روی جلد نشریات معتبری مانند فوربس به عنوان «مدیرعاملِ زنِ جوانِ موفق» معرفی می‌شود؛ در حالی‌که همیشه با لباس‌های کاملا سیاه، تلاش می‌کند تا یک کپی زنانه از «استیو جابز» را به نمایش بگذارد. 🔸در همان ابتدای سریال، وقتی الیزابت طرح اولیه از یک چسب دارورسان را به یکی از اساتید زن دانشگاه (که بعدا از پیگیری‌‌کنندگان پرونده ترانوس و بازکردن پای آن به روزنامه می‌شود) ارائه می‌کند، او آن را فوری رد می‌کند و می‌پرسد «آیا تو هیچ تجربه‌ای با بیماران واقعی داشته‌ای؟» و در مقابل اعتراض به عدم حمایتش می‌گوید: «تو می‌خواهی زود به نتیجه برسی اما "علم" اینگونه نیست و آرام حرکت می‌کند.» این همان تفاوتی است که میان دنیای توسعهٔ سریع و انفجاری فناوری‌های بازاریابی، سرگرمی و شبکه‌های اجتماعی با حوزه‌های پرسابقهٔ علمی دیگر وجود دارد و انگیزه‌های علم‌آموزی جوانان را چنان تحت‌تأثیر قرار داده است که ادامه تحصیل در رشته‌های سخت را بی‌ثمر و کم‌اهمیت می‌شمارند. 🔻بنابراین «ترک تحصیل» الیزابت هولمز نه یک عملکرد فردی، بلکه نمادی از تغییر مسیر موفقیت و پیشرفت در نگاه نسل هزاره‌ای ( قرن ۲۱) است که تصور می‌کنند در هر زمینه‌ای، با داشتن ایده‌ای ابتدایی ولی بلندپروازانه، شوروشوق زیاد و تکرار جملات انگیزشی کتابهای موفقیت و بدون خاکِ صحنهٔ علم را خوردن، می‌توانند دنیا را تغییر دهند. (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند
⭕️ ترکِ تحصیل در حباب استارتاپ ۳ یادداشتی بر سریال «ترک تحصیل»
روایت پیشرفت ایران
⭕️ ترکِ تحصیل در حباب استارتاپ ۳ یادداشتی بر سریال «ترک تحصیل»
⭕️ ترکِ تحصیل در حباب استارتاپ ۳ یادداشتی بر سریال «ترک تحصیل» 💠 اعادهٔ حیثیت علمی و فرهنگی : 🔸پس از مشخص‌شدن شرایط غیرعادی شرکت و شروع تحقیقات، ترانوس ورشکست می‌شود؛ بیش از ۷۰۰ میلیون دلار از پول سرمایه‌داران از بین می‌رود و ۸۰۰ نفر کار خود را از دست می‌دهند. این‌ها غیر از اثرات فرهنگی و ضربه بزرگی است که به اعتماد مردم زده می‌شود؛ به‌طوری‌که در پایان سریال عنوان می‌شود که:«بعد از این رسوایی، بسیاری از کارآفرینان زن در "سیلیکون‌ولی"، قادر به جلب اعتماد سرمایه‌گذاران نیستند.» با این‌حال، «روایت‌ و تجربه‌نگاری» می‌تواند از این رسوایی علمی، پلی به سوی پیشرفت بسازد. 🔸گرچه در نگاه اول، پرداختن به این رسوایی بزرگ در آمریکایی که قوانین کسب‌وکارش بسیار محکم به‌نظر می‌رسد، آن هم در حالی که پای بسیاری از دولتمردان سهامدار در وسط است، مایه شرمساری به‌نظر می‌رسد؛ اما در دنیای رسانه‌زدهٔ امروز، انتقاد از ضدفرهنگ‌ها و اصلاح خلأهای قانونی پدیدآور آنها، جز از راه روایت و رسانه‌های عمومی امکان‌پذیر نیست. از سال ۲۰۱۷ که واقعیت‌ها افشا و شرکت ورشکسته شده است، تا سال ۲۰۲۲ که هنوز حکم نهایی دادگاه الیزابت هولمز صادر نشده است، یک کتاب (توسط روزنامه‌نگار وال‌استریت ژورنال)، یک مستند و یک سریال درباره این شخصیت و شرکت ساخته شده و قرارداد ساخت یک فیلم سینمایی نیز امضا شده است. نمونهٔ «ترک تحصیل» به ما یادآوری می‌کند که روایت و سینمای پیشرفت، تنها سیمای موفقیت‌ها و امید به آینده نیست، بلکه روایت و سینمای عبرت از گذشته نیز هست. 🔸متأسفانه این تأثیرات فرصت‌آفرین رسانه، در ایران و در شرایطی که اهداف پیشرفت در بالاترین اولویت سیاستگذاری‌ها قرار دارند، اصلا موردتوجه قرار نمی‌گیرد. شاید به‌عنوان معادل داخلیِ چنین فریبکاری علمی، «سامانه مستعان» را بتوان مثال زد: دستگاهی که ادعاهای گزافش در بحبوحهٔ بحران کرونا و در حالی‌که در شرایط بسیار سخت بعد از ترور سردار سلیمانی، دستاوردهای نظامی-علمی ما مورد مباهات بود، موقعیت علمی کشور و نیروهای نظامی را مورد تردید و مایه تمسخر قرار داد. با این حال و با گذشت چند سال از آن تاریخ، حتی گزارش و مصاحبه‌ای از افراد دخیل و مسائلی که پدیدآورنده آن شرایط بودند را نمی‌توان یافت؛ امری که اگر انجام شود، قطعا به‌تدریج زمینه‌های تکرار چنین رخدادهایی در سطوح مختلف را از میان برخواهد داشت. (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند
⭕️ کانون امید و نوآوری دکتر کاظمی آشتیانی؛ بنیان‌گذار رویان
روایت پیشرفت ایران
⭕️ کانون امید و نوآوری دکتر کاظمی آشتیانی؛ بنیان‌گذار رویان
⭕️ کانون امید و نوآوری دکتر کاظمی آشتیانی؛ بنیان‌گذار رویان 🔸پس از جنگ تحمیلی، عده‌ای جوانِ ازجنگ‌برگشته دور هم جمع شدند و تصمیم گرفتند مجموعه‌ای را راه‌اندازی کنند که برای اولین بار مشکل «نازایی» را در کشور حل می‌کرد. انگیزه آنها برای حرکت، امید به توشۀ آخرتی بود که از ثمرۀ تلاششان فراهم می‌آمد. سال‌ها بعد از آن‌همه تصمیمات و اقدامات و رنج‌ها، نتیجه کارشان نماد پیشرفت ایران شد و به بازکردن گره زندگی خانواده‌های گرفتار انجامید. 🔸«رویان» نوزاد همان تلاش‌ها و مجاهدت‌های جمعیِ سعید کاظمی آشتیانی و دوستانش بود. رویان هم مثل هر نوزاد دیگری داستان زندگی دارد.در داستان زندگی رویان، داستان هزاران نوزاد دیگر نهفته است؛ داستان صدقه جاریه‌ای که کاظمی آشتیانی و دوستانش از خود به یادگار گذاشتند. 🔸بهمن سال ۶۹ بود. زمستان آن سال، فعالیت مؤسسە رویان به صورت غیررسمی آغاز شده بود. در یکی از روزهای بهمن که قرار بود با حضور دکتر الحسنی اولین پانکچر(عمل تخمک گیری) در مؤسسه رویان انجام شود، به خاطر برف زیادی که در منطقه زعفرانیه بر زمین نشسته بود، ماشین‌های حمل گازوئیل نمی‌توانستند تا ساختمان رویان بیایند و به خاطر نبودن گازوئیل برای موتورخانه، ساختمان سرد شده بود. 🔸شب قبل از عمل، دکترکاظمی رئیس مؤسسه رویان، با همکارانش از حدود یک کیلومتری مؤسسه، جایی که ماشین‌های حمل گازوئیل توقف کرده بودند، گازوئیل‌ها را با پیت‌های بیست لیتری حمل می‌کردند و به مخزن گازوئیل می‌رساندند تا ساختمان برای فردا گرم باشد. این کار تا نزدیک صبح طول کشید. یک سال بعد از تأسیس رسمی رویان، درمان ناباروری نتیجه داد و اولین نوزاد به دنیا آمد. 🇮🇷۱۴دیماه، هجدهمین سالگرد دکتر کاظمی آشتیانی 🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com 📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195 @daneshmand_mag | مجله دانشمند
🚌 با حل مشکل سرویس دانشگاهمان شروع کردیم ۱ روایت یک شرکت دانش‌بنیان جوان در حوزه حمل‌ونقل
روایت پیشرفت ایران
🚌 با حل مشکل سرویس دانشگاهمان شروع کردیم ۱ روایت یک شرکت دانش‌بنیان جوان در حوزه حمل‌ونقل
🚌 با حل مشکل سرویس دانشگاهمان شروع کردیم ۱ روایت یک شرکت دانش‌بنیان جوان در حوزه حمل‌ونقل 💠 «اینوباس» یک سامانه رزرواسیون حمل‌ونقل اختصاصی و اشتراکی است که توسط یک استارتاپ جوان یزدی طراحی شده است. آنچه تجربیات این شرکت را خواندنی می‌کند، نه سود هنگفت یا حضور در بازارهای بزرگ یا برافراشتن نام ایران در جهان، بلکه مسیر الهام‌بخشی است که پیموده‌اند. جوانان بیست‌ساله‌ای که برای حل مشکل سرویسی که در بسیاری از مراکز و دانشگاه‌ها وجود دارد گام متفاوتی برداشتند، اکنون نه‌تنها در 25 سالگی شرکت خودشان را دارند بلکه توانسته‌اند به اثرگذاری در حوزه شهر و استان‌شان برسند. 🔸داستان تیم ما از سال 95 شروع شد: چند تا دانشجوی ورودی کامپیوتر در پردیس مهریز دانشگاه یزد بودیم. دانشگاهمان تازه‌تأسیس بود و مقداری با شهر یزد فاصله داشت. دانشگاه سه رشته داشت و در مجموع حدود 80 نفر بودیم. ساعات رفت‌وآمد هم خیلی متفاوت بود و چون تعدادمان کم بود، نمی‌شد برایمان سرویس بگذارند. شهرداری مهریز یک‌سری خط واحد داشت که می‌گفتند با همان‌ها بروید و بیایید که برای بچه‌ها سخت بود. ما یک گروه در انجمن علمی کامپیوتر بودیم و با بچه‌های بسیج هم همکاری می‌کردیم. آمدیم یک اتاق فکر راه انداختیم و ‌گفتیم بچه‌ها وقت اضافه‌ بین کلاس‌هایتان را بیایید بنشینید اینجا، فکر کنیم و صحبت کنیم و مسائل و مشکلاتمان را بریزیم روی دایره و یک‌جوری با تخصص‌هایی که داریم حلش کنیم. بچه‌ها آمدند و گفتند «آقا مشکل سرویس‌ها را حل کنیم.» 🔸می‌دانید که در بحث دانشگاهی، حتی دوتا همکلاسی یا دوتا هم‌رشته‌ای هم برنامه‌شان شبیه به همدیگر نیست؛ در دانشگاه ما تعداد کم بود و کلاس‌های یک روز هم اصلا ساعت‌هایش با هم جور نبود. آمدیم در تلگرام نظرسنجی کردیم که چه کسانی سرویس می‌خواهند این ساعت؟ ۱۰ نفر می‌گفتند ساعت ۸، ۱۰ نفر می گفتند مثلا ساعت ۹. بعد یک جورهایی می‌گفتیم آن‌هایی که ساعت ۱۰ باید بیایند، ساعت ۸ بیایند تا یک سرویس تشکیل بدهیم. با یک پیمان‌کار هم صحبت کردیم و گفتیم ما شب قبلش به شما می‌گوییم چه ساعت‌هایی سرویس تشکیل می‌شود. ترم دوم را با همین سیستم گذراندیم؛ اما نظرسنجی تلگرام هم مشکلات خودش را داشت؛ بچه‌ها می‌گفتند ما می‌آییم این ساعت و بعد نمی‌آمدند یا اینکه هر روز در نظرسنجی شرکت نمی‌کردند. گفتیم یک سایتی درست می‌کنیم که آنجا رزرو کنند و هزینه‌اش را همان اول پرداخت کنند که این مشکلات پیش نیاید. 🔸یک گروه سه-چهار نفره اصلی بودیم و برخی دوستان دیگر که کمک‌هایی می‌کردند. تازه سال اول را تمام کرده بودیم و سایت نوشتن بلد نبودیم. از آن طرف هم پولی نداشتیم که بدهیم برایمان سایت طراحی کنند. این بود که خودمان دست‌به‌کار شدیم: تقسیم کردیم یکی برود مثلا کدنویسی‌های پشت کار را یاد بگیرد، یکی برود کدنویسی‌های جلوی کار و ظاهر سایت را یاد بگیرد، یکی مثلا وسیله نقلیه را پیگیری کند. همان وقتی که شروع به طراحی سایت کردیم، ساخت دستگاه سخت‌افزاری احراز هویت را هم در برنامه داشتیم؛ ولی کار سختی بود و ما هم تخصصمان بیشتر در نرم‌افزار بود. برای همین هم به‌جای آن، آمدیم یک تبلت گرفتیم؛ تبلت را در باکس‌هایی جاگذاری کردیم و دستگاه اسکنر هم گذاشتیم کنار دستگاه که به تبلت وصل شود. بعد هم با نوشتن نرم‌افزار، احراز هویت را از طریق اسکن کدهای QR و در تبلت انجام دادیم. (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند
⚛️ از اتم تا بی‌نهایت «زندگی دانشمند هسته‌ای شهید دکتر مسعود علیمحمدی به روایت همسر؛ منصوره کرمی»
روایت پیشرفت ایران
⚛️ از اتم تا بی‌نهایت «زندگی دانشمند هسته‌ای شهید دکتر مسعود علیمحمدی به روایت همسر؛ منصوره کرمی»
⚛️ از اتم تا بی‌نهایت «زندگی دانشمند هسته‌ای شهید دکتر مسعود علیمحمدی به روایت همسر؛ منصوره کرمی» 🔸اولین شهید هسته‌ای کشور، اولین فارغ التحصیل دکتری فیزیک کشور، دوست و همکار چندین ساله دانشمندشهید محسن فخری زاده، استادتمامِ دانشگاه تهران، نخبه برجسته فیزیک کشور، کمک‌ به حل مسائل حیاتی دانش هسته‌ای کشور و... فهرست بلندی از سال‌ها مجاهدت و تلاش شبانه‌روزی دکتر مسعود علیمحمدی برای رشد و بالندگی حرکت علمی کشور است. دانشمندی که صبح 22 دیماه 88، توسط تیم ترور موساد، جلوی درب منزلش به شهادت رسید و لقب اولین دانشمند شهید هسته‌ای را به خود اختصاص داد. 🔸تیم «خانه هنر و رسانه پیشرفت»، از بهمن‌ماه 1400 میهمان روایت خانم دکتر منصوره کرمی، همسر شهید علیمحمدی، بوده‌ است تا خاطرات سال‌ها زندگی و همراهی با این «شهید مسعود» را بشنوند. باتوجه به ملاحظات امنیتی بسیاری از همکاران و همراهان شهید، کتاب «از اتم تا بی‌نهایت»، نزدیک‌ترین پنجره به روایت زندگی و زمانه شهیدِ علمی کشورمان است. این کتاب که حاصل گفت‌وگو و تدوین خانم نرگس‌سادات مظلومی است، توسط نشر معارف به بازار کتاب کشور عرضه شده است. ✅ بخشی از کتاب وقت‌وبی‌وقت مدام، درِ خانه، پاکت‌های مهروموم‌شده که رویشان حک شده بود محرمانه و فوق‌محرمانه! هرکس باشد شک می‌کند، چه برسد به جوان‌های کنجکاو! مسعود معتقد بود هرچه ما کمتر بدانیم، برای خودمان بهتر است. وقتی پاکت‌ها می‌رسید، اگر خودش نبود، بی‌سروصدا تحویل می‌گرفتم و در کشوی میزش می‌گذاشتم و آن را قفل می‌کردم. می‌گفتم با این مدل که می‌نویسند محرمانه و سرّی و فوق‌سرّی، آدم‌ها بیشتر حساس می‌شوند داخل پاکت را ببینند. 🌐 لینک خرید اینترنتی با تخفیف https://nashremaaref.ir/product/416276/ ⭕ علاقه‌مندان به روایت پیشرفت و زندگی دانشمندان کشور می‌توانند این اثر را از کتاب‌فروشی‌های پاتوق کتاب در سراسر کشور تهیه کنند.