#نکات_فقهی
💠 حیازت منشأ تمام مالکیتها
🔹 مرحوم شهید صدر (ره) معتقد است منشأ تمام مالکیتها #حیازت است. ایشان در بیان صور «حیازت مال الغیر» مینویسد در مورد حیازت عقلاً چهار صورت متصور است:
1️⃣ اول: حیازت در هیچکدام از ملکیت و ضمان مؤثر نباشد.
این قسم خود به دوگونه قابل تصویر است:
🔹 قسم اول: ید شخص دوم ید مستقلی نباشد و ذو الید دوم به منزله همان ذو الید اول اعتبار شود. مثل ید ودعی یا #وکیل که ید وکیل نیز نوعی ید ودعی است.
🔸 قسم دوم: ید شخص دوم مستقل باشد. علت عدم ملکیت در این قسم این است که ذو الید اول اذن در تملک نداده است و علت عدم ضمان هم این است که ذو الید اول به عدم ضمان ید ثانیه راضی است، مثل #عاریه که مستعیر نه مالک میشود و نه ضامن.
2️⃣ دوم: حیازت موجب ملکیت نباشد، لکن موجب ضمان شود، مانند #غصب. در غصب، ید غاصب به خاطر اینکه مالک اذن در تملک نداده است سبب ملکیت نیست. همچنین با توجه به عدم رضایت مالک به «عدم ضمانت» غاصب، موجب ضمان نیز میشود.
3️⃣ سوم: حیازت موجب ملکیت باشد، لکن موجب ضمان نشود (عکس صورت سابق)، مانند #هبه که مالک به حیازت متهب راضی است. باید توجه داشت که هبه به معنای تملیک نیست، بلکه به این معناست که مال شخص به اذن او حیازت شود و به همین دلیل در هبه «قبض» معتبر است و تا پیش از آن هبه واقع نمیشود. بنابراین ید متهب سبب ملکیت اوست و چون مالک به عدم ضمان متهب راضی است، ید او موجب ضمان نخواهد بود.
4️⃣ چهارم: حیازت موجب ملکیت و ضمان باشد، مانند باب #قرض. در باب قرض مقترض به مجرد انشای عقد قرض، مالک یا ضامن نمیشود، بلکه پس از حیازت و قبض این قرض سبب ملکیت و ضمان میگردد؛ زیرا مالک اول از یک سوی در تملک مقترض اذن داده است و از سوی دیگر به عدم ضمان و مجانی بودن این حیازت راضی نیست.
📚 موسوعة الشهید السید محمد باقر الصدر 21: 194 ــ 195.
👈 نکات #فقهی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
#نکات_فقهی
💠 انواع مالیت:
1️⃣ مالیت مضاف به عین:
مالیت مضاف به عین به مالیتی اطلاق میشود که به عین خارجی تعلق گرفته است و ظرف آن نیز عین خارجی است، مانند شراکت زوجه در ارث بنا؛ زیرا در هنگام فوت زوج، همسر یک هشتم از مالیت بنا را ــ نه عین آن را ــ ارث میبرد. در این صورت اگر زوج دارای ساختمانی باشد که متشکل از هشت آپارتمان است، زوجه نمیتواند یکی از واحدها را درخواست کند و از قبول پول آن امتناع کند. بلکه او تنها صاحب مالیت یک هشتم ساختمان است و این مالیت مضاف به عین است، به همین دلیل اگر ارزش ساختمان افزایش یا کاهش پیدا کند، سهم زوجه نیز افزایش یا کاهش پیدا خواهد کرد.
2️⃣ مالیت محضه:
مالیت محضه مانند اینکه شخص غاصبی مال کسی را تلف کند. در این جا غاصبِ متلف، ضامن مالیت مال تلف شده است و قیمت لحظه تلف در ذمه او قرار میگیرد.
📌 نکته: برای شراکت در مالیت عین و شراکت در خود عین فرقهایی ذکر شده است که عمده آنها این است که در شریک در مالیت، حق امتناع از دریافت پول و سهم خواهی از عین را ندارد.
📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله استاد #شهیدی (فقه بانکداری ـ تابستان 1397)
👈 نکات #فقهی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
#نکات_فقهی
💠 مسأله اعراض:
🔹 در خصوص مسألهی #اعراض سه مبنا وجود دارد:
1️⃣ مبنای اول (مشهور): با نفسِ اِعراض، مال از ملک مالک خارج میشود و از مباحات محسوب میشود.
2️⃣ مبنای دوم: وقتی شخص دیگری مال معرضٌ عنه را حیازت نمود، از ملک مالک سابق خارج خواهد شد. لذا تا قبل از حیازت آن توسط دیگران، آثار ملک بر آن بار میشود. مثلا اگر تا زمان فرارسیدن سال خمسیِ مالک، کسی آن را حیازت نکرد، پرداخت خمسِ آن بر مالک واجب است.
3️⃣ مبنای سوم (محقق خویی): صرف اعراض و حتی با حیازت دیگری، مال از ملک مالک اول خارج نمیشود و خروج آن مال از ملک متوقف بر تحقق تصرف مغیّر است. لذا مادامی که شخصِ حیازت کننده تصرف مغیّری در مال نکرده باشد، مالک حق دارد که آن را از او باز پس گیرد. (موسوعة الإمام الخوئی 30: 461 ـ 462)
👈 مبنای مختار مبنای دوم است و صرف استیلاء غیر سبب ملکیت اوست، لکن با استیلاء ملکیت جایز برای شخص حاصل میشود و مادامی که شخص تصرف مغیّری در مال انجام نداده است، مالک اول حق رجوع دارد. در نتیجه در صورت اعراض، وقتی دیگری مال را حیازت کند «حیازة مال الغیر بإذنه مجانا» صدق میکند. در واقع مالک با اعراض از مال خود، اذن عامی برای حیازت و تملک دیگران داده است. نشانهی اینکه اعراض او در حکم اذن عام است، این است که او میتواند اعراض حیثی کند و مثلا بگوید: من از این مال اعراض میکنم و فقط راضی هستم که طلّاب آن را حیازت کنند.
📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله استاد #شهیدی (فقه بانکداری ـ تابستان 1397)
👈 نکات #فقهی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
#نکات_فقهی
💠 انواع احتیاط واجب:
1️⃣ گاهی مجتهد احتیاط واجب را مطرح میکند؛ چون به دلیل نداشتن فرصت یا ابزار استفراغ وسع، حکم برای خود او روشن نیست.
👈 مثلا ایام ذی الحجّه میرسد و استفتائی در مورد حجّ میشود که پاسخ دادن آن به دو هفته فرصت احتیاج دارد و فرصت عمل میگذرد.
2️⃣ گاهی حکم برای مجتهد روشن است، ولی او به دلیل مصالحی حکم را اظهار نمیکند. در اینجا مقلّدان باید احتیاط کنند؛ چون مجتهد ابراز رأی نکرده و مورد برای آنها شبهه حکمیه قبل از فحص است. و در شبهات حکمیه قبل از فحص، عقل حکم میکند که وظیفه، احتیاط است.
👈 مثلا مجتهد از ادله استفاده نکرده حلق لحیه حرام است، اما چون یک ارتکاز متشرّعی بر حرمت وجود دارد و او احتمال میدهد این ارتکاز معاصر با معصوم (علیه السلام) بوده، فتوای به حلیّت نمیدهد. یا مثلا ادله مساله تمام است اما مجتهد چون تفرّد دارد، دغدغه دارد که ممکن است اشتباه کرده و حکم خدا چیز دیگری باشد.
3️⃣ گاهی هم خود عقل حکم به احتیاط میکند، مانند اطراف علم اجمالی. البته اینجا مجتهد فتوا به احتیاط میدهد.
👈 مثلا میگوید اگر مکلّف نمیداند نمازش قصر یا تمام است، باید بین قصر و تمام جمع کند.
📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله #شب_زنده_دار (دام ظله) در درس خارج فقه (امر به معروف) 1396
👈 نکات #فقهی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 مدیریت سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
#نکات_فقهی
💠 فرق احکام واقعية ثانوية و احکام حکومیه ولائیه
🔹 مصلحت در فقه شیعه در دو مقام مورد بحث واقع می شود: اولین مقام، مقام ثبوت و مراحل الحکم میباشد. دومین مقام، مقام اثبات است.
🔸 در مقام اثبات ما با سه دسته از احکام مواجه هستیم:
1️⃣ احکام واقعیه اولیه؛ واقعیه یعنی به جعل مولاست، اولیه یعنی به شرط لا از ضرورت و شرایط خاص این حکم جعل شده است. مثل وجوب نماز و وجوب روزه
2️⃣ احکام واقعیه ثانویه؛ این هم به جعل مولاست، ولی به شرط ضرورت و شرایط خاص فعلی میشود. مثلاً اگر روزه ضرر داشت نباید روزه گرفت.
3️⃣ احکام حکومیه ولائیه؛ این احکام واقعیه نیستند و جعل مولا را ندارند، اما بنابر مصلحت امت توسط رسول خدا و ائمه (صلوات الله علیهم) و ولی فقیه به فعلیت رسیده و اجرا میشود. به طور مثال حکم به عبور از مزرعه یک مسلمان در صورتی که مصلحت مسلمین به این عبور وابسته باشد.
👈 در نتیجه احکام واقعیه ثانویه توسط حق تعالی و عند الضرورة جعل شده است؛ یعنی ملاک برای جعل حکم ثانوی ضرورت است. اما احکام ولایی مبتنی بر تشخیص مصلحت و توسط ولی فعلیت پیدا میکند.
📚 ر.ک: تقریر بحث مصلحت در مبانی فقهی مقام معظم رهبری
📌 ارسالی از حجت الإسلام محمودپور (از طلاب محترم پایه هفتم شهیدین)
👈 نکات #فقهی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
#نکات_فقهی
💠 توضیح چند اصطلاح فقهی
🔹 فرق نقص با تعیّب:
عیب در مقابل صحیح است، ولی نقص در مقابل تمام است. نقص در مقابل صفت کمال است، ولی عیب در مقابل صحت است.
🔸خلاف مقتضای عقد:
خلاف مقتضای عقد در مقابل خلاف اطلاق عقد است. اگر بگوید به هر کسی بفروشید ولی به زید نفروشید، این مخالف اطلاق عقد است و این اشکال ندارد.
🔹 مشهور و أشهر
أشهر در مقابل مشهور است و مشهور اقوی از أشهر است. اقای حائری و زنجانی میگویند منظور از مشهور به معنای شهرت نیست، بلکه به معنای لغوی آن است که همان ظاهر است.
📚 برگرفته از فرمایشات مرحوم استاد #بیگدلی (رحمه الله)
📌 ارسالی از حجت الإسلام قلی پور (از اساتید مدرسه شهیدین)
👈 نکات #فقهی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
#نکات_فقهی
💠 تفاوت دیدگاه مشاء و اشراق در معنای صدق و کذب و تاثیر فقهی آن
🔹در صدق و کذب تعریف مشاء با تعریف اشراق تفاوت دارد. مشاء میگوید: صدق یعنی مطابقت با واقع. اشراق معتقد است: نیت قائل در صدق و کذب تأثیر دارد و باید دید قائل چه نیتی دارد.
🔸شاید بیش از هشتصد روایت در حرمت کذب موجود باشد. در برخی از روایات دارد که اگر شخصی کذبی را برای اصلاح و مصلحتی گفت مَلکی که بر روی دوش شخص قرار دارد آن دروغ را راست مینویسد و اگر راست بگوید و مفسدهای داشته باشد او را دروغگو مینویسند.
🔹 حال سوال میشود که خود این فعل مَلک که کذب را صدق مینویسد دروغ میباشد یا راست؟ در جواب میگوییم حسن و قبح در کذب به خاطر عنوان کذب نیست، بلکه به خاطر ما يترتب عليه الأثر است. لذا قول اشراق در این زمینه صحیح است.
📚ر.ک: برگرفته از فرمایشات استاد آیة الله احمد #عابدی (حفظه الله) در درس خارج فقه
👈 نکات #فقهی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
#نکات_فقهی
💠 حجیت تجمیع ظنون در فقه جواهری بر مبنای انسداد
1️⃣ مرحله اول: فقیه به بررســـی و نقد هر یک از ادله به طور جداگانه میپردازد، که ممکن اســـت در این مرحله هیچ کدام از ادله خالی از مناقشه نباشد و به حدّ حجیت نرسد.
2️⃣ مرحله دوم: در این مرحله فقیه مجموع ادله را مورد نظر اجتهادی خویش قرار میدهد، که ممکن است هر یک از ادله، نقص و کاستی دلیل دیگر را جبران نماید. در نتیجه، مجموع ادله، فقیه را به نتیجه مثبت در مسئله برساند. از این مرحله از اجتهاد به #نظام_حلقوی بین ادله تعبیر مینماییم.
🔹آنچه در موارد زیادی از کتاب #جواهرالکلام ملاحظه میشود بهره بردن از همین نظام حلقوی بین ادله اســـت، در حالی که در فقه مرحوم آیة الله #خویی اگر هم موردی باشـــد، بسیار اندک پیش می آید که ایشان با ملاحظه یک نظام حلقوی، ضعف ادله و نقصان یکدیگر را جبران کرده باشد.
🔸 نظریه انسداد باب علم و علمی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین مسائل علم اصول فقه مطرح است که برای اثبات حجیت مطلق ظنون به آن تمسک شده است. به نظر میرسد فقیهانی که از روش اجتهادی قناعت محور (جواهری) بهره میبرند، در واقع، به نوعی به نظریه انسداد قائل هستند و این مبنا، ریشه و زیربنای اصولی استفاده ایشان است.
🔹تتبع اقوال فقها و جابریت و کاسریت شهرت عملی، از جمله آثاری است که بر روش اجتهادی #فقه_قناعت مترتب میگردد؛ بنابراین، بهره گیری فقیه از روش تجمیع ظنون، ریشه در نگاه انسدادی او نسبت به ادله دارد.
📚 ر.ک: «مقاله مقایسه روش اجتهاد صاحب جواهر و محقق خویی»، آیت الله ابوالقاسم #علیدوست (حفظه الله)
👈 نکات #فقهی بیشتر را اینجا ببینید
#نکات_فقهی
💠 منکر ضروری دین
🔹فقها در مورد انکار ضروی دین بر این باورند که لازم نیست مورد انکار، ضروری باشد، بلکه اگر کسی یقین داشته باشد مطلبی را پیامبر فرموده ولی منکر شود، انکارش #کفر می آورد.
🔸بیشتر ایشان معیار را انکار همراه با یقین میدانند و معتقدند معلوم نیست روایات مثبت کفر منکر ضروری، بخاطر انکار #ضروری باشد، بلکه چون یقین دارد پیامبر فرموده و انکار کرده کافر شده است. انکار امر یقینی (ضروری باشد یا غیر ضروری) کفر میآورد، اما اگر ضروری را یقین نداشته باشد و انکار کند، کفر نمیآورد.
🔹در مقابل مرحوم آقای محقق #داماد میفرمود: این که شخص بداند چیزی را پیامبر فرموده، ولی در عین حال انکار کند دو صورت دارد:
1️⃣ گاهی شخص میگوید این مطلب را پیامبر فرموده ولی من قبول ندارم، این تکذیب پیغمبر و رسالت است و تکذیب، #کفر میآورد.
2️⃣ گاهی شخص هر چه را پیامبر فرموده به عنوان حکم الله قبول دارد، هم لفظا و هم اعتقاداً؛ ولی میگوید این حرف را پیامبر نفرموده است، ایشان میگوید این کذب علی الرسول است و تکذیب الرسول نیست. کذب علی الرسول روزه را باطل میکند اما کفر نمیآورد.
👈🏻 مثلا با اینکه شخص میداند حجاب از طرف پیامبر است و قلباً هم معتقد است هر چه پیامبر فرموده، من الله تعالی است، ولی میگوید #حجاب را پیامبر نیاورده، بلکه آخوندها آن را درست کردهاند و به پیامبر نسبت دادهاند، این #فسق میآورد و روزه اش را باطل می کند، اما کفر نمیآورد.
📚 ر.ک: کتاب الصوم، آیت الله شبیری زنجانی، ج۱، ص۱۶-۱۷ (@ijtihad)
👈 نکات #فقهی بیشتر را اینجا ببینید.
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
#نکات_فقهی
#نکات_تفسیری
💠 آیه 92 سوره نساء ربطی به قتل خطئی اصطلاحی ندارد!
🔹 «وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلَّا خَطَأً ۚ وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَىٰ أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا ۚ فَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ ۖ وَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَىٰ أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ ۖ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ ۗ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا» (نساء، آیه 92)
🔸 میتوان ادعا کرد برخلاف برداشت مشهور، این آیه ربطی به قتل خطئیِ اصطلاحی ندارد. قتل خطئی در صورتی است که جانی، فاقد قصد نسبت به تحقق فعل بر مقتول باشد. به عنوان مثال در حال تیراندازی برای شکار کردن باشد، اما تیر او به انسانی اصابت کرده و موجب کشته شدن او گردد.
🔹 این فرض از قتل خطئی با قتل خطئی که در آیه شریفه مطرح شده، تفاوت دارد؛ چون شاید مقصود از آیه شریفه این باشد که اگر جانی، دیگری را به خاطر مؤمن بودن او به قتل برساند، جزای او خلود در جهنم است. خلود در جهنم قرینه است که مقصود از قتل عمد، مواردی را که نزاع موجب کشته شدن یکی از طرفین نزاع شده، شامل نمیشود؛ لذا متعمّد کسی است که مؤمنی را از روی عمد و به جهت مؤمن بودن او به قتل برساند. در مقابل، قتل خطائی نیز در صورتی خواهد بود که جانی، از مؤمن بودن مقتول اطلاع نداشته باشد و بعد از کشته شدن او مشخص شود که مؤمن بوده است.
🔸 در برخی از جنگها رخ داده است که مسلمانان حمله کرده و عدهای را به قتل رساندهاند و بعداً مشخص شده است که کشته شدگان مسلمان بودهاند. همچنین این فرض ممکن است در مناطقی رخ دهد که قریب به اتفاق ساکنان آن منطقه کافر باشند و فردی به صورت پنهانی مسلمان شده باشد و برای حفظ جان، اسلام خود را اظهار نکرده باشد. در این صورت اگر تصور شود که کافر است و به قتل برسد، طبق این احتمال، قتلی که صورت گرفته، عمدی بوده است، اما بر اساس این آیه، در حکم خطا خواهد بود.
📚 برگرفته از درس خارج فقه معاصر (نظام اقتصادی اسلام) استاد علی #عندلیب همدانی (دام عزه)
👈 نکات #فقهی بیشتر را اینجا ببینید
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
#نکات_فقهی
💠 معنای «لا ضرر»
🔹 چند تقریب برای قاعده لا ضرر بیان شده است:
1️⃣ شیخ انصاری: نفی #حکم ضرری. یعنی در شریعت اسلام حکمی که دارای بار منفی ضرر و زیان باشد، از سوی شارع مقدس جعل و تشریع نگردیده است (فرائد الأصول، ج2، ص 460)
2️⃣ آخوند خراسانی: نفی حکم به #لسان نفی موضوع قاعده لاضرر، نفی حکم، به لسان نفی ضرر است. یعنی در اسلام حکم ضرری جعل نشده است. (درر الفوائد، آخوند خراسانی، ص 282)
3️⃣ سید عبدالفتاح مراغی: #نفى ضرر غير متدارک؛ يعنى ضررى که جبران نشده باشد، در اسلام وجود ندارد. (العناوین مراغه ای، ص 99 و 111)
4️⃣ شیخ الشریعه اصفهانی: حـمـل نفى بر #نهى؛ يعنى مقصود از لاضرر ولاضرار، حرام بودن ضرر زدن به ديگران است. (قاعده لاضرر، شیخ الشریعة، ص 24 ــ 25)
5️⃣ امام خمینی: نهی موجود در قاعده لاضرر، نهی #سلطانی (نهی حکومتی) است. یعنی شارع اموری که موجب ضرر می شوند را حرام نکرده است، بلکه ولیّ امرِ معصوم که پیامبر اکرم (صلّی الّله علیه و آله) است، به صورت کلی و برای همه زمانها برای ضرر ممنوعیت ایجاد کرده است. (الرسائل، امام خمینی، ج1، ص 40 ــ 41)
📚 برگرفته از درس خارج فقه معاصر (نظام اقتصادی اسلام) استاد علی #عندلیب همدانی (دام عزه)
👈 نکات #فقهی بیشتر را اینجا ببینید
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
#نکات_فقهی
💠 مقصود از جمله (فقه شیعه حاشیهای بر فقه عامه است)
🔹 جمله معروفی از آیة الله #بروجردی (رحمه الله) نقل شده، که برخی بخاطر عدم فهم صحیح معنای آن، انتساب آن به آیة الله بروجردی را انکار کردهاند.
🔸 اما آیة الله شبیری زنجانی (حفظه الله) معتقد است: «معنای این جمله این نیست که فقه امامیه استقلالی ندارد؛ بلکه چه بسا فروعاتی در فقه امامیه مطرح است که در فقه عامه اثری از آنها نیست.
👈🏻 لذا تبیین درست عبارت مذکور این است که هرگاه بدعتها و کجرویها از طرف خلفای بنیامیه و بنیعباس صورت میگرفت، ائمه ع در مقابل آنها ساکت نمینشستند و شیعه را از آنها ردع میکردند. در نتیجه، اگر مسئلهای مورد اتفاق عامه بوده و شیوع داشته و در عین حال ردع واضحی از طرف ائمه ع صورت نگرفته باشد، به معنای پذیرش و امضای آن مسئله خواهد بود».
📚 برگرفته از درس خارج آیة الله #شبیری زنجانی (۱۳۷۶/۱۲/۱۰)
👈🏻 نکات #فقهی بیشتر را اینجا ببینید
🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین