گاهی اوقات باید تمامِ مشغله هایت را زمین بگذاری ، سراغِ بهترین آدم های زندگی ات بروی و برایِ بودن و برایِ خوب بودنشان از آنها تشکر کنی .
بگویی چقدر دوستشان داری و چه خوب که هستند و انگیزه ی خوشبختیِ تو اند ، چه خوب که با نگاهی ، لبخندی یا کلامی ؛ دلت را به بودنت گرم می کنند .
بعضی ها ، شبیهِ معجزه می مانند . جوری نگاهت می کنند ؛ که عاشقِ خودت می شوی ، جوری صدایت می کنند ؛ که جان می گیری و جوری هوایت را دارند ؛ که خیالت از تمامِ راه هایِ رفته و نرفته ی زندگی ات تخت می شود .
با حضورشان ؛ نه از تاریکی می ترسی ، نه از سقوط ... و نه از گم شدن !
بعضی آدم ها ، با تمامِ جهان فرق دارند ، آمده اند تا لایقِ خالصانه ترین عشق و صادقانه ترین احساس باشند .
تا باشند ، انگیزه باشند و تو را خوشبخت ترین آدمِ رویِ زمینت کنند .
بعضی ها ، بزرگ ترین دلخوشیِ آدم اند ؛
همین که هستند خوب است ، همین که بمانند ، کافی ست !
@darjostojuyearamesh
5782
گاهی کوچکترین گام در جهت صحیح،منجر به بزرگترین گام در زندگی شما می گردد.
اگر لازم است؛روی پنجه راه بروید.اما قدم بردارید....
@darjostojuyearamesh
5783
19.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیباترین تصاویر مفهومی ...
@darjostojuyearamesh
5784
💥 تلنگر
ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﻧﯿﮑﯽ ﻫﺎیمان رﺍ به ﻣﺤﺒﻮﺏ ﺗﺮﯾﻦ ﻓﺮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯿمان ﻧﺨﻮﺍهیم ﺩﺍﺩ
ﺍﻣﺎ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻣﯿﺸﻮیم
ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﮑﯽ ﻫﺎیمان ﺭﺍ دهیم
ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﺘﻨﻔﺮ ﺑﻮﺩیم ﻭ ﻏﯿﺒﺘﺶ ﺭﺍ ﮐﺮﺩیم.
@darjostojuyearamesh
5785
اكثر رنج های ما ناشی از این است که با تمایلات و خواسته ها بر انگیخته میشویم و بعد، وقتی خواسته ای بر آورده میشود، از لحظه ی ارضای آن لذت میبریم.
لحظه ای که خیلی زود تبدیل به دلزدگی و کسالت میشود و سپس این دلزدگی با بروز و سر بر آوردن خواسته ای دیگر متوقف میشود.
شوپنهاور فهمید چرخه ی خواستن مداوم، ارضای لحظه ای، دلزدگی و خواسته ی بعدی، بیماری بشر در این جهان است.
#درمان_شوپنهاور
#اروین_یالوم
@darjostojuyearamesh
5786
💠🌀⭕️✨🔷🔹
🌀𝑇𝑒𝑙𝑒𝑔𝑟𝑎𝑚:
⭕️
✨
🔷
🔹
☯#داستان۰کوتاه
💎شهر دزدها
شهری بود که همۀ اهالی آن دزد بودند. شبها پس از شام، هرکس دستهکلید بزرگ و فانوس برمیداشت و از خانه بیرون میزد؛ برای دستبرد زدن به خانۀ یک همسایه. حوالی سحر با دست پر به خانهاش برمیگشت، که آن را هم دزد زده بود! به این ترتیب، همه در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی میکردند؛ چون هرکس از دیگری میدزدید و او هم متقابلاً از دیگری، تا آنجا که آخرین نفر از اولی میدزدید. تجارت و معامله هم به همین شکل بود؛ هم از جانب خریدارها و هم از جانب فروشندهها. دولت سعی میکرد حقحساب بیشتری از اهالی بگیرد و آنها را تیغ بزند، و اهالی هم نهایت سعی خودشان را میکردند که سر دولت را شیره بمالند و چیزی از آن بالا بکشند؛ به این ترتیب زندگی به آرامی سپری میشد. نه کسی خیلی ثروتمند بود و نه کسی خیلی فقیر.
روزی مرد درستکاری گذرش به شهر افتاد و آنجا را برای اقامت انتخاب کرد. شبها به جای اینکه با دستهکلید و فانوس دُور کوچهها راه بیفتد برای دزدی، شامش را که میخورد، سیگاری دود میکرد و شروع میکرد به خواندن رمان. دزدها میآمدند؛ چراغ خانه را روشن میدیدند، راهشان را کج میکردند و میرفتند. اوضاع از این قرار بود، تا اینکه اهالی احساس وظیفه کردند به این تازهوارد توضیح بدهند که گرچه خودش اهل این کارها نیست، ولی حق ندارد مزاحم کار دیگران بشود، و هرشبی که در خانه میماند، معنیاش این بود که خانوادهای سرِ بیشام زمین میگذارد و روز بعد چیزی برای خوردن ندارد! مرد درستکار در برابر چنین استدلالی چه حرفی برای گفتن میتوانست داشته باشد؟ بنابراین پس از غروب آفتاب، او هم از خانه بیرون میزد و همانطور که از او خواسته بودند، حوالی صبح برمیگشت؛ ولی دزدی نمیکرد. میرفت روی پل شهر میایستاد و مدتها به جریان آب رودخانه نگاه میکرد و بعد به خانه برمیگشت و میدید خانهاش مورد دستبرد قرار گرفته است. در کمتر از یک هفته، مرد درستکار داروندارش را از دست داد؛ چیزی برای خوردن نداشت و خانهاش هم لخت شده بود. ولی مشکل این نبود؛ این وضعیت البته تقصیر خودش بود. نه! مشکل چیز دیگری بود.
قضیه از این قرار بود که این آدم با این رفتارش، حال همه را گرفته بود!
او اجازه داده بود داروندارش را بدزدند بی آنکه خودش دست به مال کسی دراز کند. به این ترتیب، هر شب یک نفر بود که پس از سرقتِ شبانه از خانۀ دیگری، وقتی صبح به خانۀ خودش وارد میشد، میدید خانه و اموالش دستنخورده است؛ خانهای که مرد درستکار باید به آن دستبرد میزد. بعد از مدتی، آنهایی که شبهای بیشتری خانهشان را دزد نمیزد رفتهرفته اوضاعشان از بقیه بهتر شد و مالومنالی بههم زدند و برعکس، کسانی که دفعات بیشتری به خانۀ مرد درستکار (که دیگر از هر چیز به درد بخوری خالی شده بود) دستبرد میزدند، دست خالی به خانه برمیگشتند و وضعشان روزبهروز بدتر میشد. عدهای که موقعیت مالیشان بهتر شده بود، مانند مرد درستکار، این عادت را پیشه کردند که شبها پس از شام، بروند روی پل چوبی و جریان آب رودخانه را تماشا کنند. این ماجرا، وضعیتِ آشفتۀ شهر را آشفتهتر میکرد؛ چون معنیاش این بود که باز افراد بیشتری از اهالی ثروتمندتر و بقیه فقیرتر میشدند.
بهتدریج آنهایی که وضعشان خوب شده بود و به گردش و تفریح روی پل روی آوردند، متوجه شدند که اگر به این وضع ادامه بدهند، بهزودی ثروتشان ته میکشد. به این فکر افتادند که چهطور است به عدهای از این فقیرها پول بدهیم که شبها به جای ما هم بروند دزدی؟!
قراردادها بسته شد، دستمزدها تعیین و پورسانتهای هر طرف را هم مشخص کردند؛ آنها البته هنوز دزد بودند و در همین قرارمدارها هم سعی میکردند سر هم کلاه بگذارند و هرکدام از طرفین بهنحوی از دیگری چیزی بالا میکشید، اما همانطور که رسم اینگونه قراردادهاست، آنها که پولدارتر بودند ثروتمندتر، و تهیدستها عموماً فقیرتر میشدند. عدهای هم آنقدر ثروتمند شدند که دیگر برای ثروتمند ماندن نه نیاز به دزدی مستقیم داشتند، و نه اینکه کسی برایشان دزدی کند. ولی مشکل اینجا بود که اگر دست از دزدی میکشیدند، فقیر میشدند؛ چون فقیرها درهرحال از آنها میدزدیدند.
فکری به خاطرشان رسید؛ آمدند و فقیرترین آدمها را استخدام کردند تا اموالشان را در مقابل دیگر فقیرها حفاظت کنند. ادارۀ پلیس برپا شد و زندانها ساخته شد!
به این ترتیب، چند سالی از آمدن مرد درستکار به شهر نگذشته بود که مردم دیگر از دزدیدن و دزدیده شدن حرفی نمیزدند. صحبتها حالا دیگر فقط از دارا و ندار بود؛ اما درواقع هنوز همه دزد بودند.
نویسنده: #ایتالوکالوینو
@darjostojuyearamesh
5787
انتشارات دانشگاه آکسفورد کلمه یا عبارت برگزیده سال خود را اعلام کرد: «پوسیدگی مغز»
عبارت انگلیسی "brain rot" یا «پوسیدگی مغز» به معنی زوال تدریجی ظرفیت ذهنی و قوای شناختی در نتیجه وقتگذرانی زیاد با کارهای پوچ مثل پرسه زدن بیهدف در شبکههای اجتماعی است.
«پوسیدگی مغز» با رای عموم از پنج کلمه و عبارت دیگر پیشی گرفت و عنوان منتخب سال را کسب کرد.
با وجود آنکه نخستین کاربرد این عبارت به سال ۱۸۵۴ بر میگردد اما استفاده از آن در ۱۲ ماه گذشته افزایش چشمگیری داشته است۰🌺🌺🌺🌺🌺
@darjostojuyearamesh
5788
هلن کلر یجا میگه:
«وقتی دَری به سوی خوشبختی بسته میشود، دَر دیگری باز میشود ولی اغلب آنقدر به دَر بسته خیره میشویم که دَری که برای ما باز شده است را نمی بینیم!»
همچنین شمس تبریزی میگه؛
"به جای مقاومت در برابر تغییراتی که خدا برایت رقم زده است، تسلیم شو!
بگذار زندگی با تو جریان یابد، نه بی تو...
نگران این نباش که زندگیات زیر و رو شود، از کجا معلوم زیر زندگیات بهتر از رویش نباشد؟!"
@darjostojuyearamesh
5789
امام علی علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می فرمایند :
قال فی لیله المعراج یا ربّ ما أوّلُ العبادهِ قال أول العبادهِ الصَّمتُ.
که ایشان شب معراج به پروردگار متعال گفت: ای پروردگار اول مرحله بندگی چیست؟ خداوند متعال فرمود: اولین مرحله بندگی سکوت است.
@darjostojuyearamesh
5790
هیچ آگاه شدنی بدون رنج نیست ...
رنج که نباید تو را غمگین کند، رنج قرار است تلنگری باشد که بفهمی زندگی ات نیاز به تغییر دارد.
آدم وقتی هوشیار میشود که زخم بردارد، مگذار رنج درمانده ات کند؛
رنج را تحمل نکن، آن را درک کن.
#انسان_و_سمبولهايش
#كارل_گوستاو_يونگ
@darjostojuyearamesh
5792
15.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگی پر از اشتباهاته و همه ما توی این مسیر تجربیات تلخی داریم. برای آرامش و پیشرفت، لازمه که ببخشیم؛اول والدینمون، بعد رابطهها و آدمهایی که به ما آسیب زدن. و مهمتر از همه، خودمون رو ببخشیم.
گذشته رو کنار بزاریم و به آینده نگاه کنیم؛ چون هر لحظه جدید،فرصتی برای شروع دوبارهست.
@darjostojuyearamesh
5793
May 11
🪔 ای آفتاب روشنم ای همسرم مرو
این گونه از مقابل چشم ترم مرو
🪔 با تو تمام زندگی ام بوی سیب داشت
ای میوه بهشتی پیغمبرم مرو
🪔 جان مرا بگیر خداحافظی مکن
از روبروی دیده ناباورم مرو
🪔 تا قول ماندن از تو نگیرم نمی روم
ای سایه بلند سرم ، از سرم مرو
🪔 لطف شب عروسی دختر به مادر است
پس لااقل به خاطر این دخترم مرو
🏴 شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد
@darjostojuyearamesh
5794
فراوانی چیست؟
اینکه هر آنچه در این لحظه نیاز داری را داشته باشی، با دیگران سهیم شوی و به اشتراک بگذاری.
چرا که ، "سهیم شدن" و "اعطا کردن"، بخش مهمی از "فراوانی" است.
اگر تو به منابع فردی خودت بچسبی، این فراوانی نیست.
سهیم شو
زیرا وقتی انرژی را در هر شکل و فرمی که هست سهیم میشوی، اجازه میدهی فراوانی بیشتری از میان تو جریان یابد.
هرقدر هم که فکر میکنید کم و ناچیز دارید، شروع کنید و آن را سهیم شوید.
تو میتوانی عشق یا خرد خود را سهیم شوی؛ میتوانی با کمک کردن به دیگران، سهیم شوی.
میتوانی دانش و اطلاعاتت را با دیگران سهیم شوی
راههای بسیاری هستند که تو میتوانی از طریق آنها، به رایگان "انرژی" را به اشتراک بگذاری.
@darjostojuyearamesh
،5795
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🐻زندگی خیلی ساده است.
در چهار عبارت خلاصه میشود؛که اسرار حیات آدمیست!
آدمی باید بتواند سهم خطای خود را ببیند؛
تا بتواند بگوید: "متاسفم"
آدمی باید شجاعت داشته باشد؛
تا بتواند بگوید: "من را ببخش"
آدمی باید عشق داشته باشد؛
تا بتواند بگوید: "دوستت دارم"
آدمی باید شاکر داشته و نعمتهایش باشد؛
تا بتواند بگوید: "متشکرم"
و در نهایت آدمی باید به درک راز نهفته در این چهار عبارت برسد؛
تا بتواند مسئولیت زندگی خویش را به تمامی بپذیرد...
@darjostojuyearamesh
🌷🌼🌷🌼🌷
5796
تغییر کردن در زندگی،
همانند هم زدن غذا در آشپزیست,...
تغییر نکنی،
ته میگیری ، تلخ میشوی و میسوزی...
@darjostojuyearamesh
5798
ما در زندگیمان نیازمند دوستی و عشق هستیم. ما نیاز داریم نگرانِ کسی باشیم، و کسی هم نگرانِ ما باشد.
وقتی نگران کسی هستیم دنیا برایمان معنا پیدا میکند. این نگرانی در مورد دیگران است که به ما شخصیت میدهد. در واقع ما همان نگرانیهایمان هستیم.
اگر نگران کسی یا چیزی نباشیم هیچ چیز نیستیم. اگر صرفاً نگران خودمان باشیم در یک دورِ باطلِ خالی گرفتار میآییم. ما نیاز داریم که نیازمندمان باشند. ما نیازمندِ این هستیم که قدرِ کسانی را بدانیم که قدرِ ما را میدانند.
#فلسفه_تنهایی
#لارس_اسوندسن
@darjostojuyearamesh
5799
🌸🍃
@darjostojuyearamesh
"برترین راه برای غلبه بر استرس، تغییر نگرش به زندگی است." - رابرت چیلدین
وقتی زندگی سخت میشه و استرس زیادی میاره، بهتره یکم تنوع و تازگی به دیدگاهت بدی.
به جای فکر کردن به همون قضیههای قدیمی و پیچیده، یه نگاه جدید بینداز. این کار کمک میکنه که با مشکلات بهتر روبرو شی و به راحتی باهاشون برخورد کنی. بهترین راه برای کنترل استرس، اینه که مغزتو یه جورایی بازنگری کنی و به دنیا از یه زاویه متفاوت نگاه کنی
5801
بسیاری از غمها با یک کلمه برطرف میشوند.
بسیاری از زخمها با یک کلمه درمان میشوند.
بسیاری از مشکلات با یک کلمه بوجود میآیند.
بسیاری از مشکلات با یک کلمه پایان مییابند.
پس بهترین کلمات را برای فرهنگ لغت زندگی خود انتخاب کنید
@darjostojuyearamesh
5803
کاش بجای این همه باشگاه زیبایی و پرورش اندام،یک باشگاه زیبایی افکار داشتیم!!
مشکل امروز ما،اندام ها نیستند،
افکار ها هستند....
@darjostojuyearamesh
5804
May 11
دو نوع "هیولا" در این دنیا وجود دارد؛
آنها که فقط به فکر خودشانند و آنهایی که فقط به فکر دیگران هستند.
به عبارتی، آدمهای "شرور خودخواه" و آدمهای "شرور فداکار".
گروه اول به لذت و موفقیت خودش بیش از هر چیز بها میدهد. البته با تمام این اوصاف، در بدی به گَردِ پای گروه دوم هم نمیرسد.
"شرورهای فداکار" باعث بزرگترین ویرانیها میشوند، چون هیچچیز جلودارشان نیست، نه لذت و نه شکمسیری، نه پول و نه شهرت.
چرا؟ چون "شرورهای فداکار" فقط به فکر دیگران هستند.
آنها از دایرهی شرارت فردی پا را فراتر میگذارند، به مقامات بالای حکومتی میرسند. "موسولینی"، "فرانکو" یا "استالین" سرشار از احساس رسالتاند.
از نظر خودشان، آنها به چیزی جز "مصالح مردم" فکر نمیکنند. آنها یقین دارند که کار خوبی میکنند، وقتی آزادیها را سلب میکنند، وقتی مخالفانشان را به زندان میاندازند، یا حتی وقتی آنها را اعدام میکنند.
آنها سهم دیگران را نادیده میگیرند.
آنها سر در آرمانهایشان دارند و پای در خون.
#آدولفه_ه_دو_زندگی
#اریک_امانوئل_اشمیت
@darjostojuyearamesh
5805
دکتر کاتوزیان این متن رو اونقدر زیبا گفته که چندین بار هم خوندم و چیزی از زیباش کم نمیکنه:
"یادمان باشد با شکستن پای دیگران
ما بهتر راه نخواهیم رفت!
یادمان باشد با شکستن دل دیگران
ما خوشبخت تر نمی شویم!
کاش بدانیم اگر دلیل اشک کسی شویم
دیگر با او طرف نیستیم
باخدای او طرف هستیم.."
@darjostojuyearamesh
5806
اگر این 11 شرایط و امکانات را در زندگی دارید، در واقع زندگیتان بد نیست و بهتر از متوسط است!
در اینجا ۱۱ ویژگی و شرایطی را بررسی میکنیم که اگر در زندگیتان وجود دارند، نشان میدهند از حد متوسط بهتر زندگی میکنید.
۱. درآمد پایدار دارید
اگر هر ماه یا هر هفته میدانید مبلغ مشخصی به حساب شما واریز میشود، شما در موقعیت بهتری نسبت به میلیونها نفر در سراسر جهان هستید. ثبات مالی به شما امکان میدهد برنامهریزی کنید، احساس امنیت داشته باشید و به آرامش بیشتری برسید
۲. جایی دارید که میتوانید آن را خانه بنامید
خانه فقط یک ساختمان نیست. جایی است که میتوانید احساس امنیت کنید، استراحت کنید و با خودتان خلوت داشته باشید. حتی اگر خانه شما کوچک یا اجارهای است، همین که سقفی بالای سرتان دارید و میتوانید از جهان بیرون جدا شوید، نشاندهنده آن است که از بسیاری از افراد بهتر زندگی میکنید.
۳. غذای کافی برای خوردن دارید
اینکه بتوانید هر روز غذای کافی بخورید و گرسنگی را تجربه نکنید، شاید بدیهی به نظر برسد، اما برای میلیونها نفر در جهان چنین نیست.
۴. دسترسی به مراقبتهای بهداشتی
دسترسی به پزشک، بیمارستان یا دارو یکی از بزرگترین نعمتهای زندگی است. اگر بتوانید هر زمان که بیمار شدید به درمان دسترسی پیدا کنید یا اگر داروی خاصی نیاز داشتید بتوانید آن را تهیه کنید، شما در موقعیتی بسیار بهتر از حد متوسط قرار دارید.
۵. خانواده یا دوستانی دارید که از شما حمایت میکنند
حمایت عاطفی از طرف عزیزان یکی از پایههای اصلی رفاه روانی است. اگر کسی دارید که در مواقع سختی کنارتان باشد، از شما دلجویی کند یا حتی فقط با شما صحبت کند، باید بدانید که چقدر خوشبخت هستید.
۶. به آموزش دسترسی داشتهاید
توانایی خواندن، نوشتن و دسترسی به اطلاعات شاید برای شما عادی باشد، اما در جهان میلیونها نفر از آن محروماند. آموزش نهتنها دروازهای به سوی فرصتهای جدید است، بلکه به شما قدرت درک بهتر زندگی و تصمیمگیریهای عاقلانهتر میدهد.
۷. آب تمیز برای نوشیدن دارید
داشتن آب آشامیدنی سالم شاید یکی از بدیهیترین نیازهای زندگی باشد، اما برای بسیاری از مردم جهان دسترسی به آب تمیز یک چالش روزانه است. اگر میتوانید هر زمان که خواستید یک لیوان آب سالم بنوشید، در میان افراد خوششانس قرار دارید.
۸. احساس امنیت میکنید
زندگی در جایی که بتوانید شبها با آرامش بخوابید یا در خیابان بدون ترس قدم بزنید، نعمتی است که بسیاری از افراد در جهان آن را ندارند. امنیت یکی از نیازهای اساسی زندگی است و اگر این حس در زندگی شما وجود دارد، قدردان آن باشید.
۹. به حملونقل دسترسی دارید
داشتن خودروی شخصی، دسترسی به حملونقل عمومی یا حتی دوچرخه به شما این امکان را میدهد که به راحتی به هر کجا که نیاز دارید بروید. این موضوع نهتنها زندگی روزمره شما را سادهتر میکند، بلکه فرصتهای بیشتری برای پیشرفت و تجربه زندگی فراهم میکند.
۱۰. به اینترنت دسترسی دارید
اینترنت فقط یک ابزار تکنولوژیکی نیست، بلکه دروازهای به دنیایی از اطلاعات، ارتباطات و فرصتهاست.
دسترسی به اینترنت به شما امکان میدهد با دنیا در ارتباط باشید، یاد بگیرید و حتی کسب درآمد کنید. اگر در هر لحظه میتوانید به اینترنت متصل شوید، یک امتیاز بزرگ دارید.
۱۱. زمان برای استراحت و تفریح دارید
زندگی فقط کار و تلاش نیست. توانایی استراحت، تفریح و دنبال کردن علاقههایتان یکی از نشانههای رفاه است. اگر زمانی برای دیدن فیلم، خواندن کتاب یا صرفاً استراحت دارید، باید بدانید که در میان افرادی هستید که زندگیشان از حد متوسط بهتر است.
نتیجهگیری
زندگی همیشه پر از چالشهاست، اما اگر این ۱۱ ویژگی را دارید، بدانید که زندگی شما از بسیاری از افراد در جهان بهتر است..
@darjostojuyearamesh
5807
چرا ترسها باید نوشته شوند؟
نوشتن ترسها، احساسات منفی و اضطراب را از قلب بیرون میکند. نوشتن ترسها روش خوبی است که احساسات منفی درون خود را وادار کنید که فقط روی کلمات، واکنش نشان دهند. اگر ترسهایتان را همانند آرزوهایتان بنویسید، خود را در مسیری قرار میدهید و گاهی میتوانید این مسیر را هموارتر کنید. هرگاه ترسهایتان را مینویسید، از وجودتان خارج میشوند. نوشتن معکوس ترسها، شما را توانمند و پرانرژی میسازد تا شروع به تفکری متفاوت کنید.
#بنویس_تا_اتفاق_بیفتد
#هنریت_آنه_کلوز
@darjostojuyearamesh
5808
شب يلدا (شب چله)؛ فلسفه، تاريخچه و ارتباط آن با کريسمس :
شرق شناسان و مورخان متفق القولند كه ايرانيان نزديك به چهار هزار سال است كه شب يلدا ــ آخرين شب پاييز و آذرماه ــ را كه درازترين و تاريكترين شب در طول سال است تا سپيده دم بيدار مانده، در كنار يكديگر خود را سرگرم كرده تا اندوه غيبت خورشيد و تاريكي و نيز سردي هوا روحيه آنان را تضعيف نكند و با به روشني گراييدن آسمان (حصول اطمينان از بازگشت خورشيد در پي يك شب طولاني و سياه كه تولد تازه آن عنوان شده است) به رختخواب رفته و لختي بيآسوده اند.
پيشتر، ايرانيان (مردم سراسر ايران زمين) روز پس از شب يلدا (يكم دی ماه) را «خور روز» و «ديگان = دي گان» مي خواندند و به استراحت مي پرداختند و تعطيل عمومی بود. در اين روز عمدتا به اين لحاظ از كار دست مي كشيدند كه نمی خواستند احيانا مرتكب بدی كردن شوند كه ميترائيسم ارتكاب هر كار بد، ولو كوچك را در روز تولد خورشيد گناهی بزرگ مي شمرد.
«هرمان هيرت» زبانشناس بزرگ آلمان كه گرامر تطبيقي زبانهاي آريايي را نوشته است كه پارسي از جمله اين زبانها است نظر داده كه «دی» به معناي «روز» به اين دليل بر اين ماه ايرانی گذارده شده كه ماه تولد دوباره خورشيد است. بايد دانست كه انگليسی يك زبان گرمانيك (خانواده زبانهای آلمانی) و ازخانواده بزرگتر زبانهاي آريايی (آرين) است. هرمان هيرت در آستانه «دی گان» به دنيا آمده بود و به زادروز خود كه مصادف با تولد دوباره خورشيد بود، مباهات بسيار مي كرد.
آداب شب يلدا در طول زمان تغيير نكرده و ايرانيان در اين شب، باقيمانده ميوه هايی را كه انبار كرده اند و خشكبار و تنقلات می خورند و دور هم گرد هيزم افروخته و بخاری روشن می نشينند تا سپيده دم بشارت شكست تاريكی و ظلمت و آمدن روشنايی و گرمی (در ايران باستان، از ميان نرفتن و زنده بودن خورشيد كه بدون آن حيات نخواهد بود) را بدهد، زيرا كه به زعم آنان در اين شب، تاريكی و سياهی در اوج خود است.
خور روز (دی گان)، يكم دی ماه» در ايران باستان درعين حال روز برابری انسانها بود. در اين روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشيدند تا يكسان به نظر آيند و كسی حق دستور دادن به ديگری را نداشت و كارها داوطلبانه انجام مي گرفت، نه تحت امر. در اين روز جنگ كردن و خونريزی، حتي كشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. اين موضوع را نيروهای متخاصم ايرانيان مي دانستند و در جبهه ها رعايت مي كردند و خونريزی موقتا قطع مي شد و بسيار ديده شده است كه همين قطع موقت جنگ، به صلح طولانی و صفا انجاميده بود.
واژه «يلدا» از دوران ساسانيان كه متمايل به بكار گيري خط سرياني (الفباي از راست به چپ) شده بودند بكار رفته است. «يلدا » همان "ميلاد" به معنای زايش، زادروز يا تولد است كه از آن زبان سامی وارد پارسی شده است. بايد دانست كه هنوز در بسياري از نقاط ايران مخصوصا در جنوب و جنوب خاوری برای ناميدن بلندترين شب سال ، به جای شب يلدا از واژه مركب شب چله ( چهل روز مانده به جشن سده ــ شب سياه و سرد ) استفاده مي شود.
مراسم شب يلدا (شب چله) از طريق ايران به قلمرو روميان راه يافت و جشن «ساتورن» خوانده مي شد. جشن ساتورن پس از مسيحی شدن رومی ها هم اعتبار خود را از دست نداد و ادامه يافت كه در همان نخستين سده آزاد شدن پيروی از مسيحيت در ميان روميان، با تصويب رئيس وقت كليسا، كريسمس (مراسم ميلاد مسيح ) را ۲۵ دسامبر قراردادند كه چهار روز و در سالهای كبيسه سه روز پس از يلدا (شب ۲۱ دسامبر) است و مفهوم هر دو واژه هم يكي است. از آن پس اين دو ميلاد تقريبا باهم بر گزار مي شده اند. آراستن سرو وكاج در كريسمس هم از ايران باستان اقتباس شده است، زيراكه ايرانيان به اين دو درخت مخصوصا سرو به چشم مظهر مقاومت در برابر تاريكی و سرما مي نگريستند و در «خور روز» در برابر سرو می ايستادند و عهد می كردند كه تا سال بعد يك نهال سرو ديگر كشت كنند.
منبع:دکتر #کیهانی_زاده
@darjostojuyearamesh
5809