درمحضرقرآن 📖 واهل بیت ع #فقط_به_عشق_علی
🛍 زیارت روز چهارشنبه 🛍 🔰زیارت امام موسى کاظم، امام رضا، امام جواد و امام هادى علیهم السلام در رو
پرش به دعا،زیارت و عهد روز چهارشنبه .التماس دعا 🍃💕🍃
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷
🌺 #شهرت_و_معروفیت_پیدا_کردن 🌺
👈 اسم #یا_مُسْتَطیعُ را چنانچه اول و آخر آن #سه_صلوات فرستاده شود و در هر روز وقت #نماز_صبح ۱۱۳ مرتبه خوانده شود بی شک موجب شهرت وی خواهد شد و #مجرب است.
📚 کنز الحسینی صفحه ۲۸
. @darmahzareghoran
╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯
💖✨💖✨💖✨💖
❤️ #جهت_اطلاع_همسران ❤️
#عزیز_و_محترم_شدن
اگر شخصی بخواهد نزد دیگری #عزیز و #محترم شود به طرف #راست و #چپ و جهت خودش هر کدام 4 مرتبه بگوید #یا_عَزیز سپس به طرف #مقابل بدمد البته عزیز خواهد شد .
این عمل #مجرب و صحیح هست.
📚 شرح حال وفایی شوشتری صفحه ۱۱۵
. @darmahzareghoran
╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯
☘✨☘✨☘✨☘✨☘
#پرداخت_قرض_و_بدهی
🌸 روز #جمعه قبل از صبح #غسل کرده و بعد از نافله نماز صبح #تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها را گرفته سپس ۱۰۰ مرتبه اَلحَمدُ اللهِ رَبِّ العالَمینَ عَلی کُلِّ حالٍ بگوید.
و بعد از آن ۱۰۰ #صلوات بفرستد و در حین عمل با کسی صحبت و توجه ننماید.
📚 منتخب الختوم صفحه ۷
. @darmahzareghoran
╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯
🍃⇨﷽
🌷حکایت
❄️⇦ مردی یک طوطی را که حرف میزد در قفس کرده بود و سر گذری مینشست. اسم رهگذران را میپرسید و به ازای پولی که به او میدادند طوطی را وادار میکرد اسم آنان را تکرار کند. روزی حضرت سلیمان از آنجا میگذشت. حضرت سلیمان زبان حیوانات را میدانست. طوطی با زبان طوطیان به ایشان گفت: مرا از این قفس آزاد کن.
❄️⇦ حضرت به مرد پیشنهاد کرد که طوطی را آزاد کند و در قبال آن پول خوبی از ایشان دریافت کند. مرد که از زبان طوطی پول درمیآورد و منبع درآمدش بود، پیشنهاد حضرت را قبول نکرد.
❄️⇦ حضرت سلیمان به طوطی گفت: زندانی بودن تو به خاطر زبانت است. طوطی فهمید و دیگر حرف نزد. مرد هر چه تلاش کرد فایدهای نداشت. بنابراین خسته شد و طوطی را آزاد کرد.
🌤⇦ بسیار پیش میآید که ما انسانها اسیر داشتههای خود هستیم.
💟← بہ ما بپیوندید →
. @darmahzareghoran
╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯
☀️🍃 #صفحه_۱۲۲
🍃 #سوره_مائده تقدیم به رسول اکرم ،ص، وفاطمه زهرا ،س، وائمه اطهار،شهداوعلماء ،وتعجیل درامر فرج وقلب نازنین صاحب زمان عج واموات خودتون 🔽🍃🌹🍃
⚘🍃 @darmahzareghoran
🔦 #هدایتها #۱۲۲ #مائده
🌳قلبی که پاک و حاصلخیز باشد، با همان اولین بارش آیات قرآن ثمر داده و ایمان می آورد بسرعت! آیا قلب های ما با شنیدن آیات قرآن، دچار تحول و رشد میشود؟! 👈 «وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَىٰ أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ ۖ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا»
🌳اگر امید داریم که خداوند به لطفش ما را بهشتی کند، قطعا باید مؤمن و مطیع قرآن و ولایت باشیم در تمام ابعاد زندگی 👈 «وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّـهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَن يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ»
🌳هرگز به حریم احکام و ارزشهای دین تعدی نکنیم! برایشان حرمت قائل شویم و عمل کنیم! که خداوند دوست ندارد اهل تعدی و عبور از احکام دین را👈 «وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ»
🌳مهم در لقمه و روزی این است که اولا حلال باشد و ثانیا پاکیزه و طاهر! 👈 «وَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّـهُ حَلَالًا طَيِّبًا»
🌳اگر مؤمن به خدا و قرآن هستیم، پس حرمت حضورشان را حفظ کنیم و پیش نگاهشان خطا نکنیم هرگز 👈 «وَاتَّقُوا اللَّـهَ الَّذِي أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ»
🌳چقدر خدایمان هوای بندگان محروم و گرسنه را دارد! حتی از حقوق خودش به سود آنها گذشت میکند و کفاره قسم خوردن را سیر کردن و پوشاندن مساکین و آزادی برده گان تعیین نموده است! چقدر مهربان! حتی احکام احکام دینش هم بوی مهربانی و عاطفه میدهد👈 «فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ»
🌳شکرگزاری نعمت های الهی، عمل به احکام دین است! 👈 «كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّـهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»
📮نشر دهید، رسانه قرآن و عترت باشید 📡
📖طرح تلاوت روزانه قرآن 📖
درمحضرقرآن 📖 واهل بیت ع #فقط_به_عشق_علی
🛍 زیارت روز پنجشنبه 🛍 🔰زیارت امام حسن عسکرى علیه السلام در روز پنج شنبه 🔶اَلسَّلامُ ع
پرش به دعا،زیارت و عهد روز پنجشنبه .التماس دعا 🍃💕🍃
☀️🌲
🌲
♨️ #خاطره یک خبرنگار فرانسوی از تفاوت غذای امام و پاپ
🔻ناهار امام یک غذای ایرانی به اسم آبگوشت بود و این همان غذایی بود که در آن روز دیگران هم از آن استفاده میکردند ، آیتاللّه خمینی بر سر سفره ای که به غیر از ایشان همسر ، پسر ، عروس و نوه هایشان بودند، نشسته و بعد از بر زبان آوردن نام خدا مقدار کمی غذا خوردند. مدت ناهار خوردن ایشان دقیقاً هفت دقیقه و چهل ثانیه بود و بعد بلافاصله به اتاق کارشان رفتند.
🔻من دو سال پیش یک بار موفق شدم ناهار خوردن «پاپ» را هم به چشم ببینم ، مجموعه غذاهایی که برای ایشان تدارک دیده بودند بر روی میزی به طول دوازده متر و به عرض دو و نیم متر چیده شده بود. هیچ نوع غذای ایتالیایی نبود که بر روی این میز نباشد و آن وقت حضرت پاپ بر سر این میز به تنهایی ناهار خود را میل کردند ، مدت ناهار خوردن ایشان یک ساعت و پنجاه دقیقه بود و بعد باقی غذای ایشان، آن طور که من فهمیدم، به کلی معدوم شد.
📚 به نقل از: #خبرنگار یک روزنامه فرانسوی - اطلاعات هفتگی - شماره ۱۹۲۴
. @darmahzareghoran
╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
⬅️ رباخواران بدانند!
🔸بار سنگین گناه ربا
🔸️ربا، قبیح تر از زنا با محارم!
✅ #استاد_انصاریان
⬅️ متن و صوت کامل کلیپ در لینک زیر👇
➡️ goo.gl/Ts41mK
. @darmahzareghoran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 شب جمعه باید رفت کربلا
🔻با دیدن این کلیپ و هدیه آن به هر مشتاق کربلا، راهی کربلا شوید ...
#تصویری
. @darmahzareghoran
╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎶شعرخوانی شنیدنی و بامزه یک دختر بچه در تلویزیون
🔸ما میتونیم با هم بریم دشمنو نا امید کنیم
🔹میون دنیا دوباره ایران رو سفید کنیم...
. @darmahzareghoran
╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯
🍃درمحضرقرآن واهل بیت ع🍃
🔴تشرف شیخ طه نجف(ره) به محضر آقا امام زمان (عج) "قسمت اول"
🍀« روزی شخصی در محضر آقای سید حسین بحرالعلوم نوه آیت الله سید علی بحرالعلوم نویسنده کتاب برهان الفقه
بوده اند.
✨سید حسین بحرالعلوم در اتاقی نشسته و از میهمانان و مراجعین استقبال می نمود.
💥 در این بین یک مرتاض مسلمان هندی وارد شد،وقتی که این مرتاض خودش را به آقای بحرالعلوم معرفی نمود چنین گفت: « من می توانم هر سؤالی را که از غیبیات داشته باشید با قلم و کاغذ جواب گویم و از آنان نیز خبر دهم ».
❄️در همان وقت سؤالاتی را مردم از او می نمودند و او به وسیله حساب و ریاضی جواب می داد.
☘در این موقع آقای بحرالعلوم به آن مرتاض رو نموده و گفتند:
« سؤالی دارم که گمان می کنم نتوانی آن را جواب دهی ».
❓مرتاض گفت: « آن سؤال چیست؟ »
ایشان فرمودند: « این سؤال خیلی سخت است و خارج از قدرت شما می باشد ».
🔅 مرتاض گفت: « هر چند که سخت باشد من سعی می کنم جواب آن را بیابم. سؤال چیست؟
🔆ایشان فرمودند:
« حال که شما اصرار می کنی بگو ببنیم، در این لحظه می توان مولا و آقایمان و کسی که به وجودش، زمین آرامش و استقرار دارد و مردم به میمنت او روزی می خورند یعنی حضرت حجت ابن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را بیابیم؟ ».
♻️مرتاض گفت:
بله می توانم به این سؤال جواب بدهم.
سپس شروع کرد به یافتن جواب از طریق محاسبات پیچیده ریاضی. البته اول در جواب گفتن معطل نمود تا آنجا که آقای بحر العلوم به او گفت:
« به شما نگفتم نمی توانید جواب این سؤال را بگویید ».
مرتاض در جواب گفت: « کمی صبر کنید شاید بتوانم جواب را بیابم ».
❇️سپس بعد از مدتی مرتاض گفت:
« مسأله آنطوری که شما فکر می کنید نیست، ولی من در فکرم که شیخ طه نجف کیست؟ ».
💠ایشان فرمودند: « شیخ محمد طه نجف یکی از مراجع تقلید معروف ما در نجف اشرف می باشد ».
مرتاض گفت:
« آن کسی که از او سؤال می کردید الان در منزل شیخ طه و در نزد ایشان می باشد ».
🔰اینجا بود که ایشان و اطرافیانشان به سرعت به طرف منزل آیت الله شیخ محمد طه نجف روانه گشتند.
💠در مسیری که می رفتند به یک سه راهی رسیدند که یکی از این راهها به طرف منزل شیخ محمد طه منتهی می شد.
🔆وقتی که این گروه به سه راهی رسیدند از راهی که به سوی منزل شیخ بود
🌼 شخصی به شکل صحرانشینان عراقی، ولی دارای وقار و سکینه ای خاص که از صورتش هیبت و عزت نمایان بود بیرون آمد...
✍ادامه دارد...
. @darmahzareghoran
╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯
⭕️ چگونه با امام زمان دیدار کنیم؟
⚘در «تهران»، استاد روحانیای بود که «لُمعَتین» را تدریس میکرد. مطّلع شد که گاهی از یکی از طلّاب و شاگردانش که از لحاظ درس خیلی عالی نبود، کارهایی نسبتاً خارقالعادّه دیده و شنیده میشود.
⚘روزی چاقوی استاد (در زمان گذشته وسیله نوشتن قلم نی بود و نویسندگان، چاقوی کوچک ظریفی برای درست کردن قلم به همراه داشتند) که خیلی به آن علاقه داشت، گم میشود و وی هرچه میگردد، آن را پیدا نمیکند و به تصوّر آنکه بچّههایش برداشته و از بین بردهاند، نسبت به بچّهها و خانواده عصبانی میشود. مدّتی بدین منوال میگذرد و چاقو پیدا نمیشود و عصبانیّت آقا نیز تمام نمیشود.
⚘روزی آن شاگرد بعد از درس، به استاد میگوید:
آقا! چاقویتان را در جیب جلیقه کهنه خود گذاشتهاید و فراموش کردهاید. بچّهها چه گناهی دارند! آقا یادش میآید و تعجّب میکند که آن طلبه چگونه از آن اطّلاع داشته است.
⚘از اینجا دیگر یقین میکند که او با اولیای خدا سر و کار دارد، روزی به او میگوید: بعد از درس با شما کاری دارم. چون خلوت میشود، میگوید: آقای عزیز! مسلّم است که شما با جایی ارتباط دارید. به من بگویید خدمت آقا امام زمان(عج) مشرّف میشوید؟
⚘استاد اصرار میکند و شاگرد ناچار میشود جریان تشرّف خود خدمت آقا را به او بگوید. استاد میگوید: عزیزم! این بار وقتی مشرّف شدید، سلام بنده را برسانید و بگویید: اگر صلاح میدانند، چند دقیقهای اجازه تشرّف به حقیر بدهند.
⚘مدّتی میگذرد و طلبه چیزی نمیگوید و استاد هم از ترس اینکه نکند جواب، منفی باشد، جرئت نمیکند از او سؤال کند، ولی به جهت طولانی شدن مدّت، صبر استاد تمام میشود و روزی به وی میگوید: آقای عزیز! از عرض پیام من خبری نشد؟ میبیند که وی (به اصطلاح) این پا و آن پا میکند. استاد میگوید: عزیزم! خجالت نکش. آنچه فرمودهاند، به حقیر بگویید؛ چون شما قاصد پیام بودی (و ما علی الرسول إلا البلاغ المبین).
⚘آن طلبه با نهایت ناراحتی میگوید: آقا فرمود: «لازم نیست ما چند دقیقه به شما وقت ملاقات بدهیم. شما تهذیب نفس کنید؛ من خودم نزد شما میآیم.»
💐اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجلفرجهم💐
. @darmahzareghoran
╰━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━╯