eitaa logo
در محضر استاد بروجردي
1.9هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
156 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 *آینه در آینه* ۱۱ ◻️◽️ *فاطمه علیها‌السلام از نگاه معصومان* 🍃 امام هادی علیه‌السلام در روایتی از پیامبر اکرم نقل می‌فرماید: 🔆 «انّما سُمّیت ابنتی فاطمه لانّ اللّه عزّوجل فطمها و فَطَمَ من اَحَبّها من النار» 🔆«فاطمه بدان دلیل فاطمه نامیده شد که خداوند عزّوجل، او و دوستانش را از آتش جهنّم، دور نگه می‌دارد.» 🔷 *پیشوایان معصوم الگویی برای دیگر مردم هستند؛ ولی حضرت فاطمه زهرا علیها‌السلام با داشتن فضایل بی‌کران، حجت و الگویی برای امامان بوده است.* 🍃امام حسن عسکری علیه‌السلام فرمود: 🔆 «نَحن حجج اللّه علی خلقه و جدّتنا فاطمة حُجّةُ علینا» 🔆 «ما حجت‌های خدا بر بندگان هستیم و جدّه ما فاطمه، حجت بر ماست.» 🍃 امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه نیز در روایتی فرمود: 🔆 «انّ لی فی ابنة رسول اللّه اسوةٌ حسنة؛» 🔆«دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای من الگو و سرمشقی نیکو است.» 📚حوزه.نت ‏ 🌐emamraoof.com
۳۷ 🔷 من و شما از خدا درخواست می‌کنیم ما را به صراطی ببر که در باطن و ظاهر آن، شیطان نفوذ نداشته باشد 🔆 *«انَّ رَبّی عَلی صِراطٍ مُستَقیم»* 🔹 *این مسیر تحت سلطۀ خداست بایدها و نبایدهایش را سلیقۀ ما تعیین نمی‌کند.* 🔹 نظر خدا و اولیای خدا در این جاده حاکم است خدا بر آن اشراف دارد. در این صراط وسوسۀ شیطان نیست، شاید شیطان اطراف صراط باشد؛ اما در صراط نمی‌تواند نفوذ کند. ✅ *ما ملزم هستیم که در مقابل احکام اسلام تسلیم باشیم:«الاسلام هو التسلیم»* گرچه سِرّش را نمی‌دانیم و عقل هم هنوز به رشد کامل برای دستیابی به حکمت همه بایدها و نبایدها نرسیده است. ✅ *وقتی تسلیم شدیم،* خدای سبحان ما را در این مسیر سِیر می‌دهد و نمی‌گذارد متوقف شویم و *زندگیمان بسیار لذت‌بخش خواهد شد.* 💢 *تمام ناکامی‌ها و ناامنی‌ها مربوط به زمانی‌ است که از جاده بیرون باشیم و انرژی لازم را دریافت نکنیم،* دراین‌صورت خیری به ما نمی‌رسد و تحت تصرف شیطان قرار می‌گیریم. 💢 وقتی از جاده بیرون باشیم دائما با شیطان درونی و بیرونی، زندگی می‌کنیم. 🍃 امام(ره) می‌فرماید: «در صراط مستقیم درخواست می‌کنیم خدا ما را به نور شریعت هدایت کند، به نور اسلام هدایت کند، به نور یقین هدایت کند.» 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» ‏ 🌐emamraoof.com
۳۴۳ 💠 *تفاوت رب در ذکر رکوع و ذکر سجده* ✍ امام خمینی می‌فرمایند: حتماً رب در رکوع با رب در سجده فرق می‌کند. رب جزء اسماء ذات و صفات و افعال است. یعنی هم اسم خدا بدون صفتِ مربیگری، رب است و هم اسم خدا با توجه به صفتِ مربیگری، رب است و هم خود خدا مربی است و در مقام فعل، مخلوق را تربیت می‌کند. 🔶 مصلّی در سه قسمت نماز به کلمۀ *«رب»* اشاره دارد: 🔅-الحمدلله رب العالمین 🔅-سبحان ربی الاعلی و بحمده 🔅-سبحان ربی العظیم و بحمده 💠 «رب» در «الحمدلله رب العالمین» به‌مناسبت مقام قیام که مقام توحید افعالی است به‌فعل خدا اشاره دارید. در ذکر سجده به‌مناسبت اینکه سجده مقام توحید ذات است، ذات حق مدّ نظر است. به‌مناسبت اینکه رکوع مقام توحید صفات است، در ذکر رکوع صفت او ملاحظه می‌شود. ✅ بنابراین در سجده منظور این است که خدا منزّه است از اینکه ثناگوی ذاتش باشیم. و در رکوع می‌گوییم خدا منزّه است از اینکه ثناگوی صفاتش باشیم. 💢عبد به راحتی به جلوۀ ذات دست پیدا نمی‌کند و فقط اگر ترک هر آنچه «غیر»است، نماید به جلوۀ ذات دست می‌یابد. ❇️ وقتی عبد حقیقتاً به سجده رود به فنا می‌رسد و از خود بی‌خود می‌شود و حالت مستی و محو بر او عارض شده و به نیستی محض می‌رسد. 💠 حال خدا این بندۀ فانی را باقی می‌کند و هست می‌نماید، پس عنایت غیبیّه ازلیّه و ولایت‌مآبی مولی او را از سجده بلند می‌کند؛ اما چون عبد آن حالت مستی را دوست دارد مجدداً به سجده برمی‌گردد تا از لقاء اولیه‌اش سیر و اشباع شود و مجدداً جلوۀ جمیل ذات را مشاهده کند و آتش شوق او را بسوزاند. پس از آن، مقام ولایت‌مآبی او را به هوشیاری و صحو می‌رساند و بلند می‌کند. ❇️ اگر بنده‌ای به این‌ مقام فنا رسید و همۀ وجودش را تسلیم کرد، تازه انسانیت او ظهور کرده و «انسان» شده است، یعنی اصولاً معنای کلمۀ اُنس و انسان در سجده مشخص می‌شود؛ زیرا به کمال مطلق و نیستی کامل رسیده‌است. 📌ادامه دارد... 📚 «برگرفته از بیانات استاد بروجردی» کلاس شرح آداب الصلوه ۸۱/۱۲/۱۲ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi
۲۹۹ 💠 *سوره نحل ادامۀ آیه* ۷۲ 🔆 «وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَنينَ وَ حَفَدَةً وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ أَ فَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ» 🔆 «خدا برای شما از نوع خودتان همسرانی قرار داد. از همسرانتان نیز فرزندان و نوه‌هایی به وجود می‌آورد و از نعمت‌های پاک و پاکیزه روزی‌تان می‌کند. با وجود این همه نعمت، آیا باز هم بت‌پرست‌ها عقاید باطل را باور می کنند و در برابر نعمت‌های خدا ناسپاس‌اند؟» ❇️ تمام افراد روزی طیب دارند؛ اما مهم این است که انسان بتواند نگاه زیبا به روزی طیب خود داشته باشد. روزی طیب را خدای سبحان به بندگانش می‌دهد؛ اما آنان، دل به غیر او می‌سپارند و به دیگری اعلام محبت می‌کنند. 🔆 «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِن‏» 🔶🔸 اول و آخر، ظاهر و باطن در زندگی بنده، خداست؛ ولی بنده توجه‌اش به غیر اوست! غافل از آنکه به هرچه غیر خدا دل ببندد باطل است. 🔸 *بنده رزق را می‌بیند؛ اما روزی‌دهنده را نمی‌بیند!* نعمت را می‌بیند؛ اما نعمت‌دهنده را نمی‌بیند! 🔰مفسری می‌فرماید: *خداوند رزق طیب را روزی تمام دل‌ها کرده است.* *تمام دل‌ها اهل ذکر هستند. رزق طیب همۀ قلوب، توجه به معشوق است.* 💢 روزی همه دل‌ها، توجه به رب‌العالمین است؛ اما بنده، سراغ دنیا می‌رود. 🔸 خداوند، رزق حضور، ذکر، معرفت، ولایت و محبت به اولیای دین را در اختیار بندگانش قرار داد؛ اما بنده از این رزق طیب غافل است. 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» ‏ 🌐emamraoof.com
۳۴۳ 💠 *تفاوت رب در ذکر رکوع و ذکر سجده* ✍ امام خمینی می‌فرمایند: حتماً رب در رکوع با رب در سجده فرق می‌کند. رب جزء اسماء ذات و صفات و افعال است. یعنی هم اسم خدا بدون صفتِ مربیگری، رب است و هم اسم خدا با توجه به صفتِ مربیگری، رب است و هم خود خدا مربی است و در مقام فعل، مخلوق را تربیت می‌کند. 🔶 مصلّی در سه قسمت نماز به کلمۀ *«رب»* اشاره دارد: 🔅-الحمدلله رب العالمین 🔅-سبحان ربی الاعلی و بحمده 🔅-سبحان ربی العظیم و بحمده 💠 «رب» در «الحمدلله رب العالمین» به‌مناسبت مقام قیام که مقام توحید افعالی است به‌فعل خدا اشاره دارید. در ذکر سجده به‌مناسبت اینکه سجده مقام توحید ذات است، ذات حق مدّ نظر است. به‌مناسبت اینکه رکوع مقام توحید صفات است، در ذکر رکوع صفت او ملاحظه می‌شود. ✅ بنابراین در سجده منظور این است که خدا منزّه است از اینکه ثناگوی ذاتش باشیم. و در رکوع می‌گوییم خدا منزّه است از اینکه ثناگوی صفاتش باشیم. 💢عبد به راحتی به جلوۀ ذات دست پیدا نمی‌کند و فقط اگر ترک هر آنچه «غیر»است، نماید به جلوۀ ذات دست می‌یابد. ❇️ وقتی عبد حقیقتاً به سجده رود به فنا می‌رسد و از خود بی‌خود می‌شود و حالت مستی و محو بر او عارض شده و به نیستی محض می‌رسد. 💠 حال خدا این بندۀ فانی را باقی می‌کند و هست می‌نماید، پس عنایت غیبیّه ازلیّه و ولایت‌مآبی مولی او را از سجده بلند می‌کند؛ اما چون عبد آن حالت مستی را دوست دارد مجدداً به سجده برمی‌گردد تا از لقاء اولیه‌اش سیر و اشباع شود و مجدداً جلوۀ جمیل ذات را مشاهده کند و آتش شوق او را بسوزاند. پس از آن، مقام ولایت‌مآبی او را به هوشیاری و صحو می‌رساند و بلند می‌کند. ❇️ اگر بنده‌ای به این‌ مقام فنا رسید و همۀ وجودش را تسلیم کرد، تازه انسانیت او ظهور کرده و «انسان» شده است، یعنی اصولاً معنای کلمۀ اُنس و انسان در سجده مشخص می‌شود؛ زیرا به کمال مطلق و نیستی کامل رسیده‌است. 📌ادامه دارد... 📚 «برگرفته از بیانات استاد بروجردی» کلاس شرح آداب الصلوه ۸۱/۱۲/۱۲ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi
🟦 *بخل در جاهلیت* 🔷🔹 کمال مطلوب اخلاق جاهلی مروّت بود و مروت فضیلت‌های مختلفی چون سخاوت، شجاعت، صبر، صداقت و امانت را شامل می‌شد. بدین ترتیب، بخل صفتی ضد ارزش به شمار می‌آمد و سخاوت نشانه اصالت، نجابت و شرافت بود. 🔹 البته این بدان معنا نیست که بخل در میان عرب اصلاً وجود نداشته است؛ این امر که شاعران بسیاری در عهد جاهلی در اشعار خود از رذیلت بخل سخن‌ها گفته‌اند، خود دلیل بارزی بر وجود چنین خوی ناپسندی در جامعۀ آنان بوده است. 🔹حاتم طائی نمونۀ واقعی و مَثَل اعلای سخاوت اعراب جاهلی و نماد دوری از بخل است. شعرای جاهلی از جمله زهیر بن ابی سُلمی و طرفه بن عبد نیز اشعاری در مدح سخاوت و نکوهش بخل سروده‌اند.  ✍🏼 جاحظ در کتاب البخلاء سخاوت را صفت عرب و بخل را صفت غیر عرب معرفی می‌کند. 🔸 پس از فتوحات اسلامی که عرب‌ها با اقوام و نژادهای دیگر ترکیب شدند، تقابل بخل و سخای عجم غیر‌مسلمان و عرب‌های مسلمان در کتاب‌ها و آثار تاریخی بیشتر به چشم می‌خورد. 🔸 در همین راستا در عهد عباسیان، خراسانی‌ها جُنگ‌هایی حاوی حکایاتی درباره بخیلان می‌نوشته‌اند. 📚حوزه.نت ‏ 🌐emamraoof.com
۳۹ 🟥 *وقتی در غیر صراط حرکت کنیم، ریا به میدان می‌آید که به آن «زلزله نیتی» می‌گویند، با این زلزله دیگر در اخلاص ثابت‌قدم نخواهیم بود.* ✅ *آنقدر باید رشد کنیم که نظر دیگران برای ما مهم نباشد.* تنها نظر خدای سبحان برای ما مهم است. 🍃 به تعبیر حضرت امام(ره) «‌اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم»، *هدایت به نور یقین است.* گویا تمام منحرفین از صراط، نیاز به این یقین را در زندگی‌ مشاهده نمی‌کنند. ⏹️ قبل از این که زلزله‌ای زندگی ما را تهدید کند، می‌گوییم: 🌟 «خدایا! تو ساختمان وجودی من را ضد زلزله قرار بده که هیچ تزلزلی آن را تکان ندهد. *در آخر الزمان «لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً...» است؛ یعنی همه در حال آزمایش هستند.* 🍃 در روایت می‌فرماید: *روزی می‌آید که ده هزار پرچم بلند می‌شود و نه هزار و نهصد و نود و نه پرچم، باطل است و یکی از آن‌ها حق است.* 🌟 خدایا! من آنقدر یقین داشته باشم و جاذبۀ یقین به حق، جذبم کند که اگر همه راه ناحق می‌روند، من بسوی آنها گرایش نداشته باشم؛ *جذبه‌ای که هیچ نیروی مخالفی نتواند مرا از آن خارج کند.* 🍃 امام(ره) می‌فرماید: *«هدایت به صراط مستقیم هدایت به نور عرفان است.»* 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» ‏ 🌐emamraoof.com
💠 *راهکار زندگی خوش داشتن* 🔆 «طُوبَى لِمَنْ ذَلَّ فِی نَفْسِهِ» 🔆 «خوشا كسي كه نفسش رام شد.» 📗نهج البلاغه،حکمت ۱۱۸ ✅ راهکار حضرت برای داشتن زندگی خوش آن است که نفس انسان رام حق باشد. «ذلیل» یعنی تحت تسخیر. *اگر خود را به خدا بسپاریم، هر کمالی که برای ما مقدر شده است، در اختیارمان قرار می‌گیرد.* 💢 وقتی تکبر و خودبزرگ‌بینی داریم، بسیاری از خیرات را از دست می‌دهیم؛ ✅ اما وقتی خود را در مقابل خدا ذلیل بدانیم و نفس ما رام و اسیر و تسلیم حق باشد، برکات بی‌شماری را دریافت خواهیم کرد و همین امر خوشی را در زندگی ما به ارمغان می‌آورد. 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» ‏ 🌐emamraoof.com
۱۵۵ 🔆 *«و لا تَفْتِنِّي بِالاِسْتِعانَةِ بغَيرِك اِذا اضْطُرِرْتُ»* ✨ خدايا! مرا آزمايش نكن که وقت ضرورت و هنگامي كه اميدم از همه جا قطع شده از غير تو کمک بطلبم. ❇️ وقتی عرب طلا را داخل كوره مي‌كنند تا خالص و نا خالص او از هم جدا شود، مي‌گویند: «فَتَنَ». پس فتنه در واقع محك زدن فرد است که ناخالصی‌هایش به اين واسطه جدا مي‌شود. 🔰به‌طور مثال، من همیشه شعار مي‌دادم كه دست نيازم را به‌سوي احدي غير از خدا دراز نمي‌كنم؛ اما در يك كورۀ مصيبت و در كورۀ آزمايش که قرار مي‌گيرم، ناخالصی‌ها و توجه و توقع از غیر خدا مشهود می‌شود. ⚡️خوش بُوَد گر محك تجربه آيد به ميان ⚡️تا سيه روي شود هر كه در او غش باشد ✨ خدايا! اين محك و اين ميدان را پيش نياور كه عند الاضطرار سراغ غیر تو بروم. 💢 نوعاً فتنه‌ها باعث هلاكت انسان مي‌شود، چون انسان از اين ميدان‌هاي آزمايش سالم بيرون نمي‌آید. ✨ خدايا! حقيقتِ من بر تو معلوم است، پس يك چنين صحنه‌اي را ايجاد نكن تا حقيقتم در اين ميدان بر خودم هم معلوم نشود؛ زیرا متوجه خواهم شد که یک عمر «إيّاك نستعين» من دروغ بوده است. 🔆 *«و لا تَفْتِنّي بِالاِسْتِعانَةِ بغَيرِك اِذا اضْطُرِرْتُ»* اين عبارت می‌تواند به این معنی هم باشد: خدايا! اگر در وضعيت اضطرار قرار گرفتم، تو اصلاً غيرخودت را براي من آن‌قدر بي‌خاصيّت و هیچ‌کاره نشان بده كه به غير تو مراجعه نكنم. 💢 مهم اين است كه از خدا درخواست مي‌كنم مرا در اين ميدان‌ها قرار نده؛ ولي بدانم اگر عند الاضطرار به غير خدا پناه بردم، توبیخ دارد توبیخی كه خود اعتراف دارم، مستحق آن هستم. 📌 ادامه دارد... 📚 «برگرفته از بیانات استاد بروجردی» کلاس شرح صحیفۀ سجادیه ۸۱/۸/۱۱ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi
_علما 💠 *خصوصیات اخلاقی علامه قزوینی* ۲ ◀️ *توجّه به درس و پرورش طلاّب* ❇️ بدون تردید، مهمترین نقش آیت الله حاج شیخ هاشم، تربیت و پرورش طلاّب بوده است. به نوشته استاد محمّدرضا حکیمی، *او نمونه برجسته یک عالم دینی و یک روحانی اسلامی واقعی بود، مردی خردمند، وارسته، متواضع، هوشیار، متعهد* و.... » ✳️ به گفته یکی از شاگردان وی، *در مدّت چهل سال تدریس او در مشهد، شاید هزار طلبه در این مدّت از درس او استفاده کرده باشند.* 🍃 آیت الله خزعلی در مورد توجّه خاصّ استاد به درس طلاّب می‌گوید: «اگر طلبه‌ای بر اثر کسالت در درس حاضر نمی‌شد، ایشان می‌رفت به عیادت وی. طلبه می‌گفت: متأسفم، مریضم، نمی‌توانم در درس کفایه شرکت کنم. آیت الله شیخ هاشم به طلبه می‌فرمود: طوری نیست در ایّام تعطیلی می‌آیم و درس شما را می‌گویم. می‌آمد حجرۀ فلان طلبه و درس را به او می‌گفت با یک دنیا صفا و مهر...» 🍃 آیت الله صالحی مازندرانی می‌گوید: «شیخ هاشم از اخلاق بسیار عالی برخوردار بود به طوری که ما را تحت تأثیر قرار می‌داد. *ایشان همیشه ما را به اخلاق خوب و پسندیده سفارش می‌کرد.* وقتی که در سر درس، مسائل اخلاقی عنوان می‌کرد، همه شروع به ضجّه و گریه می‌کردند و واقعاً طوفان به پا می‌کرد به گونه‌ای که گاهی درس تعطیل می‌شد.» 📚 حوزه.نت ‏ 🌐emamraoof.com
💠 *مناجات الشاكين* 🔆 *«وبالرَينِ والطَبْعِ مُتَلَبِسّا»* ✍🏼 «رَين» آهن زنگ خورده است. *دل كه با غير حقيقت تربيت شود و به غيرخدا وابسته باشد، زنگ مي‌زند.* 🔻 علامت ديگر زنگ زدگي، طبع است؛ «طبع» مهر و موم شدن است. *قلب زنگ‌زده واردات و صادرات ندارد.* به‌عبارت دیگر مُهر خورده و قسي است. 💢 *قلب قسي مي‌گويد: هر انچه آموخته‌ام، کافی است!* ✅ *اما قلب سالم، دائم به‌دنبال معارف تازه است.* 🌟 خدايا! من از دلي شكايت مي‌كنم که معرفت و علومي درآن وارد نمي‌شود. 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» ‏ 🌐emamraoof.com
۱۴۲ 📔 *آیۀ ۶۳* 🔆 *«قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ»* ✴️ بگو: چه کسی شما را از تاریکی‌هایِ خشکی و دریا نجات می‌دهد؟ در حالی که او را [برای نجات خود] از روی فروتنی و زاری و مخفیانه به کمک می‌طلبید؛ [و می گویید] اگر ما را از این [تنگناها و مهلکه‌ها] نجات دهد، بی‌تردید از سپاس‌گزاران خواهیم بود. 🌀 *تدبّر در آیه:* 🔸۱. ظلمات «بر» خشکی، آن مشکلاتی است که برای جسم انسان پیش می‌آید. ظلمات «بحر» دریا، مشکلاتی که برای دل و عقل ما پیش می‌آید، مثل تردیدها، اضطراب‌ها، نگرانی‌های روحی و… 🔸۲. وقتی مشکل پیش می‌آید، همه فقط سراغ او می‌روند. «تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً» ⚡️تَضَرُّع: اظهار درماندگی است، اعلام درماندگی به‌سوی خدای سبحان در هنگام مشکلات. 🔸۳. «تَضَرُّع» اظهار درماندگی به صورت علنی و در مقابل «خُفْیَة» اظهار عجز و درماندگی کردن در دل است. ❇️ به خداوند سبحان می‌گوییم: تو فقط می‌توانی ما را نجات دهی، «لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ» و من حتماً شاکر می‌شوم. 🔸۴. مشکلات روحی و جسمی که پیش می‌آید، مربوط به استفاده نکردن صحیح از دارایی و موجودی بوده است؛ زیرا شکر، یعنی استفاده صحیح. هرگاه مشکلی پیش می‌آید می‌فهمم شاکر نبودم و سوء مصرف داشتم و خود را مقصر می‌دانم. 🔸۵. وقتی می‌خواهم به آن خودِ اصلی‌ام که شاکر بودن است برسم، متوجه می‌شوم مشکلات مرا به آن حقیقت می‌رساند، پس به خدا می‌گویم: خدایا! اگر این مشکل را برطرف کنی، دیگر همانی که تو می‌خواهی می‌شوم. 🔸۶. جالب اینجاست که دست به وعدۀ ‌ما هم خیلی خوب است. با تأکید وعده می‌دهیم. «لَنَكُونَنَّ» لام تأکید، نون تأکید ثقیله، صیغۀ متکلم مع الغیر، همه و همه با همۀ اعضای وجودیه، شاکر می‌شود. یعنی همه در مشکلات می‌فهمیم که گرفتاری ما به‌دلیل ناشکری بوده در نتیجه اضطراب‌های روحی، تردیدها، تنگی و قساوت قلب، مشکلات معنوی و مشکلاتی که مربوط به عالم ماده است، به‌دلیل ناشکری است. 🔸۷. در هر مشکلی، آدم متوجه می‌شود که دیگر نباید سراغ معبودهای باطل برود، «تَدْعُونَهُ» نگوید پول دارم با پول مشکلاتم را حل می‌کنم. مقام دارم با مقامم کارم پیش می‌رود. خیر، فطرتِ همه سراغ او را می‌گیرند. 🔸۸. «لَئِنْ أَنْجَانَا» اگر خدا ما را از این وضعیت نجات دهد، حتماً حتماً حتماً شاکر می‌شویم. «نجوه» یک مکان مرتفع است، یادتان باشد ما هیچ‌کدام نمی‌خواهیم در گرفتاری بمانیم، چون گرفتاری پایین قرار دارد و ما نمی‌خواهیم پایین بمانیم، می خواهیم به مکان مرتفع و بالا صعود کنیم. 📌ادامه دارد... 📚 «برگرفته از بيانات استاد بروجردی» کلاس تفسیر قران ۸۳/۱/۲۲ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi
💠 *بخل در زمان پیامبر* ❇️ با ظهور اسلام، پیامبر اکرم شدیداً مردم را از بخل منع کرد و این ممانعت با آرمان اخلاقی عرب، یعنی مروت، سازگاری تمام داشت. ❇️ اسلام با تهذیب و تشویق سخای دوران جاهلی، مفهومی را در قالب نظام اخلاقی خود مطرح کرد که در قرآن کریم از آن به انفاق تعبیر شده است. 🔷 از یک سو قرآن بار خودستایی و خودنمایی را از این ارزش دوران جاهلیت سلب کرد و از سوی دیگر اسراف و نیز بخل را روا ندانست. ✅ *در نظر پیامبر، سخاوت چنان فضیلتی داشت که آن حضرت آن را پایه‌ای برای جامعه دینی-سیاسی خود قرار داد.* 💢 بازرگانان ثروتمند مکه به هنگام ظهور اسلام از صفت بخل بری نبودند. در جامعه مکه که جامعه‌ای بازرگانی بود، آرمان مروت جای خود را به تفاخر به مال و ثروت و بخل نسبت به آن داده بود و مفهومی که بادیه‌نشینان از مجد و شرف داشتند، دیگر به عنوان شالوده واقعی حیات کارآیی نداشت. قرآن کریم نیز برخی مردم زمان پیامبر را به بخل متهم می‌کند. ✍🏼 نویسندگان عرب در دوران اسلامی مانند ابن عبدربه، موضوع بخل را از دیدگاه قرآن و حدیث نیز بررسی کردند و به ساختن حکایت‌ها و سرودن اشعاری درباره بخیلان پرداختند. در این اثار، تنها نام ۴ تن از عرب‌ها به‌عنوان بخیل ثبت شده است: خطییه، حمید الاربط، ابوالاسود دوئلی و خالد بن صفوان. 📚حوزه.نت ‏ 🌐emamraoof.com
۴۰ 💎 سیر در جاده مستقیم انسان را متمول و پر از نعمت روحانی و جسمانی می‌کند؛ اما آدمی *در میان همه نعمت‌ها مُنعم را می‌شناسد* و گرفتار هیچ نعمتی نمی‌شود؛ نه مال نه حسب و نسب نه جمال …*هیچ کدام او را مشغول خود نمی‌کند.* ✅ انسان می‌داند که خداوند این قابلیت را ایجاد می‌کند و هیچ‌کدام از این نعمت‌ها متعلق به خودش نیست که طغیان کند. 🔶 وقتی آدمی خود را بی‌نیاز می‌بیند طغیان می‌کند؛ اما در «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم» از خدا نور معرفت می‌‌خواهد و دائم شکر نعمت را بجا می‌آورد. ✳️ *نعمت معرفت* همان چیزی است که از وجود مقدس حضرت اباعبدالله الحسین در زیارت عرفه آموزش می‌گیریم: «خدایا هرچه در عالم می‌بینم، هر تغییر و تبدیلی مشاهده می‌کنم، به‌خوبی ادراک می‌کنم که *تو مرا آفریدی تا در همه چیزخودت را به من معرفی کنی،* به گونه‌ای که در هیچ چیزی نسبت به تو جاهل نباشم. خدایا، خودت را به همه معرفی کردی! هیچ‌کس نیست که تو را نشناسد.» ✅ در این شناخت دنیایی از خوشی و خوش گذرانی است. *مشاهدۀ محبوب در هر مکان و زمانی لذت‌بخش است.* معیت با دوست و محبوب؛ یعنی خدایا، مرا در قلعۀ محکم و حصین خودت نگه دار! در صراط مستقیم دشمن راه ندارد. 🍃 «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم»، یعنی: ✨ *دوست نزدیک‌تر از من به من است* *وین عجب‌تر که من از وی دورم* ✨ *چه کنم با که توان گفت سخن* *در میان من و من مهجورم* 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» ‏ 🌐emamraoof.com
۱۰۸ 🔆 *«وَ أَنْصَاراً لِدِینِهِ»* 🔆 «شما ناصر دین خدا هستید» ✍🏼 «انصار»جمع «ناصر» است و ناصر به معنی دفع‌کننده و دورکننده است. ✅ *حضرات معصومین علیهم‌السلام از دین خدا دفاع و افراد را از تعرض به دین منع می‌كنند.* 🔷 اگر کسی صادقانه و خالصانه دین را کمک کند، به جهت *تبعیت از معصوم* او نیز *ناصر دین* است، در قافله‌ای قرار می‌گیرد که *امیر آن قافله* حضرات معصومین علیهم‌السلام ‌ هستند* و او در تبعیت از معصوم می‌تواند دین را کمک کند. 💢 گاهی فردی *فاجر،* دین را برای اهداف خود نشر می‌دهد؛ ولی نصرت دینی تحولی در فجور او ایجاد نمی‌کند، زمان‌های زیادی مردم هزینه‌ مالی و آبرویی و مقامی می‌كنند و ظاهراً دین را تقویت می‌كنند؛ اما چنین هزینه‌هایی نماد صلاح آنان نیست *شاید برای كسب مقام و آبروی بیشتر است!* 🍃🔸 این روایت به عبارتی غم‌نامه‌ای از سوی حضرت امام باقر علیه‌السلام است، که از ایشان سوال شده *چطور معصوم دین را نصرت می‌کند؟* 🍃🔸 فرمود: *«زحمت مردم و غصه آن‌ها بر ما عظیم است (یعنی ما از سوی مردم بسیار اذیت می‌شویم) هرگاه به کار مثبت دعوتشان می‌کنیم پاسخ مثبتی به ما نمی‌دهند، و اگر آن‌ها را رها کنیم از طریق دیگری هدایت نمی‌شوند.»* 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» ‏ 🌐emamraoof.com