eitaa logo
در محضر استاد بروجردي
1.9هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
156 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۸۶ 📔 *آیۀ ۷۶* 🔆 *«فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَباً قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ»* ✴️ چون شب بر او نمودار شد ستارۀ درخشانی دید، گفت: این پروردگار من است. چون آن ستاره غروب کرد گفت: من چیزهای غروب کردنی و ناپدید شدنی را دوست ندارم (به خدایی نخواهم گرفت). 🔹۱. با اینکه ظاهر آیات داستان حضرت ابراهیم را بیان می‌کند؛ اما باطن آیات سیر رسیدن یک موحّد به توحیدِ تام را نشان می‌دهد. 🔹۲. «جَنَّ» به معنی «سَتَرَ» زمانی که شب بر ابراهیم سایه افکند، ابراهیم را پوشاند. «جَنَّ» از ماده جِن و جنون و جنین و جَنّه به معنی ناپیدا بودن، پنهان بودن، مستور بودن، وقتی شب بر ابراهیم پرده انداخت و ابراهیم زیر ستر شب قرار گرفت، ابراهیم ستاره‌ای را دید، گفت این پروردگار من است. ⚡️افول به معنای ناپدید شدن، پنهان شدن، زمانیکه آن ستاره پنهان شد گفت من غروب کنندگان را دوست ندارم. 🔹۳. آیا این قضایا واقعی بوده؟ آیا اصلاً حضرت ابراهیم گفت: «هذا ربّی؟» ما معتقدیم که حضرت ابراهیم در بین جمعی بوده که باید با زبان آن جمع، ربوبیت خدا را معرفی می‌کرده و جمعی که متوجه حق می‌شدند فهمیدند که ابراهیم علی‌الظاهر می‌گوید «هَذَا رَبِّي» و بعد اعلام محبوب نبودن آن را می‌کند. 🔹۴. ما واقعاً معتقد نیستیم که ابراهیم یک دوره خورشید‌پرستی و ماه‌پرستی و ستاره‌پرستی داشته و در این مدعای خودش صادق بوده. بلکه با قومش هم‌زبانی مو‌قت دارد تا واقعیت را نمایان کند. 🔹۵. اگر ستاره و خورشید و ماه را ظاهری نگیرید، «فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ» به معنای‌ باطنی زیبایی تعبیر می‌شود که وقتی ابراهیم وارد ظلمات عالم طبیعت شد (عالم طبیعت و جسمانیت و عالم ماده ظلمانی و تاریک است) «رَأَىٰ كَوْكَباً» یک ستاره‌ای چشم ابراهیم را گرفت در واقع وقتی انسان وارد عالم ماده می‌شود انسانیت خود به چشمش می‌آید و می‌فهمد که انسانیت و نفس ناطقه درخشندگی دارد، (نفس ناطقۀ ما به یک چیزهایی غیر از ماده متمایل است و همین یک درخشندگی است) و نفس ناطقه عبارت از نفسی است که انسان به‌واسطۀ آن از حیوانیت جدا می‌شود، همه کارۀ او همین نفس ناطقه است و همۀ امورات زندگیش را همین روح انسانی که درونش قرار دارد راه می‌اندازد. پس گفت: «قَالَ هَذَا رَبِّي» این پروردگار من است. «فَلَمَّا أَفَلَ» وقتی آن نفس ناطقه در او غروب کرد و ملاحظه کرد که کارآیی تام ندارد، کارآیی مستقل ندارد و به تنهایی نمی‌تواند در زندگی حضرت ابراهیم محّی و مؤثر باشد. گفت من غروب کنندگان را دوست ندارم. 🔹۶. نکتۀ بسیار لطیفی که در این آیه و یکی دو آیه بعد وجود دارد این است که بین ربّ و محبت تلازم است یعنی مربّی انسان باید دوست داشتنی باشد و اگر کسی را دوست نداشته باشیم نمی‌توانیم تربیت‌اش را قبول کنیم. به‌عنوان مثال مادر، مربّی است و اگر فرزند، مادرش را دوست نداشته باشد تربیت او را قبول نمی‌کند، وقتی مادرش را دوست دارد هر چه او بگوید برای فرزند حرف اول و آخر است. در مورد معلّم هم همین‌طور است اگر معلم را دوست نداشته باشیم حرفش را قبول نمی‌کنیم، پس بین آن کسی که مربّی ما شده و بین دوست داشتن باید یک تلازمی برقرار باشد. 🔹۷. نکتۀ دیگر این است که انسان‌ها کسی را که غروب می‌کند دوست ندارند، ما باقی را دوست داریم نه فانی را، لذا مایلیم آن باقی در پرورش هم از ما یک موجود باقی بسازد، چون میل ما به باقی است اگر هم فانی را دوست داشته باشیم مقطعی است، آدم مدتی یکی را دوست دارد؛ اما بعد از یک بازۀ زمانی می‌بیند کاری از او برنمی‌آید، حال ممکن است طردش نکند؛ ولی دوستی با او کم‌رنگ می‌شود. محبّت دائم انسان متعلق به کسی است که باقی باشد. «هُوَ الباقی» خداوند سبحان باقی است، حضرات معصومین به عنوان جلوۀ حق باقی‌اند. 🔆 «...و العُلَماءُ باقونَ ما بَقِيَ الدَّهرُ، أعيانُهُم مَفقودَةٌ، و أمثالُهُم فِي القُلوبِ مَوجودَةٌ.» 📘نهج‌البلاغه، حکمت ۱۴۷ 🔆 شهید باقی است. «وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتاً بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ» آل‌عمران/۱۶۹ این‌ها جلوه‌های آن باقیند و هر کدامشان در مسیر پرورش می‌توانند نقش داشته باشند. 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بيانات استاد بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۷/۱۸ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۱۸۷ *ادامۀ تدبّر در آیۀ ۷۶* 🔹۸. پیامبر و همۀ حضرات معصومین، علما و شهدا در مسیر پرورش ما نقش دارند، چون جلوه‌های باقی‌اند. هر کسی که باقی شد، می‌تواند پرورش بدهد. فانی نمی‌تواند پرورش دهندۀ خوبی باشد؛ زیرا پرورش‌اش مقطعی و زودگذر است. 🔹۹. به تعبیر یک مفسر دیگر: انسان تا زمانی که در ظلمات عالم ماده است نور بسیار دور و کم را به‌عنوان مربّی خودش حساب می‌کند، فاصلۀ ما از ستاره‌ها چقدر است؟ خیلی دور. نور ستاره هم برای ما بسیار کم است. اصلاً نوری نیست. حال انسان در زمانی که در عالم ماده است یک چیزهایی چشم او را می‌گیرد، نوری که از دور سوسو می‌زند و فاصله انسان با آن نور بسیار دور است. نورافشانی‌اش هم بسیار کوچک است. به نظر می‌آید «هَذَا رَبِّی» کارایی دارد. منظور این است اگر افراد مختلفی سر راه قرار می‌گیرند و کارآیی‌ها و توانایی‌های مختلفی دارند از ما دورند و توانشان هم خیلی کم است؛ اما چون در ظلمات هستیم به توان کم این‌ها طمع می‌کنیم. در حالی که اصلاً توانش از خودش نبوده، مگر ستاره نوری از خودش دارد؟ مگر سیّاره حرکتش از خودش است؟ حتی شمس و قمر نورشان از خودشان نیست. انسان هر چقدر پایین‌تر باشد به نورهای دور دلخوش‌تر است؛ اما وقتی بالاتر برود، می‌بیند این‌ها افول می‌کنند. 🔹۹. حضرت ابراهیم می‌گوید من معبودی می‌خواهم که همیشه قابل شهود باشد. شهود با افول سازگار نیست،‌ معبودی که غروب می‌کند و یک وقت‌هایی در دسترس نیست معبود من نخواهد بود. «لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ» 🔹۱۰. مفسری دیگر می‌گوید: ابراهیم می‌خواهد لذّت مشاهده ربّش را ببرد. اساساً همۀ لذت یک مربوب موحد، از ادراک حضور ربش است. لذت دیگری را هم جایگزین نمی‌کند؛ اما ابراهیم می‌دید این معبود دائم در دسترس نیست. 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بيانات استاد بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۷/۱۸ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۱۸۸ *ادامۀ تدبّر در آیۀ ۷۶* 🔹۱۱. در آیه نفرمود: «رَأَى الكَوْكَب» یعنی کوکب معرفه نیامده بلکه نکره قید شده است، یعنی غیر از خدا همه چیز برای ما ناشناخته است. ما در دعای عرفه می‌خوانیم ما هر چیز را با خدا می‌شناسیم، هیچ چیزی غیر خدا برای ما معروف نیست، شناخته شده نیست. به‌همین دلیل نمی‌توانیم به آن دل ببندیم، باید به آن معروفِ حقیقی دل و جان گرو بگذاریم. «فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَباً» ( تمام این مواردی که می‌خوانیم کیفیت محاجّه ابراهیم با قومش است، نه نظر شخصی خودش.) 🔹۱۲. ابراهیم استدلالی که برای قوم می‌آورد ملموس کردن عقاید است. این خیلی هنر بزرگی است که مباحث اعتقادی و عقلی قابل لمس و باور کردنی بشود و به حق‌ّ الیقین دربیاید. ❓سؤال: آیا امام موحدین وقتی فرمود«هَذَا رَبِّی» دروغ می‌گفت؟ ❇️ پاسخ می‌دهند: خیر. «هَذَا رَبِّی» که ابراهیم گفت یعنی، «هَذَا رَبِّی فی اعتقادکُم، فی نیتکم، فی نظرکم» یعنی به‌نظر شما کوکب می‌تواند مرّبی من باشد، به‌نظر خودم، خیر! به‌نظر شما این می‌تواند پرورش دهندۀ من باشد؟! از این که پرورش‌دهندگی برنمی‌آید! ❇️ حتی بعضی می‌گویند به صورت استفهام انکاری بخوانید. «هَذَا رَبِّی» یعنی واقعاً ستاره می‌تواند پروردگار من باشد؟! معلوم است که قطعاً این کوکب نمی‌تواند ربّ من باشد و کارایی داشته باشد. 🔹۱۳. در نهایت همه موحد می‌شویم؛ ولی ممکن است دورۀ شرک ما مدّتی طول بکشد. ممکن است کواکبی که دورند به‌نظر ما کارایی مستقلی داشته باشند و فکر کنیم پرورش بدست آن‌هاست؛ اما به‌هرحال همه رو به توحید سیر خواهند کرد. هر چقدر ظلمت جلوی چشم انسان را بگیرد طبیعی است که قضیه، مشرک شدن بیشتر به‌طول انجامد و هر چقدر فضا نورانی‌تر شود نور توحید هم بر آنان حاکم خواهد شد. 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بيانات استاد بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۷/۱۸ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۱۸۹ *ادامۀ شرح آیۀ ۷۶* 🔹۱۲. نکتۀ دیگر اینکه افول چگونه می‌تواند دلیل بر عدم ربوبیت کسی باشد؟ اگر چیزی غروب کند چگونه نمی‌تواند آن چیز مربی باشد؟ خیلی سئوال جالبی است، این را فخر رازی مطرح می‌کند. سئوال دقیقی است. ✅ جواب: اصلاً رب یعنی ظهور، خداوند اسماء مختلفی دارد. ظاهرترین اسم خدا ربّ است. باطن‌ترین اسم خدا مالک است. ❇️ مربی اگر مربی است باید جلوه کند اگر جلوه نکند مربی نیست، یک پرانتز باز کنم، اینکه عرض کردم سلسلۀ تربیت از آن بالا شروع می‌شود. اینکه وجود مقدس خداوند «رب‌العالمین» است، سپس پیامبر و بعد حضرات معصومین و علما و شهدا. 🌿 در شرح حال مرحوم آیة‌الله‌بهاء‌الدینی می‌خوانیم که طلبه‌ای قم زندگی می‌کرده، یک تابستان می‌رود کَن، آقا به او دستور داده بودند هر روز این‌قدر قرآن بخوان، می‌گوید قرآنم را هر روز هر وقت می‌خواهم باز کنم دقیقاً همان صفحه‌ای می‌آید که آقا گفته‌اند. مثلاً جزء پنج را باید بخوانم وقتی باز می‌کنم جزء پنج می‌آید یا عینکش گم شده نمی‌دانسته کجا گذاشته انگار به من گفتند که کجا گم شده! بعد وقتی خدمت آقا می‌رسد، آقا می‌گوید: دیدی هر روز ما صفحۀ قرآنت را برایت باز می‌کردیم، بنابراین وقتی کسی مربی باشد نمی‌تواند از مربوبش دور باشد. این در یک سطح رقیق‌تری، حالا ممکن است یک کسی این‌ کارها را برای من نکند ولی من یک جایی که متحیّرم، اوست که می‌گوید اینجا باید این رفتار را انجام دهی، آنجا آن کار را بکنی، *عالِم مربی است به میزانی که مربی است همسفر با من است، نمی توانم از او جدا شوم.* در سفرم نمی‌توانم از او جدا شوم، تو حضرم از وی جدا نمی‌شوم، در مشکلات از او جدا نمی‌شوم، تو خوشی‌ها هم از وی جدا نمی‌شوم. اصلاً با او زندگی می‌کنم. ❇️ بیاییم بالا، پیامبر و آل پیامبر، (بیاییم بالاتر خود خدا.) ما ممکن است جلوه‌های پایین‌تر راحت‌تر ادراک کنیم، بالا که می‌رویم نسبت به آن حقایق نابینا می‌شویم. پس *اگر ربّ است باید ظهور داشته باشد و آنچه که ربوبیت رب را ظاهر می‌کند عشقی است که در درون مربوب وجود دارد به اندازه‌ای که مربوب عاشق ربّ است ربّش را می‌بیند، هرکسی را دوست داشته باشد می‌بیند از آن‌ اوست.* ✨با شب تارم میلی​ ✨که​​ دارد نسبتی با نام لیلی ❇️ این آیه در زندگی ما خیلی کاربرد دارد. *بدانید کسی که غروب می‌کند نمی‌تواند کارآیی داشته باشد.* کارآیی از آن کسی است که جاودانه می‌ماند. (همان سلسله صعودی که عرض کردم). کارآیی با آن است. یعنی اگر من بگویم اموراتم را به فانی سپردم خیالم راحت است. مطمئن باشید فلانی افول می‌کند و امورات من هم لنگ می‌ماند، هیچ کارآیی ندارد. چون ربّ یک معنایش، «الّذی تنقطع إلیه الحاجات» رب آن کسی است که نیازهای انسان به‌سوی او برده می‌شود، اگر من نیازهایم را به شما اعلام کنم، باید بدانم که افول می‌کنید و افول کننده نمی‌تواند نیاز من را تأمین کند. 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۷/۱۸ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۱۹۰ 📔 *آیۀ ۷۷* 🔆 *«فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغاً قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ»* ✴️ (پس چون ماه تابان را دید گفت: این خدای من است. وقتی آن هم ناپدید گردید، گفت: اگر خدای من مرا هدایت نکند همانا من از گمراهانم.) 🔷🔹 *تدبر در آیه:* 🔹۱. ابراهیم سیر داشت. انسان موحد ایستا نیست. سیر او به‌سوی نور مطلق است و مشوق دیگران هم می‌شود. 🔹۲. ابراهیم در آنجا یک ستاره ظاهری دید و در حال حاضر ماه را می‌بیند که نورافشانی می‌کند، جلوه‌گری و ظهور دارد، می‌گوید به نظر شما حتماً این دیگر خدای من است. وقتی ماه هم غروب کرد می‌گوید اگر ربّ من، مرا به خودش هدایت نکند من جزو گمراهان می‌شوم. 🔹۳. حتماً حتماً، نون تأکید ثقلیه است. این آیه هم ابراهیم از مقام نفس و از مقام عقل گذر کرده و وارد مقام قلب شده، به تعبیر مفسرین عرفانی قلب برای او جلوه‌گری دارد، فکر می‌کند همه کارۀ وجودش، دل است. درواقع قلب را همه کاره می‌بیند و به مقام شهود می‌رسد. *انسان در یک حرکت توحیدی یک لحظه فکر می‌کند همه چیز دست دل است؛ اما نمی‌داند که دل هم دست خداست.* 🔰یک وقتی به هنگام قرائت ابوحمزه خانمی دستمال کاغذی تعارف می‌کرد به من که رسید چندتا برداشتم، حس کردم خیلی حضور قلب دارم و گریه در کار است؛ اما اصلاً اشک نمی‌آمد. با خود گفتم خدا به من فهماند فکر کردی تو گریه می‌کنی؟! گریه کار دل است و دلت را هم من باید به‌دست گیرم تا اشکت جاری شود. «و أنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى» نجم/۴۳ حتی خنده‌ای که روی لب ما می‌آید به ارادۀ خدای سبحان است «هُوَ أَضْحَك». 💢بنابراین به جایی می‌رسیم که فکر می‌کنیم همه کارها را دل می‌کند؛ اما نمی‌دانیم که دل صاحب دارد، دلمان هم دست کس دیگری است. 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بيانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۷/۱۸ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۱۹۱ *ادامۀ شرح آیۀ ۷۴* 🔹۴. «رَأَى الْقَمَرَ بَازِغاً» می‌بینید ماه نورافشانی می‌کند. نور ماه قابل مقایسه با نور کوکب نیست، بلکه چند برابر نور کوکب است، مهتاب هم نسبت به وقتی که فقط ستارگان هستند، خیلی نورانی‌تر است. 🔆 حضرت ابراهیم می‌گوید: «قَالَ هَذَا رَبِّی» اگر قرار است تربیتی نصیب انسان شود مثل این است که در مرحلۀ اول چشم امیدش به آدم معمولی بوده، کمی بالاتر که می‌آید چشم امیدش به یک عالم می‌شود، عالم برای او نورافشانی می‌کند. (اما اگر روی عالم هم علی‌الاستقلال فکر کند دچار شرک شده است.) در زندگی اگر از طریق عالِم هم به کسی افاضه نوری شود فقط به اذن حق است. دل او دست خداست یا دلش را به‌سوی حق برمی‌گرداند، کار دست خودش نیست. 🔹۵. وقتی ابراهیم ماه را مشغول نورافشانی دید، گفت: به نظر شما این می‌تواند برای من کاری بکند! «فَلَمَّا أَفَلَ». ماه هم اگر به عنوان ماه تنها باشد افول دارد. جالب است می‌گویند در حقیقت افول ماه نیست، بلکه بالا آمدن ابراهیم است نه اینکه ماه دارد افول می‌کند بلکه ابراهیم بالا می‌رود. به نظر بعضی‌هایی که در شب زندگی می‌کنند ماه همیشه ماندنی است. اما وقتی از شب خارج بشویم درواقع سیر ما نشان داده می‌شود. وقتی فرد از شب خارج بشود به نظرش ماه غروب کرده تا وقتی که آدم در شب بماند ماه به نظرش همان ماه است. «قالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ». خدای من خودش باید مرا به خودش برساند. خودش باید هادی من باشد. اگر او مرا به خودش نرساند من با حجب نورانی محجوب می‌شوم. 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۷/۱۸ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۱۹۲ *ادامۀ شرح آیۀ ۷۷* 🔹۶. «لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ» در این قسمت آیه توجه شما را به یک نکتۀ جالبی جلب می‌کنم در تفسیر سورۀ حمد از زبان مبارک حضرت امام در آداب‌الصلوة عرض کردم «مغضوب علیهم» کسانی هستند که در عالم ماده متوقف شدند. و «ضالّین» یهودی‌های ظاهر پرستی هستند که فقط امور مادی بدون معنا را می‌خواهند و گروه نصارا که روی معنا بدون ماده متوقف شدند؛ اما صراط مستقیمی‌ها می‌گویند: وحدت در عین کثرت، کثرت در عین وحدت. یعنی به امور مادی و معنوی هر دو توجه می‌کنیم و مادیات را مرکَبی برای رسیدن به معنویات قرار می‌دهیم. 🔹۷. در این آیه عرض می‌کنیم: خدایا، اگر خودت به من توجه نکنی، در حُجب نورانی متوقف می‌شوم. یعنی فقط اهل معنا خواهم شد؛ ولی بالاخره به تو نمی‌رسم مثل نصرانی‌ها در حالی که قرار نبوده در حجاب معنویات گیر کنیم و باید از طریق معنویات به خدا برسیم. نباید حتی معنویات روی ما پرده بیندازد تا زیر آن پرده دفن شویم. ❓شما می‌پرسید معنویات چیست؟ علم. صورت مادی دارد؟ نه، عبادت صورت مادی دارد؟ نه. دعا یک امر معنوی است، صورت مادی ندارد. دعا برای دعا نه. علم برای علم نه. عبادت برای عبادت نه. همۀ این‌ها اگر قربة إلی الله، باشد ارزش دارد. هرکس کار مثبتی انجام می‌دهد برای رسیدن به خدا باشد. 💠ابراهیم می‌گوید: خدایا، اینکه من ماه را دیدم عیبی ندارد، ماه دیدن خوب است اما گیر کردن در ماه مشکل دارد. اگر انسان ماه را نبیند که کور است؛ اما اگر فکر کنم ماه بنفسه و مستقلا نورافشانی می‌کند، همان گیر کردن در معنویات است. قرار است از این طریق به روشنایی دست پیدا کنیم نه شب زندگی‌ ما تاریک بماند. به‌همین جهت می‌گوید: «لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّی» اگر مربّی من، مرا به خودش هدایت نکند «لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ» من هم جزو کسانی می‌شوم که گیر کردند، گم کردند. خیلی‌ها خدا را گم کردند، یک اقلیتی شاید خدا را پیدا کرده باشند، بقیه خدا را گم کرده‌اند، یک دسته‌ای خدا را در مادیات دارند پیدا می‌کنند، یک دسته‌ای خدا را در معنویات می‌خواهند پیدا کنند. هر دو گروه گم شده‌اند فقط آن کسی به خدا می‌رسد که از هر دو گذر کند و در هیچ کدام غرق نشود حضرت ابراهیم از این مرحله هم گذر می‌کند. 📌ادامه دارد... 📚 «برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۷/۱۸ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۱۹۳ 📔 *آیۀ ۷۸* 🔆 *«فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ»* ✴️ (پس چون خورشید درخشان را دید گفت: این است خدای من، این بزرگ‌تر است. چون آن هم ناپدید گردید گفت: ای قوم من، من از آنچه شما شریک خدا قرار می‌دهید بیزارم.) 🔷🔹 *تدبر در آیه:* 🔹۱. در تفاسیر عرفانی متذکر شدند ابراهیم از سرزمین قلب گذر می‌کند و وارد سرزمین روح می‌شود. نفس و عقل ابتدا بود بعد وارد قلب سپس به روح ورود کرد که بالاتر از عالم قلب است. گویا ابراهیم در حال سیر ملکوتی است. 🔹۲. وقتی ابراهیم خورشید روح را دید. خورشید برای او جلوه‌گری می‌کند و ظهور دارد و می‌تابد. «قَالَ هَذَا رَبِّي» خداوند سبحان را به اسم شهیدش ملاحظه کرد که خورشید علی‌الدوام اشراف دارد، شهود دارد. محیط بر هر چیزی و عظیم است. پس جلوۀ حق را در خورشید می‌بیند و می‌گوید: «هَذَا رَبِّي» «هَذَا أَكْبَرُ». شدت نورانیت و عظمت این ربّ از سایرین بیشتر است. 🔹۳. «فَلَمَّا أَفَلَتْ» وقتی خورشید غروب کرد، کأنه خالق روح را دید. ابراهیم بعد از اینکه از مشاهده روح به مشاهده خالق روح رسید گفت: «يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ» ای قوم من، به یقین، (إِنِّی، جمله اسمیه با إِنّ موکّد شده است) من قطعاً اعلام برائت دائم می‌کنم. (بریء صفت مشبهه و اعلام ثبوت و برائت همیشگی را می‌کند.) «مِمَّا تُشْرِكُونَ» از آن چیزهایی که شما برای خدا شریک قرار می‌دهید اعلام برائت می‌کنم. 🔹۴. ما هر چقدر به سمت جلو حرکت کنیم بیشتر از ظلمات به سمت نور سیر می‌کنیم. «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنوا يُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ» ابتدای کار کوکب به چشممان می‌آید بعد قمر سپس خورشید؛ اما انسان وقتی غروب خورشید را می‌بیند می‌گوید: «قالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ» بلافاصله عقیدۀ توحیدی خودش را بر زبان جاری می‌کند. ابراهیم نمی‌تواند عقیده را در دل پنهان کند. 🔹۵. نکتۀ لطیف دیگر این است که انسان دوست دارد ربّ‌اش همیشه اکبر باشد و هر چیز که به نظرش اکبر جلوه کند همان را به عنوان رب قرار می‌دهد. اینکه ما مرتب «الله اکبر» بر زبان می‌آوریم برای اینکه اکبر ما، خداست که ما را پرورش می‌دهد. 💠 رب را چه به معنی صاحب بگیریم چه به معنی مربی چه به معنی مالک چه به معنی کسی که حاجات و نیازها را به طرف او می‌بریم، مهم این است که می‌خواهیم او حرف آخر را در زندگی بزند و از نظر قدرت فصل الخطاب باشد. 🔹۶. «هَذَا أَكْبَرُ» انسان وقتی توحیدی شد همه را دوست دارد خیلی حساب شده هم دوست دارد. ما فکر می‌کنیم وقتی یکی را دوست داریم باید حرفش را گوش کنیم ؛ ولی نه اگر او حرفش درست است گوش کنید. اگر حرفش غلط است مثل حضرت ابراهیم دلسوزانه می‌گوییم یا قومِ، یعنی با گفتن ای قوم من! بین خودمان و او اعلام هماهنگی و اعلام نسبت کنیم. تو از من جدا نیستی من از تو جدا نیستم فقط من به یک چیز رسیدم که تو نرسیدی من از خود تو اعلام برائت نمی‌کنم. نگفت: «إنّی بَریءٌ مِنکم» این که به شما می‌گویم همه را دوست دارد، چون می‌گوید: «یاقوم» ای قوم من! نمی‌گوید ای قوم، یعنی من یک تافته جدا بافته هستم شما جدا، من جدا. پس ابراهیم با قومش اعلام نسبت و ارتباط می‌کند. 📌ادامه دارد... 📚 «برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۱۹۴ *ادامۀ شرح آیۀ ۷۸* 🔹۷. نکتۀ مهم این است که حضرت ابراهیم دوستی خود را اینگونه نشان می‌دهد که *من از معبودهای شما اعلام برائت می‌کنم تا شما بفهمید کارتان غلط است. شخصیت شما را قبول دارم؛ اما فکر شما که مبتنی بر قرار دادن شرکائی برای خدا است، قبول ندارم.* ❓ممکن است سؤال شود، این تعبیر چگونه مشخص می‌شود؟ پاسخ می‌دهیم: چون ابراهیم فرمود: یا قوم، قوم را به خود اضافه کرد، یعنی اعلام مودّت و دوستی نسبت به این قوم می‌کند. «یا أَیُّها القوم» *می‌توانست بگوید: یا قوم؛ اما فرمود: قومی، ای قوم من. یعنی آن سیری را که من کردم شما هم می‌توانید داشته باشید. آن سفری را که من از نفس رفتم و به بالاتر از روح رسیدم، همۀ شما می‌توانید این سیر را داشته باشید و از شرک اعلام برائت کنید. «إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ»* 🔹۸. اگر انسان موحد شد، قاطع است. موحد مشکوک حرف نمی‌زند. موحد مردد حرف نمی‌زند. «إِنّی...» جملۀ اسمیه با «إنّ» شروع شده، «بریء» صفت مشبهه، همۀ این‌ها نشان می‌دهد، موحد در اعلام نظرات توحیدی خود تردید ندارد در عین اینکه کثرت به نظرش می‌آید؛ اما عقاید اکثریت را قبول ندارد و می‌خواهد اکثریت را به خدا برساند، و در اکثریت توقف نمی‌کند. *بعضی از مردم به‌دلیل اینکه اکثریت از مخالفت او ناراحت می‌شوند، تابع آن‌ها شده و عقاید باطل آن‌ها را می‌پذیرند و این امر منجر به مشرک شدن تدریجی آن‌ها می‌شود.* 🔹۹. یکی از مفسرین می‌گوید: *چون ابراهیم گفت اگر خدای من، مرا به خودش نرساند من گم می‌شوم، پس خدای ابراهیم، ابراهیم را به خدا رساند. درواقع «منی» که ابراهیم برزبان آورد، من ِ منیت نبود بلکه من ِخدایی بوده است.* او می‌خواست هادی بودن خدا را برای دیگران مطرح کند که اگر شما از خدا، خدا را بخواهید خدای سبحان به سرعت شما را به خودش می‌رساند. 📌ادامه دارد... 📚 «برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۷/۱۸ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۱۹۵ *ادامۀ شرح آیۀ ۷۸* 🔹۱۰. یکی از مفسرین معتقد است این مرحله زمان بقاء ابراهیم است، مگر ما نگفتیم افول کنندگان را دوست نداریم؛ اما چرا همۀ حاجی‌ها پشت مقام ابراهیم نماز می‌خوانند؟ مقام ابراهیم، جای پای ابراهیم است، یک جای پا برای من قداست دارد. چرا؟ پاسخ داده‌اند: برای اینکه ابراهیم باقی شده و وقتی کسی باقی شد، محبوب می‌شود. وقتی کسی باقی شد، دوست داشتنی می‌شود و می‌تواند دیگران را تربیت کند و ابراهیم چون باقی شد، مربی این همه حاجی در طول تاریخ است. 🔹۱۱. «إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ» جالب است نفرمود: «بریءٌ من اصنامکم» نفرمود: «بریءٌ من معبوداتکم» نه، هر کسی را که شما برای خدا شریک قرار بدهید من قبولش ندارم. چه بت باشد چه من باشم چه خودتان باشید، انسان از بت‌پرستی‌ که رها شود تازه خداپرست می‌شود. ممکن است ما مال و مقام و مردم و… را به عنوان بت قبول نداشته باشیم؛ اما مثل قارون می‌گوییم هر چه دارم از خودم دارم، یعنی خودم به چشمم بیاید فکر می‌کنم خودم هستم که کار می‌کنم، نمی‌دانم هر چه دارم «مِنْ فَضل رَبّی» است. نه از منیت خودم. بنابراین ممکن است از بت‌پرستی رها شویم؛ ولی گرفتار خودپرستی شویم. حضرت ابراهیم می‌فرماید: «إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ» یعنی حتی اگر منِ ابراهیم را هم رب قرار بدهید من از آن هم بیزارم از آن سنگ و چوب شما هم بیزارم، از آن خودی هم که پرستیده بشود بیزارم. 🔹۱۲. «إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ» یعنی من از طریق مخلوق بر خالق استدلال نمی‌کنم، (آفتاب آمد دلیل آفتاب) همان چیزی که در دعای عرفه زیارت امام حسین می‌خوانیم: «أیَکُونُ لِغَیْرِکَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَیْسَ لَکَ» یعنی غیر تو از تو ظاهرتر است که من بخواهم به واسطۀ غیر تو، تو را اثبات کنم؟! «مَتَی غِبْتَ حَتَّی تَحْتَاجَ إِلَی دَلِیلٍ» اصلاً تو کی غایب شدی که من بخواهم دلیل بیاورم برای ظهور تو، تا تو را با دلیل به دیگران معرفی کنم؟ «إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ» یعنی از این طریق استدلال کردن هم اعلام برائت می‌کنم. من از خدا بر خدا استدلال می‌کنم، نه از طریق مخلوق خدا بر خدا. نمی‌خواهم از اثر پی به مؤثر ببرم می‌خواهم مؤثر را ببینید و به اثر برسید. امام حسین در فرازی دیگر از دعای عرفه فرمودند: «عَمِیَتْ عَیْنٌ لا تَرَاکَ عَلَیْهَا رَقِیباً» کور بشود آن چشمی که نمی‌بیند تو را به عنوان نگهبان خودش. حضرت ابراهیم هم می‌گوید: «إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ». «إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفاً وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ» (مستحب است این آیه را قبل از هر نماز بخوانیم.) 📚 «برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۷/۱۸ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۱۹۶ 📔 *آیۀ ۷۹* 🔆 *«إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ»* ✴️ (من با ایمان خالص روی به‌سوی خدایی آوردم که آفریننده آسمان‌ها و زمین است و من هرگز از مشرکان نیستم.) 🔷🔹 *تدبر در آیه:* 🔹۱. «فَطَر» یعنی در چیزی یک برش طولانی ایجاد کنند تا آن را پیوند بزنند. *درواقع من وجهه خود را به کسی می‌دهم که برشی طولی در من ایجاد کند و پیوند عشق خود را در درون من قرار دهد.* 🔹۲. در دعای روز اول ماه رمضان می‌گوییم: خدایا، فقط نمی‌خواهم مهمانت باشم، بلکه می‌خواهم دوستم داشته باشی و عاشق پروری نیز داشته باشی. 🔹۲. «حنیف» متمایل به راست و متمایل به حق است. در آیه عرض می‌کنیم که *منتظر نمی‌شوم تا دیگران به تو رو کنند بلکه خودم رو می‌کنم.* من وجهه وجودیم را به‌سوی تو می‌کنم و درواقع این ملک به مالک خود واگذار می‌شود و هیچ مشغولیتی نمی‌تواند مرا از او جدا کند. «حنیف» صفت مشبهه و جنبۀ ثبوتی دارد. من می‌خواهم همیشه مال خدا بمانم نه حالا و چند روز… 🔹۳. تفاسیر عرفانی می‌گویند: سماوات، آسمان عقل و قلب و روح است. ارض، زمین وجودی عبد است. من دلم را تنها به سوی عقل و قلب و روح نمی‌کنم، بلکه به طرف فاطر و خالق عقل و قلب رو می‌کنم. 🔹۴. «وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ» *اگر روی ما به خدا باشد و تصور کنیم خود چنین کردیم، علامت شرک است.* خدای سبحان روی ما را به طرف خودش کرده است، پس اگر فاعلیتی برای خود قائل شویم مشرک خواهیم شد. با جملۀ «وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ» تأکید می‌کنیم که خدا خودش مرا رو به خودش کرده و نقش ما فقط اراده و انتخاب و اعلام نیاز بوده است. 📌ادامه دارد... 📚 «برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۷/۲۵ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۱۹۷ *ادامۀ شرح آیۀ ۷۹* 🔹۵. «لام» در «للذی» لام مالکیت است و همین لام برای نفی فاعلیت انسان کافی است. *یعنی مالک روی مملوک خود را به‌سوی خودش برمی‌گرداند و مالک مِلک خود را پسندیده است و مِلک را به نام خود سند زده است.* 🔹۵. آیۀ قبل ابراهیم فرمود: ای قوم من از مشرکین بیزاری می‌جویم و در این آیه مجدداً می‌فرماید: من مشرک نیستم. چرا؟ زیرا ما از شرک دیگران مثل پول و قدرت برائت بجوییم؛ اما اگر در نهایت خود را قبول داشته باشیم باز هم مشرک هستیم؛ لذا ابراهیم مجدداً تکرار می‌کند تا بفهماند که خودم را هم شریک خدا قرار نمی‌دهم و خدا مرا رو به خودش کرده است. «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ» حدید/۳ گویا ابراهیم می‌گوید: «وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ» هود/۸۸ (هر توفیقی به ما می‌رسد به سبب خدای سبحان است نه لیاقت و شایستگی ما.) 🔹۶. اگر شما در تصمیم‌ گیری‌ها و توفیقات خود را عامل دیدید، مثلاً می‌گویید: فلان ذکر را گفتم که خدا به من فلان اجر را داد یا گرفتاریم را برطرف کرد، دیگر حنیف نیستید. 🔹۷. «وجّه» باب تفعیل به معنای تدریج است. یعنی آرام آرام تمام بت‌ها را کنار می‌گذارم، حتی همسر و فرزند و مدرک و مقام و علم و … خود را فعّال لما یشاء ندانیم و فقط خدا را عامل و فاعل مطلق بدانیم. 📌ادامه دارد... 📚 «برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۷/۲۵ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۱۹۸ 📔 *آیۀ ۸۰* 🔆 *«وَحَآجَّهُ قَوْمُهُ ۚ قَالَ أَتُحَآجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ ۚ وَلَا أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ رَبِّي شَيْئًا ۗ وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْماً ۗ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ»* ✴️ (قوم ابراهیم با او در مقام خصومت و احتجاج برآمدند، گفت: آیا با من درباره خدا محاجّه می‌کنید؟ و حال آنکه خدا مرا هدایت کرده و هیچ از آنچه شما شریک خدا می‌خوانید بیمی ندارم مگر آنکه خدا بر من چیزی بخواهد، پروردگار من علمش به همۀ موجودات محیط است، آیا متذکر نمی‌شوید؟! 🔷🔹 *تدبّر در آیه:* 🔹۱. معمولاً هر کار مثبتی که صورت می‌گیرد اقوام با شما درگیر می‌شوند. 🔹۲. ⁠قوم ابراهیم هم با او وارد محاجه شد، گرچه براهین ابراهیم را نمی‌فهمیدند؛ اما چون ارزش‌های آن‌ها پست و با ابراهیم متفاوت بود و محبوب آن‌ها با محبوب ابراهیم هم فرق می‌کرد، مرتباً با او جدل می‌کردند. 🔹۲. ابراهیم علی الدوام می‌گفت من از چیزهایی که شما به‌عنوان شریک قرار می‌دهید، نگران نیستم چون تمام عالم هم مشرک شوند به خدایی خدا لطمه نمی‌خورد. 🔹۳. معبودهای شما توانی ندارند که بتوانند مرا بترسانند. تمام عالم با اذن خدا کار می‌کنند و خدای واحد و أحد است که تأثیر می‌بخشد. 🔹۴. حضرت ابراهیم فرمود: محدودۀ علمِ ربِ من نسبت به همه چیز وسعت دارد. او می‌داند مصلحت و مفسدۀ ما چیست. شما به یاد نمی‌آورید که غیر الله هیچ‌کاره است یعنی روزی به یاد می‌آورید که فقط خدا مؤثر است؛ اما شما فراموش کردید. 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس شرح تفسیر قرآن ۸۳/۷/۲۵ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۱۹۹ *ادامۀ تفسیر آیۀ ۸۰* 🔹۵. قوم ابراهیم وقتی از او دلیل خواستند، ابراهیم فوری جواب داد؛ زیرا هدایت شده بود و جواب در دستش بود؛ اما کسی که هدایت نشده جواب‌هایش هم ناقص و غیر آماده است. 🔹۶. *هر کس دلیل قوی و پاسخ محکمی در مقابل مشرکین داشته باشد، حتماً تردید و شکی ندارد و به یقین رسیده است* و به پشتیبانی خلق اعتمادی ندارد و می‌داند هو الغنی الحمید دست او را پر می‌کند. 🔹۷. *انسانی که به خدا رسیده است از هیچ چیز نمی‌ترسد. موحد نفوذ ناپذیر است و اگر ما نگران لطمه و آسیب دیگران به خود هستیم، هنوز موحد نشده‌ایم.* 🔹۸. باید باور کنیم مشرکین هم زمانی موحد بوده‌اند و در حال حاضر به‌دلیل فراموشی، خدا را کنار زده‌اند. همه عند الاضطرار به خدا مراجعه می‌کنند گرچه در عالم دنیا به‌دلیل مشغولیت به عالم ماده، نسیان بر آن‌ها عارض شده باشد. 🔹۹. از آنان سؤال شد، آیا متذکر این معنا نمی‌شوید که بت‌های شما هیچ‌کاره است؟ آیا نمی‌فهمید با مقام و پول و ختم و ذکر کاری نمی‌توانید انجام دهید؟ فقط باید به خدا اعتماد کنید. 🔹۱۰. یکی از مفسرین عرفانی می‌گوید: موحد معتقد است خدا خودش او را به توحید دعوت کرده و نگران تأثیر حرف‌ها و معبودهای شما نیست خدا هم می‌داند که موحد از خدا فقط خدا را می‌خواهد. 🔹۱۱. شما موحدین فراموش نکنید که بین عاجز و قادر تفاوت هست. 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردي» كلاس تفسير قرآن ٨٣/٧/٢٥ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
٢٠٠ 📔 *آيۀ ٨١* 🔆 *«وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَاناً ۚ فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ ۖ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»* ✴️ (چگونه از آنچه شما شریک او قرار داده‌اید بترسم؟! در حالی که خود شما از اینکه چیزی را شریک خدا گرفته‌اید که خدا هیچ دلیلی بر حقّانیّت آن بر شما نازل نکرده نمی‌ترسید، اگر حقایق را می‌دانید [بگویید] کدام یک از دو گروه [خداپرستان و مشرکان] به ایمنی [از عذاب خدا] سزاوارترند؟) 🔷🔹 *تدبّر در آيه:* 🔹١. قوم ابراهيم علی الدوام با حضرت ابراهيم و اعتقاداتش درگير مي‌شدند؛ اما ابراهیم راسخ و استوار بود و می‌گفت من از معبودهای شما نمی‌ترسم. 🔹۲. اگر انسان معبود خودش را به‌طور کامل شناخت، نگران آسیب رساندن معبودهای دروغین دیگران (مقام و قدرت و پول…) نیست. *انسان موحد نفوذ ناپذیر است* و کسی نمی‌تواند در او رخنه کند. 🔹۳. حضرت ابراهیم امنیت را فقط برای یک گروه در نظر می‌گیرد و می‌گوید: *امنیت مخصوص کسی است که یک معبود دارد* و معبودهای متعدد ندارد که با هم در تضاد و درگیری باشند. 🔹۴. کسی که دلش برای خود نمی‌سوزد چرا مؤمنین نگران آن‌ها باشند؟! وقتی شما نگران مشرک بودن خود نیستید، چرا ما نگران مشرک بودن شما باشیم؟ 🔹۵. همۀ هدف ما رسیدن به امنیت است، وقتی ما بندۀ خدا باشیم فضای زندگی ما نا امن نخواهد بود. *ما اگر متوجه خدا باشیم خدا خودش امنیت ایجاد می‌کند.* 🔆 در روایت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید: «نعْمَتَانِ‏ مَجْهُولَتَانِ‏ الْأَمْنُ وَ الْعَافِيَة.» 📘روضة الواعظین, ج۲, ص۴۷۲ ✴️ *(دو نعمت کلیدی هستند که ناشناخته‌اند: امنیت و عافیت.)* 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۸/۹ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۲۰۱ 📔 *آیۀ ۸۲* 🔆 *«الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ»* ✳️ (کسانی که ایمان آوردند و ایمانشان را به ستمی [چون شرک] نیامیختند، ایمنی [از عذاب] برای آنان است، و آنان راه یافتگانند.) 🔷🔹 *تدبر در آیه:* 🔹۱. ظلم هنگامی اتفاق می‌افتد که در امور خیر خود را در کنار خدا دخیل بدانیم. تمام امور مثبت متعلق به خدای سبحان است و از آن مصدر صادر می‌شود و زمانی که منیت انسان به میدان می‌آید خطر ناامنی نیز بروز و ظهور پیدا می‌کند. 🔹۲. شب اول قبر سؤال می‌کنند «من ربک» یعنی چه کسی موجودی تو را زیاد کرد (رب به معنای رشد و افزایش) و وقتی پاسخ می‌دهیم «الله ربی» یعنی در زندگی دنیوی هم به همه کاره بودن خدا ایمان داریم. 🔹۳. برای امنیت در زندگی دو کُد در نظر می‌گیریم: 🔻ایمان و باور قلبی 🔻ظلم نکردن و برای خدا و خلق خدا کم نگذاشتن 🔰درواقع اگر برای همسر و خانواده هم کاری می‌کنیم به‌دلیل دلدادگی و ایمان به حق است و وقتی می‌دانیم خدمت به همسر به‌دلیل تبعیت از دستور الهی است، برای ما عبادت محسوب می‌شود و ایجاد رشد امنیت و هدایت می‌کند. 🔹۴. ظلم یعنی از یک طرف دل به خدا بدهیم و از طرف دیگر در مشکلات زندگی از دیگران توقع داشته باشیم. 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بيانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۸/۹ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۲۰۲ 📔 *آیۀ ۸۳* 🔆 *«وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ»* (این است حجّتی که ما ابراهیم را بر قومش دادیم. ما هر که را بخواهیم به درجات رفیع بالا می‌بریم، که خدای تو به نظام و صلاح عالمیان آگاه و داناست.) 🔷🔹 *تدبر در آیه:* 🔹۱. خدای سبحان در این آیه احتجاج توحیدی و گفتگوی مستدل ابراهیم با قومش را آموزش می‌دهد. پس اگر حضرت ابراهیم نفوذ کلامی داشته به‌واسطۀ داده‌های خدا به او بوده است و ابراهیم نمی‌توانست به تنهایی چنین برخوردی با قوم خود داشته باشد. 🔹۲. اثبات حق توسط خود حق انجام می‌شود و غیر حق نمی‌تواند اثبات حق کند. 🔹۳. «من» ناقص است و نمی‌تواند کامل را اثبات کند بنابراین حرف حق از کسی صادر می‌شود که منیتی از او باقی نمانده باشد. 🔹۴. کار خدای سبحان ترفیع درجه و بالابردن است؛ اما دو کد باید لحاظ شود: 🔻دل را به خدا بدهیم 🔻اهل یادگیری باشیم 🔹۵. مربی ما حکیم است و حکیم پرور نیز هست و می‌داند رفعت را نصیب چه کسی بکند. 🔹۶. *به میزانی که موحد باشیم و از غیر حق جدا شویم، بالا می‌رویم و رفعت پیدا می‌کنیم.* 🔹۷. اگر حضرت ابراهیم به این درجات رسید به‌دلیل موحد بودن و حسن خلقش با مردم بود یعنی با خدا، با خلق بود و با خدا، کنار خلق بود. (نه به تنهایی، قید با خدا مهم است) در غیر اینصورت نمی‌توانست خلق کافر را تحمل کند. 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۸/۹ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۲۰۳ 📔 *آیات ۸۴-۸۶* ❇️ ويژگي‌هاي ۱۸ پيامبر مطرح شده در سه آيه: (پاداش خوبي‌هاي ساره، بچه‌دار شدنش در دوران نازايي. نمونه‌هايي از پاداش نيكوكاران) 🔆 *«وَ وَهَبْنٰا لَهُ إِسْحٰاقَ وَ يَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنٰا وَ نُوحاً هَدَيْنٰا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ دٰاوُدَ وَ سُلَيْمٰانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسىٰ وَ هٰارُونَ وَ كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ»* ﴿الأنعام‏/ ۸۴) (و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم، هر یک را هدایت کردیم، و نوح را پیش از این هدایت كردیم، و از فرزندان او داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را [هدایت کردیم]. و این گونه نیکوکاران را پاداش می‌دهیم.) 🔆 *«وَ زَكَرِيّٰا وَ يَحْيىٰ وَ عِيسىٰ وَ إِلْيٰاسَ كُلٌّ مِنَ الصّٰالِحِينَ»* ﴿الأنعام‏/۸۵) (و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را كه همه از شایستگان بودند.) 🔆 *«وَ إِسْمٰاعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ يُونُسَ وَ لُوطاً وَ كلاًّ فَضَّلْنٰا عَلَى الْعٰالَمِينَ»* ﴿الأنعام‏/۸۶) (و اسماعیل و یَسَع و یونس و لوط را [هدایت کردیم] ، و همه را بر جهانیان برتری دادیم.) 🔷🔹 *تدبّر در آیه:* 🔹۱. بحث در مورد توحید ابراهیمی بود که تحت تأثیر نظرات مشرکان قرار نگرفت و به این واسطه رفعتی نصیب او شد. حال *خداوند می‌فرماید: ما به ابراهیم هبه دادیم.* هبۀ ما به ابراهیم، اسحاق و یعقوب بود. اسحاق و یعقوب را هدایت کرده بودیم، نوح را هم قبل از ابراهیم هدایت کرده بودیم. ذریّۀ نوح، داود، سلیمان، ایّوب، یوسف، موسی و هارون را قرار دادیم. *و این چنین نیست که ما این هبه و لطف هدایت را فقط نصیب ابراهیم و نوح کنیم. هر کسی که به مقام احسان برسد این‌چنین هبه‌ای را در اختیارش قرار می‌دهیم، «وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ».* 🔹۲. ما همیشه نگران نسل خود هستیم در حالی که اگر خوب باشیم، خدا نسل صالح را به ما هبه می‌کند. 🔹۳. علیرغم اینکه در ذهن ما حضرت نوح و فرزند ناخلفش مطرح می‌شود؛ اما خدا می‌گوید آن یک پسرش را نبینید از ذریه نوح، داود است، سلیمان است، ایّوب، یوسف، موسی و هارون است آن پسر منحرف اصلاً «لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ» بود، اهل نوح نبود، سوار کشتی نشد و منقرض گشت؛ اما ما برای نوح این همه ذریۀ صالح قرار دادیم. از ذریۀ نوح این همه پیامبر بوجود آمده است. 🔹۴. خدا در این آیات نمی‌خواهد نعمتی که به ابراهیم و نوح داده به رخ بکشد. غرض خدا منت گذاشتن و به رخ کشیدن نعمت نیست. غرض چیست؟ غرض آگاهی بخشی است یعنی به شما گوشزد می‌کنیم اگر کسی موحد شد، ما ذریه‌اش را موحد می‌کنیم، ابراهیم موحد شد دنبالۀ ابراهیم هم موحد است. نوح موحد است دنبالۀ نوح را هم موحد مقتدر قرار دادیم. 🔹۵. «وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ» جزایی که به محسن می‌دهیم این است که در ذرّیه‌اش هدایت یافتگی تجلّی پیدا می‌کند. ممکن است از خانوادۀ موحدی یک نفرشان متخلف باشد که او از ذریّه بودن خارج می‌شود، «إِنّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ» اما قانونی قضیه این است که *وقتی در مقابل ملامت‌های دیگران و سرزنش‌های دیگران کم نیاوردیم و از عقیدۀ توحیدی خودمان به هیچ عنوان جدا نشدیم و حرکت ابراهیمی داشتیم «وَوَهَبْنَا لَهُ» خدا یک نسل طیّب هدیه می‌دهد. یک نسل هدایت یافته. جایزه و احسان کسی که به شهود رسیده هدایت است.* 🔹۶. زکریا، یحیی، عیسی، الیاس، اینان جزو ذریۀ نوح هستند. قرآن می‌گوید: نوح از خودش چه ذریه‌ای برجا گذاشته؟! زکریا از نسل نوح است. یحیی، عیسی، الیاس، شما می‌پرسید عیسی که از طریق پدری به نوح نمی‌رسد، می‌گوییم از طریق مادری است، از طریق عمران است. «كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ». دستۀ سوم اسماعیل و مسیح و یونس و لوط ما برای همۀ این‌ها یک فضیلتی قائل شدیم. (نسبت به جهانیان) 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۸/۲۳ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۲۰۴ *ادامۀ تفسیر آیات ۸۴-۸۶* 🔹۷. «وَ کُلاً فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ» ما این گروه را نسبت به عالمیان تفضیل دادیم. یا اینکه گروه دیگر از انبیاء هم بوده‌اند که در اینجا ذکر نشده و یا اصلاً غیر از پیامبران هم در این گروه می‌گنجند. ✍ مرحوم علامه می‌فرمایند: ملاک تفضیل و برتری این است که فرد چقدر هدایت یافته است. *به اندازه‌ای که کسی هدایت یافته باشد از بقیه بالاتر است.* این انبیاء را به عنوان نمونه‌ای برای بقیه انبیاء و اولیاء و صالحین ذکر کرده است. به میزانی که افراد هدایت معنوی و فکری شده باشند به همان میزان نسبت به افراد پایین دست خود «فضّلنا» تفضیل یافته هستند. 🔹۸. سئوال دیگر: این سه دسته پیامبری که اینجا ذکر شده آیا دلیل خاصی داشته است؟ ✍ علامه می‌فرمایند: دسته اول شش پیامبری هستند که علاوه بر نبوت و رسالت، سلطنت هم داشتند. ریاست ظاهری در جامعه داشتند. دسته دوم چهار پیامبرند که علاوه بر پیامبری، مشهور به ذهد بودند، مشهور به اعراض از دنیا بودند. دسته سوم هیچکدام خصوصیت مشترکی با هم ندارند ولی هر کدام آزمایش‌های سخت پس دادند. اسماعیل آزمایش قربانگاه را داشته. مسیح آزمایش خاص خودش یونس و لوط هم آزمایش‌های خاص داشتند . نسل همه اینها به نوح می‌خورند. ابراهیم هم از نوح است هر چه هدایت یافته است مال آنی است که سوار کشتی شده چون غیر کشتی‌نشینان که همه هلاک شدند. ۸.خداوند می‌گوید حال که تو موحد شدی ما به نسل تو هدایت می‌دهیم، گاهی اوقات هدایت با قدرت ظاهری است. گاهی هدایت با اعراض از دنیاست. گاهی اوقات هدایت با آزمایشات سخت است به اصطلاح در آزمایشات سخت نمرۀ خوب می‌آورد. اگر کسی موحد شد نسل او علاوه بر هدایت از این امتیازات بهره می‌برد. 🔹۹. مفسرین می‌فرمایند: گاهی به رایگان موهبت‌هایی به ما می‌شود یکی از ما خوب بوده حالا از خوبی او یک شرافت‌هایی به ما می‌رسد. مثلاً از شرافت پیامبر به این همه سید شرافت داده شده. در بحث هدایت، خدا یکی را خیلی پسندید، به جهت این یکی، شرافتی به نسل او داد که به واسطۀ آن شرافت، نسلش هم هدایت می‌شوند و علاوه بر هدایت از امتیازات دیگری هم بهره‌مند می‌شوند. اصلاً ما یکی‌مان، یکی نیست، عظمت وجودی دارد. نمی‌شود اینجا چراغی روشن شود و فقط یک نفر که زیر چراغ نشسته، بهره ببرد؛ اما آن فردی که کمی آن‌طرف‌تر باشد، استفاده نکند. خاصیت چراغ این است، یک جای کوچک را نور نمی‌دهد، به یک منطقه گسترده و وسیعی نور می‌دهد، در دعای وداع ماه رمضان در صحیفه سجادیه میخوانیم: «اَللَّهُمَّ تَجَاوَزْ عَنْ آبَائِنَا وَ أُمَّهَاتِنَا وَ أَهْلِ دِینِنَا جَمِیعاً مَنْ سَلَفَ مِنْهُمْ وَ مَنْ غَبَرَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ.» (خدایا، از پدران و مادران و هم‌کیشان ما، آنان که دیده از جهان بسته‌اند و آنان که هنوز جام مرگ ننوشیده‏ اند، در گذر.) ✨خدایا اثر رمضانم این باشد که همۀ نسل سابقمان پدر در پدر در پدر در پدر و تمام ذریّۀ من تا قیامت از اثر رمضان من بهره‌مند بشوند. 💢حال دقت کنیم چقدر توشه رمضانی ما با کیفیت باشد که به قبر همۀ قبلی‌های ما نور ببارد و تمام بعدی‌های ما که هنوز نیستند در صلب پدرانشان‌اند، نوه، نتیجه، ندیده، نبیره تا قیامت همه از عظمت رمضان ما استفاده کنند. یک آدم چقدر می‌تواند گسترده باشد، چقدر وجودش شعاع دارد در حالی که ما به غلط فکر می‌کنیم وجود هر یک از ما محدود است. 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۸/۲۳ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۲۰۴ *ادامۀ تفسیر آیات ۸۴-۸۶* 🔹۷. «وَ کُلاً فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ» ما این گروه را نسبت به عالمیان تفضیل دادیم. یا اینکه گروه دیگر از انبیاء هم بوده‌اند که در اینجا ذکر نشده و یا اصلاً غیر از پیامبران هم در این گروه می‌گنجند. ✍ مرحوم علامه می‌فرمایند: ملاک تفضیل و برتری این است که فرد چقدر هدایت یافته است. *به اندازه‌ای که کسی هدایت یافته باشد از بقیه بالاتر است.* این انبیاء را به عنوان نمونه‌ای برای بقیه انبیاء و اولیاء و صالحین ذکر کرده است. به میزانی که افراد هدایت معنوی و فکری شده باشند به همان میزان نسبت به افراد پایین دست خود «فضّلنا» تفضیل یافته هستند. 🔹۸. سئوال دیگر: این سه دسته پیامبری که اینجا ذکر شده آیا دلیل خاصی داشته است؟ ✍ علامه می‌فرمایند: دسته اول شش پیامبری هستند که علاوه بر نبوت و رسالت، سلطنت هم داشتند. ریاست ظاهری در جامعه داشتند. دسته دوم چهار پیامبرند که علاوه بر پیامبری، مشهور به ذهد بودند، مشهور به اعراض از دنیا بودند. دسته سوم هیچکدام خصوصیت مشترکی با هم ندارند ولی هر کدام آزمایش‌های سخت پس دادند. اسماعیل آزمایش قربانگاه را داشته. مسیح آزمایش خاص خودش یونس و لوط هم آزمایش‌های خاص داشتند . نسل همه اینها به نوح می‌خورند. ابراهیم هم از نوح است هر چه هدایت یافته است مال آنی است که سوار کشتی شده چون غیر کشتی‌نشینان که همه هلاک شدند. ۸.خداوند می‌گوید حال که تو موحد شدی ما به نسل تو هدایت می‌دهیم، گاهی اوقات هدایت با قدرت ظاهری است. گاهی هدایت با اعراض از دنیاست. گاهی اوقات هدایت با آزمایشات سخت است به اصطلاح در آزمایشات سخت نمرۀ خوب می‌آورد. اگر کسی موحد شد نسل او علاوه بر هدایت از این امتیازات بهره می‌برد. 🔹۹. مفسرین می‌فرمایند: گاهی به رایگان موهبت‌هایی به ما می‌شود یکی از ما خوب بوده حالا از خوبی او یک شرافت‌هایی به ما می‌رسد. مثلاً از شرافت پیامبر به این همه سید شرافت داده شده. در بحث هدایت، خدا یکی را خیلی پسندید، به جهت این یکی، شرافتی به نسل او داد که به واسطۀ آن شرافت، نسلش هم هدایت می‌شوند و علاوه بر هدایت از امتیازات دیگری هم بهره‌مند می‌شوند. اصلاً ما یکی‌مان، یکی نیست، عظمت وجودی دارد. نمی‌شود اینجا چراغی روشن شود و فقط یک نفر که زیر چراغ نشسته، بهره ببرد؛ اما آن فردی که کمی آن‌طرف‌تر باشد، استفاده نکند. خاصیت چراغ این است، یک جای کوچک را نور نمی‌دهد، به یک منطقه گسترده و وسیعی نور می‌دهد، در دعای وداع ماه رمضان در صحیفه سجادیه میخوانیم: «اَللَّهُمَّ تَجَاوَزْ عَنْ آبَائِنَا وَ أُمَّهَاتِنَا وَ أَهْلِ دِینِنَا جَمِیعاً مَنْ سَلَفَ مِنْهُمْ وَ مَنْ غَبَرَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ.» (خدایا، از پدران و مادران و هم‌کیشان ما، آنان که دیده از جهان بسته‌اند و آنان که هنوز جام مرگ ننوشیده‏ اند، در گذر.) ✨خدایا اثر رمضانم این باشد که همۀ نسل سابقمان پدر در پدر در پدر در پدر و تمام ذریّۀ من تا قیامت از اثر رمضان من بهره‌مند بشوند. 💢حال دقت کنیم چقدر توشه رمضانی ما با کیفیت باشد که به قبر همۀ قبلی‌های ما نور ببارد و تمام بعدی‌های ما که هنوز نیستند در صلب پدرانشان‌اند، نوه، نتیجه، ندیده، نبیره تا قیامت همه از عظمت رمضان ما استفاده کنند. یک آدم چقدر می‌تواند گسترده باشد، چقدر وجودش شعاع دارد در حالی که ما به غلط فکر می‌کنیم وجود هر یک از ما محدود است. 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۸/۲۳ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۲۰۵ 📔 *آیۀ ۸۷* 🔆 *«وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ»* (ما نه فقط این‌ها را فضیلت دادیم بلکه پدرانشان، ذریه‌شان، برادرانشان، هم‌فکرانشان، را هم فضیلت دادیم.) 🔷🔹 *تدبّر در آیه:* 🔹۱. در مورد «وَاجْتَبَيْنَاهُمْ» یک نکتۀ لطیفی را علامه طباطبایی از قول راغب در کتاب مفردات ذکر می‌کنند: «جبیتُ الماء فی الحوض» یعنی آب را در حوض جمع کردم. اصلاً اجتبین از ماده جبایة به معنی جمع کردن آب در یک جا، عرب وقتی آب را یک جا جمع می‌کند به آن می‌گوید «جَبَیَ.» ✨خداوند می‌فرمایند: ما همۀ چیزها و همۀ لطف‌هایمان را جمع کردیم در همین نسلِ هدایت یافته، وقتی یکی خوب می‌شود ما یک خروار خیر در اینجا جمع می‌کنیم. ❇️ در واقع جایی که آب جمع شده خود محل هیچ زحمتی نکشیده که آب به آن برسد؛ اما سرازیری بوده، آب خودش آمده و در آن جا جمع شده است. به‌طور مثال آب به بالادستی من رسیده اما همین که من در سرازیری و ذیل آن بالادستی قرار داشتم نسبت به پدران فکری و روحانی و حتی ظاهری‌ام خضوع دارم همین خضوع می‌شود سرازیری. وقتی من در سرازیری هستم خیر بالائی‌ها در من هم جمع می‌شود. بدون اینکه من زحمت بکشم به من می‌رسد. 🔹۲. اینکه گاهی اوقات نسل جدید به دلیل جسارت و گستاخی از خیرات افراد سابقشان استفاده نمی‌کنند برای این‌که خود را بالا دستی فرض کرده‌اند، وقتی خودشان را بالا بگیرند خیر بالا نمی‌رود بلکه مثل آب پایین می‌آید، اگر من نسبت به پدربزرگم اعلام خضوع می‌کنم، می‌گویم چند سال است فوت کرده‌اند اما این صفتشان خیلی خوب بود خود به خود آب برکت وجودی‌ ایشان در من هم جمع می‌شود؛ اما اگر خوبی‌های نسل سابق را قبول نداشته باشم تدین‌شان را معرفت‌هایشان را زیر سؤال می‌برم. من هم بی‌بهره می‌شوم. 🔹۳. جبایة، جمع شدن آب به سهولت است. چرا در نسل حضرت ابراهیم این همه برکت جمع شده؟ برای اینکه ابراهیم برای همهۀ ادیان یک وجود خاصی است، همه نسبت به ابراهیم خضوع دارند همه ابراهیم را قبول دارند. پس خدای سبحان می‌فرمایند: «وَاجْتَبَيْنَاهُمْ». ما بی‌زحمت آب را در این‌ها جمع کردیم بدون اینکه خودشان زحمت بکشند ما آب را در این نسل جمع کردیم. برکت و خیرات را در ایشان جمع کردیم. 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۸/۲۳ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۲۰۶ *ادامۀ شرح آیۀ ۸۷* 🔹۴. «وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» و این‌ها را به صراط مستقیم که همان صراط توحید است هدایت کردیم. یک نکتۀ لطیفی را مطرح می‌کنند. مثلاً شریعت موسی با شریعت نوح فرق داشته، شریعت نوح با شریعت داود فرق داشته، در شریعت موسی یک سختگیری‌هایی است که در زمان داود این سختگیری‌ها نبوده (کل شریعت سهل است، سخت نیست) سختگیری زمان موسی به دلیل بی‌ادبی‌های مردم زمان خودش بوده. مردم آن زمان بی‌ادبی می‌کردند، خداوند حکم‌های سخت برایشان نازل می‌کرد. ولی اصل شریعت یک چیز است چه نوح باشد چه موسی و چه عیسی و چه ایوب و چه یوسف باشد اصل شریعت رسیدن به صراط مستقیم است. اصل شریعت رسیدن به حق و جدا شدن از نفس است. پس اصل شریعت به تعبیری قرار گرفتن در مسیر فطرت است. فطرت همۀ ما یکی است، حال زمان حضرت نوح قانون‌ها به شکلی بود و زمان حضرت عیسی به شکل دیگر شد همه در طول هم بود نه در عرض یکدیگر. 🔹۵. مرحوم علامه نکتۀ جالبی را ذکر می‌کنند که لبّ کلام است. «وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» صراط ابراهیم صراط توحید بود و ما همه این‌ها را فقط سراغ توحید بردیم و از شرک، جدا کردیم. در صراط مستقیم کوچک‌ترین شرکی وجود ندارد و فقط حق به چشم می‌آید. دیگران به عنوان جلوۀ حق حضور دارند. به عنوان وجود مستقل به چشم آمدنی نیستند. صراط مستقیم همان صراط توحید، صراط فطرت، صراطی که انسان از اول بر همان خمیره خلق شده است. 🔹۶. نکتۀ دیگر که خیلی قابل توجه است، ما دائم می‌گوییم: «اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقِیمَ» خدا می‌گوید ذریۀ ابراهیم را سراغ صراط مستقیم بردیم. «هَدَيْنَاهُم» وقتی خدا کسی را سراغ صراط مستقیم ببرد دیگر انحراف عارضش نمی‌شود. وقتی خدا کسی را وارد صراط مستقیم بکند مگر کسی می‌تواند بر خدا غالب بشود؟! خداوند می‌فرماید: امنیت این گروه را خودمان به عهده گرفتیم. شیطان هم نمی‌تواند بر این گروه مسلط بشود. «إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ» (اسراء/۶۵) وقتی ما کسی را زیر پوشش خودمان گرفتیم، دیگر شیطان نمی‌تواند بر این‌ها سلطه‌ای داشته باشد بنابراین این‌ها در یک راهی قرار گرفتند که تصور ضلالت بر آن‌ها وجود ندارد. اگر ما هم هر چه از دستمان بربیاید توحیدمان را تقویت کنیم، ایمنی کاملی برای نسل و ذریۀ ما ایجاد می‌شود که کسی نمی‌تواند بر این نسل مسلط شود، چون خدا نسل توحیدی را «هَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» هدایت کرده است. 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۸/۲۳ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۲۰۷ *ادامۀ شرح آیۀ ۸۷* 🔹۷. مرحوم علامه در ذیل آیۀ «الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ» (انعام/۸۲) می‌فرمایند: منظور از ظلم در آیه شرک است چون قرآن می‌گوید: «إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ» (لقمان/۱۳) هر یک از ما که مشرک بشویم فرزندان ما بیشتر مشرک می‌شوند. ابتدا زاویه این انحراف خیلی کم است هر چه بالاتر برود باز می‌شود. 🔹۸. علامه می‌فرمایند: اگر کسی موحد شد و در این توحدش پایدار ماند خیالش از همه چیز من جمله از نسلش من جمله از دوستانش مِن جمله از اطرافیانش راحت است «وَ هُم مُهتدون» این‌ها هدایت یافته هستند. 🔹۹. اگر کسی در این وادی وارد شد و در نسل تأثیر نگذاشته یا خودش هنوز موحد نشده فکر می‌کند موحد است، سر به زنگ‌ها مشرک بودن خودش را می‌فهمد، بعضی می‌گویند همۀ این خوبی‌ها و هدایت‌هایی که شما می‌گویید من دارم، ولی نمی‌دانم چرا خدا حاجتم را نمی‌دهد! گفتم شما همیشه به خدا بگویید ندارم همیشه باید بدانیم چقدر کسری دارید، وقتی فکر می‌کنم خوبم هیچی کم ندارم، بقیه می‌گویند فلانی موحد است پس چرا بچه‌هایش خلافند؟ ما هر کدام حساب کنیم که چقدر توحید نداریم نه اینکه بگوییم با وجود اینکه من موحدم چرا فرزندم مشرک است؟ ما توحیدمان شب کنکوری است. توحیدهای ما توحید اضطراری است. توحید دائم در زندگی نیست که در همه وقت فی السراء و الضراء و حین البأس من فقط و فقط یکی را ببینم، وقتی آدم‌ها ما را سرزنش می‌کنند، وقتی دردمان می‌آید شک می‌کنیم که حالا واقعاً این کارها را ادامه بدهم؟! به مجرد یک ملامتی که دیگران در یک کار حقی که انجام می‌دهیم، می‌کنند سست می‌شویم. این چه توحیدی است؟ همۀ مردم در مقابل ابراهیم ایستادند اما ناامید نشد «لم یفشل» نتیجه آن بقای نسل سرافراز ابراهیم است. 🔹۱۰. گاهی اوقات در علمای‌ما ممکن است فرزندش هدایت را نپذیرد؛ اما آن‌قدر شاگردهای خوب تحویل داده که طبق روایات شاگردها ذریۀ فرد می‌شوند. شاگرد با آن معلم قرابت فکری دارد، پس می‌شود ذریه‌اش، گاهی اوقات تربیت در فرزند خودش اثر نکرده؛ ولی آن‌قدر خیرات به دیگران رسانده، آن هم نسل وسیعی می‌شود. حتماً نسل ژنتیک نیست؛ ولی به هر جهت در یک مجموعه‌ای هدایت او تأثیرگذار بوده است. 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۸/۲۳ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۲۰۸ 📔 *آیۀ ۸۸* 🔆 *«ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»* (این است راهنمایی خدا که به‌واسطۀ آن هر یک از بندگانش را بخواهد هدایت می‌کند، و اگر به خدا شرک می‌آوردند اعمال آن‌ها نابود می‌شد.) 🔷🔹 *تدبر در آیه:* 🔹۱. «ذَلِكَ» اسم اشارۀ دور است، این چیزی که شما می‌بینید هدایت خداست، خدا هدایتش را به هرکس از بندگانش بخواهد می‌دهد؛ اما «لَوْ أَشْرَكُوا» اگر بعد از هدایت داشتن خودش بخواهد مشرک شود، چون ما برای او مشرک شدن را نخواستیم ما مسیرش را قُرق کردیم که شیاطین نتوانند به او رخنه کنند؛ اما اگر خودش می‌خواهد از جاده خارج شود و برای خدا شریک قرار بدهد «لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» تمام عملکرد سابقش هم حبط می‌شود. «لحبط» فعل ماضی است، بر سر آن لام تأکید درآمده حتماً عملکردی که داشته حبط می‌شود، شما می‌گویید چرا؟ عرض می‌کنم مگر نه اینکه «إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ» (لقمان/۱۳) مگر نه اینکه ظلم با ظلمت هم خانواده است، تاریکی شرک آن‌قدر زیاد است که نور کارهای سابق را یک‌جا از بین می‌برد. 🔹۲. «أَشْرَكُوا» یعنی چه؟ چگونه مشرک بشود بعد از موحد شدن؟ به‌طور مثال من بگویم خدا پدر و پدربزرگم را بیامرزد که خوبی‌هایی را به ما داده، یعنی آن‌قدر گیر پدربزرگم باشم که خدا را نبینم، همۀ لطف‌هایی که به من می‌شود از پدربزرگم ببینم. در اینجا مشرک شدم. پدربزرگ من هم اگر نقشی داشته واسطه بوده. سبب اصلی خدای سبحان است. «لَوْ أَشْرَكُوا» همین که انسان در واسطه‌ها توقف کند مشرک شده است و اعمال او حبط می‌شود «لَحَبِطَ عَنْهُمْ». 🔹۳. خدا می‌گوید: اگر واقعاً واسطه‌ها وجود مستقلی هستند بگو جلوی عملت را بگیرند عملت را نگه دارند، نگذارند من آن اعمال را حبط‌ کنم. از واسطه‌ها هیچ کاری برنمی‌آید. پس یک معنای شرک در این آیه این است که واسطه‌ها به چشم بیاید. 🔹۴. معنای دیگر شرک در این آیه این است، خیری که از ما صادر می‌شود به قدرت خودمان نسبت دهیم نه به قدرت خدا. به قدرت واسطه‌ها هم کاری ندارم، فکر می‌کنم این خیر را با قدرت خودم انجام دادم قدرت خودم را شریک خدا قرار دادم. خداوند می‌فرماید، اگر روی قدرت خودت حساب کنی «لَحَبِطَ عَنْهُمْ» همۀ اعمالت را نادیده می‌گیریم، اگر روی قدرت ما حساب کنی که تا قیام قیامت برایت ثواب می‌نویسیم. تا قیام قیامت اسمت جزو کسانی است که در صراط مستقیم قرار دارند. 🔹۵. «ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ» این هدایت خداست، امتیاز انحصاری‌اش را هم فقط حضرت ابراهیم نگرفته، خدا هر کسی از بندگانش را بخواهد وارد این محدودۀ هدایتی می‌کند، هر کسی، هر بنده‌ای که می‌خواهد موحد باشد، تحت سلطۀ حضرت حق ادامۀ حیات می‌دهد؛ ولی اگر افراد خودشان به چشمشان آمد «لَحَبِطَ عَنْهُمْ». 🔹۶. ما در داستانی داریم که معلّمی که خودش قبلاً شاگرد بود و بعد معلّم شد و دم و دستگاهی داشت، نمی‌دانم به معلّمی توهین کرد و یا معلّمش بر او وارد شد و تحویلش نگرفت، یکی از علمای بزرگ هم بود که سی سال به فراموشی گرفتار شد که حتی اسم خودش را هم یادش رفته بود. چون به معلمی که کلی از او آموزش گرفته بود، بی‌اعتنایی کرد. حال خدا که همه چیز را به من داده، همۀ هستِ من مال خداست اگر فکر کنم که خودم هم کارایی دارم گرفتار نسیان عجیب و غریبی می‌شوم که حتی خودم را فراموش می‌کنم، خودم را گم می‌کنم، هویتم را گم می‌کنم. 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۸/۲۳ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
۲۰۹ 📔 آیۀ ۸۹ 🔆 *«أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْماً لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ»* (آن‌ها کسانی بودند که ما به آن‌ها کتاب و فرمان و مقام نبوّت عطا کردیم، پس اگر این قوم به این‌ها کافر شوند ما قومی را که هرگز کافر نشوند [مانند علی و شیعیانش که در دل و جان ایمان دارند] می‌گماریم.) 🔷🔹 *تدبر در آیه:* 🔹۱. ما به این‌ها کتاب دادیم، سلطنت دادیم، پیغمبری دادیم، خیلی چیزها به این‌ها دادیم، شماها یا قبول دارید که ما به اینها خیلی عطایا دادیم یا ندارید. «فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ» اگر این گروه قبول نکنند مسئله‌ای نیست، «فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْماً لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ» قومی را می‌آوریم که آن‌ها دیگر ناسپاس نیستند و نسبت به آن گروه شاکرند. «لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِين» مرحوم علامه می‌فرمایند: یعنی ما یک لطف‌هایی را به یک گروهی کردیم یا شما قبول دارید که ما این لطف‌ها را به این گروه کردیم و حرف‌های این گروه را قبول می‌کنید و یا قبول نمی‌کنید. اگر قبول نکردید شما شاکر نیستید، لذا یک گروه شاکر می‌‌آوریم. 🔹۲. مثلاً در ماه رمضان اگر باور داریم که این ماه، ماه رحمت بود، مغفرت بود، برکت بود، لطف بود و شکر بود، سعی کردیم با تمام وجودمان این ماه را درک بکنیم خدا می‌گوید شکر کنید از این که توفیق نصیب شما شده است. 🔹۳. خدای سبحان به آن‌ها هم می‌گوید از آن نبوّت و سلطنت و… که یک گوشه‌اش به شما رسیده شکر کنید…. ✨عرض کردم خدایا هر چه من از تو می‌خواهم که درود بفرستی به پیامبر برکات آن درود به من هم می‌رسد، رحمت آن درود به من هم می‌رسد یعنی هر چه ما قرآن و پیامبرمان را بیشتر قبول داشته باشیم نتیجه‌اش عاید خودمان می‌شود، اگرنه در حد گذرایی قبول داشتیم و تمام شد مجدداً روز از نو و روزی از نو، دومرتبه آدم‌ها برمی‌گردند سر جای اولشان، قرآن می‌گوید این ناشکری است. ما یک گروه می‌آوریم در آخرالزمان 313 نفرند یک ده هزار نفر می‌آوریم که این‌ها همه چیزِ دین را قبول دارند نه بعضی از زمان‌ها و نه بعضی از احکام دین را قبول داشته باشند، نه فقط رمضان، رمضانی می‌شوند بلكه همیشه و همه وقت در خدمت هستند. 📌ادامه دارد... 📚 «برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» کلاس تفسیر قرآن ۸۳/۸/۲۳ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد