٥-٤
#دعاي_عرفه
"حيات طيب"
امام سجاد عليه السلام در خواست ديگري را مطرح مي فرمايند:
فَأَحْيِنِي حَيَاةً طَيِّبَةً تَنْتَظِمُ بِمَا أُرِيدُ، وَ تَبْلُغُ مَا أُحِبُّ مِنْ حَيْثُ لَا آتِي مَا تَكْرَهُ، وَ لَا أَرْتَكِبُ مَا نَهَيْتَ عَنْهُ، وَ أَمِتْنِي مِيتَةَ مَنْ يَسْعَى نُورُهُ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ.
خدایا حیات طیب به من عطا كن تا همه چیدمان زندگي توسط تو منظم شود .
خدايا مسير زندگی را به آن چیزی که محبوب من است برسان ، محبوب من همان چيزي است كه محبوب تو است و كمكم كن كه هرگز امري كه مخالف پسند توست دوست نداشته باشم. يعني
حرام و مکروهی از من صادر نشود .
حیات طیب یعنی همه ميل ما در این است كه از چیدمان خداي سبحان لذت ببريم و حیات پر از لذت، زندگی بدون گناه و مکروه است .
خداي سبحان
مُنظِّم امور است ، چیدمان طاعت هم با نظر خداي سبحان است . (تَنتظِم از ريشه نظم) . کلمه نظم به نخ وسط گردن بند می گويند که همه دانه ها پشت سرهم آراسته مي شود.
بنابراين حیات طیب حیاتی است که همه امور زندگی ما با هم همخوانی دارد و بدون تعارض است و کنار هم چیده شده است. بطور مثال در جامعه بدرخشم و مطرح باشم اما در خانه مسئولیتم را رها کنم نظمي صورت نگرفته است.
تنتظم يعني بايد همه امورم با هم هماهنگ باشد، همه طاعاتی که انجام می دهم با هم سازگار باشد .
در چیدمان ها یا از مهره کوچک به درشت می رسند یا برعکس یا همه یک سایز هست، هرکدام یک سازي نمي زند و با هم متفاوت نيست .
خدایا تو کارهایم را کنار هم تنظيم كن ، زندگی خیلی خوشي به من عطا كن که ناظم این زندگی تو باشی، تنظیم طاعات و عبادات و زندگي فردي و اجتماعي من به دست تو باشد و همه اين امور با هم هماهنگی داشته باشند و من اين نظم تو را بپذيرم و اراده اجراي آنرا با ميل و رغبت داشته باشم كه این اراده را هم تو به فعلیت مي رساني .
الحمدلله رب العالمین
پايان جلسه چهارم
استاد بروجردي
٩٥/٥/١٨
كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد
پيام رسان سروش پلاس
sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi
پيام رسان بله
https://ble.im/boroojerdi
پيام رسان گپ
https://gap.im/darmahzar
پيام رسان ايتا
https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi
تلگرام
@darmahzar
لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇
http://bit.ly/2WTptgK
١-٥
#دعاي_عرفه
ادامه دعای عرفه امام سجاد علیه السلام
" درازي عمر و قساوت قلب "
وَ لَا تَمْدُدْ لِي مَدّاً يَقْسُو مَعَهُ قَلْبِي، وَ لَا تَقْرَعْنِي قَارِعَةً يَذْهَبُ لَهَا بَهَائِي،
خدایا عمرم را به اندازه اي دراز نکن که قساوت قلب بگیرم .
گاهي عمر طولانی توام با مصیبت ها و مشکلات مختلف موجب فراموشي تو مي شود.
در بخشهاي ديگر صحیفه سجاديه از قول امام سجاد(ع) عرض مي كنيم: اذا کان عمری مرتعا للشیطان فاقبضنی الی.... ابتدا می گوییم تا زمانی که لباس بندگی بر تنم هست ، عمر و حيات داشته باشم ولی از زماني كه زندگي من چراگاه شيطان مي شود ، دیگر نمی خواهم زنده بمانم .
در این جا هم می گویم عمرم را انقدر دراز نکن که قساوت قلب نصیبم شود.
قساوت مقابل رقت و نرمي دل است .
قارعه به معناي کوبنده است خدایا مصیبت سخت و كوبنده بر من وارد نکن! زيرا ارزشم با آن مصیبت از بین مي رود ، یعنی ممكن است فردي كنترل خود را در یک مصیبت خیلی سخت از دست بدهد و بر مصیبت مسلط نشود و كاملا مصیبت بر او چيره گردد و دیگر متوجه رفتار و گفتارش نباشد .
اسلام مرتبا اشاره مي فرمايد: باید انسان در هر شرايطي قاعده و قانون خود را رعایت کند اگر به محض وارد شدن مصيبتي ، از همه قوانين صرف نظر کند كه بايد به ميزان تدين او شك كرد.
پس خدایا از این نوع مصیبت ها در زندگی من وارد نكن که ارزش من از بین برود و مورد تحقير و ملامت ديگران واقع شوم .
معنای دیگر : خدایا مصیبت های سخت بر من وارد نکن که آن مصيبت ارزشم را از بین ببرد !
در معناي قبلي عرض كرديم رفتار ما در قبال آن مصيبت موجب بي ارزشي ما نشود اما در اين فراز مي گوييم خود مصيبت موجب بي ارزشي ما نشود بطور مثال گاهی اوقات فردي همه سرمايه اش را از دست می دهد و اين امر موجب مي شود اطرافيان او را بابت فقر بوجود آمده، سرزنش کنند و در جمع ذليل و خوار نمايانده شود حال از خداي سبحان مي خواهيم امري كه در بين اطرافيان موجب حقارت ما مي شود ، اتفاق نيفتد تا هركسي به خود اجازه دهد برخوردهاي سوء انجام دهد و من در مقابل او قيمتي و بهايي نداشته باشم.
ادامه دارد
كلاس شرح دعاي عرفه
٩٥/٥/٢٥
٢-٥
#دعاي_عرفه
" عزت مومن "
وَ لَا تَسُمْنِي خَسِيسَةً يَصْغُرُ لَهَا قَدْرِي وَ لَا نَقِيصَةً يُجْهَلُ مِنْ أَجْلِهَا مَكَانِي
خدایا به من مهر پستي نزن كه ارزش و شخصيت من بواسطه آن مهر ، ضايع شود، حسودی و حساسی و خسیسی و طمع و كبر.... ضد ارزش است . بطور مثال می گویند فلانی را كه مي شناسي ؟ او انواع صفات رذيله را دارد، این ها مهر است یعنی فرد با این وضعیت شناخته و معرفی شده است.
خدایا مهر پستي بر من نزن که قیمت و ارزشم پایین خواهد آمد .
به ما توصيه شده در خوبی ها بدرخشید حال اگر در خوبی ها نمی درخشيم حداقل در بدی ها معروف نباشيم .
مومن عزیز است و نبايد به بدي و پستي مشهور شود و به ضد ارزشها شناخته شود.
خدای نکرده اگر به تکبر و انتقاد ناپذیري معروف و در اين صفات پايدار باشيم گرچه كسي هم سراغ ما بيايد، يك بار است و همه دوري خواهند كرد .
عزت از آن خدا و پیامبر و مربوط به مومنین است و نبايد مومن ذلیل جلوه کند .
" نقش ابليس در نا اميدي "
وَ لَا تَرُعْنِي رَوْعَةً أُبْلِسُ بِهَا، وَ لَا خِيفَةً أُوجِسُ دُونَهَا، اجْعَلْ هَيْبَتِي فِي وَعِيدِكَ، وَ حَذَرِي مِنْ إِعْذَارِكَ وَ إِنْذَارِكَ، وَ رَهْبَتِي عِنْد تِلَاوَةِ آيَاتِك
روع به معني نگرانی است ،
خدایا مرا بگونه ايي نگران نکن که نا امید شوم !
بُلِسْ به معنی نا امیدی است و نقش اصلی ابليس ایجاد نا امیدی است .
گاهی اوقات فرد از گذشته و اینده اش به ميزاني نگران است که گویا هیچ امیدی ندارد. ما بايد دغدغه مشكلات و مصيبتها را داشته باشیم ولی موتور حرکت را هم بكار اندازيم يعني هم در جهت رفع مشكلات تلاش داشته باشيم و هم از رحمت خدا نا اميد نشويم .
در آیات قرآن هم به بهشت وعده و هم به جهنم وعيد مي دهند .
گاهي انقدر از خدا مي ترسيم که از کمال و رشد و رحمت خدا نا اميد مي شويم و گاهي هم آنقدر گستاخ مي شويم كه به خود اجازه هر جسارتي مي دهيم و بعد مي گوييم خدا مي بخشد.
لا تخفنی خدایا من را گرفتار ترسی نکن که درباطن دائما به آن ترس مشغول شوم .
اوجس باطنی است، وجس یک اضطراب درونی است يعني همه فکر و ذکر انسان آن ترس دروني است .
اگر خدا بخواهد با مشکلي كه پيش مي آيد مرا عذاب مي کند پس دل مشغول كردن به ترس فايده ايي ندارد .اگر تمام فکر و ذکر ما ترس از گناه باشد به فضل و رحمت و ستر خدا اميدوار نمي شويم در حاليكه گناه ما از کوه ها بزرگتر و از دریاها گسترده تر باشد رافت و رحمت خدا از همه اینها بیشتر است .
ترس و نا اميدي صرف، توصيه شيطان است و ما را از حركت پويا باز مي دارد
٩٥/٥/٢٥
ادامه دارد
استاد بروجردي
كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد
پيام رسان سروش پلاس
sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi
پيام رسان بله
https://ble.im/boroojerdi
پيام رسان گپ
https://gap.im/darmahzar
پيام رسان ايتا
https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi
تلگرام
@darmahzar
لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇
http://bit.ly/2WTptgK
٣-٥
#دعاي_عرفه
" رها شدن در طغيانگري "
وَ لَا تَذَرْنِي فِي طُغْيَانِي عَامِهاً، وَ لَا فِي غَمْرَتِي سَاهِياً حَتَّى حِينٍ،
خدایا مرا در طغیان سرگردان نگذار !
گاهی انسان خود را مستغنی می بیند و در پيشگاه خالق و در مقابل خلق خیلی دور بر می دارد . خدایا اجازه نده به اين وضع دچار شوم و آنا با عافیت به دادم برس تا در گستاخي سرمستي نكنم !
خدایا در این گردابی که فرو رفتم از من غافل نباش و مرا بی پناه رها نکن !
حتی حین، اشاره به اينست كه گاهی آدمي تا يك زمان مشخصي در گرداب غفلت فرو می رود و ديگر زمان براي او قابل بازگشت نيست بايد حواسمان جمع باشد ، طغيان، ما را پایین می کشد از خدا بخواهيم او ما را با طناب ولايت بالا بكشد و اجازه ندهد دچار سهو شويم .
گاهی اوقات تا نعمت از ما گرفته نشود بهوش نمی آییم، البته خدا آلارمش را مي دهد اما ما نفهمیديم .بايد توجه داشته باشيم نه خودمان برای خودمان هستیم نه دیگران برای ما هستند هر دو امانت هستیم .
خدایا ما را رها نکن تا در این گرداب، اهل سهو و غفلت و بی خیالي باشيم و به مجرد سقوط كردن طنابي بیانداز و ما را بالا بکش .
" چگونه مورد عبرت ديگران واقع مي شويم "
وَ لَا تَجْعَلْنِي عِظَةً لِمَنِ اتَّعَظَ، وَ لَا نَكَالًا لِمَنِ اعْتَبَرَ
خدایا مرا وسیله موعظه دیگران قرار نده ، که به محض مشاهده من، هوشيار شوند!
مثلا من متکبر بودم و می تاختم حال كه بدجوری زمین خوردم، مردم مرا مي بينند و مي گویند از فلانی عبرت بگیر كه زمین نخوری ، خدایا من را واعظ دیگران نکن که از طریق دیدن من موعظه شوند و از زندگی من عبرت بگیرند . .
مردم در عبرت ازما عبور کنند ولی گویا در موعظه می بینند و گرفتار می شوند . بقیه می گویند حواست جمع باشد مثل فلانی فلان کار را نکني ، ما را نشان مي دهند و خلاف روش ما عمل مي كنند .
ما دلمان می خواهد بدرخشیم (ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قره اعین و اجعلنا للمتقین اماما) ما را برای کارهای درست به هم نشان دهند نه براي كارهاي نادرست كه خلاف آنرا عمل كنند .
" نحوه زندگي متعارف "
وَ لَا فِتْنَةً لِمَنْ نَظَرَ،
خدایا آدم هایی که به من نگاه می کنند مفتون من نشوند . يعني زندگي ما متفاوت از بقيه نباشد و يك عرف معمولي در آن رعايت شود. موجودي ما هرچقدر هم كه باشد، حق نداریم غير متعارف از بقیه زندگی کنیم.
غیر متعارف يعني اگر در زندگی مادی بالاتر و يا پایین تر هستم ، نباید لباس شهرت بپوشيم که يا به زهد مشهور شويم و يا به تبرج و جلوه گري و خودنمايي، هر دو وجه آن بد است .
خدایا نمی خواهم افراد مفتون من شوند در حدی که خیلی غیر متعارف، بالاتر یا پایین تر باشم .
معنای دیگر این است که نحوه پوشش و يا زيور آلات ويا اثاث منزل و يا نحوه آرايش ما حواس پرت كن باشد ، اينها مصداق فتنه است .
خدایا مارا بگونه ايي قرار نده كه حواس بنده هایت را پرت کنيم . ممکن است در عرف خانوادگی چیزی بپوشيم كه عادی باشد ولی در عرف کاری قطعا نباید چنین لباسي را بپوشيم که هرکس نگاه می کند لیز بخورد و مفتون شود، بايد يك حد وسطی را رعایت کنيم .
خدايا من دل آدم ها را نبرم بلكه دل آنان را به سوي تو سوق دهم .
عالِم کسی است که وقتی به او توجه كنيد یاد خدا مي افتيد نه گیر خود عالِم باشید و مريد و مراد بازي راه بياندازيد.
خدایا اگر مردم از ما حسن رفتار مي بينند و تصميم به مدح و ثناي ما دارند به آنها تأكيد كنيم كه کار خدا است و کار من به حول و قوه حق انجام شده است پس از خدا تشکر کنید ، اگر مردم گیر ما بیافتند، مفتون ما می شوند و دلشان برای ما می رود ، در حاليكه بايد بدانيم کار مثبت متعلق به خدا است و ما جز کانال کولر نقش ديگري نداريم .
ادامه دارد
استاد بروجردي
كلاس شرح دعاي عرفه
٩٥/٥/٢٥
كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد
پيام رسان سروش پلاس
sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi
پيام رسان بله
https://ble.im/boroojerdi
پيام رسان گپ
https://gap.im/darmahzar
پيام رسان ايتا
https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi
تلگرام
@darmahzar
لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇
http://bit.ly/2WTptgK
٦
#دعاي_عرفه
ادامه فرازهايي از دعاي عرفه
"باقي ماندن نام نيكو"
«و اجعل لی لسان صدق فی الغابرین و ذکراً باقیاً فی الاخرین»
لسان صدق به معنای نام نیکوست. خدایا نام نيكو مرا در میان بازماندگانم قرار بده، نام من همیشه پایدار باشد و گذر زمان نام مرا گم نکند.
اینکه از خدای سبحان درخواست می کنیم ذکر خیر ما را در میان آیندگان باقی بگذار یعنی(بي مايه فتير است) باید یک کار ماندنی انجام بدهیم که گذر زمان آن را محو نکند.
دعا مجموعه نیازمندی های ماست ، ما به بقاي ناممان نیاز داریم ، به اينكه بعد از مردن از ما تعریف بشود، نياز داريم و بايد جهت انجام این نیاز اقدامات لازم را هم انجام بدهیم.
"قرار گرفتن در جايگاههاي خاص"
«و انحلنی شرائف نحلک فی المقامات ...لاحبائک»
نحله به معنای عطیه است، (عرب به مهریه هم نحله می گوید) .
خدایا بالاترین عطایا را به من ببخش، بالاترین عطایا در مقاماتی که برای دوستانت فراهم کردی.
در واقع با اين دعا درخواست مي كنيم : هم عطیه ای که نصیب من می کنی بسیار قیمتی باشد و هم جایگاه دوستانت را در اختیار من قرار بده ! بالاترین عطیه این است که انسان محبوب و محب خدا بشود که در اين صورت در جایگاههای خاصی ساکن می گردد.
« و اجعل قلبی واثقا بما عندک»
ما می دانیم خدا موجودي فراواني دارد ولی حقيقت اينست كه هنوز در دل و در باطن به دارايي خدا اطمينان نداريم و به موجودي خود بيشتر از خزانه نامحدود خود دل بسته ايم .
خدايا دلم را مطمئن کن به موجودی خودت نه به دارایی خودم.
وقتی دل به موجودی خدا مطمئن بشود هیچ وقت دلرزه ندارد چون موجودی خدا کم و محدود و دارای زمان نیست اما موجودی ما محدودیت و زمانها و مكانهاي خاصی دارد.
خدایا من فقط روی خزانه غیب تو حساب کنم نه روی موجودی خودم.
"بكار گيري خواص"
«و استعملنی بما استعملت به خاصتک»
خدایا همان كارهايي را كه خواص از بندگانت را مشغول به آن كردي، مرا هم به همان امور بكار گير همان ماموريتهاي ويژه و ممتازت را به من هم واگذار كن!
خدايا مي دانم به ناتوانها و به قراضه ها کار خاص نمی دهند اما ميخواهم ابتدا معرفت و توانمندي و سپس ظرفيت انجام كارهاي ويژه را عطا كني!
"طاعت عاشقانه"
«و اشرب قلبی ذهول العقول طاعتک»
(وقتي دل پر از یک چیز می شود به آن دل می گویند اشراب قلب .)
خدایا گروهي از آدمهايی كه اهل عقل هستند متاسفانه از طاعت غافل مي باشند،اما من درخواست مي كنم عاشقانه طاعت تو را دوست داشته باشم، دلم از آب طاعت لبالب باشد . یعنی طاعت را تکلیفی انجام ندهم بلکه قلبا بخواهم و از آن لذت ببرم.
"درخواست همه مواهب"
و اجمع لی الغناء و العفاف و ....و السعه، و الطمأنینه
خدایا این گونه نباشد كه یک چیزی عطا مي كني، نعمت ديگرت را بگیری.
خدايا هم مردم از دست من راحت باشند و هم من از دست آنها راحت باشم.
جسمم سالم و رفتارم سالم ... عافیت جسم و خُلق و روح با هم نصيبم كن!.
همه اینها را با هم برای من جمع کن ، نه اينكه اعطاء يكي مستلزم بازپسگيري ديگري باشد.
"عدم درخواست"
«صن وجهی عن الطلب...»
خدايا آبرویم را حفظ كن به اینکه از هیچ کس درخواست نداشته باشم.
یعنی ظاهراً در هر درخواستی یک آبروریزی است .
«ذبنی عن التماس ...»
خدايا مرا دور کن از اینکه آن چیزی که نزد فاسقین است ، طلب کنم.
گاهي بعضی از امکانات نزد فساق است مبادا آبروي خود را ببرم با خواهش كردن از فساق، تکنیک و امکانات خودشان را در اختیار من قرار دهند.
"گذراندن عمر در حج و عمره"
«و اجعل باقی عمری فی الحج و العمره ابتغاء وجهک»
خدایا هرچه از عمرم می ماند در حج و عمره بگذرد یعنی من اهل زیارت و دائم الزیاره باشم و لذت و عیشم به زیارت باشد.
یک معنای دیگر: در حج تکلیف معلوم است میقات و طواف و عرفه و منی و مشعر با همه لطائف و اشاراتی که در این احکام است. ....پس ترددم در مسیر حق و انجام تكاليف باشد.
"يكسان بودن ظاهر و باطن"
لم تنکس برأسی عند اخوانی
خدایا مرا نزد دوستانم شرمنده نکن!
نکس به معنای واژگونی است، یعنی نزدیکان من شناختی مثبت از من دارند حال با نزديك شدن ، شناخت و تصورات آنها معكوس نشود در واقع از خدا مي خواهيم ظاهر و باطن ما با هم فرق نداشته باشد.
معناي ديگر اینکه دوستانم وقتی چیزی از من خواستند بتوانم برایشان انجام دهم.
"بهترين وارد بر عرفه"
«ان تجعلنی من خیار وفدک»
از خدای سبحان درخواست می کنم که من را جزء بهترین واردین روز عرفه قرار دهد. (وافد یعنی وارد). عرفه برای شیعه و سنی است چقدر خدا درآن روز مشتری دارد؟! مشتری های خدا ظهر تا غروب عرفه چقدر است ؟! من به خدا نمی گویم به من نمره قبولی بده بلکه می گویم من را جزء برترین های آن روز قرار بده.
« و باهیت به من هو خیر منه»
#دعاي_عرفه
بسم الله الرحمن الرحیم
شما یقین داشته باشید همه ما قابلیت و ظرفيت و توانايي بسياري از درخواستها را از خداي سبحان داريم و به همين دليل به ما اجازه اعلام نيازمندي و دعا داده شده است .
ما هیچوقت از خدا نمی خواهیم من را آسمان و گل و سنگ کند، زيرا ما انسانيم و ظرفيت سنگ شدن را نداريم .
در دعا فقط اعلام نیاز می کنيم و مایل هستیم این قابلیت در ما به فعلیت دراید. نمی خواهیم چیز جدیدی در ما احداث بشود.
در دعاتوان و پتانسيل نهفته ما تقويت مي شود به همین دلیل نمی گوییم این دعا مربوط به من و توان من نیست.
ما فقط استعدادها را شناسايي و دست نیازمان را به سوی درگاه بی نیاز دراز می کنیم تا آن استعداد هایی که در ما قرار داده است به حول و قوّه خودش و با خواست ما به فعلیت دربیاید.
"بحث خشيت و خوف سازنده"
امام حسين عليه السلام در روز عزفه با اين دعا آغاز مي كنند:
اللهم اجعلني اخشاك كاني اريك و اسعدني بتقويك
خدایا مرا به گونه ای قرار بده که از تو خشيت داشته باشم گویا تو را می بینم و در محضر تو هستم .
خشیّت ، ترسی عالمانه است که موجب ادب حضور می شود ، بنابراين ترسی نیست که بُعد ایجاد کند.
خشيت، ترسی است که بنده در حضور خدای سبحان آداب را بکار می گیرد.
خشيت از حق يعني خدایا مرا بگونه ايي قرار بده که بر مبناي شناخت و معرفت، از تو حساب ببرم و این حساب بردن موجب فعالیت صحیح و بيشتر من در حضور تو شود نه اینکه منجر به کم کاری و کسالت و بُعد گردد.
گاهی اوقات مردم «یخشون الناس» هستند و از مردم حساب میبرند نه از خدا.
خدایا مي خواهم عالمانه از تو حساب ببرم نه جاهلانه یعنی بدانم و بيابم كه سمیع ، رحیم، بصیر و ...هستي !
ترس جاهلانه مرا قفل مي كند و امكان معرفت افزايي و وصل و اطاعت را از من سلب مي نمايد .
خدايا خشيت و شهود عالمانه تو، باعث ميشود از ريا و تظاهر، دوري و از بسياري از معاصي پرهيز و بگونه ايي عمل كنم كه گويا در مقابل تو هستم .
"رمز سعادتمندي"
«اسعدنی بتقواک» ما در زبان عامیانه می گوییم ان شاء الله خوشبخت شوی، حال در اين دعا خودم برای خوشبختی خودم دعا می کنم،
خدایا مرا سعید کن و سعادت را نصیبم نما! چگونه؟
با اجرای صحیح اوامر و ترک مناسب نواهی یعنی اجرای اوامر بصورت افراط و تفریط و ترک نواهی هم برای نشان دادن به مردم نباشد.
پس اگر تقوا داشته باشيم خوشبختيم، اتقواالله یعنی بخواهید خوشبخت بشوید و سعادت فقط با متقی بودن محقق مي شود در واقع خوشبختي هیچ رمز و كُد دیگری ندارد. بطور مثال اگر کسی زندگی مرفهی دارد اما گناه می کند نمی توانیم بگوییم خوشبخت است.
نكته مهم ديگري كه بايد به آن اشاره كنيم اينست :
ما باید از خدا بخواهیم توفيق رعايت تقوي و كسب سعادتمندي را به ما بدهد ، نمی توانیم بگوییم با این اعمالی که انجام می دهيم و با این اراده های مثبتي که داريم خوشبخت می شويم.
ما برای خوشبخت شدن محتاج او هستيم، ممكن است سوال كنيد: اگر تقوا رمز خوشبختی است و تقوا انجام طاعت و ترک معصیت است ،چرا نبايد به اراده خود تكيه كنيم؟
پاسخ مي دهيم: برای انجام طاعت و ترک معصیت محتاج او هستيم، بايد از او طلب توفیق انجام طاعت و ترک معصیت داشته باشيم و او لوازم و ابزار آنرا فراهم کند. بعنوان مثال براي انجام طاعت به سلامتي جسمي و روحي نياز داريم و اين سلامتي فقط از ناحيه حق تأمين مي شود.
ما براي سعادتمند شدن علاوه بر اینکه بايد از گناه پرهیز کنيم و علاوه بر اینکه بايد انجام طاعت داشته باشيم، باید از منیّت نيز پرهيز نماييم .
اگر ما گرایشات درست و اعمال صحيح .....داشته باشيم اما خود را در انجام آن مستقل ببينيم متقي نيستيم ، خوشبخت کسی است که هم ترک معصیت کرده و هم انجام طاعت دارد و هم شعارش «بحول الله و قوته اقوم و اقعد» است .
خدا حائل شده است که من معصیت انجام نمی دهم و خدا قوّت داده است که من طاعت انجام می دهم.
"احساس بي نيازي به غير"
«اللهم اجعل غنای فی نفسی » خدایا! بی نیازی مرا در درون خودم قرار بده یعنی باطناً احساس نیازی به غیر تو نکنم.
وقتي خود را بی نیاز از افراد می بینید که هرچه احتياج دارید، حاضر باشد.
این قسمت از دعا از دو دید قابل بررسي است: ١- وقتی خدا در خودم باشد و قرب خاصی به خدا احساس کنم، ديگر هیچ نوع نیازي به احدی نخواهم داشت و بقين دارم اگر صلاح بداند هرچه بخواهم برایم فراهم می کند .
در روز عرفه این درخواست بسيار حياتي است زيرا فقر به سوي حق و عدم نياز به ديگران موجب عزتمندي ما مي شود .
وقتی فکر کنيم همه چیز در اختیارما است، گويا با همه وجود«سخّر لکم ما فی السماوات و ما فی الارض» را ادراك مي كنيم.
١
#دعاي_عرفه
بسم الله الرحمن الرحیم
شما یقین داشته باشید همه ما قابلیت و ظرفيت و توانايي بسياري از درخواستها را از خداي سبحان داريم و به همين دليل به ما اجازه اعلام نيازمندي و دعا داده شده است .
ما هیچوقت از خدا نمی خواهیم من را آسمان و گل و سنگ کند، زيرا ما انسانيم و ظرفيت سنگ شدن را نداريم .
در دعا فقط اعلام نیاز می کنيم و مایل هستیم این قابلیت در ما به فعلیت دراید. نمی خواهیم چیز جدیدی در ما احداث بشود.
در دعاتوان و پتانسيل نهفته ما تقويت مي شود به همین دلیل نمی گوییم این دعا مربوط به من و توان من نیست.
ما فقط استعدادها را شناسايي و دست نیازمان را به سوی درگاه بی نیاز دراز می کنیم تا آن استعداد هایی که در ما قرار داده است به حول و قوّه خودش و با خواست ما به فعلیت دربیاید.
"بحث خشيت و خوف سازنده"
امام حسين عليه السلام در روز عزفه با اين دعا آغاز مي كنند:
اللهم اجعلني اخشاك كاني اريك و اسعدني بتقويك
خدایا مرا به گونه ای قرار بده که از تو خشيت داشته باشم گویا تو را می بینم و در محضر تو هستم .
خشیّت ، ترسی عالمانه است که موجب ادب حضور می شود ، بنابراين ترسی نیست که بُعد ایجاد کند.
خشيت، ترسی است که بنده در حضور خدای سبحان آداب را بکار می گیرد.
خشيت از حق يعني خدایا مرا بگونه ايي قرار بده که بر مبناي شناخت و معرفت، از تو حساب ببرم و این حساب بردن موجب فعالیت صحیح و بيشتر من در حضور تو شود نه اینکه منجر به کم کاری و کسالت و بُعد گردد.
گاهی اوقات مردم «یخشون الناس» هستند و از مردم حساب میبرند نه از خدا.
خدایا مي خواهم عالمانه از تو حساب ببرم نه جاهلانه یعنی بدانم و بيابم كه سمیع ، رحیم، بصیر و ...هستي !
ترس جاهلانه مرا قفل مي كند و امكان معرفت افزايي و وصل و اطاعت را از من سلب مي نمايد .
خدايا خشيت و شهود عالمانه تو، باعث ميشود از ريا و تظاهر، دوري و از بسياري از معاصي پرهيز و بگونه ايي عمل كنم كه گويا در مقابل تو هستم .
"رمز سعادتمندي"
«اسعدنی بتقواک» ما در زبان عامیانه می گوییم ان شاء الله خوشبخت شوی، حال در اين دعا خودم برای خوشبختی خودم دعا می کنم،
خدایا مرا سعید کن و سعادت را نصیبم نما! چگونه؟
با اجرای صحیح اوامر و ترک مناسب نواهی یعنی اجرای اوامر بصورت افراط و تفریط و ترک نواهی هم برای نشان دادن به مردم نباشد.
پس اگر تقوا داشته باشيم خوشبختيم، اتقواالله یعنی بخواهید خوشبخت بشوید و سعادت فقط با متقی بودن محقق مي شود در واقع خوشبختي هیچ رمز و كُد دیگری ندارد. بطور مثال اگر کسی زندگی مرفهی دارد اما گناه می کند نمی توانیم بگوییم خوشبخت است.
نكته مهم ديگري كه بايد به آن اشاره كنيم اينست :
ما باید از خدا بخواهیم توفيق رعايت تقوي و كسب سعادتمندي را به ما بدهد ، نمی توانیم بگوییم با این اعمالی که انجام می دهيم و با این اراده های مثبتي که داريم خوشبخت می شويم.
ما برای خوشبخت شدن محتاج او هستيم، ممكن است سوال كنيد: اگر تقوا رمز خوشبختی است و تقوا انجام طاعت و ترک معصیت است ،چرا نبايد به اراده خود تكيه كنيم؟
پاسخ مي دهيم: برای انجام طاعت و ترک معصیت محتاج او هستيم، بايد از او طلب توفیق انجام طاعت و ترک معصیت داشته باشيم و او لوازم و ابزار آنرا فراهم کند. بعنوان مثال براي انجام طاعت به سلامتي جسمي و روحي نياز داريم و اين سلامتي فقط از ناحيه حق تأمين مي شود.
ما براي سعادتمند شدن علاوه بر اینکه بايد از گناه پرهیز کنيم و علاوه بر اینکه بايد انجام طاعت داشته باشيم، باید از منیّت نيز پرهيز نماييم .
اگر ما گرایشات درست و اعمال صحيح .....داشته باشيم اما خود را در انجام آن مستقل ببينيم متقي نيستيم ، خوشبخت کسی است که هم ترک معصیت کرده و هم انجام طاعت دارد و هم شعارش «بحول الله و قوته اقوم و اقعد» است .
خدا حائل شده است که من معصیت انجام نمی دهم و خدا قوّت داده است که من طاعت انجام می دهم.
"احساس بي نيازي به غير"
«اللهم اجعل غنای فی نفسی » خدایا! بی نیازی مرا در درون خودم قرار بده یعنی باطناً احساس نیازی به غیر تو نکنم.
وقتي خود را بی نیاز از افراد می بینید که هرچه احتياج دارید، حاضر باشد.
این قسمت از دعا از دو دید قابل بررسي است: ١- وقتی خدا در خودم باشد و قرب خاصی به خدا احساس کنم، ديگر هیچ نوع نیازي به احدی نخواهم داشت و بقين دارم اگر صلاح بداند هرچه بخواهم برایم فراهم می کند .
در روز عرفه این درخواست بسيار حياتي است زيرا فقر به سوي حق و عدم نياز به ديگران موجب عزتمندي ما مي شود .
وقتی فکر کنيم همه چیز در اختیارما است، گويا با همه وجود«سخّر لکم ما فی السماوات و ما فی الارض» را ادراك مي كنيم.
٢
#دعاي_عرفه
بسم الله الرحمن الرحیم
ادامه شرح دعاي امام حسين عليه السلام
واخسأ شیطانی و فکّ رهانی
عرب به هنگام دور كردن سگ مي گويد: اِخسِ.
خدایا تو شیطان مرا دور کن یعنی من دغدغه شیطانم را نداشته باشم که بر من مسلط می شود و مرا به انحراف مي كشاند.
خدايا به مجرد اینکه شیطان بخواهد آسیبی به من وارد کند، تو او را از من دور کن.
"چگونه شيطان سر براه مي شود؟"
راهكار مومن شدن شيطان كار كردن روي نفس اماره و تبديل آن به نفس لوامه است .
آدمها در ناتوانی های جسمی و بعد از مصیبت ها، بدجنس می شوند، به همين دليل در گرفتاريها و مصیبت ها باید به خدا پناه ببریم چون شيطان مي تواند در شرايط سخت ما را مغلوب كند.
و يا گاهی به كسي آسيب نمي زنيم و خیلی هم آدم خوبی هستیم اما شيطان عُجب و خودپسندي را سراغ ما می آورد، خدایا تو شیطان را از من دور کن. شیطان سگ پاسبان است، سگ در خانه و زندگی کسی نمی آید بلكه كنار در مي ماند و غریبه ها را راه نمی دهد و براي خوديها اجازه ورود صادر مي كند.
"چگونه آزادگي محقق مي شود؟"
«و فکّ رهانی»
خدایا من در گرو خیلی چیزها هستم، فقط تو مي تواني مرا آزاد کني.
در گرو بودن چند معنا دارد:
١-گاهي من مدیون شما هستم، به اينگونه كه شما به من لطف کردید من هم باید و مجبورم تلافي كنم و به شما لطف کنم، حال عرض مي كنم:«فکّ رهانی» یعنی خدایا به من توفیق بده بدهکار خلق نباشم و يا بده كاريهايم را به سرعت بپردازم.
٢-من اسیر مخلوق و وابسته به خلق تو نباشم.
خدايا فقط وابسته به تو باشم، چون خلق می آیند و می روند، هستند و نیستند، تعریف می کنند و نمی کنند، هيچكدام نبايد براي من مهم باشد.
سرخُمّ مِی سلامت شکند گر سبویی
خدایا مرا اسیر خودت کن، و از اينكه وابسته به خلق باشم و روي آنها حسابي باز كنم رها شوم.
٣- خدایا مرا رها كن از اينكه طمع به خلق و توقع از آنان داشته باشم. زيرا توقع از ديگران موجب عدم آزادگي و استقلال در رأي و تصميم گيري است.
"چگونه منيت خود را باطل كنيم"
«فی نفسی فذللنی و فی اعین الناس فعظمنی»
خدایا من به چشم خودم نیایم و اگر همه مردم هم از من تعریف کنند در درون و باطنا بدانم کسی نیستم، در خلوت خودم بفهمم هیچ کس نیستم، ذلیل و خوار و بی مقداري که هیچ حسابی برای خودش باز نمی کند اما خدايا مرا در چشم دیگران عظیم و بسيط جلوه بده.
نمی گوییم «کبّرنی» بلکه می گوییم «عظّمنی» یعنی خدایا با این عظمتی که به من دادی بتوانم کار انسان ها را راه بیاندازم و از زبان من كلام حق خارج شود و در مقابل آن حق، خاضع باشم.
"عدم رسوايي"
امام حسين عليه السلام درخواستي ديگر را در روز عرفه مطرح مي فرمايند:
« بسریرتی فلا تخذنی »
خدایا ! با آن چیزی که در باطن من است ، رسوايم نکن.
(خذی یعنی خواری و ذلت و پستی)
گاهی چیزی در درون من مي گذرد كه درست نيست يا يك لحظه در سرّ من نسبت به ديگري گناه یا بدخواهی گذشته است، حال عرض مي كنم خدایا در وجود من چیزهایی غفلتا و يا عالمانه خطور مي كند مبادا به وسیله آن مرا خوار کنی و بوسيله آن امور باطني، تحقیر شوم.
"سلب نعمت"
« نعمک فلاتسلبنی»
(سلب به معنی ربودن است)
خدایا مبادا نعمت هایت را به يكباره از من بگیری.
گاهي نعمات بصورت نامحسوس و كم كم از ما گرفته مي شود و اين بدليل ناشكري و عدم استفاده صحيح از نعمات بوده است.
و البته ممكن است نعماتي هم بنا به مصلحتي از ما گرفته شود اما خداي سبحان مجددا جايگزين مي كند
"راضي نشدن به نمره قبولي"
ما در دعاي ديگري عرض مي كنيم:
« اللهم اغلبنا فی هذا الوقت منجحین مفلحین مبرورین....» خدایا ما را در این زمان برگردان در حاليكه پیروز شدم، آن رشد لازم را کردم ، خیرات بسیار گسترده ای نصیبم شد، بعد از مبارزه غنائمی نصیبم شد.
نمی گویم خدایا مرا از کسانی قرار بده که موفق شدند و خیرات گسترده ای نصیبشان شده است. جمله را فعلی استفاده نمی کنم بلكه بصورت اسمی آمده است.
یعنی براي هميشه خواهان فلاح و نجاح هستم (نه موقتي).
همچنين نمي گويم: مقبولين، يعني دنبال نمره قبولي نيستم بلكه خواهان مراتب عالي و نجاح هستم ضمن اينكه نمی گویم مرا جزء ياران و انصار موفق ها قرار بده بلکه می گویم خودم را موفق کن.
در قسمت جلوتر می گویم:
«اقض لنا الخیر و اجعلنا من اهل الخیر»
خدایا براي ما بهترین ها را حکم کن یعنی به كيفيتِ كارِ درستِ من، نمره بیست بده! و البته قابلیت آن نمره بیست را هم به من عطا كن!
ما بايد شایستگی و قابلیت بهترین ها را پيدا كنيم. گاهی اوقات خدا بهترین ها را به ما می دهد اما به چشم مان نمی آید و کفران نعمت می کنیم.
خدایا هم بهترین ها را به ما بده هم قابلیت در زمره بهترین افراد بودن را نصیبمان کن!
"مكر خداي سبحان براي چه كساني است"
٣
#دعاي_عرفه
ادامه شرح دعاي امام حسين عليه السلام در روز عرفه
بسم الله الرحمن الرحیم
« الهی حققنی بحقائق اهل القرب و اسلک بی مسلک اهل الجذب»
همانطور كه قبلا عرض كردم دعاها قابلیت ها را نشان می دهند که هریک از ما قابلیت و پتانسيل رسیدن به چه جایگاههایی را داریم و اگر نرسیدیم بدليل عدم درخواست جدي و ايجاد مانع توسط خود ماست.
"رسيدن به مقام مقربين"
از حضرت اباعبدالله (ع) آموزش می گیریم :
« الهی حققنی بحقائق اهل القرب و اسلک بی مسلک اهل الجذب»
خدایا حقیقتی که مقربین به آن رسیدند براي من نيز محقق كن!
معمولا امور برای مقربین بی پرده است،
مقربین انس دائم دارند،
مقربین دائم الوصل هستند،
مقربين دائم الحضور هستند، مقربین به دلیل قربشان ذره ای دغدغه در این عالم را ندارند.
خدایا تو می توانی حقیقت اهل قرب را در من تثبیت کنی آنچه اهل قرب به آن رسیده اند من هم به آن جايگاه برسم.
غير از معصومين كه در جايگاه عصمت مطلقه هستند، سلمان و ابوذر و اصحاب خاص امام صادق (ع) مثل زراره و ابوبصیر جزء مقربین هستند، علمای بزرگوار خودمان جزء مقربین هستند. كنار قبر آیت الله بهجت كه حاضر مي شويم، جرأت نمی کنيم بگویيم خدایا مرا مثل آقای بهجت کن اما در دعای عرفه از خدا می خواهیم که جزء مقربین باشیم.
«و اسلک بی مسلک اهل الجذب» ما دو نوع سلوک داریم: -سالك مجذوب،در اين نوع آنقدر مسيرسلوکي را طي می کنیم تا جذبه ای نصیبمان می شود .
-مجذوب سالك، در اين صورت ما را می پسندند و می برند و به سر منزل مقصود مي رسانند. سير مجذوب سالک خيلي راحت است چون او را می برند و خودش تلاشي ندارد، اول جذب شد سپس راه افتاده است.
من و شما در روز عرفه درخواست می كنیم خدایا آن جذبه اوليه را نصیبم کن . سلوک من جزء سلوک کسانی باشد که اول جذب شدند و بعد راه رفتند.
ابتدا خودشان نرفتند بلکه او را برده اند.
رشته ايي بر گردنم افکنده دوست می برد آنجا كه خاطرخواه اوست
خدایا بگونه ايي مرا جذب کن که از من هیچ منیّتی باقی نماند. اگر چنين اتفاقي رخ دهد، یک منّت بزرگ است كه خدا بر ما خواهد داشت است.چنين افرادي بسيار نادر و تعدادشان انگشت شمار است
اما در روز عرفه اين درخواست را می کنیم.
همه ما دعا می کنیم که سالک باشیم نه سالک غیر واصل بلکه سالکی که به سر منزل مقصود رسيده است.
"تبعيت از اختيار و اراده الهي"
«الهی اغننی بتدبیرک لی بتدبیری و باختیارک لی عن اختیاری "
خدایا تو همه چیز را برای من اختیار کن!
آنقدر به اختیار و اراده تو اعتماد داشته باشم که از اراده كردن و اختيار خودم صرفنظر كنم ،
مي دانم كه تو بهترین ها را برای من اختیار می کنی و دیگر محتاج اختیار کردن خود و دیگران نيستم.
خدایا گويا ریش و قیچی را به دست تو می دهم و می دانم تو حکیم و رئوف و خبیر هستی و جوانب امور را می بینی.
صبح به صبح بگویم خدایا آن بندگی که من باید انجام دهم با اختیار تو باشد، آنچه تو برای من انتخاب می کنی بهترین است، انتخاب كميت و كيفيت بندگيِ من، با تو باشد !
وقتی خدا برایم انتخاب کند احساس بی نیازی به خودم و بقیه خواهم داشت.
«و افوض امری الی الله انّ الله بصیر بالعباد»
تفویض یعنی ترک تدبیر، یعنی تدبیر امور را به خدا می سپارم.
(تدبیر از ماده دُبُر به معنای پشت است)
تو باطن و پشت و عاقبت ها را برای من رقم بزن!
تو باطن امور را می بینی، وقتی تو نهايت كار را در نظر می گیری بهترین عاقبت و نهايت براي من رقم خواهد خورد.
"خضوع در مقابل حضرت حق"
« و اوقفنی علی مراکز اضطراری»
خدايا مرا به قسمت های ضعف و ناتواني و بیچارگی ام واقف و مطلع كن!
من هر چقدر هم عاقل باشم در ارتباط با مردم ناتوانی عقلی و قلبی و جسمی دارم.
نتيجه اين اظهار ضعف و اضطرار در محضر حق، پناهندگي تام به خداي سبحان است.
هرکسي خودش را توانا دید حتما خدا ناتوانی اش را به رخش می کشد.
وقتی ما خود را در مقابل خدا خاضع می کنیم و می گوییم هیچ هستیم و اعلام بندگي مي نماييم، خدا بنده را بالا می برد. بنده ايي كه در کوچکترین کارش مضطر است .
"نحوه خروج از ذلت نفس"
« الهی اخرجنی من ذلّ نفسی ...»
خدایا مرا از ذلّت نفس خارج کن،
ولله عزۀ و لرسوله و للمؤمنین
اصالتا عزت برای خدا و رسولش و بالتَبَع برای مؤمنین است.
قرار است من مقتداي افراد زيادي باشم، چرا خودم را ناچیز ببینم؟
عملكرد و گناه من در نظام کائنات تأثیرگذار است.
در روايت مي فرمايد: من هانت علیه نفسه فلاتأمن شرّه هرکسی احساس حقارت کرد و نفسش برای او بی ارزش شد خودت را از شرّ او در امان ندان
وقتی انسان خود را بی مقدار دید دائم آسیب می رساند اما وقتی خود را ارزشمند دانست، تمام امورش را کنترل می کند. گفتار و رفتار و حتی خواسته هایش هم حساب شده و معقول است.
#دعاي_عرفه
شرح قسمتي از دعاي عرفه امام سجاد عليه السلام
دعاي ٤٧ صحيفه سجاديه
وَ اجْعَلْنَا لَهُ سَامِعِينَ مُطِيعِينَ، وَ فِي رِضَاهُ سَاعِينَ، وَ إِلَى نُصْرَتِهِ وَ الْمُدَافَعَةِ عَنْهُ مُكْنِفِينَ، وَ إِلَيْكَ وَ إِلَى رَسُولِكَ- صَلَوَاتُكَ اللَّهُمَّ عَلَيْهِ وَ آلِهِ- بِذَلِكَ مُتَقَرِّبِين
اين قسمت از دعا مربوط به حضرت ولی عصر علیه السلام است .
خدایا گوش ما را برای دعوت او باز کن ! امام داعی الله است همیشه در حال دعوت است.
خدایا ما را شنوای دعوت او قرار بده تا با میل و رغبت به او روی اوریم نه با تکلف و زحمت .
قيد "و في رضاه" اشاره به اين مهم است كه اجراي فرمان حضرت وليعصر به جهت گرفتن پاداش نباشد و سعی و تلاش ما فقط برای جلب رضایت او باشد .
وقتی جار و مجرور مقدم شده است افاده حصر می کند ، یعنی فقط بخواهم او مرا بپسندد.
اگر اجرای فرمان امام را داريم سعی ما مبتني بر جلب رضایت او باشد و کسالت و سستی و تنبلی نكنيم فقط نیت خير نداشته باشيم بلكه تلاش لازم را هم به میدان اوریم ضمن اينكه اجر هم نخواهیم فقط جلب رضایت .
الی نصرته يعني برای کمک و دفاع کردن از او حلقه بزنيم.
در میان اصحاب اباعبدالله علیه السلام افرادی بودند که سپر بلای نماز حضرت بودند، بعد از نماز از شدت اصابت تير می افتادند و به امام می گفتند اَوَفَیت؟ آيا وظيفه ام را پر و پيمان انجام دادم ؟ آيا وفادار بودم؟
روز عرفه از خدا مي خواهم اجازه بده از امامم دفاع کنم و سپر بلاي او شوم تا تیر به او نخورد.
دفاع از امام از هر طریق مشروع که ممکن است ، انجام شود.
ما حتما
توانمندي و قدرتمندي داریم چون عاجز که نمی تواند از امام دفاع کند.
برای دفاع از فرد ارزشی دو تا یل می گذارند نه دو فرد ضعيف ، وقتی در دعاي عرفه می گویيم : بتوانم برای امامم کار کنم تلويحا درخواست مي كنيم خدایا مرا قدرتمند و توانمند کن تا ، توانمندی ام را درست و در محضر امام خرج کنم.
ادامه دارد
استاد بروجردي
كلاس شرح دعاي عرفه
٩٥/٥/١٨
كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد
واتساپ ٢٢
https://chat.whatsapp.com/HFB5565ZhIt7AntV2Gs6Px
تلگرام
@darmahzar
لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇
http://bit.ly/2WTptgK
#دعاي_عرفه
شرح قسمتي از دعاي عرفه امام سجاد عليه السلام
دعاي ٤٧ صحيفه سجاديه
وَ اجْعَلْنَا لَهُ سَامِعِينَ مُطِيعِينَ، وَ فِي رِضَاهُ سَاعِينَ، وَ إِلَى نُصْرَتِهِ وَ الْمُدَافَعَةِ عَنْهُ مُكْنِفِينَ، وَ إِلَيْكَ وَ إِلَى رَسُولِكَ- صَلَوَاتُكَ اللَّهُمَّ عَلَيْهِ وَ آلِهِ- بِذَلِكَ مُتَقَرِّبِين
اين قسمت از دعا مربوط به حضرت ولی عصر علیه السلام است .
خدایا گوش ما را برای دعوت او باز کن ! امام داعی الله است همیشه در حال دعوت است.
خدایا ما را شنوای دعوت او قرار بده تا با میل و رغبت به او روی اوریم نه با تکلف و زحمت .
قيد "و في رضاه" اشاره به اين مهم است كه اجراي فرمان حضرت وليعصر به جهت گرفتن پاداش نباشد و سعی و تلاش ما فقط برای جلب رضایت او باشد .
وقتی جار و مجرور مقدم شده است افاده حصر می کند ، یعنی فقط بخواهم او مرا بپسندد.
اگر اجرای فرمان امام را داريم سعی ما مبتني بر جلب رضایت او باشد و کسالت و سستی و تنبلی نكنيم فقط نیت خير نداشته باشيم بلكه تلاش لازم را هم به میدان اوریم ضمن اينكه اجر هم نخواهیم فقط جلب رضایت .
الی نصرته يعني برای کمک و دفاع کردن از او حلقه بزنيم.
در میان اصحاب اباعبدالله علیه السلام افرادی بودند که سپر بلای نماز حضرت بودند، بعد از نماز از شدت اصابت تير می افتادند و به امام می گفتند اَوَفَیت؟ آيا وظيفه ام را پر و پيمان انجام دادم ؟ آيا وفادار بودم؟
روز عرفه از خدا مي خواهم اجازه بده از امامم دفاع کنم و سپر بلاي او شوم تا تیر به او نخورد.
دفاع از امام از هر طریق مشروع که ممکن است ، انجام شود.
ما حتما
توانمندي و قدرتمندي داریم چون عاجز که نمی تواند از امام دفاع کند.
برای دفاع از فرد ارزشی دو تا یل می گذارند نه دو فرد ضعيف ، وقتی در دعاي عرفه می گویيم : بتوانم برای امامم کار کنم تلويحا درخواست مي كنيم خدایا مرا قدرتمند و توانمند کن تا ، توانمندی ام را درست و در محضر امام خرج کنم.
ادامه دارد
استاد بروجردي
كلاس شرح دعاي عرفه
٩٥/٥/١٨
كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد
واتساپ ٢٢
https://chat.whatsapp.com/HFB5565ZhIt7AntV2Gs6Px
تلگرام
@darmahzar
لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇
http://bit.ly/2WTptgK
#دعاي_عرفه
# *شرح قسمتي از دعاي عرفه امام سجاد عليه السلام*
🔆 *« وَ اجْعَلْنَا لَهُ سَامِعِينَ مُطِيعِينَ، وَ فِي رِضَاهُ سَاعِينَ، وَ إِلَى نُصْرَتِهِ وَ الْمُدَافَعَةِ عَنْهُ مُكْنِفِينَ، وَ..... »*
🔅*«چنان کن که ما از شنوندگان و مطیعان او شویم، و در راه رضایش پوینده و در نصرت او و دفاع از او یاری کننده باشیم....»* .
📒 دعاي ٤٧ صحيفه سجاديه
🔆 *خدایا گوش ما را برای دعوت او باز کن ! امام داعی الله است همیشه در حال دعوت است.
خدایا ما را شنوای دعوت امام مان قرار بده تا با میل و رغبت به سوي او روی اوریم نه با تکلف و زحمت . *
✅ قيد "و في رضاه" اشاره به اين مهم داردكه اجراي فرمان حضرت وليعصر (عج)به جهت گرفتن پاداش نيست بلكه سعی و تلاش فقط برای جلب رضایت حضرت است .
✅ اگر قصد اجرای فرمان امام را داريم بايدسعی ما مبتني بر جلب رضایت ايشان باشد و کسالت و سستی و تنبلی نكنيم *تنها نیت خير كافي نيست بلكه تلاش لازم هم بايد به میدان آيد.*
🍃*« إِلَى نُصْرَتِهِ »* بدين معنا كه *برای کمک و دفاع از امام حلقه بزنيم*.
🔹 در میان اصحاب اباعبدالله علیه السلام افرادی بودند که سپر بلای نماز حضرت بودند، بعد از نماز از شدت اصابت تير می افتادند و به امام می گفتند :*اَوَفَیت*؟ *آيا وظيفه ام را پر و پيمان انجام دادم ؟ آيا وفادار بودم*؟
🔹* روز عرفه از خدا مي خواهم اجازه بده از امامم دفاع کنم و سپر بلاي او شوم تا تیر به او نخورد*.
🌀 دفاع از امام توانمندي مي خواهد ؛
حتما ما توانمندي و قدرتمندي داریم كه دفاع از امام را طلب مي كنيم چون عاجز که نمی تواند از امام دفاع کند.
💠 *وقتی در دعاي عرفه می گویيم : بتوانم برای امامم کار کنم تلويحا درخواست مي كنيم خدایا مرا قدرتمند و توانمند کن تا ، توانمندی ام را درست و در محضر امام خرج کنم*.
📚 «برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
🌐 emamraoof.com