eitaa logo
در محضر استاد بروجردي
1.9هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
157 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 *دعای عهد* ✍🏼 جناب اقای حاج حسین حاج کرما تعریف می‌کردند: مدتی بود که هر روز بدون وقفه بعد از نماز صبح هنگام بین‌الطلوعین دعای عهد می‌خواندم تا اینکه بعد از مدت‌ها برای چند هفته‌ای این دعا را ترک کردم. 🍃◽️ یک روز که در تهران در منزل جناب مجتهدزاده خدمت حضرت اقای مجتهدی رسیدم و از ایشان تمنای عنایت داشتم، فرمودند: 🍃 «*حسین آقاجان! شما دعای عهد را فراموش نکنید* و آن را بخوانید! آقاجان اینجا خبری نیست، چاه باید از خودش جوشش داشته باشد هر مقدار که هست هست... و الا اگر با سطل داخل چاه آب بریزید، هیچ فایده‌ای ندارد و پاک‌کننده نیست. بله، چاهی که از خود آب داشته باشد و جوشش نماید پاک‌کننده است. شما باید خودتان به حضرت توسل نمایید و فراموشتان نشود.» 💎 *و آقا آن روز این‌گونه با احاطۀ معنوی‌شان خود، از راز بین و من و خدای من در جهت اصلاح و تعالی معنوی‌ام خبر دادند و اشاره نمودند که شما عهدی را ترک کرده‌اید و این‌گونه مرا راهنمایی کردند.* 📚«لاله‌اي از ملكوت، ج۳، ص ۱۵۰» ‏ 🌐emamraoof.com
💠 *«ترجمۀ منظوم»* ✍🏼 جناب آقای دکتر غلامرضا باهر نقل کردند: روزی در خدمت مرجع عالیقدر حضرت آیه الله حاج سید محمدرضا گلپایگانی به حرم حضرت ثامن الحجج علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) مشرف شده بودیم. خدام به خاطر آیةالله گلپایگانی بالای سر حضرت را خلوت کرده بودند تا ایشان بتواند به راحتی نماز بخواند. در این اثنا چشمم به دو بیت عربی که بالای سر مبارک حضرت نوشته شده بود، افتاد: ✨ *قبران فی الطوس خیر الناس کلهموم و قبر شرهم هذا من العبر ما ینفع الرجس من قرب الزکی و لا علی الزکی بقرب الرجس من ضرر * 🔷 یک دفعه به حضرت عرض کردم: ای کاش می‌توانستم این دو بیت را در محضر شما به زبان فارسی ترجمه کنم. سپس قلم و کاغذی را از جیبم بیرون آوردم و دو بیت فارسی به مضمون آن دو بیت عربی سرودم: ✨ *در طوس، کنار قبر شاهنشه دین قبری است ز شر ناس بر روی زمین خیری نرسد ز شاه بر مدفن شر و ز شر نرسد زیان بدان نور مبین* 🔷 مدتی بعد از این واقعه خدمت آقای مجتهدی رسیدم و جریان سرودن آن ابیات را برایشان نقل کردم. ایشان فرمودند: «قدر این شعر را بدانید که به عنایت خود حضرت، شما موفق به سرودن آن شده‌اید.» 🔹بعداً این رباعی را به آستان قدس رضوی دادیم تا آن را در همان جا که اشعار عربی نوشته شده است بنویسند. 📚 «لاله‌اي از ملكوت، ج۳، ص ۱۷۸» ‏🌐 emamraoof.com
💠 «گره گشایی» ✍🏼جناب آقای حاج علی حاج فتحعلی نقل می‌کند: «زمانی یکی از دوستان که با مشکلی اداری روبه رو شده بود نزد من آمد و درخواست کرد تا جهت رفع گرفتاریش او را خدمت آقای مجتهدی ببرم، وبنده با کسب اجازه از آقا او را خدمت ایشان بردم.» 🍃 آقا به او گفت: «حضرت سیدالشهداء(ع) می‌فرماید: «خانم سَیٌده‌ای است که شوهرش هم اکنون در زندان به سر می‌برد و به جز یک اتاق، بقیّه خانۀ آنها در رهن است و به همین خاطر درسختی و ناراحتی به سر می‌برند. اگر گره کار این زن سیّده را باز کنید، گره کار شما باز می‌شود.» 🔷 طبق فرمودۀ آقای مجتهدی و پس از ارائۀ مشخّصات لازم توسط ایشان، من با آن شخص به زندان، نزد شوهر آن زن رفتیم و پس از پیگیری جریان، معلوم شد آن شخص به خاطر دویست هزار تومان پولی که بابت رهن گرفته، گرفتار شده و به زندان افتاده است. ما فوراً مبلغ مذکور را به صاحب‌خانه دادیم و شوهر آن خانم را از زندان آزاد کردیم و خانۀ رهنی را به آنها برگرداندیم. 🔷 *پس از انجام این کار، خیلی راحت و به طور خارق‌العاده‌ای مشکل دوستم برطرف شد.* ✨ *رسید مژده که ایّام غم نخواهد ماند چنان نماند و چنین نیز نخواد ماند ✨ بر این رواق زبرجد نوشته اند به زر که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند* 📚 «لاله‌اي‌از ملكوت، ج۳، ص ۲۵۶» 🌐 موسسه علمیه السلطان علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام در فضای مجازی: سایت | بله | ایتا
💠 *«برطرف شدن مشکلات به رضایت والدین»* ◻️ آقای سید صادق شمس‌الدینی نقل کرده است: 🔹 «یک روز که خدمت آقای مجتهدی بودم به ایشان عرض کردم: یکی از دوستانم که مرد بسیار خوب و باتقوایی است، دائماً در زندگی خود مشکل پیدا می‌کند و کارهایش گره می‌خورد و هر چه به ذوات مقدس اهل بیت علیهم‌السلام متوسل می‌‌شود، نتیجه‌ای نمی‌گیرد!» 🍃 آقای مجتهدی بعد از چند دقیقه فرمود: 🔹«آقا سیدصادق، پدر دوست شما که هم اکنون در قید حیات نیست، از او رضایت ندارد و این مشکلاتی که در زندگی دوست شماست از نارضایتی پدرش سرچشمه می‌گیرد.» ◻️ آقای شمس‌الدینی گفت: 🔹 «همانجا با خود نیت کردم که به نیابت پدر دوستم، عمل خیری انجام دهم. هنوز چند لحظه از انعقاد این نیت درونی نگذشته بود که آقای مجتهدی فرمود: «دیدم پدر دوستتان لبخندی زد و از پسرش راضی شد و بعد از آن، مشکلات دوستم یکی پس از دیگری برطرف شد و زندگی او سامان یافت.» 📚 لاله‌ای از ملکوت، ص۲۰۵ 📚 «برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» 🌐 موسسه علمیه السلطان علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام در فضای مجازی: سایت | بله | ایتا
💠 *«بالاتر از عواطف انسانی»* ✍🏼 حجّة‌الااسلام و المسلمین حاج سیّدغلی مدرّسی پیرامون شخصیّت آقای مجتهدی می‌گوید: «آقای مجتهدی شخصیّتی بسیار دلسوز و مهربان بود و عواطف انسانی عجیبی داشت. 🔹 از جمله روزی وارد صحن مطّهر حضرت علی‌بن‌موسی‌الرّضا علیه‌السلام می‌شود و جوانی فلج را می‌بیند که در کنار پنجرۀ فولاد خوابیده و ضمناً خانم جوانی هم کنار او ایستاده است. از آن خانم می‌پرسد: «چه شده؟» او می‌گوید: «شوهرم سکته کرده و اینگونه فلج شده است.» 🔹 آقای مجتهدی فوراً از حضرت درخواست می‌کند که بیماری این جوان را به من منتقل کنید تا این خانم به همراه شوهرش که از زائران شما هستند به سلامت از اینجا بروند. 🔹پس از این درخواست، آن جوان شفا می‌یابد و آقای مجتهدی برای مدّتی بیمار می‌شود و مجدّداً به عنایت حضرت رضا علیه‌السلام سلامتی خود را به دست می‌آورد. 🔹 ناگفته نماند که آقای مجتهدی به کرّات بیماری‌های صعب و لاعلاج دوستان خاندان ولایت را به بهای سُرور و سلامتی ایشان، کریمانه به جان می‌خرید و خود را سپر بلای آنها می‌کرد و این امر را وظیفه و دِینی بر گردن خود می‌دانست. 📚 «لاله‌ای از ملکوت، ج۳، ص ۲۸۵» 🌐 موسسه علمیه السلطان علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام در فضای مجازی: سایت | بله | ایتا
💠 *«ششم رمضان سالروز رحلت ملکوتی شیخ جعفر مجتهدی(ره)»* 🟩 *«عنایت حضرت آقا به دوستان»* ✍🏼 جناب حجة‌الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ فضل‌الله شیخ‌الاسلام تعریف کرد: 🔷 در ایّامی که حضرت آقا مجتهدی در قم تشریف داشتند، گاهی از اوقات خدمت ایشان شرفیاب می‌شدم و از محضر منوّر ایشان کسب فیض می‌کردم. 🔹 در همان ایّام یک شب در منزل، حالتی در من ایجاد شد که با یک شکستگی خاطر، ساعت‌ها گریه می‌کردم و به درگاه خدا می‌نالیدم. فردای آن روز بی‌مقدّمه توفیق حاصل شد که خدمت حضرت آقای مجتهدی مشرّف شوم. 🍃 ایشان پس از سلام و احوال‌پرسی فرمود: آقا شیخ فضل‌الله! چرا دیشب این قدر گریه کردید، دل من خون شد! *آقاجان شما از این به بعد هرکاری که داشتید، من در خدمت شما هستم و هیچ کجای دیگر هم نروید.* 🔹 از آن پس تا آخرین روزی که حضرت آقای مجتهدی در قم تشریف داشتند، به محضر ایشان مشرّف می‌شدم و هر مشکلی بود ایشان به عنایت حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها مرتفع می‌ساختند. 📚 «لاله‌ای از ملکوت،ج۳، ص۲۶۳» 🌐 موسسه علمیه السلطان علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام در فضای مجازی: سایت | بله | ایتا
💠 *«ما بدون گریه بر حضرت سید‌الشهدا نمی‌توانیم زنده بمانیم»* 🍃 جناب آقای حاج علی فتحعلی تعریف می‌کرد: ◻️ در یکی از دفعاتی که اقای مجتهدی در بیمارستان آیت‌الله گلپایگانی بستری شد تمام اطبا بالاتفاق به آقا گفتند: ‼️ «شما اصلا نباید گریه کنید، در غیر این صورت نابینا خواهید شد.» ◻️ آقا در جواب به آن‌ها فرمود: «ما بدون گریه بر حضرت امام حسین علیه السلام نمی‌توانیم زنده بمانیم.» ✨ *ما طفل مکتب‌ایم و بود گریه درس ما ای دل بکوش تا سبق خود روان کنیم* 📗 ج ۱، ص۱۶۸ 🌐 موسسه علمیه السلطان علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام در فضای مجازی: سایت | بله | ایتا | تلگرام