#کاتبان_غدیر ۲
🔷🔸 *عمر بن حمق خُزاعی*
✳️ عَمرو بن حَمِق خُزاعی از اصحاب رسول خدا صلىاللهعلیهوآله بود و در خدمت حضرت امیرالمومنین علیهالسلام به مقام عالى رسید. در زمان خلافت امیرالمونین علیهالسلام در کوفه سُکنى داشت و در جمیع جنگهای آن حضرت از جنگ جمل، جنگ نهروان و جنگ صفین همراه بود. او یکی از شخصیتهاى بزرگ اسلامى است که توسط معاویه به شهادت رسیده است.
💠 *مقام و مرتبه عمرو بن حمق*
🔹 مطابق نقل محدثان و مورخان روزى با مقدارى شیر رسول خدا صلىاللهعلیهوآله را سیراب کرد، آن حضرت در حق وى چنین دعا کرد: «اللهم متّعه بشبابه»؛ «خدایا! او را از جوانىاش بهرهمند ساز!» به برکت این دعا، هشتاد سال بر او گذشت ولى سپیدى در سر و رویش دیده نشد.
🔸 وى از شیعیان خاص امیرمؤمنان علیهالسلام بود. امام کاظم علیهالسلام هنگامى که حواریون و یاران ویژه امیرمؤمنان علیهالسلام را برمىشمارد، از عمرو بن حمق نیز نام مىبرد.
🔹 امیرمؤمنان علیهالسلام در جنگ صفین پس از اعلام آمادگى و وفادارى خالصانه عمرو، به وى فرمود: «لیت أن فى جندى مائة مثلک»؛ «کاش در میان لشکریانم یکصد نفر همانند تو بودند.»
💠 *شهادت عمرو بن حمق*
🔸 پس از شهادت حضرت امام علی علیهالسلام و امام حسن مجتبی علیهالسلام، معاویه دستور داد که یاران و شیعیان خاص آن بزرگواران را تعقیب کنند. عمر و بن حمق به سبب عشق و ارادت به على علیهالسلام مورد بغض معاویه قرار داشت، تا آن که معاویه در زمان خلافت وى را مورد تعقیب قرار داد. عمرو از شهر خویش گریخت ولى معاویه با وقاحت تمام همسرش آمنه را به مدت دو سال در زندان دمشق حبس کرد، تا آن که عمال معاویه عمرو را در منطقه موصل دستگیر کردند و پس از به شهادت رساندن عمرو، سر وی را به سوی معاویه گسیل داشتند.
🔹 به دستور معاویه سر بریده عمرو براى همسرش در زندان فرستاد شد. ماموران سنگدل حاکم شام، سر آن شهید را به دامن آمنه انداختند و آمنه نیز کلماتى آتشین و با حزن و اندوه در فراق شوهرش بیان کرد.
🔸 در برخی منابع آمده، او را در غار بر اثر نیش ماری مرده یافتند و بعد سرش را جدا کردند، اما عدهای معتقدند که این مطلب گویا برای پاک کردن جنایت صحابه کشی از دامن معاویه باشد.
🔹 ابن سعد در طبقات به نقل از شعبى از بزرگان تابعین مىنویسد: نخستین سرى که در اسلام شهر به شهر گردانده شد، سر عمرو بن حمق خزاعى بود! امام حسین علیهالسلام در زمان امامت خود، در جواب در نامه ای اعتراضآمیز به معاویه ضمن بیان حقایق زیادی از جنایات معاویه در حق شیعیان امام علی علیه السلام به او چنین نوشت: آیا تو قاتل «عمرو بن حمق خزاعی» نیستی؟ او که از اصحاب پیامبر صلیاللهعلیهوآله بود و عبادت، او را ضعیف کرده و چهره او را تغییر داده و جسم او را لاغر کرده بود؟ با آن که به او امان داده و چنان با قسمهای شدید، عهد و پیمان بسته بودی که اگر به پرنده ای می دادند، از فراز ابرها به زیر میآمد، تو او را کشتی و بر خدا بیپروا شدی و عهد و پیمان او را سبک شمردی. ای عمرو، خدایت رحمت کند. آنچه در راه عقیدهات بر عهده تو بود، ادا کردی و از آن پاسداری نمودی.
💠 *راوی حدیث*
🔰 عمروبن حمق در عصر «ممنوعیت حدیث» میزیست ولی همواره احادیث پیامبر صلیاللهعلیهوآله را آشکارا باز میگفت و مردم را با کلام و زندگی آن حضرت آشنا میکرد. او از صحابه ای است که امیرالمؤمنین علیهالسلام را به عنوان نخستین ایمان آورنده یاد کرده و از روایان مشهور حدیث غدیر است.
🌐 emamraoof.com
#کاتبان_غدیر ٣
🔷🔸 *حُذَیفة بن یمان*
✳️ حُذَیفة بن یمان، صحابی و صاحب سرّ پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و از نخستین اسلامآورندگان که دربسیاری از جنگهای صدر اسلام پیامبر صلیاللهعلیهوآله را همراهی کرد. وی از اصحاب و شیعیان خاص حضرت علی علیهالسلام بود. در برخی از روایات به عنوان یکی از ارکان چهارگانه صحابی امام علی علیهالسلام از او یاد شده است.
🔸 از حذیفه روایاتی در شأن و منزلت امام علی علیهالسلام و اهل بیت علیهمالسلام نقل کردهاند. وی در فتوحات دوره خلفا از جمله جنگ نهاوند شرکت کرد. ابوعبدالله حُذَیفة فرزند حِسْل یا حُسَیل ملقب به یمان از قبیله عَبْس یمن است. یمان پیش از ظهور اسلام به مدینه رفت و با خاندان عبدالاشهل، از شاخه اوس، همپیمان شد و با رباب دختر کعب ازدواج کرد.او، از رباب جز حذیفه، سه پسر دیگر به نامهای سعد، صفوان و مُدْلج و دخترانی به نامهای لیلی، سلمه و فاطمه داشت.
💠 *حذیفه در زمان پیامبرصلیاللهعلیهوآله*
🔹 حذیفه از نخستین اسلامآورندگان بود،و بعد از پیامبر صلیاللهعلیهوآله به مدینه هجرت کرد. وی از سویی در شمار مهاجران بود و از طرفی چون با یکی از طوایف مدینه همپیمان بود، از انصار محسوب میشد. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، حذیفه را دراینباره مخیر کرد و او انتساب به انصار را برگزید و پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز آن را تأیید کرد.و بعد از میان مهاجران عمار به عنوان برادر وی انتخاب گردید.
🔸 حذیفه در جنگ بدر حضور نداشت؛اما در جنگ احد به همراه پدر خود حضور یافت. مسلمانان ناآگاهانه پدرش را کشتند.حذیفه برای قاتلان پدرش آمرزش خواست و چون رسول خدا صلیاللهعلیهوآله خواست خونبهای او را از بیتالمال بپردازد، حذیفه آنان را بخشید. حذیفه در جنگ خندق، از طرف پیامبر صلیاللهعلیهوآله مأموریت یافت از درون اردوگاه دشمن خبر کسب کند که با موفقیت این کار را انجام داد.وی در غزوات دیگرِ رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نیز همراه وی بود.
🔹 پیامبر به او اطمینان داشت و اخبار بسیاری از حوادث و فتنههای آینده را با او در میان گذاشته بود و از باطن بسیاری افراد به او خبر داده و برخی منافقان را به او شناسانده بود،بهویژه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به هنگام بازگشت از تبوک، نام تکتک منافقانی را که قصد راندن مرکب وی را داشتند، به او گفت.به همین دلیل شرححالنگاران از وی با عنوان صاحب سرّ (رازدار) رسول خدا صلیاللهعلیهوآله یاد کردهاند،رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله درباره حذیفه و امام علی علیهالسلام فرمود: «آنان بهتر از همه مردم، منافقان را میشناسند.»
🔸 از حذیفه افراد بسیاری، روایت نقل کردهاند.او به پرهیزکاری، دنیاگریزی و دوری از ثروتاندوزی معروف بود.
💠 *حذیفه در دوران خلفا*
🔹 عمر وی را در جنگ نهاوند، جانشین فرمانده سپاه نمود و او پس از کشته شدنِ نعمان بن مقرن، فرماندهی سپاه را برعهده گرفت و نهاوند را گشود. و بعد چند شهر دیگر ایران را نیز فتح کرد. او در خلافت عمر، والی مدائن شد.
💠 *پیشنهاد تدوین قرآن واحد*
حذیفه در دوره عثمان در خاکسپاری ابوذر شرکت کرد نقل شده او پس از آگاهی از اختلاف مصاحف، تدوین قرآن واحد را به عثمان پیشنهاد داد.
💠 *حذیفه در زمان امام علی علیهالسلام*
🔸 وی در میان اصحاب حضرت علی علیهالسلام، یکی از ارکان چهارگانه یاد شده است.کشی در خبری، حذیفه را در زمره هفتتنی دانسته که بهسبب ایشان، عنایتهای خدا بر مردم ارزانی میشده است و همانها در نمازگزاردن بر پیکر فاطمه زهرا سلاماللهعلیها و خاکسپاری او حضور داشتهاند.
🔹 هنگامی که علی علیهالسلام برای شرکت در جنگ جمل به منطقه ذوقار رسید، حذیفه به یاران خود گفت: خود را به امیرالمؤمنین علیهالسلام و وصی سیدالمرسلین برسانید که حق در یاری دادن اوست.
🔸 از او روایاتی در شأن و منزلت امام علی علیهالسلام و اهل بیت رسول خدا علیهمالسلام نقل شده است. حذیفه در روایتی، تصریح پیامبر صلیاللهعلیهوآله بر امامان دوازدهگانه پس از خود را نقل کرده است. مسعودیبه همراهی دو پسر حذیفه به نامهای صفوان و سعد با علی علیهالسلام در جنگ صفّین اشاره کرده و آنان را از شهیدان این جنگ دانسته است، ولی به نوشته طبری،سعد پسر حذیفه هنگام قیام توابین زنده بوده و سلیمانبن صُرَد خزاعی در نامهای از او یاری خواسته و سعد نیز آمادگی خود را اعلام کرده است.
🍃 حذیفه در مدائن درگذشت. برخی نقلها از حضور او در جنگ جمل خبر میدهند.فرزندزادگان حذیفه تا قرن سوم هجری قمری در مدائن برجای بودند.
💠 *گزارشی از کشف جنازه سالم وی*
🔹 هادی الجبوری تولیت مقبره سلمان فارسی در مصاحبهای چنین میگوید: «حذیفه ابتدا در فاصله دو کیلومتری سلمان و در کنار رودخانه دجله دفن شده بود. در سال ۱۹۳۱ میلادی آب رودخانه دجله به قبر وی نزدیک شد، به همین دلیل آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی دستور
#کاتبان_غدیر ٤
🔷🔸 *جابر بن عبدالله عمرو انصارى*
✳️ در میان هفتاد نفر مسلمان که در یک شب تاریخى یثرب با پیامبر صلىاللهعلیهوآله پیمان دفاع و پشتیبانى بستند، نوجوانى به چشم مىخورد که همراه پدرش در آن بیعت تاریخى شرکت کرده بود، او کسى جز جابر بن عبدالله عمرو انصارى نبود، عبدالله بن عمرو (پدر جابر) یکى از دوازده نفرى بود که پیامبر اسلام آنان را از میان هفتاد نفر برگزید.
🔸 جابر نه تنها از روز نخست، پیمان دفاع از اسلام و جانبازى در راه خدا بست بلکه عملاً نیز در راه پیشرفت اسلام از جانبازى و فداکارى فروگذار نکرد به طورى که در اغلب جنگهاى که در زمان حیات پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله رخ داد، در رکاب آن حضرت شرکت داشت. او نه تنها در میان جنگ و جهاد در راه خدا یک قهرمان و شخصیت بزرگى بود، بلکه در میدان علم و دانش و معارف اسلامى نیز چهره ممتازى به شمار مىرفت.
🔹 او از علوم و معارف خاندان رسالت، بهرهها اندوخته و دانشها آموخته بود و گنجینههاى سرشارى از علوم و دانش خاندان پیامبر صلىاللهعلیهوآله در سینه داشت به همین دلیل بود که حتى امام محمد باقر علیهالسلام در بعضى اوقات با استناد به جابر انصارى حدیثى را نقل مىنمود. در میان خاندان پیامبر صلىاللهعلیهوآله، جابر جزء گروه معدودى است که در میان شیعه شهرت و محبوبیت خاصى دارند و در افکار عمومی، چهره شناخته شدهاى به شمار مىروند، علت این امر، ارتباط و پیوند معنوى عمیق جابر با خاندان به ثبوت رسانیده است.
🔸 او بود که لوح آسمانی را که در آن بر امامت ائمه علیهمالسلام تصریح شده، نزد حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها دید و از روی آن، نسخهای برای خود نوشت. او در نوزده غزوه از غزوههای رسول خدا شرکت داشت. در جنگ صفین یاور امیرالمومنین علی علیهالسلام بود و پیوسته مردم را به اطاعت و دوستی آن امام دعوت مینمود. جابر در حال عبور از کوچههای مدینه این سخن پیامبر صلىاللهعلیهوآله را نقل میکرد که: «علی خیر البشر فمن ابی فقد کفر»؛ «علی بهترین مردم است. هر کس از محبت و ولایت او رو بگرداند کافر است.»
🔹 و همچنین میگفت: *«ای مردم! فرزندان خود را به دوستی با امیرالمؤمنین علی علیهالسلام تربیت کنید.»*
🍀 امام صادق علیهالسلام ضمن حدیث مفصلى فرمود: جابر نسبت به ما خاندان پیامبر صلىاللهعلیهوآله وفادار و صمیمى بود. جابر پس از رحلت پیامبر صلىاللهعلیهوآله پیوسته در کنار خاندان رسالت بود و در جریان مبارزه امیرمؤمنان علیهالسلام با سرکشىهاى معاویه در کنار آن حضرت قرار داشت و در جنگ صفین جزء یاران على علیهالسلام بود. علاوه بر همه اینها، آمدن جابر به زیارت امام حسین علیهالسلام در کربلا، شخصیت جاویدى به او بخشیده است که تا زمانى که نام سرور شهیدان حسین بن على علیهالسلام زنده است نام جابر نیز در پرتو آن جلوهگر است، و همین امر باعث شده است که نام جابر در بسیارى از محافل و مجالس دینی، همراه نام امام حسین علیهالسلام برده شود.
🔹 ابو زبیر مىگوید: جابر به عصا تیکه مىکرد و در کوچهها و مجالس انصار مىگشت و مىگفت: على بهترین انسانهاست و هر کس این مطلب را انکار کند حق کشى کرده است آنگاه مىگفت: اى گروه انصار! فرزندان خود را با مهر على تربیت کنید.
🔸 ابو زبیر مىگوید: از جابر پرسیدم: على چگونه شخصیتى بود؟ او ابروان خود را که روى چشمانش افتاده بود، بالا کشید و گفت: على بهترین افراد بشر در روى زمین بود، ما، در زمان رسول خدا، منافقان را از طریق عداوت با على علیهالسلام مىشناختیم. از جابر در مورد جنگ و مخالفت با على علیهالسلام پرسیدند وى پاسخ داد: در حرمت جنگ با علی، جز کافران کسى شک نمىکند. جابر از نخستین کسانى بود که پس از رحلت پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله به على علیهالسلام پیوست و در پیمان خود با او وفادار و صمیمى ماندند. البته گرایش جابر به سوى امیر مؤمنان علیهالسلام بىجهت نبود زیرا خود یکى از راویان حدیث معروف «غدیر» و نیز حدیث مشهور «منزلت» است که در کتابهاى مختلف سنى و شیعه از طرق مختلف نقل شده است.
🍀 ترجمه حدیث منزلت چنین است: پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله به على علیهالسلام فرمودند آیا نمىخواهى نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى باشى جز اینکه پیامبرى بعد از من نخواهد بود؟ و دیگر اینکه یکى از افتخارات جابر، این است که حامل سلام پیامبر اسلام براى امام باقر علیهالسلام پیشواى پنجم شیعیان بود که سالها پس از رحلت پیامبر این سلام را به حضرت باقر علیهالسلام ابلاغ نمود.
💠 *نخستین زائر*
🔸 نخستین زائر امام حسین علیهالسلام جابر بود. در زمانى که همه از حکومت یزید در هراس و ترس بودند تنى چند با شهامت و تن دردادن به همه خطرات از امام به نیکى یاد کردند و به قاتلان و دشمنان او لعن و نفرین مىفرستادند یکى از پیشتازان برجسته این گروه جابر بود که به راس
#کاتبان_غدیر ۵
💠 *شيخ ابوصادق، سليم بن قيس هلالى عامرى كوفى*
🔸 شيخ ابوصادق، سليم بن قيس هلالى عامرى كوفى از خواص اصحاب امیرالمومنین و امام حسن و امام حسين و امام زين العابدين و امام باقر عليهمالسلام است. سليم، دو سال قبل از هجرت به دنيا آمده و در نتيجه، هنگام رحلت پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله ۱۲ سال داشته است. او در ۱۶ سالگى وارد مدينه شده و در ابتداى ورود با حوادث دردناكى روبرو شد.
🔹 سليم بن قيس مشاهده كرد كه اميرالمؤمنين على عليهالسلام خانه نشين شده و كتاب خدا را با رأى و دلخواه خود تفسير و تأويل كرده اند. از طرفى عموم مردم را از نقل حديث منع كرده و آنها را وادار كرده اند كه فقط به قرائت كلمات قرآن اكتفا كنند. اولين اقدام سليم ملازمت اميرالمؤمنين على عليهالسلام بود كه آن را در تمام حالات بر خود لازم دانست و خود را به منابع وحى متصل نمود. سپس با اصحاب آن حضرت به خصوص سلمان و ابوذر و مقداد ارتباط خصوصى پيدا كرد. او در سن ۲۵ سالگى به سفر حج رفت و خطابه ابوذر را در كنار خانه خدا شنيد و آن را نوشت. سپس به مدينه بازگشت و در مدينه بود تا زمانى كه ابوذر را در سال ۳۴ هجرى به ربذه تبعيد كردند. او به عنوان عيادت ابوذر به ربذه رفت و در آنجا مطالبى از ابوذر پرسيد و جوابهاى او را در كتابش ثبت كرد.
💠 *ياور امام على عليهالسلام*
🔹 در ابتداى خلافت حضرت علی، سليم به سن ۳۷ سالگى رسيده بود و زمينه براى ثبت و ضبط حقايق برايش آمادهتر بود ولى برخى به جاى قدردانى و استفاده از مقام والاى امامت و عصمت، به خاطر منافع دنيوى بناى مخالفت با اميرالمؤمنين على عليهالسلام را گذاشتند و مقدمات جنگ با آن حضرت را فراهم كردند. در همه اين قضايا سليم در كنار آن حضرت بود و از اوليا و خواص اصحاب آن حضرت به شمار مىآمد. سليم از فدائيان لشكر اميرالمؤمنين عليهالسلام بود كه معروف به «شرطة الخميس» بودند. شرطة الخميس عده زيادى از اصحاب اميرالمؤمنين عليهالسلام بودند كه با خود عهد كرده بودند شمشير را بدست گرفته و هر چه مولايشان دستور داد بدون هيچ گونه سؤال و توضيح خواستن، آن را عمل نمايند و آن حضرت نيز بهشت را براى آنان تضمين نمايد. او پس از پيروزى در جنگ جمل همراه حضرت على عليهالسلام وارد بصره شد و خطبه آن حضرت را در شهر بصره و در خانه زياد نوشت. سليم در جنگ صفين نيز در لشگر اميرالمؤمنين عليهالسلام بود و با يك دست شمشير و با دست ديگر قلم بدست گرفته بود و به دفاع از آن حضرت و ثبت وقايع مىپرداخت.
🔸 در طول ايام خلافت اميرالمؤمنين عليهالسلام، سليم خطبههاى حضرت را ثبت نموده و در موارد مختلفى از كتابش آورده است. بعد از شهادت آن حضرت در سال ۴۰ هجرى، سليم از اصحاب امام حسن عليهالسلام و بعد از شهادت آن حضرت در سال ۵۰ هجرى در شمار اصحاب امام حسين عليهالسلام درآمد. پس از شهادت آن حضرت نيز در شمار اصحاب امام زين العابدين عليهالسلام قرار گرفت.
💠 *وفات*
🔸 سليم در زمان حجاج بن يوسف در سال ۷۵ هجرى متوارى شد و از شهرى به شهر ديگر فرار مىكرد تا خود را از ستم او حفظ كند و سرانجام در سرزمين فارس به شهر بزرگى به نام «نوبندجان» (نوبندگان) در نزديكى شيراز رسيد. سليم در آنجا اقامت گزيد و پس از تربيت نوجوانى به نام «ابان بن ابى عياش» كتاب خود را به او سپرد و در سال ۷۶ هجرى، در سن ۷۸ سالگى پس از عمرى خدمت در راه محمد و آل محمد عليهالسلام به سوی معشوق و معبود خویش پر کشید.
🌐 emamraoof.com
#کاتبان_غدیر ۶ - ١
💠 *اویس بن عامر قَرَنی*
✳️ اویس بن عامر قَرَنی، از پارسایانِ نامدار صدرِ اسلام، مُلَقب به «سیّدُ التابعین» و از اصحاب و حواریون حضرت امام علی علیهالسلام بود. وی در قَرَن، از نواحی یمن دیده به جهان گشود و زمانی که خبر رسالت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به او رسید، ایمان آورد. اویس به دلیل پرستاری از مادر پیر و ناتوانش، موفق به زیارت ظاهری پیامبر اسلام نشد، ولی پیامبر صلیاللهعلیهوآله او را «نَفَسُ الرحمان» نامید و فرمود: «من از سوی یمن، بوی خدا میشنوم». او سرانجام در جنگ صفین، به یاری حضرت علی علیهالسلام شتافت و در نبردی سخت با سپاهیان معاویه، به درجه والای شهادت نایل آمد.
💠 *سفر اویس برای دیدار پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله*
🔸 مادر اویس، پیرزنی ناتوان، بیمار و نابینا بود. اویس به حکم فطرت و همچنین فرمایش پیامبر صلیاللهعلیهوآله به نیکی و مهربانی با والدین، مراقب مادر بود. هنگامی که شوق دیدار پیامبر نور و رحمت، سرتاسر وجودش را فراگرفته بود، بر خویش واجب دانست با اجازه مادر، برای دیدار پیامبر صلیاللهعلیهوآله به مدینه سفر کند. مادر که کسی جز اویس نداشت و نیازمند پرستاری بود، گفت: اگر پیامبر در مدینه نبود، توقف نکن و زود بازگرد. اویس با شور و شوق دیدار پیامبر صلیاللهعلیهوآله به مدینه سفر کرد. وقتی به مدینه رسید، باخبر شد که پیامبر صلیاللهعلیهوآله به سفر رفته است. او که میدانست پیامبر صلیاللهعلیهوآله راضی نیست برای دیدارش به مادری بیاحترامی شود، آخرین نگاه را به خانه گلین پیامبر صلیاللهعلیهوآله دوخت و با سختی از شهر پیامبر صلیاللهعلیهوآله خارج شد. هنگامی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله به مدینه بازگشت، به او عرض کردند: شترچرانی از یمن به نام اویس به این جا آمد و به شما سلام رسانید و بازگشت. پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: «آری، این نور اویس است که در خانه ما هدیه گذاشته و خود رفته است».
💠 *اویس در آغوش اسلام*
🔹 خاندان اویس قرنی در سرزمین یمن میزیستند. در سال دهم هجرت، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله حضرت علی علیهالسلام را به قصد تبلیغ اسلام به سوی یمن فرستاد. آن حضرت، مردم یمن را به اسلام دعوت کرد و مردم، گروه گروه دعوت حق را پذیرفتند و اویس قرنی هم که مشتاق نورِ معرفت و هدایت بود و تاریکی جهل و نادانی برای او آزاردهنده مینمود، با شور و اشتیاق بسیار به اسلام گروید و خالصانه ندا برآورد: «اشهدُ اَنْ لا اِله اِلا اللّه و اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّدا رسولُ اللّه.»
🔸 لبیک یا محمد! اینک من باتمام وجود، وارد وادی اسلام میشوم. لبیک یا محمد! با تو پیمان میبندم که تا بندبندِ وجودم از هم نپاشد، وفادار تو باشم. لبیک یا محمد! هیچگاه تو را ندیدهام، ولی پیام دلنشین و کلام نورانی تو را با گوش جان شنیدهام. این گونه بود که اویس به آغوش اسلام پناه آورد و به سرمنزل کمال، رهنمون شد و یکی از بهترین مُبلغان اسلام گردید.
💠 *اویس در نگاه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله*
🔹 اویس قرنی، یکی از سپیدرویان تاریخ است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در گرامیداشت او سخنها گفته است. آن حضرت در حدیثی، اویس را دوست و یار خود و یکی از بهترین و نیکوکارترین تابعین معرفی میکند. بارها پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله به دیدار اویس اظهار اشتیاق میکرد و میفرمود: «هر کس او را ببیند، سلام مرا به او برساند». ایشان گاه رو به جانب یمن میکرد و میگفت: «من نسیم خدایی را از سوی یمن میبویم». سلمان فارسی پرسید: ای رسول خدا، این شخصی که بوی خوش او را از یمن میبویی، کیست؟ پیامبر فرمود: «در یمن شخصی است به نام اویس قرنی که در روز قیامت محشور میشود و جمعیت بسیاری را به تعداد افراد و قبیله پرجمعیتِ ربیعه و مُضرّ، شفاعت میکند».
💠 *سیمای ظاهری اویس در کلام پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله*
🔸 پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به یاران خویش امر فرمودند که هر یک از شما اویس قرنی را ملاقات کرد، سلام مرا به او برساند و از او درخواست استغفار کند. اصحاب از وی پرسیدند: یا رسول الله، اویس قرنی کیست؟! پیامبر نشانههای وی را این گونه بیان کرد:
«اویس چشمان سیاه مایل به کبودی دارد و بین دو کتف او، اثر ماهگرفتگی است. گندمگون بوده و چانهاش کشیده و قامتش معتدل است... قرآن تلاوت میکند و اشکش همواره از خوف خدا جاری است. دو جامه کهنه دارد. در زمین گمنام است، ولی آسمانیان او را میشناسند. اگر به خدا قسم خورد، سوگندش پذیرفته است. روز رستاخیز به دیگر مردمان گفته میشود وارد بهشت شوید، ولی به اویس میگویند بمان و شفاعت کن. خداوند به تعداد دو قبیله ربیعه و مُضرّ، شفاعت او را میپذیرد».
💠 *زهد و آزادگی از ویژگیهای اویس قرنی*
🔹 اویس قرنی، مانند گنج گران بهایی که در اعماق زمین قرار گیرد، در
#کاتبان_غدیر ۶ - ۲
✳️ *اویس بن عامر قَرَنی*
💠 *اویس از حواریون حضرت علی علیهالسلام در قیامت*
🔹 اویس قرنی آن قدر لیاقت و عظمت داشت که حضرت علی علیهالسلام در جنگ صفین به انتظارش نشسته، از او ستایش میکند. او تنها یکی از یاران معمولی علی علیهالسلام نبود، بلکه از حواریون آن حضرت بشمار میرفت. پیشوای هفتم، حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام فرمودند: «روز رستاخیز منادی الهی ندا میدهد که حواریون محمد که از پیروی او دست نکشیدند و بر سر پیمان خود باقی ماندند، کجا هستند؟! در این هنگام، چهرههای درخشانی مانند سلمان، ابوذر و (مقداد) از جا برمیخیزند و خود را معرفی مینمایند. بار دیگر منادی ندا میدهد: حواریون علی کجا هستند؟! در این هنگام، گروهی از یاران برجسته امیرمؤمنان، علی علیهالسلام مانند محمد بن ابی بکر، میثم تمار و اویس قرنی برخاسته و از دیگران مشخص میگردند».
.
💠 *امام علی علیهالسلام در انتظار اویس*
🔸 سپاه حضرت علی علیهالسلام برای جنگ با معاویه، از کوفه به سوی شام حرکت کرد. امیرمؤمنان علی علیهالسلام در راه رفتن به صفین، به منطقهای به نام ذی قار رسید و در آن جا توقف کرد و فرمود: امروز از سوی کوفه، هزار نفر بدون کم و زیاد به سوی من میآیند و تا پای جان با من بیعت میکنند. عبدالله بن عباس، پسرعموی آن حضرت، میگوید: من شروع به شمارش کسانی که برای بیعت میآمدند، کردم. تعداد به ۹۹۹ نفر رسید و کس دیگری نبود، گفتم: «اِنّا للّه و اِنّا الیه راجعون»، چه باعث شد که حضرت چنین گوید؟! ناگاه مردی پشمینه پوش و سلاح به دوش دیدم که از سمت کوفه میآید. او به حضور امیرمؤمنان علیهالسلام رفت و عرض کرد: دستت را دراز کن تا با تو بیعت کنم. علی علیهالسلام فرمود:
با من بر چه چیزی بیعت میکنی؟! گفت: بیعت بر شنیدن سخنانت و پیروی از دستوراتت و جنگیدن در رکابت تا مرگم فرارسد، یا این که خداوند پیروزی نصیبت گرداند. علی علیهالسلام فرمود: نامت چیست؟ او گفت: اویس قرنی. علی علیهالسلام فرمود: «اللّه اکبر! رسول خدا به من خبر داد که مردی از امتش را ملاقات میکنم که به او اویس قرنی گفته میشود. او از حزب خدا و رسول خداست. مرگش شهادت است و در آخرت، به تعداد دو قبیله ربیعه و مُضرّ شفاعت میکند».
🔹 پیوستن یکی از سپاهیان شام به سپاه عراق به خاطر اویس پیوستن اویس قرنی به سپاه امیرمؤمنان علی علیهالسلام در جنگ صفین، باعث شادمانی علی علیهالسلام و یارانش شد. ورود اویس به جبهه حق بر ضد باطل، حتی در لشکریان معاویه نیز تأثیر گذاشت، تا آن جا که در نخستین روز نبرد، یکی از جنگجویان سپاه معاویه از سپاهیان امام علی علیهالسلام پرسید: آیا اویس قرنی در لشکر شماست؟! جواب داده شد:
آری، از او چه میخواهی؟! گفت از رسول خدا شنیدم که فرمود: اویس قرنی از بهترین تابعین، یعنی مسلمانان بعد از اصحاب پیامبر صلیاللهعلیهوآله است. این را گفت و بیدرنگ وارد سپاه حضرت علی علیهالسلام شد.
💠 *شهادت اویس در جنگ صفین*
🔸 در جنگ صفین، اویس قرنی، این پیرمرد شیردل، قهرمان میدان عرفان و جهاد، پیشتاز مبارزه شد و به استقبال مرگ در راه خدا رفت. او سالها در جهاد اکبر پیروز و سربلند بود و حال به میدانِ جهاد اصغر آمده است. اویس در نیایش به درگاه الهی، چنین دعا میکرد: «خدایا، شهادتی ارزانیام کن که برایم بهشت را به ارمغان آورد». وی در رکاب حضرت علی علیهالسلام جرعه جرعه شربت شهادت نوشید و عارفانه و خالصانه به معراج عشق رفت. حضرت علی علیهالسلام بر جنازه اویس نماز خواند و او را دفن کرد و روی تربتش نشست و به یاد اویس گریست.
💠 *مرقد و مزار اویس*
🔹 مرقد اویس قرنی، در سمت چپ قبر عماریاسر، در شهرِ رقّه سوریه قرار دارد. مزار شریف او، دارای گنبد و بارگاه و حرم کوچک و صحن است و در روی سنگی که نصف روی قبر را گرفته و در ناحیه سر روی قبر قرار دارد، به خط کوفی نام اویس نوشته شده است. کسانی که از شهر رقّه به شام میروند و کنار مرقد مطهر اویس میایستند، به یاد زندگی بیآلایش او و زهد راستینش، و به یاد خاطره جانبازی او در رکاب مولایش علی علیهالسلام میافتند و بیاختیار سرشک از دیده میریزند. سلام و درود بر تو ای اویس قرنی، ای شهید جانباز خدا، ای مجاهد مخلص، و ای بنده پاک حریم کبریایی.
💠 *تخریب مزار اویس قرنی*
🔸 گروه تروریستی تکفیری «داعش» روز چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳ در ادامه اقدامات غیرانسانی خود مزار «اویس القرنی» و «عمار یاسر» را در شهر «رقه» در شمال سوریه تخریب کرد. چند ماه قبل از آن نیز مرقد این صحابی هدف حمله تروریستها قرار گرفته بود و در حمله پیشین به مرقد اویس قرنی گلدستههای حرم ایشان تخریب شده بود.
🌐 emamraoof.com
#کاتبان_غدیر ٧
💠 *زید بن صوحان*
✳️ زید از یاران امام علی علیهالسلام بود که کوفیان را به حمایت از امام علی علیهالسلام در جنگ جمل دعوت میکرد. او در این جنگ پرچمدار قبیله عبدالقیس بود و به شهادت رسید. برخی از منابع از زهد و کثرت عبادت او سخن گفتهاند و او را در شمار صحابه پیامبر صلیاللهعلیهوآله آوردهاند.
🔹 زید بن صوحان بن حجر از قبیله عبد القیس کنیهاش ابوسلمان و ابوعبدالله بوده است. گفتهاند کنیه ابوسلمان را به سبب علاقه زیاد وی به سلمان فارسی به او دادهاند. زید برادر بزرگ صعصعه بن صوحان بوده است.
🔸 برخی منابع، زید را از صحابه پیامبر دانستهاند. و برخی دیگر ایشان را از تابعان برشمردهاند. پیامبر اسلام در گفتاری از شخصی به نام زید نام برده که قسمتی از جسم او زودتر از خودش به بهشت میرود. منابع این سخن را در مورد زید دانستهاند که در نبرد با ایران دستش قطع شد زید از کوفیانی بود که عثمان آنها را به شام تبعید کرد. با این حال به جهت گفتگوی نرمی که با معاویه داشت، به کوفه باز گردانده شد.
🔹 او در گفتاری خلیفه سوم را نصیحت میکند که: «تو افراط کردی و امتت نیز افراط کرد. با اعتدال برخورد کن تا آنها نیز معتدل باشند». البته در عین حال خود را مطیع او نیز میداند.
🔸 زید از اصحاب امام علی علیهالسلام بود و از ایشان روایت نقل کرده است پیش از آغاز جنگ جمل، میان کوفیان اختلاف شد که آیا از امام علی علیهالسلام در مقابل عایشه حمایت کنند یا هر دو طرف را رها کنند. زید از افرادی بود که مردم را به سپاه امام علی علیهالسلام دعوت میکرد عایشه نامهای برای زید فرستاد و او را به خانهنشینی و ترک حمایت از علی علیهالسلام فراخواند و حتی دستور داد که مردم را به رها کردن علی علیهالسلام دعوت کند. اما زید اعتنایی به نامه نکرده و به حمایت از علی علیهالسلام ادامه داد. زید در جنگ جمل فرمانده قبیله عبدالقیس و پرچمدار آنها بود زید را از زهاد زمان خودش دانستهاند و او را از ابدال معرفی کردهاند.
🔹 زید بسیاری از روزها را روزه میگرفت و شبها را به عبادت میگذراند. او به حدی بر این امور اصرار میورزید که سلمان فارسی او را به اعتدال در این موارد سفارش کرده و حقوق اعضای بدن را به او یادآوری کرد.
🔸 زید در نبرد با ایرانیان از ناحیه دست مجروح شد و در حالیکه خون از او میرفت، میخندید. شخصی به او گفت که اینجا و این حالت، مکان خنده نیست. زید گفت: من انتظار ثواب را بر این امر دارم. حال چرا اینرا به فریاد درد از بین ببرم.
🔹 زید در سال ۳۶ق در جنگ جمل به دست عمرو بن یثری و یا عمرو بن سبرة به شهادت رسید امام علی علیهالسلام لحظاتی پیش از شهادت زید بر بالینش آمد. او بر حقانیت امام علی علیهالسلام تأکید کرد و گفت که با آگاهی از وی حمایت کرده سپس برای درستی عمل خود به خطبه غدیر استناد کرد امام علی علیهالسلام در مورد زید گفته بود: «ای زید، خدا تو را رحمت کند که کم خرج و پرفایده بودی به گفته برخی منابع، عایشه نیز از شنیدن خبر شهادت زید ناراحت شد و برای او رحمت الهی را طلب کرد.
🔸 زید وصیت کرد پیش از دفن، خون را از چهرهاش پاک نکنند و لباسش را بیرون نیاورند؛ تا با همین لباس در قیامت محشور شود. در جنوب مسجد سهله و در نزدیکی مسجد صعصعه در شهر کوفه مسجدی به نام مسجد زید بن صوحان قرار دارد که از مساجد قدیمی کوفه است. این بنا بارها مرمت و بازسازی شده
و در کتب ادعیه، اعمال مخصوصی برای آن ذکر شده است.
🌐 emamraoof.com
#کاتبان_غدیر ۸ - ۱
💠 *خزیمه بن ثابت*
✳️ *خُزَیْمَة در عهد پیامبر اکرم*
🔹*سابقه مسلمانی خُزَیْمَة*
او از نخستین مردم مدینه بود که به اسلام گروید و در سلک اصحاب خاص رسول اکرم درآمد. وی بت های بنیخَطْمَه را به دست خود شکست.
💠 *شهرت خُزَیْمَةبن ثابِت*
🔸 خزیمة بن ثابت به لقب « ذوالشهادتین» معروف است، زیرا در جریان گواهی خواستن بر صحت یک داد و ستد، شهادت داد و رسول خدا شهادت او را به منزله شهادت دو شاهد عادل پذیرفت که ظاهرآ ناشی از ایمان استوار خزیمه به رسول خدا و اسلام بوده است. این امر موجب موقعیتی بس ارزشمند برای خزیمه شد و مردم مدینه اعم از اوس و خزرج بدین امر افتخار میکردند. مردم اوس میگفتند، کسی که پیامبر خدا شهادت او را به مثابه شهادت دو نفر قرار داد، از میان ماست.
💠 *منشاء اشتهار خُزَیْمَةبن ثابت*
🔸 گواهی خزیمه درباره اسبی از پیامبر، بهنام مُرْتَجِز، بود که پیامبر آن را از یک اعرابی خرید، اما آن اعرابی معامله را انکار کرد و خزیمه به نفع رسول خدا شهادت داد. پیامبر از او پرسید، چگونه شهادت میدهی، در حالی که تو همراه ما نبودی؟ خزیمه پاسخ داد، من میدانم که تو جز حق نمیگویی. پس از آن، پیامبر فرمود هر که خزیمه به نفع یا بر ضد وی برای او شهادت دهد، او را بس است.
💠 *سابقه جهاد خُزَیْمَةبن ثابِت*
🔹 خزیمةبن ثابت از مسلمانانی بود که در غزوه بدر و جنگ ها و غزوات پس از آن شرکت کرد. به روایتی، وی نخستینبار در غزوه احد حضور یافت، هر چند نویسندگان مَغازی نام وی را در شمار یاران پیامبر در غزوه احد یاد نکردهاند و گفته شده است که وی پس از غزوه احد در غزوات حضور یافت. در هنگام فتح مکه، خزیمةبن ثابت پرچم طایفه بنی خطمه را حمل میکرد. بنا بر گزارش اسناد خزیمةبن ثابت در جنگ موته (سال ۸) حضور یافت.
💠 *خُزَیْمَة در عهد امام علی*
🔸 وی از جمله کسانی است که روایت کردهاند، علی علیهالسلام در گرویدن به اسلام و پیامبر، بر تمامی اصحاب سبقت دارد.
💠 *مخالفت خُزَیْمَة با خلافت ابوبکر*
🔹 خزیمةبن ثابت، همچون برخی دیگر از اصحاب، پس از رحلت پیامبر به همراه اکثر بنی هاشم در امر خلافت به علی علیهالسلام رجوع کرد و خلافت ابو بکر را نپذیرفت و در اینباره با ابوبکر محاجه کرد.
💠 *گواهی خُزَیْمَة به غدیر خم*
🔸 خزیمه شهادت داد که پیامبر در روز غدیر خم فرمود، «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» و به ولایت و برادری و جانشینی علی علیهالسلام گواهی داد.
💠 *بیعت خُزَیْمَة با امیرالمومنین*
🔹 پس از قتل عثمان (سال ۳۵) که مردم مدینه با علی علیهالسلام بیعت کردند، خزیمةبن ثابت نیز با آن حضرت بیعت نمود.
🌐 emamraoof.com
#کاتبان_غدیر ۸ - ۲
💠 *خزیمه بن ثابت*
💠 *حضور خُزَیْمَة در جنگ جمل*
🔸 در جنگ جمل (سال ۳۶)، خزیمةبن ثابت از بزرگان انصار بود که برای یاری علی علیهالسلام اعلام آمادگی کرد و برای جنگ با پیمان شکنان، همراه امام از مدینه عازم بصره شد. وی در حالی که عمامهای زرد و جامهای سپید پوشیده و شمشیری بر کمر بسته و کمانی بر گردن نهاده بود، سوار بر اسبی وارد بصره شد و در پی او هزار سوار بودند.
💠 *جایگاه خُزَیْمَة در نزد امام علی*
🔸خزیمه چنان نزد علی علیهالسلام عزیز و گرامی بود که در جنگ جمل وقتی امام بر پسرش محمد حنفیه خشم گرفت، به خواهش خزیمةبن ثابت پرچم طلایه سپاه را از نو به او بازگرداند. بعداً خزیمةبن ثابت همراه علیعلیهالسلام به کوفه رفت و پیوسته با او بود.
💠 *حضور خُزَیْمَة در جنگ صفین*
🔹 خزیمه در جنگ صفّین از بزرگان سپاه امام بود.
وی که در آن هنگام پیری ریش سفید بود، با ایمان به حقانیت امام علی، سرسختانه با سپاهیان معاویه جنگید و از فریب کاری معاویه سستی به خود راه نداد.
💠 *شهادت خُزَیْمَةبن ثابِت*
🔸 در جنگ صفّین، پس از آنکه عمار بن یاسر به شهادت رسید، خزیمةبن ثابت به چادر خویش رفت، غسل کرد و سپس به میدان جنگ آمد و چندان نبرد کرد تا به شهادت رسید. شهادت خزیمةبن ثابت در سال ۳۷، در مرحلهای از جنگ صفّین روی داد که آتش پیکار بسیار شدید شد و به «یَوم وَقعة الخمیس» معروف گشته است .
💠 *روایت خُزَیْمَة در حق عمار*
🔹 خزیمةبن ثابت از پیامبر روایت کرده است که، عمار بن یاسر به دست گروهی ستمکار کشته خواهد شد.
💠 *فرمایش امیرالمومنین درمورد خزیمة*
🔸 امام علی علیهالسلام خزیمة بن ثابت را جزو شهدای صفّین و از برادران خویش یاد کرده که تا آخر بر راه حق پایدار ماندند.
بنابراین با توجه به روایات پیشین، اینکه خزیمةبن ثابت در جنگ جمل و در جنگ صفّین تا قبل از شهادت عمار یاسر جنگ نمیکرده است، صحت ندارد
برخی راویان گفتهاند که خزیمةبن ثابت در زمان عثمان درگذشت و آن کسی که در صفّین حضور داشت، فرد دیگری همنام او بود.اما شهادت خزیمةبن ثابت در صفّین طبق روایات عام و خاص، متواتر است و انکار شهادت خزیمه در صفّین، در واقع تلاشی از سوی معاندان برای بیان این مطلب است که مجاهدان بدر علی علیهالسلام را در صفّین یاری نکردهاند.
به علاوه، غالب مورخان همچون خطیب بغدادی و ابن ابی الحدید، گفتهاند ذوالشهادتین همان خزیمةبن ثابت است و با استناد به کتب انساب، در میان انصار هیچ مرد دیگری به نام خزیمةبن ثابت نبوده است، این نظر که خزیمه فردی غیر از ذوالشهادتین است، در حقیقت ناشی از تعصبهای برخاسته از تبلیغات امویان است.
💠 *خزیمةبن ثابت در میدان نقل حدیث*
🔹 خزیمةبن ثابت در زمره راویان حدیث و از ثقات است و مستقیمآ از رسول خدا صلیاللّهعلیهوآلهوسلم نقل حدیث کرده است. کسانی نیز از خزیمةبن ثابت روایت کردهاند که بعضی از آنها عبارتاند از فرزندش عُمارة، جابر بن عبداللّه انصاری، عمارة بن عثمان بن حنیف، عمرو بن میمون، ابراهیم بن سعد بن ابی وقاص، ابو عبد اللّه جَدَلی، عبد الله بن یزید خطمی و عطاء بن یَسار. از خزیمةبن ثابت ۳۸ حدیث از رسول خدا روایت شده که در مجامع حدیثی آمده است. خزیمةبن ثابت ذوق شاعری نیز داشت و اشعار بسیاری به او منسوب است. بعضی او را در زمره شعرای شیعه برشمردهاند. خزیمه که در وقایعی چون سقیفه بنی ساعده، جمل و صفّین حاضر بوده، در تفضیل و ستایش امیرالمؤمنین علی علیهالسلام و حمایت از آن حضرت اشعار فراوانی سروده است. محل قبر خزیمةبن ثابت در صفّین ناشناخته است .
🌐 emamraoof.com