eitaa logo
در محضر استاد بروجردي
1.9هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
157 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
٣٣ 🔆 *«ثُمَّ أَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَ حِكْمَتَهُ»* 🔆 *«آنگاه [پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلم] علم و حكمتش را به او [علي عليه السلام] سپرد.»* ✳️ رسول خدا صلّی‌الله‌عليه‌وآله خود جلوه تامّه نام «عليم» خدای سبحان می‌باشند و علم نامحدود خداوند در وجود مقدّس حضرت انعكاس يافته است. 🔸 حال، پيامبر اكرم صلّی‌الله‌عليه‌وآله وجود مقدس اميرالمؤمنين، علی بن ابی طالب عليه‌السلام را چنان امين می‌دانند كه علم خويش را در وجود ايشان به وديعه می‌گذارند. 🔹 *علم رسول خدا بی‌حدّ و مرز است، پس هرآنچه از علم و حكمت كه در دست امين الله به وديعه گذاشته است نيز نامحدود و بی‌پايان می‌باشد.* ✳️ آری؛ علم و حكمت نبوی از چشمه سار ولايت جوشان شده است و كافی است هر طالب علمی در محضر ولايت زانوی ادب بزند و سر تعظيم فرود آورد تا علوم و حكمت بهره‌مند گردد. 📚 «برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» ‏🌐 emamraoof.com
السلام عليك يا صاحب العصر والزمان وسلام ودرود برهمه منتظران يابن الحسن! خيال روي تو چون بگذرد به روزن چشم/ دل از پي نظر آيد به سوي روزن چشم/ استاد بروجردي پيام روز جمعه روز موعود كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ ١٤ https://chat.whatsapp.com/GrDThCQqgwm6YBL8TNed9n پيام رسان سروش پلاس ‏sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ https://gap.im/darmahzar پيام رسان ايتا https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام @darmahzar لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇 http://bit.ly/2WTptgK
۴۰ 🕊️ *معجزه دیگر* 🍃 در کنار ضریح امام رضا علیه‌السلام دعا می‌خواندم که هیاهوی جمعیت نظرم را به خود جلب کرد . خانمی بدون وقفه فریاد می‌زد: «دخترم شفا گرفت»، اطرافیانش او را از رواق، خارج کرده آرام نمودند. 🍃 خود را به آنها رساندم شنیدم که می‌گفت: «مدتی است دست دخترم از کار افتاده و مداوای آن نیز بی‌نتیجه بود . تصمیم گرفتیم خدمت حضرت برسیم و شفای او را بگیریم.» 🍃 نزدیک ضریح، مشغول دعا بودیم که دخترم از حال رفت. او را کنار دیوار آوردم. حالش که بهتر شد گفت: آقایی نورانی از حرم بیرون آمدند و به سر و دستم دست کشیده فرمودند: «تو خوب شدی» وقتی دستم حرکت کرد، از هوش رفتم. 🍃 *در میان اشک شوقی که از چشمانم جاری بود، نگاهم را به سوی ضریحی که آمال و آرزوی زوّار است دوخته آهی کشیدم و به یاد آوردم زمان ورود در ذهنم گذشته بود: «ای کاش من هم شفا دادن حضرت را می‌دیدم». از دور، سرم را به نشانه خضوع در مقابل حضرت پایین انداختم و در حالی که دست بر سینه و اشک بر چشم داشتم، سلامی دادم و از حرم خارج شدم.* 📚 📚 بخشی از کتاب «جرعه نوشان» ـ جلد اول 🌐 emamraoof.com
۳۸ 💠 *درود خداوند* 📗 در فرازی از زیارت عاشورا از خدای سبحان درخواست می‌كنیم: 🔆 «اللَّهُمَ‏ اجْعَلْنِی‏ فِی‏ مَقَامِی‏ هَذَا مِمَّنْ‏ تَنَالُهُ‏ مِنْكَ‏ صَلَوَاتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَة» 🔆 «خدایا! در اين جایگاه (معرفت حسین علیه‌السلام) مرا از کسانی قرار ده که همواره از ناحیه تو به آن‌ها درود و رحمت و مغفرت مى‌رسد» 📔 از سوى ديگر در قرآن كريم سوره مبارکه احزاب،آیه ٤٣ مى‌خوانيم: 🔆 «هُوَ الَّذی‏ یصَلِّی‏ عَلَیكُمْ‏ وَ مَلائِكَتُهُ لِیخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور…» 🔆 «او كسى است كه با فرشتگان خود بر شما درود مى‌‏فرستد تا شما را از تاریكی‌ها به سوى روشنایى برآورد…» ✳️ *وجود مقدس امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه «نور» است؛* 📘 همانگونه كه در زيارت روز جمعه مى‌خوانيم: 🔆 «السَّلَامُ‏ عَلَيْكَ‏ يَا نُورَ اللَّهِ‏ فِي‏ ظُلُمَاتِ‏ الْأَرْض»‏ ☘️ بنابراین زمانی كه در زیارت عاشورا می‌گوییم: 🔆 «اللَّهُمَ‏ اجْعَلْنِي‏ فِي‏ مَقَامِي‏ هَذَا مِمَّنْ تَنَالُهُ مِنْكَ صَلَوَاتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَة» 💠 *در حقیقت از خداى متعال طلب مى‌كنيم در پرتو ارتباط با حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام، به جایگاهی برای معرفت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه دست یابیم و به واسطه درود خداوند، به نور وجودی امام عصر رهنمون شویم.* 📚 «برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» ‏🌐 emamraoof.com
۴۰ 🕊️ *معجزه دیگر* 🍃 در کنار ضریح امام رضا علیه‌السلام دعا می‌خواندم که هیاهوی جمعیت نظرم را به خود جلب کرد . خانمی بدون وقفه فریاد می‌زد: «دخترم شفا گرفت»، اطرافیانش او را از رواق، خارج کرده آرام نمودند. 🍃 خود را به آنها رساندم شنیدم که می‌گفت: «مدتی است دست دخترم از کار افتاده و مداوای آن نیز بی‌نتیجه بود . تصمیم گرفتیم خدمت حضرت برسیم و شفای او را بگیریم.» 🍃 نزدیک ضریح، مشغول دعا بودیم که دخترم از حال رفت. او را کنار دیوار آوردم. حالش که بهتر شد گفت: آقایی نورانی از حرم بیرون آمدند و به سر و دستم دست کشیده فرمودند: «تو خوب شدی» وقتی دستم حرکت کرد، از هوش رفتم. 🍃 *در میان اشک شوقی که از چشمانم جاری بود، نگاهم را به سوی ضریحی که آمال و آرزوی زوّار است دوخته آهی کشیدم و به یاد آوردم زمان ورود در ذهنم گذشته بود: «ای کاش من هم شفا دادن حضرت را می‌دیدم». از دور، سرم را به نشانه خضوع در مقابل حضرت پایین انداختم و در حالی که دست بر سینه و اشک بر چشم داشتم، سلامی دادم و از حرم خارج شدم.* 📚 📚 بخشی از کتاب «جرعه نوشان» ـ جلد اول 🌐 emamraoof.com