#داستان #تدبر #داستان_تدبری سوره #منافقون #بخش_دوم جهت تبیین آیه ۱۰ 🌸🌸🌸👇👇👇🌸🌸🌸 ...مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند. ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش. بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن. روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد وسوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد . پس این نصیب توست ... صدقه را بنگر که چه چیزیست!! صدقه دهید چونکه کفن بدون جیب است ... 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak

#نقاشی #کودکانه #نقاشی_کودکانه بچه ها بیاید یه نقاشی قشنگ بکشیم😍 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak

#ارسالی سوره #رعد جهت تبیین آیه ۲۸ 💫«أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»  آگاه باشید! دل ها فقط به یاد خدا آرام می گیرد. استادی می فرمود : این آیه معنایش این نیست که با ذکر خدا دل آرام می گیرد این جمله یعنی خدا می گوید: جوری ساخته ام تو را که جز با یاد من آرام نگیری...!! خط: محدثه قربانی 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak

#تلاوت #کودکانه #تلاوت_کودکانه سوره #تکویر یه قدم مثبت برای حفظ بچه ها بردارید تا سال دیگه، همه سوره های جزء۳۰ رو که یک سوم قرآن هست حفظ کنند😍 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak

#موسیقی_کودک آسیا بچرخ بچرخ 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak

انیمیشن #آموزش_نماز به کودکان 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak

شعر کودکانه مباهله 🦋 سلامِ من به بچه های شیعه که دنبالِ حقیقتن همیشه 🦋 می خوام بِگم یه قِصّه من بَراتون عوضْ بِشه یِکم حال و هواتون 🦋 یه شهری بود به اسمِ شهرِ نَجْران مسیحی بودن همه ، نَه مسلمان 🦋یه روز پیامبرِ خدا مُحَمَّد یه نامه داد بَراشون از محبت 🦋 دعوت بِشَن به دینِ خوبِ اسلام به دینِ مهر و دینِ عشق و اِکرام 🦋 ولی قبول نکردن و با اصرار اسلام و دینِ ما رو کردن انکار 🦋 خدا بِگفت به حضرتِ محمد مُباهِلِه بِکُن با اون جماعت 🦋 یعنی که مردمانِ شهرِ نجران بیان و با پیامبر و عزیزان 🦋 دُعا کُنن خدا عذاب کُنه اون کسی رو که نبوده حق باهاشون 🦋 روزِ مُباهِلِه رسید و نجران دیدن پیامبر اومده چه خندان 🦋 دستِ امام حسن رو تویِ دستاش امام حسین رو هم آورده همراش 🦋 حضرتِ زهرا و علی رو هم با خودش آورده بود به همراه 🦋 مسیحی ها وقتی دیدن که احمد رسیدْ با خانواده اش به مقصد 🦋 ترسیدن و گفتن با هم که حتما حق با پیامبرِ خداست و قطعا 🦋 باید به هر چه او بِگُفت کُنیم گوش این روز رو هرگز نکنیم فراموش 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak

😇 قصه بیشه‌ی محبت 😴 (قسمت دوم) 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak

😇 قصه بیشه‌ی محبت 😴 (قسمت اول) 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak

😇 قصه بیشه‌ی محبت 😴 (قسمت چهارم) 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak