eitaa logo
دارالقرآن 🌹 ایثارگران 🌹 البرز کودک و نوجوان
27 دنبال‌کننده
232 عکس
603 ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ابوهاشم جعفری می گوید در مدینه بودم زمانی که "بغا" در زمان متوکل عباسی از آنجا می گذشت. امام هادی علیه السلام فرمودند: برویم و گروه "بغا" را ببینیم. پس خارج شدیم و به تماشا ایستادیم. گروه از مقابل ما عبور می کرد و یک تُرک از مقابل ما می گذشت. امام هادی علیه السلام به زبان تُرکی با او صحبت کرد. آن شخص از اسبش پایین آمد و سُم اسب امام را بوسید. ابوهاشم می گوید: آن شخص را قسم دادم که امام به شما چه فرمود؟ پاسخ داد: آیا او پیامبر است؟! گفتم نه پیامبر نیست. مرد تُرک زبان گفت: او من را به نامی صدا زد که در کودکی من را به آن اسم میخواندند و هیچکس از این نام (در اینجا) با خبر نبود! 📚 اعلام الوری بأعلام الهدی شیخ طبرسی ج2 ص117 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak
8.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 : 🦋 🌹👆👆 📺قصه زیبای عید غدیر 💿قسمت دوم 2⃣ -----ا❤️🧡💛💚💙ا----- گلهای علوی 😊 🔆غدیر روز بیعت با امام زمان علیه السلام🔆 💐❤️ 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺قصه زیبای عید غدیر 📣 : 🦋 🌹👆👆 💿قسمت سوم 3️⃣ 💌در قسمتهای قبل ماجرای عید غدیر به اینجا رسید که : 💚🔆بعد از اینکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) حضرت علی علیه السلام رو به عنوان جانشین خودشون معرفی کردند 🚶🏻‍♂️🚶🏻‍♂️🚶🏻‍♂️🚶🏻‍♂️🚶🏻‍♂️🚶🏻‍♂️🚶🏻‍♂️ مردم دسته دسته میومدن و با ایشون بیعت میکردند . 🌹 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 : 🦋 🌹👆👆 📺قصه زیبای 💿قسمت اول 1️⃣ -----ا❤️🧡💛💚💙ا----- 💐گلهای امام زمانی 😊 حتما میدونید زمان کوتاهی تا عید بزرگ غدیر مونده. عید غدیر بزرگترین عید ما هست.🤝 🔆 روز بیعت با امام زمان علیه السلام🔆 ❤️فقط حیدر امیرالمومنین است... ❤️ 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak
17.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 : 🔶 🦋🌈 داستانهای باباخان ✍درسهایی از 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak
به نقل از ابوبصیر: در سالی که فرزند ابو عبدالله (علیه السلام) امام موسی زاده شد من با آن حضرت همراه بودم . در ابواء فرود آمدیم. ابو عبدالله برای ما و اصحابش سفره غذا گسترده بود ، بسیار و نیکو.در همام حال که ما مشغول خوردن بودیم پیک «حمیده» نزد آن حضرت آمد و گفت: حمیده می گوید: اثر وضع حمل در من ظاهر شده است و خود مرا فرمودی که از این امر آگاهت کنم که این فرزند همچون فرزندان دیگر نیست. پس ابو عبدالله (علیه السلام) شادمان و خوشحال برخاست و دیری نپایید که به نزد ما برگشت در حالیکه آستینهای خود را بالا زده بود و لبخندی بر لب داشت. ما گفتیم : خداوند همواره لبت را خندان و دیده ات را روشن گرداند! حال حمیده چگونه شد ؟ فرمود: خداوند پسری به من بخشید که بهترین مخلوق اوست و حمیده درباره او خبری به من داد که من از وی بدان داناتر بودم . گفتم: فدایت شوم حمیده درباره او به شما چه خبری داد ؟ فرمود:حمیده خبر داد که چون نوزاد به دنیا آمد دستانش را بر زمین نهاد و سرش را رو به آسمان گرفت . من نیز بدو گفتم که این علامت رسول خدا و علامت امامت است 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak
📣 : 🔶 🎙 کودکانه ی برای فرزندان‌ مان 🦋👇👇👇 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak
📣 : 🔶 🎙 کودکانه برای فرزندان‌ مان 🦋 👆👆👆 🛑 در بالا👆 بشنوید و لذت ببرید🦋 علم آموزان عزیز واولیای گرامی تبلیغ بر 💐 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak
سوره جهت تبیین آیه ۱۰ خداوند کسانی رو دوست داره که انفاق کنند❤️و صدقه بدهند😍صدقه دادن یه کار پسندیده است که در برابر یه ذره آن چندبرابر نصیب فرد میشه به بچه ها صدقه دادن و ارزش این کار رو یاد بدید👌 🌸🌸🌸👇👇👇🌸🌸🌸 مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند ازدست مرد جدا شد و فرار کرد.مردشروع کردبه دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد . عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند. هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسایشان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده . زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند .او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم .... 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak
سوره جهت تبیین آیه ۱۰ 🌸🌸🌸👇👇👇🌸🌸🌸 ...مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند. ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش. بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن. روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد وسوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد . پس این نصیب توست ... صدقه را بنگر که چه چیزیست!! صدقه دهید چونکه کفن بدون جیب است ... 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak
قصه کودکانه ویژه شهادت حضرت رقیه(س) پیشنهاد ما این است که در ایام شهادت حضرت رقیه(س) ؛ وقت کوتاهی را برای خواندن این داستان ها با فرزندانمان اختصاص بدهیم و با زبان شیرین کودکانه مفهوم های دینی نهفته در هر داستان را برای شان بازگو کنیم.داستان های زیر تنها یک نمونه و یک جرقه هستند. انتظار میرود والدین و مربیان گرامی با تدبیر خود به داستان پر و بال بدهد. کودکی در کربلا بچه ها! همه شما بارها و بارها داستانهای زیادی از عاشورا و شهادت امام حسین علیه السلام شنیدید. ببینم، تا حالا درباره کودکانی که در کربلا بودن هم چیزی شنیدید و اونارو میشناسید. یکی ازکودکان امام حسین علیه السلام که در کربلا بود، رقیه نام داشت. بچه ها! رقیه علیهاالسلام دختر سه ساله امام حسین علیه السلام بود که به همراه خانواده امام حسین علیه السلام به کربلا اومده بود تا در کنار پدرو خویشانش باشه. اون پدرش امام حسین علیه السلام رو خیلی خیلی دوست داشت و بالاخره هم درهمون سن کم، در سرزمین شام به شهادت رسید. امیدوارم که از بزرگتراتون بخواید تا بیشتر درباره حضرت رقیه براتون حرف بزنن. کودک اسیر بعد از واقعه عاشورا چه اتفاقی افتاد؟ شما میدونید. حتما تا حالا از بزرگتراتون شنیدید. بله دشمن تمام کسایی رو که زنده مونده بودن، اسیر کرد. میون این اسرا، یه دختر کوچولو هم دیده میشد. این دختر کوچولو رقیه بود. رقیه دختر امام حسین علیهاالسلام که حالا بعد از شهادت پدرش به همراه عمه اش زینب و اسرای دیگه به طرف شام میرفت. می بینید بچه ها، حضرت رقیه با اون سن و سال کم چقدر سختی کشیده. اون دشمنا اون قدر بیرحم بودن که حتی این دختر کوچولو رو هم آزار میدادن. پس همه دستهامون رو به آسمون بلند میکنیم و از خدا میخوایم که تمام دشمنای دین خدا واهل بیت نابود بشن. ان شاءالله. شهید کوچک از توی خرابه های شام، صدای یه کودک به گوش میرسید. همه اونایی که در میون اسرا بودن، میدونستن که این صدای رقیه، دختر کوچک امام حسینه. اون حالا از خواب بیدار شده بود و سراغ پدرش رو میگرفت. او انگار خواب پدرش رو دیده بود. اون وقت یزید، کسی که دستور داده بود امام حسین و یارانش رو به شهادت برسونن، دستور داد سر امام حسین علیه السلام رو به دختر کوچولو نشون بدن. وقتی حضرت رقیه علیهاالسلام سر بریده پدرش امام حسین علیهالسلام رو دید، با فریاد و ناله خودشو روی سر بریده پدرش انداخت و همون جا، روحش به سوی آسمون آبی پرواز کرد. سلام ما به روح بلند او 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak
20.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 : 🏴 🕯👆👆 🌷 کوفیان 📣 ویژه 🏴 (قسمت 1) 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak