eitaa logo
دارالقرآن 🌹 ایثارگران 🌹 البرز کودک و نوجوان
27 دنبال‌کننده
232 عکس
603 ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
*🌸 آ* آ مثل آغاز، از یک حکایت از ماجرای، دوران غیبت *🌸 ا * اَ مثل انصار، یاران مهدی(عج) سیصد و سیزده سرباز مهدی(عج) *🌸 ا* اِ انتظار است، تا غم سر آید آن حجت حق، از ره بیاید *🌸 ا* اُ مثل الگو، مانند مادر زهرای اطهر(س)، الگوی برتر 📚تربیت مهدوی کودکان 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak
*🌸 ب* ب چون بهار است، بهاری زیبا وقتی بیاید، آرام دل ها *🌸 پ* پ مثل پایان، بر تیرگی هاست. پیروز دوران، مهدی(عج) زهراست(س). *🌸 ت* ت چون تلاوت، تلاوت نور الهی باشد، از چشم بد دور *🌸 ث* ث چون ثنای، خالق مهدی(عج) بخوانیم هر صبح،دعای عهدی 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak
*🌸 ج* ج چون جمال است، جمال نیکو رخسار مهدی(عج)، چون یاس خوشبو *🌸 چ* چ مثل چشمه، چشمه ی رحمت وقت ظهورش، وفور نعمت *🌸 ح* ح همچو حجت، بر خلق عالم آن آخرین نور، از نسل خاتم *🌸 خ* خ همچو خورشید، خورشید پنهان دعا کنیم ما، گردد نمایان 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak
*🌸 س* س مثل سوره، سوره ی والعصر صبر در فراقِ صاحب این عصر *🌸 ش* ش مثل شادی، شادی شیعه زیباترین روز، نه ربیعه *🌸 ص* ص مثل صلح است، صلحی جهانی حضرت مهدی(عج)، دارد پیامی *🌸 ض* ض همچو ضربت، ضربت آخر بر پیکر ظلم، بر ریشه ی شر 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak
*🌸 ط* ط مثل طاهر، پاک و معطر مهدی زهرا(عج)، معصوم آخر *🌸 ظ* ظ چون ظهور است، ظاهر شود او عیسی بن مریم، پشت سر او *🌸 ع* ع چون عبادت، یعنی اطاعت انتظار او، عین سعادت *🌸 غ* غ مثل غایب، دور از نظرها در پشت ابر است، خورشید دلها 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak
سوره جهت تبیین آیه ۱۹۷ خیلی از ما فکر می کنیم که اعمال ما چه سودی برای خدا داره، بخاطر همین ممکنه کوتاهی کنیم✨در حالی که دستورات خداوند برای خود ماست❤️ما الان در باغ دنیا بوده و آزادیم تا اعمال خوب یا اعمال بد را جمع کنیم، اما وقتی به دنیای دیگه سفر کنیم ،آنجاست که اعمال خوب و پاکیزه ای که در زندگی دنیا جمع کرده ایم به دردمون میخوره😍.  خداوند می فرماید: (وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوی:توشه بگیرید که بهترین توشه ها پرهیزکارى است) 👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇 در جنگلی، خوکی با سه پسرش زندگی می کرد. اسم بچه ها به ترتیب مومو ، توتو ، بوبو بود. یک روز مادر خوکها به آنها گفت :” بچه ها شما بزرگ شدید و باید برای خودتان خانه ای بسازید و زندگی جدیدی را شروع کنید.” مومو که از همه بزرگتر و از همه تنبل تر بود پیش خودش فکر کرد چه لزومی دارد که زیادی زحمت بکشد برای همین با شاخ و برگ درختها یک خانه برای خودش ساخت. توتو که کمی زرنگتر بود با تنه درختها یک خانه چوبی ساخت. بوبو که از همه زرنگتر و باهوشتر بود با سنگ یک خانه سنگی محکم ساخت مدتی گذشت ، یک روز مومو جلوی خانه ، در حال استراحت بود که گرگی بدجنس او را دید. گرگ تا اومد مومو را بگیرد ، مومو فرار کرد و به خانه رفت و در را بست. گرگ خندید و گفت :” حالا فوت می کنم و خونه ات را خراب می کنم و تو رو می خورم . ” بعد یک نفس عمیق کشید و فوت کرد , چون خونه مومو محکم نبود بلافاصله خراب شد, مومو ترسید و شروع به دویدن کرد. رفت و رفت تا به خانه توتو رسید, در زد و فریاد کشید : ” توتو ، توتو در را بازکن گرگه دنبال من است . ” توتو در را باز کرد و گفت :” نگران نباش خانه من محکم است و با فوت گرگه خراب نمی شه .” گرگه که مومو را دنبال می کرد به خانه توتو رسید و قاه قاه خندید و گفت :” الان فوت می کنم و خونه شما را خراب میکنم و هر دوی شما رو می خورم . ” بعد فوت کرد ولی چون خانه توتو محکم بود خراب نمی شد. آخر سر گرگه خسته شد، پیش خودش فکر کرد که حالا چکار کنم . بعد یک چیزی به ذهنش رسید و پیش خودش گفت .... 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak
سوره جهت تبیین آیه ۱۰ خداوند کسانی رو دوست داره که انفاق کنند❤️و صدقه بدهند😍صدقه دادن یه کار پسندیده است که در برابر یه ذره آن چندبرابر نصیب فرد میشه به بچه ها صدقه دادن و ارزش این کار رو یاد بدید👌 🌸🌸🌸👇👇👇🌸🌸🌸 مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند ازدست مرد جدا شد و فرار کرد.مردشروع کردبه دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد . عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند. هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسایشان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده . زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند .او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم .... 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈*به کانال دارالقرآن ایثارگران البرز کودک و نوجوان بپیوندید*🔰🔰 @darolquran_isargaran_alborzkodak