eitaa logo
درس خارج مدرسه علمیه خاتم الانبیاء
118 دنبال‌کننده
456 عکس
30 ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
باسمه تعالی پرسش: چگونه هر انسانی در گرو عمل خویش است؟ در سوره مدثر آمده است «کل نفس بما کسبت رهینه الا اصحاب الیمین»(مدثر/۳۸-۳۷) پرسش این است که چرا اصحاب الیمین از قاعده عمومی «کل نفس بما کسبت رهینه» استثنا شده اند؟ چرا آنها در گرو اعمال خویش نیستند؟ علاوه بر این اگر در گرو اعمال خویش نیستند پس در گرو چه چیزی هستند؟ پاسخ پاسخ علامه طباطبایی در در ذیل این آیه در المیزان این است که از آیات قرآن استفاده می‌شود که ایمان و عمل صالح، حق الهی بر عهده بندگان است، به تعبیر دیگر گویا ایمان و عمل صالح، دین و مطالبه ای است که خداوند بر گردن بندگان دارد. خداوند برای اینکه بشر را وادار به ادای این دین ( ایمان و عمل صالح) بکند نفسشان را گرو گرفته است. چیزی را که به گرو می‌گیرند آن را محبوس و مضبوط در جایی قرار می‌دهند تا دین پرداخت شود لذا بعد از پرداخت دین می‌گویند فک رهن کرده است یعنی مال رهن را آزاد کرده است. بر این اساس مضمون این دو آیه این است که همه انسان‌ها نفسشان گرو گرفته و محبوس و گرفتار است و در این محبوسیت ماندگارند و تجسم این محبوسیت در قیامت عذاب جحیم است، جز اصحاب الیمین که با تعهد به ایمان و عمل صالح فک رهن کرده‌اند و نفس خود را از محبوسیت آزاد کرده اند. به نظر می‌رسد که این تفسیر قابل تامل و نقد باشد زیرا مدلول آیه این است که هر نفسی در گرو کاری است که انجام داده است. به تعبیر دیگر هر انسانی گروگان گرفته اعمال خویش است مگر اصحاب یمین، بنابراین، این گروگرفتگی جان انسان به خاطر اعمال اوست در حالی که طبق تفسیر مرحوم علامه طباطبایی در گرو بودن جان انسان به خاطر اعمال او و یا در برابر اعمال او نیست بلکه به خاطر دین و تعهدی است که در پیشگاه خداوند دارد و آن تعهد به ایمان و عمل صالح است. طبق تفسیر مرحوم علامه، جان همه انسان‌ها قبل از اینکه اعمالی انجام بدهند گرو گرفته شده است. باید گفت که لازمه گرو بودن یک مال محبوسیت آن مال است زیرا مادامی که مالی به گرو گرفته می‌شود صاحب مال تا موقعی که آن مال در گرو است حق تصرف در آن مال را ندارد. طبق این بیان ظاهرا آیه در صدد بیان این نکته است که جان همه انسان‌ها به خاطر کارهایی که انجام می‌دهند در زندان و محبوس است به تعبیر دیگر همه انسان‌ها گرفتار و زندانی اعمال خویشند مگر اصحاب الیمین که به دلیل اینکه اعمال آنها اعمال نیکو و صالح است باعث گرفتاری و محبوسیت جان آنها نمی‌شود. بنابراین در این آیه لازمه معنای گرو بودن اراده شده است و آن محبوس بودن است. شاهد بر این گفتار جمله معروف پیامبر اکرم در خطبه شعبانیه است که فرمود: «إنّ أنفسكم مرهونةٌ بأعمالكم فَفُكُّوها باستغفاركم» یعنی جانتان محبوس و در قید و زندانی اعمال شماست پس با استغفارتان جانتان را از محبوس بودن آزاد کنید. گویا همه انسانها گرفتار و مبتلای به گناه و آلوده به آنند جز اصحاب الیمین، مضمون این آیه شبیه مضمون سوره والعصر است که می‌فرماید همه انسان‌ها در خسرانند مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند. شاهدی دیگر بر این معنا روایتی است از امام علی علیه السلام که در جواب سخن کسی که به او گفته بود من از نماز شب محروم هستم فرمود به خاطر این است که گناهانت تو را گرفتار و در قید قرار داده است. ( الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ لِرَجُلٍ قالَ لَهُ : إنّي حُرِمتُ الصَّلاةَ بالليلِ ـ : أنتَ رَجُلٌ قد قَيَّدَتكَ ذُنوبُكَ( علل الشرایع جلد ۲ ص ۳۶۲ ) در دعای کمیل نیز آمده است: «قعدتنی اعمالی و حبسنی عن نفعی بعد أملی» البته در آیه ۲۱ سوره طور آمده است: «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ» در ذیل این آیه آمده است که همه انسان‌ها در گرو عمل خویشند. در این آیه اصحاب الیمین استثنا نشده اند. ظاهراً در این آیه از گرو بودن، لازمه آن یعنی محبوس بودن و گرفتار بودن، اراده نشده است بنابراین معنای آیه این است که هر انسانی چه خوب و چه بد، متعهد به اعمال خویش است یا به تعبیر دیگر هر انسانی را به خاطر اعمالی که انجام داده است به گرو می‌گیرند تا در پیشگاه خداوند به حساب او رسیدگی کنند و پاسخگوی اعمال خویش باشد. نیکزاد
خارج وسائل الشیعة،کتاب القضاء(جلسه۷۸).mp3
21.9M
خارج وسائل الشیعة،کتاب القضاء(جلسه۷۸) داداش زاده 📖درس خارج مدرسه علمیه خاتم الانبیاء بابل https://eitaa.com/darsekharejsadrbabol
باسمه تعالی برداشت مهم و جالب از آیه ۸۹ سوره انعام از المیزان آیه چنین است: «أُولَٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ۚ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ» آنها کسانی بودند که ما به آنها کتاب و فرمان و مقام نبوّت عطا کردیم، پس اگر این قوم به آن کافر شوند ما قومی را که هرگز به آن کافر نشود بر آن برگمارده‌ایم. در آیات پیشین نام تعداد زیادی از پیامبران از ذریه حضرت نوح و ابراهیم علیهما السلام برده شده است و در وصف آنها گفته شده است که آنها از محسنین و از صالحین بوده‌اند و بر عآلمین برتری داده شده اند. بعد به دنبال آن آمده است: «وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ ۖ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۚ وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ » یعنی «و نیز برخی از پدران و فرزندان و برادران آنها را فضیلت داده و آنان را بر دیگران برگزیدیم و به راه راست هدایت نمودیم این است هدایت خاصه الهی که به آن هر یک از بندگانش را بخواهد هدایت می‌کند، و اگر به خدا شرک می‌آوردند اعمال آنها نابود می‌شد..» علامه طباطبایی از مجموعه این آیات برداشت کرده است که این آیات درصدد بیان پیوستگی سلسله هدایت خاصه الهی برای گروه انبیای الهی است سلسله‌ای که با هم نسبت خویشاوندی پدری و پسری و برادری دارند. سلسله برگزیده و هدایت یافته به صراط مستقیم. تعبیر به «ذالک هدی الله یهدی به من یشاء من عباده»نشان دهنده هدایت ویژه‌ای است که خداوند از فضل خویش به آنها موهبت کرده است. به دنبال آن آیه مورد بحث یعنی آیه ۸۹ آمده است : «أُولَٰئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ۚ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَٰؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ» ضمیر «بها» در سه جای ای آیه یا به هدایت خاصه الهی برمی‌گردد و یا به کتاب و حکم و نبوت برمی‌گردد. معنای آیه این می‌شود که اگر این کفار و مشرکین مکه این هدایت خاصه الهی که شامل انبیا شده است و یا کتاب و حکم و نبوتی که خداوند به انبیا موهبت کرده است را کفر بورزند و انکار کنند خداوند قومی را بر آن گماشته و عهده‌دار آن کرده است که به آن کافر و منکر نیستند. آیه در صدد دلداری دادن و تسلی بخشیدن به پیامبر اکرم ص است که با کفر و انکار مردم دچار حزن و سستی در تصمیم نشود به خاطر اینکه ما قومی را عهده دار حفظ و نگهبانی این هدایت الهی و موهبت‌هایی که به انبیا کردیم نمودیم که هرگز به آن بی‌اعتنایی نخواهند داشت. و در حق آنها کفر و شرک جای تصور نیست. بنابراین، این مسیر هدایت ویژه الهی به قوت پابرجا خواهد بود و رخوت و ضعف و خللی در آن رخ نخواهد داد. علامه طباطبایی احتمالاتی را در اینجا در مورد اینکه این گروه چه کسانی‌اند مطرح کرده است و همه آنها را با توجه به محتوا و سیاق آیه به زیبایی رد کرده است. در نهایت این آیه را بر اهل بیت پیامبر اکرم و امامان معصوم (ع) و حداکثر علاوه بر آن بر مومنین خالص و مخلص که از شرک و گناه پاک هستند تطبیق کرده است. در بحث روایی روایاتی را آورده است که موید همین تفسیر است. در حقیقت این آیه در صدد بیان این نکته است که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم دلداری دهد که سلسله هدایت ویژه الهی و موهبت‌های خداوند به انبیا بعد از پیامبر اکرم ص ادامه دارد و خداوند کسانی را که از کفر و شرک پاک و مبرا هستند برای عهده داری و حفظ و نگهبانی این میراث انبیا برگزیده است بر این اساس این سلسله هدایت استمرار خواهد داشت و جاودانه خواهد بود. نیکزاد
بسمه تعالی یک نکته مهم قرآنی در منقبت اهل بیت پیامبر اکرم(ص) قرآن کریم درایه ۳۳ سوره احزاب در شأن و منزلت اهل بیت پیامبر اکرم(ص) می فرماید « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل آلبیت و یطهرکم تطهیرا» یعنی همانا خداوند اراده کرده است که پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و شمارا پاکیزه و مطهر قرار دهد. بر اساس این آیه اهل بیت پیامبر اکرم که در روایات شیعه و سنی علی بن ابی طالب و حضرت زهرا و امام حسن و امام حسین(علیم الصلاه و السلام) معرفی شده اند دارای مقام عصمت و طهارتند و از هر گونه گناه و ضلالت و انحراف مصونند. در سوره واقعه در مورد قرآن کریم می فرماید ( آنه لقرآن کریم فی کتاب مکنون لایمسه الا المطهرون تنزیل من رب العالمین)(واقعه/۸۰-۷۷) یعنی به درستی که این کتاب، قرآن کریم است و اصل آن در کتاب مکنون است ، به جز مطهران و پاکان بدان دسترسی ندارند. از جانب پروردگار عالمیان تنزیل شده است . بر اساس این آیات حقیقت قرآن دارای مقامی والاست و در کتاب مکنون یعنی لوح محفوظ است و این قرآنی که در اختیار ماست نازل شده از آنجاست. چنان که در آغاز سوره زخرف نیز می فرماید «والکتاب المبین اناجعلنا قرآنا عربیا لعلکم تعقلون و انه فی ام الکتاب لدینا لعلی حکیم » یعنی قسم به کتاب مبین که ما قرآن را به با زبان عربی نازل کردیم تا شما آن را بفهمید در حالی که حقیقت قرآن در نزد ما مقامی والا و برجسته و محکم و متقن دارد. این آیات نیز دلالت بر این دارد که اصل و حقیقت قرآن در عالم بالاست و آنچه که در نزد ماست نازل شده از آن به زبان عربی است . چنانکه در جای دیگر می فرماید(آنه لقرآن مجید فی لوح محفوظ)(بروج/۲۲) یعنی این کتاب قرآن مجید و با مجد و عظمت است که در لوح محفوظ است . آیه پیشین سوره واقعه دلالت بر این دارد که تنها مطهران و پاکان به حقیقت بالا و والای قران که در عالم علوی است دسترسی دارند. با توجه به اینکه آیه ۳۳ احزاب اهل بیت پیامبر اکرم (ص) را مطهران و پاکان شمرده است می توان استفاده کرد که اهل بیت پیامبر اکرم(ص) به حقیقت قرآن که در عالم بالا و لوح محفوظ است دسترسی و آگاهی دارند. به نظر می رسد این منقبت و فضیلت برای اهل بیت پیامبر اکرم(ص) از بالاترین مناقب و فضائل است که قرآن کریم بدان دلالت دارد .
خارج وسائل الشیعة،کتاب القضاء(جلسه۷۹).mp3
18.61M
خارج وسائل الشیعة،کتاب القضاء(جلسه۷۹) داداش زاده 📖درس خارج مدرسه علمیه خاتم الانبیاء بابل https://eitaa.com/darsekharejsadrbabol
6.34M
نکاتی مهم در باره موفقیت های بزرگ و بی نظیر امام خمینی( ره)
🔰قیام مردی از قم ⚜ امام كاظم علیه السّلام (عليه‌السلام): 🔸 «رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَی الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ؛ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَی اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِین.» 🔸«مردی از اهل قم مردم را به سوی حق دعوت می‌کند و قومی گرداگرد او جمع می‌شوند به صلابت پاره‌های فولاد، تند بادها آنان را به‌ لرزه درنمی‌آورد و از جنگ خسته نمی‌شوند و ترس به خود راه نمی‌دهند و بر خدا توکل می کنند و سرانجام، پیروزی از آن متقین است.» 📚 بحار الانوار، ج ۵۷، ص۲۱۶
باسمه تعالی چند کار بزرگی که امام خمینی ره در اواخر عمر مبارک خویش انجام دادند. امام خمینی رحمة الله علیه در چند ماه اخیر عمر شریف و پر برکت خویش چند کار بزرگ و اساسی انجام دادند که اگر هر یک از آنها انجام نمی شد معلوم نبود چه فاجعه ای برای کشور و نظام رخ می داد کارهای بزرگی که چه بسا غیر او هم نمی توانست انجام دهد. ۱-پایان دادن آبرومندانه به جنگ. باعنایت به شرایط خاص پیش آمده در ماه های اواخر جنگ، و عدم مصلحت کشور و نظام در تداوم جنگ از یک طرف و از طرف دیگر با توجه به تصریح ها و تاکید های مکرر امام بر ادامه جنگ تا پیروزی نهایی در طول سالهای جنگ و تاکید بر نپذیرفتن هرگونه صلح و آتش بس، کسی غیر از امام نمی توانست قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را بپذیرد. اگر رهبر پس از امام، به آتش بس و پایان دادن به جنگ فرمان می داد چنان با مخالفت هواداران امام مواجه می شد که باعث تضعیف شدید جایگاه رهبری می شد. هواداران امام، رهبری پس از امام را به سازش و وادادگی و انفعال و خروج از مواضع صریح امام و امام زدایی متهم می کردند. ۲- دستور بازنگری قانون اساسی همان گونه که امام در نامه خود به رئیس جمهور وقت اشاره کردند ضعف ها و کاستی هایی در قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸ وجود داشت که در آینده نزدیک باعث چالش ها و بن بست های سنگین. در کشور می شد. با توجه به اینکه در آن قانون اساسی، پیش بینی بازنگری و تجدید نظر در آن نشده بود، تنها امام با عنایت به جایگاه و موقعیت ویژه می توانست از جایگاه حکم حکومتی دستور بازنگری در قانون اساسی را بدهد. اگر چنین دستوری از جانب امام داده نمی شد معلوم نبود که رهبری پس از او می توانست اقدام به آن کند. ۳- برکناری آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری با توجه به جایگاه و موقعیت برجسته آیت الله منتظری و با عنایت به رای خبرگان رهبری بر قائم مقامی رهبری ایشان و به تعبیر دیگر رای خبرگان بر رهبریت قطعی ایشان پس از امام، رهبریت ایشان پس از امام قطعی و مسلم بود. با توجه به مواضع ایشان در زمان امام و نیز پس از امام روشن شد که ایشان به هیچ وجه صلاحیت چنین مقام و منصبی را نداشتند، بلکه رهبریت ایشان پس از امام، فاجعه ای بزرگ برای انقلاب و نظام اسلامی بود. تنها کسی که می توانست ایشان را از رهبریت آینده برکنار کند و جلوی چنین فاجعه ای را بگیرد شخص امام بود. ۴- معرفی حضرت آیت الله خامنه ای حفظه الله برای رهبری آینده یکی از بزرگ ترین خدمات حضرت امام در این اواخر عمر پر برکت خویش، معرفی حضرت آیت الله خامنه ای برای رهبریت اینده بود. صلاحیت و توانمندی و شایستگی بالای مقام معظم رهبری برای رهبریت نظام در طول دوره رهبری ایشان برای همه کسانی که اهل سیاست و انصاف هستند روشن شد. اگر این معرفی از جانب امام صورت نمی گرفت معلوم نبود که در مجلس خبرگان رهبری برای آینده کشور چگونه تصمیم گیری می شد و آن تصمیم چه عواقبی برای کشور و نظام داشت. ۵- امام در ماه های آخر عمر شریفشان بیانیه های مفصل و نیز فتاوای مهمی دادند که برای آینده نظام بسیار مؤثر و راهگشا بوده است. نیکزاد