eitaa logo
استاد آیت الله نیکزاد
372 دنبال‌کننده
42 عکس
81 ویدیو
288 فایل
این کانال توسط شاگردان و دوستداران فقیه، مفسر و فیلسوف معاصر استاد عباس نیکزاد ایجاد شده است؛ در این کانال تلاش می‌شود نظرات، اندیشه‌ها و جلسات علمی استاد به اشتراک گذاشته شود. آدرس ایتا: https://eitaa.com/darseostadnikzad آیدی مدیر کانال: @shm1901
مشاهده در ایتا
دانلود
1.77M
بیان استاد نیکزاد درباره آسیب‌های بی‌حجابی در جامعه 🆑 @darseostadnikzad
پاسخ استاد ایت الله نیکزاد به پرسشی درباره حجاب: سلام خدمت بزرگواران واساتید محترم یک سوال در مورد حجاب داشتم لطفا بی زحمت اگر پاسخ بدید ممنون میشم وقتی از حجاب صحبت میکنیم حجاب بخشی از احکام دینی زنان مسلمانه، و هرکس دین اسلام را پذیرفته باید قوانین و احکام آن را هم رعایت کنه. پس به حکم مسلمانی، حجاب بر زن مسلمان واجبه. ولی در همین حال مفهوم وجوب و ضرورت با مفهوم اجبار تفاوت داره. اجبار در مقابل اختیار است و هر تکلیف و واجب شرعی بدون اختیار معنا پیدا نمی‌کنه. تمام واجبات شرعی ضرورت قطعی دارند و بر یک مسلمان واجبه که با اختیار خودش آنها را انجام بده ولی اجباری نیست، یعنی کسی نمی‌تونه به عنوان تکلیف شرعی دیگران را ملزم به انجام آنها کنه. پس حجاب هم در عین حال که وجوب شرعی دارد اختیاری است. وقتی اجبار در اصل دین حرامه حتماً در فروع و مسایلی نظیر حجاب نمیشه اجبار وجود داشته باشد از این جهت است که هرگز کسی نمی‌ تونه این الزام را به شرع و دین نسبت بده. البته در حکومت اسلامی مراجع قانونگذار یک ضرورت دینی و در عین حال اجتماعی رو می‌تونند در قالب قانون قرار بدند که در این صورت یک حکم شرعی تبدیل به قانون می‌شه، و علاوه بر وجوب شرعی، وجوب حقوقی هم پیدا می‌کنه. در مورد حجاب نیز چنینه ؛ یعنی حجاب یک ضرورت دینی است که از نظر قانون هم لازم الاجرا است لذا باید گفت حجاب از نظر قانون باید اجرا شود ولی نمی‌توان اجبار آن را به دین نسبت داد و گفت از نظر دینی اجباره و هرگز نمی‌توان در اون تغییر و تحولی ایجاد کرد بلکه قانونگذار در صورت تشخیص می‌تونه در آن قانون تجدید نظر کرده یا قانون دیگری وضع کنه. و نیز اگر از نظر قانونی وجوب و الزام پیدا کنه. چنانچه کسی آن را نقد کنه ، قانون را نقد کرده و این دیگر نقد شریعت و نقد دین نیست وقتی از حجاب اجباری سخن می‌گییم، یعنی تمام زنان اعم از مسلمان و غیرمسلمان، مجبورند محجبه باشند و در انتخاب غیر آن، اختیاری ندارند و این اجبار خشونت دینی و اعتبار قایل نبودن برای کرامت و اختیار انسانی را به همراه داره در حالی که اساساً دعوت دین و هدایت الهی، حول محور اختیار انسان‌ها است و هرگز نمی‌تونیم از دین سخن بگیم، در حالی که انسان‌ها را موجوداتی مجبور و غیرمختار بدونیم. از این رو «حجاب اجباری» در حقیقت حاوی نفی اختیار انسانه. حکم اسلام (در مورد حجاب) این است که واجبه اما مجبوری نیست، مثل نماز که واجب است و نباید اجباری باشد. سلام علیکم همانگونه که فرمودید اصل این است که هر انسانی با طوع و رغبت و اختیار خویش،احکام دینی را انجام دهد، و از این راه به اهداف متعالی دین نزدیک شود. پرسش این است اگر برخی از افراد آشکارا در جامعه نسبت به احکام دین پایبندی نشان ندادند و از حدود الهی تجاوز کردند و حرمت احکام دین را شکستند و با این کار خود قبح گناه را در فضای جامعه از بین بردند، آیا در متن دین برای تنبیه آنها احکامی آمده است یا نه؟ حدود و تعزیرات در فقه و شریعت همان تنبیهات شرعی است برای پاسداشت احکام دین و سالم سازی فضای عمومی جامعه از آلودگی به گناه و نافرمانی خدا. از این گذشته در فقه اسلامی آمده است امر به معروف و نهی از منکر دارای مراتبی است و مرتبه بالای آن برخورد فیزیکی و تنبیهی است که حکومت عهده دار آن است. همه اینها جزء احکام دینی است. https://eitaa.com/darseostadnikzad
662.7K
پاسخ اسناد نیکزاد به دو پرسش درباره غیر مسلمان: ۱-آیا ممکن است به جهنم نرود؟ ۲-آیا ممکن است به بهشت برود؟ 🆑 @darseostadnikzad
690.4K
بیان استاد نیکزاد دراینکه: چه دلیلی وجود دارد که دیگران را لعن کنیم؟ 🆑 @darseostadnikzad
998.3K
بیان استاد آیت الله نیکزاد: چگونه سوره کوچکی مانند سوره کوثر معجزه است؟ 🆑 @darseostadnikzad
479.1K
بیان استاد آیت الله نیکزاد در قاعده فقهی وقایه در مضاربه 🆑 @darseostadnikzad
باسمه تعالی پاسخ به شبهه دکتر سروش در باره آیه ۵۹ سوره اسراء آیه این است : «وَمَا مَنَعَنَا أَنْ نُرْسِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَنْ كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْسِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا»( مائده/۵۹) یعنی و ما را از فرستادن آیات و معجزات (دلخواه آنان) جز تکذیب پیشینیان چیزی مانع نبود، و به ثمود (قوم صالح) آن ناقه را که آیتی روشن بود بدادیم، اما درباره آن ظلم کردند (و ناقه را پی نمودند)، و ما معجزات و آیات را جز برای ترساندن نمی‌فرستیم. آقای دکتر سروش این آیه را این گونه معنا کرده است که چون پیشینیان معجزات الهی را تکذیب می‌کردند همین برای خداوند تجربه شد که دیگر معجزاتی برای بشر نفرستد. به دنبال آن گفته‌اند که ممکن است دلیل ختم نبوت هم چنین چیزی باشد یعنی خداوند چنین تجربه‌ای به دست آورد که که با فرستادن پیامبر نه تنها اختلافات بشر کم نمی‌شود بلکه بیشتر هم می‌شود، هر پیامبری که می آمد اختلاف جدیدی پیدا می شد به همین خاطر خداوند تصمیم گرفت که دیگر پیامبری نفرستد و مردم را به حال خود واگذارد. پاسخ اولا ایشان در این کلیپ به صراحت اعتراف می کند که قرآن کریم کلام و وحی الهی است در حالی که در مقاله اسلام، وحی و نبوت به صراحت بارها گفته است که قرآن کلام خدا نیست بلکه تراوشات فکری خود پیامبر ص بوده است . ثانیا تعبیر به کسب تجربه برای خداوند تعبیر درستی نیست چون کسب تجربه به معنای افزایش اطلاعات جدید است که قبلاً دارای آن نبوده است و چنین چیزی در مورد خداوند روا نیست. جا دارد در این موارد از مفهوم اتمام حجت استفاده شود یعنی با توجه به اینکه پیشینیان بهره مثبتی از معجزات الهی نبرده اند دیگر ضرورتی برای ارسال معجزات نبوده است. ثالثا معنای آیه آن گونه که غالب مفسران گفته اند این نیست که اراده خداوند بر این تعلق گرفته است که از دادن معجزه به پیامبران دریغ کند، چنین چیزی معقول نیست زیرا معجزه سند حقانیت پیامبران است. ظاهراً همان گونه که بسیاری از مفسران گفته اند و پاره ای از روایات هم آنرا تأیید می کند این است که اراده خداوند در مورد پیامبر اکرم ص بر این تعلق گرفته است از آوردن معجزه اقتراحی و پیشنهادی مردم مانند درخواست آوردن شتر از درون کوه از جانب قوم ثمود امتناع کند زیرا در صورت اجابت این گونه درخواست ها اگر با انکار و تکذیب مردم همراه شد عذاب استیصال نازل خواهد شد. چنان که بر قوم ثمود چنین شد و چنان که خداوند در برابر درخواست مائده آسمانی از جانب حواریون حضرت عیسی ع فرمود با نازل شدن مائده اگر آن را انکار کردند عذاب سخت و بی مانند بر أنها نازل خواهد شد. .«قَالَ اللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُمْ ۖ فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ»(۱۱۵/ مائده) در مورد امت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اراده خدا بر امهال و ابتلای آنها تعلق گرفته است نه عذاب استیصال. رابعا چگونه می‌توان گفت که خداوند تصمیم گرفته است برای امت پیامبر اکرم ص معجزه‌ای ارسال نکند در حالی که خود قرآن کریم معجزه الهی است و برخی از معجزات دیگر پیامبر ص مانند شق القمر و غیب گویی های او و امدادهای غیبی برای او در آن آمده است. خامسا آنچه که در مورد دلیل خاتمیت بیان کرده است سخنی باطل و بی اساس است. فلسفه خاتمیت چیز دیگری است که در جای خود بیان شده است. عجیب این است این سخن او با تحلیل خود او نیز از خاتمیت در جاهای دیگر تنافی دارد. نیکزاد https://eitaa.com/darseostadnikzad
مباحثه و گفتگوی (نوشتاری) درباره گفته دکتر سروش پیرامون تجربه کردن
سلام بزرگوار جناب استاد نکیزاد ضمن تشکر و سپاس از مجاهدت علمی حضرت که شاهد نگاره های آموزنده و علمی در گروه های که حضور داریم هستیم لکن باید به عرض برسانم که سخن جناب سروش در این مقام آنگونه نیست که حضرت استاد برداشت فرموده است زیرا مراد از تجربه کرد در سخن وی به معنای کسب علم نیست بلکه علم بعد از علم است که در علم کلام از تعبیر به علم فعلی شده است و در قرآن نیز آیاتی بر این علم دلالت دارد مانند ثُمَّ بَعَثۡنَٰهُمۡ لِنَعۡلَمَ أَيُّ ٱلۡحِزۡبَيۡنِ أَحۡصَىٰ لِمَا لَبِثُوٓاْ أَمَدٗا / ۱۲ کهف و مانند وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا لِّتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ وَيَكُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَيۡكُمۡ شَهِيدٗاۗ وَمَا جَعَلۡنَا ٱلۡقِبۡلَةَ ٱلَّتِي كُنتَ عَلَيۡهَآ إِلَّا لِنَعۡلَمَ مَن يَتَّبِعُ ٱلرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَىٰ عَقِبَيۡهِۚ وَإِن كَانَتۡ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى ٱلَّذِينَ هَدَى ٱللَّهُۗ وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَٰنَكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِٱلنَّاسِ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ /۱۴۳ بقره بنابر این در این آیات لنعلم یعنی می خواهد در عمل هم بداند گرچه قبل از عمل هم می داند همچنین نفی معجزه به معنای مطلق نیست نفی کثرت است غرض فرق بین امت اسلامی و انسان عصر رسالت خاتم الانبیا صلوات الله علیه و آله است با مردمان پیشین است که پیامبران ع در آن تاریخ پی در پی برای آنان معجزه می آوردند بازهم باورشان اندک بود چون توان فهم فرق بین حقیقت و سحر را نداشتند و بیشتر حس گرا و تجربه گرا بودند اما انسان عصر رسالت خاتم ص به عقلانیت لازم رسیده اگر کسی بخواهد می تواند بفهمد البته لذا می بینم پیروی از عالمان در عصر کنونی بیشتر از انبیای الهی سلام الله علیهم است که چه رنج ها بردند ولی بعد از قرن‌ها تبلیغ و دعوت به اندازه یک عالم به نام شیخ زکزاکی معاصر ما نیست و مرید و پیرو چندانی نداشتند لذا به نظر می رسد ظاهرا مناقشه حضرت عالی وارد نیست والله عالم بالصواب.
سلام علیکم با تشکر از مراحم حضرتعالی به نظر می رسد کسب تجربه از افعال پیشین مفهوما با علم فعلی متفاوت است علم فعلی به معنای تحقق بخشی به علم پیشین و یا عینیت بخشی به معلوم است نه کسب تجربه از عملکردهای پیشین. آنچه در سخن آقای دکتر سروش بوده است دومی بوده است. ایشان گفته است چون پیشینیان معجزات الهی را تکذیب کردند خداوند با این تجربه از ارسال معجزات امتناع کرده است. در مورد نکته دوم که فرمودید پیامبران پیشین معجزات فراوانی می‌آوردند ولی به دلیل اینکه مردم آن دوران در طفولیت فکری به سر می‌بردند و قدرت تشخیص معجزه از سحر و جادو را نداشتند فلذا انکار می‌کردند برخلاف مردم دوره خاتمیت که به دلیل رشد عقلی می توانند حقیقت را بدون نیاز به معجزه بفهمند، باید عرض کنم این فرموده حضرتعالی هم با مفاد آیه مزبور و هم با سخن آقای دکتر سروش مغایر است، مفاد آیه این نیست که چون پیشینیان قدرت تشخیص معجزه را نداشتند انکار می‌کردند و امتناع خداوند از آوردن معجزه در دوره خاتمیت به دلیل رشد عقلی آنها بوده است بلکه ظاهر آیه این است که چون پیشینیان از سر جحد معجزات را تکذیب می کردند خداوند از ارسال معجزه امتناع کرده است. ضمنا مگر پیامبر اکرم ص کم معجزه داشته است. آنگونه که در روایات و تاریخ آمده است پیامبر اکرم معجزات زیادی داشته است. همین امر نشان می دهد مراد و مفاد آیه همان چیزی است که حقیر با استناد به بسیاری از کتب تفسیر مانند المیزان بدان اشاره کرده ام. با التماس دعا https://eitaa.com/darseostadnikzad
3.93M
جهاد تبیین در نهضت عاشورا در بیانات استاد نیکزاد 🆑 @darseostadnikzad
باسمه تعالی نکته ای قرآنی از تفسیر شریف المیزان در قرآن آمده است: فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ(مؤمنون/۱۰۱) یعنی : پس آن‌گاه که نفخه صور قیامت دمیده شد دیگر نسب و خویشی در میانشان نماند و کسی از کس دیگر حال نپرسد. علامه طباطبایی در المیزان در ذیل این آیه در بحث روایی از کتاب مجمع البیان روایتی را از پیامبر اکرم ص نقل می‌کند که فرمود: کل حسب و نسب منقطع یوم القیامه الا حسبی و نسبی. بر اساس مضمون این روایت گویا عموم آیه بالا در مورد ذریه پیامبر اکرم ص تخصیص خورده است. علامه می فرماید:« سیاق الآیه کالآبی عن التخصیص» منظور ایشان این است که سیاق آیه به گونه ای است که قابل تخصیص نیست، روی این حساب این سوال مطرح می‌شود که پس چرا در روایت بالا این عموم قرآن در مورد حسب و نسب پیامبر اکرم ص تخصیص خورده است؟ پاسخی که معظم له به این پرسش می‌دهد دو نکته است: الف : کأن الروایه عن طریق الجماعه .... یعنی اصل این روایت از طریق اهل سنت نقل شده است نه از طریق خاصه، علامه به دنبال آن از در منثور سیوطی اصل این روایت را به چند طریق نقل می کند. ب : لعل من آثار نسبه صلی الله علیه و آله و سلم أن یوفق ذریته من صالح العمل بنا ینتفع به یوم القیامه. یعنی شاید از آثار حسب و نسب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم این است که خداوند ذریه و نسل او را برای انجام عمل صالح که در قیامت از آن منتفع شود توفیق می‌دهد. مرحوم علامه با این مطلب در صدد بیان این نکته است که درست است که خداوند برای حسب و نسب پیامبر ص حساب ویژه‌ای قائل شده است اما این امر باعث تخصیص آیه بالا نیست یعنی اینگونه نیست که شخص با نداشتن لیاقت و دارا نبودن عملکردهای نیکو، صرفاً با رانت انتساب به پیامبر اکرم ص در روز قیامت، مورد ارفاق ویژه قرار گیرد، بلکه خداوند به احترام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در همین دنیا به ذریه او توفیقات خاصی برای انجام عمل صالح می‌دهد که در قیامت از آنها منتفع می‌گردد. با این بیان آیه کریمه بالا که ناظر به صحنه قیامت است تخصیص نخورده است. نیکزاد https://eitaa.com/darseostadnikzad