پز شاه و جیب خالی مردم!
✍️ شاه در حالی از جنگ عمان حمایتهای مالی و مستشاری میکرد، که این جنگ هیچ ربطی به ایران نداشت.
محمد بلوری در کتاب خاطراتش «شش دهه روزنامهنگاری» نقل کرده است که در ابتدای جنگ ظفار، نیروهای اعزامی ایران حق نداشتند از اعزامشان به ظفار چیزی به اطرافیان و خانوادهشان بگویند.
آنها به بهانۀ ماموریت یا مانور داخلی از خانوادهشان جدا میشدند، به طوری که حتی اگر در ظفار کشته و مجروح میشدند، به همه گفته میشد که در مأموریت داخلی این اتفاق افتاده است.
به صورت کلی، همه میدانستند که ایران از جنگ #ظفار حمایت میکند، اما هرگز از کشته و مجروحان ایران آمار رسمی نمیدادند.
شاه در حالی امنیت عمان را به خاطر دلایل مالی به خطر نمیانداخت که طبق اسناد موجود در مطبوعات، همان زمان مردم با مشکلات عدیدۀ اقتصادی مواجه بودند. به طوری که بعضاً برخی از زنان جوان، بهخاطر فقر مجبور به روسپیگری در #شهرنو میشدند.
با #درواقع همراه باشید...
@darvaqe1
هدایت شده از درواقع
پز شاه و جیب خالی مردم!
✍️ شاه در حالی از جنگ عمان حمایتهای مالی و مستشاری میکرد، که این جنگ هیچ ربطی به ایران نداشت.
محمد بلوری در کتاب خاطراتش «شش دهه روزنامهنگاری» نقل کرده است که در ابتدای جنگ ظفار، نیروهای اعزامی ایران حق نداشتند از اعزامشان به ظفار چیزی به اطرافیان و خانوادهشان بگویند.
آنها به بهانۀ ماموریت یا مانور داخلی از خانوادهشان جدا میشدند، به طوری که حتی اگر در ظفار کشته و مجروح میشدند، به همه گفته میشد که در مأموریت داخلی این اتفاق افتاده است.
به صورت کلی، همه میدانستند که ایران از جنگ #ظفار حمایت میکند، اما هرگز از کشته و مجروحان ایران آمار رسمی نمیدادند.
شاه در حالی امنیت عمان را به خاطر دلایل مالی به خطر نمیانداخت که طبق اسناد موجود در مطبوعات، همان زمان مردم با مشکلات عدیدۀ اقتصادی مواجه بودند. به طوری که بعضاً برخی از زنان جوان، بهخاطر فقر مجبور به روسپیگری در #شهرنو میشدند.
با #درواقع همراه باشید...
@darvaqe1
درواقع
🔴 تهران، زنان را به دام فساد میکشد!
✍️ تهرانِ پیش از انقلاب نیز به لحاظ فرهنگی تفاوت زیادی با شهرها، شهرستانها و روستاها داشت. هرگونه رفتار فرهنگی یا ضدفرهنگی و هرگونه مد و مدلی اول در تهران استارت میخورد و بعد در نقاط دیگر کشور شیوع پیدا میکرد که بعضاً فرهنگ بومی مناطق مختلف این رفتارها را پس میزدند و حتی اجازۀ ورودش را نمیدادند. در همان دوره هم مردم گاها تصور غلطی از تهران داشتند. طبق اسناد و مصاحبههای موجود در اواخر دهۀ ۴۰ بعضی از مردم شهرستانها خیال میکردند که در تهران پول ریخته و فقط باید زحمت جمع کردن آنها از زمین را بکشی! به این امید بود که زمین کشاورزی و دامهای خود را میفروختند و برای پول جمع کردن عازم تهران میشدند. وقتی درمییافتند که در تهران از این خبرها نیست، خجالت میکشیدند به شهر و روستای خود که در آن هیچ زمین و خانهای ندارند برگردند. به همین خاطر، به هر طریقی که بود میماندند و گذران زندگی میکردند، شده از راه کارگری و یا حتی گدایی و بعضا تنفروشی! گاها پدر خانواده در تهران، از کارافتاده میشد یا از دنیا میرفت. آن وقت بود که بار مسئولیت روی دوش همسر یا فرزندان خانواده میافتاد، خصوصا که بیمه و بازنشستگی و غیره هم رواج نداشت. پیدا کردن شغل آبرومندی برای یک زن (مخصوصا اگر چهره و اندام زیبایی هم داشته باشد) که در آن شغل، رئیس و همکاران مردش به او نگاه سوء نداشته باشند، کار آسانی نبود. بعضی از این زنان از همین مسیر بود که پردۀ عفتشان دریده میشد و کارشان به قلعۀ #شهرنو میکشید و بعضیها هم از همان اول قلعۀ شهرنو را برای کسب درآمد انتخاب میکردند. نکتهای در مصاحبههای اکثر این زنان وجود دارد که نهتنها هیچ لذتی از این کار کسب نمیکردند، بلکه صرفاً از روی اجبار و برای سیر کردن شکم خود و خانوادهشان قلعه را انتخاب میکردند و تا آخر عمر دنبال حامی و پشتیبانی بودند که زندگی آنها را تأمین کند و آنها را از آن زندگی و مکان کثیف نجات دهد.
با #درواقع همراه باشید...
👉 @darvaqe1
درواقع
❌ طرفداران پهلوی این متن را نخوانند !!!
✍️ در دهۀ ۳۰ تا ۵۰، جامعه با یک تغییر فرهنگی شدید از طریق رسانهها و سازمانهای فرهنگی رسمی روبهرو بود. مثل الگوسازی مدلینگها و بازیگران غربی و سبک زندگیشون. هرساله چندتا از زنان مشهور #سینما و #موسیقی جهان، برای گشتوگذار یا اجرا به ایران سفر میکردن. روزی نبود که نشریات، خبر و عکسی از این افراد منتشر نکنه. بازیگران و خوانندگان داخلی رو هم به این افراد اضافه کنید. فلان خواننده چه مدل آرایشی کرده؟ چه مدل لباسی پوشیده؟ با کدوم مرد دوست شده؟ از کی طلاق گرفته؟ نظرش در مورد فلان موضوع چیه؟ و از این قبیل مطالب، بهعلاوهی اینکه عکسهای #سکسی هم توی نشریات پر بود.
فعالیت رسمی کابارهها، تریاها، دانسینگها، #شهرنو و ... هم که آزاد بود. نمایش هرجور فیلم ۱۸+ از نوع داخلی و خارجیش هم سر جای خودش. دانشگاهها و بعضی مدارس هم که مختلط بود. خلاصه توی مدل زندگی غربی، جامعه، آزادِ آزاد بود.
حالا به نظرتون وضعیت فرهنگی و اجتماعی جامعه چطور بود؟ آیا اصطلاحا جوانها چشمودلشون سیر بود؟ آیا زنان و دختران در این جامعه امنیت داشتن؟ اسناد موجود از آن زمان با قاطعیت میگه «خیر»!
توی نشریات و نامهها، انتقادات زیادی از زنان هست که مورد #آزار_جنسی مردان قرار گرفتهاند. دخترها توی خیابون مورد تعرض فیزیکی موتورسواران و دوچرخهسوران قرار میگرفتند. بازار متلکهای جنسی، حسابی داغ بود. دادگاهها پر بود از زنوشوهری که بهخاطر خیانتِ طرف مقابل، شاکی بودن. تصویری هم که مشاهده میکنید، از نوعی تعرض جنسی که بیشتر بین پزشکان و رؤسای ادارات و کارمندان و ارباب رجوع مطرح بوده حکایت دارد. اما همۀ این آزادیها و چشمودلسیریها نهتنها برای زنان امنیت اجتماعی و جنسی نیاورد، بلکه وضعیت را خیلی بدتر کرد. تا جایی که در بعضی از ادارات بخشنامه دادند که کارمندان زن دیگه حق ندارن #دامن_کوتاه بپوشند. آرایش و پوشیدن بعضی لباسها رو برای دختران دانشآموز ممنوع کردن. بحث تفکیک جنسیت توی بعضی از دانشگاهها و مدارس و مکانهای عمومی مانند اتوبوس ایجاد شد و ... .
با #درواقع همراه باشید
👉 @darvaqe1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا