eitaa logo
دشت جنون 🇵🇸
4.4هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
963 ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴 🌹بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 سلام بر مردان بی ادعا 🌷 خوشا آنان که می شناسند طریق و می شناسند بسی گفتیم و گفتند از را می شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز سالروز عروجتان است🕊 🌹 والامقام 🌹شهرستان نجف آباد 🌹ڪہ در چنین روزی 🌹 آسمانی شده اند 🌹 این والامقام محل تولد و یا قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان محل مزار ذکرمی گردد : 🌷 ارتشی مسعود معمار (غلامحسین) 🌸 ـ 43 سالہ ـ نجف آباد ـ یزدانشهر 🌷 بسیجی پرویز عزیزاله چاوشی (یداله) 🌸 ـ 17 سالہ ـ نجف آباد 🌷 بسیجی رضاقلی حقیقی (حسین) 🌸 ـ 50 سالہ ـ نجف آباد 🌷 بسیجی عباس فروغی (محمدکریم) 🌸 ـ 25 سالہ ـ نجف آباد 🌷 سرباز اکبر شاهپوری (رضا) 🌸 ـ 17 سالہ ـ رضوانشهر 🌹 سالگرد 🌹آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🌴 @dashtejonoon1🌹🥀
🌺🌼💐🌼💐🌼🌺 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🌺 پاسدار عباسعلی رحیمی (رجبعلی) 🌺 بسیجی عبدالرحیم جمشیدیان (عباسعلی) 🌺 بسیجی یوسف کریمی (فتح اله) 🌺 جهادگر اکبر عربپور (محمد) 🌺 جهادگر محمود محمدی (سیف اله) 🌺 سرباز محسن رشیدزاده (عبداله) 🌺 @dashtejonoon1 💐🌼
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 ما مانده‌ایم با نگاه‌هایی که به سوی‌مان مانده‌اند و ما را به خویش فرامی‌خوانند. ما مانده‌ایم با کوچه‌هایی که فقط نامتان را در سر درشان دارند و بس. ما مانده‌ایم با خودکارهایی که نام‌تان را بلد نیستند. ما مانده‌ایم با پاهایی که شلمچه نرفته‌اند ، طلایه را درک نکرده‌اند. صبح‌شان را در صبحگاه دوکوهه آغاز نکرده‌اند و شب هنگام در سیاهی گردان تخریب پایان نداده‌اند.‌ ما مانده‌ایم با دل‌هایی که از نجوای شبانه تُهی‌اند و در سیاهی روزمرگی‌ها منو شده‌اند. ما مانده‌ایم با قطارهایی که حاوی استخوان‌‌های سوخته‌اند. حتما سربندها ، چفیه‌ها و پلاک‌های شکسته‌اند که غرق در گمنامی‌اند. که گاهی از شهرهای غبارگرفته گناه‌مان عبور می‌کنند و شمیم دل‌انگیرشان، روح‌مان را نوازش می‌دهند و تسلابخش دل‌های غم بارمان می‌گردند. ما مانده‌ایم با حسرت‌های طولانی که دیرهنگام معنای نگاه‌تان را درک کردند. ... منتظر و متن های دیگر دوستان ، جهت مخابره در هستیم . 🌹 @dashtejonoon1🕊🌹
💐🌴🌺🌼🌺🌴💐 یک ارادت خاصی به عجل الله تعالی فرجه الشریف داشتند. به جای نام علی که هر دو دوست داشتیم نام محمد مهدی را برای پسرمان انتخاب کردند . هر موقع به علیه السلام و علیه السلام ، سلام می دادند ، می گفتند : یا عجل الله تعالی فرجه الشریف نگاهت را از من برنگردان . 🌼 @dashtejonoon1🌺💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دشت جنون 🇵🇸
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 #خاطرات_آزادگان مفقود‌الاثری که آزاده شد #غلامرضا_قائدی #قسمت_پنجم نخستین جایی که ما را
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 مفقود‌الاثری که آزاده شد بنده را به سلول انفرادی فرستادند دلیلش را نمی‌دانم شاید رسم تکریتی‌ها بود یا به آنها دستور داده بودند، احتمال داشت که هدف‌شان این باشد که از ما زهر چشم بگیرند به همین دلیل در بدو ورود هر کدام از ما را به انفرادی فرستادند. انفرادی گودالی حدود دو سه متری بود که در آن سیمان قرار داده بودند و نوک انتهای آن را با آرماتور تیز کرده بودند، از کناره‌ها هم همین‌طور بود، بر روی گودال اتاقک کوچکی زده بودند که با سنگ و گِل درست شده بود، این اتاقک درب کوچکی داشت که باید به صورت سینه‌خیز وارد آن می‌شدیم. به حدی انفرادی تاریک بود که روز و شب را تشخیص نمی‌دادیم، زمانی هم که می‌خواستیم، بایستیم یا بنشینیم تیزی آرماتور در بدنمان فرو می‌رفت و نمی‌توانستیم هیچ کاری بکنیم. 18 شبانه‌روز در آنجا زندانی بودم. تنها چیزی که باعث می‌شد با شرایط کنار بیایم قدرت خدا بود اگر بخواهد خداوند شیشه را در بغل سنگ نگه می‌دارد. در این 18 روز، روزی یک بار بعد از ظهرها حدود ساعت سه ما را به بیرون انفرادی می‌بردند و به ما یک لیوان کوچک آب و یک لیوان کوچک برنج می‌دادند اما به دلیل اینکه درد داشتیم متوجه نمی‌شدیم چه چیزی می‌خوریم. پس از 18 روز حتی زخم‌مان را پانسمان نکردند. بعد تقسیم‌‌مان کردند و به صورت گروهی ما را به اتاق‌های مختلف فرستادند. 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹