🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#شهدا
#حجاب
رگ هاش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت.
وقتی دکتر این مجروح رو دید به من گفت بیارمش داخل اتاق عمل.
من #چادر به سر داشتم.
دکتر اشاره کرد که #چادرم رو در بیارم تا راحت تر بتونم مجروح رو جابه جا کنم...
مجروح که چند دقیقهای بود به هوش اومده بود، به سختی گوشه #چادرم رو گرفت و بریده بریده گفت:
"من دارم میرم تا تو #چادرت رو در نیاری. ما برای اسلام داریم میریم..."
#چادرم تو مشتش بود که #شهید شد...
از اون به بعد تو سخت ترین شرایط هم #چادرم رو کنار نگذاشتم...
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌴 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#شهدا
#حجاب
#عفاف
#شهید_مدافع_حرم
#محسن_حججی
از همه ی #خواهران عزیزم و از همه ی #زنان امت #رسول_الله_ص می خواهم روز به روز #حجاب خود را تقویت کنید ، مبادا تار مویی از شما نظر #نامحرمی را به خود جلب کند ، مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود ، مبادا #چادر را کنار بگذارید ...
همیشه الگوی خود را #حضرت_زهرا_س و #زنان اهل بیت قرار دهید ، همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید :
آن زمانی که #حضرت_رقیه سلام الله خطاب به پدرش فرمودند :
غصه ی #حجاب من را نخوری باباجان ، #چادرم سوخته اما به #سرم هست هنوز ...
💐 #سالروز_تولد 💐
🌺 #تولدت_مبارک
🍀 #مهربانم
🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🥀💐🕊🌸🕊💐🥀
#خاطرات_شهدا
#شهدا
#عفاف
#حجاب
#خانم_موسوی یکی از #پرستاران دوران #دفاع_مقدس ، از میان همه ی تصویر های آن روزها ، یکی را که از همه ی آن ها در ذهنش پر رنگ تر است، اینچنین روایت می کند :
یادم می آید یک روز که در بیمارستان بودیم، #حمله شدیدی صورت گرفته بود. به طوری که از بیمارستانهای صحرایی هم #مجروحین زیادی را به #بیمارستان ما منتقل می کردند.
اوضاع #مجروحین به شدت وخیم بود.
در بین همه آنها، وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود.
رگهایش پاره پاره شده بود و با این که سعی کرده بودند زخم هایش را ببندند، ولی #خونریزی شدیدی داشت.
#مجروحین را یکی یکی به اتاق عمل می بردیم و منتظر می ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم.
وقتی که دکتر اتاق عمل این #مجروح را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل و برای #جراحی آماده اش کنم.
من آن زمان #چادر به سر داشتم . دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم #مجروح را جابه جا کنم .
همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و #چادرم را دربیاورم ، #مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه #چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت
گفت: من دارم می روم که تو #چادرت را در نیاوری.
ما برای این #چادر داریم می رویم... #چادرم در مشتش بود که #شهید شد.
از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم #چادرم را کنار نگذاشتم.
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 @dashtejonoon1🕊💐
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#شهدا
#حجاب
#عفاف
من #چادر بر سر دارم و تو چفیه بر شانه...
وچه حکایت غریبی است میان این چفیه و #چادر...
از سپیدی چفیه تو تا سیاهی #چادر من
جاده ای است به سرخی #خون
جاده ای که عفت مرا وامدار غیرت تو می کند
غیرتت اگر نبود #چادرم کجای این زمانه بود؟!
تو که #چفیه بر شانه می اندازی ، من #چادرم را محکم تر می گیرم ، نکند #چادرم شرمنده چفیه ات شود
نکند یادم برود که دست از جانت کشیدی تا دست #نامحرمی به #چادر من نرسد
نکند یادم برود که چشم بر آرزو هایت بستی تا چشم آلوده به هوسی حتی خیال جسارت به #دختران سرزمینت را هم نکند.
نه من یادم نمی رود ، یادم نمی رود که سرخی #خونت را به سیاهی #چادر من به امانت داده ای
اگر چفیه تو سجاده آسمانیت شده پس #چادر من هم می تواند بال آسمانی من شود...
چفیه ات را بر شانه هایت بيانداز ، سربند یا فاطمه ات را بر سر ببند ، دل به جاده آسمانیت بزن که دوباره می خواهند #چادر از سر دختران فاطمه بکشند ، دوباره می خواهند میراث مادرت را به تاراج ببرند..
دل به جاده بزن که سیاهی #چادر من در گروی سپیدی چفيه توست برادرم...
#چادر_مادر
#شهدا
#حجاب
#عفاف
💐 @dashtejonoon1🌴🌹