#وسوسه
#قسمتاول
ما انسان ها گاهی از سر اجبار کاری می کنیم که بعدش پشیمان می شیم اما چه فایده!
من مهرانه ام..
بچه که بودم پدر و مادرم از هم طلاق گرفتند و هر کدوم رفتند دنبال زندگی خودشون.
من پیش عمه ام زندگی می کردم.
هجده سالگی ازدواج کردم و یک سال بعدش پسرم دنیا اومد.
بعد از تولد یک سالگی پسرم، همسرم که شاگرد مکانیک بود، با ماشین صاحب کارش تصادف کرد و فوت شد!
من موندم و یه پسر کوچیک و هزار تا خرج و مخارج و درد و مصیبت!
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_ادرکنی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
⭕️ @dastan9 💐🌺
هدایت شده از داستانهای کوتاه و آموزنده
#وسوسه
#قسمتاول
ما انسان ها گاهی از سر اجبار کاری می کنیم که بعدش پشیمان می شیم اما چه فایده!
من مهرانه ام..
بچه که بودم پدر و مادرم از هم طلاق گرفتند و هر کدوم رفتند دنبال زندگی خودشون.
من پیش عمه ام زندگی می کردم.
هجده سالگی ازدواج کردم و یک سال بعدش پسرم دنیا اومد.
بعد از تولد یک سالگی پسرم، همسرم که شاگرد مکانیک بود، با ماشین صاحب کارش تصادف کرد و فوت شد!
من موندم و یه پسر کوچیک و هزار تا خرج و مخارج و درد و مصیبت!
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_ادرکنی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
⭕️ @dastan9 💐🌺
#حلالم_کن
#قسمتاول
من انسانی هستم که به دنیا آمدن و زندگی کردن ام دست خودم نبود.
توی یک خانواده ی معمولی به دنیا اومد، فقط یک برادر بزرگ تر از خودم داشتم.
بعد از گرفتن دیپلم ام، خاله ی پدرم منو واسه ی نوه اش خواستگاری کرد.
مادرم بهم گفت پدرت راضیه و میخواد نظر خودتو بدونم.
چیزی نگفتم.
عقد کردیم و بعد از یک سال هم عروسی.
همه چیز خوب بود، داوود واقعا از هر لحاظی عالی بود و مرد زندگی.
تاکسی داشت و صبح تا شب جان می کند برای یک لقمه نان.
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
منتظر داستان زندگی شما هستیم ❤️
⭕️ @dastan9 🌺💐
#اشتباه
#قسمتاول
من یسنا م.
بیست و پنج سالگی با پسری که پنج سال باهاش دوست بودم و عاشقانه همو می خواستیم ازدواج کردم.
یه زندگی عاشقانه و پر از آرامش.
سال اول ازدواجمون هم کلاسی دانشگاهم که دو سال بود با پدر و مادرش به آلمان رفته بودند برگشت ایران.
با هم قرار گذاشتیم همو ببینیم.
وقتی فهمید با بهداد ازدواج کردم به وضوح حالش گرفته شد اما سعی کرد لبخند بزنه.
الکی تبریک گفت.
چند وقتی با هم در ارتباط بودیم.
هر روز با یه تیپ و ماشین جدید میومد سرقرار و کلی پز می داد.
#ادامهدارد ❤️
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
⭕️ @dastan9 🌺🌹