eitaa logo
📙 داستان و رمان 📗
1.1هزار دنبال‌کننده
41 عکس
76 ویدیو
5 فایل
کانال های جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan شعر و سرود @sorood_sher تربیت دینی کودک @amoomolla اخلاق خانواده @ghairat آدمین و مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool تبلیغ ارزان @tabligh_amoo
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ داستان دختر شگفت انگیز ☀️ قسمت ۳۲ 🌸 شیعه فاطمه ، بلند شد 🌸 و می خواست برای آقای حسن زاده ، 🌸 سجده بکند . 🌸 امّا ایشان ممانعت کردند و گفتند : 🕌 دخترکم ! عزیزم ! 🕌 اونی که لیاقت سجده تو رو داره ، 🕌 بنده نیستم . 🌸 شیعه فاطمه گفت : 🍎 به من گفتند 🍎 برای رسیدن به مقام والا ، 🍎 باید بر یک بنده صالح خدا ، 🍎 سجده بکنم . 🍎 چون من زمان سجده فرشتگان 🍎 بر حضرت آدم ، نبودم 🍎 همه فرشتگان به مقام والایی رسیدند 🍎 اما من هیچی نشدم ... 🌸 علامه حسن زاده لبخندی زدند 🌸 و گفتند : 🕌 نترس عزیزم ! 🕌 بندگان صالح خدا ، زیادند . 🕌 هم در مسجد پیدا میشن 🕌 هم در کوچه و بازار و خیابان ، 🕌 اونی که ربا نخوره 🕌 اونی که حرام خواری نکنه 🕌 اونی که مال مردم رو نخوره 🕌 اونی که انصاف رو رعایت کنه 🕌 اونی که حق کسی رو ضایع نکنه 🕌 اونی که حلال و حرام خدا رو 🕌 رعایت بکنه 🕌 اون لایق سجده فرشتگان است 🕌 اما تو باید 🕌 گل سرسبد اونا رو پیدا کنی ؟! 🌸 شیعه فاطمه گفت : 🍎 اون کیه ؟! 🍎 خواهش می کنم بهم بگین 🌸 علامه حسن زاده گفتند : 🕌 در زمان ما ایشان ، 🕌 جانشین امام زمان در زمین هستند . 🕌 و از همه پاکان عالم پاکترند 🕌 ایشان حامی مظلومان عالمند 🕌 ایشان زمینه ساز ظهورند . انشالله ☀️ ادامه دارد ... ☀️ 📚 @dastan_o_roman 🇮🇷 @amoomolla
💥 مسابقه سین زنی شماره ۸ ☀️ به مناسبت ولادت امام رضا و حضرت معصومه علیهم السلام 👌🏻 ویژه بچه ها ... با کمک خانواده ها 🌟 عزیزانی که دوست دارن در مسابقه شرکت کنند ، لطفا نام خود را به آیدی زیر بفرستند . 🆔 @dezfoool ✍ نحوه مسابقه : 🌟 یک بنر به نام شما برای شما ، 🌟 ارسال می کنند 🌟 و شما باید آن را برای گروه ها 🌟 و مخاطبین تون ارسال کنید . 🌟 هر بنری که بیشتر سین خورد ، 🌟 اون برنده است . 🛍 جوایز : 🎁 نفر اول : ۱۰۰ هزار تومان 🎁 نفر دوم : ۵۰ هزار تومان 🎁 نفر سوم : ۳۰ هزار تومان ⏰ شروع مسابقه : ۲۶ اردیبهشت ⏱ پایان مسابقه : ۴ خرداد 🇮🇷 @amoomolla 🧠 @moaama_chistan
هدایت شده از محتوای تربیت کودک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انّا للّه و انّا الیه راجعون رئیس جمهور غیور و محبوب ایران آیت الله رئیسی و همراهان ایشان به شهادت رسیدند . 🇮🇷 @amoomolla
📚 داستان سید ابراهیم 📙 قسمت اول 🌟 سید ابراهیم ، در ۲۳ آذر ۱۳۳۹ ، 🌟 در شهر مشهد ، در محله نوغان ، 🌟 به دنیا آمد . 🌟 نسب ایشان از جانب پدر و مادر ، 🌟 به زید بن علی می‌ رسد . 🌟 ایشان در ۵ سالگی ، 🌟 پدر خود را از دست داد . 🌟 ایشان دروس حوزوی را در مشهد 🌟 و از مدرسه علمیه نواب آغاز کرد 🌟 و در سال ۱۳۵۴ ، 🌟 در حوزه علمیه قم ادامه داد . 🌟 و به مدرسه عالی شهید مطهری ، 🌟 در رشته فقه و حقوق درس خواند . 🌟 قبل از انقلاب ، 🌟 فعالیت‌ های مبارزاتی می کرد 🌟 و با علمای انقلابی و تبعیدی ، 🌟 ارتباط می گرفت 🌟 همچنین در تجمعاتی مثل 🌟 تحصن علما و روحانیون 🌟 در دانشگاه تهران ، شرکت نمود . 🌟 و در پی اهانت به امام خمینی (ره) 🌟 در روزنامه اطلاعات 🌟 در ۱۷ دیماه سال ۱۳۵۶ 🌟 در اجتماعات اعتراضی شرکت کرد 🌟 پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، 🌟 وی در دوره تربیتی خاصی که 🌟 مرحوم شهید بهشتی 🌟 جهت کادرسازی 🌟 برای تأمین نیازهای مدیریتی 🌟 برای نظام اسلامی برگزار کرده بود ، 🌟 شرکت نمود 🌟 و به دنبال شورش‌ های مارکسیستی 🌟 و ایجاد مشکلات متنوع 🌟 در مسجد سلیمان ، 🌟 به همراه گروهی از طلاب ، 🌟 در قالب فعالیتهای فرهنگی ، 🌟 به آن منطقه رفت . 🌟 سید ابراهیم ، در سال ۵۹ ، 🌟 به عنوان دادیار ، در شهرستان کرج ، 🌟 و پس از مدتی 🌟 با حکم شهید قدوسی ، 🌟 دادستان کرج شد . 🌟 موفقیت ایشان ، 🌟 در ساماندهی وضعیت پیچیده کرج 🌟 موجب شد تا پس از دو سال ، 🌟 در تابستان ۱۳۶۱ ، 🌟 علاوه بر دادستانی شهر کرج ، 🌟 به دادستانی شهر همدان ، 🌟 منصوب شدند . ✍ ادامه دارد ... 📚 @dastan_o_roman 🇮🇷 @amoomolla
📚 داستان سید ابراهیم 📙 قسمت دوم 🌟 سید ابراهیم ، در سال ۱۳۶۲ ، 🌟 در سن ۲۳ سالگی ، 🌟 با دکتر جمیله سادات علم الهدی 🌟 ازدواج کرد . 🌟 و بعدها ، صاحب دوتا دختر شدند . 🌟 سید ابراهیم ، در سال ۱۳۶۴ ، 🌟 جانشین دادستان انقلاب تهران شد 🌟 به دنبال موفقیت وی ، 🌟 در حل پرونده های قضایی پیچیده 🌟 امام خمینی ،‌ ایشان را مامور کرد 🌟 تا به مشکلات اجتماعی برخی استانها 🌟 رسیدگی کند . 🌟 بعد از رحلت امام خمینی ، 🌟 در سال ۶۸ ، دادستان تهران شد 🌟 و در سال ۷۳ ، 🌟 به ریاست سازمان بازرسی کل کشور 🌟 منصوب گردید . 🌟 بعضی پرونده های جنجالی ، 🌟 مثل مفاسد اقتصادی ، 🌟 محصول فعالیت شبانه روزی وی ، 🌟 در این سازمان و در آن دوره بود . 🌟 سید ابراهیم ، در سال ۸۳ ، 🌟 معاون اول قوه قضائیه شد . 🌟 در سال ۸۵ نیز ، 🌟 نماینده مردم خراسان جنوبی 🌟 در مجلس خبرگان رهبری گشت . 🌟 در سال ۱۳۹۱ ، 🌟 دادستان دادگاه ویژه روحانیت شد 🌟 و در سال ۱۳۹۳ ، 🌟 دادستان کل کشور شد . 🌟 در سال ۹۴ با حکم رهبری 🌟 به تولیت آستان قدس رضوی 🌟 منصوب گردید . 🌟 و در سال ۱۳۹۷ ، 🌟 رئیس قوه قضائیه ایران گشت . 🌟 و در سال ۱۴۰۰ ، 🌟 رئیس‌جمهور ایران شد . ✍ ادامه دارد ... 📚 @dastan_o_roman 🇮🇷 @amoomolla
☀️ داستان دختر شگفت انگیز ☀️ قسمت ۳۳ 🌸 شیعه فاطمه ، 🌸 قبل از اذان صبح بیدار شد . 🌸 وضو گرفت 🌸 و مشغول خواندن نماز شب شد . 🌸 بعد از نماز ، قرآن تلاوت کرد . 🌸 مادرش زهرا خانم نیز ، 🌸 بعد از او بیدار شد . 🌸 و دخترش را ، 🌸 در حال عبادت و خواندن قرآن دید . 🌸 لبخندی زد 🌸 و به طرف شیعه فاطمه رفت . 🌸 او را بغل کرد و بوسید . 🌸 منتظر جعفر شدند تا وضو بگیرد 🌸 جعفر با لبخند وارد شد 🌸 و مادر و دختر را ، 🌸 در حال خواندن قرآن دید 🌸 همه با هم نماز جماعت خواندند 🌸 و بعد از نماز صبح ، 🌸 شیعه فاطمه دعای عهد می خواند 🌸 و جعفر و زهرا گوش می دادند 🌸 پس از دعا ، جعفر و زهرا خوابیدند 🌸 اما شیعه فاطمه ، همچنان بیدار ماند 🌸 و به فکر کردن مشغول شد . 🌸 به صحبت های علامه حسن زاده ، 🌸 که هنوز در گوشش بود ، 🌸 هنوز نمی دانست 🌸 بر چه کسی سجده کند ؟! 🌸 تصمیم گرفت به توصیه ایشان 🌸 ابتدا در مورد خودش ، انسانها ، 🌸 و سایر فرشتگان مطالعه کند . 🌸 تا همانطور که علامه فرمودند 🌸 قدرت ها و استعدادهای خود را 🌸 کشف نماید . 🌸 پس از چند ماه‌ مطالعه پی در پی ، 🌸 فهمید که برخی از قدرت هایش ، 🌸 به خاطر داشتن جسم انسانی ، 🌸 غیر فعال شدند . 🌸 همچنین هر چه بزرگتر شود ، 🌸 خصوصیات انسانی اش نیز ، 🌸 بیشتر می شوند . ☀️ ادامه دارد ... ☀️ 📚 @dastan_o_roman 🇮🇷 @amoomolla
☀️ داستان دختر شگفت انگیز ☀️ قسمت ۳۴ 🌸 شیعه فاطمه ، 🌸 از حاصل تحقیقاتش ، 🌸 در یک نمودار کوچک در دفترش ، 🌸 چندتا وظیفه برای خود ترسیم نمود : ✅ خودشناسی ✅ خداشناسی ✅ بدن شناسی ✅ انسان شناسی ✅ خودسازی ✅ مبارزه با شهوت های نفسانی ✅ بیدار کردن قدرت های فعال ✅ تبدیل قدرت های غیرفعال ، 👈 به استعدادهای فرازمینی اکتسابی . 🌸 یک روز که با مادرش به بازار رفت 🌸 متوجه شد 🌸 که از درون بعضی از مغازه ها ، 🌸 انرژی منفی و دود سیاه و بوی بد ، 🌸 خارج می شود . 🌸 او بوی دروغ و ربا و فریب و... را ، 🌸 به راحتی می تواند حس کند . 🌸 اما بعضی از مغازه ها ، 🌸 پر از انرژی مثبت و نور بودند 🌸 او گاهی کنار آنها می رفت 🌸 و در آنجا نفس عمیق می کشید 🌸 آنجا مغازه های کسانی بودند 🌸 که اهل گران فروشی و ربا نیستند 🌸 اهل دروغ و کلک و خیانت نیستند 🌸 آنها تاجرانی بودند 🌸 که به سود کم و حلال قانع بودند 🌸 اهل خمس و زکات و صدقات بودند 🌸 شیعه فاطمه و مادرش ، 🌸 در حال قدم زدن بودند 🌸 که ناگهان متوجه شدند 🌸 عده ای از مردم ، 🌸 در حال فرار کردن هستند 🌸 و چندتا دزد مسلح دیدند 🌸 که داخل یک بانک شدند 🌸 و تیراندازی می کردند . 🌸 دزدان ، از بانک بیرون آمدند 🌸 و تیر هوایی می زدند . 🌸 زهرا می خواست فرار کند 🌸 اما شیعه فاطمه ، 🌸 از جایش تکان نخورد . 🌸 شیعه فاطمه به اطرافش نگاه کرد 🌸 چشمش به مغازه ابزار و یراق افتاد 🌸 سپس 🌸 سیم و طناب های آن مغازه را ، 🌸 به طرف آن دزدان ، پرواز داد . ☀️ ادامه دارد ... ☀️ 📚 @dastan_o_roman 🇮🇷 @amoomolla
☀️ داستان دختر شگفت انگیز ☀️ قسمت ۳۵ 🌸 یک سر آن طناب ها را ، 🌸 با سرعت زیاد ، 🌸 به دور مچ دستشان بست 🌸 همان دستی که 🌸 با آن اسلحه گرفته بودند ، 🌸 سپس سر دیگر طناب ها را ، 🌸 به طرف آسمان پرواز داد . 🌸 و به نرده آهنی بالای بانک گره زد . 🌸 تا اسلحه دزدان به طرف آسمان باشد 🌸 سپس با طناب های دیگر ، 🌸 آن یکی دستشان را نیز ، 🌸 به بدنشان بست 🌸 تا نتوانند اسلحه را ، 🌸 با آن دستشان بگیرند 🌸 دزدان ، عصبانی و فریادزنان ، 🌸 دنبال عامل و مسبب این کار بودند . 🌸 و عربده می کشیدند و می گفتند : 🔥 این کار کدوم احمقیه 🔥 بزدلِ ترسو خودتو نشون بده 🌸 دزدان از مردم کمک می خواستند 🌸 اما هیچ کس کمکی نکرد 🌸 تا اینکه پلیس ها سر رسیدند 🌸 و آن دزدان را دستگیر کردند . 🌸 زهرا به شیعه فاطمه نگاهی کرد 🌸 و با لبخند گفت : 🇮🇷 آفرین دخترم 🇮🇷 کارت عالی بود عزیزم 🌸 شیعه فاطمه ، شش ساله شد . 🌸 حجابش همیشه کامل بود 🌸 و چادر می پوشید 🌸 و اصرار داشت که پوشیه هم بزند 🌸 اما مادرش مخالفت می کرد . 🌸 به خاطر همین تصمیم گرفت 🌸 که دیگر از خانه بیرون نرود . 🌸 و اگر می رفت ، شب ها می رفت 🌸 وقتی هفت ساله شد 🌸 اصرارش برای پوشیدن پوشیه ، 🌸 خیلی بیشتر شد . 🌸 جعفر نمی خواست 🌸 بین دختر و مادر قرار بگیرد . 🌸 به خاطر همین ، 🌸 هیچ دخالتی نمی کرد . 🌸 اما از اصرار بیش از حد دخترش ، 🌸 در تعجب بود . ☀️ ادامه دارد ... ☀️ 📚 @dastan_o_roman 🇮🇷 @amoomolla
☀️ داستان دختر شگفت انگیز ☀️ قسمت ۳۶ 🌸 یک روز جعفر ، شیعه فاطمه را ، 🌸 تنها در اتاقش گیر آورد و گفت : 🌷 دخترم ! ممکنه به بابا بگی 🌷 که چرا اصرار داری پوشیه بپوشی ؟! 🌸 شیعه فاطمه گفت : 🍎 باباجون ! من درسته که یک فرشته ام 🍎 ولی الآن بدن و جسم انسانی دارم 🍎 من خیلی در مورد این بدن ، 🍎 تحقیق کردم 🍎 بدن و جسم انسانها ، 🍎 یک جوری آفریده شده 🍎 که اگر نامحرم به آن نگاه کند 🍎 از زیبایی و ظرافت و طراوت می افتد 🍎 مردان غریبه ، 🍎 هر چه بیشتر به من نگاه کنند 🍎 زیبایی ، ظرافت ، لطافت ، استعداد ، 🍎 و حتی قدرتهای من ، 🍎 کمتر می شوند . 🍎 نه فقط من ، 🍎 بلکه همه دخترها اینجوری هستند . 🍎 خدا ، همه انسانها را ، زیبا آفریده 🍎 و برای اینکه زیبا بمانند ، راهکار داده 🍎 اما متاسفانه بعضی از انسان ها ، 🍎 نرفتند ببینند خدا چی گفته 🍎 و اگر هم می دانند که چی گفته ، 🍎 به حرفای خدا عمل نکردند 🍎 و الآن بعضی از زنها به حدی رسیدند 🍎 که دیگر با هیچ چیزی زیبا نمی شوند 🍎 به خاطر همین 🍎 به زیبایی مصنوعی و آرایش ، 🍎 روی آوردند . 🍎 اما من ، پوشیه را ، 🍎 برای حفظ زیبایی که نمی خوام 🍎 برای حفظ قدرتم می خوام 🍎 برای شکوفایی استعدادهام می خوام 🍎 علاوه بر این ، 🍎 پوشیه یک حجاب برتره 🍎 که در رسیدن به کمالات و معنویت ، 🍎 خیلی می تواند به من کمک کند . 🌸 جعفر از پیش شیعه فاطمه رفت 🌸 و در مورد چیزهایی که او گفته بود 🌸 در اینترنت تحقیق کرد . 🌸 هر چه شیعه فاطمه گفته بود ، 🌸 درست بود 🌸 و خیلی چیزهای دیگر ، 🌸 در مورد فواید پوشیه پیدا کرد . ☀️ ادامه دارد ... ☀️ 📚 @dastan_o_roman 🇮🇷 @amoomolla
📚 داستان سید ابراهیم 📙 قسمت سوم 📚 @dastan_o_roman 🇮🇷 @amoomolla
کتابچه ۳۱۳ معمای مذهبی در موضوعات مختلف مناسب برای همه سنین مناسب برای معلمان و مربیان مناسب برای اهدای جایزه به دانش آموزان با این معماها ، همیشه می توانید حرف برای گفتن داشته باشید . من با این معماها ، بچه ها رو جذب می کنم ، به کلاسهام تنوع میدم و توی دورهمی ها ، همه رو با این چالش ها ، مشغول می کنم . قیمت : با احترام ۱۵ هزار تومان هزینه پست با شماست در صورت خرید ۱۰ عدد به بالا هزینه ارسال با ماست . جهت سفارش به آیدی زیر مراجعه فرمائید . 🆔 @dezfoool 🤔 کانال چیستان و معما 👇👇 🧠 @moaama_chistan