eitaa logo
داستان های آموزنده
67.7هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
0 فایل
‌‌‌‌‌ 🌿 ‌‌﷽ 🌿. #کپی_جایز_نیست. برای ارسال داستان خود ویا دوستانتان به ایدی ارسال کنید @zahraB18 https://eitaa.com/joinchat/15925614C7f87bffef4 سلام تعرفه تبلیغات داخل کانال هست
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌‌‌‌ این متن رو همیشه سرلوحه زندگیتون قرار بدید ؛ 🌸👈 "راضی باش" به هر چی اتفاق افتاد که اگه خوب بود زندگیتو "قشنگ" کرد و اگه بد بود تو رو "ساخت" 🌸👈 "مدیون باش" به همه آدمای زندگیت که خوباش بهترین "حسارو" بهت میدن و بَداش بهترین "درسارو" 🌸👈 "ممنون باش" از اونی که بهت یاد داد همه شبیه "حرفاشون" نیستن و همیشه همونجوری که میخوای "پیش نمیره" 👈زندگی همینقدر ساده ست... •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
هدایت شده از پدرومادر
دیدم طلا و دلار تند تند داره میره بالا 🚀❌ دخترعموم همش بهم میگفت طلا بخر که گرون میشه،اما به حرفش گوش ندادم و کلی ضرر کردم گفتم از کجا میدونستی میره بالا؟ گفت تو مگه اینجا نیستی؟👇💰 https://eitaa.com/joinchat/2877882585C2b9658acd8 هم سیگنال میدن هم بهت آموزش میدن که درآمد روزانه داشته باشی😍 فقط عضوگیری شون محدوده،فورا عضو شو❌👆
هر وقت توی زندگی از صمیم قلب گفتی خدایا تنها امیدم تویی اونوقت مطمئن باش خدا همه جوره پشتته •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا یاریمان کن🌸 تا بادستهایمان بخشش با زبانمان دلجویی با نگاهمان محبت با افکارمان سازندگی و با یاد تو به آرامش برسیم 🌸 صبحتون پر برکت ❤️ •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
هدایت شده از پدرومادر
اعظم خانومو سه چهار سالی هست که می‌شناسم اولین بار تو یکی از دورهمی‌های دیدمش. بیمار ام‌اس نبود و توسط یکی از اعضای گروه وارد جمع‌مون شد. وقتی دیدمش خوش‌اخلاقی‌ای که درباره‌اش شنیده بودم رو تونستم تو وجودش بیابم. اعظم خانوم یه پارچه خلوص و مهربونی و دلسوزی بود و خیلی سریع تو دل همه‌ بچه‌های گروه جا گرفت... اما خیلی زود فهمیدیم که اعظم خانوم...😳👇 🧐👈 ادامه ماجرا ادامه ماجرا‌ ‌
💢قسمت 104 💢سرگذشت زندگی لیموشیرین زندگیم پر از اون غصه های مادر بزرگه ... کمرم شکست .. تو اوج جوونی بیوه شدم اما خوشحالم چرا که پولدارم . پولدارم .. پولدار پولدار دیگه مامانم نظافت خونه مردم رو نمیکنه بابام زحمت نمیکشه دارم میفرسمشون زیارت ... آرزوی پابوس آقا رو داشتن .. مشهد واسشون شده بود آرزوی دست نیافتنی حالا دیگه میتونم .. میتونم مکه اسمشونو نوشتم دیگه از فقر در اومدم اما به چه قیمتی ؟ به قیمت تباهی زندیگمو سیاه پوش شدنم ؟؟!! مجید .! میدونی فقط به این راضیم که اومدم بالای سرت ُازت حلالیت طلبیدم ! از اینکه ازم حلالیت طلبیدی گفتی کوتاه نیام ُواسه زندگیم بجنگم ! وقتی که بعد یکسال دوباره شروع کردم به نوشتن همه ی خاطراتی که با آرش داشتم واسم رنگ تازه ای گرفت . یک آن دوباره مهرش قلمبه شد تو دلم بغضه بدجور گیر کرده بود فقط و فقط صدای خودش میتونست آرومم کنه میدونستم تا حالا متأهل نشده و مامانش میخواد دختر فلان پولداری رو که تو انگلیس داره دوره ببینه رو واسش نشون کرده .حالا منم یه :) میخوام از مادرش از آرش از خودم انتقام بگیرم . به خاطر پولدار نبودنم تحقیرای زیادی رو دیدم از خونوادش . مادر پدرم چقدر جلوی مـن به خاطر خانواده آرش شرمنده شدن با دست لرزون شماره آرش رو گرفتم نفسام تند تند میزدن .. بوق بوق بوق گوشی رو برداشت ! عشقم بود آرشم جونم نفسم .... آرش ! با گفتن همین کلمه منو شناخت ... صدام زد .. کلی با هم حرف زدیم ! باورتون میشه ؟! حدود یه سال دوسالی بود ازش دورادرو با خبر بودم اما دیشب باهاش حرف زدم .. اینهمه رو گفتم تا به اینجا برسم: امروز عصر قراره ساعت ۳ همو ببینیم :))))) میگفت دانشگاس ! منم میرم اونجا ... امروز دوشنبه دوم آبان ۹۰ ساعت ۳ ... کاش زمان دیگه وایمساد ... کاش بعد از اینکه من با آرشم خدافظی بکنم آخر زمون میشد کاش اصن ساعتا تیک تیک نکنن برن جلو ..... باورتون میشه میخوام برم آرش رو بـبینم ... خدایا شکرتتتتتت .. دیگه هیچی نمیخوام ازت ... هیچی فقط جهارتا چشم قرضی بهم بده تا بتونم آرشم رو خوب ببینم خوب ِخوب... اول میرم سرخاک مجید شوهرم بعد میرم دانشگاه... راستی مجید اومد منو از فقر نجات داد ُ رفت ! من هیچ علاقه ای بهش نداشتم ! این چه سرنوشتیه ؟؟؟ میدونید پیارسال این موقعها عروسی کردیم اما .... مامانم میگه همه اینا امتحان ِخداست .. میگه زیبایی رو در کنار فقر بهت داد تا ببینه میتونی از زیباییت خوب استفاده کنی یا نه ! شوهر پولدار کردی حالا به پول رسوندت تا ببینه  با ثروت و زیباییت چیکار میکنی ؟! آرش ساينار رو ديد !! بغلش كرد ٬ بوسش كرد ... بوش كرد گفت چه بوي گلي ميده !! ساينارم با همه غريبي ميكرد اما تو بغل آرش آروم بود ... ولي گفت به تو نرفته به باباش رفته !! بچه ها ! آرش ميگفت چي ميشد اين دختر ماله جفتمون ميشد !!! اگه با حرفاش عكس العمل نشون دادم اما ته دلم كله قند آب شد ... مامان بابام هم اومدن باهام .. بابام ميخواد جبران كنه و خيلي احترام آرش رو داره .. ديروز ظهر همگي ناهار پيش هم بوديم !! منو خونوادم و ... آرش !! اين روزا شادم خيلي شاد .. اما چه فايده ؟!! •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
هدایت شده از سابقه گسترده تاج👑
شوهرم داشت طلاقم میداد میگفت گناهکارنشدم که گفتم بچه میخوام ! به زندگیم رفته😭🧨 اصلا وقت نمیکردم به زندگیم برسم😭 خواهرم این کانالو بهم داد گفت برنامه های نظافت و گردگیریش واسه خانماییکه وقت کم میارن واسه عالیه😍 برق افتاده دوباره😉👇 https://eitaa.com/joinchat/4172218699C2da3bc9758 3هیچ از جاری جان جلوتری اگه رو یاد بگیری 😳☝️
هدایت شده از پدرومادر
بلدنیستـــــی موهاتوببافی😞... خط چــشم بکشــــی🙈...بیااینجا یادت بدم دلبــــر 😁 👇😉 بافت افریقایی🧜‍♀ بافت فرانسوی😻 بافت ابشاری🧞‍♀ بافت تیغ ماهی👧 ترفندای ارایشی🧚‍♀ دیزاین وطراحی ناخن💅 کشیدن خط چشم گرافیکی👁 میکاپ و شینیون💄 https://eitaa.com/joinchat/3229679961Cfee7aa2211 تنبلی نکن بیاضررنمیکنی😉😉
سگی پای مرد صحرانشینی را گزید. مرد صحرا نشین، در حالی که خون از پایش می چکید، به سختی و کشان کشان خود را به خانه رسانید. شب هنگام مرد بیچاره از درد خوابش نمی برد و آه و ناله می کرد. او دختر خردسالی داشت که از اوضاع پدرش بسیار ناراحت بود و درحالی که اشک می ریخت به پدرش گفت: پدرجان تو هم که دندان داشتی، پس چرا آن سگ را گاز نگرفتی؟ پدر رو به دختر کرد و گفت: دلبندم!!! حرف تو صحیح است اما شایسته انسانیت نیست که دهان و دندانش را به گزیدن سگ آلوده کند. اگر من هم او را گاز می گرفتم که با آن سگ تفاوتی نداشتم. به جای در افتادن با افراد سگ صفت، بهتر است از آن ها دوری کنیم تا از گزند آنان در امان باشیم... ‎‌ •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
16.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محبت ” شکر”است و آدم ها” چای” کم بریزی ,احسای کمبود می کنند 🌸🍃 وزیاد بریزی,سیر می شوند. باید در محبت کردن به آدمها میانه نگه داری تا نه آنها آسیب ببینند نه تو…🌸🍃 قبل از آنکه شکر بریزی,ظرفیت فنجان را بسنج؛که چای های کم شیرین بی میل می کنند وچای های بیش اندازه شیرین,حال آدم را به هم می زنند.🌸🍃 •✾📚 https://eitaa.com/dastanamuzandeh
آموزش خـــــــــیاطی بدونِ ضرب و تقسیم😳دیگه نمیخواد دور کارور ، دور سینه حساب کتاب کنی بیا😍😁👇 دوختِ مانتو عبایی با سینی😳 بُرش یقه گرد و دلبری با نعلبکی😳😍 دوخت آستین چین چینی بدون کوک زدن😌 بُرش بدون الگو مستقیم روی پارچه😍👇 https://eitaa.com/joinchat/845873342Cea0b7200db خوراکِ خانمایی که یکم سواد ریاضیشون کمه اما تو چشمی بُرش زدن زرنگن😉❤️